ويژگي هاي مسجد نمونه(1)
الف ـ ويژگي هاي عباديِ مسجد نمونه
در حقيقت در آيين پاك محمّدي ـ صلّي الله عليه و آله ـ با آن كه همه گستره خاك، مسجد است كه: «جُعِلَت لِيَ الاَرضُ مَسْجِداً ....»[2] ولي برترين و اصيل ترين محفل براي عبادت و تقرّب جستن به خداوند متعال مسجد است.
از اين رو، در قرآن كريم بر جنبه هاي عبادي مسجد بيش از هر بُعد ديگر آن تأكيد شده است.
مسجد جايگاه عبادت و پرستش خالصانه خداوند است. «وَ اَنَّ الْمَساجِدَ لِلّهِ فَلا تَدْعُو مَعَ اللَّهِ أَحَداً»[3]
در گفتار معصومان ـ عليهم السّلام ـ كه ترجمان قرآن است ـ نيز بر اين بُعد مسجد فراوان تأكيد شده است.
بر پايه حديثي قدسي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ خداوند مسجد را زيارتگاه خويش برشمرده؛ كه:«اَلا طُوبَي لِعَبْدٍ تَوَضَّأ فِي بِيْتِهِِ ثُمَّ زارَني فِي بَيْتي»[4]: خوشا به حال بنده اي كه در خانه خويش وضو بگيرد، آنگاه مرا در خانه ام زيارت كند.»
اين زيارت و اُنس و قُرب در سايه عبادت خالصانه مؤمنان در مسجد فراهم مي آيد. انوار تابناك اين پرسش پاك و بي آلايش، براي عرش نشينان پرتو افكني مي كند؛ آنسان كه ستارگان آسمان براي ما خاك نشينان نور افشاني مي كنند. كه:«اِنَّ بُيُوتي في الأرْضِ المَساجِدُ تُضِيءُ لِأهْلِ السَّماء كَمَا تُضِيءُ النُّجُومُ لِاَهْلِ الاَرْضِ.»[5]
حضور در مساجد و عبادت در خانه خدا افزون بر آن كه خود توفيقي بزرگ و كما لي ارزشمند است، كمالات روحي ديگري را نيز در پي دارد. رحمت خاصّ خداوند، [6] آمرزش ا لهي[7]، بهشت برين،[8] همنشيني و همدمي با فرشتگان ا لهي[9] از آن جمله است.
كوتاه سخن آن كه يكي از نقشهاي اساسي مسجد آن است كه زمينه را براي عبادت پر حضور و خا لصانه فراهم نمايد؛ تا مؤمنان در آنجا با پرداختن به نماز و ذكر و دعا، زنگار غفلت از دل و جان بشويند و با خداوند متعال به معناي واقعي كلمه اُنس بگيرند. پس هر اندازه مسجد در ايفاي اين نقش حياتي موفّقتر و كار آمدتر باشد، به مسجدي كه قرآن و سنّت آن را ترسيم نموده، يعني همان«مسجد نمونه» نزديكتر است.
ب ـ ويژگيهاي تربيتي مسجد نمونه
عبادت و راز و نياز با خداوند، نياز واقعي و فطري هر انسان و مكمّل، بلكه مقوّم شخصيّت اوست. گر چه عبادت در هر مكاني اين نياز روحي را به طور نسبي تأمين مي كند؛ ولي اين نياز در مسجد و عبادتگاه بهتر و كاملتر تأمين مي شود.
بر اين پايه، انسان بنا به فطرت خويش معبد و مسجد را دوست مي دارد و بدان عشق مي ورزد. تاريخ نيز به درستي اين سخن گواهي مي دهد؛ پژوهش هاي تاريخي نشان مي دهد كه معبد با انسان همراه و همزاد بوده است.
از همين رو معصومان ـ عليهم السّلام ـ در سخنان خويش مسجد را آشيانه و پناهگاه مؤمن بر شمرده اند؛[10] پناهگاهي كه انسان در آن جا از دغدغه و اضطراب فاصله مي گيرد و به آرامش و سكون دست مي يابد.
آري مسجد گرد ملال و اندوه را از چهره جان مي زدايد. «افسردگي» را كه يك بيماري شناخته شده روحي است، برطرف مي كند و شادماني و نشاط را كه نشان سلامت و تكامل روحي است، جايگزين آن مي كند.
از اين رو امام صادق ـ عليه السّلام ـ به مسلمانان سفارش مي كنند كه به هنگام رويارويي با مشكلات و اندوههاي دنيويّ، به نماز و مسجد پناه ببرند.[11] راز اين امر روشن است. آن گاه كه مؤمن به مسجد وارد مي شود، در فضايي آكنده از قُدس و طهارت قرار مي گيرد؛ خانه اي ساده و عاري از پيرايه هاي مادّي امّا انباشته از جلوه هاي معنوي و الهي.
با آن كه گناه در همه جا نكوهيده و زشت است، اما در مسجد قباحتي دو چندان مي يابد؛[12] پس مؤمن بايد تلاش و كوشش بيشتري كند تا در آن مكان مقدّس به گناه آلوده نشود؛ سخنان ظالمان بر زبان نياورد؛[13] به آبروي ديگران تجاوز نكند؛[14] غيبت[15] و سخنان لغو و بي فايده را كنار نهد[16] و از گفت و گوهايي كه بوي دنيا پرستي و دنيا خواهي مي دهد، پرهيز كند.[17]
در حقيقت، مواظبت بر به كار بستن اين گونه امور، خود نوعي تمرين بر كارهاي خير و دوري از بديهاست. همان گونه كه حاجي با احرام بستن، دوري از دنيا و گناه را تمرين مي كند و نمازگزار آن گاه كه تكبيرة الاحرام مي گويد، در آزمون بريدن از خلق و پيوستن به خالق شركت مي كند. آثار سازنده و تربيتي حضور در مسجد رفته رفته به ديگر اعمال مؤمن نيز سرايت مي كند زيرا حضور در مسجد، حضور در خانه خداست به طور طبيعي كسي كه با خانه خدا اُنس دارد، تلاش مي كند تا در خارج از مسجد نيز عملكردي متناسب و همگون با حضور در مسجد داشته باشد. اين نقش تربيتي، آن گاه مؤثّرتر خواهد بود كه مؤمن به ياد آورد كه هنگام حضور در مسجد بايد علاوه بر زينتهاي مادّي، زينتهاي معنوي خويش همچون صدق و صفا و خلوص را نيز با خود برگيرد و فرمان:«خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»[18] را با عمل پاسخ گويد و گر نه پروردگار، او را به خانه خود راه نمي دهد؛ و اولياي بزرگ خدا نيز دست ردّ به سينه اش خواهند زد.[19] از جنبه هاي ديگري كه در حقيقت به ابعاد تربيتي مسجد برمي گردد، نقش مؤثّري است كه اين كانون مقدّس در پيوند دادن دلدادگان خود با انسانهاي صالح و برگزيده ايفا مي كند. امروزه از نظر آگاهان مسائل تربيتي، نقش دوست خوب در سعادت انسان، نقشي ممتاز به شمار مي آيد.
مسجد با ايجاد آشنايي و پيوند ميان مؤمن با نخبگان و صالحان جامعه، بستري مناسب براي پرورش و تربيت روحي انسان فراهم مي كند. كسي كه با خوبان پيوند خورد، حتّي اگر به آنان درجه از تكامل نرسد كه به سبب ترس از خداوند به گناه دست نيازد، دست كم از سر حيا و شرم از برادران ديني خود، راه انحراف را در پيش نمي گيرد.
در مكتب تربيتي اسلام و بسياري ديگر از مكتبهاي تربيتي، «انزوا طلبي» و«جمع گُريزي» يك بيماري روحي شناخته مي شود؛ در حالي كه اجتماعي بودن و جمع گرايي ـ در حد معقول آن ـ نشان سلامت روح و روان انسان و تعادل فكري او به حساب مي آيد. مسجد با فرا خواني پيوسته مسلمانان به جمع، روح جمع گرايي، انعطاف و نظم پذيري را در آنان تقويت مي كند و درون گرايي افراطي و بيگانگي از جمع را از آنان مي زدايد.
افزون بر آنچه گذشت، مسجد معمولاً جايگاه طرح مشكلات و نارسايي هاي اجتماعي است. به طور طبيعي، حضور در چنين مكاني روح تعهّد و دردمندي را در فرد مي دمد. پرورش اين خوي پسنديده در اشخاص، خود نوعي مبارزه با روح بي تعهّدي و بي تفاوتي است؛ روحيه اي كه هر گاه در افراد جامعه اي ـ بويژه نسل جوان آن ـ پيدا شود، آسيبهاي اساسي بر پيكر آن اجتماع وارد خواهد شد.
ج ـ ويژگي هاي فرهنگي ـ آموزشي مسجد نمونه
مي توان گفت: اين نقش مسجد پس از حنبه هاي عبادي آن، سرآمد ديگر ابعاد است.در حقيقت بناي مسجد النّبي كه مسجد نمونه اسلام است، تنها تأسيس يك عبادتگاه نبود؛ كه به شهادت مورّخان و محققّان و حتّي خاورشناسان، پي ريزي يك مدرسه بزرگ اسلامي بود.
كشورهاي اسلامي از آغاز اسلام تا چند قرن پس از آن، با پديده اي به نام مدرسه روبرو نبودند. تاريخ تأسيس مدارس هر وقت كه باشد، محقّقان و مورّخان پذيرفته اند كه پيش از پيدايش مدرسه، مسجد يگانه مركز مهم آموزشي ـ فرهنگي در كشورهاي اسلامي بوده است.
هر چند برخي محقّقان از جايگاههاي آموزشي ديگري مانند مكتبهاي خانگي و دارالقرّاء نيز ياد كرده اند.[20]
شايد خوانندگان عزيز تعجّب كنند روزگاري اين مسأله در ميان فقيهان مطرح بوده كه آيا تأسيس مدرسه جايز است يا نه؟[21]
گرچه طرح اين مسأله در فضاي كنوني براي ما شگفت انگيز مي نمايد؛ ولي اين مسأله در زمان خود كه مسجد يگانه پايگاه آموزشي بوده و به ناگاه سخن از ايجاد مدارس به ميان آمده، دست كم مسأله اي قابل طرح بوده است.
البتّه فقيهان اعمّ از شيعه و سنّي هيچ گاه منعي در احداث مدارس نديده اند؛ آنان همواره گسترش مدارس را مورد تأييد قرار داده اند؛ بلكه برخي از آنان به بناي مدارس مهمّي دست زده اند. غرض از طرح اين نكته، تنها تأكيد بر اين است كه روزگاري مسجد، يگانه پايگاه مهمّ آموزشي در كشورهاي اسلامي بوده است.
نقطه آغازين اين حركت نيز ـ همان گونه كه گذشت ـ بناي مسجد النّبي بوده است.
پی نوشت:
[1] . بحارالانوار، علاّمه محمد باقر مجلسي، ج 82، ص 164، مؤسسة الوفاء، بيروت، دوره 110 جلدي، چاپ دوّم، 1403 هـ .ق.
[2] . وسائل الشيعة، محمّد بن حسن عاملي، ج 3، ص 422، باب 1 از ابواب مكان المصلّي، روايت 2، دوره 20 جلدي، اسلاميّه تهران، چاپ ششم، 1403 هـ .ق.
[3] . جنّ سوره 72، آيه 18.
[4] . وسائل الشيعة، محمّد بن حسن عاملي، ج 1، ص 268، باب 10 از ابواب وضو، روايت 5،
[5] . همان.
[6] . اشاره به حديث:«من اختلف الي المسجد اصاب احدي الثمان ... او رحمة منتظرة» ـ (همان، ج 3، ص 480، باب 3 از ابواب احكام المساجد، روايت 1.)
[7] . اشاره به حديثي در مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوري، ج 3، ص 361، باب 3، از ابواب احكام المساجد، روايت 13. تحقيق و نشر مؤسسة آل البيت، چاپ اوّل، 1408 هـ .ق، مشهد.
[8] . همان.
[9] . وسائل الشيعة، محمّد بن حسن عاملي، ج 5، ص 372، باب 1 از ابواب صلوة الجماعة، روايت 7.
[10] . مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوري، ج 3، ص 361، باب 3، از ابواب احكام المساجد، روايت 14.
[11] . وسائل الشيعة، محمّد بن حسن عاملي، ج 5، ص 263، باب 31 از ابواب بقيّة الصلوات المندوبة، روايت 3.
[12] . ر.ك: كشف الغطاء، شيخ جعفر جناحي حلّي، كتاب الصلاة، ص 211، دارالطباعة سيّد مرتضي، 1317.
[13] . اشاره به حديثي در بحارالانوار، علاّمه محمّد باقر مجلسي، ج 80، ص 377.
[14] . اشاره به حديثي در «روضة الكافي» محمّد بن يعقوب كليني، ص 39، دارالتعارف، بيروت، 1411 هـ .ق.
[15] . اشاره به حديثي در وسائل الشيعة، محمّد بن حسن عاملي، ج 3، ص 85، باب 2 از ابواب المواقيت، روايت 4.
[16] . اشاره به حديثي در همان منبع، ص 86، روايت 8.
[17] . همان، ج 3، ص 493، باب 14 از ابواب احكام المساجد، روايت 4.
[18] . اعراف، سوره 7، آيه 31.
[19] . ر.ك: وسائل الشيعة، محمّد بن حسن عاملي، ج 6، ص 12، باب 3 از ابواب ما تحب فيه الزكاة و ما تستحبّ فيه، روايت 7.
[20] . همان، ص 40 به بعد.
[21] . ر.ك: همان كتاب، ص 217 به بعد.
منبع: مسجد نمونه، ص10