نویسنده: علی غفوری
نبرد پلتاوا
در اواخر قرن هفدهم در شرق، مرکز و جنوب اروپا قدرتهای بزرگی حضور داشتند که مقدرات اروپای غربی را نیز رقم میزدند. لهستان، عثمانی و اتریش. این سه نیروی عظیم در 1700 با دو قدرت جدید در معادلات خود مواجه شدند: روسیه تحت فرمان پتر و سوئد تحت فرمان شارل دوازدهم. حرکت اول علیه قدرتهای سنتی را پتر شروع کرد. او طی سالهای 1685 تا 1695 در نبردهای متعدد با لهستانیها و عثمانیها آنها را از موضع مهاجم به وضعیت تدافعی مجبور کرد اما ضربات سنگینتر را شارل دوازدهم، پادشاه بسیار جوان و جسور سوئد، به لهستان زد. وی در 1701 پس از نبردی برقآسا وارد مرزهای لهستان شد و در 1702 ورشو را تسخیر کرد.تشدید نبردهای پطر و شارل
روسها مایل به نابودی لهستان نبودند بنابراین تصمیم گرفتند تا منازعات مذکور را شروع کنند. و پتر برای آن که تلافی شکست سال 1700 خود در ناروا را از شارل بگیرد، در 1702 با سپاه روس به فرماندهی ژنرال شرمتیف به لیتوانی و استوانی حمله کرد. سپاه روس که در این زمان از 300 توپ جنگی بهره میبرد به دلیل برتری قوا شارل دوازدهم را شکست داد. پتر در 1703 دژ سوئدی شانتز در کنار رود نوا را تسخیر کرد. شارل از این پس حرکات بدون هدفی را در داخل خاک روسیه انجام داد. وی به پیروزیهای متعدد و بزرگی در اوکراین و لهستان دست یافت. اما این پیروزیها هیچ کدام تعیین کننده نبودند. در 1709 سپاه 30 هزار نفری وی خسته و گرسنه در دشتهای روسیه سرگردان بود.نبرد نهایی
در 1709 پتر کبیر با سپاه 60 هزار نفری خود در نزدیکی شهر پلتاوا در اُکراین ظاهر شد و برای پادشاه صبور سوئد راهی جز نبرد باقی نگذاشت. سپاهیان دو سردار تاریخ نبردی بیرحمانه را آغاز کردند ولی برتری قدرت روسها لحظه به لحظه کار را بر سوئدیها سختتر میکرد و حتا دلاوری شارل نیز نتوانست از متلاشی شدن ارتش او جلوگیری کند. شارل که در اثر اصابت گلوله سخت مجروح شده بود، از روی تخت روان ارتش را فرمان میداد اما زمانی که متوجه شد قادر به جلوگیری از سقوط سپاه نیست با کمک یکی از همراهان قزاق خود به عثمانی فرار کرد.آثار یک نبرد
بسیاری از مورخان پیروزی پلتاوا را آغاز ورود روسیه به منازعات اروپا میدانند. شارل در اثر 9 سال جنگ نه تنها سوئد بلکه بسیاری از دشمنان روسیه را ضعیف کرده بود. اکنون شکست قطعی پلتاوا ناگهان خلأ قدرتی عجیب را در شمال و غرب روسیه ایجاد کرده بود. پتر از این فرصت استفاده کرد و به شکل برقآسا بالتیک را تسخیر کرد. تصرف استونی و لیتوانی مقدمه تسخیر فنلاند شد. (1713) شارل دوازدهم پس از این شکست دیگر نتوانست قدرت بگیرد و سرانجام در 1718 در نبردی در نروژ کشته شد و تزار از این فرصت استفاده کرد و جنوب سوئد را کاملاً غارت کرد. امضای قرارداد نیشاد در 1721 به نبردهای شمالی که 21 سال طول کشیده بود پایان داد اما سوئد با امضای این قرارداد صلح را به قیمت از دست دادن فنلاند و بالتیک خرید. پتر اکنون 4 سال تا مرگ فاصله داشت اما به گفتهی کلنل والتر، مورخ فرانسوی، ارتشی کمنظیر را ایجاد کرده بود که از این تاریخ تا 250 سال بعد همواره سبب هراس اروپا بود. ارتش پتر که بالغ بر 200 هزار سرباز و 100 هزار قزاق میشد 2/5 برابر ارتش فرانسه و 6 برابر ارتش پروس سرباز در اختیار داشت.منبع مقاله :
غفوری، علی؛ (1386)، 100 جنگ بزرگ تاریخ، تهران: هیرمند، چاپ دوم