حضرت عبدالعظیم حسنى (علیهالسلام)در چهارم ربیع الثانى سال 172 هجرى در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبدالله بن علی،از نوادگان امام حسن مجتبى (علیهالسلام) است كه نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت میرسد.[1]
عبدالعظیم از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین (علیهمالسلام) و نیز از چهرههاى بسیار محبوب و مورد اعتماد نزد اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) به شمار میرفت. دوران وى گرچه عصر حاكمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سختگیرى نسبت به شیعیان بود, ولى مدافعان دین و حافظان مكتب كه روایات امامان را ثبت و نقل میكردند نقش عمدهاى در پاسدارى و صیانت از فرهنگ والاى اهل بیت (علیهمالسلام) داشتند و این بزرگوار یكى از سنگربانان عقیده تابناك تشیع محسوب میشد كه در حفظ و انتشار سخنان ائمه اطهار (علیهمالسلام) سخت كوشا بود. ستایشهاى فراوان ائمه (علیهمالسلام) از وی, نشان دهندهى شخصیت والاى علمى و معنوى وى میباشد.
« شیخ محمد شریف رازی» پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) نسبت به ساحت ائمه معصومین (علیهمالسلام) چنین مینویسد: « رفتار و عادت كریمانه حضرت عبدالعظیم(علیهالسلام) این بود كه هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد یا امام هادی(علیهاالسلام) میشد با كمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع در حالیكه دستهاى خود را از ردا بیرون آورده بود،با كمال ادب به محضر آن امام سلام میكرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیك خود میخواند و در كنار خویش مینشاند؛ به حدّى كه زانوى مباركش به زانوى مبارك امام میچسبید و امام كاملاً از احوال او سؤال میكرد كه این موجب غبطه دیگران میشد.»[2]
شیخ صدوق «رحمت الله علیه» در كتاب « كمالالدین» مینویسد: وقتى كه حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) خدمت امام هادی(علیهالسلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود،امام فرمودند: تو از دوستان حقیقى ما هستی.[3]
مؤلف كتاب «جنة النعیم» میگوید: شخصى به نام ابا حماد رازى ـ از شیعیان و موالیان شهر رى ـ با وجود مشكلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت على النقى (علیهالسلام) رسید و مسائلى را پرسید. امام ضمن پاسخ به مسائل او فرمود:« اى ابا حماد! هر گاه مشكلى از امور دینى برایت پیش آمد،جواب مشكل خود را از عبدالعظیم حسنى بخواه و سلام مرا به او برسان».[4]
در فضیلت زیارت مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی (علیهالسلام) به این روایت بسنده میكنیم: مردى از اهل ری، خدمت امام هادی(علیهالسلام) رسید. امام از او پرسیدند،كجا بودی؟ گفت به زیارت سیدالشهدا(علیهالسلام) رفته بودم. حضرت فرمودند: بدانكه اگر قبر عبدالعظیم حسنی (علیهالسلام) را زیارت كنى گویا حسین بن علی(علیهالسلام) را زیارت كردهای.[5]
امام رضا(علیهالسلام)خطاب به حضرت عبدالعظیم حسنى چنین فرمودند: « اى عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو كه شیطان را به خودشان راه ندهند. آنان را به راستگویى و امانت دارى و سكوت و ترك مجادله در كارهاى بیهوده و دیدار و توجه به یكدیگر سفارش كن،چرا كه اینها مایه نزدیك شدن به من است».[6]
عبدالعظیم از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین (علیهمالسلام) و نیز از چهرههاى بسیار محبوب و مورد اعتماد نزد اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) به شمار میرفت. دوران وى گرچه عصر حاكمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سختگیرى نسبت به شیعیان بود, ولى مدافعان دین و حافظان مكتب كه روایات امامان را ثبت و نقل میكردند نقش عمدهاى در پاسدارى و صیانت از فرهنگ والاى اهل بیت (علیهمالسلام) داشتند و این بزرگوار یكى از سنگربانان عقیده تابناك تشیع محسوب میشد كه در حفظ و انتشار سخنان ائمه اطهار (علیهمالسلام) سخت كوشا بود. ستایشهاى فراوان ائمه (علیهمالسلام) از وی, نشان دهندهى شخصیت والاى علمى و معنوى وى میباشد.
« شیخ محمد شریف رازی» پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) نسبت به ساحت ائمه معصومین (علیهمالسلام) چنین مینویسد: « رفتار و عادت كریمانه حضرت عبدالعظیم(علیهالسلام) این بود كه هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد یا امام هادی(علیهاالسلام) میشد با كمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع در حالیكه دستهاى خود را از ردا بیرون آورده بود،با كمال ادب به محضر آن امام سلام میكرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیك خود میخواند و در كنار خویش مینشاند؛ به حدّى كه زانوى مباركش به زانوى مبارك امام میچسبید و امام كاملاً از احوال او سؤال میكرد كه این موجب غبطه دیگران میشد.»[2]
شیخ صدوق «رحمت الله علیه» در كتاب « كمالالدین» مینویسد: وقتى كه حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) خدمت امام هادی(علیهالسلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود،امام فرمودند: تو از دوستان حقیقى ما هستی.[3]
مؤلف كتاب «جنة النعیم» میگوید: شخصى به نام ابا حماد رازى ـ از شیعیان و موالیان شهر رى ـ با وجود مشكلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت على النقى (علیهالسلام) رسید و مسائلى را پرسید. امام ضمن پاسخ به مسائل او فرمود:« اى ابا حماد! هر گاه مشكلى از امور دینى برایت پیش آمد،جواب مشكل خود را از عبدالعظیم حسنى بخواه و سلام مرا به او برسان».[4]
در فضیلت زیارت مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی (علیهالسلام) به این روایت بسنده میكنیم: مردى از اهل ری، خدمت امام هادی(علیهالسلام) رسید. امام از او پرسیدند،كجا بودی؟ گفت به زیارت سیدالشهدا(علیهالسلام) رفته بودم. حضرت فرمودند: بدانكه اگر قبر عبدالعظیم حسنی (علیهالسلام) را زیارت كنى گویا حسین بن علی(علیهالسلام) را زیارت كردهای.[5]
امام رضا(علیهالسلام)خطاب به حضرت عبدالعظیم حسنى چنین فرمودند: « اى عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو كه شیطان را به خودشان راه ندهند. آنان را به راستگویى و امانت دارى و سكوت و ترك مجادله در كارهاى بیهوده و دیدار و توجه به یكدیگر سفارش كن،چرا كه اینها مایه نزدیك شدن به من است».[6]
پی نوشت ها:
[1] امامزادگان رى ،ج 1، ص 78
[2] زندگانى حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام)، ص30
[3] كمالالدین: ج 2، ص 51
[4] اختران فروزان ری، ص37
[5] كامل الزیارات، ص 324
[6] اختصاص، ص 247