جوان، آزادي، اشتغال وازدواج
سخني صميمانه
دوران جواني فصلي پرشکوه و با طراوت، همراه با سرزندگي واميد و شادماني است. در اين فصل از حيات، آراستگي، شيک پوشي، گفتگوهاي پرخاطره، مسافرت هاي لذّت بخش و هيجان هاي فراوان به چشم مي خورد.درکنار صفاتي اين چنين، پاکي فطرت به همراه حق جويي، خداخواهي، کمال يابي، عرفان و پرهيزکاري، چونان کيميايي تأثير گذار، سرعتي بسيار به رشد و شکوفايي انسان مي بخشد.
نظر به پختگي هيجاني وويژگي هاي آرماني جوان، از جمله برجسته ترين دغدغه هاي ذهني و فکري در اين دوره، موضوعاتي همچون، آزادي، اشتغال و ازدواج، بيشتر از هر چيز، ذهن جستجوگر جوان را به خود مشغول ساخته است.
سپيده ي آرزوها
1. جوان و آزادي
پيامبران آزادي
پيامبران و پيشوايان الهي نيز هماره بر جايگاه و ارزش آزادي در زندگي فردي و اجتماعي بشر تأکيد کرده اند. در دوره ي معاصر نيز آزادي، ارزش و جايگاه ويژه اي دارد؛ هر کس، خود را آزاد و طرفدار آزادي مي داند و مي نماياند و بدان افتخار مي کند.
انواع تفسيرها براي آزادي
مقصود از برداشت عاميانه از آزادي اين است که هر کس، هر کاري را که مايل بود انجام دهد؛ کسي را با کسي کاري نباشد و يا کسي نتواند در کار ديگري دخالت کند. بديهي است که اگر چنين برداشتي صورت اجرا و عمل درجامعه بگيرد، هرج و مرج و آشفتگي بر جامعه غلبه کرده، حيات جمعي را به خطر مي افکند.
برداشت عالمانه و حقيقي از آزادي اين است که آدمي در حدود قانون، آنچه را که مي خواهد، انجام دهد و به هيچ وجه، محکوم خواست و اراده ي شخصي ديگر يا تابع اراده ي اشخاص خودسر و غير پاسخگو (به قانون و شهروندان و نهادهاي منتخب آنان) نباشد. اين چنين آزادي اي، حاصل روشن بيني و تفکر صحيح است. در سايه ي آن، ايمني از اجبار و تجاوز و امکان تجلّي شخصيت، حفظ خود و محيط، تکامل و تعامل آدمي پديد مي آيد.
به اعتقاد استاد شهيد مطهري، پايه واساس ضرورت و مشروعيّت آزادي، استعداد تکامل و تعالي انسان است که به وسيله ي آفريدگار در وجود وي نهاده شده است.(3)
آزادي، گوهري با ارزش و بسيار گرانبها براي انسان است. انسان هايي که بهره اي از انسانيت و شرافت برده اند، حاضرند با شکم گرسنه و تن برهنه در سخت ترين شرايط زندگي کنند ولي در اسارت نباشند، آزاد باشند، و آزاد زندگي کنند.
آزادي، راه رسيدن به حق و عدل است. کسي که به اين مسير نيايد، آزاد نيست، و به آزادي نمي رسد. مطمئناً به آزادي، جز از راه مجاهده براي عدالت نمي توان رسيد؛ چرا که آزادي درهمه ي ابعاد آن بايد برآگاهي استوار باشد و اين آگاهي است که نهال آزادي را تنومند و پربار مي سازد و از آن در مقابل آسيب ها محافظت مي نمايد. (4)
حضرت علي (ع) در ضمن وصيت نامه ي خود به فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبي (ع) مي فرمايد: «بنده ي غير از خودت (ديگري) مباش، در حالي که خداوند، تو را آزاد قرار داده است». (5)
پس سپاس، آن خداوندي را که انسان را آزاد آفريد و ايمان مبتني بر آزادي (6) را خواهان شد.
2. جوان واشتغال
اشتغال عاملي است که به طور آشکار بر زندگي، ميزان رفاه عمومي و سطح رضايت افراد از زندگي، اثر مي گذارد. از اين رو ايجاد فرصت هاي شغلي، بسيار مهم خواهد بود، داشتن شغل و حرفه به عنوان منبع درآمد و بي کاري يا نداشتن شغل به منزله ي محروميت از درآمد به شمار مي آيد.
جامعه اي که در آن، موضوع اشتغال به طور صحيح سامان نيافته باشد، دير يا زود، بحران ها در آن رشد مي کند و فسادهاي اخلاقي - اجتماعي و اقتصادي ويرانگر، نمود مي يابد. ازاين روست که در تعاليم اسلامي، کار و اشتغال، گذشته از بعد اقتصادي ودرآمد زايي، براي سلامت جامعه و زيست مطلوب، ضروري است و يک وظيفه ي ديني محسوب مي شود. (8)
اشتغال و کار که فرصتي است براي ابراز وجود، کسب هويت، و تأمين درآمد. داشتن خدمات بهزيستي و اجتماعي و تأمين سلامت در زندگي، آن گاه کارکرد صحيح دارد که هر کسي در رشته ي کاري و شغل خود، مهارت و دانش لازم را به دست آورده، در دستمزدها و درآمدها و توليدات، ميزان کار، کيفيت فعّاليت، سرمايه ي به کار رفته، مشکلات و سختي هاي کار، معيار قرار گيرد. از افراط کاري پرهيز شود و براي استراحت، تفريحات سالم، عبادت و خودسازي، زمان کافي و مناسبي لحاظ شود.
برنامه ي اشتغال
بدون شک جامعه اي که با مشکل بيکاري رو به روست، و قشر انبوه جوان و پرانرژي جامعه، بر اثر نيافتن شغل و حرفه ي مناسب، دچار سردرگمي و سرخوردگي، افتادن در دامن فسادهاي شغلي و ... مي شوند، برنامه ريزي و اجراي دقيق آن، با «عدالت اجتماعي»، «رفاه همگاني» و «ضرورت اجتماعي»، سازگارتر است.
اگر جامعه اي با فقر، دست به گريبان است و کمبود شغل، سطح پايين درآمد، تورّم و ده ها مشکل ديگر نيز در آن رواج دارد، بايد اين مشکلات بين همگان تقسيم شود. اين نکته اي است که هرآنچه در اهميّت آن، گفته و نوشته شود، کم است. برخورداري عده اي معدود از امکانات جامعه (ولو امکانات ناچيز) و محروميت عده اي ديگر، سلامت جامعه را متزلزل، عمر دولت ونظام سياسي را کوتاه و چون ريروسي خطرناک، به تريج، حيات سالم جامعه را نيز از درون تهديد مي کند.(9)
اشتغال و ايمان
به طور کلي انسان ديني، آميزه اي است از عقيده، عمل ، فکر، کار و تلاش، که سعادت و فلاح خود و جامعه را در کار بايسته مي داند. افزايش کيفيت کار، رعايت نظم و انضباط در کارها ، تعهدکاري، مهارت و تخصّص، تقسيم کار، و... اموري است که همواره بايد مورد توجّه يک انسان دين باور وتلاشگر باشد.
فعاليت هاي کاري مي بايد خداپسندانه، حق محورانه، عالمانه و عاقلانه، صورت گيرد و با پشتکار ادامه بايد، (10) تا آباداني و بهزيستي ورفاه وآسايش را به ارمغان آورد.
3. جوان و ازدواج
ازدواج، آهنگ هماهنگ با همه ي هستي
قرآن شريف هم قرن ها قبل به اين واقعيت تصريح فرمود. در آيه ي 49 سوره ي ذاريات مي خوانيم: «و از هر چيز، دو گونه [يعني نر و ماده] آفريديم، اميد که شما عبرت گيريد!».(12)
ازدواج و کسب آرامش رواني
از جمله نيرومند ترين نيازها و غرايز دروجود آدمي، غريزه ي جنسي است که بايد به طور شايسته پاسخ داده شود. البته به اعتقاد ما ازدواج سالم، يگانه راه مناسب براي ارضاي صحيح و بهداشتي آن است که هيچ روش ديگري، جايگزين آن نخواهد شد.
قانون خلقت، جاذبه ي جنسي را به عنوان عامل بقاي نسل آدمي وآرامش رواني، ميان دو جنس مخالف قرار داده است و هرگونه خروج از اين مسير، برخلاف موازين فطري و علمي آفرينش است و آرامش روحي و بهداشت رواني انسان را برهم مي زند؛ از اين رو شايسته است با هدايت منطقي غريزه ي جنسي در مسير ازدواج سالم، آن را تعديل کرد تا از آثار و پيامدهاي مثبت آن بهره مند گرديد.
آثار مثبت و مفيد ازدواج
با التزام به دستورالعمل هاي نواراني آيين اسلام، در راستاي آسان سازي و زدودن پيرايه ها و تشريفات دست و پاگير و برداشتن موانع پيچيده و دشوار از سر راه ازدواج، زمينه ي آرامش و خوشبختي جوانان جوياي ازدواج، فراهم خواهد شد. به اميد همياري دست اندرکاران امور در زمينه ي تأمين به حق نيازهاي اساسي نسل جوان!
پی نوشت:
1. جوان و آزادي، احمد لقماني، مجموعه مقالات: جوانان و بينش هاي ناب، ص 48.
2. سوره ي اعراف، آيه ي 157.
3. اخلاق جنسي در اسلام وجهان غرب، تهران: صدرا، 1374، مرتضي مطهري، ص 30 تا 39.
4. فرهنگ، خرد و آزادي، رضا داوري اردکاني، ص 226.
5. نهج البلاغه، نامه ي 31.
6. موضوع بحث ما در اين نوشتار و نيز موضوع بحث هاي فراوان فعالان سياسي و پژوهشگران اجتماعي در جهان معاصر، «آزادي سياسي - اجتماعي» است و نه «آزادي معنوي». آزادي معنوي، صفتي فردي است که در فضاي نبود مطلق آزادي هاي سياسي - اجتماعي نيز امکان تحقّق دارد. عکس اين نيز صادق است و کسي ممکن است در فضاي آرماني آزادي سياسي - اجتماعي نيز از نظر معنوي، اسير و دربند باشد. (ر.ک: منشور آزادي، [آيه الله] سيد علي خامنه اي، قم: دفتر تبليغات اسلامي، 1376، ص 22: نامه اي براي فردا، سيّد محّمد خاتمي، ص 34) (حديث زندگي)
7. توسعه ي اقتصادي درجهان سوم، مايکل تودارو، ترجمه: غلامعلي فرجاري، به نقل از پديده شناسي فقر و توسعه، ج 1، ص 363.
8. پديده شناسي فقر وتوسعه، ج 2، ص 450-451، گروهي از نويسندگان تحت اشراف محمّد حکيمي.
9. همان، ج 4، ص 31-38.
10. همان، ج 1، ص 260-269.
11. ازدواج آسان، و شيوه ي همسرداري، محمّد محمدي اشتهاردي، قم: نبوي 1372، ص 22.
12. همان، ص 23 و نظير اين مطلب، در سوره ي حج، آيه ي 5 و سوره ي لقمان، آيه ي 10 و سوره ي ق، آيه ي 7 و سوره ي شعرا، آيه ي 7 آمده است.
13. مجله دانشمند، سال 13، شماره ي 8.
14. ازدواج آسان و شيوه ي همسرداري، محمّد محمّدي اشتهاردي، ص 36-43.