نویسنده: محمّدمهدی تهرانچی
صدور ورزش باستانی به خارج از کشور و شرکت آن در عرصهی ورزشهای بینالمللی در اصطلاح نوین ورزشی «فراملی کردن» خوانده میشود که این هدف سالیانی است در محافل ورزشی ایران، چه قبل و چه بعد از انقلاب، مطرح بوده و هست.
میدانیم بسیاری از کشورها برای شرکت دادن ورزشهای ملی خود در المپیاد و مجامع جهانی این هدف را تعقیق و اجرا کردهاند، از جمله ورزشهای خاور دور، مانند «تکواندو»، «کاراته»، «جودو»، «سامبو» و یا ورزشهای ملل غرب مانند «بوکس» و «شمشیربازی» و امثال آن که اکثر این ورزشها مانند ورزش باستانی ما جزو ورزشهای ملی و رزمی بودهاند.
برای بررسی این موضوع در کشور ما لازم است رویکردی داشته باشیم به آنچه که سالیان گذشته در این روند انجام شده است، تا بتوانیم تحت این بررسی در برنامههای فراملی کردن ورزش باستانی به نتایجی برسیم.
شناساندن این ورزش به بیگانگان در حقیقت از سال 1313 در جشن هزاره فردوسی شروع شد که طی آن نمایشی از ورزش باستانی با شرکت گروهی از پهلوانان و پیشکسوتان نامی به میانداری مرحومان «پهلوان حاج سیدحسن رزاز» و «پهلوان آسید هاشم خاتمزاده» در سلطنتآباد انجام شد. این ورزش مورد توجه بسیاری از ایرانشناسان و مهمانان خارجی و دانشگاهیان و شخصیتهای سیاسی و نظامی کشورهای اروپا و امریکا قرار گرفت.
در سال 1950 گروه ژیمناستیک ایران به سرپرستی مرحوم محمود نامجوی برای شرکت در مسابقات ژیمناستیک به ایتالیا عزیمت کرد. در آن سال کلیه کشورهای شرکت کننده نمایشی از ورزشهای ملی خود را عرضه کردند و نامجوی با گروه هفت نفره خود ورزش باستانی را در ورزشگاه ملی خود را عرضه کردند و نامجوی با گروه هفتنفره خود ورزش باستانی را در ورزشگاه بزرگ «فلورانس» به نمایش گذاشت. این ورزش آنقدر مورد توجه قرار گرفت که تا مدتی کف زدن تماشاگران قطع نمیشد.
زورخانهی بانک ملی از سال 1323 دایر گردید و یکی از مراکز مهم برای پیشرفت ورزش باستانی به شمار میرفت که تحت مدیریت آقای کاظم کاظمینی سالها فعالیت پرثمر داشت و در شناساندن ورزش باستانی به جهانیان برنامههای ارزندهای را به اجرا میگذاشت. فعالیتهای این کانون از چهارنظر مورد توجه است:
- نخست دعوت از شخصیتهای سطح بالای مملکت برای دیدن این ورزش در زورخانه که در آن زمان ورزش باستانی را در میدانهای ورزشی تماشا میکردند و سران مملکت به زورخانه نمیرفتند.
-مورد دوم برای بازدید این ورزش، دعوت از مهمانان خارجی و سفرا و سلاطین و شخصیتهای دانشگاهی و جهانگردانی بود که به ایران سفر میکردند.
-سوم اعتراض تیمهای ورزشی به خارج از کشور برای معرفی ورزش باستانی در اجتماعات و سایر کشورها و میدانهای بینالمللی در اروپا و امریکا و کانادا.
-چهارم انتشار کتابهای ورزشی با زبانهای فارسی و انگلیسی و فرانسه با استفاده از پژوهشگران و کارشناسان این ورزش و عرضه آن به مراکز علمی و سیاسی جهان.
در این باره تقدیرنامهها و اظهارنظرهای با اهمیتی از سوی بازدیدکنندگان این ورزش و شخصیتهایی که کتابهای ورزش باستانی را مطالعه کرده بودند برای آقای کاظمینی ارسال شده است. از بین این نامهها به اظهارنظر چهار شخصیت از کارشناسان و استادان علوم ورزشی جهان درباره ورزش باستانی توجه میکنیم:
1.نامه پرفسور «کارل دیم» یکی از دانشمندان نامدار ورزشی جهان و رئیس دانشکده ورزشی آلمان.
«... من بارها نمایشهای عملیات عالی ورزش باستانی و ادوات خیالانگیز پرورش اندام را در باشگاه بانک ملی دیدهام و با علاقمندی فکر مرا مشغول میدارد.»
«اصالت ورزش باستانی ایران انگیزهای شد که من این ورزش را جزو دروس دانشکده ورزشی آلمان قرار دهم...»
2.نامهی پ. آ. سی بولد. رئیس هیئت اجرائیه سازمان بینالمللی پیشاهنگی کانادا.
«... من نه تنها کتاب ورزشی باستانی ایران را یک اثر عالی برای چابکی در عملیات ورزشی یافتم بلکه در مقیاسهای بالاتر میتواند اساس سنتهای ورزشی کلیه ورزشکاران جهان قرار گیرد.
3. نامه دکتر هانریج دریمل. رئیس کمیته المپیک اتریش.
«... این کتاب (ورزش باستانی) یک اثر شگرف و در عین حال جالب میباشد و من اطمینان دارم در شناساندن ورزش باستانی ایران به جهانیان موفقیت شایانی کسب خواهد کرد...»
4. نامه اوری براندج. رئیس کمیته بینالمللی المپیک. توکیو.
«... انضباطی که در ورزش باستانی حاکم است کاملاً با آداب و تربیت و پیشرفت تمدن دنیای امروز توافق دارد و به طور بارزی ارزش و قابلیت آن را دارد که در سایر کشورها بخوبی مورد پذیرش و استفاده قرار گیرد...»
در سال 1354 گروهی از ورزشکاران باستانی به سرپرستی شعبان جعفری و مرشدی آقای فرامرز نجفی در «فستیوال جهانی ونیز» شرکت کردند و در مسابقات ورزشهای سنتی بین چهل کشور شرکتکننده مقام اول را بدست آوردند.
بعد از انقلاب در دوره سرپرستی آقای حاج مهدی شیرگیر در سال 1363 اولین گروهی که برای شرکت در ورزشهای ملی کشورها به خارج از ایران سفر کرد گروهی پنج نفره به کشور اسپانیا بود. سرپرستی و مرشدی این هیئت را آقای حاج کمال عطائی به عهده داشت. در سال بعد گروهی دیگر به ژاپن عزیمت کردند که طبق معمول مورد توجه خارجیان قرار گرفتند.
در سال 1365 گروهی از باستانیکاران زبده به سرپرستی مرحوم جلائیپور رئیس فدراسیون باستانی به مالزی (کوالالامپور) عزیمت کردند. در این سفر آقای هوشنگ فتحی روزنامهنگار و مترجم، این گروه را همراهی میکرد و آقای مهندس اسماعیل شمس کلاهی نیز میانداری ورزشکاران را به عهده داشت. این سفر نیز همانطور که انتظار میرفت پربار و قابل توجه بود.
در سال 1370 به منظور شرکت در فستیوال بینالمللی «آوینیون» گروهی از باستانیکاران به پاریس اعزام شدند. گروه مزبور با همکاری آقای دکتر غفوریفرد و مرشدی استاد فرامرز نجفی توانستند برنامههای خود را به نحو شایستهای اجرا کنند. همچنین گروه مزبور که به دعوت اسپانیا در فستیوال «بارسلون» شرکت کرده بود، در نواختن «ریتمنوازی» ضرب که توسط فرامرز نجفی انجام شد، مقام اول را کسب کرد.
مورد دیگر در سال 1371 بود که بنا به ابتکار سازمان تربیت بدنی ایران مسابقه «کشتی پهلوانی» بین چند کشور اسلامی در تهران انجام شد. در این مسابقه قهرمان سنگین وزن ترک در مقابل ناباوری کشتیگیران و مربیان ایران، موفق به اخذ بازوبند پهلوانی شد.
بالاخره در سالهای اخیر نیز از سوی فدراسیون باستانی چندبار گروههای ویژهای از ورزشکاران برای نمایش ورزشهای زورخانهای به خارج اعزام گردیدند که این برنامه هر چندگاه یکبار استمرار دارد.
پیرامون بررسی «فراملی کردن ورزش باستانی» برای نخستینبار در سال 1380 تحت همین عنوان از سوی معاونت فرهنگی و آموزشی سازمان تربیت بدنی همایشی در مجتمع ورزش باستانی آستان قدس رضوی در مشهد برگزار شد و گروهی از کارشناسان علوم ورزشی و صاحبنظران از جمله آقایان: سیدامیر حسینی معاونت فرهنگی سازمان تربیتبدنی و دکتر نمازیزاده - دکتر خالدان - دکتر قره - حاج محمد نجاتمهر - دکتر علی نادرپور و نگارنده و جمعی دیگر از پیشکسوتان در آن شرکت کردند که بدون انعکاس مفیدی در محافل ورزشی پایان یافت.
در همین راستا همایش دوم اقدامی بود که از سوی نیروی انتظامی به ابتکار آقای محمد نجاتمهر در مجتمع ورزشی پاس در تهران به عمل آمد. این همایش که در آن مقامات ورزشی، نیروهای مسلح و جمعی از پیشکسوتان و کارشناسان ورزشی شرکت داشتند اجتماع بسیار سودمند و پرباری بود و در ارتباط بانقاط قوت و ضعف برنامههای باستانی نظراتی توسط شرکت کنندگان مطرح گردید و نسبت به راهکارهای فراملی کردن این ورزش بحثهایی شد.
در نهایت، سازمان تربیت بدنی بر آن شد تا برای فراملی کردن ورزش زورخانه کمیتهای به همین نام تشکیل و به طور عملی این روند را دنبال کند. ولی درباره این که چگونه و با چه برنامههایی خواهد توانست به اهداف خود برسد، نظرات مختلفی ابراز میشود.
اینک با توجه به مطالب پیشگفته و نیز با عنایت به کارنامه و بررسی آنچه تاکنون صورت گرفته است میتوان چنین برشمرد:
1.این ورزش از نظر زیبایی حرکات و استفاده از افزارهای نمادین جنگی قدیم و عملیات پا زدن و چرخیدن و شیرینکاریهای آن فوقالعاده مورد توجه بینندگان در سراسر جهان است و میتواند به عنوان ورزشی زیبا در میدانهای ورزشی عرض وجود کند. به قول «اوری براندج» رئیس کمیته بین المللی المپیک توکیو «این ورزش به طور بارزی ارزش و قابلیت آن را دارد که در سایر کشورها... مورد پذیرش و استفاده قرار گیرد.»
2.کشتی پهلوانی از بسیاری جهات شباهت نزدیکی با کشتی آزاد دارد و شاید نتواند مانند یک کشتی نوظهور در عرصه ورزشهای بینالمللی آن طور که بایسته است نمود داشته باشد؛ چرا که پهلوان از نظر ملیت و سنت ما مفهومی والاتر از زورمندی و به خاک افکندن حریفان دارد و معنویت آن ویژه فرهنگ و مذهب ماست بنابراین کشتیگیر پهلوانی فقط از نظر ورزشی و فیزیکی به عنوان یک قهرمان میتواند مطرح باشد نه به عنوان یک پهلوان. کما اینکه در کشتی پهلوانیِ شرکتکنندگانِ خارجی در تهران، به همین نتیجه رسیدیم.
3. با توجه به تأیید همه جانبه نسبت به فرامنی کردن ورزش باستانی و سمینارهایی که در ارتباط با آن برگزار شده است مرحلهی بعدی آن چگونگی اجرای آن است؛ یعنی چگونه و با چه روشی این ورزش باید در جوامع ورزشی جهان راه یابد تا بتواند در عین حال اصالت و ماهیت خود را حفظ کند. بسیاری را عقیده بر این است که قبل از هرچیز باید خودمان به نحو شایستهای این ورزش را بشناسیم، یعنی حرکات و عملیات صحیح آن توسط صاحبنظران و کارشناسان مورد اصلاح و پالایش قرار گیرد، سپس درباره صدور آن راهکاری خردمندانه بیابیم. زیرا روشی که اکنون در ورزشهای باستانی به منظور ترویج و توسعه آن تحت عنوان نوآوری به کار میرود، مورد انتقاد بسیاری از پیشکسوتان و خبرگان است.
4.گرچه صدور کشتی پهلوانی را گروهی به علت وجود ماهیت معنوی آن کاری عبث میدانند ولی آقای حاج مهدی شیرگیر رئیس اسبق فدراسیون باستانی که در عین حال از داوران ممتاز کشتی است میگوید ارائه ورزش باستانی به خارج از کشور باید از «کشتی پهلوانی» شروع شود. او میگوید اگر فنون و رموز کشتی باستانی مورد توجه باشد و تمامی آنچه را که در کشتی قدیم ما رواج داشته با دقت رسیدگی و اعمال شود میتواند به نحو شایستهای قابلیت عرضه در مجامع ورزشی جهان را داشته باشد.
همچنین دکتر عبدالله سجادی رئیس کنونی (1383) فدراسیون باستانی با نظر شیرگیر موافقت دارد و روی کشتی پهلوانی تأکید میکند و میگوید هر نوع ورزشی اگر به صورت مسابقه عرضه شود میتواند گسترش یابد و چون عملیات ورزش زورخانه دارای وضعی است که در عرصه بینالمللی به صورت مسابقه نمیتواند عرض وجود کند، بنابراین با همین روش اعزام تیمهای برتر به عنوان نمایش به کشورها، خود به خود مورد توجه و تقلید قرار میگیرد و در جهان متداول میگردد.
5. دکتر سیدامیرحسینی نایب رئیس فدراسیون بینالمللی ورزش و زورخانه و رئیس آکادمی ملی المپیک (1382) دارای نظر و برنامه دیگری است. او میگوید:
گسترش این ورزش در جهان باید از کشورهای فارسی زبان مانند افغانستان و ازبکستان و تاجیکستان شروع شود و حتی در این کشورها به عنوان نمونه زورخانهای تأسیس گردد. مرحله دوم در کشورهای عراق و ترکیه و پاکستان با همدلی و همکاری کشورهای فارسیزبان به ترویج ورزش زورخانه و کشتی پهلوانی پرداخته شود.
طبعاً در این کشورها که مسلمان هستند و فرهنگ آنها به ما بسیار نزدیک است معنویت و محتوای ورزش باستانی حفظ خواهد شد و از این ورزش استقبال خواهند کرد. ضمناً رفت و آمد و مسابقات بین این کشورها به ورزش باستانی جان تازهای میبخشد و طی سالها طوری این ورزش جا خواهد افتاد که به تمامی کشورهای مسلمان به طور عملی راه خواهد یافت؛ همچنین ادامه این برنامه در درازمدت موجب راهیابی به دیگر کشورهای جهان خواهد شد.
نامبرده همچنین بر این عقیده است که ارسال ادوات ورزشی و کتاب و نشریه و مربیان ورزشی به کشورهای مذکور و دعوت از مقامات ورزشی آنها برای بازدید مکرر ورزش زورخانه به ایران از جمله برنامههایی است که باید برای نیل به این هدف اجرا گردد. چنانچه فعالیتهایی که از سالها قبل در این راستا انجام شده است، دارای مرکزیت و برنامهریزی مدون بود تاکنون به فرایندی دلخواه دست یافته بودیم.
6.دکتر علی نادرپور جامعهشناس و کارشناس علوم ورزشی نسبت به فراملی کردن این ورزش دارای دیدگاه ویژهای است و با دلایلی که بر میشمرد این کار را تقریباً غیرعملی میداند مگر آنکه تغییرات و تجدیدنظرهایی در این ورزش به عمل آید که در آن صورت ممکن است صدمهای به ماهیت آن وارد آید. به هر حال آنچه را نامبرده برای ما تهیه دیدهاند تحت عنوان «آیا ورزش زورخانه میتواند فراملی شود؟» از نظر میگذرانیم:
آیا ورزش زورخانه میتواند فراملی شود؟
«یک عنصر فرهنگی و پدیدهی کهن که نیازهای انسان را در اعصار دور پاسخ داده است نمیتواند به همان شکل بعد از گذشت قرنها فراملی گردد، مگر آنکه ساختار و قالبهای آن متناسب با نیازهای امروز تغییر داده شود.همچنین است زورخانه که اگر از نظر ساختار و شکل اجرایی متناسب با شرایط امروز جوامع بشری شود و مورد پذیرش جامعههای دیگر باشد امکان فراملی شدن پیدا میکند. گرچه اقداماتی پراکنده و مطالعه نشده با صرف هزینه و بدون بازده انجام شده و تشکیلاتی هر چند صوری به نام فدراسیون بینالمللی ورزشهای زورخانهای تشکیل شده است که نمیتواند به معنای فراملی شدن باشد؛ زیرا هنوز الگو و شکل واحد مورد قبول و میسر به اجرا برای همه جوامع طراحی نشده است و در تمام کشورهایی که به عضویت فدراسیون درآمدهاند حتی یک زورخانه وجود ندارد. اعضای فدراسیون، حتی کسانی که در ایران دارای مسئولیت هستند، دارای شناخت و تخصص اندکی در این ورزش میباشند. بدیهی است در چنین شرایطی اقدام فراملی شدن، بدون زیرساخت، بعد از درنگی چند فرو میریزد.
البته زورخانه و ورزشهای آن برای جهانیان خصوصاً در عصر حکومت رسانهها پدیدهی ناشناختهای نیست. این ورزش را بارها در مجامع بینالمللی و در شبکههای تلویزیونی از پنجاه سال پیش تاکنون به نمایش درآوردهاند. اما هیچگاه و هیچکس متقاضی اجرای آن در جوامع دیگر نشده است؛ زیرا یک ورزش اختصاصی فرهنگ ایرانی است و شرایط اجرایی خاصی میخواهد که امروز در ایران هم آن شرایط کمتر وجود دارد. بنابراین به عنوان یک ورزش نمایشی چون رقصهای «کاتالی» یا نمایش صوفیان در قونیه جذّاب و تماشایی است اما اجرای آن حتی از مراسم مذکور هم دشوارتر است.
زورخانه و ورزشهای آن یک رسم محلی و سنت است و تا زمانی که رسم محلی و سنت ملی باشد نمیتواند فراملی شود. بسیاری از ورزشهایی که جهانی شدهاند حتی به اندازهی زورخانه و در روزگاری که رسانه رادیو و تلویزیون نبوده مورد استفاده قرار گرفتهاند؛ مانند بازی «پونای هندی» و «بدمینتون انگلیسی» که از هند به انگلستان رفت و عمومیت جهانی یافت. فوتبال هم به همینگونه و دهها ورزش دیگر نخست مقبولیت بینالمللی پیدا کردند، بعد فدراسیون جهانی آنها تشکیل شد.
بنابراین باید قبل از هر اقدام موارد زیر نسبت به ورزش زورخانه انجام شود:
1.بررسی و ارزیابی ظرفیتها و ارزشهای کمی و کیفی ورزشهای زورخانه.
2. شناخت موانع رشد و توسعه و علتهای کاهش روبق زورخانه در شرایط امروز.
3. عوامل و خصوصیاتی که دیگر ورزشهای جوامع و ملتها را بینالمللی کرده است.
4. مناسبسازی ورزشهای زورخانه و ساختمان آن جهت جوامع دیگر.
5. برنامه بینالمللی کردن آن.
برای فراملی شدن هر پدیده و حتی رسم و قانون لازمهاش مقبولیت جهانی یافتن و رواج پیدا کردن آن است که باید در مرحلهی اول نیازها را پاسخ دهد. این نیازها ممکن است تسهیل زندگی و یا روانی، اقتصادی، سیاسی و غیره باشد. در زمینهی ورزش این ویژگیها مهم هستند تا مقبولیت بیشتری پیدا کنند که میتوان آنها را به شرح زیر برشمرد:
1.فراگیری سِنّی - یعنی سالهای بیشتری را از کودکی تا پیری بتوان به آن ورزش پرداخت.
2. فراگیری جنسی - که زن و مرد هر دو امکان انجام آن ورزش را داشته باشند.
3. هزینهی کم - که شامل تأسیس، تجهیز، وسایل، سرویس و نگهداری میباشد.
4.سهلالوصول بودن - قابلیت اجرایی در هر اقلیم و محیط و فصل.
5. قابلیت تعدیل - به معنی قابلیت تغییر محیط اجرایی و تعدیل ابعاد، وسایل، اندازهها و نفرات.
6. هیجان داشتن - شکل ورزش و نحوهی اجرای آن برای ورزشکار و حتی برای بیننده ایجاد هیجان کند.
7. مسابقه - هر رشته ورزشی باید قابل مسابقه باشد نه آنکه صرفاً تمرینی باشد.
8. تصادفات کم - برخوردها و حوادث و اتفاقات کمی داشته باشد تا به خود صدمه نزند.
9. آسیبهای کم - در آن ورزش اثرات تخریبی بر روی بدن و روان کم باشد.
10.اثرات مثبت - اینکه در ابعاد و اندازههای عضلات و اندامها و کارایی آنها از نظر روحیه و اخلاقیات دارای اثرات مثبت باشد.
11. قابلیت درآمدزایی - ایجاد درآمد یک ورزش ابعاد متعددی دارد از بازیکن حرفهای تا اسپانسر.
12. تعداد تماشاچی - یکی از مزایای رشتهی ورزشی است که هم گرایش به آن ورزش را زیاد میکند و هم به اقتصاد ورزش کمک میکند.
13. عدالت - شرط عادلانهای در سنجش و برتریها و نتیجهگیری از فعالیتها وجود داشته باشد.
14. ردهبندی - درجهبندی ترقیّات ورزشی باید برای ورزشکار محسوس باشد مانند کاراته و دستهبندی تیمها در فوتبال به طوری که برای ورزشکار ایجاد انگیزه در تلاش و مداومت در ورزش بکنند.
15. مطابقت فرهنگی - یعنی عدم مغایرت فرهنگی با ارزشهای انسانی جوامع.
16. نداشتن ایدئولوژی خاص - یا جنبهی سیاسی و اهداف ملی.
17. قابلیت تصویری و انعکاس تلویزیونی - امکان تصویربرداری.
18. جذابیت تصویری و عینی - که با قابلیت تصویری متفاوت است و آن زیبایی اجراست.
19. امکان شرکت بیشتر افراد در بازی یا ورزش در هنگام مسابقه.
20. بازی بودن و مشخص نبودن نتیجه - یعنی تنوع حرکتی داشته باشد.
21. مرکب بودن حرکات - مانند فوتبال و بسکتبال و امثال آن که دارای حرکات مرکب است. برخی از عوامل توسعهی ورزشها مربوط به شرایط خاص مقطع زمانی و مسائل حاشیهای است که از قاعدهی خاصی پیروی نمیکنند. با توجه به موارد مذکور باید دید که زورخانه و ورزشهای آن چه میزان از شرایط مذکور را دارا میباشند.
نارساییها و مشکلاتی که مانع فراملی شدن است
1.ادبیات و موسیقی ویژه - یعنی دعا و اشعار حماسی و ضرب در زورخانه که از اجزای اصلی ورزش است و بدون آن از جذابیت و هماهنگی میافتد. ادبیات زورخانه فرهنگ خاص ایرانی و فارسی زبانان است که رنگ شیعی دارد.2.ساختمان زورخانه - با امکانات جنبی شامل ورودی و سرویسهای بهداشتی و انبار و گود و غیره و پرهزینه بودن آنکه فقط عدهی معدودی در آن میتوانند ورزش کنند.
3. نداشتن مسابقه و هیجان رقابتی - گو اینکه از سال 1313 به بعد برای پیشرفت و به وجود آوردن انگیزه در عملیات ورزشی، مسابقه قرار دادهاند؛ همچنین در سالهای اخیر برای این مسابقات مقررات وضع کردهاند، اما این مسابقات فاقد هیجان و اصول صحیح و شکل اجرایی مناسب هستند.
اصولاً مسابقات ورزشی به دو شکل مقابله و رقابت انجام میشوند. در مقابله، دو نفر یا دو گروه در برابر هم قرار میگیرند که یا به صورت کشتی و یا مانند بوکس و فوتبال و امثال آن میباشد که در دو سوی زمین قرار دارند و در رقابت مانند وزنهبرداری و پرش و پرتاب نیزه و مانند آن است.
4.محدودیت شرکت کننده - یعنی هم ورزشکاران و تماشاگران در زورخانه را افراد معدودی تشکیل میدهند، بدین معنی که ظرفیت ورزشکاران داخل گود بین 12 تا 20 نفر و تعداد تماشاگران حداکثر 100 نفر است؛ مگر آنکه زورخانهای غیرمتعارف ساخته شود. این ضعف توسعه و عمومیت، ورزش را محدود میکند و در شرایط تمدن امروز که مسابقات ورزشی به نیازهای هیجانی و روحی و جمعگرایی انسانها پاسخ میدهد، باید به این موضوع توجه شود که تماشاگر نیز لازمهی درآمدزایی ورزش است.
5. عدم فراگیری جنسی - یعنی اینکه زنان حق ورود به گود را ندارند.
6. هزینهی زیاد در تأسیس و نگهداری - شکل خاص زورخانه که ریشه در معماری ساسانی و اسلامی دارد به آن هویت میبخشد. این بنا به صرف سرمایه نسبتاً زیاد برای تعداد کمی ورزشکار، مقرون به صرفه نیست.
7. ضعف اجرایی (یا مشکلات اجرایی) - در کلیهی ورزشها امکان اجرا عامل مهمی است که موجب گسترش و توسعه آنهاست. مثلاً با یک توپ گروه زیادی در میدان به مسابقه و ورزش میپردازند، در حالی که در زورخانه برای ورزش کردن افراد معدودی باید میل و تخته شنو و سنگ و کباده و مرشد وجود داشته باشد، که از عوامل عمدهی عدم توسعه آن همین مشکلات اجرایی است.
8. آسیبهای جسمی و روحی - گرچه برخوردهای فیزیکی در زورخانه وجود ندارد اما آسیبهای ناشی از مداومت در حرکت مانند تشدید «لر دوز کمر»، صاف شدن کف پا، پهن شدن پنجه پا و ضخیم شدن و خشک شدن انگشتان دست وجود دارد، به طوری که ظرافت حرکتی را از دستها میکاهد. همچنین اثرات چرخ زدنِ زیاد و تند موجب آسیبهایی در گوش میانی و مغز و نخاع میگردد که هنوز مورد برررسی قرار نگرفته است.
9. تنوع حرکتی کم - مثلاً در بیشتر ورزشها تنوع حرکات وجود دارد و دارای تکنیکهای ابداعی و عملیاتی متنوع است که شامل تمام بدن از پای تا سر است، اما در ورزش زورخانه حرکات آن محدود و اکثراً مربوط به بالاتنه است. گرچه برای تقویت پاها و پایینتنه پا زدن و چرخیدن را منظور کردهاند ولی این کافی نیست. در چرخیدن حرکت طبیعی کم انجام است که کاربرد روزانه ندارد؛ وانگهی به لحاظ ثابت بودن اغلب مفاصل بدن حرکتی ترکیبی محسوب نمیشود، بلکه حالتی ترکیبی دارد زیرا عضلات سطحی کمتر نقش دارند.
10. بازی نبودن ورزشهای زورخانه - بازیهای ورزشی به علت تنوع حرکتی و تعاملی که بازیکنان با یکدیگر دارند و شخصی نبودن حرکت بعد دارای جاذبه و هیجان است. در حالی که در ورزش زورخانه عملیات و حرکات بعدی آن معلوم است و برای بیننده فاقد هیجان و انگیزه میباشد و در حقیقت ورزشهای زورخانهای از مزایای متعدد بازیهای ورزشی بیبهرهاند.
منبع مقاله :
تهرانچی، محمّدمهدی؛ (1388)، ورزش باستانی از دیدگاه ارزش، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم