چرا ابن سيرين را از اولياي خدا مي گويند؟
علماي شيعه درباره ابن سيرين مطلب مهمي نياورده و متعرض حال او نشده اند ولي علماي اهل سنت درباره او مطالبي را آورده اند.
به عنوان مثال در «وفيات الاعيان» چنين مي گويد: محمد بن سيرين يكي از فقهاي بصره است، پدرش سيرين برده انس بن مالك بود و بر اساس قرار داد پس از مدتي آزاد شد و به خاطر اين او را آزاد شده انس بن مالك مي گويند و علت برده شدن سيرين اين بود كه او را خالد بن وليد اسير گرفت. كار اصلي پدر او مسگري بود و براي ساختن ديگهاي مسي به «عين التمر» آمده بود و به دست خالد اسير و برده شد. مادر ابن سيرين به نام صفيه برده و كنيز ابوبكر بن ابي قحافه بود و ابوبكر او را آزاد كرد و آزاد شده ابوبكر گرديد. ابن سيرين گوشش سنگين بود و به او اصم مي گفتند. او در زمان خود به ورع و تقوي معروف بود و همه او را به ورع و تقوي مي شناختند. ابن سيرين دو سال قبل از كشته شدن عثمان بن غفان به دنيا آمد و در سال يكصد و دهم هجري قمري درگذشت. حسن بصري هم در همين سال درگذشت و ابن سيرين يكصد روز بعد از حسن بصري درگذشت. شغل ابن سيرين در ابتدا بزازي بود و از زنش 19 پسر و 11 دختر به دنيا آمد و از همه آنان فقط يك پسر ماند. و بقيه همه مردند. ابن سيرين در تعبير خواب مهارت زيادي داشت. (تنقيح المقال، ج 3، ص 130-131، چاپ رحلي به نقل از وفيات الاعيان).
در الاعلام زركلي آمده است كه محمد بن سيرين در سال سي و سوم هجري قمري به دنيا آمد و در سال يكصدو دهم درگذشت.(الاعلام، زركلي، ج 6، ص 154، ستون سوم، س 4، كلمه محمد).
شيخ عباس قمي مي گويد: حكايت مي كنند كه محمد بن سيرين بزاز و بسيار زيبا بود. زني عاشق جمال او شد. آن از او خواست كه كالاهاي بزازي را به خانه او بياورد تا خريد كند. ابن سيرين هم به قصد فروش كالاها، به خانه آن زن رفت و پارچه ها را در اختيار او قرار داد تا هر كدام كه مي پسندد بخرد. آن زن اظهار علاقه و محبت كرد. ابن سيرين گفت: معاذالله و شروع كرد به موعظه و نصيحت آن زن و از كيفر زنا براي او سخن گفت ولي آن زن دست از خواسته اش بر نداشت و اصرار كرد. ابن سيرين با اجازه آن زن به دستشويي رفت تا خود را آماده كند. آن زن هم فكر كرد كه ابن سيرين تسليم خواسته او شده است ابن سيرين از فرصت استفاده كرد و همه سر و صورت و بدن خود را به مدفوع آلوده ساخت و با آن هيئت و شكل نزد آن زن برگشت و آن زن هم وقتي او را در آن حال ديد از او متنفر شد و او را از خانه بيرون كرد و ابن سيرين هم از خانه بيرون رفت و به اين وسيله از شر او آزاد شد. (الكني و الالقاب، ج 1، ص 319 به بعد، چاپ 1397 هجري قمري، مكتبه الصدر، تهران).
برخي احتمال داده اند كه خداوند به خاطر خودداري ابن سيرين از ارتكاب معصيت در آن شرايط كه هيچ مانعي در كار نبود، به او علم تعبير خواب عطا كرده است.(الكني و الالقاب، ج 1، ص 319).
ابن سيرين از ديدگاه علماي اهل سنت، پسنديده و مورد اعتماد است.(الجرح و التعديل، ج 7، ص 280، شماره 1518، چاپ بيروت).ولي در كتب رجالي شيعه درباره او چيزي نيست. در معجم رجال الحديث آمده است كه ابن سيرين از ابي عبيده روايت كرده است و شيخ صدوق به طور مرسل، حديثي از ابن سيرين نقل كرده است.(معجم رجال الحديث، ج 22، ص 191، شماره 15090 در كلمه ابن). و شيخ صدوق در جلد چهارم كتاب من لا يحضره الفقيه، ص 286، در ضمن شماره 5650 فقط دارد: روي ابن سيرين عن ابي عبيده.
بر اين اساس، ابن سيرين از ديدگاه علماي اهل سنت از بزرگان دين است ولي از ديدگاه علماي اماميه چنين نيست و به خاطر همين، ما ابن سيرين را نه تنها از اولياء الله نمي دانيم بلكه نسبت به او معرفتي هم نداريم.
منبع: www. nahad. ir
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
به عنوان مثال در «وفيات الاعيان» چنين مي گويد: محمد بن سيرين يكي از فقهاي بصره است، پدرش سيرين برده انس بن مالك بود و بر اساس قرار داد پس از مدتي آزاد شد و به خاطر اين او را آزاد شده انس بن مالك مي گويند و علت برده شدن سيرين اين بود كه او را خالد بن وليد اسير گرفت. كار اصلي پدر او مسگري بود و براي ساختن ديگهاي مسي به «عين التمر» آمده بود و به دست خالد اسير و برده شد. مادر ابن سيرين به نام صفيه برده و كنيز ابوبكر بن ابي قحافه بود و ابوبكر او را آزاد كرد و آزاد شده ابوبكر گرديد. ابن سيرين گوشش سنگين بود و به او اصم مي گفتند. او در زمان خود به ورع و تقوي معروف بود و همه او را به ورع و تقوي مي شناختند. ابن سيرين دو سال قبل از كشته شدن عثمان بن غفان به دنيا آمد و در سال يكصد و دهم هجري قمري درگذشت. حسن بصري هم در همين سال درگذشت و ابن سيرين يكصد روز بعد از حسن بصري درگذشت. شغل ابن سيرين در ابتدا بزازي بود و از زنش 19 پسر و 11 دختر به دنيا آمد و از همه آنان فقط يك پسر ماند. و بقيه همه مردند. ابن سيرين در تعبير خواب مهارت زيادي داشت. (تنقيح المقال، ج 3، ص 130-131، چاپ رحلي به نقل از وفيات الاعيان).
در الاعلام زركلي آمده است كه محمد بن سيرين در سال سي و سوم هجري قمري به دنيا آمد و در سال يكصدو دهم درگذشت.(الاعلام، زركلي، ج 6، ص 154، ستون سوم، س 4، كلمه محمد).
شيخ عباس قمي مي گويد: حكايت مي كنند كه محمد بن سيرين بزاز و بسيار زيبا بود. زني عاشق جمال او شد. آن از او خواست كه كالاهاي بزازي را به خانه او بياورد تا خريد كند. ابن سيرين هم به قصد فروش كالاها، به خانه آن زن رفت و پارچه ها را در اختيار او قرار داد تا هر كدام كه مي پسندد بخرد. آن زن اظهار علاقه و محبت كرد. ابن سيرين گفت: معاذالله و شروع كرد به موعظه و نصيحت آن زن و از كيفر زنا براي او سخن گفت ولي آن زن دست از خواسته اش بر نداشت و اصرار كرد. ابن سيرين با اجازه آن زن به دستشويي رفت تا خود را آماده كند. آن زن هم فكر كرد كه ابن سيرين تسليم خواسته او شده است ابن سيرين از فرصت استفاده كرد و همه سر و صورت و بدن خود را به مدفوع آلوده ساخت و با آن هيئت و شكل نزد آن زن برگشت و آن زن هم وقتي او را در آن حال ديد از او متنفر شد و او را از خانه بيرون كرد و ابن سيرين هم از خانه بيرون رفت و به اين وسيله از شر او آزاد شد. (الكني و الالقاب، ج 1، ص 319 به بعد، چاپ 1397 هجري قمري، مكتبه الصدر، تهران).
برخي احتمال داده اند كه خداوند به خاطر خودداري ابن سيرين از ارتكاب معصيت در آن شرايط كه هيچ مانعي در كار نبود، به او علم تعبير خواب عطا كرده است.(الكني و الالقاب، ج 1، ص 319).
ابن سيرين از ديدگاه علماي اهل سنت، پسنديده و مورد اعتماد است.(الجرح و التعديل، ج 7، ص 280، شماره 1518، چاپ بيروت).ولي در كتب رجالي شيعه درباره او چيزي نيست. در معجم رجال الحديث آمده است كه ابن سيرين از ابي عبيده روايت كرده است و شيخ صدوق به طور مرسل، حديثي از ابن سيرين نقل كرده است.(معجم رجال الحديث، ج 22، ص 191، شماره 15090 در كلمه ابن). و شيخ صدوق در جلد چهارم كتاب من لا يحضره الفقيه، ص 286، در ضمن شماره 5650 فقط دارد: روي ابن سيرين عن ابي عبيده.
بر اين اساس، ابن سيرين از ديدگاه علماي اهل سنت از بزرگان دين است ولي از ديدگاه علماي اماميه چنين نيست و به خاطر همين، ما ابن سيرين را نه تنها از اولياء الله نمي دانيم بلكه نسبت به او معرفتي هم نداريم.
منبع: www. nahad. ir
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله