مترجم: حبیب الله علیخانی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
گاز طبیعی
اتحادیه ی اروپا در برابر روسیه
همانگونه که در شکل 1 مشاهده می شود، بین سال های 2010 و 2012، کارخانه ی مورد بررسی در روسیه، از پایین ترین قیمت انرژی نسبت به سه ناحیه ی مورد مقایسه، بهره برده است. علاوه بر این، کارخانه ی روسی، دارای سطح پرداخت پایداری تری بوده است. بین سال های 2010 و 2012، قیمت گاز پرداخت شده بوسیله ی شرکت روسی از 8.1 به 8.9 €/MWh افزایش یافته است (+9.8%). در عوض، در طی دوره ی زمانی یکسان، قیمت های پرداخت شده بوسیله ی کارخانه ی A از 25.9 €/MWh به 35.6 €/MWh افزایش یافته است (+37.4%). قیمت برای کارخانه ی B نیز این افزایش مشابه است و قیمت از 22.1 €/MWh در سال 2010 به 27.5 €/MWh در سال 2012، رسیده است (+30.3%). این مسئله جالب است که بگوییم علارغم وجود این استدلال، قیمت گاز پرداختی بوسیله ی کارخانه ی دوم، کمتر از قیمت پرداختی بوسیله ی سایر کارخانه های اروپایی موجود در مثال بوده است. این مسئله جالب است که بگوییم، قیمت گاز پرداختی بوسیله ی کارخانه ی روسی کمتر از کارخانه های اروپایی است. در 2012، قیمت گاز طبیعی پرداخت شده بوسیله ی کارخانه ی A 4 برابر بیشتر از قیمت پرداختی بوسیله ی کارخانه ی روسی است. تفاوت میان این دو ناحیه، احتمالا به دلیل این حقیقت است که قیمت ها در روسیه تنظیم شده اند.اتحادیه ی اروپا در برابر آمریکا
قیمت گاز پرداخت شده بوسیله ی شرکت آمریکایی در نظر گرفته شده، کمترین مقدار در بین سه کارخانه ی مورد مقایسه می باشد (شکل 2).الکتریسیته
اتحادیه ی اروپا نسبت به روسیه
همانگونه که در شکل 3 نشان داده شده است، در طی کل دوره ی بررسی، کارخانه ی روسی انتخاب شده، پایین ترین قیمت را برای برق پرداخت کرده است. این بد نیست بدانید که در دوره ی زمانی مشابه، کارخانه ی B نیز پایین ترین قیمت الکتریسیته را در بین کارخانه های اتحادیه ی اروپا، پرداخت می کنند (جدول 7 بخش اول این مقاله). به عبارت دیگر، بین سال های 2010 و 2012، کارخانه ی روسی، قیمت برق پایین تری نسبت به کارخانه ی اتحادیه ی اروپا، پرداخت کرده است. بین سال های 2010 و 2012، قیمت پرداختی بوسیله ی کارخانه ی روسی، به میزان 0.9 €/MWh (+11.2%) افزایش یافته است. قیمت پرداختی بوسیله ی کارخانه ی A از 76.7 €/MWh در سال 2010، به 95.6 €/MWh در سال 2012 (+24.5%) افزایش یافته است. در مورد کارخانه ی B، این افزیش از اهمیت کمتری برخوردار بوده است زیرا قیمت پرداختی از 64.1 €/MWh به 76.9 €/MWh افزایش یافته است (+20%). این میزان، پایین ترین مقدار در بین کارخانه های اتحادیه ی اروپا بوده است. البته باز هم قیمت برق پرداختی بوسیله ی این کارخانه، 9 برابر کمتر از قیمت پرداختی بوسیله ی کارخانه ی روسی بوده است. تفاوت میان این دو ناحیه، احتمالا به دلیل این حقیقت است که قیمت ها در روسیه، تنظیم می شوند.اتحادیه ی اروپا نسبت به آمریکا
همانگونه که در شکل 4 نشان داده شده است، قیمت برق پرداختی بوسیله ی کارخانه های آمریکایی کمترین مقدار در بین سه کارخانه ی مورد مقایسه می باشد. به هر حال، این بد نیست که بدانید که قیم الکتریسیته ی پرداختی بوسیله ی کارخانه ی آمریکایی، از سال 2010 تا 2011، در حدود 11 % کاهش می یابد و سپس دوباره از سال 2011 تا 2012 به میزان 3.9 %، افزایش می یابد. بدون توجه به اطلاعات دیگر، باید گفت که هیچ تفسیری برای این مسئله نمی توان ارائه نمود. در کل، از سال 2010، قیمت برق پرداختی بوسیله ی کارخانه ی آمریکایی، به میزان 7.4 % کاهش می یابد و این میزان کمتر از کارخانه های اروپایی شرکت کننده در این بررسی، می باشد. در طی دوره ی بررسی، قیمت برق در اروپا، تنها افزایش یافته است. کارخانه ی D دارای رویه ی مخالف است و در بین سال 2010 و 2012، قیمت برق این کارخانه از 98.9 €/MWh به 92.4 €/MWh کاهش می یابد (-6.6%). این تفاوت در بین دو ناحیه، احتمالا به دلیل این حقیقت است که تولیدکننده های آمریکایی به منابع فراوانی از سوخت های فسیلی دسترسی دارند.هزینه های غیر مستقیم ETS برای بخش کاشی و سرامیک
اطلاعات بدست آمده از هزینه های غیر مستقیم ETS از طریق ارسال پرسشنامه به این صنعت، مشخص شده است. همانگونه که در بالا بدان اشاره شد، تولیدکننده های کاشی و سرامیک به سه گروه مختلف تقسیم بندی شده اند.نتایج
در این آنالیز، هزینه های غیر مستقیم مربوط به ETS جمع آوری گردید و فهمیده شد که هیچ کدام از کارخانه های موجود در این نمونه، دارای قرارداد طولانی مدت با صنایع همگانی نیستند. دو کارخانه در ناحیه ی جنوب شرقی اروپا، خودشان برق خود را تأمین می کنند. یکی از این کارخانه ها، در حدود 40 % از نیاز برق خود را خود تولید می کنند و دیگری، نیز حدود 80% از نیاز برق خود را تولید می کنند.تفاوت های زیادی در ناحیه ی داخلی وجود دارد. یکی از کارخانه های موجود در اروپای جنوب شرقی، دارای شدت الکتریسیته ی متوسطی هستند که 16 برابر بیشتر از متوسط شدت الکتریسیته ی متوسط کل نمونه هاست. یکی از کارخانه های قرار گرفته در بخش مرکزی و شمالی اروپا نیز دارای شدت متوسط الکتریسیته ای است که حدود 25 % بیشتر از متوسط کل نمونه هاست.
به دلیل محدود بودن اندازه ی نمونه، اثر برونیابی بر روی متوسط ناحیه ای، قابل توجه است. متوسط ناحیه ای مربوط به شدت الکتریسیته در اروپای شمالی و مرکزی، از حدود 1.7 MWh/tone به حدود 0.3 MWh/tone افزایش می یابد اگر برونیابی این نواحیه ها به درستی بدست آید.
بنابراین، این آنالیز بدون انجام برونیابی انجام شده است.
تفاوت های درون ناحیه ای در زمانی کمتر است که از برونیابی، چشم پوشی کنیم اما این مقدار هنوز هم قابل توجه می باشد. هزینه های ETS غیر مستقیم در اروپای جنوب غربی و اروپای جنوب شرقی با هم قابل مقایسه می باشند.
هزینه های غیر مستقیم بالاتر در اروپای مرکزی و شمالی، به دلیل یک فاکتور می باشد. این فاکتور، بالاتر بودن شدت الکتریسیته ی متوسط برای تولید در این ناحیه. کارخانه هایی که در اروپای جنوب غربی و جنوب شرقی قرار دارند، میزان 0.15 MWh/tone مصرف انرژی دارند در حالی که این میزان در اروپای مرکزی و شمالی، 0.28 MWh/tone می باشد (جدول 1 تا 3).
یافته های کلیدی
دو کارخانه در نمونه ی مورد بررسی، دارای سطح بالاتری از مصرف انرژی برای تولید هر تن کاشی و سرامیک هستند. یافته های زیر، بر اساس اطلاعات بدست آمده، بدون در نظر گرفتن این دو کارخانه می باشد.
هزینه های غیر مستقیم در اروپای مرکزی و شمالی، نسبت به این هزینه های در اروپای جنوب شرقی و غربی، بیشتر است.
تغییرات داخل ناحیه ای نیز به دلیل مصرف الکتریسیته ی بیشتر بر واحد تن کاشی و سرامیک تولیدی، ایجاد شده است. همچنین شدت الکتریسیته در این نواحی نیز متغیر می باشد.
هزینه های ETS غیر مستقیم نیز در سال 2012، در مقایسه با سال های قبل، کمتر است که علت آن قیمت EUA بسیار پایین تر در این سال می باشد.
هزینه های تولید و هزینه های حاشیه ای
مقادیر کلی
در این بخش، آنالیز مربوط به هزینه های تولید و حاشیه ای مربوط به تولیدکننده های اروپایی کاشی کف و دیوار، قابل مشاهده می باشد. همانگونه که مشاهده می شود، 9 کارخانه از بین کارخانه های مورد بررسی، اطلاعات کافی در مورد هزینه های تولید و شاخص های اقتصادی مربوطه (مانند EBITDA) ارائه کرده اند. به دلیل خاص، به جای ارائه ی مقادیر متوسط برای کل نمونه، یک مطالعه ی موردی از 4 کارخانه آماده سازی و ارائه شده است. این بد نیست بدانید که اعتبار این اطلاعات، تنها بوسیله ی تولیدکنندگان، تأیید شده است.برای یک مطالعه ی موردی، 4 تولید کننده در نواحی های مختلف، انتخاب شدند. دو تولید کننده، جزء تولیدکننده های کوچک و متوسط و دو تولیدکننده ی دیگر، جزء شرکت های بزرگ محسوب می شدند. به دلیل اینکه اطمینان حاصل کنیم، مقادیر را به صورت مطلق، بیان نکردیم. بنابراین، تمام مقادیر ارائه شده در شکل 5 و شکل 6 بر مقدار مینیمم تقسیم شده است. تمام مقادیر نیز به صورت تخمین زده شده برای سال های 2010، 2011 و 2012 بیان شده است:
• EBITDA یعنی تفاوت قیمت بازاری کارخانه و هزینه های مربوط به تولید شامل هزینه های سرمایه گذاری می باشد.
همانگونه که در شکل مشاهده می شود، هزینه های تولید به طور قابل توجهی در بین کارخانه ها، متفاوت هست. این تفاوت احتمالا به دلیل این حقیقت است که برای کارخانه های کاشی و سرامیک، تولید نهایی مانند صنایعی همچون صنعت شیشه ی فلوت، هموژن نیست.
همین ملاحظات بر روی مقادیر EBITDA اعمال شده است. این مسئله قابل توجه است که قابلیت تخمین شاخص های مالی تنها برای سه سال، قابل انجام نمی باشد.
اثر هزینه های انرژی بر روی هزینه های تولید و هزینه های حاشیه ای
این بخش در مورد اثر هزینه های انرژی بر روی هزینه های تولید و حاشیه های مزیتی، صحبت شده است. هزینه های انرژی که در واحد €/MWh هستند به واحد €/tone تبدیل می شوند. سپس نرخ بین هزینه های انرژی و هزینه های تولید، محاسبه می شود. این مقادیر سپس در جدول 4 و 5 آورده شده است.
یک روش مشابه برای ارزیابی اثر هزینه های انرژی بر EBITDA اعمال شده است. در اینجا، تمرکز بر روی هزینه های کل انرژی نیست، بلکه تنها بر روی هزینه های تنظیمی می باشد. هزینه های تنظیمی شامل حق الزحمه ی شبکه ای و موارد مالیاتی می باش. مشابه قبل، واحد هزینه ها، از €/MWh به €/tone تبدیل شده است. این مسئله در جدول نشان داده شده است. در اینجا، گستردگی میان مقادیر گزارش داده شده از کارخانه های مختلف، به دلیل عدم هموژن بودن محصولات نهایی می باشد.
ادراک کلی
در این مقاله، هدف ادراک اثرات آزاد سازی، سرمایه گذاری و افزایش بازده انرژی در بخش کاشی و سرامیک می باشد.برخی از تولیدکننده ها، اشاره کرده اند که آزاد سازی بازار انرژی موجب می شود تا رقابت در میان فروشندگان انرژی افزایش یابد. به هر حال، تولیدکننده های مختلف اداعا کرده اند که آزاد سازی منجر به ایجاد قیمت های پایین تر نمی شود. تقریباً نیمی از آنها ادعا کرده اند که تأسیسات آنها مستحق هیچ کاهش یا وجود استثنایی از تعرفه های شبکه ای، مالیاتی و ... نیست. با وجود این، تولیدکننده ها، از لیستی از اقدامات مالیاتی مطلوب استفاده می کنند که این مسئله یکی از دلایل پنهان در پشت سرمایه گذاری های انجام شده در زمینه ی افزایش بازده می باشد. و این مسئله بیان شده است که سرمایه گذاری در این زمینه، یک مورد ارزشمند می باشد. تنها چند تولیدکننده، این ادعا را مطرح کرده اند که قیمت دی اکسید کربن در قراردادهای مربوط به الکتریسیته ی آنها، قید شده است. بیشتر تولید کننده ها، به صورت سالانه با صنایع همگانی قرارداد دارند. بسته به محل جغرافیایی، تولیدکننده های کاشی و سرامیک، هزینه های گاز طبیعی و نفت مختلف دارند. در مورد الکتریسیته نیز، مصاحبه شوندگان، اداعا کرده اند که هزینه ی مربوط به تبدیل برق، عوارض و قیمت نفت، از جمله مهم ترین محرک های مربوط به قراردادهای برق آنهاست.
یک تولیدکننده در اروپای مرکزی، ادعا کرده است که رقابت پذیری او بیشتر بوسیله ی استثناها و تخفیف ها تحت تأثیر قرار می گیرد تا قیمت انرژی. به عبارت دیگر، این تولیدکننده، بیشتر به دنبال بدست آوردن استثناها و تخفیف هاست تا تغییر در قیمت انرژی.
استفاده از مطالب این مقاله، با ذکر منبع راسخون، بلامانع می باشد.