مترجم: آناهیتا خاقانی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
گاهی اوقات در شرایطی قرار میگیریم که ترجیح میدهیم به سوالی که بر ما تحمیل شده است، پاسخ ندهیم. در چنین موقعیتهایی از شوخ طبعی استفاده کنید و از پاسخ به سوال طفره بروید. این روش و راههای دیگر برای اجتناب مودبانه از پاسخ دادن به یک سوال در اینجا خلاصه شدهاند.
گاهی اوقات اتفاق میافتد که گرچه یک موضوع هیچ ارتباطی با کسی ندارد، همه ناگهان علاقهمند به دانستن در مورد آن میشوند. بعضی از افراد ذاتا سوالهای رک و هدفدار میپرسند. چنین افراد فضولی حداقل علم آداب معاشرت را هم ندارند. هنوز نمیدانیم چطور چنین افرادی میتوانند در تعامل با دیگران چنین گستاخ و ناشایسته رفتار کنند.
اما نقل قولی وجود دارد که اگر شما هم رفتاری مشابه را در پیش بگیرید پس فرق بین شما و آن فرد چیست. پس قبل از اینکه یقه آن فرد را بگیرید و او را به دیوار بچسبانید چند دقیق صبر کنید و دوباره فکر کنید. شما باید رفتار شایسته و باوقارتری را که تحت کنترلتان است از خود نشان دهید و جواب استنطاق بازجویانه آنها را مودبانه بدهید. این عمل نه تنها باعث طفره رفتن از پاسخ میشود بلکه باعث میشود تا فرد سوال کننده شرمنده شود.
قاطع بودن به جای خشونت معمولا کارامد است. باور به این نقل و قل از Eric Hoffer وجود دارد که مینویسد "پررویی نقطه ضعف کسی است که قدرت را تقلید میکند" و به آن پایدار میماند. اگر میخواهید از پاسخ دادن به یک سوال اجتناب کنید، باید این کار را مودبانه انجام دهید و بنابراین با لیستی از بایدها که میتواند به کارتان آید،روبرو میشوید.
رک و راست از پاسخ دادن خودداری کنید
دو روش برای این کار وجود دارد. در روش اول شما می توانید رو راست باشید و مستقیما و قاطعانه اما با لحنی ملایم بگویید که نمیخواهید به سوال پاسخ دهید. شما مجبور نیستید به شکلی غیرمستقیم طفره بروید. شما میتوانید از عبارتی استفاده کنید مانند...
من قصد بی ادبی ندارم اما ترجیح میدهم به این سوال پاسخ ندهم.
امیدوارم باعث رنجش نشود اما من فکر میکنم این سوال بسیار شخصی است و من نمیتوانم آن را جواب دهم.
ببخشید اما من فکرنمیکنم که دوست داشته باشم این اطلاعات را با کسی به اشتراک بگذارم.
ممنون از پرسش شما اما من ترجیح میدهم با کسی که موضوع مربوط به اونیست، صحبت نکنم.
روش دوم پاسخ به سوالات ناخواسته این است که پاسخی بدهید که برای خود زمان بخرید. بگذارید چند مثال بزنیم...
خب من تا به حال این طور به این مساله فکر نکردم، بیشتر فکر خواهم کرد و بعدا به شما پاسخ میدهم.
من اطلاعاتم در این زمینه کامل نیست، تحقیق میکنم و بعدا به شما پاسخ میدهم.
من الان بسیار گرفتارم، فکر میکنم بعدا میتوانیم درمورد این موضوع صحبت کنیم.
الان زمان خوبی برای بحث در این مورد نیست. شاید ما بتوانیم سر فرصت به آن بپردازیم.
سوال را به سوال کننده بازگردانید
اگر سوال کننده اصرار دارد تا اطلاعاتی از شما به دست آورد، شما میتوانید از شیوه بازگرداندن سوال به پرسشگر استفاده کنید. با این کار شما توپ را به زمین او بازمیگردانید.
من فکر میکنم شما پاسخ را بهتر میدانید.
من نمیتوانم پاسخ را در چهارچوب مناسبی بگنجانم، ممکن است شما با پیشنهاداتی به من کمک کنید؟
من برای نظر شما در این زمینه ارزش بیشتری قائل هستم.
اگر شما در چنین موقعیتی بودید، چه پاسخی میدادید؟
اگر شما پاسخی دارد لطفا بگویید و من نیز قطعا نقطه نظرم را به آن اضافه میکنم.
برای چه میخواهید آن را بدانید؟
پرسشگر را سردرگم کنید
اگر احساس کردید که پرسشگر پا را از حد خود فراتر میگذارد و شما تمایلی ندارید تا او این کار را انجام دهد، شما میتوانید یکی از پاسخهای زیر را به او بدهید و او را سردرگم کنید. من فکر میکنم بعد ازاینکه او این پاسخها را بشنود، علاقهای به جستجو بیشتر نداشته باشد.
من ساعت 8 شب با جاکوب در باشگاه بودم اما نمیدانم شما چرا میخواهید در مورد آن بدانید. دقیقا نکتهای را که میخواهید در مورد آن بدانید به من بگویید.
من مطمئن نیستم که بتوانم پاسخ این سوال را بدهم اما آیا چیز دیگری وجود دارد که من بتوانم به شما کمکی کنم؟ یا اگر شما کمی بیشتر در مورد این موضوع می دانید،به من هم بگویید. ممکن است ما با هم بتوانیم آن را شرح دهیم.
آیا شما واقعا این سوال را از من پرسیدید؟ و اگر این طور است آیا فکر میکنید من واقعا جواب خواهم داد؟ شیوهای که شما سوال را از من پرسیدید بسیار اجمالی است، احساس بدی نداشته باشید اما من جواب آن را نمیدهم.
ممکن است احمقانه به نظر برسد اما دادن چنین پاسخهایی به یک دوست صمیمی را امتحان کنید و به واکنش توجه کنید. پرسشگر سردرگم خواهد شد و دست از موضوع میکشد. اما روشی که پاسخ میدهید نباید پرخاشگرانه باشد و بی ادبانه به نظر برسد. به یاد داشته باشید که قبلا هم نوشتهایم که شما باید تعادلتان را حفظ کنید و برازنده رفتار کنید. مطمئن و قاطع باشید و سیاستمدارانه پاسخ دهید. این کار جواب خواهد داد!
کمی شوخ طبعی به خرج دهید
با استفاده از اندکی شوخ طبعی هنگام پاسخ به سوالات بسیار کمک کننده خواهد بود زیرا از جدیت سوال کاسته میشود. اما شوخ طبعی باید همراه با خوش قلبی باشد و اغلب اوقات خود شما را مخاطب قرار دهد. در این جا چند مثال فهرست شده است که به شما کمک میکند با شوخ طبعی کمی آسانتر به سوالات پاسخ دهید.
اگر کسی در مورد مقدار پولی که شما کسب میکنید، سوال بپرسد، میتوانید به سادگی بگویید:
بحث کردن درمورد پول با هیچ کس به غیر از همسرتان کار خوبی نیست.
این پول به قدری است که قبضها، اجاره، پول بنزین، هزینه غذا بپردازم و همچنین کمی تفریح کنم.
اگر مجبور هستید به سوالی در مورد کاهش یا افزایش وزن پاسخ دهید با مواردی مشابه زیر جواب دهید:
من فکر میکنم حالا خوشحالتر هستم و از این رو وزنم افزایش پیدا کرده است.
من حس فوقالعادهای نسبت به ظاهرم دارم، شما چه طور؟
شلوار لی دانشگاهم در اثر کاهش وزن برایم اندازه شده است. آیا شلوار لی تو هم هنوز برایت اندازه است؟
اگر کسی به این نکته که هنوز مجرد هستید اشاره کرد، فقط بگویید:
شما اولین کسی خواهید بود که وقتی من کسی را پیدا کنم، مطلع خواهید شد.
من قصد دارم دنیا را ببینم و متاهل شدن اجازه این کار را به من نمیدهد.
من دوست دارم باعث شوم همه افراد متاهل به من حسودی کنند.
من هنوز تسلیم عشق نشدهام.
توصیه آخر. بعد از این که سوال مطرح شد، سریعا پاسخ ندهید. برای مدت کوتاهی سکوت کنید و آن زمان را برای فکر کردن به پاسخی مناسب استفاده کنید. اگر هنوز قصد پاسخ دادن به سوال را ندارید بحث را منفرد کنید و بگویید اوه، او شبیه توماس ادیسون است! منظورم این است که چیزی بگویید تا موضوع بحث تغییر کند و با آهنگ صدایتان به درستی بازی کنید زیرا آهنگ غلط ممکن است خلقی متفاوت را به تصویر بکشد.