بشارت ها در کتاب هاي آسماني

«چون روزگار به پايان رسد، دنياي کهنه نوگردد و زنده شود و صاحب ملک تازه پديد مي آيد از فرزندان دو پيشواي بزرگ جهان، که يکي« ناموس آخرالزمان» و ديگري «صديق اکبر» است؛ يعني وصي بزرگتر وي که «پشن» نام دارد، و نام آن صاحب ملک تازه «راهنما» است و به حق ، پادشاه شود و خليفه ي «رام» باشد و حکم براند. او را معجزه ي بسيار باشد. هر که پناه بر او برد و دين پدران او اختيار کند، سرخ روي باشد، نزد رام. و دولت او بسيار کشيده شود و عمر او از فرزندان
يکشنبه، 6 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بشارت ها در کتاب هاي آسماني
بشارت ها در کتاب هاي آسماني
بشارت ها در کتاب هاي آسماني

الف- کتاب « پاتيکل»

در کتاب «پاتيکل»، که از کتب مقدس هندو است، بشارت ظهور منجي موعود چنين آمده است:
«چون روزگار به پايان رسد، دنياي کهنه نوگردد و زنده شود و صاحب ملک تازه پديد مي آيد از فرزندان دو پيشواي بزرگ جهان، که يکي« ناموس آخرالزمان» و ديگري «صديق اکبر» است؛ يعني وصي بزرگتر وي که «پشن» نام دارد، و نام آن صاحب ملک تازه «راهنما» است و به حق ، پادشاه شود و خليفه ي «رام» باشد و حکم براند. او را معجزه ي بسيار باشد. هر که پناه بر او برد و دين پدران او اختيار کند، سرخ روي باشد، نزد رام. و دولت او بسيار کشيده شود و عمر او از فرزندان «ناموس اکبر» زياده باشد. دنيا به او تمام شود و از ساحل درياي محيط و جزاير سرانديب و قبر بابا آدم عليه السلام و از جبال القمر تا شمال هيکل زهره، تا سيف البحر و اقيانوس را مسخر گرداند و بتخانه ي «سومنات» را خراب کند و «جگرنات» به فرمان او به سخن آيد و به خاک افتد. پس آن را بشکند و به درياي اعظم اندازد، و هر بتي که در هر جا باشد، بشکند». (1)
در اين بشارت، الفاظ و تعابيري به کار رفته است که شايد براي برخي خوانندگان نامفهوم باشد. از اين رو، پاره هايي از آنها را توضيح مي دهيم:
  • به نظر مي رسد مقصود از «ناموس آخرالزمان»، ناموس اعظم الهي، پيامبر خاتم، حضرت محمد بن عبدالله صلي الله عليه و آله است.
  • «پشن» نام هندي حضرت علي بن ابي طالب عليه السلام است.
  • «صاحب ملک تازه» آخرين حجت خداوند، حضرت ولي عصر عليه السلام است و «راهنما » نام مبارک حضرت مهدي عليه السلام است که بزرگترين نماينده ي راهنمايان الهي است و نام مقدس روي، هادي و مهدي و قائم به حق است.
  • کلمه «رام» در زبان سانسکريت، نام اقدس حضرت احديت «خدا» است.
  • اين جمله که« هر که به او پناه برد و دين پدران او اختيار کند نزد رام، سرخ روي باشد» به صراحت بيان مي کند که حضرت مهدي عليه السلام جهانيان را به دين اجداد بزرگوارش فرا مي خواند.
  • «سومنات» بنابر نوشته ي علامه دهخدا بتخانه اي بوده است در «گجرات» و گويند سلطان محمود غزنوي آن را ويران کرد و «منات » را شکست که از بت هاي مشهور و در آن بتخانه بود.
  • «جگرنات» به زبان سانسکريت، نام بتي است که هندوها آن را مظهر خدا مي دانند.

    ب- در کتاب «وشن جوک»

    در کتاب« جوک» که رهبر جوکيان هندو است و او را پيامبر مي دانند، درباره ي بشارت ظهور منجي موعود و رجعت گروهي از اموات در دوران حکومت عدالت گستر آن حضرت چنين آمده است:
    «آخر دنيا به کسي برگردد که خدا را دوست مي دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او «خجسته» و «فرخنده» باشد. خلق را، که در دين ها اختراع کرده و حق خدا و پيامبر را پايمال کرده اند، همه را زنده گرداند و بسوزاند و عالم را نو گرداند و هر بدي را سزا دهد، و يک «کرور»دولت او باشد که عبارت از چهار هزار سال است، خود او و اقوامش پادشاهي کنند».
    دو کلمه ي «فرخنده» و «خجسته» را در عربي به« محمد» و «محمود» ترجمه مي کنند و اين دو ، نام مبارک حضرت مهدي عليه السلام هستند و شايد اشاره به «محمد» و « احمد» باشد؛ زيرا در روايات اسلامي آمده است که حضرت مهدي دو نام دارد که يکي پنهان و ديگري ظاهر است، نامي که پنهان است، «احمد» و آن ظاهر است« محمد » است.(2)

    ج- زبور ( کتاب مقدس آسماني)

    در کتاب مقدس «زبور» درباره ي ظهور منجي موعود اين بشارت آمده است که:
    زيرا که شريران منقطع مي شوند، اما متوکلان به خداوند وارث زمين خواهند شد و حال اندک است که شرير، نيست مي شود که هر چند مکانش را جستجو نمايي، ناپيدا خواهد بود، اما متواضعان وارث زمين شده، از کثرت سلامتي متلذذ خواهند شد. شرير به خلاف صادق افکار مذمومه مي نمايد و دندان هاي خويش را بر او مي فشارد. خداوند به او متبسم است؛ چون مي بيند که روز او مي آيد، شريران شمشير را کشيدند و کمان را چله کردند تا آن که مظلوم و مسکين را بيندازند و کمان هاي ايشان شکسته خواهد شد. کمي صديق ، از فراواني شريران بسيار بهتر است؛ چون که بازوهاي شريران شکسته مي شود و خداوند صديقان را تکيه گاه است.
    خداوند روزهاي صالحان را مي داند و ميراث ايشان ابدي خواهد بود. در زمان بلا خجل نخواهند شد و در ايام قحطي سير خواهند بود، لکن شريران هلاک خواهند شد و دشمنان خداوند، مثل پيه بره ها فاني، بلکه مثل دود تلف خواهند شد؛ زيرا متبرکان خداوند، وارث زمين خواهندشد، اما ملعونان وي منقطع خواهند شد. صديقان، وارث زمين شده، تا ابد در آن ساکن خواهند شد. به خداوند پناه برده، راهش را نگه دار که تو را به وراثت زمين بلند خواهند کرد و در وقت منقطع شدن شريران، اين را خواهي ديد. اما عاصيان در عاقبت مستأصل و عاقبت شريران، منقطع خواهند شد».(3)
    در فصل ديگر آمده است:
    قوم ها را به انصاف داوري خواهد کرد. آسمان شادي کند و زمين مسرور گردد. دريا و پري آن، غرش نمايند. صحرا و هر چه در آن است به وجد آيد. آن گاه تمام درختان جنگل ترنم خواهند نمود به حضور خداوند؛ زيرا که مي آيد، زيرا که براي داوري جهان مي آيد. ربع مسکون را به انصاف داوري خواهد کرد. قوم ها را به امانت خود.(4)
    در جاي ديگر عباراتي مي باشد که به نظر مي رسد درباره ي پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم و فرزند دادگستري حضرت مهدي عليه السلام باشد که چنين مي فرمايد:
    اي خدا! شرع و احکام خود را به «ملک» ، و عدالت خود را به «ملک زاده» عطا فرما تا اين قوم تو را به عدالت و فقراي تو را به انصاف حکم نمايد به قوم کوه ها، سلامت و کويرها عدالت برساند، فقيران قوم را حکم نمايد، و پسران مسکينان را نجات دهد،ظالم را بشکند تا باقي ماندن ماه و آفتاب، دور به دور از تو بترسند، بر گياه بريده شده، مثل باران که زمين را سيراب مي گرداند، خواهد باريد. و در روزهايش صديقان شکوفه خواهد نمود و زيادي سلامتي تا باقي ماندن ماه خواهد بود، از دريا تا به دريا و از نهر تا به اقصي زمين، سلطنت خواهد نمود. صحرانشينان در حضورش خم خواهند شد و دشمنانش خاک را خواهند بوسيد. ملوک طرشيش و جزيره ها، هديه ها خواهند آورد، و پادشاهان شبا و سبا پيش کش ها تقريب خواهند نمود، بلکه تمامي ملوک با او کرنش خواهند نمود، و تمامي امم، او را بندگي خواهند کرد؛ زيرا فقير را وقتي که فرياد مي کند و مسکين را ، که نصرت کننده ندارد، خلاصي خواهد داد و به ذليل و محتاج، ترحم خواهد فرمود و جان هاي مسکينان را نجات خواهد داد جان ايشان را از ظلم و ستم نجات خواهد داد و هم در نظرش خون ايشان قيمتي خواهد بود و زنده مانده از شبا به او بخشيده خواهد شد. در زمين به سر کوه ها، مشت غله کاشته مي شود که محصول آن مثل انسان، متحرک شده، اهل شهرها مثل گياه زمين، شکوفه خواهند نمود. اسم او تا ابد بماند. اسمش مثل آفتابي باقي بماند. در زمان او مردمان برکت خواهند يافت و تمامي قبايل او را خجسته خواهند گفت، بلکه اسم ذوالجلال او تا ابد مبارک باد و تمامي زمين از جلالش پر شود.(5)
    بر ارباب فضل و دانش و اهل قرآن و روايات اهل بيت عليهم السلام مخفي نيست که در عبارت هاي بالا به حضرت مهدي عليه السلام که بزرگترين و کامل ترين مظهر عدل الهي است، به عنوان ملک زاده اشاره شده و از برخي ويژگيهاي ايشان سخن گفته شده است.

    د- کتاب شعياي نبي عليه السلام

    در کتاب شعياي نبي (6) که از پيامبران پيرو تورات است، بشارت هاي فراواني درباره ي ظهور منجي موعود آمده است. نخست بخشي از اين بشارت ها را نقل مي کنيم و برخي از نکته هايش را توضيح مي دهيم تا آشکار شود که مسلمانان در ايمان به ظهور مصلح جهاني تنها نيستند، بلکه همه ي اهل کتاب در اين باره با مسلمانان همراهند.
    در بخشي از بشارتهاي کتاب اشعيا آمده است:
    و نهالي از تنه «يسي» (7) بيرون آمده، شاخه اي از ريشه هايش خواهد شکفت و روح خداوند برقرار خواهد گرفت؛ يعني روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوت و روح معرفت و ترس از خداوند، و خوشي او در ترس از خداوند خواهد بود و موافق رؤيت چشم خود، داوري نخواهد نمود و مطابق شنيده هايش، تنبيه نخواهد نمود، بلکه مسکينان را به عدالت داوري خواهد کرد و به جهت مظلومان زمين به راستي حکم خواهم نمود. کمربند کمرش، عدالت خواهد بود و کمربند ميانش، امانت و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير، پرواري با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چريد و بچه هاي آنها با هم خواهند خوابيد و شير مثل گاو کاه خواهد خورد و طفل شيرخوار بر سوراخ مار، بازي خواهد کرد و طفل از شير بازداشته شده، دست خود را بر خانه ي افعي خواهد گذاشت و در تمامي کوه مقدس من، ضرر و فسادي نخواهند کرد، زيرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهدبود؛ مثل آب هايي که دريا را مي پوشاند.(8)

    ه- کتاب بوئيل نبي عليه السلام

    در کتاب بوييل نبي، که از پيامبران پيرو تورات است ، درباره ي ظهور منجي موعود و نزول حضرت عيسي عليه السلام و محاکمه ي بني اسراييل آمده است:
    آن گاه جميع امت ها را جمع کرده، به وادي «يهوشافظ»(9) فرود خواهم آورد و در آنجا با ايشان درباره ي قوم خود و ميراث خويش ، اسراييل [را] محاکمه خواهم نمود؛ زيرا که ايشان را در ميان امت ها پراکنده ساخته و زمين را تقسيم نموده اند.(10)
    و در جاي ديگر آمده است:
    اي همه ي امت ها! بشتابنيد و بياييد و از هر طرف جمع شويد از خداوند شجاعان! خود را به آنجا فرود آور. امت ها برانگيخته شوند، و به وادي يهوشافظ برآيند، زيرا که من در آنجا خواهم نشست تا بر همه ي امت هايي که به اطراف آن هستند، داوري نمايم.(11)
    چنان که آشکار است، عبارت هاي بالا از نزول حضرت عيسي عليه السلام و داوري اش در يوم الله ظهور خبر مي دهند.

    و - کتاب هوشيع نبي عليه السلام

    در کتاب «هوشيع نبي » درباره بازگشت حضرت عيسي عليه السلام خطاب به قوم يهود آمده است:
    و من براي افرايم(12) مثل شير و براي خاندان يهودا(13) مانند شير ژيان خواهم بود ... من روانه شده ، به مکان خود خواهم برگشت تا ايشان به عصيان خود اعتراف نموده ، روي مرا بطلبند. در تنگي خود، صبح زود مرا خواهند طلبيد.(14)

    ز-کتاب زکرياي نبي عليه السلام

    در کتاب زکرياي نبي، که از پيامبران بزرگ بني اسراييل و پيرو تورات است، بشارت ظهور آن يگنه منجي عالم چنين آمده است:
    روز خداوند مي آيد و غنيمت تو در ميانت تقسيم خواهد شد و جميع امت ها را بر ضد اورشليم براي جنگ جمع خواهم کرد و شهر را خواهند گرفت و نصف اهل شهر به اسيري خواهند رفت و بقيه ي قوم از شهر منقطع خواهند شد.

    ح - کتاب حزقيل نبي عليه السلام

    درباره ي ظهور منجي موعود و سرنوشت رژيم غاصب و اشغالگر اسراييل و جهاني شدن آيين توحيدي و اجراي احکام و حدود الهي درآن عصر درخشان، کتاب ياد شده مي گويد:
    « و اما تو اي پسر انسان! خداوند يهوه(15) چنين مي فرمايد که به هر جنس مرغان و به همه ي حيوانات صحرا بگو: جمع شويد و بياييد نزد قرباني من، که آن را براي شما ذبح مي نمايم، فراهم آييد. قرباني عظيمي بر کوه هاي اسراييل، تا گوشت بخوريد و خون بنوشيد. و خداوند يهوه مي گويد که بر سفره ي من از اسبان و سواران و جباران و همه ي مردان جنگي سير خواهيد شد. و من جلال خود را در ميان امت ها قرار خواهم داد و جميع امت ها داوري مرا که، آن را اجرا خواهم داشت و دست مرا که بر ايشان فرود خواهم آورد، مشاهده خواهند نمود و خاندان اسراييل از آن روز و بعد از آن، خواهند دانست که يهوه خداي ايشان، من هستم و امتها خواهند دانست که خاندان اسراييل به سبب گناه خودشان مجبور به جلاي وطن گرديدند؛ زيرا که به من خيانت ورزيدند.(16)

    ط- انجيل( کتاب مقدس آسماني)

    بنابر بشارت فراواني که در کتاب انجيل آمده است، حضرت مسيح عليه السلام در فلسطين آشکار خواهد شد تا يهوديان و مسيحيان تکليف خويش را بدانند.
    از اين رو، در واپسين روزهاي زندگي و شايد در ديگر روزهاي زندگي اش به ياران و شاگردان خود سفارش ها کرد که سرانجام به زمين باز مي گردد، و بدين سان ، آنان در انتظار گذارده و امر به بيداري و هوشياري و آمادگي فرموده است. ما براي اثبات اين مدعا، بخشي از انجيل را در اين جا مي آوريم و نخست به «انجيل متي» مي نگريم:
    همچنين دره ادامه چنين آمده است: پس عيسي از هيکل بيرون شده، برفت. شاگردانش پيش آمدند تا عمارت هاي هيکل را بدو نشان دهند. عيسي ايشان را گفت: آيا همه ي اين چيزها را نمي بينيد؟ هر آينه به شما مي گويم: در اين جا سنگي بر سنگي گذارده نخواهد شد که به زير افکنده نشود و چون به کوه زيتون نشسته بود، شاگردانش در خلوت نزد وي آمده، گفتند:« به ما بگو که اين امور کي واقع مي شود و نشان آمدن تو و انقضاي عالم چيست؟» عيسي در جواب ايشان گفت: زنهار کسي شما را گمراه نکند. از آن رو که بسا به نام من آمده، خواهند گفت که من مسيح هستم و بسياري را گمراه خواهند کرد و جنگ ها و اخبار جنگ ها را خواهيد شنيد و زنهار مضطرب مشويد، زيرا که وقوع اين همه لازم است، ليکن انتها هنوز نيست؛ زيرا قومي با قومي و مملکتي با مملکتي مقاومت خواهند نمود و قحطي ها و وباها و زلزله ها در جاي ها پديد آيد. آن گاه اگر کسي به شما گويد: اينک مسيح در اينجا يا در آنجا است، باور مکنيد؛ زيرا که مسيحيان کاذب و انبياي کذبه ظاهر شده، علامات و معجزات عظيمه چنان خواهند نمود که اگر ممکن مي شد، برگزيدگان را نيز گمراه مي کردند. اينک شما را از پيش خبر دادم پس از اگر شما را گويند: اينک در صحرا است، بيرون مرويد، يا آن که در خلوت است، باور مکنيد؛ زيرا همچنان که برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر شود، ظهور پسر انسان نيز چنين خواهد شد. و فورا بعد از مصيبت آن ايام، آفتاب تاريک گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ريزند، و قوت هاي افلاک متزلزل گردد. آن گاه علامت پسر انسان در آسمان پديدار گردد و در آن وقت جميع طوايف زمين سينه زني کنند و پسر انسان را ببينند که بر ابرهاي آسمان با قوت و جلال عظيم مي آيد.
    پس ، از درخت انجير مثلش را فرا گيريد که چون شاخه اش نازک شده، برگ ها مي آورد، مي فهميد که تابستان نزديک است. همچنين ، شما نيز چون اين همه را ببينيد، بفهميد که نزديک، بلکه بر در است. هر آينه به شما مي گويم: آسمان و زمين زايل خواهد شد، ليکن سخنان من هرگز زايل نخواهد شد. اما از آن روز و ساعت هيچ کس اطلاع ندارد حتي ملائک آسمان جز پدر من و بس. چنان که ايام نوح بود، ظهور پسر انسان نيز چنان خواهد بود. پس بيدار باشيد؛ زيرا که نمي دانيد در کدام ساعت خداوند شما مي آيد، ليکن اين را بدانيد که اگر صاحب خانه مي دانست در چه پاس از شب دزد مي آيد، بيدار مي ماند و نمي گذاشت که به خانه اش نقب زند. لهذا شما نيز حاضر باشيد؛ زيرا در ساعتي که گمان نبريد، پسر انسان مي آيد. پس آن غلام امين و دانا کيست که آقايش او را بر اهل خانه ي خود بگمارد تا ايشان را در وقت معين خوراک دهد. خوشا به حال آن غلامي که چون آقايش آيد، او را به چنين کار مشغول يابد».(17)
    در ادامه چنين آمده است:
    اما چون پسر انسان در جلال خود با جميع ملايکه ي مقدس خويش آيد، آن گاه بر کرسي جلال خواهد نشست. جميع امت ها در حضور او جمع شوند و آنها را از همديگر جدا مي کند به قسمي که شبان، ميش ها را از بزها جدا مي کند و ميش ها را بر دست راست و بزها را بر چپ خود قرار دهد. آن گاه پادشاه به اصحاب طرف راست گويد: بياييد اي برکت يافتگان از پدر من! و ملکوتي را که از ابتداي عالم براي شما آماده شده است، به ميراث گيريد! (18)
    عيسي ايشان را گفت: هر آينه به شما مي گويم، شما که مرا متابعت نموده ايد، در معاد وقتي که پسر انسان بر کرسي جلال خود نشيند، شما نيز به دوازده کرسي نشسته، بر دوازده سبط اسراييل داوري خواهيد نمود و هر که به خاطر اسم من خانه ها يا برادران و يا خواهران يا پدر يا مادر يا زن يا فرزندان يا زمين ها را ترک کرد، صد چندان خواهد يافت و وارث حيات جاوداني خواهد گشت.(19)
    همچنين در «انجيل مرقس» بشارت آمده است که:
    چون او- عيسي- از هيکل بيرون مي رفت. يکي از شاگردانش بدو گفت:«اي استاد! ملاحظه فرما چه نوع سنگ ها و چه عمارتها است!»
    عيسي در جواب وي گفت: آيا اين عمارت هاي عظيمه را مي نگري؟ بدان که سنگي بر سنگي گذارده نخواهد شد مگر آن که به زير افکنده شود.
    و چون او بر کوه زيتون مقابل هيکل نشسته بود، از وي پرسيدند: ما را خبر ده که اين امور کي واقع شود و علامت نزديک شدن اين امور چيست؟ آن گاه عيسي در جواب ايشان سخن آغاز کرد که زنهار کسي شما را گمراه نکند. زيرا که بسياري به نام من آمده، خواهند گفت که من هستم، و بسياري را گمراه خواهند نمود. اما چون جنگ ها و اخبار جنگ ها را بشنويد، مضطرب مشويد؛ زيرا که وقوع اين حوادث ضروري است، ليکن انتها هنوز نيست؛ زيرا که امتي بر عليه امتي و مملکتي بر عليه مملکتي خواهد برخاست، و زلزله ها در جاي ها حادث خواهد شد و قحطي ها و اغتشاشها پديد مي آيد و اينها ابتداي دردهاي زه مي باشد، ليکن شما از براي خود احتياط کنيد. ولي از آن روز و ساعت غير از پدر هيچ کس اطلاع ندارد نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم. پس بر حذر باشيد و بيدار شده ، دعا کنيد؛ زيرا نمي دانيد که آن وقت کي مي شود؛ مثل کسي که عازم سفر شده، خانه ي خود را واگذارد و خادمان خود را قدرت داده، هر يکي را شغلي خاص مقرر نمايد و دربان را امر فرمايد که بيدار بماند. پس بيدار باشيد! زيرا نمي دانيد که در چه وقت صاحب خانه مي آيد: در شام يا نصف شب يا بانگ خروس يا صبح. مبادا ناگهان آمده، شما را خفته يابد، اما آنچه به شما مي گويم، به همه مي گويم، بيدار باشيد!(20)
    و در «انجيل لوقا» درباره ي بشارت ظهور منجي موعود آمده است که:
    کمرهاي خود را بسته، چراغهاي خود را افروخته بداريد. و شما مانند کساني باشيد که انتظار آقاي خود را مي کشند، که چه وقت از عروسي مراجعت کند، تا هر وقت آيد و در را بکوبد، بي درنگ براي او باز کند. خوشا به حال آن غلامان که آقاي ايشان چون آيد، ايشان را بيدار يابد. پس شما نيز مستعدباشيد؛ زيرا در ساعتي که گمان نمي بريد، پسر انسان مي آيد. و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمين ، تنگي و حيرت از براي امت ها روي خواهد نمود به سبب شوريدن امواج دريا، و دل هاي مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقايعي که بر ربع مسکون ظاهر مي شود؛ زيرا قوت آسمان متزلزل خواهد شد و آن گاه پسر انسان را خواهند ديد که برابري سوار شده، با قوت و جلال عظيم مي آيد.(21)
    به نظر مي رسد مقصود از «پسر انسان» حضرت مسيح عليه السلام نيست؛زيرا بنابر نوشته «مسترهاکس» آمريکايي در«قاموس کتاب مقدس» اين عبارت هشتاد بار در انجيل و ملحقات آن آمده است که تنها سي مورد آن با حضرت عيسي مسيح عليه السلام قابل تطبيق است و اما پنجاه مورد ديگر از نجات دهنده اي سخن مي گويد که در آخر زمان و پايان روزگار ظهور خواهد کرد و حضرت عيسي عليه السلام نيز با او خواهد آمد و او را جلال وعظمت خواهد داد، و از ساعت و روز ظهور او جز خداوند تبارک و تعالي کسي آگاه نيست و او کسي جز حضرت مهدي عليه السلام آخرين حجت خدا نخواهد بود.
    در «انجيل يوحنا» نيز بشارت هايي از ظهور منجي موعود به چشم مي آيد:
    و بدو قدرت بخشيده است که داوري هم بکند؛ زيرا که پسر انسان است و از اين تعجب مکنيد؛ زيرا ساعتي مي آيد که در آن جميع کساني که درقبور مي باشند، آواز او را خواهند شنيد و بيرون خواهند آمد. هر که اعمال نيکو کرد، براي قيامت حيات، و هر که اعمال بد کرد، به جهت قيامت داوري. (22)
    همچنين آمده است:
    و علامتي عظيم در آسمان ظاهر شد. زني که آفتاب را در بردارد و ماه زير پاهايش و بر سرش تاجي از دوازده ستاره است و آبستن بوده، از درد زه و عذاب زاييدن فرياد برمي آورد. و علامتي ديگر در آسمان پديد آمد که اينک اژدهاي بزرگ آتش گون، که او را هفت سر و ده شاخ بود و بر سرهايش هفت افسر و دمش ثلث ستارگان آسمان را کشيده،آنها را بر زمين ريخت و اژدها پيش از زن که مي زاييد بايستاد تا چون بزايد، فرزند او را ببلعد. پس پسر نرينه را زاييد که همه ي امت هاي زمين را به عصاي آهنين، حکمراني خواهد کرد، و فرزندش به نزد خدا و تخت او ربوده شد و ... در آسمان جنگ شد، ميکاييل و فرشتگانش با اژدها جنگ کردند و اژدها و فرشتگانش هم با او جنگيدند، ولي غلبه نيافتند، بلکه جاي ايشان ديگر در آسمان ها يافت نشد و اژدها بزرگ انداخته شد؛ آن مار قديمي، که به ابليس و شيطان مسمي است،که تمام ربع مسکون را مي فريبد، او بر زمين انداخته شد و فرشتگان با وي انداخته شدند. (23)
    مفسران انجيل درباره ي بندهاي بالا مي گويند: شخص مورد بشارت در اين بندها تاکنون قدم به عرصه ي وجود ننهاده و تفسير روشن و معناي واضح آنها نيز موکول به زمان آينده و نامعيني است که وي ظاهر گردد.
    با اندکي دقت در بندهاي ياد شده اين نتيجه به دست مي آيد که شخص مورد بشارت، بزرگترين مولود جهان انسانيت و شخص ممتاز و بي نظيري است که براي برپاساختن حکومت حق الهي و برافکندن بنياد اهريمنان، به ناچار مدتي از انظار مردمان غايب مي شود و خداوند عالم، آن يگانه مظهر نور الهي و منجي انسانيت را از ديدگان اشرار و شياطين جني و انسي پنهان نگه مي دارد تا در زماني نامعلوم، آن گاه که خواست خداوند است، از پشت پرده غيبت ظاهر شده، با «عصاي آهنين» بر بشريت حکومت کند.
    اين نتيجه، با تفاصيلي که در نويدهاي انبياي گذشته و قرآن کريم و روايات اسلامي آمده است، روشن مي سازد که مکاشفه ي يوحناي لاهوتي، مربوط به موعود همه ي ملل، حضرت مهدي عليه السلام است که هنگام ظهور با شمشير قيام مي کند و با عصاي آهنين حکم مي راند.
    به نظر مي رسد که مقصود از آن زن که در مکاشفه ي ياد شده، مادر شخص مورد بشارت است و او خورشيد را پوشيده است و ماه زير پاي او است و بر سرش تاجي از دوازده ستاره است، مادر پاک گهر حضرت مهدي عليه السلام نرجس خاتون عليها السلام است و خورشيد، پدر والا گهرش حضرت امام حسن عسکري عليه السلام است و او انوار درخشان آسمان نبوت و امامت را بر رحم پاک نرجس تابانيده است تا برجسته ترين نماينده و آيينه ي تمام نماي آنان را از وي نمودار سازد. او فرزندي آورده است که مجمع همه ي آن انوار و حامل لواي انقلاب جهاني مي گردد. و مقصود از ماه، که زير پاهاي اوست، حکيمه خاتون عليها السلام عمه ي حضرت امام حسن عسکري عليه السلام است که هنگام ولادت حضرت مهدي عليه السلام قابله ي نرجس خاتون بوده و آماده گرفتن آن مولود مسعود بوده و براي اين عمل دقيقه شماري مي کرده است. دوازده کوکب درخشان، که بر تاج پر افتخار نرجس تلألؤ مي کنند، حضرت خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله و دختر يگانه اش، صديقه ي طاهره عليها السلام و ده امام ( علي بن ابي طالب عليه السلام تا علي بن محمد العادي عليهما السلام هستند) که مقام شامخ سلطنت و زعامت روحاني و جهاني حضرت مهدي عليه السلام، مرکب از اين انوار است و آن اژدهاي بزرگ آتشين، شيطان و پيروان اويند که هميشه آماده ي ويران ساختن کاخ رفيع اديان و نابودن کردن انبياء و اولياي الهي اند.
    باري، با نظري دقيق به احاديثي که درباره ي ظهور وارد شده است، مي توان گفت که همه ي اخبار بالا در احاديث اسلامي نيز آمده است.

    ي - کتاب جاماسب

    کتاب «جاماسب نامه» که حوادث گذشته و آينده ي جهان در آن ثبت است و احوال پادشاهان، انبيا، اوصيا و اوليا را بيان مي کند، مطالبي از قول زرتشت درباره ي پيامبران باز مي گويد و از آن جمله است آن چه در زير مي آيد:
    «پيغمبر عرب، آخر پيغمبران باشد که در ميان کوه هاي مکه پيدا شود و شتر، سوار شود، و قوم او شتر سواران خواهند بود، با بندگان خود چيز خورد، به روش بندگان نشيند، او را سايه نباشد و از پشت سر، مثل پيش رو ببيند و دين او اشراف اديان باشد، و کتاب او باطل گرداند همه ي کتاب ها را ، و دولت او تارک- يعني پادشاه عجم- را بر باد دهد و دين مجوس و پهلوي را برطرف کند، نار سدير و آتشکده ها را خراب کند، و تمام شود روزگار پيشداديان و کيانيان و ساسانيان و اشکانيان».
    آن گاه درباره ي ظهور آن منجي موعود چنين مي گويد:
    و از فرزندان دختر آن پيغمبر، که خورشيد جهاو شاه زنان نام دارد، کسي پادشاه شود در دنيا به حکم يزدان، که جانشين آخر آن پيغمبر باشد در ميان دنيا، که مکه باشد و دولت او تا به قيامت متصل باشد و بعد از پادشاهي او دنيا تمام شود و آسمان جفت گردد و زمين به آب فرو رود و کوه ها بر طرف شود و اهريمن کلان را، که ضد يزدان و بنده ي عاصي او باشد ، بگيرد و در حبس کند و او را بکشد. و نام مذهب او برهان قاطع باشد و حق باشد و خلايق را به يزدان بخواند. زنده گرداند خلق را از بدان و نيکان، و نيکان را جزا دهد، و بدان را سزا دهد و بسياري از خوبان و پيغمبران زنده شوند، و بدان گيتي و دشمنان خدا و کافران را زنده گرداند، و پادشاهان اقوام خودرا زنده کند که فتنه ها در دين کرده باشند و خوبان بندگان يزدان را کشته باشند. و همه ي متابعان اهريمن و تبه کاران را بکشد و نام اين پادشاه بهرام باشد. و ظهور او در آخر دنيا باشد و خروج او در آن زمان شود که تازيان بر فارسيان غالب شوند و شهرهاي عمان خراب شود به دست سلطان تاريک، پس او خروج کند و جنگ کند و دجال را بکشد و برود قسطنطنيه را بگيرد و علمهاي دين و مسلماني در آنجا برپا کند و عصاي سرخ شبانان با هوادار ( که موسي عليه السلام باشد) با او باشد و انگشتر و ديهيم سليمان با او باشد و جن و انس و ديوان و مرغان و درندگان در فرمان او خواهند بود. و همه ي جهان را يک دين کند و دين گبري و زرتشتي نماند و پيغمبران خدا و حکيمان و پري زادان و ديوان و مرغان و همه ي اصناف جانوران و ابرها و بادها و مردان سفيد رويان در خدمت او باشند. (24)

    پي نوشت :

    1.علائم الظهور کرماني، ص 17؛ لمعات شيرازي، ج 1 ، ص 18؛ نورالانوار ، نور هفتم؛ بشارت عهدين، ص 246 به نقل از کتاب زبده المعارف، ذخيره الالباب و تذکره الاولياء،( با اندکي تغيير).
    2.بشارات عهدين، ص 272؛ علائم الظهور کرماني، ص 18.
    3.عهد عتيق «کتاب مزامير»، مزمور 37، بندهاي 38-9.
    4. همان، مزمور، 96؛ پندهاي 13-10، ص 1247.
    5. همان، مزمور، 72؛ بندهاي 7-2. به نقل از بشارات عهدين، ص 243 و انيس الاعلام، ج 5 ، صص 93 و 92.
    6. شعيا، نام پيامبري از بني اسرائيل که اشعيا نيز گويند.
    7. يسي به معناي نيرومند، پدر حضرت داود و نوه ي «راعوت» است و بطوري مشهور بود که داود را پسر مي ناميدند. در حالي که خود داود داراي شهرت و شخصيت عظيمي بوده و از پيغمبران بزرگ بني اسرائيل بوده است( قاموس کتاب مقدس).
    8. تورات « کتاب اشعياي نبي»، باب 11، پندهاي 10-1، ص 1548. (با اندکي تصرف)
    9.وادي يهوشافظ، نام صحرايي در نزديکي بيت المقدس است که اکنون وادي قدرون ناميده مي شود. ( لغت نامه دهخدا، حرف قاف ، قدرون: ص 177).
    10. کتاب مقدس ، «کتاب بوييل نبي»، ص 1327، باب 3، بندهاي 3و2
    11. همان ، ص 1328، باب 3، بندهاي 13و12.
    12. افرايم: نام پسر دوم حضرت يوسف عليه السلام است.
    13. يهودا: نام پسر يعقوب عليه السلام و برادر بزرگ يوسف عليه السلام از مادر ديگر است که حضرت داود عليه السلام و ملوک بني اسراييل و حضرت عيسي عليه السلام از نسل اويند. ( لغت نامه ي دهخدا، حرف ياء، يهود).
    14. تورات، «کتاب هوشيع نبي»، ص 1314، باب 5، بندهاي 15و14.
    15.«يهود» در آيين يهود به معناي «الله» در آيين اسلام است البته بدون در نظر گرفته تحريفات آن.
    16. همان، «کتاب حزقيل نبي»، ص 1265، باب 39، بند 23-17.
    17.همان- انجيل متي، ص 41، باب 24، بندهاي 8-1، 28-23، 37-29، 46-42.
    18. همان ، ص 44 ، باب 25 ، بندهاي 34-31.
    19. همان ، باب 19، بندهاي 29 و 28.
    20. همان ، « انجيل مرقس»، ص 77 ، باب 13، بندهاي 9-1 و 37-32.
    21. همان ، «انجيل لوقا»، ص 116، باب 12، بندهاي 35 و 36 و 40-37 ( با اندکي تصرف)
    22. همان ، «انجيل يوحنا» ، ص 152، باب 5 ،بندهاي 28-26.
    23.همان ، «مکاشفه يوحنا» ، ص 408، باب 12، بندهاي 5-1 و 10-7 ( با اندکي تصرف) .
    24.لمعات النور، جلد1، صص 25-23. ( با اندکي تصرف).

    منبع: کتاب بازشناختي از يوسف زهرا عليه السلام




  • نظرات کاربران
    ارسال نظر
    با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
    متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
    مقالات مرتبط