نگاه اجمالی
موضوع تولید زبالههای هستهای از زمان کشف مواد رادیواکتیو مورد نظر بوده است. ولی توجه خاص به آن پس از کشف شکافت است چرا که کلیه راکتورهای شکافت هستهای ایزوتوپهای رادیواکتیو تولید میکنند. میزان تابش بسیاری از ایزوتوپها برای حیات جانداران خطرناک است بنابراین ، مسئله جداسازی و انبار نمودن و دفن ایمن آنها با زیاد شدن تعداد راکتورها و سطح انرژی آنها سال به سال مباحث گستردهای را دربر میگیرد.
زباله هسته ای
مشکلات ناشی از زباله هستهای
خطر واپاشی رادیواکتیوی:
خطر عمده ناشی از این واقعیت است که بعضی نیم عمرها زمان فعال زبالههای رادیواکتیوی را به هزاران سال میرسانند. واپاشی رادیواکتیوی باید جریان خود را طی کند حتی اگر هزار سال طول بکشد.
فراوانی زباله هستهای: در فرایند تولید انرژی هستهای مقدار زیادی زباله رادیواکتیوی بوجود میآید. بنابراین ، آمار وزارت انرژی آمریکا از سال 1946 تا 1983 حدود 71 میلیون پوند زباله رادیواکتیو از هفت مرکز در آزمایشهای مربوط به هوا ، آب و زمین تخلیه شده است. بدیهی است که زبالههای دیگری از مراکز دیگر تخلیه شده است.
زبالههای گازی:
غالبا ایزوتوپهای رادیواکتیو از گازهای نجیب ، از قبیل کریپتون هستند. تریتیم که ایزوتوپی از هیدروژن است نیز به صورت گاز ، عمدتا بصورت بخار آب ، تخلیه میشود. تریتیم بصورت بخش هیدروژنی مولکول آب در زنجیرهای زیست شناختی مواد غذایی وارد میشود.
آبهای زیرزمینی:
ایزوتوپهای رادیواکتیو در زبالههای مایع ، معمولا از طریق بارندگی به صورت جامد در میآید و انبار میشود اگر این زبالهها در زمین در گودالهای بدون آستر ، بدون آنکه در محفظههای خاص باشند دفن شوند در طی چند قرن بعد آبهای زیرزمینی این مواد رادیواکتیو را پراکنده خواهند کرد.
راه حل چیست؟
اگر ما نتوانیم واپاشی رادیواکتیو را کنترل کنیم و با چنین مقادیر عظیمی از زبالههای رادیواکتیوی مواجه باشیم چه باید بکنیم؟ راه حلهای ارائه شده برای این مسائل خود با این مسئله مواجه است که « یک راه حل موجب بروز نوعی آلودگی دیگر میشود.» اصل قضیه این است که زبالهها را هر چه ممکن است از خود دور کنیم. طرحهای خیالی از این قبیل که زبالههای هستهای را با موشک به خورشید یا فضای بسیار دور حمل کنیم یا آنها را در اقیانوسهای عمیق دفن کنیم ،عمدتا به خاطر هزینه زیاد و خطرات احتمالی کنار گذاشته شدهاند. وزارت انرژی متعهد شده است که در سال 1998 انبارهای زیرزمینی در بسترهای نمکی ، رسی و صخرهای ایجاد کند. بر طبق این طرح زبالهها نخست در محفظههای خاصی که در مقابل ضربه خوردگی مقاومت هزاران ساله دارند، قرار میگیرند سپس به انبارها منتقل میشوند.
دانشمندان بر این باورند که این بهترین راه موجود است.
دفن زبالههای هستهای
مرحله عملیاتی برای دفن زباله هستهای بستگی به قدرت تشعشع و خطر حاصل از آنها دارد.
زبالههای با اکیتویته پائین:
پسمان یا زباله هستهای از مرحله معدن کاری اورانیم و توریم شروع میگردد. پس از معدن کاری پسمان متالوژی، دارای رادیوم خطرناک است این ایزوتوپ بصورت فضائی شیمیایی سولفات رادیوم همراه با باریت در منطقه خود معدن دفن میشود. قسمت اعظم پسمان با اکتیویته پائین و متوسط در طی کار عادی رادیواکتیو تشکیل میگردد. پس از اعمال شیمیایی مناسب در صورتی که زبالهها دارای اکتیویته پائین باشند در قعر دریا در محل امنی فرو ریخته میشود.
زبالههای با اکتیویته متوسط :
در جایی که پسمان دارای اکتیویته متوسط و یا نسبتا بالا باشد، لازم است ابتدا حجم بوسیله تجهیز در استخرهایی که بوسیله پلی اتیلن پوشش داده شده بارهای اکتیویته صفر در اتمسفر به یک بیستم رساند. سپس محلول در شبکه فولادی بوسیله افزایش پسمان مخصوص در امثال آن به جامد تبدیل شده و شبکههای مهر شده در زیر زمین دفن میشود.
زبالههای با اکتیویته بالا:
هر جا که پسمانها با اکتیویته بالا باشند مانند آنهایی که در نیروگاههای هستهای یا جایی که سوخت مصرف شده برای جدا سازی اورانیم و پلوتونیوم بازیابی میشوند دقیق دفع پسمان بکار میرود. ابتدا میلههای سوخت رادیواکتیو بالا یا « داغ » برای چندین ماه در زیر آب نگهداری میشوند تا خنک شده و اکتیویته آنها فروپاشی نماید. سپس عملیات شیمیایی مشخص را برای جداسازی اورانیوم و پلوتونیوم بکار گرفته میشود. مایع باقیمانده تا حجم کوچکی تبخیر میگردد و در ماتریس از شیشه قرار میگیرد.
سپس این مواد به شبکههای فولادی زنگ نزن کوچک انتقال مییابد که در آنها کلسینه شده و در حرارت بالا در کورههای مخصوصی به شیشه تبدیل میشوند. شبکههای مهر شده در نهایت در عمق زمین در گودالهای گنبدی که دیواره آنها با ورقههای فولادی زنگ نزن پوشانده شدهاند دفن میشوند. این مواد به مدت 25 سال در آنجا دفن میشوند که در این مدت کلیه مواد رادیواکتیو بجز آنهایی که نیم عمر بلند دارند بطور کامل فروپاشی مینمایند.
دفع دائمی
پس از گذشت پریود فوق پیشنهاد میشود که بستههای دفن شده را در محلهای عمیق و صخرههای سخت که از نظر زمین شناسی پایدار بوده و دور از جریان آب قرار دارند، انتقال داد. قسمتی از میدانهای طلای کولار که به مدت زیادی مورد استفاده قرار نگرفتهاند، انبارهای ممکن برای اینکار هستند.