دستاوردهای جهانی و بین المللی انقلاب اسلامی (قسمت دوم)
در آن زمان ایران به سبب داشتن سیاست خارجی وابسته به بلوك غرب علاوه بر این كه رابطه خود را با ملت و اعتقادات آنها در داخل قطع كرده بود، رابطه و تعامل با جهان اسلام نیز در قاموس خارجی وی جایی نداشت. دگردیسی ناشی از انقلاب اسلامی، فصل جدیدی از روابط حاكمیت با مردم در داخل و در روابط با جهان اسلامی و جهان آزاد را به وجود آورد و به عبارتی انقلاب، ایران را از حالت مستعمره سیاسی بیرون آورد و به كشور كاملاً مستقل در تصمیمگیری و سیاست سازی مبدل كرد و معادلات سیاسی امنیتی منطقه را دچار فروپاشی و بهم ریختگی جدی كرد.
در سایه رهبری حضرت امام (ره) عصر استراتژی دو ستونی نیكسون ـ كیسینجر كه ایران ستون نظامی آن را تشكیل میداد و به عنوان ژاندارم منافع آمریكا و رژیم صهیونیستی عمل میكرد، به پایان رسید و به طور خودكار ایران از حالت اقماری بیرون آمد. در همین زمان بود كه در چارچوب مصوبات شورای انقلاب، كشورمان از پیمان آمریكایی سنتو (ایران، تركیه، افغانستان) خارج شد و این پیمان با خروج ایران از آن عملاً متلاشی شد.
از دیگر اقدامات انقلابی، اشغال لانه جاسوسی در 13 آبان 58 و ناتوانی كاخ سفید در تصمیم گیری مؤثر درباره چگونگی برخورد با این واقعه بود كه هیبت و اقتدار مصنوعی غرب را در افكار عمومی داخل و منطقه شكست. این تحول كه امام از آن به عنوان انقلاب دوم یاد كردند از نوادر اقدامات در تاریخ سیاسی كشورهای محكوم جهان دو قطبی، در آن زمان محسوب میشد كه فضای رعب و وحشت حاكم بر جهان اسلام را شكست و شهامت و انگیزه برخورد آن را به وجود آورد.
از دیگر نتایج انقلاب اسلامی جابجایی تهدیدات و معیارهای دوستی و دشمنی میان ایران با جهان اسلام بود كه قطع رابطه با آمریكا و رژیم صهیونیستی و رژیم آفریقای جنوبی در همین راستا بود. این در حالی بود كه رژیم پهلوی عملاً به پایگاه صهیونیسم بین الملل در منطقه تبدیل شده بود و در زمینههای سیاسی و اقتصادی از مهرههای اصلی وابستگی به تشكیلات صهیونیسم جهانی بود و تنها متحد رژیم صهیونیستی در منطقه محسوب میشد و در مقابل دین و دولت جهان اسلام قرار داشت.
انقلاب اسلامی نه تنها با آمریكا و رژیم اسرائیل قطع رابطه كرد. بلكه طرح جدی و عملی و عینی مبارزه با آنها را ارائه كرد كه بعدها به عنوان الگوی استراتژی مبارزاتی ملتها و نهضتهای آزادی خواه در منطقه و جهان قرار گرفت. در فرایند دیپلماسی ایران شاهد رخدادهای بزرگ با اشكال و بعضاً ماهیت متفاوت هستیم كه نظام با اقتدار و حفظ استقلال به مبارزه با آن رفته و از مدیریت خارجی خود برای دیگران الگوسازی كرده است، از جمله در سناریو دادگاه میكونوس كه با اعتماد و اقتدار تمام عمل كرد و سازندگان آن را كه از حمایت پانزده كشور اروپایی، آمریكا و رژیم صهیونیستی برخوردار بود؛ ناكام گذاشت و یا در بحرانهای زنجیرهای پس از 11 سپتامبر در حالی كه در قضیه افغانستان سكوت مرگباری بر جهان حاكم بود و دیپلماسی جهان چشم به كاخ سفید داشت و جهان یكپارچه سیاست دنباله روی را پیشه كرده بود. مقام معظم رهبری در یك موضع حكیمانه مستقل و با لحاظ اصل عزت و مصلحت نظام، فضا را شكستند و جهان را به حیرت واداشتند و راهبرد انحصاری بوش مبنی بر كشورها یا با ما هستند یا علیه ما را با اعلام این راهبرد كه ما نه با شما هستیم نه با تروریستها به چالش كشیدند.
در بحران اخیر عراق نیز شاهد دیپلماسی فعالانه و متناسب با منافع و مصالح هستیم. پس از شكستن فضای سنگین ناشی از یازده سپتامبر بود كه جهان حتی كشورهای اروپایی با تأسی از مدیریت بحران ایران، انتقاد از سیاست خارجی آمریكا را در دستور كار خود قرار دادند كه ما در اشغال عراق و مسأله سلاحهای هستهای ایران شاهد آن هستیم.
شكست سیاستهای سلطه طلبانه آمریكا و ایستادگی و پایداری در مقابل فشارهای غرب به ویژه آمریكا یكی دیگر از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی است. ناكامی در سیاست تحریم آمریكا علیه ایران، چالش و ناكامی در استراتژی نظم نوین آمریكا در جهان پس از فروپاشی بلوك شرق، مانع سازی جدی در جهانی شدن آمریكا، شكست طرحهای آمریكا در خاورمیانه، شكست طرحهای آمریكا در حوزه دریای خزر و آسیای مركزی و قفقاز، عدم دستیابی به اهداف اساسی در حمله به افغانستان و عراق و... از جمله تقابل موفقیت آمیز جمهوری اسلامی در برابر سلطه جهان آمریكا بود.
دكتر میشل جانسون در مقالهای در نشریه «ژئوپولیتیكان استراتژیك» مینویسد: جامعه مسلمین (پس از انقلاب ایران) از حالت ضعف و ناتوانی خود خارج شد و به یك قدرت تبدیل شد.[2] بیداری سیاسی جهان اسلام را میتوان در صحنه مبارزات انتخاباتی، گرایش انتخاباتی، گرایش به ایجاد تحزب، تشكلهای سیاسی، هستهها و جنبشهای مقاومت در ابعاد مبارزات سیاسی و مسلحانه علیه آمریكا و صهیونیسم كه در چند سال اخیر روند تصاعدی در بیشتر جهان به خود گرفته است، مشاهده كرد كه الهام پذیری آنها از الگوهای سیاسی و مبارزاتی انقلاب اسلامی را میتوان در گفتار و نوشتارهای آنها به عینه دید.
ب. ظهور جنبشها و نهضتهای اصول گرای در منطقه؛ پس از انقلاب اسلامی اصول گرایی در قالب احزاب و جنبشهای متعدد ظهور یافت و شتاب فزایندهای گرفت، انتفاضه فلسطین، سازمانهای حماس، جهاد اسلامی، احیای مجدد اندیشه نابودی اسرائیل، حزب الله لبنان، جبهه اسلامی سودان، جبهه نجات اسلامی الجزایر، رشد اسلام گرایی در تركیه، احزاب و جنبشهای مبارزه جهادی در افغانستان در دوران اشغال به اعتراف مقامات غرب عمق استراتژی نفوذ ایران محسوب میشوند؛ از نمودهای عینی آنهاست. «رولو» اسلام شناس فرانسوی، در نشریه مطالعاتی فلسطین در خصوص تأثیر انقلاب بر جهان اسلام میگوید:
«پس از فوت عبدالناصر، خلأیی در خاورمیانه عربی پدید آمد كه رهبران ناسیونالیست و ملیگرای عرب یا احزاب چپ گرا و ماركسیست نتوانستند آن را پر كنند و در پایان، اسلام در عرصه مبارزات سیاسی ظاهر شد و آن خلأ را پر كرد.»[3]
«اسحاق رابین» وزیر دفاع وقت اسرائیل، اسلام را یك تهدید معرفی میكند و میگوید: «دشمنی ایران پس از انقلاب اسلامی به صورت یك دشمنی ایدئولوژیك و دشمن واقعی در آمده و خطر افكار تند مذهبی در ایران از هر خطری برای اسرائیل بیشتر است.» و در همین راستا «ابا آبان» نظریه پرداز صهیونیستی و وزیر خارجه وقت اسرائیل میگوید: «انقلاب اسلامی، كوته اندیشی نیست بلكه فصل جدیدی در تاریخ ایده است. من احساس میكنم این ایده در منطقه خاورمیانه شیوع یافته و پیروزی انقلاب اسلامی بیانگر این پدیدههاست.»[4]
«صالح عوض» نویسنده عرب در كتاب انتفاضه آورده است: «جهان عرب از 1967 تا سال 1982 (شكل گیری انتفاضه) راههای گوناگون فلسطینی و دولتهای عربی را آزموده و شكست طرحهای سیاسی را به چشم دیده بودند و دریافته بودند كه این شعارها زینت خود را از دست دادهاند و دیگر امیدی به نابودی اسرائیل و یا كمرنگ شدن حاكمیت آن نبود ولی پس از انقلاب اسلامی متوجه شدند خداوند سرنوشت هیچ كسی را تغییر نمیدهد بلكه خود آنها باید اقدام كنند... جنبش جدید مردم فلسطین یا انتفاضه صرفنظر از عوامل متعدد شكلگیری آن بدون هیچ وابستگی یا سازماندهی قبل از جریانهای سیاسی وابسته به دولتهای عربی با الهام از انقلاب اسلامی و توسط مسلمانان فلسطین شكل گرفت.[5]
در حال حاضر كشورهای غربی به ویژه آمریكا به واسطه نفوذ اسلام سیاسی ناشی از انقلاب اسلامی در جوامع اسلامی هراس دارند از این كه انتخابات آزادی در كشورهای اسلامی صورت گیرد، زیرا در این صورت نتیجه این انتخابات، پیروزی اسلام گرایانی است كه تأثیر جدی از انقلاب اسلامی و افكار امام خمینی (ره) گرفتهاند.
ج. احیای حج حقیقی و ابراهیمی؛ تا قبل از انقلاب اسلامی حج یك حركت صرفاً عبادی بود و بعد سیاسی آن مغفول مانده بود. امام (ره) حج را میعادگاه وحدت مسلمانان در برابر زورمندان جهان و مركز برائت از مشركان معرفی كرد و ابعاد سیاسی حج را زنده كرد. حضور قریب 5/2 میلیون مسلمان از سراسر جهان در حج به تجدید حیات اجتماعی و سیاسی اسلام و صدور و بازتاب انقلاب سرعت بخشیده است.
احیای ارزشها، سنتها، آداب و رسوم اسلامی در میان ملل مسلمان و بازگشت مسلمانان به هویت اسلامی و اصیل خود و احساس عزت و غرور از دیگر آثار انقلاب بر جهان اسلام بود كه منطقه را بار دیگر به عنوان نقطه استراتژی از نظر ژئو استراتژیك و ژئو پلیتیك در اذهان زنده كرد و امروز شاهد شكلگیری و مبارزه گسترده هستههای مقاومت متأثر از انقلاب اسلامی علیه اسرائیل و آمریكا در سراسر جهان هستیم و این از بركات انقلاب اسلامی است و این تأثیر را میتوان در گفتار دشمنان نیز كراراً مشاهده كرد.
در سایه رهبری حضرت امام (ره) عصر استراتژی دو ستونی نیكسون ـ كیسینجر كه ایران ستون نظامی آن را تشكیل میداد و به عنوان ژاندارم منافع آمریكا و رژیم صهیونیستی عمل میكرد، به پایان رسید و به طور خودكار ایران از حالت اقماری بیرون آمد. در همین زمان بود كه در چارچوب مصوبات شورای انقلاب، كشورمان از پیمان آمریكایی سنتو (ایران، تركیه، افغانستان) خارج شد و این پیمان با خروج ایران از آن عملاً متلاشی شد.
از دیگر اقدامات انقلابی، اشغال لانه جاسوسی در 13 آبان 58 و ناتوانی كاخ سفید در تصمیم گیری مؤثر درباره چگونگی برخورد با این واقعه بود كه هیبت و اقتدار مصنوعی غرب را در افكار عمومی داخل و منطقه شكست. این تحول كه امام از آن به عنوان انقلاب دوم یاد كردند از نوادر اقدامات در تاریخ سیاسی كشورهای محكوم جهان دو قطبی، در آن زمان محسوب میشد كه فضای رعب و وحشت حاكم بر جهان اسلام را شكست و شهامت و انگیزه برخورد آن را به وجود آورد.
از دیگر نتایج انقلاب اسلامی جابجایی تهدیدات و معیارهای دوستی و دشمنی میان ایران با جهان اسلام بود كه قطع رابطه با آمریكا و رژیم صهیونیستی و رژیم آفریقای جنوبی در همین راستا بود. این در حالی بود كه رژیم پهلوی عملاً به پایگاه صهیونیسم بین الملل در منطقه تبدیل شده بود و در زمینههای سیاسی و اقتصادی از مهرههای اصلی وابستگی به تشكیلات صهیونیسم جهانی بود و تنها متحد رژیم صهیونیستی در منطقه محسوب میشد و در مقابل دین و دولت جهان اسلام قرار داشت.
انقلاب اسلامی نه تنها با آمریكا و رژیم اسرائیل قطع رابطه كرد. بلكه طرح جدی و عملی و عینی مبارزه با آنها را ارائه كرد كه بعدها به عنوان الگوی استراتژی مبارزاتی ملتها و نهضتهای آزادی خواه در منطقه و جهان قرار گرفت. در فرایند دیپلماسی ایران شاهد رخدادهای بزرگ با اشكال و بعضاً ماهیت متفاوت هستیم كه نظام با اقتدار و حفظ استقلال به مبارزه با آن رفته و از مدیریت خارجی خود برای دیگران الگوسازی كرده است، از جمله در سناریو دادگاه میكونوس كه با اعتماد و اقتدار تمام عمل كرد و سازندگان آن را كه از حمایت پانزده كشور اروپایی، آمریكا و رژیم صهیونیستی برخوردار بود؛ ناكام گذاشت و یا در بحرانهای زنجیرهای پس از 11 سپتامبر در حالی كه در قضیه افغانستان سكوت مرگباری بر جهان حاكم بود و دیپلماسی جهان چشم به كاخ سفید داشت و جهان یكپارچه سیاست دنباله روی را پیشه كرده بود. مقام معظم رهبری در یك موضع حكیمانه مستقل و با لحاظ اصل عزت و مصلحت نظام، فضا را شكستند و جهان را به حیرت واداشتند و راهبرد انحصاری بوش مبنی بر كشورها یا با ما هستند یا علیه ما را با اعلام این راهبرد كه ما نه با شما هستیم نه با تروریستها به چالش كشیدند.
در بحران اخیر عراق نیز شاهد دیپلماسی فعالانه و متناسب با منافع و مصالح هستیم. پس از شكستن فضای سنگین ناشی از یازده سپتامبر بود كه جهان حتی كشورهای اروپایی با تأسی از مدیریت بحران ایران، انتقاد از سیاست خارجی آمریكا را در دستور كار خود قرار دادند كه ما در اشغال عراق و مسأله سلاحهای هستهای ایران شاهد آن هستیم.
شكست سیاستهای سلطه طلبانه آمریكا و ایستادگی و پایداری در مقابل فشارهای غرب به ویژه آمریكا یكی دیگر از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی است. ناكامی در سیاست تحریم آمریكا علیه ایران، چالش و ناكامی در استراتژی نظم نوین آمریكا در جهان پس از فروپاشی بلوك شرق، مانع سازی جدی در جهانی شدن آمریكا، شكست طرحهای آمریكا در خاورمیانه، شكست طرحهای آمریكا در حوزه دریای خزر و آسیای مركزی و قفقاز، عدم دستیابی به اهداف اساسی در حمله به افغانستان و عراق و... از جمله تقابل موفقیت آمیز جمهوری اسلامی در برابر سلطه جهان آمریكا بود.
2/ 2. دستاوردها برای كشورهای منطقه
دكتر میشل جانسون در مقالهای در نشریه «ژئوپولیتیكان استراتژیك» مینویسد: جامعه مسلمین (پس از انقلاب ایران) از حالت ضعف و ناتوانی خود خارج شد و به یك قدرت تبدیل شد.[2] بیداری سیاسی جهان اسلام را میتوان در صحنه مبارزات انتخاباتی، گرایش انتخاباتی، گرایش به ایجاد تحزب، تشكلهای سیاسی، هستهها و جنبشهای مقاومت در ابعاد مبارزات سیاسی و مسلحانه علیه آمریكا و صهیونیسم كه در چند سال اخیر روند تصاعدی در بیشتر جهان به خود گرفته است، مشاهده كرد كه الهام پذیری آنها از الگوهای سیاسی و مبارزاتی انقلاب اسلامی را میتوان در گفتار و نوشتارهای آنها به عینه دید.
ب. ظهور جنبشها و نهضتهای اصول گرای در منطقه؛ پس از انقلاب اسلامی اصول گرایی در قالب احزاب و جنبشهای متعدد ظهور یافت و شتاب فزایندهای گرفت، انتفاضه فلسطین، سازمانهای حماس، جهاد اسلامی، احیای مجدد اندیشه نابودی اسرائیل، حزب الله لبنان، جبهه اسلامی سودان، جبهه نجات اسلامی الجزایر، رشد اسلام گرایی در تركیه، احزاب و جنبشهای مبارزه جهادی در افغانستان در دوران اشغال به اعتراف مقامات غرب عمق استراتژی نفوذ ایران محسوب میشوند؛ از نمودهای عینی آنهاست. «رولو» اسلام شناس فرانسوی، در نشریه مطالعاتی فلسطین در خصوص تأثیر انقلاب بر جهان اسلام میگوید:
«پس از فوت عبدالناصر، خلأیی در خاورمیانه عربی پدید آمد كه رهبران ناسیونالیست و ملیگرای عرب یا احزاب چپ گرا و ماركسیست نتوانستند آن را پر كنند و در پایان، اسلام در عرصه مبارزات سیاسی ظاهر شد و آن خلأ را پر كرد.»[3]
«اسحاق رابین» وزیر دفاع وقت اسرائیل، اسلام را یك تهدید معرفی میكند و میگوید: «دشمنی ایران پس از انقلاب اسلامی به صورت یك دشمنی ایدئولوژیك و دشمن واقعی در آمده و خطر افكار تند مذهبی در ایران از هر خطری برای اسرائیل بیشتر است.» و در همین راستا «ابا آبان» نظریه پرداز صهیونیستی و وزیر خارجه وقت اسرائیل میگوید: «انقلاب اسلامی، كوته اندیشی نیست بلكه فصل جدیدی در تاریخ ایده است. من احساس میكنم این ایده در منطقه خاورمیانه شیوع یافته و پیروزی انقلاب اسلامی بیانگر این پدیدههاست.»[4]
«صالح عوض» نویسنده عرب در كتاب انتفاضه آورده است: «جهان عرب از 1967 تا سال 1982 (شكل گیری انتفاضه) راههای گوناگون فلسطینی و دولتهای عربی را آزموده و شكست طرحهای سیاسی را به چشم دیده بودند و دریافته بودند كه این شعارها زینت خود را از دست دادهاند و دیگر امیدی به نابودی اسرائیل و یا كمرنگ شدن حاكمیت آن نبود ولی پس از انقلاب اسلامی متوجه شدند خداوند سرنوشت هیچ كسی را تغییر نمیدهد بلكه خود آنها باید اقدام كنند... جنبش جدید مردم فلسطین یا انتفاضه صرفنظر از عوامل متعدد شكلگیری آن بدون هیچ وابستگی یا سازماندهی قبل از جریانهای سیاسی وابسته به دولتهای عربی با الهام از انقلاب اسلامی و توسط مسلمانان فلسطین شكل گرفت.[5]
در حال حاضر كشورهای غربی به ویژه آمریكا به واسطه نفوذ اسلام سیاسی ناشی از انقلاب اسلامی در جوامع اسلامی هراس دارند از این كه انتخابات آزادی در كشورهای اسلامی صورت گیرد، زیرا در این صورت نتیجه این انتخابات، پیروزی اسلام گرایانی است كه تأثیر جدی از انقلاب اسلامی و افكار امام خمینی (ره) گرفتهاند.
ج. احیای حج حقیقی و ابراهیمی؛ تا قبل از انقلاب اسلامی حج یك حركت صرفاً عبادی بود و بعد سیاسی آن مغفول مانده بود. امام (ره) حج را میعادگاه وحدت مسلمانان در برابر زورمندان جهان و مركز برائت از مشركان معرفی كرد و ابعاد سیاسی حج را زنده كرد. حضور قریب 5/2 میلیون مسلمان از سراسر جهان در حج به تجدید حیات اجتماعی و سیاسی اسلام و صدور و بازتاب انقلاب سرعت بخشیده است.
احیای ارزشها، سنتها، آداب و رسوم اسلامی در میان ملل مسلمان و بازگشت مسلمانان به هویت اسلامی و اصیل خود و احساس عزت و غرور از دیگر آثار انقلاب بر جهان اسلام بود كه منطقه را بار دیگر به عنوان نقطه استراتژی از نظر ژئو استراتژیك و ژئو پلیتیك در اذهان زنده كرد و امروز شاهد شكلگیری و مبارزه گسترده هستههای مقاومت متأثر از انقلاب اسلامی علیه اسرائیل و آمریكا در سراسر جهان هستیم و این از بركات انقلاب اسلامی است و این تأثیر را میتوان در گفتار دشمنان نیز كراراً مشاهده كرد.
پي نوشت :
[1] . روزنامه جام جمهوری، 4/1/71.
[2] . همان.
[3] . همشهری، 19/11/72، ص 7.
[4] . همان.
[5] . دكتر ملكوتیان، انقلاب اسلامی، چرایی و چگونگی رخداد آن، جمعی از نویسندگان، 1370، ص 313.