مترجم: احمد رازیانی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
امواجی که قدرت ویرانگری آنها حتی از امواج ناشی از توفان بیشتر است آنهایی هستند که از تکانهای ناگهانی مانند زمین لرزه در اعماق آب، زمین لغزه، یا آتش فشان پدید میآیند. ن.ع دیگر لرزه ناگهانی که انسان موجد آن است انفجار بمبهای هستهای در سطح دریا است، که در سالیان گذشته تعداد آنها چنان زیاد شده است که میتوان آنها را از عوامل ممکن ویرانگر به شمار آورد.
عامه مردم چنین امواجی را کشندی میدانند هر چند این امواج هیچ ربطی به کشند (جزر و مد) ندارند و این تسمیه از دیر باز اقیانوس شناسان را خوش نیامده و آنها را خشمگین کرده است. پیشنهاد شد که میتوان با پذیرفتن واژه ژاپنی تسونامی این مشکل را حل کرد. چندی بعد معلوم شد که اقیانوس شناسان ژاپنی هم به همان اندازه از این واژه دلخور هستند، زیرا در ترجمه تحت اللفظی، تسونامی هم به معنی موج کشندی است! به هر حال فعلاً کار برد واژه تسونامی برای امواج لرزهای دریایی کم و بیش جا افتاده است.
حرکت سریع یا فرو نشینی قسمتی از کف دریا، مثل پیستونی در یک گذرگاه موج، میتواند قطاری از امواج در حال حرکت پدید آورد. این امواج به محض شروع حرکت فواصل زیادی را با سرعت زیاد و اتلاف انرژی کم میپیمایند. اگر چه ارتفاع آنها در آب عمیق کمتر از یکی دو متر است اما در هنگام وارد شدن به آب کم عمق میتوانند تا ارتفاعهای زیادی بالا بروند و نواحی ساحلی را به زیر خود فرو ببرند. ارتفاع آنها تقریباً به طور کامل به شکل خط کناره و خطوط پربند زیر آبهای نزدیک ساحل بستگی دارد. دوره تناوب تسونامیها بیش از پانزده دقیقه و طول موجشان چندین صد کیلو متر است. از آن جا که عمق آب خیلی کمتر از نصف طول موج است، این امواج را حتی در عمق متوسط چهار کیلو متری اقیانوس بیکران، جزو امواج بلند یا امواج آب سطحی به حساب میآورند؛ سرعت آنها را عمق آب به چیزی در حدود 720 کیلو متر در ساعت محدود میکند.
این امواج سریع با استعداد تخریبی عظیم، هیچ هشدار قبلیای نمیدهند جز آن که اغتشاشی را که موجد آنهاست میتوان به وسیله لرزه نگار ثبت کرد. گارد ساحلی ایالات متحده شبکه هشدار دهندهای برای تسونامی در اقیانوس آرام به کار میگیرد به این ترتیب که تمامی زمین لرزهها را دنبال میکند، و وقتی مثلث بندی وقوع لرزهای را در دریا نشان بدهد، سیستم هشدار دهندهی آن به کار میافتد. این شبکه هم چنین حاوی تجهیزاتی است که تغییرات دوره تناوب موج را که میتوانند حاکی از گذشتن امواج لرزهای باشند ثبت میکند. اشکال این جاست که ممکن است تأثیر این سیستم کاملاً هم مفید نباشد. یک بار وقتی هشداری در هونولولو پخش شد هزاران نفر از مردم آن جا برای تماشا به ساحل هجوم بردند ولی خوش بختانه معلوم شد که این هشدار به خاطر موج خیلی کوچکی بوده است.
بعضی از سواحل در نزدیکی مناطق نا آرام پوسته زمین خیلی مستعد رویارویی با این امواج ویرانگر هستند به ویژه سواحل مدیترانه، دریای کارائیب و سواحل باختری آسیا. وقوع این امواج در کل کره زمین فراوانتر از آن است که معمولاً تصور میشود: تقریباً هر سال یک بار.
یکی از امواج لرزهای – دریایی مشهور، که مدارک آن توسط انجمن سلطنتی لندن به طور کامل جمع آوری شده است، ناشی از فورانهای کوه آتش فشان کراکاتوا در ایندیز شرقی بود که در بیست و هفتم اوت سال 1883 میلادی اتفاق افتاد. مشخص نیست که آیا این امواج ناشی از انفجار زیر دریایی، حرکتهای شدید کف دریا، جاری شدن آب به داخل حفره عظیم بوده است یا نتیجه فرو افتادن صخرهای به حجم تقریباً چهار کیلو متر مکعب به درون آب، اما عظمت این امواج شگفت آور بود. دوره تناوب آنها در نزدیکی مرکز اغتشاش دو ساعت، و در فواصل خیلی دور در حدود یک ساعت بود. امواجی با ارتفاع دست کم سی متر شهر مراک را در پنجاه و سه کیلو متری آتش فشان، کاملاً روفت و با خود برد؛ در ساحل مقابل، موج مجسمه برو، «مرد جنگ»، را تا مسافت سه کیلو متر به خشکی برد و آن را در ارتفاعی در حدود ده متر بالاتر از سطح دریا باقی گذاشت. در مدت چند ساعت در حدود 36380 نفر در اثر این امواج کشته شدند. اندازه گیریهای کشند در افریقای جنوبی (در 7500 کیلو متری کراکاتو)، کیپ عورن (حدود 12500 کیلو متری) و پاناما (حدود 18300 کیلو متری) پیشرفت قطاری از تقریباً یک دو جین موج را به وضوح ثبت کرد و نشان داد که سرعت این امواج هنگام گذشتن از اقیانوس هند بین 560 کیلو متر در ساعت و 720 کیلو متر در ساعت بوده است.
در اول آوریل 1946، یک تسونامی ناشی از زمین لغزهای در گودال زیر دریایی آلویتان اثرات مشابهی (خوش بختانه در سواحل کم جمعیتتر) به وجود آورد. این تسونامی به شدت به جزایر هاوایی برخورد کرد، چند صد نفر را به هلاکت رساند و میلیونها دلار خسارت به بار آورد. در جزیره هیلو در هاوایی این تسونامی ثابت کرد که در واقع چنین موجهایی در دریا غیر قابل رؤیت هستند. ناخدایی که کشتیاش دور از ساحل متوقف بود و داشت به ساحل نگاه میکرد بسیار شگفت زده شد که میدید امواجی که به هنگام عبور از زیر کشتیاش حتی متوجه آنها هم نشده است بندر و قسمت عمده شهر را ویران کردهاند. همین امواج در سرتاسر جزایر اقیانوسیه (6400 کیلو متری مرکز سطحی زمین لرزه) و در سواحل امریکای جنوبی خسارات چشم گیری به بار آورد، اما این خسارات در اسکاچ کپ در آلاسکا از همه جا شدیدتر بود. در آن جا فانوس دریایی بتن آرمه دو طبقهای وجود داشت که نشانه کانال میان جزایر آلویتان بود. در اثر هجوم موجی به ارتفاع بیش از سی متر، از این ساختمان که پی آن ده متر از سطح دریا ارتفاع داشت و از دکل فرستنده رادیویی با ارتفاع سی متر از سطح دریا جز پیهایشان چیزی باقی نماند.
در آینده، اختلالهای زمین شناختی غیر قابل کنترل، امواج دریایی لرزهای بسیار زیادتری را به وجود خواهند آورد، و از آن جا که جمعیت ساحل نشین جهان همواره رو به افزایش است هنوز هم فاجعههای بزرگتری در راه است. میتوان انتظار داشت که در جایی موجی به وجود آید که دست کم به بلندی موجی باشد که در سال 1876 خلیج بنگال را در هم کوبید و دویست هزار کشته بر جای گذاشت.