مترجم: محسن آرمین
1. فهرستهای مشابه
تشخیص مکی و مدنی و اولین و آخرین سورههای نازله شرط ضروری هرگونه ترتیب و چینش جامعی برای سورههای قرآن برحسب نزول به شمار میآیند. به رغم این، اختلاف بر سر موارد مذکور راویان اولیه را از نقل فهرستهای کامل ترتیب سور برحسب زمان نزول از مراجعی که در نظر ایشان معتبر بود، منصرف نساخت. سیوطی در کتاب خود به نام الاتقان فی علوم القرآن روایات مخصوص این موضوع را استقصاء کرده و در تتبع در آنها به جد کوشیده است. اگر صرفاً به آنچه سیوطی در این زمینه ذکر کرده اکتفا کنیم، با تعدادی از فهرست ترتیب سور براساس سال نزول مواجه میشویم. فهرست منسوب به جابربن زید، فهرست بیهقی به نقل از عکرمه و حسین بن ابی الحسن، فهرست منسوب به ابن عباس و فهرست منتخب خود سیوطی که آن را از فهرستها و روایات مختلف استنتاج کرده (1) از جملهی این فهرستها هستند.این فهرستها با یکدیگر و نیز با فهرستی که امروز الازهر و دیگران آن را پذیرفتهاند (2) جز در تقدم و تأخر بعضی از سورهها نسبت به سورهای که بلافاصله پس از آن قرار گرفته و یا سورهای که با فاصله یک یا دو سورهی قبل و بعد آن آمده اختلافی ندارند، به طوری که میتوان گفت در واقع منشاء آنها یک فهرست اولیه است. (3) به طوری که یک محقق با گزینش هر یک از این فهرستها و فرو نهادن دیگری دربارهی سیر تکوین قرآن هیچ چیز قابل توجه و متمایزی به دست نمیآورد. اما مصحف عبدالله بن مسعود و مصحف ابی بنکعب وضعیت خاصی دارند. با این حال ترتیب سورهها در هر یک از آنها اختلاف زیادی با مصحف عثمانی ندارد.
2. ترتیب مستشرقین
مستشرقان از نیمهی قرن نوزدهم به این سو در تعیین ترتیب سورههای قرآن برحسب نزول با کیفیتی خاص اهتمام ورزیدهاند. هدف ایشان در این زمینه ایجاد تصوری بیطرفانه و محققانه به سیر تطور وحی محمدی و شناخت جنبهی روحی و معنوی سیرهی نبوی بوده است. آنان از اعتماد به فهرستهای ترتیب نزولی که راویان مسلمان فراهم آوردهاند، به دلیل آنکه در بردارندهی اختلافی است که تقریباً همهی سورهها را در برگرفته است، صرفنظر کردند. (4) نولدکه (Noldekee) (1930-1836) مشهورترین مستشرقی است که به این موضوع پرداخته. او از کارهای گذشتگان خود بهره جست و در سال 1860 تحقیقی منتشر کرد و در آن «معیارهایی علمی» برای ترتیب سورههای قرآن کریم برحسب نزول پیشنهاد کرد.معیارهای مذکور بر دو دادهی مربوط به تغییر خطاب قرآنی از آغاز نزول وحی تا رحلت پیغمبر استوار بودند. این دو داده عبارتند از:
الف) اشاراتی که قرآن را به وقایع تاریخی احاله میدهد. اگر سورههای مکی- به زعم او- در این عرصه چیزی جز آنچه که به کمک آن بتوان سه دوره مکی را از یک دیگر باز شناخت در اختیار ما قرار نمیدهد، سورههای مدنی حاوی نشانههای بسیاری است که ناظر به حوادث و رخدادهای پیش از نزول خود هستند.
ب) ویژگیهای نص قرآنی، مخصوصاً تفاوت آشکار میان سورههای مکی و سوره مدنی چه از نظر اسلوب و چه از نظر محتوا.
براساس این دو معیار نولدکه فهرستی از ترتیب سورههای قرآن براساس نزول به دست داده است. مستشرق فرانسوی ریجیس بلاشر در چاپ نخست ترجمه معانی قرآن (5) خود همین فهرست را با تعدیلهای جزئی پذیرفته است.
این فهرست (6) براساس تمیز میان سه مرحله در قرآن مکی و در نظر گرفتن قرآن مدنی به عنوان یک مرحله به شرح زیر است:
مرحلهی اول مکی که 48 سوره را در قالب چهار مجموعه در برمیگیرد:
- مجموعهی اول شامل سورههای 1 تا 8 (به شرح پاورقی قبل) است. به عقیدهی بلاشر این مجموعه با موضوعهای دعوت به پاکی و صدقه و صبر از دیگر مجموعهها متمایز میشود. همچنین سورههای این مجموعه که شامل سورههای کوتاه و ویژهی خود پیغمبر است نوعی عزلت و جدایی را منعکس میکند.
- مجموعهی دوم شامل سورههای 9 الی 31 است. در نظر بلاشر این مجموعه با غنا و تنوع مضمون از دیگر مجموعهها متمایز میشود و به طور مشخص بر برانگیخته شدن و حسابرسی در روز قیامت تأکید دارد. اما توحید به عنوان اساس عقیده در اسلام هنوز مطرح نیست.
- مجموعهی سوم شامل سورههای 32 الی 43 است که علاوه بر موضوعهای سابق به دو موضوع جدید میپردازد: حمله به بتها و یادآوری عقاب دنیوی که در گذشته شامل حال اقوام تکذیب کنندهی رسولان خود شده است.
- مجموعهی چهارم شامل سورههای 44 الی 48 است. این مجموعه شامل نصوص کوتاه، پرمحتوی و بلیغ است.
مرحلهی دوم مکی: این مرحله شامل 22 سوره، از سورهی 49 تا 70 است که وجه مشخصهی آن تشدید مخالفت قریش با پیغمبر به علت آگاهی ایشان از مغایرت دعوت محمدی با منافع دینی و اقتصادیشان است. این مرحله شامل موضوعاتی است از قبیل حمله به بتها، تأکید مؤکد بر توحید و تهدید به نزدیک بودن قیامت. سورههای این مرحله با کاهش شدت و حرارت اسلوب بیان قابل تشخیصاند.
مرحلهی سوم مکی: این مرحله شامل 22 سوره، از سورهی 71 تا92 است. در این سورهها علاوه بر موضوعهای مرحلهی قبل نظیر توحید و آخرت، با تلاش پیغمبر برای گسترش حوزهی دعوتش، توجه او به طائف و سپس عرضه کردن خود به قبایل و نیز مخاطب قرار دادن جن آشنا میشویم.
مرحلهی مدنی: این مرحله شامل 24 سوره، از سورهی 93 تا 116 است و با تحول پیغمبر از یک مرشد معنوی به رهبر گروه مهاجران و انصار قابل تشخیص است. سورههای این مرحله مشتمل بر معلومات تاریخی است که آگاهی ما را نسبت به جماعت اسلامی مدینه اعم از حیات داخلی و روابط این گروه با دیگران شکل میدهند. (7)
پینوشتها:
1- میتوان به این مجموعه فهرست زرکشی را نیز که در کتاب البرهان فی علوم القرآن ذکر کرده و نیز فهرست ابوالقاسم عمربن محمدبن عبدالکافی و ... را افزود.
در تکمیل گفتهی مؤلف محترم دربارهی فهرستهای مختلف ترتیب نزول باید گفت سابقهی اولین تلاشها برای آگاهی از ترتیب نزول قرآن به دوران صدر اسلام و سالهای پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باز میگردد. چنانکه گفتیم این تلاشها بر محور نقل استوار بود و اصحاب رسول خدا و عالمان تابعی همچون سایر امور دینی در آگاهی از ترتیب نزول قرآن نیز مرجع مسلمانان به شمار میآمدند. از جمله مهمترین گزارشات دینی در این زمینه به شرح زیر است:
1. به گزارش مرحوم رامیار، در مقدمهی کتاب المبانی که به سال 425 تألیف شده، از ابوسهل محمدبن محمدبن علی طالقانی انماری روایتی از سعیدبن مسیب از علی (علیه السلام) دربارهی ترتیب نزول سور قرآن نقل شده که به موجب آن علی (علیه السلام) فرموده است: «از رسول خدا دربارهی ثواب قرآن پرسیدم. ایشان مرا به ثواب یکایک سور قرآن به ترتیبی که از آسمان نازل شده بودند آگاه ساختند، به این ترتیب که اولین سورهی مُنزل در مکه فاتحه بود و سپس ...» (رامیار، 1369: 662) به عقیدهی مرحوم رامیار صحت این روایت با توجه به ناشناخته بودن مؤلف کتاب و نیز ادامهی آن که از قول پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شمارهی سورهها و آیات و حتی شمارهی دقیق حروف قرآن نقل شده، محل تأمل است.
2. دومین گزارش دینی دربارهی ترتیب نزول قرآن، روایاتی است که از ابنعباس نقل شده است. دست کم سه گزارش از ابنعباس در این زمینه در دست است. سیوطی از کتاب فضائل القرآن محمدبن ایوب بن یحیی ملقب به ابن ضریس (294 ه.ق) از طریق عثمانبن عطاء خراسانی از پدرش روایتی از ابنعباس در ترتیب نزول سور قرآن به تفکیک مکی و مدنی نقل میکند. (سیوطی 1987، ج1: 33) به گزارش مرحوم دکتر رامیار، طبرسی همین روایت را در صفحهی 405 جلد دهم مجمع البیان ذکر کرده است (که البته بنده با مراجعه به نشانی مذکور و تفحص در بخشهای دیگر مجمع البیان آن را نیافتم). همین فهرست سور مکی و مدنی را محمد عبدالکریم شهرستانی (479-548 ه.ق) با تغییری در خور اغماض در تفسیر خود به نام مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار بدون ذکر سند به امام صادق (علیه السلام) نسبت داده و پس از وی مرحوم ابوعبدالله زنجانی (1360 ه.ق) در کتاب تاریخ القرآن خود، جدول مذکور را به نقل از تفسیر شهرستانی و به نام امام صادق (علیه السلام) ذکر کرده است. مرحوم مهندس بازرگان نیز در سیر تحول قرآن همین جدول را از تاریخ القرآن زنجانی نقل کرده است. همچنین بیهقی در دلائل النبوه نیز این روایت را به اسناد عکرمه از ابیالحسنبن ابیالحسن با اختلافی اندک نقل میکند. (دلائل النبوة، بیهقی، 7: 142) زرکشی نیز همین جدول را با تفاوتی اندک و بدون انتساب به ابنعباس نقل و در پایان افزود «این ترتیب سور نازله در مکه است و روایات افراد معتمد بر آن قرار گرفته است». (زرکشی، 1: 281-280)
دومین فهرست ترتیب سور قرآن به نقل از ابنعباس را نویسندهی کتاب المبانی در مقدمه با اسناد امام ابوعبدالله محمدبن علیبن صورت نقل کرده است و سومین گزارش را شهرستانی در مقدمهی تفسیر خود بدون ذکر سندی از او نقل کرده است. جز این سه، گزارشهای دیگری از ابنعباس دربارهی سور مکی و مدنی در دست است که برخی ناقصند، مانند آنچه سیوطی به نقل از مجاهد و او از ابن عباس گزارش میکند (سیوطی، ج1: 29) علاوه بر این، فهرستهای دیگری از دیگرانی نقل شده که میتوان احتمال داد از ابنعباس است. از جمله فهرستی که سیوطی به نقل از کتاب فضائل القرآن ابوعبید از عبدالله بن صالح معاویهبن ابیصالح و او از علیبن ابیطلحه نقل میکند. با توجه به این که روایت متوقف به علیبن ابیطلحه است که از تابعان بوده و یکی از طرق روایی مشهور از ابنعباس به شمار میرود، میتوان احتمال داد فهرست مذکور نیز از ابنعباس باشد.
3. ابو شعثاء جابربن زید معروف به یحمدی (93 ه.ق) از فقها و محدثان تابعی اباضیه فهرستی ارائه کرده که سیوطی پس از نقل آن تصریح میکند که سیاقی غریب دارد و محل تأمل است (سیوطی، 1: 73). این همان فهرستی است که برهانالدین جعبری (م 732ق) آن را به نظم درآورده و با نام «منظومة فی المکی و المدنی» با کتاب التیسیر فی علوم التفسیر، اثر عبدالعزیز بن احمدبن سعید ابومحمد دیرینی توسط مطبعه محمد ابی زید به سال 1310 ق طبع رسیده است. (معجم سرکیس:901)
4. ابن ندیم (385 ه.ق) فهرستی از ترتیب نزول سور را در کتاب خود آورده است (الفهرست، ابن ندیم، 1343: 42). این فهرست ترکیبی از آرای محمدبن نعمان بن بشیر (در چهار سورهی اول)، مجاهد (در سورههای مکی) و ابنعباس (در سورههای مدنی) از فهرستی که عطاء خراسانی از ابنعباس نقل کرده و ما پیش از این بدان اشاره کردیم. در نتیجه شباهت زیادی با فهرستهای سابقالذکر، به ویژه اولین فهرست نقل شده از ابنعباس دارد. این همان فهرستی است که مرحوم بازرگان به نقل از کتابی به نام غورالعلم که آن را به اشتباه یکسره به محمدبن نعمان بن بشیر نسبت داده، در کتاب سیر تحول قرآن آورده است. (بازرگان، 1383: 559)
جز اینها البته فهرستهای دیگری نیز وجود دارد که یا از اعتبار کمتری برخوردارند، مانند آنچه در تفسیر لباب التأویل فی معانی التنزیل علاء الدین علیبن محمدبن ابراهیم بغدادی (678-741 ه.ق) معروف به تفسیر خازن آمده و یا آنها که صرفاً به تفکیک سور مکی از مدنی اختصاص دارند و نه ترتیب زمانی نزول سور.
موارد فوق که به ترتیب تاریخی بیان شد، مهمترین فهرستهای قرآن به ترتیب نزول است که براساس روش روایی ارائه شده است. اما در دورهی جدید و به طور مشخص از آغاز قرن چهاردهم هجری قمری، چه از سوی مسلمانان و چه از سوی مستشرقین تلاشهای ارزشمندی در این زمینه صورت گرفته است. فهرستی که مرحوم بازرگان در نتیجهی تحقیقی گسترده در کتاب سیر تحول قرآن از ترتیب نزول گروههای آیات و سورههای قرآن به دست آمده است، اوج این تلاشها و ابداع و نوآوری افتخارآمیزی در عرصهی قرآنپژوهی به شمار میرود.-م.
2- ترتیب نزول مورد قبول الازهر و دیگران بدین شرح است: 1- علق، 2- قلم، 3- مزمل، 4- مدثر، 5- فاتحه، 6- مسد، 7- تکویر، 8- اعلی، 9- لیل، 10- فجر، 11- ضحی، 12- شرح، 13- عصر، 14- عادیات، 15- کوثر، 16- تکاثر، 17- ماعون، 18- کافرون، 19- فیل، 20- فلق، 21- ناس، 22- اخلاص، 23- نجم، 24- عبس، 25- قدر، 26- شمس، 27- بروج، 28- تین، 29- قریش، 30- قارعه، 31- قیامت، 32- همزه، 33- مرسلات، 34- ق، 35- بلد، 36- طارق، 37- قمر، 38- ص، 39- اعراف، 40- جن، 41- یس، 42- فرقان، 43- فاطر، 44- مریم، 45- طه، 46- واقعه، 47- شعراء، 48- نمل، 49- قصص، 50- اسراء، 51- یونس، 52- هود، 53- یوسف، 54- حجر، 55- انعام، 56- صافات، 57- لقمان، 58- سبأ، 59- زمر، 60- غافر، 61- فصلت، 62- شوری، 63- زخرف، 64- دخان، 65- جاثیه، 66- احقاف، 67- ذاریات، 68- غاشیه، 69- کهف، 70- نحل، 71- نوح، 72- ابراهیم، 73- انبیاء، 74- مؤمنون، 75- سجده، 76- طور، 77- ملک، 78- حاقه، 79- معارج، 80- نبأ، 81- نازعات، 82- انفطار، 83- انشقاق، 84- روم، 85- عنکبوت، 86- مطففین، 87- بقره، 88- انفال، 89- آل عمران، 90- احزاب، 91- ممتحنه، 92- نساء، 93- زلزله، 94- حدید، 95- محمد، 96- رعد، 97- رحمن، 98- انسان، 99- طلاق، 100- بینه، 101- حشر، 102- نور، 103- حج، 104- منافقون، 105- مجادله، 106- حجرات، 107- تحریم، 108- تغابن، 109- صف، 110- جمعه، 111- فتح، 112- مائده، 113-توبه، 114- نصر.
3- ظن غالب این است که فهرستهای مذکور جملگی به آنچه از ابنعباس نقل شده برمیگردند.
4- 1) تفاوت تحقیقات جدید با تلاشهای گذشته در این زمینه تفاوتی روششناختی است. بدین معنا که در تحقیقات معاصر ضمن توجه به روایات و گزارشات دینی در این زمینه به روش عقلی و اجتهادی اهتمامی ویژه شده است. تا آنجا که میتوان گفت موضوع ترتیب نزول قرآن به تدریج به مبحثی کاملاً مستقل از مبحث «مکی و مدنی» و با تعریفی مستقل در علوم قرآن تبدیل شده است. برخی از قرآنپژوهان معاصر از این مبحث جدید با عنوان تاریخگذاری قرآن یاد کرده و در تعریف آن گفتهاند «تاریخگذاری قرآن عبارت از این است که به کمک روایات مختلف مکی و مدنی، اسباب نزول، ترتیب نزول، ناسخ و منسوخ و تاریخ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و بهرهگیری از تلویحات یا تصریحاتی که در قرآن راجع به رویدادهای زمانمند تاریخ رسالت آن حضرت نظیر شروع دعوت علنی، شکست روم، جنگ بدر و جنگ تبوک وجود دارد، زمان و ترتیب تاریخی هر یک از واحدهای نزول قرآن اعم از یک سورهی تمام یا بخشی از یک سوره شناسایی و معین گردد». (نکونام، جعفر؛ درآمدی بر تاریخگذاری قرآن: 2) مرحوم بازرگان نیز چنانکه گفتیم عنوان «سیر تحول قرآن» را برای این مبحث برگزیده است. به هر حال استناد به شواهد و قرائن مفهومی، سیاقی و تاریخی برای فهم ترتیب نزول سور یا واحدهای نزول در هر سوره در تفاسیر جدید امری متعارف به شمار میرود. از میان مفسران شاید مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر ارزشمند المیزان بیش از دیگر مفسران بر قرائن مفهومی و تاریخی و به ویژه عامل وحدت سیاق برای اثبات نزول همزمان برخی سور یا واحدهای نزول تأکید میکند.
باید اعتراف کرد که مستشرقان و اسلام شناسان غربی در تحول روششناختی برای آگاهی از ترتیب نزول سور قرآن پیشگام بودهاند و عرصه و میدانی که ایشان در تحقیق در این زمینه گشودند الهامبخش متفکران و محققان معاصر مسلمان بوده است. به گزارش مرحوم دکتر رامیار، ویلیام مویر (1905) فهرستی از ترتیب نزول ارائه داده که مونتگمری وات آن را نقل کرده است. تئودور نولدکه (1930) در کتاب تاریخ قرآن خود فهرست جدیدی براساس تقسیم دوران رسالت به چهار دوره پیشنهاد کرده و مستشرق فرانسوی، بلاشر (1973م)، در ترجمهی قرآن خود و به پیروی از روش نولدکه فهرست دیگری پیشنهاد کرده است. مؤلف محترم فهرستهای نولدکه و بلاشر را در متن توضیح داده است. همچنین است کار محقق فرانسوی، ژول لابوم، در این زمینه که البته در مقایسه با کار دیگر اسلامشناسان غربی چندان محققانه نیست. فهرست ژول لابوم همان فهرستی است که مرحوم مهندس بازرگان آن را در قرآن اعتمادالسلطنه، وزیر انطباعات ناصرالدین شاه یافته و حدس میزند «از روی ترتیب یکی از علمای مغرب ساخته و پرداخته است». (مهندس بازرگان، 1386: 42 و 556) به تعبیر مرحوم دکتر رامیار، در این فهرست در ترتیب سور مکی کار مهمی صورت نگرفته و فقط سورههای مکی برخلاف ترتیب مرسوم در قرآنهای موجود چیده شده و ترتیب سورههای مدنی نیز فاقد ضابطهای مشخص است. (رامیار، 1365: 667)-م.
5- چاپ نخست ترجمهی قرآن بلاشر در سه جزء به ترتیب: جزء اول با عنوان مدخلی بر قرآن در سال 1947 و جزءهای دوم و سوم با عنوان ترجمهی قرآن به ترتیب در سالهای 1949 و 1950 منتشر شد. ر.ک:
Regis Blacheree, Le Coran, traduction selon un essai de reclassement des sourates, islam d"heir et d"aujourd, hui; 3-5 vols. (Paris: G.P. Maisonneuve, (1947-1950), vol.1: Introduction au Curan (1947), vol.2: Le Coran: Introduction nouvelle. (1949), vol.3: Le Coran: traduction nouvelle. II (1950).
6- ترتیبی که نولدکه/ بلاشر برای سورههای قرآن برحسب نزول ارائه دادهاند به شرح زیر است: 1- علق، 2- مدثر، 3- قریش، 4- ضحی، 5- شرح، 6- عصر، 7- شمس، 8- ماعون، 9- طارق، 10- تین، 11- زلزله، 12- قارعه، 13- عادیات، 14- لیل، 15- انفطار، 16- اعلی، 17- عبس، 18- تکویر، 19- انشقاق، 20- نازعات، 21- غاشیه، 22- طور، 23- واقعه، 24- حاقه، 25- مرسلات، 26- نباء، 27- قیامت، 28- رحمن، 29- قدر، 30- نجم، 31- تکاثر، 32- علق، 33- معارج، 34- مزمل، 35- انسان، 36- مطففین، 37- مدثر، 38- مسد، 39- کوثر، 40- همزه، 41- بلد، 42- فیل، 43- فجر، 44- بروج، 45- اخلاص، 46- کافرون، 47- فاتحه، 48- فلق، 49- ناس، 50- ذاریات، 51- قمر، 52- قلم، 53- صافات، 54- نوح، 55- دخان، 56- ق، 57- طه، 58- شعراء، 59- حجر، 60- مریم، 61- ص، 62- یس، 63- زخرف، 64- جن، 65- ملک، 66- المؤمنون، 67- انبیاء، 68- فرقان، 69- نمل، 70- کهف، 71- سجده، 72- فصلت، 73- جاثیه، 74- اسراء، 75- نحل، 76- روم، 77- هود، 78- ابراهیم، 79- یوسف، 80- غافر، 81- قصص، 82- زمر، 83- عنکبوت، 84- لقمان، 85- شوری، 86- یونس، 87- سباء، 88- فاطر، 89- اعراف، 90- احقاف، 91- انعام، 92- رعد، 93- بقره، 94- بینه، 95- تغابن، 96- جمعه، 97- انفال، 98- محمد، 99- آل عمران، 100- صف، 101- حدید، 102- نساء، 103- طلاق، 104- حشر، 105- احزاب، 106- منافقون، 107- نور، 108- مجادله، 109- حج، 110- فتح، 111- تحریم، 112- ممتحنه، 113- نصر، 114- حجرات، 115- توبه، 116- مائده.
در این فهرست سورههای علق و مدثر تکرار شده، زیرا آیات نخستین این دو سوره که در آغاز وحی نازل شده و آیاتی که در بخش پایانی همین مرحله نازل شده تفکیک شدهاند.
7- Ibid., vol. 1: Introduction au Coran, p. 248
عابدالجابری، محمد (1393)، رهیافتی به قرآن کریم در تعریف قرآن، ترجمه محسن آرمین، تهران: نشر نی، چاپ اول