سمفونی ایثار بهترین کار من است

عزت الله انتظامي هنرمند ارزنده و بزرگ سينما و تئاتر ايران كه بازيهاي گيرا و هنرمندانه وي بخصوص در فيلم هاي (( گاو ، هالو ، پستچي ، دايره مينا ، خانه عنكبوت ، كمال الملك ، اجاره نشين ها )) هيچگاه از خاطر و ذهن تماشاچي ايراني محو نخواهد شد ، فرزنداني در رشته موسيقي تربيت و به جامعه موسيقي كشور معرفي كرد كه از جمله : مجيد انتظامي ميان آنان مشخص مي باشد هر چند كه دو برادر ديگرش نيز هنرمنداني با استعداد مي باشند .
يکشنبه، 18 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سمفونی ایثار بهترین کار من است
سمفونی ایثار بهترین کار من است
سمفونی ایثار بهترین کار من است

گپی کوتاه با مجید انتظامی
عزت الله انتظامي هنرمند ارزنده و بزرگ سينما و تئاتر ايران كه بازيهاي گيرا و هنرمندانه وي بخصوص در فيلم هاي (( گاو ، هالو ، پستچي ، دايره مينا ، خانه عنكبوت ، كمال الملك ، اجاره نشين ها )) هيچگاه از خاطر و ذهن تماشاچي ايراني محو نخواهد شد ، فرزنداني در رشته موسيقي تربيت و به جامعه موسيقي كشور معرفي كرد كه از جمله : مجيد انتظامي ميان آنان مشخص مي باشد هر چند كه دو برادر ديگرش نيز هنرمنداني با استعداد مي باشند .
مجيد انتظامي هنرمند شايسته يي كه براي بيش 35 فيلم تاكنون موسيقي ساخته كه با توجه به سن كم و خيلي جوان وي به تصديق اهل فن ، اين آهنگ ها از ارزشي والا برخور دارمي باشند، شاهد آن هم نوار هاي موجود و فيلم هاي آنان است . وي در سال 1326 در خانواده اي هنر مند در تهران متولد و با راهنمايي هاي پدرش، همراه با دو برادر خود به تحصيل موسيقي پرداخت . تحصيلات موسيقي خويش را در كنسرواتور تهران آغاز كرد و پس از پايان اين دوره براي ادامه تحصيل به كشور آلمان غربي رفت و در دانشگاه دولتي برلين نزد استاداني چون : (( كارل اشتاين )) و (( لو تار كخ )) به تحصيل ادامه داد .او به عنوان هنرمند تكنواز بر صنحه شهرهاي برلين در آلمان غربي ، نانسي ، مارسي و ليون در فرانسه ظاهر شده است.
مجيد انتظامي در سال 1352 به دعوت اركستر تهران به عنوان تكنواز به تهران دعوت شد و پس از اجراي موفقيت آميز يك كنسرت بار ديگر به آلملن غربي بازگشت . در طول اقامتش در آلمان غربي به عنوان نوازنده با اركستر سنفونيك برلين و اركستر فيلارمونيك آلمان غربي همكاري داشت .
در سال 1353 به ايران بازگشت و به همكاري با اركستر سنفونيك تهران پرداخت و به تدريس در دانشگاه تهران و هنرستان عالي موسيقي مشغول شد. در سال ۱۳۵۷ با ساخت موسیقی فيلم كوتاه (( زال و سيمرغ )) ساخته اكبر صادقي شروع كرده و با فيلم موسیقی متن (( سفر سنگ )) ساخته مسعود كيميايي وارد دنیای موسیقی سینما شد. وی تا امروز جوایز متعددی را از جشنواره های داخلی دریافت كرده است. در سال های پس از انقلاب، وی را می توان از فعال ترین آهنگسازان در زمینه موسیقی فیلم لقب داد كه بیشتر آثار او در یاد و خاطر همه ما باقی مانده است.از سردار جنگل، ترن و روز واقعه گرفته تا بوی پیراهن یوسف، از كرخه تا راین، آژانس شیشه ای و در این اواخر هم دوئل!
مجيد انتظامي در حال حاضر به عنوان هنرمند درجه يك در طبقه بندي مشاغل هنرمندان شناخته شد و در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به كار اشتغال دارد.
او براي فيلم هاي :

center

(( آفتاب نشين ها )) ، (( پرونده )) ، (( تفنگ شكسته )) ، (( گرد و غبار )) ، (( سناتور )) ، (( در محاصره )) ، (( دبيرستان )) ، ((دزد و نويسنده )) ، (( آشيانه مهر )) ، (( خط قرمز )) ، (( سردار جنگل )) ، (( عقاب ها ))، (( ترن )) ، (( گذر گاه )) ، (( ماموريت )) ، (( پلاك )) ، (( كاني مانگا )) ، (( گودال )) ، (( گنبد نور )) ، (( هراس )) ، (( دست فروش )) ، (( زرد قناري )) ، (( بحران ))، (( راه سرخ شهادت )) ، (( مدرسه رجايي )) ، (( باي سيكل ران )) و ((سريال 12 قسمتي گرگ ها )) . باي سيكل ران در هفتمين جشنواره سينمايي فيلم فجر به عنوان بهترين موسيقي متن فيلم برگزيده شده و جايزه سيمرغ بلورين را به خود اختصاص داد و نيز دو قطعه كرال براي اركستر سنفونيك تهران نوشته به نام آزادي و سيمرغ كه هر دو به اجرا در آمده است .
انتظامی در سال های اخیر به سمفونی های سفارشی روی آورده است؛با این حال برچسب سفارشی لطمه به روند آهنگسازی این هنرمند وارد نكرده است و سالن های وی همیشه از علاقه مندان پر است.شاید یكی از دلایل علاقه مردم این باشد كه انتظامی باهوش است و سلیقه جامعه ایرانی را می داند.او به خوبی می داند كه باید دو عنصر اساسی یعنی استفاده از موسیقی های نوستالژی و روایی بودن موسیقی را در كارش رعایت كند تا بتواند تم های سنگین با هارمونی سخت را با آن تلطیف كند.به هر حال انتظامی پس از سمفونی این فصل را با من بخوان،خرمشهر،ایثار،سمفونی انقلاب را ساخته و از تاریخ ۱۶ تا ۱۹ بهمن ماه سال جاری آن را در تالار وحدت به صحنه برده است. در همین راستا پای حرفهایش نشسته ایم و صحبت كرده ایم از كارنامه فعالیت مجید انتظامی از ابتدا تاكنون.
اگر بخواهیم دوره های كاری شما را تقسیم بندی كنیم،در دهه ۶۰ آثاری همچون بای سیكل ران را می بینیم،در دهه ۷۰ نیز آثار درجه یكی مانند از كرخه تا راین،بوی پیراهن یوسف یا آژانس شیشه ای به چشم می خورد.همچنین در دهه ۷۰ آثاری مانند طبل بزرگ ،دوئل و همچنین چند سمفونی را در كارنامه خود دارید.اینطور برداشت می شود كه شما در این دهه اخیر بیشتر به سراغ آثار مناسبتی رفته اید و سمفونی هایی كه شما ساخته اید در مقایسه با موسیقی متن فیلم ها كمتر مورد استقبال عموم واقع شده اند!...
موسیقی از كرخه تا راین یك موسیقی ملودرام است كه برای بسیاری مورد بحث بوده است ؛چرا كه خیلی معتقدند كه موسیقی اصلاً نباید به وضوح شنیده شود. موسیقی دوئل نیز از بهترین كارهایی است كه من ارائه داده ام؛چرا كه موسیقی این فیلم بیشتر به توضیح فضا و رنگ فیلم می پرداخته است و تنها لحظات كوتاهی تمی با كمانچه اجرا شد؛این بدان معناست كه موسیقی فیلم «دوئل» به كارگردانی احمدرضا درویش به طور كامل با موسیقی «از كرخه تا راین» از نظر علمی، فضا، محتوا و غیره متفاوت است. شاید دوئل آن جایگاهی را كه در میان مخاطبان باید به دست می آورد،نتوانست نسبت به «كرخه تا راین» به دست آورد.دوئل فیلمی بود سراسر اكشن؛ اما از كرخه تا راین بیشتر حالت روایتی و دراماتیك داشت و مردم ما نیز ذاتاً داستان و غم را دوست دارند.استفاده از سازهایی مانند گیتار الكترونیك و چند ساز دیگر كه تا آن زمان برخورد خوبی با آنها نمی شد به كمك فیلم آمده و فضای آن را فضای شیك اروپایی كرده است.بنابراین،همه این عوامل دست به دست هم دادند تا موسیقی فیلم از كرخه تا راین در میان مردم جایگاهی را بیابد كه تا امروز هم حفظ شده است.اینكه گفته می شود كه من در دهه اخیر كمی افت كرده ام ،باید بگویم كه شغل موسیقیدان مانند یك كشتی گیر نیست كه امروز با نیروی بیشتری به میدان بیاید و قهرمان شود و روزهای بعد این اتفاق نیفتد و كارشناسان این ناموفقیت شما را به افت عضله وغیره تفسیر كنند.آهنگسازی شغلی است كه شما با آن هر روز بزرگ تر می شوید و در این راه بسیار مهم است كه اجتماع خود را به خوبی بشناسید و از سواد موسیقی بسیار بالایی برخوردار باشید تا بتوانید در این مسیر كار كنید.
یعنی شما می گویید كه موسیقی روز واقعه یا بوی پیراهن یوسف را می توان با سمفونی ایثار و غیره مقایسه كرد ؟
تفسیر من با شما در این زمینه متفاوت است و همان گونه كه می دانید دولت تا یك زمانی برای برنامه های موسیقی سرمایه گذاری می كرد؛ اما كم كم خود را از این عرصه كنار كشید و این كار را به دست بخش خصوصی سپرد.این بخش توان پایدار ماندن خود را در ارزان تمام كردن فعالیت های گوناگون و گران فروختن دستاوردهای آنها می داند و بنابراین از نیروهای ارزان هم استفاده می كند. موسیقی من برخلاف دیگران موسیقی كامپیوتری نبوده و موسیقی زنده است و پشت هر كاستی كه با این نوع موسیقی ضبط شده باشد،معمولاً تا ۵۰ نوازنده با اركستر همكاری دارند.نوازندگان سازهای زنده برای هر دقیقه ای كه در استودیو می نوازند،دستمزد می گیرند و این رقمی است كه روز به روز هم بر آن افزوده می شود.هر استودیو هم برای هر ساعت،هزینه ای دارد كه سال به سال گران تر می شود. بنابراین،در حال حاضر ضبط یك قطعه موسیقی زنده دست كم میلیون ها تومان هزینه دارد و بخش خصوصی توان پرداخت این هزینه ها را ندارد و در نتیجه به سراغ كسانی می رود كه بتوانند به وسیله كامپیوتر و با كمترین مبلغ موسیقی فیلم درست كنند.زمانی كه یك كارگردان به سراغ من می آید،من یكی از آن ۴۰ نفری هستم كه به آنان برای این منظور مراجعه شده است. شما تصور كنید كه اگر برای این منظور به فلان آقا كه با برنامه های كامپیوتری مرتبط با موسیقی آشناست مراجعه كنند،این فرد به راحتی و در زمان كوتاه تری می تواند موسیقی را تهیه و همه دستمزد آن را هم دریافت می كند؛از سویی دیگر بیشتر فیلم ها نیز توسط بخش خصوصی تهیه می شود،متولیان این بخش به سراغ كسانی می روند كه برایشان به صرفه تر باشد. طبیعی است كه سرمایه گذار برایش مهم نیست كه چه كسی موسیقی فیلم را بسازد؛بلكه برایش مهم است كه چه كسی در آن فیلم بازی كند. برای همین است كه می بینید همه كسانی كه كارهای زنده و با كیفیت انجام می دادند، امروزه فعالیت آنها به نسبت گذشته كمرنگ شده است و كم تر برای انجام این گونه كارها به آنان مراجعه می شود. علاوه بر همه اینها،من مسیر كاری خود را نیز تغییر داده ام و به دنبال آثار ماندگارتر رفته ام.در این مدت سمفونی های گوناگونی از جمله صلح،تخت جمشید و ایثار را نوشته ام و در حال حاضر هم مشغول نوشتن مراحل پایانی سمفونی مقاومت هستم.در كل كارهایی گسترده تر از نوشتن موسیقی برای فیلم انجام داده ام و البته این به معنای دست رد زدن به سینه كسانی نیست كه بدین منظور به من مراجعه می كنند.باید توجه داشت كه فرم فیلم های امروزی دگرگون شده و بیشتر داستان آن قصه های عاشقانه ای است كه برای جوانان جذابیت بیشتری دارد و نوع موسیقی كه من كار می كنم،با موضوع این فیلم ها همخوانی چندانی ندارد.
شما تاكنون سمفونی هایی مانند «این فصل را با من بخوان»، ایثار و خرمشهر را به مناسبت وقایع مختلف نوشتید كه همه برخلاف آثار سفارشی دیگر آهنگسازان با استقبال خوبی از طرف مخاطبان عام و خاص روبرو شد. چگونه شد كه جرقه سمفونی «انقلاب» برای شما شكل گرفت ؟
سال گذشته پس از پایان سمفونی «این فصل را با من بخوان» در صحبتی كه با آقای ایمانی خوشخو(معاون هنری وزارت ارشاد) داشتم ایشان پیشنهاد ساخت سمفونی انقلاب را به من داد. از آن پس بدون اینكه قراردادی بسته شود من با موضوع درگیر شدم و كار را به نوعی شروع كردم و پیش بردم تا اینكه حدود چهار ماه پیش،ساخت این سمفونی به طور جدی مطرح شد و از من خواسته شد كه روی تم های دوران انقلاب و شعارهای آن دوران به مناسبت سی امین سال پیروزی انقلاب كار كنم؛ دلم راضی نشد تجربه های گذشته را دوباره تكرار كنم.بر همین اساس تلاش كردم از این مبحث یك پیام بگیرم و بهترین پیامی كه ازاین رویداد به دست آوردم، صلح و سازندگی بود.بر همین اساس این سمفونی با شعری از سعدی آغاز می شود و پس از آن با موسیقی مردم پسندتر برای ایجاد ارتباط با مخاطب عام در سالن ادامه می یابد. به همین خاطر از یك خواننده پاپ برای خواندن یك قطعه كوتاه استفاده می كنم و در بخش دوم از موسیقی ایرانی استفاده كردم كه علی مینوسپهر به عنوان خواننده اشعار این بخش را می خواند.
در كارهای شما بیشتر از موسیقی های نوستالژی برای به وجد آوردن مخاطب و میخكوب كردن آنها استفاده می شود،آیا سمفونی انقلاب نیز از این ویژگی برخوردار است؟
سمفونی انقلاب با ریتمی آرام و عاشقانه آغاز می شود؛البته در خلال آن از موسیقی های نوستالژِی،كوبنده و سنگین نیز استفاده شده است؛ البته نباید فراموش كرد كه مضمون انقلاب ما صلح و دوستی با همه مردم دنیا بوده است من هم سمفونی انقلاب را بر اساس پیام بزرگ جمهوری اسلامی یعنی صلح ساخته ام و از طرف دیگر می خواستم روی تجربه های گذشته كار كنم كه از لحاظ ایجاد حس نوستالژی به پیشبرد سمفونی كمك می كرد؛اما نكته قابل توجه در كاربرد این شعارها عدم كشش و گیرایی موسیقایی آنها بود. بنابراین به این نتیجه رسیدم كه این سمفونی را به طور مستقل بر پایه و اساس پدیده انقلاب پایه ریزی كنم. من همیشه دوست دارم اثری خلق كنم كه بیشترین ارتباط را با مخاطب برقرار كند و مخاطب گاهی احساس شور و هیجان داشته باشد،گاهی غمگین شود،گاهی عاشق شود و گاهی به عشقش برسد و گاهی نرسد و فكر می كنم سمفونی انقلاب پاسخگوی نیازهای مردم و ۳۰ سال انقلاب باشد.
با توجه به اینكه حدود ۸۰ فیلم در كارنامه كاری خود دارید، بگویید كه برداشت تان نسبت به شناخت كارگردانان ایرانی از موسیقی فیلم چیست ؟

center

كارگردانان ایرانی با یكدیگر بسیار متفاوتند و عده ای از آنان نیز اصلاً با موسیقی آشنایی ندارند و چه رسد به موسیقی فیلم! می توان گفت كه عده ای از آنان اشخاص معمولی هستند كه انتظارشان از موسیقی،یك ملودی معمولی است.در این بین انگشت شمارند كه كمی علمی تر با این مقوله برخورد می كنند و برای اینها كار كردن چندان هم ساده نیست و از موسیقی فیلم به سادگی نمی گذرند كه به موسیقی فیلم بسیار اهمیت می دهند و این موضوع برایشان همیشه یك دغدغه محسوب می شود و به یقین هم موسیقی فیلم این دسته از كارگردانان جزو آثار ماندگار و شاخص سینما تاكنون به جامعه معرفی شده است.
برداشتی كه می توان از شخصیت مجید انتظامی كرد،اینكه وی دارای اعتماد به نفس بسیار بالایی است.همانگونه كه می دانید قبل از انقلاب موضوعی به اسم موسیقی فیلم وجود نداشت و كارگردانان از ترانه و كلام برای موسیقی فیلم خود استفاده می كردند كه بیشتر جنبه ابزاری داشت تا كاربردی!شما به عنوان موسیقیدان این سنت را شكستید و از كلام برای موسیقی فیلم هایی كه به شما سپرده می شد كمتراستفاده كرده اید و موسیقی حرف نخست را می زند ؛دلیل خاصی دارید كه از كلام در كارهایتان استفاده نمی كنید
من صد در صد با این مطلب مخالفم! در حقیقت مجید انتظامی اصلاً اعتماد به نفس ندارد و این شخصیت هنوز باید موضوعات تازه یاد بگیرد.موسیقی و به طور كلی هنر تا اندازه ای گسترده است كه من هنوز در پله های آغازین آن هستم! تصور من از شخصیت خودم این است كه دیگران از من خیلی بهترند؛ اما درباره اینكه چرا در آثارم از خواننده استفاده نكرده ام، اینكه از همان روزهای ابتدای كارم بر این باور بوده ام كه موسیقی می تواند به اندازه كافی گویا باشد كه نیاز به تعریف كردن كسی ندارد.با این حال باید به سلیقه های مختلف و محتوای فیلم ها توجه داشت و با توجه به آنها موسیقی نوشت و من همیشه گفته ام كه موسیقی خود باید آن قدر گویا باشد كه بدون خواننده هم چیزی كم نداشته باشد. نكته جالب اینكه ما ایرانیان از قصه خوشمان می آید و این موضوع شاید دلیلی تاریخی داشته باشد.موسیقی هم می تواند حالت قصه داشته باشد و ما این حالت را دوست داریم. من در آثارم گاهی از خواننده نیز بهره گرفته ام؛اما حضور او پررنگ تر از حضور سازها نبوده است و این حضور بیشتر به خاطر این است كه ارتباط بهتری با شنونده ایرانی داشته باشم و به كارهایم تنوع بدهم.
بسیاری از كارشناسان موسیقی فیلم بر این باورند كه موسیقی فیلم زمانی حق مطلب را ادا می كند كه در فیلم به روشنی شنیده نشود و در واقع بخشی از تصویر به شمار آید؛اما شما در آثار مهم خود مانند از كرخه تا راین،آژانس شیشه ای، بوی پیراهن یوسف و.‎/.به گونه ای كار كرده اید كه حتی شنونده غیركارشناس هم می تواند از شنیدن این موسیقی جدا از فیلم لذت ببرد.‎/.آیا نظر شما غیر از این بوده است ؟
اگر پذیرفته ایم كه هنر فیلمسازی و سینما متعلق به كشورهای مترقی بوده و ما با نگرش به این فیلم ها كار می كنیم باید به این نكته هم توجه كنیم كه كارگردانان ما به آثار كارگردانان خارجی توجه دارند و موسیقیدان ما و سایر عوامل فیلم نیز به همتای خارجی خود!برای پاسخ به این پرسش در ابتدا باید ببینیم كه فیلم ها چه نوعی هستند؛برخی از فیلم ها زیاد ملودیك نیستند و در آنها در هیچ زمینه ای اغراق نمی شود. به عقیده كارگردان در این نوع از فیلم ها نباید موسیقی شنیده شود و حتی گاه صورت بازیگرانش نیز باید در فیلم حل شده و در هیچ زمینه ای اغراق صورت نگیرد.
برای نمونه،می توان به برخی فیلم های تجربی اشاره كرد كه موسیقی فیلم نداشته و تنها با افكت های طبیعی هماهنگ می شود.گروه دیگری از فیلم ها در زمره فیلم های ملودیكی قرار می گیرند كه موسیقی آنچنان با داستان فیلم عجین شده كه انگار داستانی را روایت می كند مانند فیلم داستان عشق، دكتر ژیواگو و روزی روزگاری امریكا، محمد رسول الله و غیره نیز هستند و موسیقی آنها جزو موسیقی های ماندگار دنیا شده است. اگر حضور پررنگ موسیقی در فیلم زیان آور است، پس چرا موسیقی این آثار ماندگار شده اند ! پس می توان نتیجه گرفت كه فضای موسیقی هر فیلم بسته به محتوا، فرم،نظر كارگردان و غیره تغییر خواهد كرد.این بدان معناست كه برخی فیلم ها موسیقی می طلبند و برخی هم بدون موسیقی جالب ترند!همه اینها بستگی به دیدگاه كارگردان و نوع فیلم دارد.فیلم هایی كه هم شما نام بردید،از داستان هایی است كه موسیقی خود یك پایه فیلم است و اگر نباشد انگار كه فیلم چیزی كم دارد.
اگر نگاهی كلی به فعالیت های شما تا امروز بیندازیم، می بینیم كه شما از آواهای عرفانی و روحانی در آثارتان به خوبی استفاده كرده اید و مخاطب هم این را پذیرفته است.استفاده از این ملودی ها به چه دلیل بوده است ؟
اگر فیلمی را به منظور تهیه موسیقی برای آهنگساز می آورند، وظیفه آهنگساز این است كه دست كم درباره زمان و مكان آن اثری كه به وی سپرده شده مطالعه ای انجام دهد تا بتواند كار قابل قبولی را ارائه دهد.استفاده از آواهای خاص،مانند آواهای عرفانی به فیلم بستگی دارد.گاهی آوای انسانی نزدیك ترین صدا به آدمی بوده و مردم ما نیز بیشترین ارتباط را با صداهای انسانی برقرار می كنند.مانند همان سوتی كه در موسیقی فیلم از كرخه تا راین انتخاب كرده بودم،نزدیك ترین صدا به حنجره آدمی است و هر كسی هم آن را دارد.به نظر من همیشه همه چیز می تواند بسیار بهتر از این كه هست باشد و به یقین اگر امروز بخواهم برای از كرخه تا راین یا بوی پیراهن یوسف موسیقی بسازم،كار متفاوتی ارائه خواهم داد.چون با توجه به شرایط زندگی،سن و سال و غیره نگاهم عوض شده است.
به نظر من موسیقیدانان بسیار جای اعتراض دارند؛ چرا كه در همه شرایط مانند جبهه و جنگ،رویدادهای تاریخی وغیره حضور مداوم و مثمرثمر داشته اند و در همه شرایط كنسرت برگزار كرده اند تا به همگان بگویند كه موسیقی هنری است كه می توان از آن در راه تعالی انسان و اهداف گرانمایه استفاده كرد. موسیقی مانند دانشگاهی است كه به انسان آموزش های ویژه ای می دهد و حتی استعداد این را دارد كه انسان را به عرفان نزدیك كند.‎/‎/ بنابراین، مانند سایر هنرها یك هدیه خدایی بوده است ‎/
امروز وقت آن است كه مسئولان فرهنگی كشور نگرش دیگری به موسیقی داشته باشند.ما كمبودهای فراوانی در ایران از جمله كمبود سالن مناسب برای اجرای كنسرت داریم.چون نه تنها به آن بها داده نمی شود؛بلكه كسی هم این مسئله را پیگیری نمی كند. علاوه بر آن، هنوز فضا برای اجراهای صحنه ای مهیا نیست و كسی كه می خواهد كنسرت دهد باید به سراغ افراد گوناگونی برود تا بتواند یك شب برنامه اجرا كند.در بیشتر دانشگاه های ما رشته موسیقی تدریس می شود و سالانه فارغ التحصیلان بسیاری از این دانشگاه ها وارد بازار كار می شوند.
یكی دیگر از ویژگی های آهنگسازی شما استفاده از ملودی هایی است كه برای مخاطب حالت خاطره انگیز دارد؛با این حال چرا تم و ملودی های سمفونی های شما مانند موسیقی متن فیلم های از كرخه تا راین و بوی پیراهن یوسف و.‎/.ماندگار نشد ؟
من همواره می كوشم تا از ملودی هایی استفاده كنم كه دارای فواصل موسیقایی نزدیك به هم هستند و با یكی دوبار شنیدن بتوان آنها را به خاطر سپرد.اینكه برای بیشتر افراد سؤال است كه چرا سمفونی های بزرگی مانند ایثار نتوانسته آن جایگاهی را كه از كرخه تا راین در میان مخاطبان پیدا كرده را بیابد. این شاید به سبب كوتاه بودن تم فیلم از كرخه تا راین بوده و دیگر اینكه این ملودی متعلق به موسیقی فیلم است و توانسته با كمك دیالوگ ها و سایر عوامل ساختاری فیلم خود را نشان دهد.همچنین پخش مكرر آن سبب ماندگاریش در ذهن شنونده می شود؛ اما سمفونی ایثار یك قطعه یك ساعته بوده و حفظ آن برای شنونده دشواراست و به ویژه اینكه به طور مكرر هم از صدا و سیما پخش نمی شود. ساختار یك سمفونی به گونه ای است كه دارای پیچیدگی هایی بوده كه برای شنونده عام چندان لذتبخش نیست. همچنین موسیقی از كرخه تا راین برای فضاهای دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفته و مخاطبان آن به مرور بیشتر شده است؛این در حالی است كه برای نمونه،استفاده چندانی از موسیقی ایثار یا خرمشهر نشده است.
استفاده از موسیقی نواحی مختلف در فیلم های متفاوت از دیگر ویژگی های آهنگسازی مجید انتظامی است؛به گونه ای كه این ویژگی در فیلم بای سیكل ران به روشنی مشهود است.آشنایی شما از موسیقی بومی و نواحی مختلف تا چه اندازه است ؟
كسی كه موسیقی فیلم كار می كند،به یقین باید به جغرافیای موسیقی كشور خود كاملاً آشنا باشد و حتی به جغرافیای موسیقی كشورهای دنیا.من نمی توانم ادعا كنم كه آگاهی دقیق درباره جغرافیای موسیقایی ایران و دیگر كشورها دارم.اما در حد عام می توانم تفاوت موسیقی خراسان با موسیقی گنبد را تشخیص بدهم.البته این توان تشخیص به راحتی به دست نیامده است و به فراخور یك اثر سینمایی به مناطق مختلف سفر می كنم و كتاب و آثار موسیقایی را درباره آن منطقه مورد مطالعه قرار می دهم. آشنایی با فرهنگ كاربردی موسیقی مناطق مختلف از دیگر مواردی است كه آهنگساز باید آن را بداند و به تناسب نیاز از آن استفاده كند.به طور كلی یك آهنگساز اگر به ارائه یك اثر ماندگار و شیوا فكر می كند باید اطلاع مفیدی از شرایط مكان و زمان فیلم و محتوای آن داشته باشد.

منبع : روزنامه ایران




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط