نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
شيري خرگوشي را خفته يافت و آمادهي خوردن او شد که ناگهان چشمش به آهويي افتاد. شير، خرگوش را رها کرد و سر در پي آهو گذاشت. در اين ميان خرگوش از سر و صدايي که بلند شده بود، بيدار شد و پا به فرار گذاشت. شير مدّتي آهو را تعقيب کرد امّا نتوانست او را بگيرد. بنابراين از راهي که رفته بود بازگشت تا خرگوش را بخورد؛ امّا اثري از خرگوش نديد.
شير با خود گفت: «حقّم است که گرسنه بمانم. من غذايي آماده را به هواي غذايي بهتر از دست دادم.»
انسانها اغلب همانند اين شير هستند. آنها بهجاي رضايت به درآمدي متوسط، اسير زيادهخواهي و طمع خود ميشوند و ناگهان ميبينند که همان درآمد متوسط خود را هم از دست دادهاند.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم
شير با خود گفت: «حقّم است که گرسنه بمانم. من غذايي آماده را به هواي غذايي بهتر از دست دادم.»
انسانها اغلب همانند اين شير هستند. آنها بهجاي رضايت به درآمدي متوسط، اسير زيادهخواهي و طمع خود ميشوند و ناگهان ميبينند که همان درآمد متوسط خود را هم از دست دادهاند.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم