نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
شيري بر سر گاو نري که شکار کرده بود، ايستاده بود. راهزني از راه رسيد و سهمي از گوشت گاو تقاضا کرد.
شير گفت: «اگر به غارت و چپاول خو نکرده بودي سهمي از اين گوشت به تو ميدادم.» و با اين حرف راهزن مفتخور را از آنجا فراري داد.
اندکي بعد، مسافري بيآزار از راه رسيد. مسافر با ديدن شير از راهي که آمده بود، بازگشت. امّا شير، همانگونه که شايستهي نام اوست، سخاوتمند بود. او مسافر بيآزار را صدا کرد و گفت: «صبر کن. تو به خاطر آنکه طمعکار نيستي ميتواني سهمي از اين گوشت برداري. نترس و بردار.» بعد لاشهي گاو را تقسيم کرد و براي آنکه مرد سهم خود را بدون هراس بردارد، به داخل جنگل رفت.
مثالي بسيار خوب و تحسين برانگيز. در حالي که فروتني همواره رو به کاهش و حرص و طمع پيوسته در حال افزايش است.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم
شير گفت: «اگر به غارت و چپاول خو نکرده بودي سهمي از اين گوشت به تو ميدادم.» و با اين حرف راهزن مفتخور را از آنجا فراري داد.
اندکي بعد، مسافري بيآزار از راه رسيد. مسافر با ديدن شير از راهي که آمده بود، بازگشت. امّا شير، همانگونه که شايستهي نام اوست، سخاوتمند بود. او مسافر بيآزار را صدا کرد و گفت: «صبر کن. تو به خاطر آنکه طمعکار نيستي ميتواني سهمي از اين گوشت برداري. نترس و بردار.» بعد لاشهي گاو را تقسيم کرد و براي آنکه مرد سهم خود را بدون هراس بردارد، به داخل جنگل رفت.
مثالي بسيار خوب و تحسين برانگيز. در حالي که فروتني همواره رو به کاهش و حرص و طمع پيوسته در حال افزايش است.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم