زاده‌ي رنج

کبوتري در کبوترخانه، با غرور از جوجه‌هاي بسياري که پرورده بود، داد سخن مي‌داد. کلاغي حرف‌هاي او را شنيد و به او گفت: «دوست من، در اين‌باره اين‌قدر به خود نبال. تو هرچه جوجه‌ي بيش‌تري به‌دنيا مي‌آوري،
شنبه، 31 تير 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
زاده‌ي رنج
 زاده‌ي رنج

نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
کبوتري در کبوترخانه، با غرور از جوجه‌هاي بسياري که پرورده بود، داد سخن مي‌داد. کلاغي حرف‌هاي او را شنيد و به او گفت: «دوست من، در اين‌باره اين‌قدر به خود نبال. تو هرچه جوجه‌ي بيش‌تري به‌دنيا مي‌آوري، بر تعداد پرندگان گرفتار مي‌افزايي و اندوه بيش‌تري براي خودت فراهم مي‌کني.»
اين ماجرا درباره‌ي بردگان هم راست است. بيچاره‌ترين آن‌ها کسي است که فرزندان بيش‌تري به جمع بردگان اضافه مي‌کند.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانه‌هاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمه‌ي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط