چرا مسئوليم؟
نويسنده: استاد علي صفائي حائري
مسئوليت پايه هايى دارد كه بر آن استوار مى شود:
1- خداوند حكيم نعمت ها را بى جهت نمى دهد و بى جهت نمى گيرد و اين داده ها را ملاك برترى نمى شمارد. پس ناچار داده هاى او بازدهى مى خواهند و در اين بازدهى و در اين بازگرداندن و در اين كوشش هاست كه برترى ها تحقق مى يابند.
و مسئوليت از همين جا ريشه مى گيرد. هركس كه دارد مسئول است و هركس كه بيشتر دارد مسئوليتى بزرگ تر خواهد داشت.(1)
با همين توضيح، مفهوم مسئوليت و مقدار مسئوليت روشن مى شود. و همين كه مفهوم مسئوليت روشن شد دليل آن و مقام بازخواست كننده از مسئوليت ها هم مشخص مى گردد.
2- در وجود ما نعمت ها و سرمايه هايى هست كه بايد بارور شوند و بهره بياورند و راه بلند ما را سرشاركنند. در فاصله ي تولد و مرگ، ما اين سرمايه ها را از دست مى دهيم. مگر آن كه اين ها را به ثبت برسانيم و در جاى خويش مصرف كنيم. اين سرمايه ها اگر در راه هواها و حرف ها و جلوه ها مصرف شوند سودي نمى آورند؛ زيرا هواهاي دل و حرف هاى خلق و جلوه هاى دنيا باتلاق هايي هستند كه سرمايه ها را در خود فرو مى كشند و مى بلعند و هرگز سودى بر آن نمى افزايند.
3- بايد سرمايه ها را به جريان انداخت وگرنه احتكار است و بايد در راه حق و در راه درست به كار انداخت وگرنه اسراف است و زيان.
و اين همان درس كوتاه و پر مغز قرآن است كه مى گويد:
انا لله و انا اليه راجعون.(2)
ما براى خدا هستيم. از آن او هستيم. از آن او. نه براى هوس ها و حرف ها و جلوه ها... ما براى او هستيم و اين است كه به سوى او باز مى گرديم و داده ها را در راه او مى ريزيم.
ما براى او هستيم و او جهت حركت ما و هدف ما و بازگشت ماست.
هركس كه داراست؛ داراى نعمتى، ثروتى، قدرتى، همتى، فكرى و انديشه اي، داراى قلمى، قدمى، درمى... هر كس كه داراست مسئول است كه آنچه كه داشته كجا خرج كرده و براى چه مصرف كرده و به سوى كه بازگردانيده.
سرمايه ها بايد سود بياورند.
آنچه از اوست بايد براى او باشد.
مسئوليت بر اساس اين پايه ها استوار است.
/س
1- خداوند حكيم نعمت ها را بى جهت نمى دهد و بى جهت نمى گيرد و اين داده ها را ملاك برترى نمى شمارد. پس ناچار داده هاى او بازدهى مى خواهند و در اين بازدهى و در اين بازگرداندن و در اين كوشش هاست كه برترى ها تحقق مى يابند.
و مسئوليت از همين جا ريشه مى گيرد. هركس كه دارد مسئول است و هركس كه بيشتر دارد مسئوليتى بزرگ تر خواهد داشت.(1)
با همين توضيح، مفهوم مسئوليت و مقدار مسئوليت روشن مى شود. و همين كه مفهوم مسئوليت روشن شد دليل آن و مقام بازخواست كننده از مسئوليت ها هم مشخص مى گردد.
2- در وجود ما نعمت ها و سرمايه هايى هست كه بايد بارور شوند و بهره بياورند و راه بلند ما را سرشاركنند. در فاصله ي تولد و مرگ، ما اين سرمايه ها را از دست مى دهيم. مگر آن كه اين ها را به ثبت برسانيم و در جاى خويش مصرف كنيم. اين سرمايه ها اگر در راه هواها و حرف ها و جلوه ها مصرف شوند سودي نمى آورند؛ زيرا هواهاي دل و حرف هاى خلق و جلوه هاى دنيا باتلاق هايي هستند كه سرمايه ها را در خود فرو مى كشند و مى بلعند و هرگز سودى بر آن نمى افزايند.
3- بايد سرمايه ها را به جريان انداخت وگرنه احتكار است و بايد در راه حق و در راه درست به كار انداخت وگرنه اسراف است و زيان.
و اين همان درس كوتاه و پر مغز قرآن است كه مى گويد:
انا لله و انا اليه راجعون.(2)
ما براى خدا هستيم. از آن او هستيم. از آن او. نه براى هوس ها و حرف ها و جلوه ها... ما براى او هستيم و اين است كه به سوى او باز مى گرديم و داده ها را در راه او مى ريزيم.
ما براى او هستيم و او جهت حركت ما و هدف ما و بازگشت ماست.
هركس كه داراست؛ داراى نعمتى، ثروتى، قدرتى، همتى، فكرى و انديشه اي، داراى قلمى، قدمى، درمى... هر كس كه داراست مسئول است كه آنچه كه داشته كجا خرج كرده و براى چه مصرف كرده و به سوى كه بازگردانيده.
خلاصه
سرمايه ها بايد سود بياورند.
آنچه از اوست بايد براى او باشد.
مسئوليت بر اساس اين پايه ها استوار است.
پي نوشت :
1- زير بناى مسئوليت همين دارايى است؛ هر چند بعضى آگاهى را زير بنا گرفته اند و مقدار مسئوليت را با آن سنجيده اند. اين دارايى بسيار وسيع تر از آگاهى است. كسى كه مى توانسته آگاه باشد و آگاه نشده مسئول است كه: هلا تعلمت. از او مى پرسد كه چرا آگاه نشده اى؟ اما از او نمى پرسند كه چرا توان نداشته اى و دارا نبوده اى؟ مى پرسند كه چرا استعدادها را به جريان نينداخته اى؟ اما نمى پرسند كه چرا استعداد نداشته اى؟ لتسئلن يومئذ عن النعيم.(تکاثر ، 8) داده ها و نعمت ها مسئوليت دارد.
2- بقره، 156
/س