نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
انسان بينوا معمولاً تصوّر ميکند تغيير در حکومت يعني تغيير رئيس و کارفرما؛ حقيقي که در اين حکايت کوتاه به تصوير کشيده شده است.
پيرمردي ترسو الاغش را در مرغزاري ميچراند که ناگهان صداي فريادهاي دشمن را شنيد.
پيرمرد به الاغش گفت: فرار کن تا ما را نگيرند.»
امّا الاغ که عجلهاي نداشت، به او گفت: «بگو ببينم، اگر من بهدست دشمن بيفتم، به نظر تو باري سنگينتر از آنچه تو بر پشتم ميگذاري بر پشتم خواهد گذاشت؟»
مرد گفت: «فکر نميکنم.»
الاغ گفت: «در اين صورت وقتي بايد بار هميشگي را به دوش بکشم، براي من چه فرقي ميکند که کي صاحبم باشد؟»
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.
پيرمردي ترسو الاغش را در مرغزاري ميچراند که ناگهان صداي فريادهاي دشمن را شنيد.
پيرمرد به الاغش گفت: فرار کن تا ما را نگيرند.»
امّا الاغ که عجلهاي نداشت، به او گفت: «بگو ببينم، اگر من بهدست دشمن بيفتم، به نظر تو باري سنگينتر از آنچه تو بر پشتم ميگذاري بر پشتم خواهد گذاشت؟»
مرد گفت: «فکر نميکنم.»
الاغ گفت: «در اين صورت وقتي بايد بار هميشگي را به دوش بکشم، براي من چه فرقي ميکند که کي صاحبم باشد؟»
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.