ساختن از پايين به بالا
جيمز هيث در سرمقاله مهمان چاپشده در سال 1999 در شماره ويژه گزارش تحقيقات شيمي كه به علوم نانو اختصاص داشت ميگويد : "در سالهاي اخير كمتر لغتي در علوم فيزيك و شيمي به اندازه " علوم نانو" و " نانوتكنولوژي" استعمال – درست يا نادرست- داشته است."هيث -استاد شيمي دانشگاه كاليفرنيا -مينويسد : " چرا اين همه علاقهمندي و اغراقگويي؟!" توضيح علاقهمندي نسبتا" ساده است: در 15 سال گذشته ما شاهد انفجار ابزارهاي سنجش نسبتا" ارزان قيمت ، مثل ميكروسكوپي پروباسكنكننده براي بازبيني و دستكاري مواد در مقياس طولي نانومتر بودهايم. در همين مدت، رشتههاي فراواني كه نامربوط به اين رشته بودند (مثل مهندسي برق و زيستشناسي) ، نيز متوجه فهم و كنترل پديدههاي شيميايي و فيزيكي در اين مقياس طولي و نوعا" 1 تا 100 نانومتر شده بودند. دانشمندان آموختهاند كه چگونه اندازه و شكل مواد مختلفي را در سطح اتمي و مولكولي كنترل كنند و در جريان كار آنها خواص جالب توجه و ذاتا" مفيدي را كه بسياري از آنها غيرمنتظره بود، كشف كردند.
چادميركين ، يك استاد شيمي كه بنياد نانوتكنولوژي دانشگاه نورثوسترن را اداره ميكند، ميگويد: " اين رشته در حال شكوفهزدن و تبديل شدن به نيرويي برتر در علم در چندسال آينده است . تقريبا" يك قطار سريعالسير است، كه هيجان زيادي در موردش وجود دارد."با اين حال ميركين خاطرنشان ميكند : " در اين زمينه اغراقگوييهاي فراواني وجود دارد." بسياري از گزافهگوييها حاصل پيشبينيهاي خوشبينانه نانوتكنولوژيستهاي آيندهنگر از علوم نانوي ابتدايي كنوني است. مثلا" نظريهپرداز نانوتكنولوژي ، اريك دركسلر، مدير موسسه Foresight - در پالوآلتوي كاليفرنيا- و بعضي از همكارانش طرح ساخت اتم به اتم بازورهاي رباتيك مولكولي را كه قادر به ساخت اشياي متفاوتي ازجمله بازوهاي رباتيك ديگر هستند ارائه دادهاند. در يك نظريه جسورانه ديگر، ابزارهاي رباتيك برنامهريزي شده كوچكتر از 100 نانومترآزادانه در جريان خون انسان حركت كرده ، سلولهاي سرطاني را شناخته و آنها را پيش از تبديل شدن به تومور به صورت انتخابي نابود ميكنند. بسياري از دانشمندان مشتاق به علوم نانو، اين ايدهها را افسانههاي علمي تخيلي ميدانند. مثلا" فراسر استودارت استاد شيمي دانشگاه UCLA ميگويد :" اين رشته شروع بدي داشته است . چون تصاويري از اين دست در ذهن مردم نقش بسته است؛ مثلا" رباتهاي شناكننده در جريان خون كه اين يا آن موجود پليد را ميكشند." در نتيجه اين همه علاقه و گزافهگويي، تعريف نانوتكنولوژي تا حدّي نامشخّص ميباشد- تا مقداري به خاطر اين كه محقّقين زيادي ،حتّي آنها كه روي سيستمهاي ميكرومتري كار ميكنند، سعي ميكنند خودشان را زير چتر نانوتكنولوژي نگه دارند. بعضي نانوتكنولوژي را با مفهوم دركسلري آن براي ساخت ماشينهاي مولكولي قادر به دستكاري ماده با دقّت اتمي بكار ميبرند. از سويي ديگر گاهي نانوتكنولوژي به صورتي دربرگيرنده همه ، زيستشناسي مولكولي و شيمي – تصويري كه ميركين آن را " احمقانه" مينامد- در نظر گرفته ميشود. براي اينكه مطمئن شويد لازم است بدانيد شيميدانان عادت به كار در مقياس نانو متري داشتهاند ولي به قول ميركين:" ساخت يك تركيب آن از طريق شيمي سنتري مرسوم، يك نمونه نانوتكنولوژي نيست." ولي به اعتقاد او، استفاده از تكنيكهاي خود چيدماني براي ايجاد اندك اجزاي مولكولي كه به صورت يك مولكول حلقوي بزرگ با ابعاد چندين نانومتري تلفيق شوند مورد برحقي از نانوتكنولوژي است. مورد دوم داراي اين تفاوت عمده است كه ساختارها با دستگاههايي كه از 15 سال گذشته به قبل موجود نبودهاند ، توليد، توصيف، دستكاري و حتّي ديده ميشوند.ميركين تأكيد ميكند : " نانوتكنولوژي يك رشته وابسته به ابزار است و اين ابزارها به مرور در حال بهتر شدن هستند."
براي اتّصال دادن سوئيچهاي مولكولي، تيم UCLA در حال كاوش در زمينه استفاده از نانوسيمهاي سيليكوني و نانولولههاي كربني كه در شبكهأي- به قول هيث "مثل يك صفحه ساعت"- قرار دارد،ميباشد. اين معماري مشتقشده از معماري كامپيوتر منحصر به فرد سيليكوني Teramac است كه توسط Hewlett –packard چندسال قبل ساخته شد . در هر بند اين شبكه، نانوسيمها با تك لايهاي از سوئيچهاي مولكولي متصل شدهاند. سال قبل، هيث استودارت و همكارانشان نشان دادند، كه سوئيچهاي مولكولي از نوع تسبيح را ميتوان به صف كرد تا يك گيت منطقي ايجاد كرد، هرچند وضعيت اين سوئيچها تنها يكبار قابل تغيير بود در آگوست گروه گام بعدي را برداشت و گزارش داد كه سوئيچهاي مولكولي زنجيرهاي را ميتوان بارها پيكربندي مجدد – يعني بين حالت روشن و خاموش سوئيچ"- نمود اگرچه تفاوت حالات "روشن" و "خاموش" ( از نظر مقاومت الكتريكي ) بسيار كمتر از حدي است كه براي مدارات منطقي مفيد باشد، ولي اين سوئيچها، به گفته هيث، براي حافظه مناسب هستند . هيث خاطرنشان ميكند كه اهميت اين كار در اين بود كه براي اولين بار او فهميد كه سوئيچهاي مولكولي ميتوانند تحت شرايط عادي، بارها و بارها عمل كنند.تك لايه اي از "زنجيرهها" كه بين دو صفحه الكترود محدود شده، به عنوان سوئيچ مولكولي عمل ميكند محققين UCLA هماكنون سوئيچهاي مولكولي قابل تغيير ديگري دارند كه نسبت به مورد ماه آگوست پيشرفتهاي زيادي كرده است . آنها انتظار دارند به زودي، اين سوئيچها را در مدارات منطقي و حافظه بكار ببرند. هيث ميگويد :" پس از آن ما بايد آن سوئيچها را وارد گفتگو با هم كنيم، تا شما صاحب يك كامپيوتر شويد. نمونه اوليه چنين كامپيوتري تنها سه يا چهار سال ديگر وقت ميخواهد.
يك چيپ آزمايشي (چپ) كه توسط ريد طراحي شده و براي مطالعه مشخّصات جريان /ولتاژ مولكولهايي كه تور آماده كرده است بكار گرفته شده است . دو تصوير سمت راست نماهاي بزرگتر شده مركز دو الگوي مربعي مختلف روي چيپ است. در تصاوير بزرگشده ، سيمهاي در طول لبهها تا دنياي ماكروسكوپي امتداد يافتهاند. دراينجا دريچه هاي تست قادر به قلاب شدن و گير كردن هستند. بعضي از خطوط ليتوگرافي كه در مناظر بزرگشده، ديده ميشوند، در تماس با صفحات طلايي كه 3/0 تا 1]ميكرو[ متر فاصله دارند، قرار ميگيرند. وقتي چيپ بطور آني در محلولي از تركيب آزمايشي قرار ميگيرد، مولكولها خودشان را در عرض اين صفحات سوار ميكنند . خواص الكتريكي اين مولكولها را ميتوان مطالعه كرد. به گفته تور، ترتيب نانوذرات و مولكولهاي اتّصالدهنده در اين مسيرها، تصادفي است و مسيرها احتمالا" در ابتدا قادر به انجام هيچ عمل منطقي نخواهند بود ولي با اعمال پالسهاي ولتاژي به تركيبات مختلف دريچههاي ورودي و خروجي، امكان آن وجود دارد كه مولكولها را گروهي " روشن" يا " خاموش" كرد. اين كه كدام سوئيچ روشن (رسانا) و كدام يك خاموش (عايق) است، مشخّص نيست، ولي اهميتي هم ندارد. در يك روال حدس و خطايي ، الگوريتمهاي كامپيوتري خاصي بطور پشت سرهم كار تست و تعمير را (با استفاده از پالسهاي ولتاژي با مقادير متفاوت) انجام ميدهند تا اين كه آن مسير عمليات مطلوب را مثلا" به عنوان يك گيت يا افزاينده منطقي انجام دهد. يك كامپيوتر مولكولي واقعي حداقل شامل صدهزار تا يك ميليون نانوسلول خواهد بود ، كه با ليتوگرافي معمولي به هم مرتبط شدهاند. پس از اين كه اولين نانو سلولها تعليم داده شدند، آنها به صورت تستكننده و تعليمدهنده نانوسلولهاي اطرافشان عمل خواهند كرد . بنا به گفته تور، اين نحوه " خود راهاندازي" امكان برنامهريزي و تعليمدهي سريع و اتوماتيك نانوسلولها را فراهم ميآورد. او همكارانش قبلا" با مدلسازي (شبيهسازي) نشان داده بودند كه به يك نانوسلول ميتوان انجام يك عمل خاص را تعليم داد. ولي تور ميگويد:"ما هنوز يك نانو سلول كامل را نساخته وبه آن برنامه نداده ايم. هرچند چنين برنامهريزياي در عرض ششماه صورت خواهد گرفت." گذشته از اين مسئله، او و اعضاي تيماش هنوز بايد بر معضلات دشوار بسيار ديگري فائق آيند تا يك نمونه موفق از كامپيوتر مولكوليشان را عرضه كنند. مشابه دانشمندان UCLA ، تور نيز فكر نميكند كه كامپيوتر مولكولي در كوتاهمدت جايگزين كامپيوترهاي سيليكوني فعلي شود. با اين حال، الكترونيك مولكولي اولين مورد مصرف خود را در سيستمهاي مخطوط كه مولكولها در هماهنگي با سيليسيم عمل ميكنند" خواهد يافت.
اتّصالات يكسوساز موجب اطمينان از اين ميشود، كه وضعيت هر اتّصال را مستقل از بقيه بتوان خواند. متأسفانه كسي نميداند چگونه نانولولهها را بنا به نياز به شكل فلزي يا نيمههادي بسازد.اين محققين نوعا" كار خود را با بكارگيري مخلوطي از انواع متفاوت نانولولهها يا انجام مشاهدات شانسي صورت ميدهند. يك راه براي فائق آمدن براين مشكل استفاده از نانوسيمهاي نيمههادي آغشته در كنار نانولولههاست. گروه ليبر چند سال گذشته را صرف توسعه يك روش كاتاليتيكي ليزري براي ايجاد نانوسيمهاي با اندازههاي گوناگون، منجمله نيمههاديهاي سيليسيم، ارسنيدگاليم، فسفيد اينديم و غيره كردهاند . اين روش به قول ليبر، امكان ، " كنترل سنتزي بالايي" را روي قطر ، طول و خواص الكتريكي اين نانوسيمها فراهم ميآورد. اخيرا" به عنوان مثال گروه او نشان داده اند، كه نانوسيمهاي سيليكوني را ميتوان با ديگر عناصر آغشته كرد تا مواد نيمههادي نوع N (آغشته به الكترون) يا نوع P (آغشته به حفره) را بدست دهد.,104,5213,(2000)] J.Phys.Chem.B [ليبر خاطرنشان ميكند : " يك نانوسيم سيليكوني نوع N، هميشه با يك نانولوله اتّصالي يكسوساز را شكل ميدهد؛ چه نانولوله فلزي و چه نيمههادي باشد." بعلاوه با تقاطع نانوسيمهاي آغشته با نانولولهها، اتّصالات دستگاهي با انواع مختلفي از خواص الكترونيكي را ميتوان داشت. و لذا اگر شما به ساخت ابزارهاي مخلوط علاقهمند باشيد، وارد كردن اجزاي سيليكوني] آغشته[ به دستگاهتان معنيدار خواهد بود. نماي سه بعدي ايده ليبر براي يك آرايه متقاطع معلّق با چهار اتّصال نانولوله (عناصر دستگاهي) ، كه دو تا آنها در وضعيت " روشن" (در حال تماس) و دوتاي ديگر در وضعيت " خاموش" (جدا ازهم) قرار دارند. نانولولههاي پاييني روي يك لايه نازك ديالكتريك ( مثلا" Sio2) هستند، كه در بالاي يك لايه رسانا ( مثلا" سيليسيم با آغشتگي بالا) قرار گرفتهاست. نانولولههاي بالايي به كمك چند تكيهگاه (بلوكهاي خاكستري) آويزان شدهاند. هر نانولوله به يك الكترود فلزي (بلوكهاي زرد) متّصل است.چگونه اين آرايههاي متقاطع ساخته ميشوند؟ يك استراتژي نويدبخش ، به گفته ليبر ، الگودهي شيميايي سطح به صورت خطوط موازي با فاصله چندنانومتر و سپس استفاده از يك جريان مايع روي سطوح الگودهي شده براي رديف كردن نانوسيمها در آن الگوهاست. وي ميگويد : " ايجاد آرايه معلّق نيازمند حقّه بيشتري است،" ولي ممكن است با رشد كنترل شده نانولولهها ازنانو ذرّات كاتاليستي، ]فرايند ساخت نانولوله[ اين كار را بتوان انجام داد. ليبر ميگويد گروهش ديوانهوار كار ميكند تا آرايههاي متقاطعي را بسازد كه شامل 16000 اتّصال و " دانسيتهاي فراتر از آنچه در چند سال آينده فناوري سيليسيم ميتواند انجام دهد" باشد. به گفته او، چنين چيپي به معناي طي كردن بخش مهمي از راه است – البتّه يك قسمت خيلي كوچك از راه دراز تجاري شدن فناوري نانوالكترونيك.
وود ميگويد : " وقتي من اين مقاله را خواندم و به ساختن فكر كردم؛ نظرات شگفتانگيزي در مورد سيخها يا تختههاي پروازكننده در فضا داشتم." ولي او فكر كرد كه: " اعمال اين تكنيك محاسباتي در 1012 مولكول مجزا از يكديگر،واقعاْ مشكل است. ولي در عوض، يك كامپيوتر الكترونيكي قوي ميتواند در كمتراز يك ميكرو ثانيه مشكلات اين مقياس را در هم بكوبد." سيمن تأييد ميكند :" ما در اينجا در مورد گيگاهرتز صحبت نميكنيم منظور ما 100 نانوهرتز است." در هر صورت، سيمن ميگويد ، كه هدف اوليهاش چند محاسبه در هر ثانيه نيست، بلكه چيدماني الگوريتمي DNA براي ساخت نانوساختارهاي جديد و ذاتا" مفيد است. نانوساختارها ، درهر حال چه براي انجام محاسباتي با سرعت نور، شناسايي مولكولها در طبيعت، حذف عوامل بيماريزا از بدن، يا بهبود خواص مواد طراحي شوند، كليد راهگشايي براي نانوتكنولوژي خواهند بود. و كليد ساخت نانوساختارها، شيمي است . به معناي ديگر سيمن نانوتكنولوژي را به عنوان يك زمزمه بسيار هوسبازانه براي شيمي در قرن آتي ميداند. اين ممكن است، ولي قطعا" به همكاري فيزيكدانان ، زيستشناسان ، دانشمندان علوم مواد، مهندسين شيمي و برق و ديگر متخصصيني كه با هم كار خواهند كرد ، نياز خواهد بود. هيث از UCLA ميگويد : " اكنون زمان هيجانانگيزي براي به انجام رساندن علوم نانوست. اين رشته با سرعت بسيار زيادي به جلو در حال حركت است." او از تصميم دولت آمريكا براي شتاب بخشيدن به تحقيقات علوم نانو به عنوان بخشي از پيشگامي ملّي نانوتكنولوژي به هيجان آمده، ميگويد :" تنها شكايت من اين است كه آنها چرا نام اين طرح را پيشگامي ملّي علوم و فناوري نانو نگداشتهاند. علّت چنين نامگذارياي ساده است : فناوريهاي نانويي كه از علوم نانو برميخيزد، به نظر ميرسد نانوتكنولوژي اكثر صنايع كليدي ما را دگرگون سازد ولي در ابتداي كار به علوم نانو نياز است. " چهار رشته رنگي DNA براي ايجاد سه مارپيچ دوگانه به هم مرتبط مسطح موسوم به كاشي، در هم بافته شدهاند. قسمتهاي راهراه، به طور تقريبي معرف " زوجهاي بازي" است . سه فلش نشانگر سه سر هستند . خط قطور قرمز، رشته گزارشگر است. سيمن از اين كاشيها براي ساختن و محاسبه استفاده ميكند.
منبع: nano.ir
/خ
چادميركين ، يك استاد شيمي كه بنياد نانوتكنولوژي دانشگاه نورثوسترن را اداره ميكند، ميگويد: " اين رشته در حال شكوفهزدن و تبديل شدن به نيرويي برتر در علم در چندسال آينده است . تقريبا" يك قطار سريعالسير است، كه هيجان زيادي در موردش وجود دارد."با اين حال ميركين خاطرنشان ميكند : " در اين زمينه اغراقگوييهاي فراواني وجود دارد." بسياري از گزافهگوييها حاصل پيشبينيهاي خوشبينانه نانوتكنولوژيستهاي آيندهنگر از علوم نانوي ابتدايي كنوني است. مثلا" نظريهپرداز نانوتكنولوژي ، اريك دركسلر، مدير موسسه Foresight - در پالوآلتوي كاليفرنيا- و بعضي از همكارانش طرح ساخت اتم به اتم بازورهاي رباتيك مولكولي را كه قادر به ساخت اشياي متفاوتي ازجمله بازوهاي رباتيك ديگر هستند ارائه دادهاند. در يك نظريه جسورانه ديگر، ابزارهاي رباتيك برنامهريزي شده كوچكتر از 100 نانومترآزادانه در جريان خون انسان حركت كرده ، سلولهاي سرطاني را شناخته و آنها را پيش از تبديل شدن به تومور به صورت انتخابي نابود ميكنند. بسياري از دانشمندان مشتاق به علوم نانو، اين ايدهها را افسانههاي علمي تخيلي ميدانند. مثلا" فراسر استودارت استاد شيمي دانشگاه UCLA ميگويد :" اين رشته شروع بدي داشته است . چون تصاويري از اين دست در ذهن مردم نقش بسته است؛ مثلا" رباتهاي شناكننده در جريان خون كه اين يا آن موجود پليد را ميكشند." در نتيجه اين همه علاقه و گزافهگويي، تعريف نانوتكنولوژي تا حدّي نامشخّص ميباشد- تا مقداري به خاطر اين كه محقّقين زيادي ،حتّي آنها كه روي سيستمهاي ميكرومتري كار ميكنند، سعي ميكنند خودشان را زير چتر نانوتكنولوژي نگه دارند. بعضي نانوتكنولوژي را با مفهوم دركسلري آن براي ساخت ماشينهاي مولكولي قادر به دستكاري ماده با دقّت اتمي بكار ميبرند. از سويي ديگر گاهي نانوتكنولوژي به صورتي دربرگيرنده همه ، زيستشناسي مولكولي و شيمي – تصويري كه ميركين آن را " احمقانه" مينامد- در نظر گرفته ميشود. براي اينكه مطمئن شويد لازم است بدانيد شيميدانان عادت به كار در مقياس نانو متري داشتهاند ولي به قول ميركين:" ساخت يك تركيب آن از طريق شيمي سنتري مرسوم، يك نمونه نانوتكنولوژي نيست." ولي به اعتقاد او، استفاده از تكنيكهاي خود چيدماني براي ايجاد اندك اجزاي مولكولي كه به صورت يك مولكول حلقوي بزرگ با ابعاد چندين نانومتري تلفيق شوند مورد برحقي از نانوتكنولوژي است. مورد دوم داراي اين تفاوت عمده است كه ساختارها با دستگاههايي كه از 15 سال گذشته به قبل موجود نبودهاند ، توليد، توصيف، دستكاري و حتّي ديده ميشوند.ميركين تأكيد ميكند : " نانوتكنولوژي يك رشته وابسته به ابزار است و اين ابزارها به مرور در حال بهتر شدن هستند."
استودارت(چپ) و هيث: زنجيره ها، تسبيحها، و شبه تسبيحها
سوئيچ كردن با مولكولها :
براي اتّصال دادن سوئيچهاي مولكولي، تيم UCLA در حال كاوش در زمينه استفاده از نانوسيمهاي سيليكوني و نانولولههاي كربني كه در شبكهأي- به قول هيث "مثل يك صفحه ساعت"- قرار دارد،ميباشد. اين معماري مشتقشده از معماري كامپيوتر منحصر به فرد سيليكوني Teramac است كه توسط Hewlett –packard چندسال قبل ساخته شد . در هر بند اين شبكه، نانوسيمها با تك لايهاي از سوئيچهاي مولكولي متصل شدهاند. سال قبل، هيث استودارت و همكارانشان نشان دادند، كه سوئيچهاي مولكولي از نوع تسبيح را ميتوان به صف كرد تا يك گيت منطقي ايجاد كرد، هرچند وضعيت اين سوئيچها تنها يكبار قابل تغيير بود در آگوست گروه گام بعدي را برداشت و گزارش داد كه سوئيچهاي مولكولي زنجيرهاي را ميتوان بارها پيكربندي مجدد – يعني بين حالت روشن و خاموش سوئيچ"- نمود اگرچه تفاوت حالات "روشن" و "خاموش" ( از نظر مقاومت الكتريكي ) بسيار كمتر از حدي است كه براي مدارات منطقي مفيد باشد، ولي اين سوئيچها، به گفته هيث، براي حافظه مناسب هستند . هيث خاطرنشان ميكند كه اهميت اين كار در اين بود كه براي اولين بار او فهميد كه سوئيچهاي مولكولي ميتوانند تحت شرايط عادي، بارها و بارها عمل كنند.تك لايه اي از "زنجيرهها" كه بين دو صفحه الكترود محدود شده، به عنوان سوئيچ مولكولي عمل ميكند محققين UCLA هماكنون سوئيچهاي مولكولي قابل تغيير ديگري دارند كه نسبت به مورد ماه آگوست پيشرفتهاي زيادي كرده است . آنها انتظار دارند به زودي، اين سوئيچها را در مدارات منطقي و حافظه بكار ببرند. هيث ميگويد :" پس از آن ما بايد آن سوئيچها را وارد گفتگو با هم كنيم، تا شما صاحب يك كامپيوتر شويد. نمونه اوليه چنين كامپيوتري تنها سه يا چهار سال ديگر وقت ميخواهد.
به سمت يك استراتژي نانوسلولي :
تور: آموزش دهي نانوسلولها براي محاسبه
يك چيپ آزمايشي (چپ) كه توسط ريد طراحي شده و براي مطالعه مشخّصات جريان /ولتاژ مولكولهايي كه تور آماده كرده است بكار گرفته شده است . دو تصوير سمت راست نماهاي بزرگتر شده مركز دو الگوي مربعي مختلف روي چيپ است. در تصاوير بزرگشده ، سيمهاي در طول لبهها تا دنياي ماكروسكوپي امتداد يافتهاند. دراينجا دريچه هاي تست قادر به قلاب شدن و گير كردن هستند. بعضي از خطوط ليتوگرافي كه در مناظر بزرگشده، ديده ميشوند، در تماس با صفحات طلايي كه 3/0 تا 1]ميكرو[ متر فاصله دارند، قرار ميگيرند. وقتي چيپ بطور آني در محلولي از تركيب آزمايشي قرار ميگيرد، مولكولها خودشان را در عرض اين صفحات سوار ميكنند . خواص الكتريكي اين مولكولها را ميتوان مطالعه كرد. به گفته تور، ترتيب نانوذرات و مولكولهاي اتّصالدهنده در اين مسيرها، تصادفي است و مسيرها احتمالا" در ابتدا قادر به انجام هيچ عمل منطقي نخواهند بود ولي با اعمال پالسهاي ولتاژي به تركيبات مختلف دريچههاي ورودي و خروجي، امكان آن وجود دارد كه مولكولها را گروهي " روشن" يا " خاموش" كرد. اين كه كدام سوئيچ روشن (رسانا) و كدام يك خاموش (عايق) است، مشخّص نيست، ولي اهميتي هم ندارد. در يك روال حدس و خطايي ، الگوريتمهاي كامپيوتري خاصي بطور پشت سرهم كار تست و تعمير را (با استفاده از پالسهاي ولتاژي با مقادير متفاوت) انجام ميدهند تا اين كه آن مسير عمليات مطلوب را مثلا" به عنوان يك گيت يا افزاينده منطقي انجام دهد. يك كامپيوتر مولكولي واقعي حداقل شامل صدهزار تا يك ميليون نانوسلول خواهد بود ، كه با ليتوگرافي معمولي به هم مرتبط شدهاند. پس از اين كه اولين نانو سلولها تعليم داده شدند، آنها به صورت تستكننده و تعليمدهنده نانوسلولهاي اطرافشان عمل خواهند كرد . بنا به گفته تور، اين نحوه " خود راهاندازي" امكان برنامهريزي و تعليمدهي سريع و اتوماتيك نانوسلولها را فراهم ميآورد. او همكارانش قبلا" با مدلسازي (شبيهسازي) نشان داده بودند كه به يك نانوسلول ميتوان انجام يك عمل خاص را تعليم داد. ولي تور ميگويد:"ما هنوز يك نانو سلول كامل را نساخته وبه آن برنامه نداده ايم. هرچند چنين برنامهريزياي در عرض ششماه صورت خواهد گرفت." گذشته از اين مسئله، او و اعضاي تيماش هنوز بايد بر معضلات دشوار بسيار ديگري فائق آيند تا يك نمونه موفق از كامپيوتر مولكوليشان را عرضه كنند. مشابه دانشمندان UCLA ، تور نيز فكر نميكند كه كامپيوتر مولكولي در كوتاهمدت جايگزين كامپيوترهاي سيليكوني فعلي شود. با اين حال، الكترونيك مولكولي اولين مورد مصرف خود را در سيستمهاي مخطوط كه مولكولها در هماهنگي با سيليسيم عمل ميكنند" خواهد يافت.
سوئيچ كردن با نانولولهها :
ليبر: آرايههاي نانولوله \ نانوسيم
اتّصالات يكسوساز موجب اطمينان از اين ميشود، كه وضعيت هر اتّصال را مستقل از بقيه بتوان خواند. متأسفانه كسي نميداند چگونه نانولولهها را بنا به نياز به شكل فلزي يا نيمههادي بسازد.اين محققين نوعا" كار خود را با بكارگيري مخلوطي از انواع متفاوت نانولولهها يا انجام مشاهدات شانسي صورت ميدهند. يك راه براي فائق آمدن براين مشكل استفاده از نانوسيمهاي نيمههادي آغشته در كنار نانولولههاست. گروه ليبر چند سال گذشته را صرف توسعه يك روش كاتاليتيكي ليزري براي ايجاد نانوسيمهاي با اندازههاي گوناگون، منجمله نيمههاديهاي سيليسيم، ارسنيدگاليم، فسفيد اينديم و غيره كردهاند . اين روش به قول ليبر، امكان ، " كنترل سنتزي بالايي" را روي قطر ، طول و خواص الكتريكي اين نانوسيمها فراهم ميآورد. اخيرا" به عنوان مثال گروه او نشان داده اند، كه نانوسيمهاي سيليكوني را ميتوان با ديگر عناصر آغشته كرد تا مواد نيمههادي نوع N (آغشته به الكترون) يا نوع P (آغشته به حفره) را بدست دهد.,104,5213,(2000)] J.Phys.Chem.B [ليبر خاطرنشان ميكند : " يك نانوسيم سيليكوني نوع N، هميشه با يك نانولوله اتّصالي يكسوساز را شكل ميدهد؛ چه نانولوله فلزي و چه نيمههادي باشد." بعلاوه با تقاطع نانوسيمهاي آغشته با نانولولهها، اتّصالات دستگاهي با انواع مختلفي از خواص الكترونيكي را ميتوان داشت. و لذا اگر شما به ساخت ابزارهاي مخلوط علاقهمند باشيد، وارد كردن اجزاي سيليكوني] آغشته[ به دستگاهتان معنيدار خواهد بود. نماي سه بعدي ايده ليبر براي يك آرايه متقاطع معلّق با چهار اتّصال نانولوله (عناصر دستگاهي) ، كه دو تا آنها در وضعيت " روشن" (در حال تماس) و دوتاي ديگر در وضعيت " خاموش" (جدا ازهم) قرار دارند. نانولولههاي پاييني روي يك لايه نازك ديالكتريك ( مثلا" Sio2) هستند، كه در بالاي يك لايه رسانا ( مثلا" سيليسيم با آغشتگي بالا) قرار گرفتهاست. نانولولههاي بالايي به كمك چند تكيهگاه (بلوكهاي خاكستري) آويزان شدهاند. هر نانولوله به يك الكترود فلزي (بلوكهاي زرد) متّصل است.چگونه اين آرايههاي متقاطع ساخته ميشوند؟ يك استراتژي نويدبخش ، به گفته ليبر ، الگودهي شيميايي سطح به صورت خطوط موازي با فاصله چندنانومتر و سپس استفاده از يك جريان مايع روي سطوح الگودهي شده براي رديف كردن نانوسيمها در آن الگوهاست. وي ميگويد : " ايجاد آرايه معلّق نيازمند حقّه بيشتري است،" ولي ممكن است با رشد كنترل شده نانولولهها ازنانو ذرّات كاتاليستي، ]فرايند ساخت نانولوله[ اين كار را بتوان انجام داد. ليبر ميگويد گروهش ديوانهوار كار ميكند تا آرايههاي متقاطعي را بسازد كه شامل 16000 اتّصال و " دانسيتهاي فراتر از آنچه در چند سال آينده فناوري سيليسيم ميتواند انجام دهد" باشد. به گفته او، چنين چيپي به معناي طي كردن بخش مهمي از راه است – البتّه يك قسمت خيلي كوچك از راه دراز تجاري شدن فناوري نانوالكترونيك.
چيدمان و محاسبه متكي بر DNA :
سيمن: محاسبه نانوهرتز با DNA
وود ميگويد : " وقتي من اين مقاله را خواندم و به ساختن فكر كردم؛ نظرات شگفتانگيزي در مورد سيخها يا تختههاي پروازكننده در فضا داشتم." ولي او فكر كرد كه: " اعمال اين تكنيك محاسباتي در 1012 مولكول مجزا از يكديگر،واقعاْ مشكل است. ولي در عوض، يك كامپيوتر الكترونيكي قوي ميتواند در كمتراز يك ميكرو ثانيه مشكلات اين مقياس را در هم بكوبد." سيمن تأييد ميكند :" ما در اينجا در مورد گيگاهرتز صحبت نميكنيم منظور ما 100 نانوهرتز است." در هر صورت، سيمن ميگويد ، كه هدف اوليهاش چند محاسبه در هر ثانيه نيست، بلكه چيدماني الگوريتمي DNA براي ساخت نانوساختارهاي جديد و ذاتا" مفيد است. نانوساختارها ، درهر حال چه براي انجام محاسباتي با سرعت نور، شناسايي مولكولها در طبيعت، حذف عوامل بيماريزا از بدن، يا بهبود خواص مواد طراحي شوند، كليد راهگشايي براي نانوتكنولوژي خواهند بود. و كليد ساخت نانوساختارها، شيمي است . به معناي ديگر سيمن نانوتكنولوژي را به عنوان يك زمزمه بسيار هوسبازانه براي شيمي در قرن آتي ميداند. اين ممكن است، ولي قطعا" به همكاري فيزيكدانان ، زيستشناسان ، دانشمندان علوم مواد، مهندسين شيمي و برق و ديگر متخصصيني كه با هم كار خواهند كرد ، نياز خواهد بود. هيث از UCLA ميگويد : " اكنون زمان هيجانانگيزي براي به انجام رساندن علوم نانوست. اين رشته با سرعت بسيار زيادي به جلو در حال حركت است." او از تصميم دولت آمريكا براي شتاب بخشيدن به تحقيقات علوم نانو به عنوان بخشي از پيشگامي ملّي نانوتكنولوژي به هيجان آمده، ميگويد :" تنها شكايت من اين است كه آنها چرا نام اين طرح را پيشگامي ملّي علوم و فناوري نانو نگداشتهاند. علّت چنين نامگذارياي ساده است : فناوريهاي نانويي كه از علوم نانو برميخيزد، به نظر ميرسد نانوتكنولوژي اكثر صنايع كليدي ما را دگرگون سازد ولي در ابتداي كار به علوم نانو نياز است. " چهار رشته رنگي DNA براي ايجاد سه مارپيچ دوگانه به هم مرتبط مسطح موسوم به كاشي، در هم بافته شدهاند. قسمتهاي راهراه، به طور تقريبي معرف " زوجهاي بازي" است . سه فلش نشانگر سه سر هستند . خط قطور قرمز، رشته گزارشگر است. سيمن از اين كاشيها براي ساختن و محاسبه استفاده ميكند.
منبع: nano.ir
/خ