قصه‌هاي‌جانوران

قصه‌هايي که در آن شخصيت‌هاي حيواني به صورت‌هاي مختلف نقشي دارند، حيطه‌ي گسترده‌اي را تشکيل مي‌دهند و به انواع و شاخه‌هاي مختلفي تعلق مي‌گيرند.‌ يکي از انواعي که در آن شخصيت‌هاي حيواني‌ جايگاهي
پنجشنبه، 9 شهريور 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
قصه‌هاي‌جانوران
قصه‌هاي‌جانوران

نويسنده: کمال پولادي

 

قصه‌هايي که در آن شخصيت‌هاي حيواني به صورت‌هاي مختلف نقشي دارند، حيطه‌ي گسترده‌اي را تشکيل مي‌دهند و به انواع و شاخه‌هاي مختلفي تعلق مي‌گيرند.‌ يکي از انواعي که در آن شخصيت‌هاي حيواني‌ جايگاهي اصلي دارند، افسانه‌هاي پندآموز ‌يا فابل‌ها‌ هستند. البته شخصيت‌هاي حيواني در قصه‌هاي پريان نيز گاهي نقشي دارند. حتي در اسطوره‌ها نيز گاهي شخصيت‌هاي حيواني حضور دارند. اما در ‌اين‌جا منظور از قصه‌ي حيوانات، اشاره به نوع ادبي و دسته‌ي خاصي است که با انواع ديگر، مثل افسانه‌هاي پندآموز و قصه‌هاي پريان، متفاوت است. اصطلاح قصه‌ي حيوانات را در ‌اين‌جا براي آن دسته از داستان‌ها به کار مي‌بريم که اولاً برخلاف افسانه‌هاي پندآموز و قصه‌هاي پريان و اسطوره‌ها که از فرهنگ عامه آمده‌اند، نويسنده‌ي مشخصي دارند و ثانياً برخلاف قصه‌هاي پندآموز،‌ اين شخصيت‌هاي حيواني، انسان‌هايي نيستند که صورتک حيواني بر چهره زده و آشکارا براي پند‌ها و نکات سياسي و اخلاقي طرح شده باشند. به هر حال با توضيح کوتاهي که درباره‌ي ‌اين داستان‌ها مي‌آوريم، شايد از ساير قصه‌هايي که شخصيت‌هاي حيواني در آن هستند، متمايز شوند.

دسته‌بندي قصه‌هاي حيوانات

قصه‌هاي حيوانات به مفهومي‌ که در ‌اين‌جا مورد نظر ماست به سه دسته تقسيم مي‌شوند:
1. قصه‌هايي که در آن شخصيت‌هاي حيواني به عنوان حيوان واقعي و با بهره‌گيري از اصول واقع‌گرايي تصوير شده‌اند؛
2. قصه‌هايي که در آن حيوانات به عنوان حيوان حقيقي اما داراي قدرت بيان ‌يا به صورت سخنگو به تصوير کشيده شده‌اند؛
3. قصه‌هايي که در آن شخصيت‌هاي حيواني به عنوان سمبل ‌يا نماد براي اشاره به انسان‌ها و دنياي آن‌ها به کار رفته‌اند.

حيوان به عنوان حيوان واقعي

در ‌اين داستان‌ها حيوانات با همان غرايز طبيعي و صفات نوعي خود و آن‌طور که در واقعيت هستند و ما آن‌ها را مشاهده مي‌کنيم، تصوير مي‌شوند. در اين داستان‌ها گويي نويسنده هم‎چون‌ يک ناظر، دنياي حيوانات را از بيرون مشاهده و حرکات و رفتار آن‌ها را با دقت و صحت ثبت مي‌کند و به رشته‌ي تحرير مي‌کشد.‌ اين حيوانات ممکن است ‌جانوران وحشي باشند‌ يا حيوانات خانگي‌ يا چهارپاياني که براي انسان کار مي‌کنند.‌ اين حيوانات تکلم نمي‌کنند و اگر آوايي‌ يا صفيري سر مي‌دهند، مفهومي‌ جز آن‌چه در دنياي حيوانات‌ جاري است ندارد. مثلاً ممکن است گربه از روي رضايت‌خاطر خُرخُر کند ‌يا شير از روي خشم بغُرد ‌يا سگ در پيشواز از صاحبش پارس کند.‌ اين‌ها همه چيزهايي است که در دنياي حيوانات به طور واقعي وجود دارد.
نويسنده‌ي ‌اين قصه‌ها قاعدتاً بايد با نحوه‌ي زيست و غرايز و رفتار حيواناتي که در داستان تصوير مي‌کند، آشنا باشد. براي مثال، اگر درباره‌ي شکار روباه چيزي مي‌نويسد، بايد حقيقتاً شيوه‌ها و شگرد‌هاي شکار ‌اين حيوان را بشناسد و بداند که طعمه‌ي ‌اين حيوان چه خزنده‌ يا پرنده‌اي است و چگونه آن‌ها را به دام مي‌اندازد. سپيد دندان، نوشته‌ي جک لندن، از جمله‌ي ‌اين داستان‌هاست.

حيوان هم‌چون حيوان، اما سخن‌گو

در ‌اين نوع داستان‌ها، حيوانات داراي سرشت و زيست حيواني و رفتار منطبق با جنس و نوع خود هستند، اما در عين حال مانند انسان‌ها از قدرت سخن گفتن و انديشيدن برخوردارند. در ‌اين قصه‌ها شخصيت‌هاي حيواني ممکن است متأثر و متعجب شوند ‌يا به ‌يکديگر هشدار دهند، ولي‌ اين حالت‌ها در چارچوب دنياي حيواني و زيست حيواني خودشان جريان پيدا مي‌کند. ممکن است شخصيت‌هاي حيواني درباره‌ي مسائل خودشان به تفصيل حرف بزنند ‌يا گفت‌وگو کنند، اما در پس ‌اين گفت‌وگو‌ها منظور‌هاي اخلاقي‌ يا سياسي و جز‌ اين‌ها نهفته نيست.‌ اين شخصيت‌هاي حيواني سمبل انسان‌ها و بيانگر مسائل دنياي انسان‌ها نيستند و تنها وجه اشتراک آن‌ها با انسان سخن گفتن است. نهايت‌ اين که ممکن است با زبان استعاره برخي از مسائل انساني را بيان کنند.

حيوان به عنوان نماد (سمبل)

در ‌اين داستان‌ها شخصيت‌هاي حيواني سمبل و نماد انسان هستند و رفتار و انگيزه و مسائل آن‌ها مسائل انساني است. آن‌ها هم‌چون انسان‌ها در نقش‌هاي عاقل ‌يا نادان، درستکار‌ يا نادرست، عادل ‌يا ستمگر، ترسو ‌يا دلاور ظاهر مي‌شوند و در پس کردار و گفتارشان منظور‌هاي اخلاقي، ديني، سياسي و جز ‌اين‌ها نهفته است. در‌ اين قصه‌ها نويسنده ممکن است به دليل علاقه‌ي بچه‌ها به داستان‌هاي مربوط به حيوانات‌ يا ملاحظات سياسي‌ يا حتي سهولت کار، به ‌جاي ‌اين که انسان‌ها را موضوع قصه قرار دهد، حيوان‌ها را به عنوان شخصيت و موضوع داستان انتخاب کند. ماهي سياه کوچولو از جمله‌ي ‌اين نوع داستان‌هاست.
‌اين دسته از قصه‌هاي حيوانات هم با افسانه‌هاي پندآموز و هم با قصه‌هاي پريان وجه اشتراک زيادي دارند. وجه اشتراک آن‌ها با افسانه‌هاي پندآموز (فابل‌ها) ‌اين است که شخصيت‌هاي حيواني سمبل آدميان هستند و مسائل آن‌ها مسائل دنياي انسان‌هاست و مانند انسان‌ها با‌ يکديگر سخن مي‌گويند. با‌ اين حال‌ يک تفاوت مهم آن‌ها را از افسانه‌هاي پندآموز جدا مي‌کند. در قصه‌هاي پندآموز، شخصيت‌هاي حيواني در واقع پند مجسم هستند. به سخن ديگر آن‌ها پند‌هاي اخلاقي، سياسي و ديني معين هستند که صورتک حيوان بر چهره زده‌اند. وجه اشتراک ‌اين دسته از قصه‌هاي حيوانات با قصه‌هاي پريان نيز زياد است. اما وجه تمايز آن‌ها با قصه‌هاي پريان که از فرهنگ عامه گرفته شده، ‌اين است که نويسنده‌ي معين و مشخص دارند، در حالي که قصه‌هاي پريان نويسنده‌ي معيني ندارد و محصول هنر مشترک قومي، ملي و حتي گاهي فراملي‌اند. دسته‌اي از قصه‌هاي پريان که نويسندگان معاصر از جمله‌ هانس کريستين آندرسن آفريده‌اند، با‌ اين نوع از داستان‌هاي حيوانات وجوه اشتراک زيادي دارند و گاه متمايز کردن آن‌ها از ‌يکديگر ممکن نيست.

چهره‎پردازي از حيوانات در قصه‌هاي واقع‌گراي حيوانات

چهره‎پردازي از حيوانات در ادبيات واقع‌گرا تحولاتي را طي کرده است که خود داستان درازي دارد و‌ اين‌جا تنها مي‌توان حَسَب حال به آن اشاره‌اي کرد.
در نخستين داستان‌هاي رئاليستي، چهره‌هاي مثبت در ميان حيوانات آن‌هايي هستند که براي بقاي خود در برابر دشمنان، قهرمانانه پيکار مي‌کنند. در رفتار ‌اين قهرمانان از دنياي حيوانات خصوصياتي را مي‌يابيم که نمونه‌ي آن‌ها نزد انسان‌ها فضيلتي شايسته‌ي ستايش به‌شمار مي‌آيد.‌ اين حيوانات قهرمان مظهر پايداري در مِهر، فراست، وفاداري، عشق مادري و شرافت هستند. البته‌ اين صفات در دنياي حيوانات نمي‌تواند صفات اخلاقي به شمار آيد، زيرا اخلاق تنها در ميان انسان‌ها که موجودات خودآگاه هستند و در‌جامعه زندگي مي‌کنند معني پيدا مي‌کند، اما نويسندگان با تصوير قهرماناني با ‌اين صفات مي‌خواهند صفات اخلاقي مثبت را براي خواننده‌ي کودک بستايند. در ‌يکي از ‌اين داستان‌ها به نام به بهاي زندگي روباهي تصوير شده است که براي دور کردن تازي‌ها از کُنام خود- جايي که جفت و توله‌هاي بي‌دفاعش در آن هستند- سگ‌هاي شکاري را مي‌فريبد و به دنبال خود مي‌کشاند و عاقبت توسط آن‌ها از پا درمي‌آيد. او با ‌اين فداکاري به مقصود خود که دور کردن تازي‌ها و شکارچيان از کُنام خود و نجات خانواده‌ي بي‌دفاعش مي‌باشد، دست مي‌يابد.
در اوايل قرن بيستم، ‌اين سنتِ در چهره‎پردازي از حيوانات قهرمان متحول شد. از ‌اين پس حيوان قهرمان حيواني نبود که براي بقاي خود و نجات توله‌هايش با دشمنان تا پاي‌ جان پيکار مي‌کرد، بلکه حيواني اهلي بود که انسان‌ها را از مهلکه‌ي هجوم‌ جانوري وحشي نجات مي‌داد. در چنين گرايشي از داستان‌نويسي طبيعتاً انسان نيز به عنوان چهره‌ي اصلي وارد داستان شد. در ‌اين داستان‌ها به ‌جاي خرسي که براي نجات توله‌هاي خود نبرد کند، سگي که براي دفاع از صاحب خود به خرس حمله مي‌کند، به عنوان قهرمان وارد داستان شدند. در‌ اين داستان‌ها حيواني که داراي توانمندي خاصي است، قهرمان قصه نيست، بلکه حيواني که براي دفاع از صاحب خود‌ جانش را به خطر مي‌اندازد، به‌مثابه‌ي قهرمان تصور مي‌شود.
در داستاني به نام پسرک، سگي به نام کولي براي دفاع از‌ جان ارباب کوچک خود به استقبال نيش مار زنگي مي‌رود. در داستان سپيد دندان، نوشته‌ي جک لندن، سگ قهرمان از صاحب خود در برابر انسان ديگري دفاع مي‌کند.
داستان زيباي مشکي از زمره قصه‌ي حيوانات از نوع دوم است. در ‌اين‌جا اسبي به نام مشکي، ضمن داشتن ساير جنبه‌هاي رئاليستي به زبان انسان تکلم مي‌کند.‌ اين حيوان نيز از ‌اين حيث قهرمان است که ‌جان صاحب خود را نجات مي‌دهد.
در دهه‌ي اخير نوعي جريان تازه در قصه‌هاي حيواني پيدا شد که در چهارچوب ادبيات رمانتيکي قرار مي‌گيرند. در ‌اين داستان‌ها حيوانات قربانياني هستند که مورد ستم انسان‌ها واقع مي‌شوند و به دست آن‌ها طعمه‌ي مرگ مي‌گردند. ‌اين داستان‌ها با ‌اين گرايش نوشته شده‌اند که به کودکان بگويند حيوانات نيز مثل انسان‌ها حقوقي دارند. در‌ اين داستان‌ها حيوان از پيچيدگي‌هاي طبيعي و غريزي خاص خود فاصله مي‌گيرد و به همين دليل منتقدان آن را نمي‌پسندند و به عنوان جرياني کم‌ارزش ارزيابي مي‌کنند. به گفته‌ي ‌اين منتقدان؛ وقتي حيوانات، نه به عنوان سمبل و استعاره، بلکه به صورت حيوان حقيقي تصوير مي‌شوند؛ بايد غرايز و حيات طبيعي آن‌ها با دقت و صحت علمي نشان داده شود تا کودک دچار اشتباه و شناخت نادرست نشود. در افسانه‌هاي پندآموز چنين شبهه‌اي براي کودک‌ ايجاد نمي‌شود، زيرا ساير عناصر داستان به او ‌اين امکان را مي‌دهد که حيوان را هم‌چون نماد در نظر بگيرد، نه حيوان حقيقي. اگر قرار است حيوان به عنوان قرباني خودخواهي انسان تصوير شود، بهتر است مثل سپيد دندان مشخصات غريزي و نوعي خود را داشته باشد.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.