معادل فارسی
|
تعریف
|
واژه لاتین
|
آنتالپی
|
محتوی گرمایی یک نمونه از ماده
|
enthalpy
|
آنتالپی تشکیل
|
برای یک ماده مرکب معین ، تغییر آنتالپی واکنشی که در آن ، یک مولماده مرکب از پایدارترین شکلهای عناصر آن تشکیل می شود، آنتالپی تشکیلمینامند.
|
enthalpy of formation
|
قانون هس یا قانون جمعبندی ثابت گرما
|
تغییر آنتالپی واکنش شیمیایی ، ثابت است، خواه واکنش در یک مرحله ، خواه در دو مرحله انجام گیرد.
|
Hess,s law
|
قانون نسبتهای معین
|
یک ماده مرکب خالص ، عناصر یکسان با نسبتهای جرمی یکسان دارد.
|
law of definite propotions
|
قانون پایستاری
|
جرم در جریان واکنش شیمیایی ، تغییر قابل توجهی نمیکند.
|
Law of conservation of mass
|
انرژی
|
ظرفیت انجام دادن کار
|
Energy
|
دما
|
درجه داغی یا سردی ، خاصیتی که جهت جریان یافتن خود به خود گرما را معین میکند.
|
temperature
|
ظرفیت گرمایی
|
مقدار گرمای لازمی است که دمای جرم معینی را یک درجه سانتیگراد بالا میبرد.
|
Heat capocity
|
گرما
|
شکلی از انرژی است که بهطور خودبخود از جسمی با دمای زیادتر به جسمی با دمای کمتر جریان مییابد.
|
Heat
|
گرماسنج
|
دستگاهی که برای اندازه گیری گرمای انتقال یافته در واکنشهای شیمیایی و تغییرات فیزیکی بکار میرود.
|
Calorimeter
|
گرماشیمی
|
مطالعه تغییرات انرژی که همراه با تغییرات شیمایی و فیزیکی است.
|
thermochemistry
|
گرمای ویژه
|
مقدار گرمای لازمی که دمای ۱gr ماده خالص را یک درجه سانتیگراد بالامیبرد.
|
specific heat
|
مقیاس دمای سلسیوس
|
یک مقیاس دمایی براساس تخصیص صفر درجه سانتیگراد به نقطه انجماد عادی آب و ْ۱۰۰ سانتیگراد به نقطه جوش عادی آب است.
|
Celsius temperature scale
|
مقیاس دمای فارنهایت
|
نوعی مقیاس دمایی است که در آن ، نقطه انجماد عادی آب ، ْ۳۲فارنهایت و نقطه جوش عادی آبْ۲۱۲فارنهایت است
|
Fahrenheit temperature scale
|
مقیاس دمای کلوین
|
یک مقیاس دمایی براساس تخصیص ۲۷۳k به نقطه انجماد عادی آب و ۳۷۳k به نقطه جوش عادی آب
|
Kelvin tempratire scale
|
اصل عدم قطعیت
|
تعیین همزمان موقعیت دقیق و حرکت یا تکانه (جرم در سرعتmv) دقیق یک الکترون ، ناممکن است.
|
uncertainty principle
|
تابش الکترومغناطیسی
|
انرژی تابشی که با سرعت خاصی (سرعت نور ، c) حرکت میکند و میتوان آن را بهصورت موجی یا کوانتومی توصیف کرد.
|
Electromagnetic radiation
|
عدد کوانتومی اصلی
|
عدد کوانتومی که پوسته انرژی الکترون مربوط را نشان میدهد. مقادیرn اعداد صحیح مثبت …و۳و۲و۱ است.
|
main quantum number
|
عدد کوانتومی فرعی
|
عدد کوانتومی که نوع پوسته فرعی و شکل اوربیتال الکترونهای مربوط را تعیین میکند.
|
Sub sidiary
|
عدد کوانتومی مغناطیسی
|
عدد کوانتومی که جهت گیری اوربیتال الکترونی را تعیین میکند.
|
magnetic quantum number
|
فوتون
|
یک کوانتوم انرژی تابشی
|
photon
|
کوانتوم
|
مقدار کوچک و معین انرژی تابشی. نظریه پلانک براین اساس است که انرژیتابش ، در این مقادیر جذب یا نشر می شود. انرژی یک کوانتوم ، E ، مستقیمابا فرکانس تابش ، v ، متناسب است و ثابت تناسب ، h ، ثابت پلانک است.
|
quantum
|
آنتالپی تصعید
|
تغییر آنتالپی مربوط به فرآیندی که در آن ، یک جامد مستقیما به گاز تبدیل میشود.
|
Enthalpy of sublimation
|
چرخه بورن هابر
|
روش تحلیلی برای تغییرات آنتالپی یک فرآیند. H∆ کل فرآیند را با جمعجبری مقادیرH∆ مجموعه مراحلی که به همان نوع تغییر میانجامد، برابرمیگیرند.
|
Born-Haber cycle
|
اتمسفر
|
واحد فشار که به صورت ۱۰۱۳۲۵Pa بیان میشود.
|
atmosphere
|
اصل آووگادرو
|
حجمهای مساوی از تمام گازها ، در دما و فشار یکسان ، دارای عده مولکولهای مساویاند.
|
Avogadro,s principle
|
پاسکال
|
واحد فشار در دستگاهSI و آن برابر با نیرویی است که یک نیوتن (یا ۱kg.m.s۲) بر سطح یک متر مربع وارد میکند.
|
Pascal
|
تور
|
واحد فشار که همارز با فشاری است که ستونی از جیوه را در ارتفاع ۱mm نگه میدارد. یک تور برابر ۷۶۰.۱ اتمسفر است.
|
torr
|
توزیع ماکسول- بولتسمان
|
نحوه توزیع انرژی جنبشی یا سرعت مولکولی بین مولکولهای یک گاز
|
Maxwell- Bultzman
|
ثابت گازهای ایدهآل
|
ضریب تناسب در معادله حالت یک گار ایدهآل و یکی از مقادیر ۰.۰۸۲۰۵۶L.atm/K.md است.
|
Ideal gas constant
|
جذر میانگین مجذور سرعت
|
جذر میانگین مجذور سرعتهای مولکولی
|
root-mean-square speed
|
حجم مولی استاندارد
|
حجم یک مول از گاز در دما و فشار استاندار که ۲۲.۴۱۴L است.
|
standard molecular volume
|
دمای بحرانی
|
دمایی است که بالاتر از آن ، هرچند هم که فشار زیاد شود، مایع شدن گاز ناهمگن است.
|
Critical temprature
|
ضریب تراکم پذیری
|
PV/RT که در آن ، P فشار گاز ، V حجم گاز ، R ثابت گازهای ایده آل وT دمای مطلق است. ضریب تراکم پذیری برای یک مول از گاز ایدهآل همواره برابرواحد است.
|
Conversion factor
|
فشار
|
نیرویی است که بر واحد سطح وارد میشود.
|
Pressure
|
فشار بحرانی
|
فشار لازم برای مایع شدن یک گاز در دمای بحرانی آن
|
Critical pressure
|
فشار جزیی
|
فشاری که یک جزء از یک مخلوط گازی اگر به تنهایی در حجم مورد نظر میبود، اعمال میکرد.
|
Partial pressure
|
قانون آمونتون
|
فشار یک گاز ، در حجم ثابت ، بهطور مستقیم با دما تغییر میکند.
|
Amonton,s Law
|
قانون بویل
|
حجم یک گاز در دمای ثابت به نسبت عکس فشار تغییر میکند.
|
Boyle ,s law
|
قانون ترکیب حجمی گیلوساک
|
حجم گازهای مصرف شده یا تولید شده در یک واکنش شیمیایی ، اگر در دما وفشار ثابت اندازه گیری شده باشند، با نسبتهای اعداد صحیح کوچک بیان میشود.
|
Gay-Lussac,s low of combining
|
قانون شارل
|
حجم یک گاز ، در فشار ثابت ، بهطور مستقیم با دمای مطلق تغییر میکند.
|
charles Law
|
قانون فشارهای جزیی دالتون
|
فشار کل مخلوطی از گازها برابر مجموع فشارهای جزیی هر یک از گازها است.
|
Dalton
,s Law of partial pressure
|
قانون نفوذ گراهام
|
سرعت نفوذ یک گاز با جذر چگالی یا جذر وزن مولکول آن گاز نسبت معکوس دارد.
|
Graham,s Law of effusion
|
کسر مولی
|
نسبت تعداد مولهای یک جزء در یک مخلوط به تعداد کل مولها در آن مخلوط
|
mole fraction
|
مسافت آزاد میانگین
|
فاصله میانگینی است که یک مولکول بین برخوردهای خودبا سایر مولکولهای گاز طی میکند.
|
mean free path
|
معادله واندروالس
|
معادله حالت گازها. نوعی از معادله حالت گاز ایدهآل که نیروهای جاذبهبین مولکولی و حجم اشغال شده توسط مولکولهای گاز را به حساب میآورد.
|
Vander wool,s equation
|
نظریه جنبشی گازها
|
مدلی است در سطح مولکولی که میتوان آن را برای توضیح قوانین گازها بکار برد و معادله گاز ایده آل را بدست آورد.
|
Kinetic theory of gases
|
آنتالپی تبخیر
|
انرژی لازم برای تبخیر مقدار معینی مایع (معمولا یک مول یا یک گرم) در دمای معین
|
Enthalpy of vaprization
|
آنتالپی تبلور
|
تغییر آنتالپی در تبدیل مقدار معینی مایع (معمولا یک مول یا یک گرم) به جامد در دمای معین
|
Enthalpy of crystllization
|
آنتالپی ذوب
|
انرژی لازم برای ذوب کردن مقدار معینی جامد (معمولا یک مول یا یک گرم) بر جامد در دمای معین
|
Enthalpy of fusion
|
آنتالپی میعان
|
تغییر آنتالپی در تبدیل مقدار معینی گاز (معمولا یک مول یا یک گرم) در دمای معین
|
Enthalpy of condenstion
|
تبخیر
|
فرآیند تبدیل مایع به گاز
|
Vaporization
|
تصعید
|
فرآیند تبدیل مستقیم جامد به گاز بدون عبور از حالت مایع
|
Sublimation
|
تعادل
|
شرایطی که در آن ، سرعت دو تمایل مخالف برابر میشوند.
|
equilibrium
|
فشار بخار
|
فشار بخار در حالت تعادل با مایع خالص یا جامد خالص در دمای معین
|
vapour pressure
|
معادله کلازیوس- کلاپیرون
|
معادله ای است که فشار بخار یک مایع در دو دمای مختلف را با یکدیگر و با آنتالپی تبخیر آن مایع مرتبط میسازد
|
Clausius- Clapeyron equation
|
نقطه انجماد
|
دمایی که در آن ، فازهای جامد و مایع با یکدیگر در حال تعادلند. اگر فشار کل ، ۱atm باشد، این مقدار را انجماد عادی مینامیم.
|
Solidify point
|
نقطه جوش
|
نقطه جوش یک مایع ، عبارت از دمایی است که در آن ، فشار بخار مایع بافشار بیرونی برابر میشود و نقطه جوش عادی یک مایع ، دمایی است که در آن ،فشار بخار مایع برابر ۱atm است.
|
boiling point
|
نقطه ذوب
|
مراجعه کنید به نقطه انجماد
|
melting point
|
نقطه سه گانه
|
دما و فشاری که در آن ، حالات جامد ، مایع و گاز یک ماده در عین حال با یکدیگر در حال تعادلاند.
|
triple point
|
آبپوشی
|
فرایندی است که آن ، مولکولهای آب به سوی ذرات ماده حل شده جذب میشوند و آنها را احاطه میکنند.
|
Hydration
|
آزیوتروپ
|
محلولی است که فشار بخار آن ، بالاتر یا پایینتر از فشار بخار هر یکاز اجرای خالص است. اگر فشار بخار بالاتر باشد، آن محلول ، آزیوتروپ بانقطه جوش مینیمم و اگر پایینتر باشد، آزیوتروپ با نقطه جوش ماکزیمم است.
|
Azeotrope
|
آنتالپی آبپوشی
|
تغییر آنتالپی مربوط به فرآیند آبپوشی یونهای گازی از مقدار معینی (معمولا یک مول) از یک ماده حل شده است.
|
Enthalpy of hydration
|
آنتالپی انحلال
|
تغییر آنتالپی مربوط به فرآیند انحلال مقدار معینی (معمولا یک مول) از یک حل شونده در یک حلال است. مقدار این آنتالپی به دما و غلظت نهاییمحلول بستگی دارد.
|
Enthalpy of solution
|
اسمز
|
فرآیند عبور مولکولهای حلال از غشای نیمتراوایی است که دو محلول رااز یکدیگر جدا میکند. جهت عبور این مولکولها به سوی محلول غلیظتر است.
|
Osmosis
|
اصل لوشاتلیه
|
هر سیستم در حالت تعادل نسبت به تغییر شرایط ، عکسالعمل نشان داده، در جهت مقابله با آن عمل میکند.
|
Le,chatelier,s priciple
|
تقطیر
|
جداسازی اجزای سازنده یک محلول با روش تبخیر و تراکم است.
|
Distillation
|
خواص غلظتی
|
خواصی از یک محلول است که به غلظت ذرات ، نه به ماهیت این ذرات ،بستگی دارند. این خواص ، عبارتند از کاهش بخار ، نزول نقطه انجماد ، صعودنقطه جوش و فشار اسمزی
|
Colligalive properties
|
ضریب وانت- هوف
|
عبارت از نسبت مقدار خاصیت غلظتی اندازه گیری شده یک محلول به مقدارمحاسبه شده آن خاصیت است، به فرض اینکه ماده حل شده غیر الکترولیت باشد.
|
Van,t Hoff factor
|
قانون رایول
|
فشار جزیی هر جزء از یک محلول ایده آل در بخار آن محلول برابر باحاصلضرب فشار بخار آن جزء به صورت خالص در کسر مولی آن جزء در محلول است.
|
Rault,s Law
|
قانون هنری
|
وقتی که یک گاز در یک مایع بدون واکنش شیمیایی حل میشود، مقدار گازحل شده در مقدار معینی از مایع با فشار جزیی آن گاز در بالای محلول نسبتمستقیم دارد.
|
Hanry,s Law
|
محلول ایده آل
|
محلولی است که از قانون رایول پیروی میکند. یک محلول دو جزیی متشکلازB,A وقتی ایده آل است که در آن ، نیروهای بین مولکولی مولکولهایB,A ومولکولهایA,A و مولکولهایB,B اساسا یکسانند.
|
Ideal solution
|