1353-1274 ش / 1394-1313 ق / 1895-1974 م

اندیشه سیاسی امین الحسینی

محققان کتاب‌های بسیاری در مورد حاج امین الحسینی نگاشته‌اند. وی در صحنه سیاسی، دینی و علمی فلسطین نقش بسیار مهمی داشته است؛ همچنان که گام‌های بلندی در جهت متحد کردن کشورهای اسلامی برداشته است. نکته
چهارشنبه، 12 مهر 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
اندیشه سیاسی امین الحسینی
 اندیشه سیاسی امین الحسینی

نویسندگان: محمد مالکی (1)
مریم هیثم محفوظ (2)

 
 

مقدمه

محققان کتاب‌های بسیاری در مورد حاج امین الحسینی نگاشته‌اند. وی در صحنه سیاسی، دینی و علمی فلسطین نقش بسیار مهمی داشته است؛ همچنان که گام‌های بلندی در جهت متحد کردن کشورهای اسلامی برداشته است. نکته قابل توجه اینکه کتاب‌های زیادی در محافل علمی صهیونیستی و انگلیسی و عربی و... در مورد وی نگاشته شده است. از جمله در محافل صهیونیستی کتاب موریس پیرلمان با عنوان داستان حاج امین الحسین مفتی قدس (3) که در سال 1947 آن را به نگارش درآورد و یا کتاب جوزف شیختمان با عنوان ظهور و افول حاج امین الحسینی. (4) این کتاب‌ها رویکردی منفی به او دارد اما نشانگر توجه محافل علمی در سرتاسر دنیا به اوست؛ اما زهیر ماردینی نویسنده مسلمان کتاب هزار روز با حاج امین الحسینی را در مورد شخصیت وی به نگارش درآورد. (5) ده‌ها مقاله و پژوهش در مجلات و روزنامه‌ها در مورد زندگی وی به نگارش درآمد. همچنین برخی پژوهش‌های علمی و پایان‌نامه‌ها نیز در مورد شیوه مبارزات او به نگارش درآمده است. از جمله یک پایان‌نامه در مقطع دکترا به قلم ایهود تاگر در دانشگاه لندن در سال 1973 است با عنوان مفتی فلسطین و سیاست عربی فلسطینی در سال‌های 1937-1930. (6) یک پایان‌نامه دیگر در مقطع دکترا نیز توسط فیلیپ مطر در دانشگاه کلمبیا در سال 1981 به نگارش درآمد با عنوان «مفتی قدس، زندگی سیاسی حاج امین الحسینی: بنیان‌گذار جنبش ملی‌گرای فلسطین». (7)
در این منابع به نقل از سران صهیونیسم آمده است: «باید امین الحسینی بمیرد تا فلسطینیانی برای مذاکره پیدا کنیم» و جایی دیگر آمده است:
«قرار بود دولت اسرائیل ظرف مدت 10 الی 15 سال از آغاز طرح، تأسیس شود اما امین الحسینی کاری کرد که تشکیل این دولت به ده‌ها سال زمان نیاز داشته باشد». (8)
او در دانشگاه الازهر در رشته علوم اسلامی تحصیل کرد اما در واقع تحصیل در علوم اسلامی را پیش از این و از دوره کودکی آغاز کرده بود. او از ضعف نظامی مسلمانان و عقب‌ماندگی تکنولوژیکی آنها رنج می‌برد. به همین دلیل از هر فرصتی برای آموزش نظامی مسلمانان بهره می‌گرفت. او علوم نظامی را در دانشگاه آستانه فراگرفت و مدتی نیز به طور عملی در جنگ عثمانی‌ها با اروپا مشارکت داشت. در واقع هنر او تلفیق علوم اسلامی و سیاسی و نظامی است. وی معتقد بود تنها پرداختن هم‌زمان به این سه عرصه می‌تواند صلح و ثبات را برای جهان اسلام به ارمغان آورد. در صحنه علمی او به یک انقلاب علمی در فلسطین روی آورد. وی این مسئله را برای مقابله با صهیونیسم ضروری می‌دید. در این زمینه الامینی کتابخانه بزرگی را در الاقصا راه‌اندازی کرد و تلاش بسیاری کرد تا دانشگاه اسلامی قدس را نیز تأسیس کند؛ اما انگلیسی‌ها از این اقدام احساس خطر کرده و با آن مخالفت کردند.
از نظر علوم نظامی، الامینی تنها راه مقابله با ارتش مدرن غرب را درگیری‌های شهری می‌دانست و بر آموزش شبه‌نظامیان تأکید می‌کرد. در کتاب خود نیز به پیروزی شبه‌نظامیان مسلمان در جنگ با استعمار انگلیس اشاره می‌کند. به اعتقاد او، این جنگ‌ها و آموزش‌ها هزینه کمتری نسبت به تجهیز یک ارتش مدرن دارد و اثر و نتیجه بیشتر و بهتری به بار می‌آورد. اگرچه او در مورد لزوم داشتن یک ارتش اسلامی شک نداشت و تلاش کرد با استفاده از اختلاف آلمان با اروپا این ارتش را پایه‌ریزی کند، اما تمرکز او بر «حرب العصابات» یا همان جنگ شهری بود. استفاده از نظریه او بعدها موجب آزادسازی لبنان در سال 2000 شد. در این خصوص او معتقد بود مسلمانان روی آرامش را نخواهند دید مگر اینکه قدرت خود را افزایش دهند و با این ایده که مبارزه با انگلیس موجب شد فلسطین به این مصیبت گرفتار آید و در صورت مماشات و همکاری با انگلیس این اتفاق نمی‌افتاد، مخالفت می‌کرد. تنها راه رسیدن به صلح به اعتقاد او آمادگی برای جنگ است؛ مسئله‌ای که بعدها اثبات شد و در دوره جنگ سرد به صورت نظریه غالب بازدارندگی درآمد.
در زمینه سیاسی نیز تأکید او بر فراملی‌گرایی و لزوم اتحاد و ائتلاف در برابر استعمار و صهیونیسم و طرح‌های آنان برای فلسطین بود. او در برابر نفوذ صهیونیست‌ها بر سیاست انگلیس بر لزوم موازنه این نفوذ با استفاده از اتحاد و ائتلاف با کشورهای اسلامی تأکید می‌کرد. اقدامات او مسئله فلسطین را به یک مسئله برای جهان اسلام بدل کرد. موضوعی که تاکنون برای صهیونیست‌ها مشکل امنیتی بزرگی به شمار می‌آید. در این راستا وی سازمان کنفرانس اسلامی را تأسیس کرد. اگرچه نداشتن یک بازوی نظامی قدرتمند و مشکلات دیگر موجب شد که این سازمان در سال‌های آغازین نتواند به اهداف اولیه خود دست یابد اما دست کم توانست افکار عمومی مسلمانان را نسبت به مسئله فلسطین حساس سازد.

شرح حال

1. زندگی

محمد امین الحسینی در سال 1895 در قدس به دنیا آمد پدر او طاهر الحسینی در آن زمان مفتی بود. پدر او اهمیت فراوانی برای علم قائل بود و اصرار داشت فرزندانش در مشهورترین مدارس و دانشگاه‌های آن زمان تحصیل کنند. محمد امین الحسینی درس‌های ابتدایی خود را در یکی از مدارس قدس گذراند. پدر او تعدادی از علما و ادبا را به عنوان معلم خصوصی برای تدریس او به کار گماشت. به گونه‌ای که او در ده سالگی تمام قرآن حفظ کرد و از همان ابتدا با علوم اسلامی آشنا شد. (9) وی سپس وارد دانشکده «الفریر» در قدس شد و در آنجا در رشته زبان فرانسه به تحصیل پرداخت. پس از دو سال تحصیل در این دانشکده به قاهره رفت و در دانشگاه الازهر مشغول آموختن علوم اسلامی شد. در آنجا وی با رهبران جنبش ملی‌گرا دیدار کرد و تحت تأثیر افکار آنها فعالیت سیاسی و مبارزاتی خود را از اوان جوانی آغاز کرد. او در مصر به دار الدعوة و الإرشاد ملحق شد که محمد رشید رضا آن را تأسیس کرده بود. (10) محمد رشید رضا از شاگردان محمد عبده و از فعالان انقلاب علمی در کشورهای اسلامی بود که مجله المنار را در آن زمان منتشر می‌کرد. همچنین با افکار و آموزه‌های ضد استعماری سید جمال‌الدین اسدآبادی و محمد عبده آشنایی پیدا کرد و مجذوب آنان شد. (11)
از آن زمان او با فکر انقلاب، ناسیونالیسم و اصلاحات آشنا شد و بعدها تلاش کرد آن را به جامعه فلسطین نیز منتقل سازد. با شروع جنگ جهانی اول، الامینی، دانشگاه الازهر را ترک کرد. وی مدت دو سال در این دانشگاه به تحصیل پرداخت. پس از آن در سال 1915 وی وارد دانشکده علوم نظامی آستانه در استانبول شد و با درجه افسر صف از آنجا فارغ التحصیل شد. سپس به ارتش عثمانی در شهر ازمیر ملحق شد تا آموخته‌های تئوریک و استراتژیک خود را به طور عملی تطبیق دهد. او در مراکز نظامی دیگر در دریای سیاه مشغول به کار شد و توانست در علوم استراتژیک تجربه خوبی را به دست آورد که بر نظریات او در زمینه جنگ و صلح تأثیر فراوان داشت. پس از پایان جنگ جهانی، حسینی به قدس بازگشت. در آنجا به عنوان حاج امین حسینی مشهور شد. در آن زمان به نوشتن تجربیات خود روی آورد. تجربیات او شامل آموزش‌های علوم اسلامی در الازهر و علوم استراتژیک بود و علاوه بر زبان عربی به زبان‌های ترکی و فرانسوی نیز تسلط داشت. او در مدرسه رشیدیه و روضة المعارف قدس مشغول تدریس شد. این مدرسه مهد جنبش ملی‌گرای فلسطینی به شمار می‌آید. مدرسه الجناح در نابلس که در سال 1918 تأسیس شد نیز از مدارس مهم این جنبش به شمار می‌آید و حاج امین از این دو مدرسه بسیار حمایت کرد. وی در همان زمان با نوشتن مقالاتی در روزنامه‌های ملی به انتقاد از سیاست‌های استعماری بریتانیا و صهیونیسم پرداخت. (12)
پس از اشغال فلسطین به وسیله انگلستان او جبنش ملی‌گرای فلسطین را برای مبارزه با استعمار انگلیس و صهیونیست‌ها پایه‌ریزی کرد. همچنین نخستین سازمان سیاسی فلسطین را با عنوان «کلوب عربی» (13) برای مبارزه با صهیونیسم و اتحاد با سوریه بنیان‌گذاری کرد. (14) به رغم کارشکنی‌ها و مخالفت انگلیس، حسینی در سال 1921 به سمت مفتی قدس برگزیده شد. وی از مشهورترین مفتیان فلسطین بود. او اصلاحات اقتصادی و آموزشی خود را از این زمان آغاز کرد و به سازماندهی دادگاه‌های شرعی همت گماشت. همچنین به تقویت مدارس اسلامی موجود برخاست. وی مجلس اعلای اسلامی فلسطین را در این دوره تأسیس کرد که شامل گروهی از علما می‌شد و ریاست آن را خود به عهده گرفت. (15)
وی در سال 1923 یک دانشگاه الهیات در میدان الاقصا تأسیس کرد که هدف از آن آموزش طلاب بود تا در مراکز مهمی چون مساجد به عنوان معلم و ائمه جماعات و قاضی دادگاه‌ها مشغول کار شوند. اقدامات آموزشی او با مخالفت صهیونیست‌ها و انگلیسی‌ها روبه‌رو شد. وی در همان سال کتابخانه مسجد الاقصا را تأسیس کرد که در زمان آغاز به کار خود سه هزار جلد کتاب داشت. حسینی همچنین به تقویت مدرسه الروضه و مدرسه روضه المعارف در قدس و مدرسه الجناح پرداخت. از سوی دیگر او از آموزش نظامی غافل نماند و در سال 1925 به تأسیس و آموزش گروه‌های شبه نظامی در ظاهر کشافه پرداخت. (16) در همین زمان ده‌ها مدرسه و دادگاه اسلامی جدید را در فلسطین تأسیس کرد. همچنین با توجه به آموزش‌های استراتژیک خود دسته‌های الجوالة و الکشافة اسلامی، و کلوب‌های ادبیاتی و ورزشی ایجاد کرد و به ترمیم مسجدالاقصا پرداخت. در سال 1929 درگیری شدیدی بین فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها در میدان بُراق درگرفت. در این درگیری نیروهای انگلیسی از صهیونیست‌ها حمایت کردند. این درگیری به انقلاب بُراق منجر شد و درگیری‌ها در روزهای بعد ادامه یافت. (17)
زمانی که امین الحسینی حمایت انگلیسی‌ها از صهیونیست‌ها را دید خواستار تشکیل کنفرانس اسلامی در قدس شد تا حمایت کشورهای اسلامی را از این انقلاب فراهم سازد. کنفرانس اسلامی در سال 1931 افتتاح شد و اندیشمندان و شخصیت‌های سیاسی بزرگی در آن گردهم آمدند و انواع مختلف استعمار را در هر ناحیه از کشورهای اسلامی محکوم کردند. نتیجه‌ی این کنفرانس، توافق‌های زیر بود: تدوین اساسنامه کنفرانس و تشکیل جلسات آن هر دو سال یک بار، تأسیس دانشگاه علوم اسلامی در قدس به نام دانشگاه الاقصی تأسیس یک دائرةالمعارف اسلامی، تأسیس یک شرکت کشاورزی برای نجات زمین‌ها و کمک به کشاورزان، و تأسیس یک شرکت تعاونی. (18) با ازدیاد مهاجرت یهودیان به داخل فلسطین و افزایش قاچاق اسلحه و مهمات و تشکیل گروه‌های تروریستی و تخریبی، حاج حسین کمیته‌هایی را از جوانان فلسطینی تشکیل داد تا از فلسطین، سوریه و لبنان و عراق و شرق اردن سلاح خریداری کرده به فلسطین وارد کنند همچنین مراکز سری را برای آموزش جوانان فلسطینی به استفاده از اسلحه و جنگ نامنظم در مناطق در مناطق مختلف فلسطین افتتاح کرد و تعدادی از افسران عالی رتبه و بازنشسته دوره عثمانی را برای آموزش انتخاب کرد. پس از آن فلسطین شاهد اعتصاب عمومی در اعتراض به افزایش مهاجرت‌ها بود. در این زمان انگلیس پیشنهاد تقسیم فلسطین به سه قسمت بین یهودیان، مسلمانان و انگلیسی‌ها را کرد اما حاج حسینی با آن مخالفت کرد و تحت تعقیب قرار گرفت. نیروهای انگلیسی به مدت سه ماه وی را در بازداشت خانگی قرار دادند. (19) وی که حضور خود را در فلسطین بی‌ثمر می‌دید در سال 1937 به لبنان رفت. در این زمان لبنان تحت اشغال فرانسه بود. نیروهای فرانسوی خواهان تبعید او به پاریس بودند اما با تظاهرات‌های گسترده‌ای که در حمایت از حسینی برپا شد، منصرف شدند. پیش از خروج از فلسطین وی خواستار از سرگیری انقلاب شد و خود نیز از لبنان بر آن نظارت می‌کرد و حرکت سربازان انگلیسی را زیرنظر گرفته بود. (20)
در سال 1939 انگلیس و فرانسه متحد شدند و توافق کردند مبارزان فلسطینی را در سوریه و لبنان تحت فشار بگذارند. پس از دو سال، حسینی به عراق رفت. در آن زمان عراق استقلال نسبی داشت و پناهندگی او به همراه 200 فلسطینی دیگر را پذیرفت. در سال اول حضور در بغداد، حزب امت را تشکیل داد که هدف آن استقلال کشورهای اسلامی از یوق استعمار و وحدت بین آنها بود. برخی از سیاست‌مداران و نظامیان عراقی و غیرعراقی ساکن در عراق به این حزب ملحق شدند. از جمله این افراد می‌توان به رشید عالی گیلانی، یونس السبعاوی، ناجی شوکت و صلاح‌الدین صباغ اشاره کرد. این حزب در دو حوزه نظامی و سیاسی جهان اسلام فعالیت می‌کرد. همچنین او از مقامات عراقی خواستار آموزش نظامی فلسطینی‌ها شد. در نتیجه تعداد زیادی از فلسطینی‌ها به مدرسه نظامی نیروهای ذخیره وارد شدند و مدرک نظامی دریافت کردند و وارد دانشگاه الارکان و دانشکده‌های نظامی شدند. (21) در این زمان ارتش عراق به دو گروه تقسیم شده بودند. گروهی که خواستار همکاری با انگلیس بودند به ریاست نوری سعید و گروهی که انگلیسی‌ها را غیرقابل اعتماد دانسته و خواستار همکاری با آلمان بودند به ریاست رشید عالی گیلانی؛ اما حسینی در راستای وحدت بین این دو گروه گام برداشت و زمینه را برای وحدت عراق و عربستان هموار ساخت. مقامات عراقی از حاج حسینی خواستند برای خرید سلاح با آلمان به طور مخفیانه ارتباط برقرار کند. وی در انقلاب عراق در سال 1941 برای رهایی از استعمار انگلیس نقش داشت. این انقلاب شکست خورد و انگلیسی‌ها حاج حسینی را تحت تعقیب قرار دادند. وی به ایران رفت اما اقامت او در ایران چندان به طول نیانجامید و با اشغال تهران توسط نیروهای انگلیسی و روسی، از راه ترکیه به ایتالیا رفت و سپس به آلمان مهاجرت کرد. در آلمان، او با کیلانی دیدار کرد. آنها زمینه را برای همکاری عراق با آلمان در مبارزه با انگلیس فراهم ساختند و خواستار فرصتی برای آموزش نظامی یک ارتش عربی در آلمان شدند. در راستای تحقق این هدف یک انبار سری در فلسطین ساخته شد و اسلحه‌های لازم به آن منتقل شد. (22) همچنین با توجه به درگیری‌ها در بوسنی هرزگوین و همچنین در آذربایجان و قفقاز، وی دو مؤسسه آموزش نظامی را در شهر دردسن آلمان پایه‌ریزی کرد تا فرماندهانی را از بوسنی و آذربایجان در آنجا آموزش دهد و زمینه را برای خرید اسلحه و واردات آن به این کشور مهیا سازد. این فرماندهان بیش از 200 هزار مبارز و شبه‌نظامی را سازماندهی کردند تا از ظلم و ستمی که در شرق اروپا بدان‌ها روا داشته می‌شد، جلوگیری کنند. (23)
پس از اشغال آلمان، حاج حسینی به پاریس رفت (24) و از آنجا به مصر مهاجرت کرد. در آنجا با تشکیل هیئتی، جنبش ملی فلسطین را بازسازماندهی کرد. همچنین کمیته‌ای از فرماندهان فلسطینی، سوری، عراقی و مصری ایجاد کرد تا برای مبارزه با ایده جدید تقسیم کشورها که در امریکا، انگلیس و سازمان ملل مطرح بود، برنامه‌ریزی کنند. وی همچنین مرکزی را برای آموزش نظام فلسطینی‌ها در مصر به ریاست محمود لبیب که از رهبران برجسته جنبش اسلامی مصر بود ایجاد کرد. امین الحسینی در سال 1330 / 1951 م به ریاست کنگره جهان اسلام در کراچی و در سال بعد به ریاست کنگره علمای پاکستان رسید. وی در 1962 م / 1341 ش از هند، پاکستان، مغرب، تونس، لیبی و الجزایر دیدار کرد و در همین سال به ریاست کنگره جهان اسلام انتخاب شد. (25) او بیشتر زندگی خود را مهاجرت در پایتخت‌های عربی و غربی گذراند. کشورهای لبنان، سوریه، ترکیه، مصر، افغانستان، آلمان و ایتالیا میزبان او در این سفرها بودند. به دلیل سفرهای زیاد، به او لقب مهاجر قرن بیستم (26) داده شد. وی در سال 1959 به لبنان رفت و مبارزات خود را از آنجا ادامه داد و جلسات کنفرانس اسلامی را نیز در عربستان تشکیل می‌داد تا اینکه در سال 1974 در بیروت درگذشت. (27) او همواره بر لزوم جنگ با استعمار انگلیس و رخنه صهیونیست‌ها به فلسطین تأکید می‌کرد. دیدگاه علمی او در رشته حقوق در زمینه قضاوت و دادگاه‌های شرعی مورد توجه است.

2. آثار

امین الحسینی در کتاب حقایقی در مورد فلسطین با دیدی تاریخی به عملکرد بریتانیا در حمایت از صهیونیست‌ها می‌پردازد و می‌نویسد: انگلیسی‌ها جایی برای اعتماد باقی نگذارده‌اند. اعتماد برخی عرب‌ها به بریتانیا به دلیل اقداماتی سیاسی همچون صدور کتاب‌های سفید فلسطین و تشکیل هیئت‌هایی برای مطالعه مسئله فلسطین که بر تضییع حقوق فلسطینی‌ها تأکید می‌کردند، ساده‌لوحانه است. وی به خوبی و با سیاستی واقع‌گرایانه در این کتاب شرح می‌دهد که سیاست بین‌الملل بر پایه اصل بی‌اعتمادی پایه‌ریزی شده است و باید با زبان واقع‌گرایی با انگلیسی‌ها برخورد کرد. وی جهل سیاسی مقامات کشورهای عربی و اعتماد بیش از حد آنان را به انگلیس، مهم‌ترین علت داخلی بروز فاجعه فلسطین دانست. همچنین اختلاف‌های سیاسی بین کشورهای مسلمان نیز در تضعیف آنان نقش مهمی داشت. انگلیس از این مسئله بهره‌برداری کرد و زمینه را برای ساخت یک دولت یهودی در فلسطین مهیا ساخت. وی این کار را با تجهیز، آموزش نظامی و سازماندهی یهودی‌ها و تضعیف مسلمانان انجام داد.
دلایل خارجی بروز فاجعه فلسطین از دید امینی عبارت بودند از: افراط‌گرایی صهیونیست‌ها، اعتقاد پروتستان‌ها در مورد پیشگویی‌های مربوط به بازگشت یهودیان به فلسطین، ترس و کینه به جای مانده از جنگ‌های صلیبی و حملات عثمانی به شرق اروپا، هم‌راستایی منافع بریتانیا با صهیونیست‌ها در مورد مسئله فلسطین. منافع بریتانیا به اعتقاد او عبارت بودند از: ایجاد کشوری یهودی در میان اعراب براساسی منافع خود، تبدیل اسرائیل به مانعی بین کشورهای عربی آسیا و کشورهای عربی افریقا و قطع رابطه بین این دو قاره. (28)
او در کتاب دیگر خود با عنوان کذبة بیع الفلسطینیین لأرضهم (فروش زمین‌های فلسطین دروغ است) می‌نویسد ملت فلسطین هرگز شرف خود را نفروخته است. در این کتاب او تنها راه حل مقابله با تصرف فلسطین و پایان دادن به اشغال آن را جنگ شهری عنوان می‌کند. سازماندهی گروه‌های شبه‌نظامی و درگیری‌های شهری هم از نظر هزینه در سطح پایین‌تری نسبت به جنگ‌های مدرن قرار دارد و هم از نظر تأثیر و نتیجه مؤثرتر و نتیجه‌بخش‌تر است و از مهم‌ترین نقاط ضعف ارتش‌های مدرن به شمار می‌آید. (29)
کتاب دیگر او با عنوان دلایل فاجعه فلسطین به این دیدگاه برخی طرف‌های عربی می‌پردازد که مقاومت در برابر تحت‌الحمایگی بریتانیا و مبارزه با صهیونیست‌ها فلسطین را به این مرحله فاجعه رسانده است. او ضمن ردِّ این مسئله، دلیل اصلی شکست مسلمانان در فلسطین را ضعف آنها و عدم آمادگی و اعتماد بیش از حد به سیاست‌های استعمار انگلیسی عنوان کرد. انگلیس که پیش از سقوط عثمانی به شریف جسین قول تشکیل یک کشور عربی را داده بود، پس از پیروزی این وعده خود را نادیده گرفت و تمام این مسائل به ضعف کشورهای عربی و اسلامی مربوط است. در واقع تنها راه رسیدن به صلح، آماده شدن برای جنگ است؛ مسئله‌ای که موجب شد امین الحسینی بارها بر لزوم آموزش نظامی و تشکیل فرقه‌های شبه‌نظامی و شهادت‌طلب تأکید کند. (30)

اندیشه سیاسی

استعمار بریتانیا

امین الحسینی معتقد است وضعیت فاجعه‌آمیز فلسطین نتیجه‌ی طبیعی سیاست‌های ظالمانه بریتانیا نسبت به اعراب در جنگ جهانی اول و پس از آن است که بندهای میثاق جامعه ملل را نقض کرد. این سیاست به فنای قومی اعراب در این سرزمین خواهد انجامید. (31) از دیدگاه امین الحسینی طرح بریتانیا در مورد قضیه فلسطین یک طرح استعماری خطرناک است و اجرای آن به نابودی کامل قضیه فلسطین و تحکیم موقعیت رژیم اشغالگر قدس خواهد انجامید. مهم‌ترین اهداف استعمار بریتانیا در تعامل با قضیه فلسطین بدین شرح است (32):
1. پایان دادن به قضیه فلسطین به سود صهیونیسم جهانی و استعمار و نابودی بقایای کیان ملی فلسطین؛
2. اعطای مشروعیت بین‌المللی به دولت یهودی و تحکیم جایگاه‌های آن در جهان عرب؛
3. اعتراف به موجودیت دولت یهودی و احترام گذاشتن به استقلال، حاکمیت و وحدت اراضی آن؛
4. عقب‌نشینی اعراب از تمام حقوق خود درباره‌ی فلسطین و اعتراف آنها به سیطره یهودیان بر 77 درصد این سرزمین و محروم ساختن آنان از آزادی عمل و سلب اختیارات آنان؛
5. نقض حاکمیت اعراب بر آبراه‌ها و کانال‌های آبی اقلیمی و اعطای آزادی دریانوردی در این آبراهه‌ها به دولت یهودی؛
6. ربط دادن عقب‌نشینی اسرائیل از سرزمین‌های اشغال شده در جنگ ژوئن 1967 م با شروطی مانند پایان دادن به حالت جنگ میان اعراب و یهودیان و اعتراف به موجودیت اسرائیل.
امین الحسینی علت اصلی شورش‌ها و آشوب‌های صورت گرفته در فلسطین در سال‌های دهه 1930 میلادی را ناشی از دو علت عمده می‌بیند: 1. محروم کردن ملت عرب فلسطین از حقوق سیاسی خود؛ 2. پافشاری حکومت بریتانیا بر سیاست وطن ملی یهودیان در فلسطین به طوری که این سیاست، موجودیت اعراب در این سرزمین را تهدید می‌کند. (33)
امین الحسینی معتقد است فقط در پیش گرفتن اقدامات زیر از سوی حکومت بریتانیا می‌تواند آرامش و امنیت را برای فلسطین به ارمغان بیاورد: 1. توقف طرح تشکیل وطن ملی یهود که از اعلامیه بالفور برگرفته شده است. همچنین کلیه پیامدها و نتایج این طرح که زیان‌های فراوانی به کیان و حقوق ملت عرب وارد ساخته، مورد بررسی قرار گیرد، 2. توقف مهاجرت یهودیان به طور کامل و فوری، 3. توقف انتقال زمین‌های اعراب به یهودیان، 4. حل قضیه فلسطین براساس راهکارهایی که باعث حل قضایای عراق، سوریه و لبنان شود؛ به این معنا که تحت‌الحمایگی بریتانیا پایان یابد. و یک حکومت مستقل ملی بر پایه قانون اساسی در فلسطین برپا شود که از همه ویژگی‌های ملی برخوردار باشد و عدالت، پیشرفت و رفاه را برای همگام تضمین کند. (34)
چیزی که برای اعراب دردآور و حزن‌انگیز است این امر است که حکومت بریتانیا راه تضییع حقوق و اجحاف به آنان را در پیش گرفته و در پی نابودی کیان ملی آنان است، اما از سوی دیگر در خدمت اهداف و آرمان‌های یهودیان بوده و به آنها امتیازات بزرگی داده که به اداره امور فلسطین و آینده آن بستگی دارد. در زمینه اقتصادی نیز حکومت بریتانیا از یهودیان جانب‌داری کرده و در گرفتن حق گمرک و مالیات با آنها مدارا کرده و به صورت غیر عادلانه در این زمینه عمل می‌کند. به طور کلی برای اعراب دردناک است که شاهد سیطره این روح صهیونیستی استعماری بر همه سطوح اداری، قانون‌گذاری و اقتصادی در سرزمین فلسطین باشند، به طوری که در تضاد با مبانی عدالت باشد. (35)

بازدارندگی

جنگ جهانی دوم امیدهای لیبرالیست‌ها و سازندگان جامعه ملل را برای جلوگیری از جنگ به یأس بدل کرد و بار دیگر آموزه‌های رئالیسم را به میدان سیاست بین کشورها فراخواند. دوره پس از جنگ جهانی دوم یعنی دوره جنگ سرد، دوره اوج نظریات بازدارندگی بود؛ نظریه‌ای که براساس آن برای جلوگیری از جنگ و حمله دشمن تنها یک راه وجود دارد و آن هم آمادگی نظامی برای پاسخگویی است. در همین راستا نظریه بازدارندگیِ حداقل مطرح می‌شود که اگر نمی‌تواند به تساوی و توازن در تخریب رسید دست کم باید این توان را داشت که ضربه‌ای سخت وارد کرد. امین الحسینی به خوبی آگاه بود که قدرت مسلمانان هرگز با قدرت ابرقدرتی چون انگلیس و بعدها امریکا برابری نخواهد کرد و آنها هرگز از جانب مسلمانان تهدیدی علیه موجودیت خود احساس نخواهند کرد، اما می‌توان قدرتی به دست آورد که دست‌کم منافع آنها را تهدید کرد و در برابر اهداف و امیال بی‌حد و حصر آنان مانع و بازدارندگی ایجاد کرد. این کار به اعتقاد او تنها از عهده گروه‌های شبه نظامی بر می‌آید. امین الحسینی جنگ‌های شهری (شبه نظامیان) را تنها راه پیروزی می‌دانست. این جنگ‌ها موفق‌ترین نوع برای پیروزی در برابر ارتش‌های مدرن است. برتری این جنگ‌ها تأثیر زیاد آن و هزینه کم آن است. تمام آموزش‌های نظامی او برای فلسطینیان و دیگر مسلمانان نیز بیشتر حول محور این جنگ‌ها بود. او استفاده از شیوه‌های جنگ شهری را عامل پیروزی جنبش جهاد در سال‌های بین 1936 و 1939 بر ارتش انگلیس دانست. در این سال‌ها جهاد تقریباً بر تمام فلسطین مسلط شد و انگلیسی‌ها در تعداد کمی از شهرهای محاصر شده منتظر کمک شدند. (36)
امین الحسینی می‌نویسد انگلیس در جریان جنگ جهانی دوم تمام تلاش خود را برای خلع سلاح فلسطین انجام داد. آنها رهبران فلسطینی را تبعید و بسیاری از مبارزان را زندانی کردند و از سوی دیگر به مسلح کردن یهود و آموزش نظامی و سازماندهی نظامی آنها با کمک هیئت نظامی انگلیسی به سرپرستی وینجت پرداختند. آنها پنداشتند که یهودی‌ها پیروز موازنه قدرت در فلسطین هستند و کفه آنها در ترازوی قدرت سنگین‌تر است. پس اعلام کرد که از فلسطین خارج خواهد شد، اما برنامه‌ریزی‌های آنها درست نبود و در سال‌های 1947 و 1948 جنگ سختی درگرفت که یهودیان تقریباً در آن شکست خوردند. (37) این سیاست امین الحسینی رسیدن به یک کشور یهودی باثبات را تاکنون به تعویق انداخته و آن را با دشواری‌های زیادی مواجه کرده است.

تحلیل چند سطحی

از ویژگی‌های نظریات الحسینی ارائه تحلیل چند سطحی است. او تنها به توضیح اقدامات دولت‌ها نمی‌پردازد و مسئله فلسطین را با تحلیل چند سطحی توضیح می‌دهد: یعنی هم‌سطح گروه‌های قومی را با توضیح منافع و رفتار یهودیان فلسطین تبیین می‌کند و هم به دولت‌های انگلیس و امریکا و اهداف آنها می‌پردازد و هم کشورهای عربی و اسلامی را در غالب یک بازیگر فرادولتی مورد نقد قرار می‌دهد. او اقدامات بازیگران را براساس منافع توضیح می‌دهد و از این نظر به نظریات واقع‌گرا نزدیک می‌شود. اگرچه او مانند نظریات واقع‌گرا، تقلیل‌گرایی نمی‌کند و تنها به دولت محدود نمی‌شود و نقش مهمی برای سامان‌های فراملی قائل است. چنانکه اشاره شد او بنیان‌گذار سازمان کنفرانس اسلامی بود اما تأکید او بر بی‌اعتمادی و عملکرد بازیگران براساس منافع و لزوم موازنه قوا او را در زمره اندیشمندان نوواقع‌گرای تدافعی قرار می‌دهد. (38) این تحلیل چندسطحی موجب می‌شود که او از یک‌سو رهبری جنبش ملی فلسطینی‌ها را به دست گیرد از سوی دیگر پرچمدار وحدت جهان اسلام در برابر دشمن مشترک باشد. سیاست تنظیم و سازماندهی سیاسی او تنها به سطح ملی و تشکیل ارگان‌های سیاسی در سطح ملی محدود شد و در سطح جهان اسلام نیز اقدام به تأسیس کنفرانس اسلامی کرد.

سیاست بوروکراتیک

محمد امین الحسینی به خوبی شاهد بود که جوامع اسلامی از ضعف سازماندهی سیاسی رنج می‌برند و این عامل موجب تسلط انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها بر آنها شده است. در فلسطین نیز این مسئله به سلطه طرف‌های یهودی و انگلیسی منجر شده بود تا جایی که حتی مسائل دینی نیز به عهده آنها گذاشته شده بود. (39) به عنوان نمونه نورمان بنتویش یهودی رئیس قضات فلسطین بود و صلاحیت تعیین قضات مسلمان برای دادگاه‌های اسلامی را داشت. (40) حاج امین الحسینی با درک این مسئله ایده تأسیس یک مجلس اسلامی را مطرح کرد که با فشار افکار عمومی مسلمانان، در سال 1921 تشکیل شد. اعضای این مجلس از طریق انتخابات تعیین شدند. این مجلس یک رئیس و چهار نماینده از عکا، نابلس، غزه و یافا داشت. (41) محمد الامین در انتخابات ریاست مجلس موفق شد این پست را از آن خود کند او با این اقدام نظریه جدایی دین از سیاست را رد کرد چرا که هم زمان هم مفتی بود و هم رئیس مجلس اعلا که یک ارگان سیاسی و نخستین ارگان سیاسی مدرن مسلمانان فلسطینی در دوره حاضر به شمار می‌آمد. (42) وی در این راستا تنها به سطح ملی اکتفا نکرد و در سطح جهان اسلام نیز چندین کنفرانس برگزار کرد و تلاش کرد از انقلاب سوریه ضد فرانسه حمایت سیاسی کند. (43)
بنابراین سازماندهی سیاسی در سطح ملی و فراتر از آن در سطح جهان اسلام از جمله نظریات و اقدامات اساسی حاج امین الحسینی به شمار می‌آید و این کار را با استفاده از آموزه‌های سیاسی دین اسلام انجام داد و نظریه جدایی دین از سیاست را نیز هم‌زمان با این اقدام رد کرد،‌ چرا که اساسنامه سازمان‌ها به دین اسلام ربط داشت و دلیل وجودی آنها بر پایه این دین بود.

فراملی‌گرایی

واقعه بُراق خطر صهیونیسم را برای اماکن مقدس اسلامی آشکار ساخت. اگرچه کمیته بین‌المللی مالکیت مسلمانان بر این دیوار را تأیید کرد. (44) در این راستا حاج امین الحسینی بر آن شد تا برای حمایت مردم فلسطین در برابر اتحاد صیونیسم و بریتانیا سیاست‌های فراملی‌گرایانه‌ای را اتخاذ کند و بر آن شد تا تأیید و پشتیبانی مسلمانان جهان را از مسئله فلسطین به دست آورد و این حمایت را نیز در چهارچوبی سیاسی تنظیم کند. (45) قدرت اقتصادی و سیاسی صهیونیست‌ها موجب شد تا انگلیسی‌ها سیاست‌های خود را به نفع صهیونیست‌ها تنظیم کنند و این مسئله باعث نارضایتی افکار عمومی مسلمانان شد. (46) این طرفداری گسترده و آشکار انگلیس ایده تشکیل کنفرانس اسلامی را برای دفاع از اماکن مقدس در قدس ایجاد و تقویت کرد. (47) او با برخی اندیشمندان در مصر، سوریه، هند و تونس در این خصوص مشورت کرد و آنها فکر او را تأیید کردند. (48) نخستین جلسه این کنفرانس در سال 1931 با حضور 22 کشور تشکیل شد این کشورها عبارت بودند از هند، جاوه، ایران، نیجریه، قفقاز، ترکیه، سیلان، یوگسلاوی، مصر، لیبی، تونس، الجزایر، مغرب، حجاز، سوریه، یمن، عراق، اردن، فلسطین. (49) حاج امین به عنوان رئیس کنفرانس انتخاب شد و در نخستین جلسه یکی از رهبران شیعه آیت الله محمدحسین کاشف الغطا به درخواست حسینی امامت نماز جماعت را به عهده گرفت تا حسینی عزم خود را برای اتحاد بین شیعه و سنی و همه گروه‌های مسلمان نشان دهد. (50)
در واقع حاج امین به خوبی دریافته بود که جهان در حال تغییر است و بازیگران غیر دولتی و فرادولتی در جهان آینده نقش عمده‌ای خواهند داشت؛ چرا که یک کشور به تنهایی به ندرت می‌تواند به سطح یک قدرت درجه اول برسد اما با افزایش قدرت خود از طریق بلوک‌بندی و ائتلاف و اتحاد می‌تواند به این درجه برسد و اهداف سیاسی خود را دنبال کند. اشتراک دین در کشورهای اسلامی می‌تواند عامل قوی ای برای اتحاد آنها باشد؛ همچنانکه دشمن مشترک می‌تواند این نتیجه را به بار آورد. اگرچه محدودیت‌های محیطی موجب شد که این کنفرانس نتواند اهداف اولیه خود را برآورده سازد اما موجب شد که افکار عمومی در جهان اسلام نسبت به قضیه فلسطین حساس شود.
انتقادی که به نظریه‌های سازمان‌های بین‌المللی وارد می‌شود این است که این سازمان‌ها در نهایت یا به ابزاری در دست قدرت‌ها بدل می‌شوند و یا اینکه نمی‌توانند برخلاف نظر قدرت اقدامی انجام دهند؛ همچنانکه طبق نظریه ثبات مبتنی بر هژمونی وجود این سازمان‌ها و اطاعت از آنها مستلزم وجود یک هژمونی است تا طرف‌های دیگر را وادار به اطاعت از این سازمان‌ها کند که این خود به ابزار شدن این سازمان‌ها کمک می‌کند؛ اما به هر حال این سازمان‌ها جایگاه خود را در میان افکار عمومی باز می‌کنند و مانعی در برابر افراط‌گرایی ابرقدرت‌ها به شمار می‌آیند و سیاست‌های آنها را تا اندازه‌ای تعدیل می‌کند. همچنانکه کنفرانس اسلامی برای صهیونیست‌ها زنگ خطری بود و آنها با حمایت انگلیس تمام تلاش خود را برای نفوذ در این کنفرانس کردند. از جمله عوامل نفوذی در این کنفرانس: جب از اساتید دانشگاه لندن و خاورشناس فرانسوی «ماسینیون» از اساتید کالج فرانس در پاریس بودند. (51)

موازنه قوا

پس از اینکه حاج محمد امین حسینی اتحاد انگلیسی‌ها با صهیونیست‌ها را تجربه کرد و از نفوذ صهیونیست‌ها در بریتانیا آگاه شد، سعی کرد تا با متحد کردن مسلمانان به نوعی موازنه قدرت را به نفع مسلمانان فلسطینی تنظیم کند. انگلیسی‌ها در پایان قیمومیت خود بر فلسطین با اذعان به این مسئله اعلام کردند: حاج امین، مسئله فلسطین را به یک مسئله برای عرب‌ها و مسلمانان تبدیل کرد و آن را فراملی ساخت (52) حاج امین به خوبی دریافت جریان ملی‌گرایی فلسطین و مسلمانان فلسطینی به تنهایی نمی‌تواند در برابر اتحاد بریتانیا و صهیونیست‌ها مقاومت کنند و به موازنه دست یابند و این مسئله موجب خواهد شد که با شدت یافتن مهاجرت یهودیان، آنان برتری قومی را در فلسطین به دست گیرند. در واقع تفاوت دولت‌سازی‌های اخیر در کشورهای پسااستعماری با دولت‌سازی اروپایی، به دخالت خارجی مربوط می‌شود که با دستکاری قدرت قومیت‌های مختلف، رسیدن به راه حل برای مسئله قومیت را ناممکن می‌سازند؛ (53) مسئله‌ای که به استمرار درگیری‌های قومی در این کشورها منجر می‌شود و تلفات جانی زیادی را به دنبال دارد. (54) در برابر چنین مسئله‌ای و زمانی که یک قومیت برای افزایش قدرت متوسل به ائتلاف با نیروهای خارجی می‌شود. طرف‌ها و قومیت‌های دیگر نیز راهی ندارند جز افزایش قدرت از طریق مؤلفه‌های خارجی. تحت این شرایط تنها راه برای افزایش قدرت، استفاده از موازنه خارجی است یعنی با ایجاد ائتلاف و اتحاد در برابر افزایش قدرت طرف مقابل اقدام به افزایش قدرت و حفظ موازنه به نفع خود کنند؛ بنابراین وی کنفرانس اسلامی را تأسیس کرد و در همه کشورهای اسلامی که بدان‌ها مهاجرت کرد در مورد لزوم اقدام جمعی اسلامی در برابر مسئله فلسطین تأکید کرد و دست کم دولت‌های مختلف را به آموزش شبه‌نظامیان فلسطینی تشویق کرد. همچنین او از اختلاف به وجود آمده در اروپا در آستانه جنگ جهانی دوم به نفع مسلمانان فلسطین استفاده کرد و به افزایش قدرت نظامی مسلمانان پرداخت. تلاش او برای خرید سلاح از آلمان و ائتلاف با این کشور در جهت موازنه نفوذ در برابر نفوذ صهیونیست‌ها در بریتانیا بود. این تلاش به نوعی تطبیق عملی نظریه قدرت سوم نیز به شمار می‌آید و تمام آن نتیجه ظلمی است که انگلیسی‌ها به زور به فلسطینی‌ها تحمیل می‌کردند. همچنانکه اشاره شد با این اقدام او توانست یک انبار سری در فلسطین بسازد و اسلحه‌هایی را از آلمان خریداری کند. (55) وی همچنین با توجه به درگیری‌ها در بوسنی هرزگوین و همچنین در آذربایجان و قفقاز دو مؤسسه آموزش نظامی در شهر دردسن آلمان پایه‌ریزی کرد تا فرماندهی را از بوسنی و آذربایجان در آنجا آموزش دهد و زمینه را برای خرید اسلحه و واردات آن به این کشورها مهیا سازد. این فرماندهان بیش از 200 هزار مبارز و شبه‌نظامی را سازماندهی کردند. (56) این اقدامات پاسخی بود به ائتلاف انگلیسی و یهودیان مهاجر. انگلیسی‌ها بارها اعتراف کردند که آنها از یهودیان جانبداری می‌کردند و پیمان بلفور را با زور بر ملت فلسطین تحمیل کردند همچنانکه خود نیز به این جانبداری خود بارها اعتراف کرده‌اند یک افسر انگلیسی در این خصوص می‌گوید: اعرابِ فلسطین از این معامله غیر عادلانه بسیار رنج بردند. انگلیس به زور اسلحه حقوق آنها را از آنها ستاد و مهاجران یهودی را به آنها تحمیل کرد همچنین یک شیوه زندگی متفاوت را به آنها تحمیل کرد. (57)

جنگ و صلح

به اعتقاد امین الحسینی ایجاد یک دولت ملت براساس قومیت یهود در فلسطین به دلیل نقض حقوق قومیت مسلمان فلسطین نمی‌تواند ثبات داشته باشد. این دولت ملت با دخالت خارجی و به زور تحمیل شده و نه از راه موازنه قدرت طبیعی و یا براساس جمعیتی و قومیتی. او به مخالفت با سیاست‌های تصفیه قومی اجرا شده صهیونیست‌ها و انگلیسی‌ها پرداخت. اعلامیه بالفور از دیدگاه امین الحسینی، از اساس و پایه یک اعلامیه باطل است چرا که بر پایه زور بنا شده و حقوق فلسطینی‌ها را نادیده می‌گیرد. این اعلامیه خواستار تشکیل یک دولت ملت یهودی در فلسطین است و وزارت خارجه انگلیس وعده می‌دهد که در این جهت تلاش کند. (58) اعلامیه بالفور غایت و اهداف مبهمی دارد و بر دو اصل استوار است که با هم متناقض هستند. تلاش‌ها و کوشش‌های رسمی فراوان برای تفسیر این اعلامیه تنها به ابهام آن افزود. دو اصل متناقض در اعلامیه بالفور، تعهد به تشکیل وطن ملی یهودیان از یک‌سو و حفظ حقوق مردم عرب فلسطین از سوی دیگر است که دو امر متناقض و متضاد هستند؛ زیرا نتیجه و پیامد طبیعی تشکیل وطن ملی برای یهودیان، تضییع حقوق مردم عرب فلسطین است. حکومت بریتانیا که از طریق تمسک به اعلامیه بالفور، از مسیر حق و عدل خارج شده و تمام وعده‌های خود نسبت به اعراب را فراموش کرده، تلاش می‌کند که با تأسیس وطن ملی یهود در سرزمین‌های عربی، غیرممکن را ممکن سازد. (59)
حسینی می‌دانست که این اعلامیه براساس زور استوار است آن هم با حمایت و دخالت یک نیروی خارجی و بنابراین نمی‌تواند استمرار داشته باشد. همچنانکه استمرار درگیری‌های قومی در فلسطین تاکنون این مسئله را به خوبی ثابت کرد. همچنانکه پیش از این بیان شد او علوم استراتژیک و نظامی را در دانشگاه نظامی استانبول فراگرفت. در انجا او با این نظریه آشنا شد که برای رسیدن به صلح باید برای جنگ آماده شد. او در پی تطبیق این نظریه در جامعه خود و جوامع مسلمان بود و بر آموزش نظامی تأکید می‌کرد. نظریه وی در زمینه صلح، صلح عادلانه و باعزت و کرامت است که تنها از راه جنگ حاصل می‌شود. برای دستیابی به این هدف او یک نهضت علمی و نظامی را در فلسطین رهبری کرد (60) جان مارلو در مورد محمد امین می‌گوید: او تنها کسی است که در دوره بین دو جنگ جهانی بر فلسطین تسلط داشت. او مردی قدرتمند، بلندپرواز، خوش‌مشرب و پاکدامن است. (61)

جمع‌بندی

اندیشه‌ها و دیدگاه‌های امین الحسینی مورد نقد و بررسی فراوان قرار گرفته است. اندیشه‌های سیاسی او در مورد لزوم فراملی‌گرایی و وحدت مسلمانان در به رسمیت نشناختن اسرائیل و عدم سازش با رژیم صهیونیستی، مخالفت با تشکیل دولت فلسطینی در نقاط محدودی از سرزمین‌های اشغالی و اندیشه‌های نظامی او در تأکید بر جنگ شهری به عنوان مهم‌ترین نقطه ضعف ارتش مدرن مورد توجه گروه‌های جهادی در فلسطین واقع شده است؛ اما از سوی دیگر، برخی دیدگاه‌ها و اقدامات او مانند استفاده از ابزار قدرت دیگر و اعتقاد به اینکه برای رهایی از استعمار انگلیس می‌توان به ابرقدرت‌های دیگر متوسل شد، مورد انتقاد قرار گرفته است. اگرچه او به هدف بزرگ خود دست نیافت اما نتایج اقدامات او را حتی صهیونیست‌ها نیز منکر نمی‌شوند. آنها اعتراف می‌کنند اگر امین الحسینی موجب شد تشکیل دولت یهودیِ باثبات، سال‌ها به تعویق افتد. توجه محافل علمی آنها به وی نشانگر این است که او واقعاً توانست تهدید بزرگی برای آنها به شمار آید. از سوی دیگر ضربه‌ای که امین الحسینی به استعمار انگلیس زد، اقدامات فراملی‌گرایانه او بود که موجب شد فلسطین به یک مسئله برای جهان اسلام بدل شود و از یک مسئله ملی خارج شود. به طور کلی، اندیشه‌های استعمارستیزانه‌ی حاج امین الحسینی، الهام‌بخش بسیاری از نویسندگان و سیاستمداران در جهان اسلام بوده است.

پی‌نوشت‌ها:

1. عضو هیئت علمی بنیاد دایرة المعارف اسلامی.
2. پژوهشگر علوم سیاسی.
3. Maurice Pearlman, Mufti of Jerusalem, London: Victor Gollancz, 1947.
4. Joseph Schechtman, The Mufti and Fueher, New York: Thoas Yoselof, 1965.
5. زهیر الماردینی، ألف یوم مع الحاج أمین الحسینی، بیروت: د.ن.، 1980 م، ص 77.
6. Yehuda Taggar, The Mufti of Jerusalem and Palestine: Arab politics, 1930-1937, New York: Garland, 1986, 1987.
7. Philip Mattar, The Mufti of Jerusalem The Political Life of Hajj Amin Al - Husayni, The Founder of the Palestine National Movement, New york: Columbia University Press, 1988.
Shmuel Himelstein, The Grand Mufti: Haj Amin al-Hussainim, Founder of the Palestinian
8. see: ibid.
9. محمد أبو ملیح، «الحاج محمد أمین الحسینی، مهاجر القرن العشرین»، آذار 2009 م، القدس أون لاین.
10. Gale Encyclopedia of the Mideast & N. Africa: Muhammad Amin al-Husayni.
11. زهیر ماردینی، فلسطین و الحاج امین الحسینی، بیروت: دار إقرأ، 1986 م، ص 27.
12. حسنی ادهم جرار، الحاج امین الحسینی رائد جهاد و بطل قضیه، امان، 1947 م، صص 51-50.
13. النادی العربی.
14. حسنی ادهم جرار، پیشین، ص 39.
15. y porath, The Emergence of the palestinian arab National movement, London: Frank Cass, 1974, p. 129.
16. تیسیر جبارة، الحاج محمد أمین الحسینی - مفتی القدس دراسة فی نشاطاته الإسلامیة (1937-1921)، عمان: دار الفرقان، ط 1، 1995 م.
17. عصام سخنینی، فلسطین الدوله، بیروت: مرکز أبحاث منظمة التحریر الفلسطینیة، 1985 م، ص 102.
18. حسنی ادهم جرار، پیشین، صص 119-114.
19. علی محافظه، موقف فرنسا و المانیا و ایطالیا من الوحده العربیه، بیروت: مرکز دراسات الوحده العربیه، بی‌تا، صص 331-329.
20. عصام سخنینی، پیشین، صص 129-128.
21. حسنی ادهم جرار، پیشین، صص 186-180 و 191-189.
22. زهیر ماردینی، فلسطین و الحاج امین الحسینی، پیشین، صص 157 و 189-187.
23. مرکز الشرق العربی للدراسات الحضاریة و الاستراتیجیة، رجال الشرق: الحاج محمد امین الحسینی، ژوئن 2003 م، ص 5.
24. زهیر ماردینی، فلسطین و الحاج امین الحسینی، پیشین، صص 275-261.
25. حسنی ادهم جرار، پیشین، صص 289-288 و 302.
26. مهاجر قرن العشرین.
27. حسنی ادهم جرار، پیشین، صص 259-255 و 268-266.
28. محمد امین الحسینی، حقائق عن قضیة فلسطین، قاهره: مکتب الهیئة العربیة العلیا لفلسطین، 1954 م و تجدید چاپ در بیروت: بیسان للنشر و التوزیع و الإعلام، 1957 م.
29. أمین الحسینی، کذبة بیع الفلسطینین لأرضهم، بی‌جا، بی‌تا، صص 10-9.
30. امین الحسینی، اسباب کارثة فلسطین: اسرار مجهولة و وثائق خطیرة، تعلیق: هشام عواض، القاهرة: دارالفضیلة، بی‌تا، ص 302.
31. وثائق المقاومه الفلسطینیه العربیه ضد الاحتلال البریطانی و الصهیونیه 1939-1918، بیروت: مؤسسة الدراسات الفلسطینیة، 1988 م، صص 407-406.
32. الوثائق الفلسطینیه العربیه لعام 1968، بیروت: مؤسسة الدراسات الفلسطینیة بالاشتراک مع جامعة بیروت العربیة، 1970 م، ص 320.
33. وثائق المقاومه الفلسطینیه العربیه ضد الاحتلال البریطانی و الصهیونیه، پیشین، ص 463.
34. همان، ص 475.
35. همان.
36. محمد امین الحسینی، کذبة بیع فلسطینیین لارضهم، پیشین، ص 8.
37. همان، ص 9.
38. محمد امین الحسینی، حقائق قضیة فلسطین، پیشین.
39. محمد عزة دروزة، مذاکرات محمد عزة دروزة، بیروت: دارالغرب الإسلامی، مج 1، ط 1، 1993 م، ص 566؛ عجاج نویهض، رجال من فلسطین ما بین القرن حتی عام 1948 م، بیروت: منشورات فلسطین المحتلة، ط 1، 1981م، ص 333.
40. تیسیر جبارة، الحاج محمد امین الحسینی - مفتی القدس دراسة فی نشاطاته الإسلامیة (1921-1937)، پیشین، ص 69؛ تیسیر جبارة، دراسات فی تاریخ فلسطین الحدیث، القدس: مؤسسة البیادر الصحفیة، ط 2، 1986 م، ص 76؛ تیسیر جبارة، وثائق فلسطینیة فی دور الأرشیف البریطانیة، عمان: منشورات مرکز البحث العلمی، جامعة الخلیل، 1986 م، صص 16-12؛ کامل محمود خلة، فلسطین و الانتداب البریطانی (1922-1939)، طرابلس: المنشأة العامة للنشر و التوزیع، ط 2، 1982 م، ص 415.
41. تیسیر جبارة، الحاج محمد امین الحسینی، همان، ص 71؛ کامل محمود خلة، همان، صص 415 و 417.
42. تیسیر جبارة، همان، ص 74.
43. بیان نویهض الحوت، القیادات و المؤسسات السیاسیة فی فلسطین (1917-1948 م). عکا: دار الأسوار، ط 2، 1984 م، صص 209-208.
44. مؤسسة الدراسات الفلسطینیة، فلسطین تاریخها و قضیتها، بیروت: مؤسسة الدراسات الفلسطینیة، 1980 م، ص 60؛ تیسیر جبارة، الحاج محمد امین الحسینی، پیشین، ص 167؛ تیسیر جبارة، دراسات فی تاریخ فلسطین الحدیث، پیشین، ص 95؛ تسفی البیلغ، المفتی الأکبر، ت: مصطفی کبها، عکا: مؤسسة الأسوار، ط 1، 1991 م، ص 62.
45. تسفی البیلغ، همان.
46. عجاج نویهض، پیشین، ص 372.
47. تسفی البیلغ، پیشین، ص 62.
48. عبدالوهاب الکیالی، الموجز فی تاریخ فلسطین الحدیث، بی‌جا، بی‌نا، 1971 م، ص 231؛ تیسیر جبارة، الحاج امین الحسینی، پیشین، ص 171؛ تیسیر جبارة، دراسات فی تاریخ فلسطین الحدیث، پیشین، ص 96.
49. مؤسسة الدراسات الفلسطینیة، پیشین، ص 60؛ تیسیر جبارة، الحاج امین الحسینی، همان، ص 184؛ زهیر ماردینی، فلسطین و الحاج امین الحسینی، پیشین، ص 73.
50. تیسیر جبارة، الحاج امین الحسینی، پیشین، ص 183؛ عجاج نویهض، پیشین، ص 376؛ تیسیر جبارة، دراسات فی تاریخ فلسطین الحدیث، پیشین، ص 97؛ مؤسسة الدراسات الفلسطینیة، الثورة العربیة الکبری فی فلسطین: الروایة الإسرائیلیة الرسمیة، ترجمه از عبری: احمد خلیفة، بیروت: مؤسسة الدراسات الفسطینیة، ط 1، 1989 م، ص 60.
51. تیسیر جبارة، الحاج امین الحسینی، همان، صص 191-188؛ عونی جدوع العبیدی، صفحات من حیاة الحاج أمین الحسینی، الزرقاء: مکتبة المنار، ط 1، 1985 م، ص 57.
52. "Charles Augustus Tegart Papers", St. Athony's College, Oxford, in:
tcho.bodley.ox.ac.uk/archive.asp?id=135.
53. Mohammed Ayoob, The Third World Security Predicament: State Making, Regional Conflict, and the International System, Lynne Rienner Oub, March 1995, p. 19.
54. Michael Real, Intervention, Ethnic Conflict and State-Building in Iraq; A Paradigm for the Post-colonial State, New York, Routledge, 2008, p. iix-xiv.
55. زهیر ماردینی، فلسطین و الحاج امین، پیشین، ص 157 و صص 189-187.
56. مرکز الشرق العربی للدراسات الحضاریة و الاستراتیجیة، پیشین، ص 5.
57. M. N. Jeffries, Palestine: The Realiy, First Published in 1939 by Longmans Green and Co., Hyperion reprint edition 1976, p. xiii.
58. م. جفریز، فلسطین إلیکم الحقیقة، ترجمة أحمد خلیل الحاج، مراجعة: الدکتور محمد أحمد أنیس، قاهره: الهیئت المصریة العامة للتألیف و النشر، ج 1، 1971 م، ص 268.
59. وثائق المقاومه الفلسطینیه العربیه ضد الاحتلال البریطانی و الصهیونیه 1939-1918، پیشین، ص 468.
60. محمد ابوملیح، پیشین.
61. John Marlow, The Seat of pilate; An Account of the Palestine, London: Cresset Press, 1959, p. 4.

منابع تحقیق :
أبوملیح، «الحاج محمد امین الحسینی، مهاجر القرن العشرین»، آذار 2009 م، القدس أون لاین.
البیلغ، تسفی، المفتی الأکبر، ت: مصطفی کبها، عکا: مؤسسة الأسوار، ط 1، 1991 م.
جبارة، تیسیر، الحاج محمد امین الحسینی، مفتی القدس دراسة فی نشاطاته الإسلامیة (1921-1937)، عمان: دار الفرقان، ط 1، 1995 م.
جبارة، تیسیر، دراسات فی تاریخ فلسطین الحدیث، القدس: مؤسسة البیادر الصحفیة، ط 2، 1986 م.
جبارة، تیسیر، وثائق فلسطینیة فی دور الأرشیف البریطانیة، عمان: منشورات مرکز البحث العلمی، جامعة الخلیل، 1986 م.
جرار، حسنی ادهم، الحاج امین الحسینی رائد جهاد و بطل قضیه، امان، 1947 م.
جفریز، ج. م.، فلسطین إلیکم الحقیقة، ترجمة أحمد خلیل الحاج، مراجعة: الدکتور محمد أحمد أنیس، قاهره: الهیئت المصریة العامة للتألیف و النشر، ج 1، 1971 م.
الحسینی، امین، اساب کارثة فلسطین: اسرار مجهولة و وثائق خطیرة: اسرار مجهولة و وثائق خطیرة، تعلیق: هشام عوارض، القاهرة: دار الفصیلة، بی‌تا.
الحسینی، محمد أمین، حقائق عن قضیة فلسطین، قاهره: مکتب الهیئة العربیة العلیا لفلسطین، 1954 م و تجدید چاپ در بیروت: بیسان للنشر و التوزیع و الإعلام، 1957 م.
الحسینی، محمد أمین، کذبة بیع الفلسطینین لأرضهم، بی‌جا، بی‌تا.
الحوت، بیان نویهض، القیادات و المؤسسات السیاسیة فی فلسطین (1917-1948 م)، عکا: دار الأسوار، ط 2، 1984 م.
خلة، کامل محمود، فلسطین و الانتداب البریطانی (1922-1939)، طرابلس: المنشأة العامة للنشر و التوزیع، ط 2، 1982 م.
دروزة، محمد عزة، مذاکرات محمد عزة دروزة، بیروت: دار الغرب الإسلامی، مج 1، ط 1، 1993 م.
سخنینی، عصام، فلسطین الدوله، بیروت: مرکز أبحاث منظمة التحریر الفلسطینیة، 1985 م.
العبیدی، عونی جدوع، صفحات من حیاة الحاج امین الحسینی، الزرقاء: مکتبة المنار، ط 1، 1985 م.
الکیالی، عبدالوهابع الموجز فی تاریخ فلسطین الحدیث، بی‌جا، بی‌نا، 1971 م.
مؤسسة الدراسات الفلسطینیة،‌ الثورة العربیة الکبری فی فلسطین: الروایة الإسرائیلیة الرسمیة، ترجمه از عبری: احمد خلیفة، بیروت: مؤسسة الدراسات الفلسطینیة، ط 1، 1989 م.
مؤسسة الدراسات الفلسطینیة، فلسطین تاریخها و قضیتها، بیروت: مؤسسة الدراسات الفلسطینیة، 1980 م.
ماردینی، زهیر، ألف یوم مع الحاج امین الحسینی، بیروت: د. ن، 1980 م.
ماردینی، زهیر، فلسطین و الحاج امین الحسینی، بیروت: دار إقرأ، 1986 م، القاهرة: دار النشر للطباعة الاسلامیة، 2002 م.
محافظه، علی، موقف فرنسا و المانیا و ایطالیا من الوحده العربیه، بیروت: مرکز دراسات الوحده العربیه، بی‌تا.
مرکز الشرق العربی للدراسات الحضاریة و الاستراتیجیة، رجال الشرق: الحاج محمد امین الحسینی، ژوئن 2003 م.
نویهض، عجاج، رجال من فلسطین ما بین القرن حتی عام 1948 م، بیروت: منشورات فلسطین المحتلة، ط 1، 1981 م.
الوثائق الفلسطینیه العربیه لعام 1968، بیروت: مؤسسة الدراسات الفلسطینیة بالاشتراک مع جامعة بیروت العربیة، 1970 م.
وثائق المقاومه الفلسطینیه العربیه ضد الاحتلال البریطانی و الصهیونیه 1939-1918، بیروت: مؤسسة الدراسات الفلسطینیة، 1988 م.
“Charles Augustus Tegart Papers”, St. Athony’s College, Oxford, in:
tcho.bodley.ox.ac.uk/archive.asp?id=135.
Ayoob, Mohammed, The Third World Security Predicament: State Making, Regional Conflict, and the International System, Lynne Rienner Pub, March 1995.
Gale Encyclopedia of the Mideast & N. Africa: Muhammad Amin al-Husayni.
Himelstein, Shmuel, The Grand Mufti: Haj Amin al-Hussaini, Founder of the Palestinian National Movement, Routledge, October 1,1993.
Jeffries, M. N., Palestine: The Realiy, First Published in 1939 by Longmans Green and Co., Hyperion reprint edition, 1976.
Marlow, John, The Seat of Pilate, An Account of the Palestine Mandate, London: Cresset Press, 1959.
Mattar, Philip, The Mufti of Jerusalem The Political Life of Hajj Amin A1 - Husayni, The Founder of the Palestine National Movement, New York: Columbia University Press, 1988.
Pearlman, Maurice, Mufti of Jerusalem, London: Victor Gollancz, 1947.
Porath, Y, The Emergence of the Palestinian Arab National Movement, London: Frank Cass, 1974.
Rear, Michael, Intervention, Ethnic Conflict and State-Building in Iraq; A Paradigm for the Post-colonial State, New York: Routledge, 2008.
Schechtman, Joseph, The Mufti and Fuehrer, New York: Thoas Yoselof, 1965.
Taggar, Yehuda, The Mufti of Jerusalem and Palestine: Arab politics, 1930-1937, New York: Garland, 1986, 1987.

منبع مقاله :
علیخانی، علی اکبر؛ (1390)، اندیشه سیاسی متفکران مسلمان (جلد سیزدهم)، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط