مناطق قطبی
موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای کلی
مناطق قطبی به دو بخش اصلی قطب شمال (منطقه آرکتیک) و قطب جنوب (منطقه آنتارکتیک) تقسیم میشوند. قطب شمال در اقیانوس منجمد شمالی قرار دارد و توسط کشورهای نروژ، روسیه، کانادا، گرینلند (دانمارک)، ایالات متحده (آلاسکا)، و چند کشور دیگر احاطه شده است. این منطقه عمدتاً از یخ دریایی تشکیل شده و در طول تابستان بخشی از آن ذوب میشود.
در مقابل، قطب جنوب قارهای مستقل است که تقریباً کاملاً توسط یخچالهای طبیعی پوشیده شده و هیچ جمعیت بومی دائمی ندارد. آبوهوای هر دو منطقه بسیار سرد است، با دمایی که در زمستان به منفی ۶۰ درجه سانتیگراد میرسد. این مناطق نقش حیاتی در تنظیم آبوهوای زمین دارند و ذوب یخهای قطبی تأثیر مستقیمی بر افزایش سطح آب دریاها دارد.
در مقابل، قطب جنوب قارهای مستقل است که تقریباً کاملاً توسط یخچالهای طبیعی پوشیده شده و هیچ جمعیت بومی دائمی ندارد. آبوهوای هر دو منطقه بسیار سرد است، با دمایی که در زمستان به منفی ۶۰ درجه سانتیگراد میرسد. این مناطق نقش حیاتی در تنظیم آبوهوای زمین دارند و ذوب یخهای قطبی تأثیر مستقیمی بر افزایش سطح آب دریاها دارد.
ادعاهای مالکیت و وضعیت سیاسی مناطق قطبی
در قطب شمال، برخی کشورها به دلیل منابع طبیعی مانند نفت و گاز، ادعاهای ارضی دارند. روسیه، کانادا، و دانمارک از جمله کشورهایی هستند که با استناد به فلات قاره خود، بخشهایی از این منطقه را متعلق به خود میدانند. در مقابل، قطب جنوب تحت پیماننامه آنتارکتیک (۱۹۵۹) قرار دارد که هرگونه ادعای ارضی را مسکوت گذاشته و این قاره را به عنوان منطقهای صلحطلب و علمی تعریف میکند.
با این حال، کشورهایی مانند آرژانتین، شیلی، و بریتانیا نیز ادعاهای تاریخی بر بخشهایی از آنتارکتیک دارند. مناطق قطبی به دلیل اکوسیستم منحصربهفرد و منابع ارزشمند، همواره مورد توجه دانشمندان و سیاستمداران بودهاند، اما حفاظت از محیط زیست آنها چالشی جهانی محسوب میشود.
با این حال، کشورهایی مانند آرژانتین، شیلی، و بریتانیا نیز ادعاهای تاریخی بر بخشهایی از آنتارکتیک دارند. مناطق قطبی به دلیل اکوسیستم منحصربهفرد و منابع ارزشمند، همواره مورد توجه دانشمندان و سیاستمداران بودهاند، اما حفاظت از محیط زیست آنها چالشی جهانی محسوب میشود.
(1).png)
دانستنی هایی از مناطق قطبی
1. اسکیموها: سرخپوستان امریکایی، قوم ساکن در سرزمینهای قطبی شمال را اسکیموها نامیدهاند. این اسم به معنای” گوشت خام خوار” است. اسکیموها خودرا اوینوئیت یا یوئیت، یعنی مردم مینامند. آنها دارای پوستی به رنگ قهوهای روشن، موهای صاف و سیاه، صورت پهن با گونههای استخوانی و برآمده و چشمهای تیره هستند. اسکیموها به مردم سیبری در آسیای شمالی و کمی هم به سرخپوستان شبیهاند.نیاکان قوم اسکیمو، حدود ده هزار سال پیش، در سیبری به سرمیبردند. اکنون اسکیموها در کرانهی شمال شرقی سیبری، جزایر دریای برینگ، کرانههای آلاسکا، کرانهها و جزیرههای شمالی کانادا و بخشی از کرانههای جزیرهی گرین لند پراکندهاند به علاوه آنها اقوامی هستند که در سرزمینهای پوشیده از برف و یخ شمالگان زندگی میکنند.
2. ایگلو: کلبههای یخی اسکیموها که با استفاده از بلوکهای یخ فشرده ساخته میشود.
3 . IAATO ( انجمن بین المللی گردانندگان تور قطب جنوب): هدف از ایجاد این انجمن تشریک مساعی و فعالیتها و برنامههای بین المللی در جنوبگان است که شامل تامین تدارکات و تحقیقات است. این انجمن از سازمانهای غیر دولتی که تامین دانش، تدارک تجهیزات و محافظت قطب جنوب را بر عهده میگیرند و نیز از شرکتهای توریستی و گردشگری که هر سال به صورتی جدیدتر و بهتر تجهیز میشوند استقبال میکند. گردانندگان تورهای شخصی نیز میتوانند با آن همکاری نمایند.
4. آهنگ فصلی: تغییر منظم فصول در هر سال بهار- تابستان- پاییز- زمستان را گویند.
5. پرما فروست: خاک دائما یخ زده( برای دورهی حداقل 2 ساله) که لایهی سطحی و زیرین خاک منجمد شده است.
6. خورشید نیمه شب: در مناطق بالاتر از حدود 5/66 درجهی عرض جغرافیایی از اواخر اردیبهشت تا اوایل مرداد در نیم کرهی شمالی و از اواخر آبان تا اوایل بهمن درنیم کرهی جنوبی، خورشید در 24 ساعت بالای افق است حتی در شب نیز غروب نمیکند، به این حالت خورشید نیمه شب میگویند.
(2).png)
7. سرزمین لاپلند: منطقهای در مرز فنلاند و روسیه که محل زندگی قوم کوچ رولاپن(لاپها) است.
8. شب کامل: معمولا شب تاریک وفقط با نور ماه و ستارهها روشن شود. ولی در مناطق قطبی و پیرامون آن که خورشید در تابستان تنها کمی پایینتر از افق قرار میگیرد، تا حدودی آسمان شب روشن است. اما در این مناطق و در زمستان نواحی قطبی، شب کامل مشاهده میشود.
9. کلاهک یخی: منطقه کوچکی که به وسیلهی کلاهکی از یخ پوشیده شده باشد( کمتر از 50 هزار کیلومتر مربع).
10. گوزن شمالی : نوعی از گوزن که در مناطق سرد شمالی زندگی میکند. اقوام لاپن این گوزنها را اهلی کرده واز شیر، گوشت و پوست آنها استفاده مینمایند.
11. میکرو کلیما: آب وهوای محلیای است که به علت وجود یک عامل جغرافیایی شاخص، مانند جریان دریایی گرم یا سرد دریاچه، کوه و… در محدودهای کوچک تشکیل میشود. ویژگیهای آب وهوایی یک میکروکلیما متفاوت از آب وهوای غالب منطقهی اطراف خود است.
12. میدان مغناطیسی: در اطراف کره زمین فضای کروی شکلی قرار دارد که در این فضا به علت وجود خاصیت مغناطیسی زمین، عقربه قطب نما در امتداد مشخص شمال- جنوب قرار میگیرد. دانشمندان معتقد اند در امتداد محور چرخش زمین ویژگی آهن ربایی وجود دارد که میتوان به کمک قطب نما امتداد شمال وجنوب مغناطیسی زمین را پیدا نمود.
13. هتل یخی : هتلهایی که به منظور جلب گردشگران به نواحی قطبی و مجاور قطبها در اواخر پاییز از برف ویخ ساخته میشود. این هتل در طول زمستان، جهانگردان را میپذیرد ولی در بهار ذوب میشود و هر سال از نو طراحی وبنا میگردد.
14. هتل یخی در سوئد: این هتل در 200 کیلو متری شمال دایرهی قطبی شمال در دهکدهای کوچک قرار دارد و به طور کامل از برف ویخ ساخته شدهاست. این هتل هر سال در اواخر پاییز با یخهای رود تورن در نزدیکی دهکده ساخته میشود و در اوایل بهار ذوب میگردد و سال بعد دوباره با طرحی متفاوت بنا میشود.
15. هتل یخی در کانادا: این هتل در ژانویهی سال 2001 در نزدیکی آبشار” مون مورانسی” با 10 دقیقه فاصله از شهر کبک در کانادا گشایش یافت. بنای هتل 1000 متر مربع مساحت داشته و دارای یک سالن ورودی مرتفع، دو نمایشگاه هنری برای نمایش گذاردن پیکرههای یخی، مبلمان و وسایل و اشیای ساخته شده از یخ میباشد.
(2).png)
انواع مختلف فعالیت های ورزشی و بازیهای زمستانی نظیر سورتمه سواری، اسکی، اتومبیل رانی بر روی برف و … در اطراف هتل برای گردشگران طراحی شدهاست. این هتل – مانند هتل یخی سوئد- هر سال از نو طراحی می شود. صاحبان هتل اعلام کردهاند هر سال این هتل برای پذیرش تعداد بیشتر گردشگران، بزرگتر از قبل ساخته خواهد شد ونیز جای آن طوری تغییر خواهد کرد که بازدیدکنندگان بتوانند منظرهی زیبای آبشار” مون مورانسی” را که در زمستان بسیار تماشایی است، مشاهده نمایند.
16. هارتلند: در عصر حاضر هواپیماهای جت میتوانند سلاحهای اتمی را تا داخل قارهها بکشانند، اعتبار ونقش بسیاری از نقاط استراتژیکی سابق به نقاط تازه محول شده است.این نقش یابی نقاط تازه را میتوان در روی یک نقشه جغرافیا که قطب شمال در مرکز آن قرار دارد گرفته باشد به خوبی مشاهده کرد.
در عصر ما، موقع و محل محوری یا هارتلند دنیا در واقع بخشهای وسیعی از سرزمین روسیه، بخش غربی چین، قسمتهایی از کانادا وقسمتهایی از داخل ایالتمتحده را شامل میشود که در مقابل هم در گذرگاه باریک قطب شمال قرار گرفتهاند. این ناحیه یک هسته جهانی یا هارتلند را تشکیل میدهد و با وجود این که از راه دریا قابل دسترسی نیست، از یک نیروی هوایی در مقیاس جهانی وبسیار فعال بهره مند است.
در این جا، نقاطی که بتوانند برای سلاحهای هستهای وپایگاه آمادگی جهت حمله هوایی بین قارهها و دریاها جایگاه مطمئنی گردنند و در همان حال توانایی نظارت بر مرزهای دریایی و نواحی ساحلی را داشته باشند، اهمیت استراتژیکی مییابند. البته بسیاری از این نقاط در نتیجهی به کار بردن روش های جدید در استفاده از سلاحهای هستهای ونیز با ظهور زیر دریاییهای اتمی، که قادرند مدتهای طولانی در دریا توقف نمایند- به تدریج اهمیت خود را از دست دادهاند. این موقع ومحل محوری، اروپای غربی، اروپای مدیترانه، بخشهای جنوبی و شرقی آسیا، سواحل آمریکای شمالی وآمریکای کارائیب را احاطه میکنند. در بیرون از این منطقه، منطقهی دیگری قرار دارد که تقریبا به حالت پرت ودور افتاده جلوه میکند و به نام ناحیهی بیرونی خوانده میشود. در زمان ما، مفهوم استراتژیکی در اغلب موارد در سطوح جهانی و سیارهای مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند.
17. یخسار : تودههای بسیار عظیمی از برف ویخ است که سرزمین های قطبی را پوشانده، سطح آنها تقریبا هموار است.
.png)
کاشفان قطبها
ناتانیل براون پالمر(Nathaniel Brown Palmer ،1877-1799 میلادی)دریانوردی آمریکایی بود که در یکی از سفرهایش برای شکار بالن شبهجزیره پالمر را کشف کرد. این شبه جزیره، که انگلیسیها آن را سرزمین گرامان نامیدند، در هزار کیلومتری دماغهی هورن است.
جان دیویس (John Davis 1605- 1550 میلادی)
دریانوردی انگلیسی بود که در سفرش برای جستجوی گذرگاه شمال غرب، به منطقه قطبی شمال لابرادور رسید. در 1587 از آبراههای میان گروئنلند و جزیره بافن گذشت. این آبراهه را، به نام او، تنگه دیویس خواندهاند. در سال 1592 جزایر فالکلند را کشف کرد. در سفرهای دریاییاش، سرانجام در کشمکش با دریا زنان ژاپنی کشته شد.
فابین گوتلیب بلینگسهوزن( Fabia Gottlieb Bellingshausen ،1852-1778 میلادی)
دریا سالار روسی بود که به سرپرستی گروهی از دریانوردان روسی در سال 1803 کره زمین را دور زد.
بلینگسهوزن به سفر دریایی رفت تا قطب جنوب را کشف کند، ولی موفق به این کار نشد. در این سفر از مدار 70 درجه عرض جغرافیایی جنوب گذشت و دو جزیره کشف کرد، که آنها را به نام دو تزار روسیه، الکساندر اول و پتر بزرگ، نامگذاری کرد.
جیمز ودل( James Weddell 1834-1787 میلادی)
دریانوردی اسکاتلندی بود که به هنگام صید بالن در آب های نزدیک قاره قطب جنوب، از مدار70درجه عرض جغرافیایی جنوبی گذشت. ودل در سال 1829 میلادی(1208 شمسی) وارد شاخابهای از اقیانوس اطلس جنوبی شد که در قاره قطب جنوب پیش رفته است. ودل این شاخابه را، که در شمال سرزمین کوتس (Coats) و مشرق شبه جزیره جنوبگان(Antarctic Peninsula) است، دریایی ودل نامید.
.png)
ژول دومون دورویل(Jules Dumontd’Urville)
دریانوردی فرانسوی بود که در سال 1840 میلادی به کرانهی استرالیایی جنوبی رسید و این کرانه را سرزمین آدلی(Adelie land) نامید که ساحل آدلی(Adelie coast) تیز خوانده میشود.سرزمین آدلی سرزمین یخ بسته که در حدود 388000 کلیومتر مربع وسعت دارد. بلندیهای آن از 900 متر بیشتر است. شدیدترین بادهای زمین در این سرزمین میوزد.
چارلز ویلکس(Chars Wilkes 1877- 1798 میلادی)
یک از افسران دریایی ایالات متحده آمریکا بود. شهرت او به سبب پژوهشها وکشف سرزمینی در قاره قطب جنوب است. ویلکس به سرپرستی گروههایی برای کشف سرزمین های تازه در اقیانوس آرام و کرانههای شمال غربی آمریکا و قاره قطب جنوب به چند سفر دریایی رفت. این سفرها، که از سال 1834میلادی آغاز شد، نزدیک به ده سال طول کشید. در 30 ژانویه 1840(10 بهمن 1218 شمسی)، در سفرش به قاره قطب جنوب، سرزمینی را در این قاره کشف کرد که 72 سال بعد، به افتخار او، سرزمین ویلکس(Wilkes Land) نامگذاری شد. سرزمین ویلکس پهنهای است بزرگ از قاره قطب جنوب در کرانهی جنوبی اقیانوس هند در جنوب سرزمین استرالیا. ویلکس نخستین کسی از پویندگان قاره قطبجنوب بود که گفت: این سرزمین یک قاره است، جدا از قارههای دیگر، نه یک یخ پهنه بزرگ.
جیمز کلارک راس(James Clark Ross1862-1800 میلادی)
کاشف اسکاتلندی بود که موفق به کشف سرزمین هایی در قطب شمال و قطب جنوب شد. بارها به این سفرهای دریایی رفت. در قاره قطب جنوب دریای راس، جزیره راس و سرزمین ویکتوریا را کشف کرد که همه آنها در غرب و کرانههای غربی قاره قطب جنوب واقفند.راس، در سفری که به همراهی پدربزرگ خود، جان راس، به قطب شمال کرد، در سال 1831 موفق شد موضع قطب مغناطیسی شمال زمین را در شبه جزیره بوتیا(Boothia)، در شمالیترین گوشهی غربی کانادا معین کند. جان راس یکی از بلند پایگان نیروی دریایی انگلستان و از پویندگان قطب شمال بود.
کارستن ایکبر بور کگرونیک(Carsten Egeberg Borchgrevink ، 1934-1864 میلادی)
طبیعیدان نروژی و از پویندگان قطب جنوب بود. عضو نخستین گروهی بود که در سال 1895 به قاره قطب جنوب رسیدند. پنج سال بعد نیز همراه گروهی از پویندگان در زمستان به قاره قطب جنوب رفت وبا سورتمه خود را به مدار8/78 درجه عرض جغرافیایی جنوبی رساند.
.png)
رابرت فالکن اسکات(Robert Falcon Scott ،1912-1868 میلادی)
یکی از دانشمندان برجسته و افسران نیروی دریایی انگلستان و از پویندگان قطب جنوب بود. در سال1901 به سرپرستی گروهی از پویندگان قطب جنوب برگزیده شد. در آخرین سفر دریاییاش، سرانجام در سال 1912،یک ماه پس از آموندسن، به قطب جنوب رسید، ودر راه بازگشت، او وچار تن از همراهانش جان سپردند.
ادوارد هفتم(Edward Vll)
پسر ملکه ویکتوریا، از1901 تا 1910 میلادی پادشاه انگلستان و امپراتور هندوستان بود. اسکات سرزمینی را که در سال 1902 در شمال شرقی دریایی راس، در غرب قاره قطب جنوب کشف کرد، به نام او، سرزمین ادوارد هفتم خواند. این سرزمین را شبه جزیره ادوارد هفتم نیز خواندهاند.
ارنست هنری شکلتن(Ernest Henry Shackleton 1922- 1874 میلادی)
یکی از پویندگان انگلیسی قطب جنوب بود، سهبار به قطب جنوب سفر کرد. در نخستین سفر عضو گروه پویندگانی بودکه به سرپرستی رابرت فالکن اسکات به این سفر رفتند. از سال 1907 تا 1909 سرپرستی گروهی از پویندگان قطب جنوب را بر عهده داشت. در این سفر از کوه اربوس بالا رفت. گروه او در این سفر موضع قلب مغناطیسی زمین را کشف کر دند و به 160 کیلومتری قطب جنوب رسیدند. در سال 1914 سفر دیگری را با گروهی از پویندگان قطب جنوب آغاز کرد. کتاب جنوب او، که در سال 1919 انتشار یافت، شرح این سفر ورنجها وخطر ها یی است که او وهمراهانش با آنها روبرو شدند. شکلتن در سال 1921 نیز رهسپار قاره قطب جنوب شد، ولی در راه در گذشت ودر جزیره جورجیای جنوبی در قطب جنوب به خاک سپرده شد.
روآل آموندسن (Roald Amundsen ، 1928 – 1872 میلادی )
دریا نورد نروژی واز پویندگان سرزمین های قطب شمال وقطب جنوب بود. در یکی از سفرهای دریایی اش از سال 1903 تا 1906 از گذر گاه شمال غرب گذشت وموضع قطب مغناطیسی شمال زمین را تثبیت کرد. گذر گاه شمال غرب، که در 1906 کشف شد، راه دریای اقیانوس اطلس را در شمال کرانه های کانا دا به اقیا نوس آرام به روی دریا نور دان گشود. آ موندسن در سال 1911 به قطب جنوب رسید. به همین سبب ، او را کاشف قطب جنوب می دانند. در سال 1920 از گذر گاه شمال شرق گذشت. در سال 1926 بر فراز قطب شمال پرواز کرد. دو سال بعد، با هواپیما برای یافتن اومبرتونوبیله (Umberto Nobile ) خلبان وپوینده قطب شمال که در سر زمین های قطب شمال گم شده بود به پرواز در آمد و جان خود را در این جستجو از دست داد.
ویلهلم فیلکنر (Wilhelm Filchner )
در سال 1877 مبلادی در آلمان زاده شد. سالها به جهانگردی در کشور روسیه و سرز مین های بالکا ن و آسیای صغیر که تر کیه امروزی بخشی از آن است، پرداخت . در سال 1903 با همسرش رهسپار آسیای مرکزی شد. در این سفر، که دو سال به طول انجامید، تبت شرقی را کشف کرد. در سالهای 1911 و 1912 میلادی گروهی از پویندگان آلمانی را برای کشف قطب جنوب همراهی کرد. این سفر از هلند آغاز شد و پویندگان سر انجام خود را به دریای ودل رساندند.فیلکنر ایستگاه های مغناطیسی بسیاربرپا کرد واز سال 1925 تا 1928 میلادی موفق شد از سرزمین هایی که پویندگان آسیای مرکزی دیدن کرده بودند نقشه هایی فراهم آورد.
.png)
فرییتوف نانسن (Fridtgof Nansen ، 1930 –1861 میلادی )
از پویندگان قطب شمال وجانور شناس وسیاستمدار نروژی بود. در سال 1893 سر پر ستی گروهی را به عهده داشت که از یخ پهنه های گروئنلند گذشتند وبا کندن یخ ها کوشش کردند تا خود را به قطب شمال برسانند. گروه نانسن ، تا مدار 84 درجه عرض شمالی پیش رفت. نانسن نویسنده کتاب های گذر از گروئنلند وزندگی اسکیمو هاست . در سال 1922 برنده جایزه صلح نوبل شد.
داگلاس ماویسن ( Douglas Mawson )
زمین شناس و یکی از پویندگان استرا لیایی قطب جنوب بود. در سال 1907 میلادی ، همراه با گروه علمی ارنست هنری شکلتن به قاره قطب جنوب سفر کرد.
نخستین پرواز هواپیما بر فراز قاره قطب جنوب در روز بیستم دسامبر 1928 میلادی (29 آذر 1307 شمسی) انجام گرفت. این کار در تاریخ کشفهای جغرافیایی گام تازه ای بود. هواپیما در زمان بسیار کوتاهی می تواند بر فراز منطقه بسیار بزرگی پر واز کند. بنابر این ، بعد از آن دیگر لازم نبود که کسی برای بررسی در باره جاهای ناشناخته کره زمین پیاده به سفر های خطر ناک و دشوار برود.
ریچارد اولین برد(Richard Evelyn Byrd، 1957 – 1888 میلادی )
از پویندگان امریکایی قطب جنوب ، نخستین کسی بود که با هواپیما بر فراز قطب جنوب پرواز کرد. در سال های 1933 تا 1935 از یخ پهنه های قطب جنوب نقشه بر داری کرد.
جورج هیوبرت ویلکنز (George Hubert Wilkins ، 1958 –1888 میلادی )
یکی از پویندگان قطب وطبیعیدان وهوانورد استرالیا یی بود. در سال 1921 همراه با گروه ارنست هنری شکلتن به قاره قطب جنوب سفر کرد. همراه با لینکلن الزورث ، در سال 1931 با زیر دریایی نوتیلوس، به کشف آبهای زیر یخ پهنه های قطب شمال پرداخت. کتاب پرواز قطب شمال را در 1928 و کتاب در زیر قطب شمال را در 1931 نوشت.
لینکلن الزورث (Lincoln Ellsworth ، 1951 –1880 میلادی )
یکی از پویندگان قطب وهوانورد امریکایی بود. در پروازهای پر خطر آموندسن در سال 1925 بر فراز قطب شمال شرکت داشت. در سال 1931 ، همراه با گروه ویلکینز به کشف آبهای زیر پهنههای قطب شمال پرداخت. در سال 1935 ، با هواپیما بر فراز قاره قطب جنوب پرواز کرد واین نخستین پرواز بر فراز این قاره بود.
.png)
شاهدان یخزده: حیوانات شگفتانگیز قطبها
مناطق قطبی با وجود آبوهوای خشن، میزبان گونههای حیوانی منحصربهفردی هستند که به زندگی در سرمای کشنده عادت کردهاند. در قطب شمال، خرسهای قطبی به عنوان بزرگترین شکارچیان خشکی، با تکیه بر لایه ضخیم چربی و خز سفیدشان در میان یخها زنده میمانند. فکهای حلقهای، روباههای قطبی، و گاوماهیان شمالی نیز از دیگر ساکنان این منطقه هستند.در مقابل، قطب جنوب قلمرو پنگوئنهاست؛ از پنگوئن امپراتور با جثه غولپیکر و توانایی تحمل سرمای منفی ۴۰ درجه، تا پنگوئن آدلی با حرکات پرجنبوجوشش. نهنگهای قاتل و خوکهای دریایی نیز در آبهای یخزده این مناطق شکار میکنند. این حیوانات نهتنها به اکوسیستم قطبی تعادل میبخشند، بلکه نماد مقاومت در برابر سختترین شرایط طبیعت هستند.
درباره پویشهایش در قطب و زندگی خود کتاب هایی انتشار داد. به گوشه ایی از این اطلاعات اشاره می شود:
قاره قطب جنوب تقریبا خالی از موجود زنده است. در میان لایه یخ ها نیز موجود زنده ای نمیتوان یافت. در دریاچه ها ودر جا هایی که لایه یخ وجود ندارد، بعضی از رستنیهای ابتدایی، مانند جلبک، چهار صد نوع گلسنگ، وهفتادو پنج نوع خزه یافته اند.در آبگیر سان هوان جز یک نوع باکتری موجود زنده ای وجود ندارد.اما در شبه جزیره جنوبگان ، که قسمتی از آن در منطقه معتدله جنوبی پیش رفته است، دو نوع گیاه گلدار نیز یافت می شود.
.png)
گلسنگها نماد مقاومت و طبیعت خشن قطب
دانشمندان گلسنگها را روی سنگهایی که تا 400کیلومتر با قطب جنوب فاصله دارند به دست آورده اند اگر از کاشفان و دانشمندان وموجودات زنده ای که همراه آنان به قطب جنوب رفتهاند صرف نظر کنیم این گلسنگها از موجودات زنده کره زمین تنها موجودی هستند که توانسته اند این همه به قطب نزدیک شوند. گذشته از رستنیها ، جانور زنده نیز در قاره قطب جنوب بسیار کمیاب است. از میان جانورانی که در خشکی زندگی می کنند تنها 70 نوع حشره وکرم در قاره قطب جنوب وجود دارد.بزرگترین آنها مگسی است بی بال که درازیش در حدود 3 میلی متراست. کرمهایی که در این منطقه دیده شده اند دست کم در 684 کیلومتری قطب جنوب زندگی می کنند.
اگر چه موجود زنده در قاره قطب جنوب بسیار کمیاب است، اما آبهای دور و بر آن پر از انواع موجودات زنده است. در لایههای بالایی آبهای اقیانوس هزاران نوع رستنی وانواع مختلف جانوران، از جانوران بسیار ریز میکروسکوپی گرفتهتا بالنهای غول پیکر، یافت می شود. بالن آبی رنگ که در آبهای سرد اقیانوس دور و بر قاره قطب جنوب زندگی می کند بزرگترین جانوری است که تا کنون در کره زمین زیسته است. درازی این جانور به 30 متر و وزنش به 150 تن می رسد.
بعضی از جانورانی که غذایشان ماهی است قسمتی از سال را در کرانه های قاره قطب جنوب می گذرانند ودر همان جا بچه می آورند. از آن جمله است 5 نوع فک. یکی از آنها فک ودل نام دارد که در آبهایی که به قطب جنوب نزدیک تر است زندگی می کند و هرگز از آبهای ساحلی دورتر نمی رود. این نوع فک از راه سوراخ هایی که در یخ به وجود می آورد تنفس می کند.
پانزده نوع پرنده وجود دارد که غذایشان را ماهی های آبهای اطراف قاره قطب جنوب تشکیل می دهد.پرندهای که بیش از پرندههای دیگر به قطب جنوب نزدیک می شود یکی از انواع آن گاکی است که به آن اسکوا می گویند. اسکوا فاصلههای درازی را با پرواز طی می کند وشاید از فراز قطب جنوب هم می گذرد. اگر این طور باشد، می توان گفت که این پرنده تنها موجود زنده است که بی کمک انسان به قطب جنوب رفته است.
.png)
دو نوع پنگوئن در قاره قطب جنوب زندگی می کنند. پنگوئن ها نمی توانندپرواز کنند، اما در آب بالها یشان را مانند پارو به کار می اندازند وبا مهارت شنا می کنند. پنگوئن ها می توانند در یک ساعت 48 کیلومتر در زیر آب شنا کنند؛ آنها می توانند با مهارت در زیر آب چرخ بزنند وبه عقب برگردند.
یکی از دو نوع پنگوئن که در قاره قطب جنوب زندگی می کند پنگوئن آدلی است که نامش از سرزمین آدلی گرفته شده است، زیرا جای زندگی این پنگوئن سر زمین آدلی است. بلندی قامت پنگوئن آدلی در حدود 50 سانتی متر است و وزنش به 22 کیلو گرم می رسد. این پنگو ئن ها در قطعه زمین های برهنه کرانهها، یعنی زمین های که از برف ویخ پوشیده نشده اند زندگی میکنند.
پنگوئن نوع دیگری که در قاره قطب جنوب زندگی می کندشاه پنگوئن نام دارد که از همه انواع پنگوئن بزرگتر است. بلندی قامت این پنگوئن در حدود120 سانتی متر و وزنش نزدیک به 34 کیلوگرم است.
شاه پنگوئن پشتش پوشیده شده از پرهای سیاه و سراسر جلو بدنش پوشیده از پرهای سفید و پرهای دو طرف گردنش زرد یا نارنجی است. عادتهای مربوط به تخمگذاری و جوجه آوردن شاه پنگوئن از شگفتانگیزترین عادتهای پرندگان است. شاه پنگوئنها در سراسر فصل تخمگذاری در جاهای مخصوص جمع میشوند. اکنون در قطب جنوب 114 جای مخصوص تخمگذاری شاه پنگوئن وجود دارد.
شاه پنگوئنها که غذایشان ماهی است، در نزدیکی کرانهها، زندگی میکنند. اما جای مخصوص تخمگذاری آنها در حدود 80 تا 120 کیلومتر دور از کرانه است. یک ماه طول میکشد تا آنها خود را از کرانه به جای مخصوص تخمگذاری برسانند. اما همین که به راه افتادند، دیگر غذایی در دسترس آنها نیست. به همین سبب در این مدت چیزی نمیخورند. در آغاز زمستان به محل تخمگذاری میرسند.در آنجا پنگوئن ماده، بی آنکه لانهای درست کند تنها یک تخم میگذارد. پنگوئن نر بی رنگ تخم را با نوک خود روی پاهایش قرار میدهند. قسمتی از پوست زیر شکمش که بدون پر است روی تخم را میپوشاند و آن را گرم نگاه می دارد.
(1).png)
اما پنگوئن ماده همین که تخمگذاری کرده به طرف دریا به راه میافتد، باز هم یک ماه طول میکشد که به کرانه برسد. پنگوئن ماده که در این ماه در راه است چیزی نمیخورد.
پنگوئن نر دو ماه از زمستان قاره قطب جنوب را در جای تخمگذاری میگذراند وتخم را گرم نگاه میدارد.در این مدت که دما به 60- درجه سیلیسیوس میرسد وباد سردی با سرعت بیش از144 کیلومتر در ساعت میوزد، هزاران پنگوئن نر در جاهای مخصوص در کنار هم میایستند و به یکدیگر فشار میآورند.
انبوه جمعیت پنگوئنها سبب میشود که هم خود آنها گرم شوند وهم تخمی که هر کدام روی پاهای خود نگاه داشته است گرم بماند. پنگوئنهایی که در کنار این جمعیت انبوه میمانند وباد سردی به بدنشان میخورد به دیگران فشار میآورندتا خود را داخل جمعیت کنند.آنهایی هم که در میان انبوه جمعیت هستند با فشار آوردن به دیگران خود را به بیرون جمعیت میرسانند. به این ترتیب به نوبت جای خود را عوض میکنند، یعنی مدتی در کنار جمعیت می مانند و پس از آن به درون جمعیت می آیند.
وقتی که هنگام از تخم بیرون آمدن جوجه ها نزدیک می شود، پنگوئن های ماده برمی گردند و پرستاری از تخمها را به عهده می گیرند. آن وقت، نوبت به پنگوئن های نر می رسد که راه دریا را در پیش بگیرند. آنها سرانجام بعد از چهار ماه محروم ماندن از غذا به دریا می رسند. در این مدت چهار ماه 25 تا 40 درصد وزنشان را از دست می دهند. پنگوئنها پیش از فرا رسیدن فصل تخم گذاری تا می توانند غذا می خورند و در بدن خود چربی ذخیره می کنند. این چربی ذخیره شده در مدتی که پنگوئن دسترسی به غذا ندارد صرف تغذیه او می شود.
وقتی که جوجه پنگوئن از تخم درمی آید مادر باید با غذایی که در چینه دان خود ذخیره کرده است او را سیر کند. اما این ذخیره غذایی به زودی تمام می شود. در همین هنگام است که پنگوئن نر از راه می رسد و در چینه دان خود برای جوجه اش غذا می آورد. آن وقت پدر و مادر به نوبت به دریا می رون تا می توانند می خورند و با چینه دان پر از غذا برمی گردند و به جوجه خود غذا می دهند.
سرانجام هنگامی که زمستان قاره قطب جنوب به پایان رسید، جوجه پنگوئن هایی که زنده مانده اند آن قدر بزرگ شده اند که بتوانند راه دریا را در پیش بگیرند و وقتی که به آبهای ساحلی رسیدند خود به جستجوی غذا بپردازند. اگرچه این زندگی برای شاه پنگوئن ها بسیار سخت است اما به این ترتیب آنها در امنیت کامل به سرمی برند. هنگامی که تخمها را گرم نگاه می دارند هیچ جانوری نیست که به آنها حمله کند. در جاهای مخصوص تخم گذاری فقط انسان ممکن است به آنها نزدیک شود.
.png)
پایانِ سفید: گنجینهٔ یخزدهٔ زمین
مناطق قطبی، با آن گسترهٔ بی پایان یخ و سرمای کشنده، نهتنواند نشانهٔ حیات، که گهوارهٔ شگفت انگیزترین سازگاریهای زیستی هستند. از خرسهای قطبیِ قطب شمال تا پنگوئنهای امپراتورِ جنوب، هر موجودی روایتگر پیروزی زندگی بر مرگبارترین شرایط است.این سرزمینهای یخزده، فراتر از زیبایی خیره کنندهشان، نقش کلیدی در تعادل آبوهوایی زمین ایفا میکنند؛ گویی نبض سلامت سیارهٔ ما در ضربان کوههای یخشان میتپد. اما امروز، تغییرات اقلیمی و رقابتهای سیاسی، این آخرین قلمروهای بکر را به نقطهای بحرانی تبدیل کرده است. حفظ قطبها، تنها وظیفهٔ ملتها نیست، بلکه آزمونی برای انسانیت است تا ثابت کند میتواند در کنار شگفتیهای طبیعت – نه بر ضد آن – زندگی کند. آیندهٔ این گنجینهٔ یخزده، آیندهٔ همهٔ ماست.
نکات کلیدی:
قطبها نمایشگاه بینظیر سازگاری زیستینقش حیاتی در اکوسیستم جهانی
تهدیدها: تغییرات اقلیمی و مناقشات انسانی
نیاز فوری به حفاظت بینالمللی
اگر بخوای روی بخش خاصی (مثل تأثیرات آبوهوایی یا تلاشهای حفاظتی) تمرکز کنیم، بگو تا ویرایش کنم!
نویسنده: نسرین اریسیان
منبع: هیئت تحریره پرتال فرهنگی راسخون