عصر ارتباطات
واژه ي ارتباط که معادل Communication انگليسي است، در فارسي به صورت مصدري به معناي پيوند دادن و ربط دادن استعمال مي شود. در اين زمينه پژوهشگران علوم اجتماعي و متخصصان علوم ارتباطات، تعاريفي را ذکر کرده اند که يکي از بهترين تعاريف، متعلق به چارلز کولي (جامعه شناس آمريکايي) است. کولي در کتاب خود به نام «سازمان اجتماعي»، ارتباط را چنين تعريف مي کند:
«ارتباط، ساز و کاري است که روابط انساني بر اساس و به وسيله ي آن به وجود مي آيد و تمام مظاهر فکري و وسائل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان بر پايه ي آن توسعه پيدا مي کند، ارتباط، حالات چهره و رفتارها و حرکات و طنين صداها و کلمات و نوشته ها و چاپ و راه آهن و تلگراف و تلفن و تمام وسايلي را که اخيراً در راه غلبه بر مکان و زمان ساخته شده اند، همه را، در برمي گيرد».(1)
در اين تعريف، چند عنصر وجود دارد که با تحليل آنها، اهميت پديده ي ارتباط و نقش وسايل ارتباطي روشن مي شود، بدين ترتيب:
الف) ارتباط، مبناي اساسي روابط انساني به شمار مي آيد.
ب) روابط انساني به وسيله ي ارتباط، عملاً برقرار مي شود.
ج) وسيله ي انتقال است که محتواي روابط انساني و اطلاعات را از شخصي به شخص ديگر يا از گروهي به گروه ديگر منتقل مي کند.(2)
ارتباط به صورت مفرد (Communication) شامل چگونگي انتقال يک مطلب به يک فرد است؛ اما کلمه ي ارتباطات به صورت جمع (Communications) به وسايل و روش هاي ارتباطي اطلاق مي شود. از اين رو، کليه ي روابط و مناسبات و مفاهمه هايي که از طريق روزنامه، تلويزيون، راديو، اينترنت، کتاب، پوستر، سخنراني، کاست هاي صوتي و... برقرار مي شوند، از انواع ارتباطات به شمار مي آيند.(3) در واقع، هر انتقال پيامي، يک ارتباط محسوب مي شود.
انواع ارتباط:
ارتباطي است که بدون واسطه بين شخص پيام دهنده و شخص پيام گيرنده ايجاد مي شود. در اين نوع ارتباط، اطلاعات و پيام، مستقيماً مبادله مي شود، مثل گفتگو بين دو يا چند نفر. مهمترين خصوصيت اين نوع ارتباط، صميمي بودن و دوستانه بودن اين ارتباط است.
2. ارتباط غير مستقيم و غير شخصي:
در اين نوع از ارتباط، واسطه اي بين فرستنده و گيرنده ي پيام وجود دارد، به اين شکل که فرستنده و گيرنده ي پيام، همديگر را نمي شناسند و فقط پيام ارتباطي توسط وسيله ي ارتباطي (کتاب، مجله و...) به مخاطبان مي رسد.
3. ارتباط جمعي:
ارتباط غير مستقيمي که از طريق تلويزيون، راديو، مطبوعات پرتيراژ و وسايل مشابه ارتباطي (رسانه هاي گروهي) ايجاد مي شود، ارتباط جمعي ناميده مي شود. اين نوع ارتباط، بين هزاران نفر از افرادي که همديگر را نمي شناسند، به وجود مي آيد.
در اين نوع ارتباط، ديگر محدوديت زماني و مکاني اي که در ارتباط هاي مستقيم و مکاني اي که در ارتباط هاي مستقيم و شخصي وجود داشت، وجود ندارد. خصوصيت ديگر، اين است که در اين نوع از ارتباط، امکان حفظ و دوام پيام ها به صورت چاپي يا نوار و فيلم در طول زمان وجود دارد.
تفاوت ارتباطات در عصر گذشته با عصر امروز:
2. دومين ويژگي ارتباطات جمعي در عصر حاضر، نهادي بودن آنهاست. در گذشته ارتباطات به طور تصادفي صورت مي گرفت. اغلب در برخوردهاي تصادفي، اطلاعاتي را از طريق گوش و دهان مبادله مي کردند؛ اما در عصر امروز، تکنيک هاي ارتباط جمعي به طور ارادي و عمدي در قالب نهادهاي اجتماعي به کار خود ادامه مي دهند. فرستنده هاي راديويي و تلويزيوني و استوديوهاي سينمايي از اين قبيل نهادها به شمار مي آيند.
3. سومين ويژگي ارتباطات جمعي در عضر حاضر، وابستگي ارتباطات جمعي به ساير عناصر زندگي اجتماعي است. توسعه ي مطبوعات با گسترش سواد و تحصيلات در جامعه، رابطه اي نزديک دارد، و از سوي ديگر، با گسترش وسايل ارتباط جمعي، سطح زندگي اعضاي جامعه نيز دگرگون شده است. انسان از طريق وسايل ارتباط جمعي، تشويق به مطالعه و بالابردن سطح آگاهي هاي خود مي شود و از طريق وسايل ارتباط جمعي، لحظه به لحظه با وقايع و رويدادهاي سياسي و فرهنگي جهان آشنا مي شود و اين آشنايي در عملکرد و رفتار وي در جامعه مؤثر است. با گسترش وسايل ارتباط جمعي، سطح فرهنگ ها و آداب و رسوم اعضاي جامعه نيز دگرگون شده است. آمدن مدها به بازار، تغيير نوع برخورد و گفتارهاي اعضاي جامعه، تغيير نوع زندگي مردم و... معلول ارتباطات جمعي به شمار مي آيند.
از سوي ديگر، رسانه ها (و در رأس آنها تلويزيون)، ابزار مناسبي براي القاي الگوي مصرف گرايي به شمار مي آيند، و روز به روز، اعضاي جامعه را مصرف گراتر مي کنند.
رسانه، ابزار مناسبي براي صاحبان ثروت و مالکان عمده در اقتصاد جهاني است که روحيه ي مصرف گرايي را در دنيا گسترش مي دهند تا بازارها و کارخانه هاي آنها ورشکسته نشوند.
به طور کلي مي توان يادآور شد که توسعه يافتگي با ارتباطات جمعي رابطه ي نزديک دارد. اگر نگوييم ارتباطات جمعي معلول توسعه يافتگي است، اما دست کم به اين نتيجه مي توان رسيد که ارتباطات جمعي از عوامل توسعه يافتگي به شمار مي آيند.(4)
نقش ها و کارکردهاي وسايل ارتباط جمعي:
يکي از وظايفي که وسائل ارتباط جمعي به عهده دارند، نقش خبري و اطلاع رساني است. اين وسايل ارتباط جمعي، خبرها و اطلاعات نو و دست اول را سريع و بي طرفانه به تمام جهان مخابره مي کنند، به طوري که اگر يک حادثه ي کوچک در دنيا اتفاق بيفتد، اين حادثه محدود به آن مکان خاص نمي شود؛ بلکه تمام نقاط جهان از اين حادثه، با خبر مي شوند و بعضاً نسبت به آن، واکنش مناسب و سريع نشان مي دهند.(5)
اهميت وظيفه ي آموزشي وسايل ارتباط جمعي به حدي است که بعضي از جامعه شناسان براي رسانه ها (راديو، تلويزيون، سينما، مطبوعات و...) و نهادهاي رسمي آموزشي (مدارس، دانشگاه ها و...) «نقش موازي» قائل اند. به طوري که وسايل ارتباط جمعي با پخش اطلاعات و معلومات و آموزش دادن، سطح علمي و فرهنگي مردم را بالا مي برند و موازي با معلمان و استادان و همانند آنها، نقشي آموزشي ايفا مي کنند.(6)
ب) نقش هاي تفريحي:
يکي از وظايف و کارکردهاي مهم وسايل ارتباط جمعي، نقش تفريحي اين وسايل است. به طور معمول، اين وسايل، در زمان فراغت مخاطبان، با آنها سرو کار دارند. به عبارت ديگر، وظيفه ي شاد ساختن و دور نگه داشتن از واقعيات و سرگرم سازي و جداکردن مخاطب از مشکلات، بر عهده ي اين وسايل است؛ اما بايد توجه داشت که اين تفريح در چارچوب موازين و هنجارهاي جامعه صورت گيرد تا هم جنبه ي فرهنگي و هم جنبه ي اخلاقي اين رسانه ها، مراعات شود و شادي هر جامعه و اعضاي آن در چارچوب هنجارهاي آن جامعه صورت گيرد.(7)
ج) نقش همگن سازي:
(Homogenization): وسايل ارتباط جمعي، نزديک سليقه ها و خواسته هاي يک جامعه، را موجب مي شوند.اين روند را ژان کازنو با عنوان «توده سازي (Massification)» ياد مي کند. اين اصطلاح بدين معناست که «با ورود وسايل ارتباط جمعي به جامعه، خرده فرهنگ ها و فرهنگ هاي خاص و مجزا، ناپديد مي شوند و به نوعي تمامي ساکنان يک جامعه تشابه مي پذيرند و در سبک زندگي، علايق و خواسته ها از الگوهاي مشابهي که وسايل ارتباط جمعي به آنان مي دهند، برخوردار مي شوند. کازنو اين روند را «توده شدن تمامي مردم در يک محدوده ي جغرافيايي با مرزهاي ملي» مي داند.(8)
خانواده ها در برخورد با وسايل ارتباط جمعي، رنگ تازه اي به خود مي گيرند، به طوري که اعضاي يک خانواده، هنگام استراحت کردن، از طريق تلويزيون از اخبار و رويدادهاي جهان آگاه مي شوند و حتي مي توان از اين رسانه ها، آموزش هاي رسمي را فرا گرفت. اين رسانه ها، با پخش انواع برنامه ها، يک سري سليقه ها و آداب و رسوم و هنجارهاي مشترک را به مخاطبان خود منتقل مي کنند، به طوري که آهسته آهسته، جامعه به سمت و سويي حرکت مي کند که از همه ي اعضاي آن، يک نوع رفتار سر مي زند، يک نوع لباس مي پوشند و به طور کلي، خرده فرهنگ ها از بين رفته، جامعه به سمت همگني (همانندي) پيش مي رود.
اثرات وسايل ارتباط جمعي:
الف) برخي بر اين عقيده اند که وسايل ارتباط جمعي داراي چنان قدرت و نيرويي هستند که مي توانند نسلي متفاوت از نسل گذشته ايجاد کنند، اينان بر اين عقيده اند که اين وسايل، ابزاري بس نيرومندند که مي توان از آنها در راه هاي مشروع و غير مشروع استفاده کرد و تأثيري عميق بر مخاطبان گذاشت، به طوري که بعضي قدرت راديو را با قدرت بمب اتم، مقايسه کرده اند.(9)
زان کازنو در اين باره مي نويسد: «اين انديشه در نظر مردم، چه عادي و چه تحصيل کرده، رواج يافته است که وسايل ارتباط جمعي، قدرتي فوق تصور دارند و مي توانند افکار فلسفي و سياسي را دگرگون کنند و شکل تازه اي بدانها بخشند و به اختيار، تمامي رفتارها را هدايت نمايند. بر اساس همين اصل، اين عقيده رواج يافت که مبارزات انتخاباتي از طريق تلويزيون، موجبات القاي فکر به انتخاب کنندگان را فراهم مي آورد؛ زيرا حزبي که بيش از همه از تلويزيون استفاده مي کند، لزوماً از انتخابات، پيروز بيرون خواهد آمد».(10)
ب)برخي ديگر بر اين عقيده اند که وسايل ارتباط جمعي، تأثير چنداني بر مخاطبان خود ندارند. اين عده بر اين باورند که دوره ي اثرگذاري هاي جادويي و خارق العاده با وسايل ارتباط جمعي، پايان يافته است؛ چرا که بشر امروز، به تدريج، فرهنگ بهره گيري از رسانه ها را دريافته و قدرت شگفت آوري در تحليل اطلاعات و اخبار و نيز در برخورد فعال و (نه انفعالي) با رسانه و القائات کم و زياد (و البته ناگزير) آن پيدا کرده است.
اين گروه، قائل اند که وسايل ارتباط جمعي، علي رغم تکنولوژي برتري که دارند، در راه اثرگذاري بر مخاطبان، با موانع بسياري روبه رو هستند.(11)
عصر جديد و امپراتورهاي رسانه اي:
«رويتر، آسوشيتدپرس و يونايتدپرس، از مهمترين مؤسسات و بنگاه هاي خبري هستند که اخبار را به سراسر جهان، مخابره مي کنند، به طوري که هر روز، 34 ميليون کلمه اطلاعات را به سراسر دنيا مخابره مي کنند و مدعي هستند که بر روي هم، نه دهم کل محصول خبري راديوها، تلويزيون ها و مطبوعات دنيا را فراهم مي سازند».(12)
اين فضا، همان است که از آن به «امپرياليزم رسانه اي» تعبير مي کردند و برخي متفکران بزرگ حوزه ي ارتباطات اجتماعي، آن را نتيجه ي موقعيت برتر اقتصادي و تکنولوژيک کشورهاي صنعتي و در رأس آنها آمريکا قلمداد مي نمودند؛ برتري بي رقيبي که به تحميل اخبار، تحليل ها، نگاه ها و حتي سليقه ها و طرز فکرهاي غربي به تمام جهان از خلال توليد برنامه هاي راديو- تلويزيوني يا گزارش هاي خبري- تحليلي انجاميد.
دخالت هاي نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي در برنامه هاي رسانه اي را نيز بايد بر اين حجم عظيم نفوذ، افزود. به عنوان نمونه، هربرت شيللر معتقد است که کنترل ارتباطات جهاني توسط شرکت هاي آمريکايي را در ارتباط با عوامل مختلف مي توان تحليل کرد، از جمله اين که سيا (CIA)، اف. بي . آي (FBI) و پنتاگون (وزارت دفاع آمريکا)، به طور فزاينده اي به نفوذ از طريق رسانه ها و اعمال حاکميت هر چه بيشتر بر رسانه ها علاقه مند شده اند. وي براي نمونه يادآور مي شود که شرکت آر. سي. اي که مالک شبکه هاي تلويزيوني و راديويي ان. بي. سي است، پيمانکار عمده ي نظامي پنتاگون محسوب مي شود.(13)
کشورهاي جهان سوم، از آن جهت که از استقلال فرهنگي و هويت پايدار و توان مالي برنامه سازي گسترده برخوردار نيستند، در برابر غول هاي رسانه اي غرب، آسيب پذيرند و عميقاً تحت تأثير برنامه ها و تبليغات آنها قرار مي گيرند.
با اين همه:
با اين همه، وقايع اتفاق افتاده در پايان قرن بيستم و آغاز قرن بيست و يکم در عرصه ي رسانه ها ( از جمله: ظهور اينترنت، تشکيل اتحاديه هاي خبري منطقه اي و قاره اي، ظهور رسانه هاي قدرتمند فرامنطقه اي در جهان سوم، شکست انحصارات خبري غرب و آمريکا در جريان جنگ هاي افغانستان و عراق با وجود شدت عمل ها و تهديدهاي امنيتي، و...) نشان مي دهند که امپراتوري رسانه اي غرب، افول کرده است و جهان سوم و بويژه جهان اسلام، مي توانند با دانش و تدبير و تفاهم، رسانه هايي فراملي و فرامنطقه اي پديد آورند و به تأثيرگذاري متقابل بر فرهنگ و انديشه در جهان و نيز به توليد لحظه به لحظه ي خبر و گزارش و تحليل (بيرون از نفوذ و تصرف ابرقدرتها) بپردازند.
اتحاديه ي راديو- تلويزيون هاي آسيا و اقيانوسيه، شبکه هاي ماهواره اي الجزيره و العربيه، پايگاه هاي اينترنتي مشهور به «ايرنا»ي چين و «الأهرام» مصر و «شين هوآ»ي چين و... امروزه، جزو منابع مهم خبري- تصويري جهان شمرده مي شوند.(14)
پی نوشت:
1- وسايل ارتباط جمعي، کاظم معتمدنژاد، تهران: دانشگاه علامه طباطبايي، دوم، 1371، ص 38.
2- همان، ص 29.
3- همان، ص 37.
4- وسايل ارتباط جمعي، ص 138-141.
5- جامعه شناسي ارتباطات، باقر ساروخاني، تهران: اطلاعات، 1373، ص86.
6- وسايل ارتباط جمعي، ص 13.
7- جامعه شناسي ارتباطات، ص 84 .
8- همان، ص 88.
9- همان، ص 97.
10- جامعه شناسي وسايل ارتباط جمعي، ژان کازنو، ترجمه: باقر ساروخاني و منوچهر حسني، ص45.
11- جامعه شناسي ارتباطات، ص 97.
12- جامعه شناسي، آنتوني گيدنز، ترجمه: منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، سوم، 1376، ص 583. [امروزه، يورو نيوز، فرانس پرس، بي بي سي، فاکس نيوز و سي ان ان نيز در شمار بنگاه هاي بزرگ خبري غرب، محسوب مي شوند.(ح.ز)].
13- همان، ص 586. [اين روزها درباره ي بنگاه جديد خبري آمريکا (فاکس نيوز) وارتباط مستقيم آن با نهادهاي امنيتي- اطلاعاتي آمريکا، اخبار فراواني منتشر شده است.(ح.ز)].
14- درباره ي رسانه ها و نقش آنها در تربيت فرد و جامعه و نقش منفي رسانه هاي غربي در زندگي امروز، مي توان به آثار نيل پستمن (از جمله: تکنوپولي، ترجمه: صادق طباطبايي، تهران: سروش، 1376) مراجعه کرد. (ح.ز)
/خ