فرج و انواع آن
( و اشرقت الارض بنور ربها) (1)
« و روشن شود زمين به نور پروردگارش »
امام رضا - عليه السلام - مي فرمايد: هنگامي که حضرت مهدي - عليه السلام - ظهور مي کند، زمين از نور خدا ( حضرت مهدي - عليه السلام - چون نور الله است.) روشن مي شود و زمين زير پاي او به سرعت حرکت مي کند. و اوست که سايه ندارد.(2)
«فرج» در لغت به معني «گشايش» است. يعني از تنگنا بيرون آمدن و از فقر و درد و مرض و ... نجات يافتن .
فرج سه نوع است:
1. فرج فردي . 2- فرج اجتماعي . 3. فرج آل محمد - عليهم السلام - .
«خداوندا! هرچه بفرستي من نيازمندم ، ( يعني در نهايت گرسنگي ام.) »
بلافاصله فرج برايش رسيد و شعيب - عليه السلام - او را به خانه اش دعوت کرد.
حضرت ايوب - عليه السلام - نيز در فقر و بيچارگي و مرض در بيابان زندگي مي کرد. رو به درگاه خدا کرد و گفت :
(اني مسني الضر و أنت أرحم الراحمين ) (4)
«پروردگارا! به راستي که سختي مرا لمس کرده و تو مهربانترين مهربانان هستي.»
در اين هنگام فرج برايش رسيد که چشمه ي آبي ظاهر شد و ايوب و همسرش با رفتن در چشمه جوان شدند.
يونس - عليه السلام - ، هنگامي که در شکم نهنگ قرار گرفت، استغاثه نمود و گفت :
( لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين ) (5) «معبودي جز تو نيست تو پاک و منزه اي، به راستي که من از ستمکاران بودم.»
در اين زمان، خداوند او را نجات داد. اگر يونس در شکم نهنگ اين ذکر را نمي خواند «تا قيامت در آن جا زنداني بود. » (6)
اينها نمونه هايي از فرج شخصي بود. ما نيز بايد در گرفتاريها و تنگناها از درگاه خداوند فرج بخواهيم .
الف. فرج شيعيان : در اين زمينه ، دعاهاي فرج زيادي مانند دعاي « الهي عظم البلاء ... » وجود دارد. که در اين دعاها از خداوند مي خواهيم که فقر و بيچارگي و گرفتاري را از شيعيان بر طرف کند. ( به خصوص با ظهور امام زمان - عليه السلام - .)
ب- فرج عمومي جهانيان : نوح - عليه السلام - در دعاهايش درخواست فرج جهاني کرده است.
قرآن کريم از زبان او مي گويد:
( رب لا تذر علي الأرض من الکافرين ديارا * انک ان تذرهم يضلوا عبادک و لا يلدوا الا فاجرا کفارا) (7)
«پروردگارا! در صفحه ي زمين ، کافري باقي مگذار! اگر آنها را به حال خود بگذاري، بندگانت را گمراه مي کنند و نسل آنها نيز که به دنيا مي آيند بدکردار و ناسپاسند [يعني نسل آنها نيز فاسد است]»
از روزي که پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله - رحلت نمود، ظلم و ستم به آل محمد - عليهم السلام - و شيعيان آغاز شد. از نظر مادي و معنوي به آل محمد - عليهم السلام - و شيعيان و سادات ظلم بسيار نمودند و گاهي هم آنها را به قتل مي رساندند.
با ظهور حضرت مهدي - عليه السلام - فرج آل محمد - عليهم السلام - نيز فرا مي رسد.
«اللهم صلي علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم »
خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست و فرج ايشان را برسان!
«يا رب الحسين بحق الحسين اشف صدر الحسين بظهور الحجه »
اي پروردگار حسين ! به حق حسين! با ظهور حضرت حجت دل امام حسين - عليه السلام - را شفا ده ( التيام بخش) !
انتظار مايه ي اميد و دلگرمي است. ضد آن يأس و نااميدي است. در قرآن از يأس و نااميدي مذمت و برانتظار تأکيد شده. آنجا که مي فرمايد:
( فانتظروا اني معکم من المنتظرين ) ( 8)
اميرالمؤمنين - عليه السلام - از پيامبر خدا - صلي الله عليه و آله - نقل مي کند که حضرتش فرمودند:
«أحب أعمال أمتي انتظار الفرج»
«محبوبترين اعمال امتم پيش من انتظار فرج است.»
امام رضا - عليه السلام - نيز از قول پيامبر خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود :
«أفضل أعمال أمتي انتظار فرج الله عزوجل » (9)
با فضيلت ترين اعمال امت من انتظار فرج از خداست.
همان طور که انتظار مايه ي اميد و دلگرمي است، يأس مايه ي نابودي است. از اين رو حضرت امام زين العابدين - عليه السلام - فرمود :
«انتظار الفرج من اعظم الفرج» (10)
«انتظار فرج خود از بزرگترين فرج هاست».
/خ
« و روشن شود زمين به نور پروردگارش »
امام رضا - عليه السلام - مي فرمايد: هنگامي که حضرت مهدي - عليه السلام - ظهور مي کند، زمين از نور خدا ( حضرت مهدي - عليه السلام - چون نور الله است.) روشن مي شود و زمين زير پاي او به سرعت حرکت مي کند. و اوست که سايه ندارد.(2)
«فرج» در لغت به معني «گشايش» است. يعني از تنگنا بيرون آمدن و از فقر و درد و مرض و ... نجات يافتن .
فرج سه نوع است:
1. فرج فردي . 2- فرج اجتماعي . 3. فرج آل محمد - عليهم السلام - .
فرج فردي
«خداوندا! هرچه بفرستي من نيازمندم ، ( يعني در نهايت گرسنگي ام.) »
بلافاصله فرج برايش رسيد و شعيب - عليه السلام - او را به خانه اش دعوت کرد.
حضرت ايوب - عليه السلام - نيز در فقر و بيچارگي و مرض در بيابان زندگي مي کرد. رو به درگاه خدا کرد و گفت :
(اني مسني الضر و أنت أرحم الراحمين ) (4)
«پروردگارا! به راستي که سختي مرا لمس کرده و تو مهربانترين مهربانان هستي.»
در اين هنگام فرج برايش رسيد که چشمه ي آبي ظاهر شد و ايوب و همسرش با رفتن در چشمه جوان شدند.
يونس - عليه السلام - ، هنگامي که در شکم نهنگ قرار گرفت، استغاثه نمود و گفت :
( لا اله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين ) (5) «معبودي جز تو نيست تو پاک و منزه اي، به راستي که من از ستمکاران بودم.»
در اين زمان، خداوند او را نجات داد. اگر يونس در شکم نهنگ اين ذکر را نمي خواند «تا قيامت در آن جا زنداني بود. » (6)
اينها نمونه هايي از فرج شخصي بود. ما نيز بايد در گرفتاريها و تنگناها از درگاه خداوند فرج بخواهيم .
فرج اجتماعي
الف. فرج شيعيان : در اين زمينه ، دعاهاي فرج زيادي مانند دعاي « الهي عظم البلاء ... » وجود دارد. که در اين دعاها از خداوند مي خواهيم که فقر و بيچارگي و گرفتاري را از شيعيان بر طرف کند. ( به خصوص با ظهور امام زمان - عليه السلام - .)
ب- فرج عمومي جهانيان : نوح - عليه السلام - در دعاهايش درخواست فرج جهاني کرده است.
قرآن کريم از زبان او مي گويد:
( رب لا تذر علي الأرض من الکافرين ديارا * انک ان تذرهم يضلوا عبادک و لا يلدوا الا فاجرا کفارا) (7)
«پروردگارا! در صفحه ي زمين ، کافري باقي مگذار! اگر آنها را به حال خود بگذاري، بندگانت را گمراه مي کنند و نسل آنها نيز که به دنيا مي آيند بدکردار و ناسپاسند [يعني نسل آنها نيز فاسد است]»
فرج آل محمد - عليهم السلام -
از روزي که پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله - رحلت نمود، ظلم و ستم به آل محمد - عليهم السلام - و شيعيان آغاز شد. از نظر مادي و معنوي به آل محمد - عليهم السلام - و شيعيان و سادات ظلم بسيار نمودند و گاهي هم آنها را به قتل مي رساندند.
با ظهور حضرت مهدي - عليه السلام - فرج آل محمد - عليهم السلام - نيز فرا مي رسد.
«اللهم صلي علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم »
خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست و فرج ايشان را برسان!
«يا رب الحسين بحق الحسين اشف صدر الحسين بظهور الحجه »
اي پروردگار حسين ! به حق حسين! با ظهور حضرت حجت دل امام حسين - عليه السلام - را شفا ده ( التيام بخش) !
انتظار فرج
انتظار مايه ي اميد و دلگرمي است. ضد آن يأس و نااميدي است. در قرآن از يأس و نااميدي مذمت و برانتظار تأکيد شده. آنجا که مي فرمايد:
( فانتظروا اني معکم من المنتظرين ) ( 8)
اميرالمؤمنين - عليه السلام - از پيامبر خدا - صلي الله عليه و آله - نقل مي کند که حضرتش فرمودند:
«أحب أعمال أمتي انتظار الفرج»
«محبوبترين اعمال امتم پيش من انتظار فرج است.»
امام رضا - عليه السلام - نيز از قول پيامبر خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود :
«أفضل أعمال أمتي انتظار فرج الله عزوجل » (9)
با فضيلت ترين اعمال امت من انتظار فرج از خداست.
همان طور که انتظار مايه ي اميد و دلگرمي است، يأس مايه ي نابودي است. از اين رو حضرت امام زين العابدين - عليه السلام - فرمود :
«انتظار الفرج من اعظم الفرج» (10)
«انتظار فرج خود از بزرگترين فرج هاست».
پي نوشتها:
1- الزمر : 68.
2- «کمال الدين » ص 372، در 12 جاي «بحارالانوار » نيز اين روايت آمده است.
3- قصص : 24.
4- انبياء: 83.
5- انبياء: 87.
6- صافات: 144.
7- نوح : 26 و 27.
8- اعراف: 71.
9- «عيون الاخبار الرضا» رک «بحارالانوار » : ج 52 ص 122و
10- «کمال الدين » : ج 1 ، ص 320 ، چاپ مکتبه الصدوق؛ «بحارالانوار» : ج 52 ص 122 از احتجاج شيخ طبرسي .
/خ