بیابان ها و کویرهای ایران و جهان
منبع : راسخون
ترکمن صحرا
ترکمن صحرا در شمال شرقی ایران است و شامل شهرهای گنبد کاووس، بندر ترکمن، آققلا، مراوهتپه، کلاله، سیمینشهر، گمشتپه، نگینشهر، انبار آلوم و داشلی برون، بجنورد، درگز و اطراف تربت جام میباشد. اکثریت نسبی جمعیت ترکمن صحرا را ترکمنها تشکیل میدهند که مردمانی ترک زبان و مسلمان(اهل سنت حنفی) میباشند. ترکمنصحرا جلگهای است رسوبی و نسبتاً هموار که از عقبنشینی دریای خزر و تجمع رسوبهای رودهایی نظیر اترک و گرگان به وجود آمده است. این جلگه عریضترین بخش جلگههای خزری است که شمال استانهای گلستان و خراسان شمالی را در بر میگیرد، این منطقه بین عرضهای جغرافیایی ۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه (جنوب گرگان) تا ۳۸ درجه شمالی (چات) و نیز طولهای جغرافیایی ۵۳ درجه و ۵ دقیقه (بندرترکمن) تا ۵۶ درجه شرقی (مراوه تپه) در استان گلستان قراردارد (بدون احتساب شمال خراسان).از لحاظ موقعیت جغرافیایی این منطقه از مغرب به دریای خزر و از شمال به جمهوری ترکمنستان محدود میشود که با طول ۴۰۰ کیلومتر از غرب به شرق گسترده است و از مشرق به خراسان و منطقه نیمهخشک بجنورد و درهگز و از جنوب به کوهپایههای جنگلی البرز شمالی محدود است. شیب زمین از جنوب به شمال و از شرق به غرب در امتداد شبکه آبها و رودهایی که به دریای خزر میریزد کاهش مییابد.
زمینشناسی و خاک
این منطقه از رسوبات آبرفتی دوران چهارم زمینشناسی انباشته شده است که بهترین منبع ذخیرهکننده آب زیرزمینی است. این آبرفتها دارای بافت سست و ریز بوده، درجه سختی آنها بسیار کم است (رس، ماسه، مارن) و در نتیجه نه آنچنان ریز چسبنده است و نه آنچنان سخت و سنگی، بلکه برای رویش گیاه و نفوذ آب امکانات را دارد. بغیر از چند تپه ماسهای (نهشتههای بادی از نوع لُس) ناهمواری چندانی در سطح دشت مشاهده نمیشود. تپههایی که در سطح منطقه است به زبان محلی قرهدفه (سیاهتپه)، قیزلاردفه (تپه دختران)، یاریمدفه (نیمتپه)، کوموشدفه (تپهنقرهای) و… نامیده میشوند که البته این تپهها از نظر تغییرات اقلیمی و رویش گیاهی نقش تعیینکنندهای ندارند.ارتفاع دشت که در ساحل دریا (بندرترکمن) ۲۰- متر است به سمت مشرق در حوالی گوکجهداغ در شمالشرق گنبد به ارتفاع بیش از ۵۰۰ متر افزایش مییابد. از سمت مشرق، منطقه ناهموار کلاله، مینودشت، گلیداغ، قرهبلخان، مراوهداغ و حصارچه شروع شده و کمکم به تپههای جنگلی البرز شمالی و خراسان غربی متصل میشود. خاک منطقه از جنوب به شمال از نظر هوموس و میزان باروری فقیرتر میشود تا جایی که خاکهای مرغوب مناطق جنوبی جای خود را به خاکهای شور و بیابانی حوالی رود اترک و نوار مرزی در شمال استان گلستان میدهد. سطح دشت پوشیده از خاکهای قهوهای رسوبی نسبتاً ریز بافت است که امکان رویش علف و بوتهها شامل چمن و گیاهان نیمهخشک را فراهم آورده است. در این نوع خاک امکان کشت غلاتی نظیر گندم و جو و گیاهانی مثل پنبه، برنج و سبزیجات کاملاً فراهم است که علاوه بر تولید مواد غذایی، مقداری مرتع مصنوعی هم برای دامها فراهم میشود (بقایای گندم و سایر محصولات زراعی). در بخش شورهزارهای شمال و شمالغرب و در قسمت غرب دشت در حدود اترکرود- که شهر گنبدکاووس در آن واقع است- نوعی بیابانی وجود دارد.
آب و هوا
این منطقه از لحاظ آب و هوایی، پوشش گیاهی، خاک و زندگی جانوری از سایر مناطق شمال کشور (گیلان و مازندران) متمایز است و این با کاهش ریزشهای جوی، رطوبت نسبی هوا و افزایش درجه حرارت از غرب به شرق مشخص میشود به طوری که برای مثال میتوان اختلاف ریزشهای جوی را که در بابلسر۸۶۸ میلیمتر است و در گرگان به ۶۳۵ میلیمتر و در حوالی گنبد به ۴۷۲ میلیمتر کاهش مییابد در نظر گرفت، (سالنامه هواشناسی کشور- سال ۱۳۶۳) این اختلافات از ترکیب آب و هوایی منطقه ناشی میشود و از دیدگاه هواشناسی خود بخشی جداگانه است اما پدیدههایی از قبیل دوری از ارتفاعات البرز، کاهش رطوبت بادهای غربی و عبور جریانهای هوایی سرد و خشک سپری از صحرای قراقوم را که بسیار کم باران است باید موثر دانست. ضمن اینکه شمال این منطقه ادامه صحرای خشک و نیمهخشک جمهوری ترکمنستان است. ماه بهمن پربارانترین و ماه تیر خشکترین ماه سال در این منطقه است. درجه حرارت نیز از مغرب به مشرق افزایش مییابد به طوری که در تابستان در بعضی از نقاط صحرایی دمای بیش از ۴۰ درجه سانتیگراد نیز مشاهده شده است.درجه حرارت نقاط مختلف یکسان نیست.هر چه از غرب به شرق و از جنوب به شمال برویم بر دمای محیط افزوده میشود. برای نمونه با توجه به یافتههای هواشناسی دو ایستگاه گرگان و گنبدکاووس میبینیم که میانگین دمای سالانه گرگان ۳۵/۱۷ درجه سانتیگراد و گنبد کاووس ۶/۱۷ درجه سانتیگراد است. با توجه به اینکه ارقام مربوط به میانگین دمای سالانه در یک نقطه نمیتواند گویای وضعیت کلی دما در آن منطقه باشد باید به ارقام حداکثر و حداقل مطلق (بیشینه و کمینه) دمای سالانه نیز توجه کرد. کمترین دمای سالانه ایستگاه گرگان ۶/۹- درجه سانتیگراد و در ایستگاه گنبد ۵/۱۴- درجه سانتیگراد در دیماه گزارش شده است. بیشترین دمای سالانه نیز در ایستگاه گرگان در تیرماه ۶/۴۳ درجه سانتیگراد و در ایستگاه گنبد در تیرماه ۴۶ درجه سانتیگراد ثبت شده است.
از نظر تعداد روزهای یخبندان در سال نیز در نقاط گوناگون استان تفاوتهایی مشاهده میشود به طوری که در ایستگاه گرگان ۱/۱۳ روز و در ایستگاه گنبد ۸/۳۰ روز در طول سال یخبندان ثبت شده است. همچنین تعداد ماههای همراه با یخبندان در ایستگاه گرگان ۵ ماه و در ایستگاه گنبد ۶ ماه گزارش گردیده است بنابراین بارز است که بیشترین میزان تبخیر در نواحی شمالی و کمترین میزان در نواحی جنوبی صورت میگیرد. سردترین ماهها در منطقه دی و بهمن است با ۷/۱ و ۴/۰- درجه سانتیگراد در ایستگاه گنبد ثبت شده است و گرمترین ماهها خرداد، تیر و مرداد به ترتیب با ۲/۳۱، ۱/۳۷ و ۲/۳۳ درجه سانتیگراد است. اختلاف از نقطهای به نقطه دیگر را باید بیشتر معلول عوامل محلی مانند اختلافات ارتفاع یا بادهای محلی دانست. بادهای مرطوب غربی از جمله بادهای غالب منطقه است که در طول زمستان از غرب به شرق و جنوبشرقی می وزد و اغلب بارانزاست. از دیگر بادهای منطقه باد سرد و خشک شمالشرقی است که از سیبری می وزد و فاقد رطوبت است و در منطقه به نام محلی ترکمنی «سورتیک» (Sortik) شناخته میشود.
طبق آمار، اختلاف درجه حرارت فصلی به وضوح در منطقه ترکمنصحرا مشهود است و پاییز و زمستان آن مرطوب است. از اینرو شمال این منطقه (بخش شمالی بندرترکمن، گنبدکاووس، مراوهتپه و آققلا) جزو قلمرو آب و هوای نیمهبیابانی یا نیمهخشک قرار میگیرد و مناطق جنوبی این منطقه (از جمله جنوب بندرترکمن و جزیره آشوراده) جزو مناطق معتدل با آب و هوای شبه مدیترانه به حساب میآید و هر چه از مشرق به طرف غرب ترکمنصحرا برویم آب و هوا معتدلتر میشود.
منابع آب
مهمترین منابع آبی در سطح ترکمنصحرا رودهایی دائمی هستند که عبارتاند از: ۱- رود گرگان: مهمترین رود صحرای ترکمن است که از کوه آلاداغ(حوالی بجنورد) سرچشمه میگیرد و در جهت شرق به غرب جریان یافته، در مسیر خود تا شرق منطقه گوکلان(از مناطق کوهستانی گنبد) با عمق نسیتاً زیاد عبور میکند، سپس وارد دشت گرگان شده، از شهرهای گنبدکاووس و آققلا عبور کرده پس از طی حدود ۳۰۰ کیلومتر در حوالی خواجهنفس از توابع بندرترکمن به دریای خزر میریزد.به علت پایین بودن سطح آب رود گرگان، استفاده از آن در امور زراعت تنها بهوسیله تلمبه یا سد امکان دارد. آب آن بسیار گلآلود بوده، مهمترین منبع آبی مردم این منطقه برای زراعت و مصرف دامها است. سد مخزنی خاکی وشمگیر که حدود ۵۰ هکتار از اراضی اطراف را مشروب میسازد بر روی این رود احداث شده است. ۲- رود اترک: به طول ۵۰۰ کیلومتر، از بزرگترین رودهای ایران است که از دامنههای غربی کوه هزارمسجد(حوالی قوچان) سرچشمه گرفته و از شرق به غرب به موازات رود گرگان جریان یافته، پس از عبور از درههای کوهستانی و تنگههای باریک در شرق، با یک قوس به سوی دشتهای ساحلی تغییر جهت میدهد و در خلیج حسنقلی به دریای خزر میریزد. اهمیت این رود به سبب مشروب کردن اراضی خشک و نیمهخشک ایران و جمهوری ترکمنستان است. ۳- رود قرهسو: این رود از کوههای شرقی گرگان سرچشمه گرفته و پس از طی مسیری از شرق به غرب به طول هشتاد کیلومتر به خلیج گرگان در دریای خزر میریزد. رود قرهسو به علت موقعیتش، آب تمام رودهای کوچک حوضه خود را که در دامنه شمالی البرز جریان دارد به طرف خود میکشاند که بدین ترتیب دشت گرگان و رود اترک در قسمت سفلای خود سهمی از آبهای دامنه شمالی البرز دریافت نمیکنند.
چنین وضعی باعث ظهور دو منطقه متباین طبیعی در دو سوی شمالی و جنوبی آن شده است که جنوب آن دارای جنگلهای انبوه و شمال ان با مشخصات دشت شامل چمنهای موقتی و علفزار است.
پوشش گیاهی
پوشش گیاهی ترکمن صحرا به عملکرد پدیده آب وهوایی، ارتفاع و موقعیت جغرافیایی و خاک منطقه ارتباط مستقیم دارد و این میان، خاک، درجه حرارت و رطوبت از مهمترین عوامل تعیین کننده در نوع و زمان رشد گیاهان منطقه به شمار میرود.پوشش گیاهی شمال گرگانرود نسبت به جنوب آن فقیرتر است و اغلب گیاهانشورپسند و مقاوم در برابر خشکی نظیر اشنیان و گز که برای پرورش شتر و بز و تا حدودی گوسفند مناسب است میروید و برعکس در جنوب رود گرگان، پوشش گیاهی بسیار غنی است و انواع گیاهان چمنی و تیره گندمان نظیر جو خودرو، به علاوه گیاهان متنوع دیگر نظیر برموس، فالاریس و دم در آن میروید که برای پرورش گوسفند و گاو مناسب است.
زندگی جانوری
جانوران این منطقه از انواع جانوران منطقه نیمه بیابانی تا جنگلی (طوقه جانوری پاله آرکتیک) است و میتوان از گرگ، روباه و کفتار، خرگوش، موش صحرایی، جوجه تیغی، مار و آهو در بخش شرقی آن، پرندگانی مثل اردک و غاز در مردابها و چمنزارهای مرطوب، کبوتر چاهی، گنجشک، سار، دراج و قرقاول در بخش جنوبی و تیرههای مختلف شاهین و عقاب در شمال منطقه نام برد.در رودها و آبهای ساحلی دریای خزر نیز انواع ماهیهای شمال ایران به فور یافت میشود که صید آنها مشغله اصلی مردم بندر ترکمن، خواجه نفس و کمش تپه است.
به علت قرارگرفتن ترکمن صحرا بین مناطق مرطوب و جنگلی البرز شمال و خشک و بیابانی ترکمنستان در شمال و منطقه نیمه خشک مرتفع در شرق بجنورد، تربیت انواع دامها در این منطقه مقرون به صرفه است. از جمله: ۱- اسب و گاو که در مناطق چمنزار و آب کافی تربیت میشود (جنوب گرگان و شرق گنبد) ۲- گوسفند و بز که در مناطق نیمه خشک استپی و نیمه مرطوب تربیت میشود. (بخشهای مرکزی، جنوبی و شرقی منطقه) ۳- شتر که در شمال رود گرگان و بخشهای شمالی منطقه بویژه ریگزارها و شورهزارهای شمال و شمال شرقی که دارای هوای خشک و رطوبت کم است تربیت میشود.
به تبعیت از ویژگیهای آب وهوایی، پوشش گیاهی، ارتفاع و زندگی جانوری این منطقه را میتوان به سه بخش اکولوژیکی تقسیم کرد:
۱- منطقه جنوبی که ناحیهای جنگلی و مرطوب است با بارش سالیانه بیش از ۵۰۰ میلیمتر و از نظر شکل زمین عموماً به شکل تپه است که کمکم به دامنههای ملایم البرز شمالی وصل میشود و مهمترین منطقه پرورش گاو و گوسفند است.
۲- منطقه مرکزی شمال علیآباد، رامیان و گوکلان که بخش وسیعی را به نام دشت گرگان دربرمیگیرد و بین منطقه جنوب و رودگرگان واقع است که مهمترین بخش زراعی منطقه نیز به شمار میرود. اقلیم معتدل و نیمهخشک مشخصه بارز این حوزه است و پوشش گیاهی آن نیز چمن و استپ نیمهخشک است.
۳- منطقه شمالی که بین رودهای گرگان و اترک واقع شده؛ گنبد کاووس، آق قلا، مراوه تپه، داشلی برون، بندر ترکمن و کمش تپه را دربرمیگیرد که محل اصلی سکونت اقوام ترکمن است و کشت غلات و پرورش اسب و گوسفند در آنجا رایج است (بیگدلی، محمدرضا.ترکمنهای ایران. پاسارگاد. ۱۳۶۹)
شناخت تاریخی
منطقه ترکمن صحرا و دشت گرگان تاریخی بسیار کهن دارد. این منطقه به علت همجواری با شهرها، مناطق باستانی معروفی چون داهه (دهستان) ،نیشابور، مرگیانا (مرو)، نیسا (نسا)، تپورستان (طبرستان) و کومش از زمانهای قدیم مورد توجه بوده است و در طول زمانهای مختلف محل سکونت و زیست اقوام مختلف ایرانی بوده است.این سرزمین تا سده 17 به طور کامل ایرانی زبان بود اما در پی مهاجرتهای افسارگسیخته عشایر بیابانگرد ترکمن امروز به صورت سرزمینی با اکثریت ترکمن زبان درآمده است.قدیمیترین یافتههای باستانشناسی منطقه شمال سفالینهها و دست ساختههای بشر (که در شمال شهرستان گنبد کاووس یافته شده) پیشینه سکونت و زیست در این منطقه را به بیش از هفت هزار سال پیش میرساند.
در منطقه ترکمن صحرا، شهرستان ترکمن با دارا بودن ویژگیهای مختلف از نظر تاریخی دارای اهمیت بسزایی بوده است. با وجود جدیدالتأسیس بودن بندر ترکمن، شهرستان ترکمن دارای پیشینه تاریخی کهنی است.
وجود گورستان و تپه باستانی کمیش تپه کوچک، دیوار تاریخی گرگان (دیوار قزل آلان) در شمال شهرستان،جزیره آبسکون، جزیره مهم و استراتژیک آشوراده در غرب بندر ترکمن و غیره پیشینه سکونت در این شهرستان را به سالیان بسیار دورتر برمیگرداند.
شوره زار آلاگل
نام انگلیسی : alagul Wetlandنام فارسی : شوره زار آلاگل
تالاب آلاگل در شرق جاده آق قلا به اینچه برون واقع گردیده که مساحت آن در زمان پرآبی به 2500 هکتار می رسد . این تالاب همانند تالاب های آجی گل و آلماگل از رودخانه مرزی اترک و زهکشهای طبیعی تامین می شود . محیط های پیرامونی تالاب با پوشش نی و جگن و درختچه های گز پوشیده شده است . بستر قالب دراکثر نقاط پوشیده از پوشش سبز جلبک می باشد . هر ساله در فصل مهاجرت هزاران پرنده به این تالاب و دیگر تالاب های استان می آیند که از انواع قو – فلامینگو – اردک – پرستو – قازها می توان نام برد .
انگیزه های جذب گردشگر
این تالاب به دلیل قابلیت و اهمیت بین المللی که دارد از لحاظ اکوسیستم طبیعی و اکوسیستم آبی قابل استفاده برای گردشگران و علاقمندان ورزش های آبی – ماهی گیری و ... می باشد .مجموعه تالابهاي آققلا و اترك
اين مجموعه در قسمت جنوبي رودخانه اترك واقع شده و مشتمل بر تالابها و مردابهاي اينچه، آلماگل، آلاگل، اينجه برون، بيبي شيروان، آجيگل، نمك و دانشمند است كه مجموع مساحت آنها هزارو دويست و پنجاه هكتار تخمين زده ميشود. برخي از اين تالابها از جمله تالاب آلاگل در فهرست كنواسيون تحقيقات بينالمللي پرندگان آبزي و مهاجر در سال هزارو سيصدوپنجاه به ثبت رسيده است.فاصله تالابها از يكديگر بسيار نزديك است و آب و هواي محدوده آنها مديترانهاي گرم با تابستانهاي خشك و گرم و زمستانهاي ملايم ميباشد. سطح آب تالابها در زمان پرآبي به بيش از دوهزارو پانصد هكتار نيز ميرسد. اين مساحت به عواملي نظير ميزان آب ورودي و خروجي، به اقليم و ديگر عوام محيطي بستگي دارد. آب اين تالابها از رودخانه اترك تأمين ميشود.تالابهاي ياد شده محل زيست پرندگان مهاجر متنوعي است كه از جمله آنها ميتوان به فلامينگوها ، قوها، غازها، حواصيل و... اشاره كرد. فصل شكار طبق تقويم اداره محيطزيست از اول پاييز تا آخر زمستان هر سال و هر هفته دو روز(چهارشنبه و جمعه) ميباشد.از ماهيان اين تالابها نيز ميتوان به كولي، اورنج، سيمپرك و شيشه ماهي اشاره كرد كه فصل صيد آن طبق مجوز اداره محيطزيست گنبد از پانزده ارديبهشت تا پانزده اسفند ماه هر سال ميباشد.از آنجا كه اين مجموعه تالابها و مردابها داراي راههاي دسترسي، محوطههاي اطراق، چشماندازهاي دشتي، مرغزارهاي وسيع و پرندگان بومي و مهاجر، همچنين استفادههاي طبي ميباشند، قابليتهاي فوقالعادهاي را براي ايجاد يك كانون توريستي فراهم ميكنند. شكار و صيد بيرويه، چراي دام، وارد كردن گونههاي غير بومي، قطع اشجار و... ازجمله عوامل تهديدكننده اين تالابها به شمار ميآيند.صحرای بزرگ آفریقا
صحرای بزرگ آفریقا بزرگترین صحرای گرم جهان در شمال آفریقا با مساحتی حدود ۹ ملیون کیلومتر مربع و قدمتی معادل دو و نیم ملیون سال واقع شده است.این صحرا از غرب به اقیانوس اطلس , از شمال به کوههای اطلس و دریای مدیترانه, دریای سرخ و مصر در شرق و از جنوب به سودان و درهٔ رود نیل محدود میشود. صحرای بزرگ آفریقا قاره را به دو قسمت شمال و منطقه زیر صحرا تقسیم میکند.انسان در لبههای صحرا به مدت ۵۰۰,۰۰ سال زیسته است.[نیاز به ذکر منبع] در طول آخرین دوره یخبندان این منظقه بسیار مرطوب تر بود، چیزی همانند وضعیت امروزی شرق آفریقا. آثار حکاکی انسان شامل جانوران آبی مثل کروکدیل در این محل یافت شده است.فسیل های دایناسور هم آثار دیگری است که کاوشگران در این بخش یافته اند.اما امروزه به جز نواحی کوچکی در اطراف درهٔ رود نیل و بخشهای مجزای کوچک دیگر, این ناحیه عاری از پوشش گیاهی سبز است.حدود دو و نیم ملیون نفر در این ناحیه زندگی میکنند که اکثرا مردمان کشورهای موریتانی,مراکش و الجزیره هستند.
کویر ربعالخالی
رُبعالخالی منطقهای بیابانی و شنی بزرگی است در جنوب شرقی شبه جزیره عربستان، مردم محل آن را به " ربع عرب الخالی " مینامند اما بیشتر مردم آن را به نام " ربعالخالی " میشناسند.باور مردم بر آن است که ربعالخالی تنها از گرما و خشکی و تپههای شنی ایجاد شده است. منطقهای بسیار گستردهای است که قسمت بزرگی از خاک عربستان سعودی و عمان و امارات متحده عربی را در بر گرفته است. بعضی از تپههای شنی در ربعالخالی تا ارتفاع 240 متر میرسد، و گستره این تپهها تا مسافت 50 کیلومتر ادامه یافته است. ربعالخالی جایی بسیار گرم است و دمای هوا در آن در تابستان تا حدود 55 تا 60 درجه سانتیگراد میرسد. در این وقت از سال کوچگردان (بدویان) ساکن ربعالخالی از آنجا کوچ میکنند و به نزدیک دریا میروند و از گرمای شدید و هوای خشک ربعالخالی دور میشوند، چونکه در نزدیکی دریا هوا لطیف تر است از هوای خشک و باد سوزان ربعالخالی. اما در زمستان دمای هوا در ربعالخالی گهگاه به 10 درجه سانتیگراد زیر صفر نیز میرسد و سرمایش استخوانسوز است. ربعالخالی مشهور است به باد و طوفانهای بسیار قوی و شدید در زمستان و تابستان، بنا براین در تمام سال در ربعالخالی گرد و خاک برپاست وآن تپههای ریگ روان و تلماسهها در حال حرکت میباشند در اثر این بادهای موسمی. همچنین این بادهای شدید از گرمای تابستان کاهش میدهد و به سرمای زمستان افزایش. در ربعالخالی باران خیلی کم میبارد. اما در فصل زمستان بعضی از گلهای بهاری و درختان کوچک میروید ولی در اثر گرما و کم آبی بزودی خشک میشود و در اثر خشکی که سرتاسر ربعالخالی را فرا گرفته است.
بیابان گبی
بیابان گبی یک منطقه بیابانی بزرگ در شمال چین و جنوب مغولستان است. لغت گبی در زبان مغولی به معنای بیابان میباشد. این بیابان از اطراف با رشته کوه آلتای و چمنزارها و استپ های مغولستان در شمال، فلات تبت در جنوب غربی و دشت چین شمالی در جنوب شرقی احاطه شده و از دیدگاه بومشناسی و جغرافیایی به چند منطقهٔ متمایز و منفک تقسیم میشود که از نظر تغییرات جوی و نیز از لحاظ موقعیت مکانی با یکدیگر متفاوت هستند. این بیابان به عنوان خاستگاه امپراتوری بزرگ مغول و در بر دارندهٔ چند شهر مهم واقع در جاده ابریشم در طول تاریخ حائز اهمیت فراوان بوده است.بیابان لیبی
بياباني در شمال شرقي آفريقا، بخش شمال شرقي صحرا، در شرق ليبي، غرب مصر و شمال غربي سودان قرار دارد. در مصر آن را بيابان غربي مي شناسند. منطقه ي خشكي از تپه هاي شني و پهنه هاي سنگي كه در نقطه تلاقي مرزهاي ليبي، مصر و سودان تا ارتفاع 1907 متر ارتفاع مي يابند.واحه هاي اين بيابان، آل كوفراه و آل جغبوب در ليبي و سيوا و بحريه در مصر را شامل مي گردد. ضمناً ذخاير معدني عمده اي از نفت و گاز طبيعي در حاشيه ي شمالي اين بيابان واقع شده اند.
بیابان آتاکاما
سرزمين خشكي درشمال شيلي كه از غرب با كوهستان هاي حاشيه اي اقيانوس آرام و درشرق با رشته كوه هاي آند محدود مي گردد. با بارشي كه دو يا چهاربار درطول يك قرن ايجاد مي شود، آتاكاما يكي ازمناطق بياباني جهان به شمار مي رود. اين فقدان بارندگي درنتيجه ي وارونگي دما حاصل مي شود. جريان آب سرد همبولت كه از سمت قطب حركت مي كند، هواي سردي را درسطح آب پخش مي كند، و درنتيجه ي آن هواي گرم سطوح بالا مهار مي گردد. اين وارونگي توليد مه نموده اما فاقد هرگونه بارندگي مي باشد. بنابراين، به جز چند واحه كه آبياري مي شود، پوشش گياهي آتاكاما به شدت تنك و پراكنده است. همچنين عليرغم نزديكي اين بيابان به مدار استوا، وارونگي دما باعث حفظ درجه حرارت هاي پايين دراين سرزمين مي گردد. مثلآ شهري مانند آنتو فاگاستا، باوجود اينكه 1700 كيلومتر نزديك تراز سانتياگو به خط استوا مي باشد اما درجه حرارت هاي مشابهي رادارند.بیابان سونورا
بیابان سونورا (به انگلیسی: Sonoran Desert) بیابانی است در امریکای شمالی که در دو سوی مرز ایالات متحده امریکا و مکزیک قرار گرفتهاست.این بیابان بخشهای بزرگی از ایالتهای آریزونا و کالیفرنیا در امریکا و ایالت سونورا در مکزیک را میپوشاند. سونورا با مساحت 311000 کیلومتر مربع یکی از بزرگترین و گرمترین بیابانهای بخش شمالی قاره آمریکا است. این بیابان گونههای زیادی از گیاهان و جانوران کمیاب را در خود جا دادهاست از جمله کاکتوس ساگوارو.کویر مرنجاب
نام انگلیسی : maranjab desertنام فارسی : بیابان مرنجاب (بند ریگ)
کویر مرنجاب در شمال شهرستان آران و بیدگل از توابع شهرستان کاشان در استان اصفهان قرار دارد . این کویر از شمال به دریاچه نمک آران و بیدگل , از غرب به کویر مسیله و دریاچه های نمک حوض سلطان و حوض مره , از شرق به کویر بند ریگ و پارک ملی کویر و از جنوب به شهرستانهای آران و بیدگل و کاشان محدود می شود .
ارتفاع متوسط کویر مرنجاب از سطح آبهای آزاد در حدود 850 متر می باشد . قسمت عمده این کویر پوشیده از تپه های شنی و ریگزار است . کویر مرنجاب از نظر پوشش گیاهی بسیار غنی است . عمده پوشش گیاهی منطقه شامل گیاهان شور پسند از جمله درختهای گز و تاق و بوته های قیچ است .
پوشش جانوری منطقه به دلیل وجود آب و غذای فراوان بسیار غنی است . از جمله حیوانات موجود می توان به گرگ , شغال , کفتار , روباه شنی , گربه شنی , بزمجه , آفتاب پرست , انواع مارمولک , مار , عقرب , تیهو , عقاب , شاهین و ... اشاره کرد . در سال اخیر یک جفت پلنگ نیز در منطقه مرنجاب مشاهده شده است .
نقاط دیدنی :
کویر مرنجاب یکی از زیباترین نقاط کویری ایران محسوب می شود . تپه های شنی بلند و جنگلهای تاق جلوه زیبایی به این منطقه بخشیده است . دریاچه نمک آران و جزیره سرگردان از دیگر نقاط دیدنی منطقه محسوب می شوند . چاه تاریخی دستکن در قسمت شرق کویر , محل آبشخور شترهای کاروانها بوده است . کاروانسرای مرنجاب که به دستور شاه عباس صفوی در کنار قنات مرنجاب بنا نهاده شده از جمله آثار تاریخی موجود در منطقه می باشد .راه های ورود به منطقه :
مسیر اول : مسیر شهر آران به سمت پادگان و سپس جاده خاکی مرنجاب که پس از طی مسافتی در حدود 45 کیلومتر به مرنجاب می رسدمسیر دوم : مسیر پارک ملی کویر است که از پیشوا آغاز شده و سپس مبارکیه (15 ک.م.) - قصر بهرام (60 ک.م) - کاروانسرای سفیدآب (80 ک.م.) - و سپس مرنجاب (50 ک.م.) می باشد . شایان ذکر است تردد در این جاده تا سفیدآب نیاز به مجوز از سازمان حفاظت از محیط زیست استان سمنان دارد .
مسیر سوم : مسیر کاشان به ابوزیدآباد سپس کاروانسرای سفیدآب و مرنجاب می باشد .
نقشه هوایی کویر مرنجاب و منطقه بندریگ :
کویر مسیلهنام انگلیسی : masileh playa
نام فارسی : کویر مسیله
وسعت کویر مسيله بيش ازده هزار هکتار می باشد ودرحال حاضر قسمتهای عمده آن پوشيده ازدرختان گز وتاغ می باشد ودرحقيقت يکی ازمراکز کويری جنگلی ايران محسوب می شوند بدليل ارتفاع پايين دشت مذکور ( حدود 800 متر ازسطح دريا) ازساير نقاط اطراف شيب ملايم دشتها وارتفاعات شهرقم واراضی شمالی دشت مذکور به طرف دشت می باشد همچنين درياچه نمک و کویر مسيله مصب دو رودخانه مهم مرکزی ايران يعنی رودخانه قمرود ( اناربار) ورودخانه قره چای می باشد.درروزگار نه چندان دور حدود 50 سال پيش دشت مذکور دارای يکی ازبهترين مراتع استپی ودشتی بوده به گونه ای که محل چرای اسبهای دولتی درآن زمان بوده ونيز رمه های بزرگ گوسفند وشتر دردشت مذکور به چرا پرداخته اند علاوه برمراتع خوب درسالهای گذشته دشت مسيله يکی ازبزرگترين توليد کنندگان غلات (گندم ، جو و...) دربخش مرکزی ايران بوده است.
ازنظر زيستگاهی دشت مسيله ازقديم الايام زيستگاه آهو وجبير وگوره خر آسيايی وايرانی بوده است اما درحال حاضر به علت شکار بی رويه ازبين رفتن زيستگاه ها ، تعداد اينگونه حيوانات بسيار کم ونادر است اما قابليت زيستگاهی منطقه جهت حيوانات ذکر شده همچنان به قوت خود باقی است. منطقه کویر مسيله می تواند زيستگاه مناسبی برای هوبره که ازپرندگان حمايت شده وکمياب است ( خصوصا" درفصل زمستان) باشد ودرفصل پائيز وزمستان درآبگيرهای دشت انواع پرندگان مهاجر ازقبيل انواع مرغابی وحشی ، اردک ، غاز، فلامينگو ، بازهای شکاری وباقرقره و... ديده می شود درسال گذشته يک گله هفت تايی گورخر ايرانی درکنار درياچه حوض سلطان مشاهده شده است. وهمچنين مار، روباه وخرگوش نيز درمنطقه وجود دارد. مسيله وکوير قم دوزيسگاه استان وبخشی ازپارک ملی کوير است که مورد حفاظت قرار می گيرد وجود گونه های نادر جانوری نظير هوبره ، آهو، امکان زيست جانوری مانند يوزپلنگ به اهميت حفاظت وحراست اين منطقه می افزايد افزون براينکه زيستگاههای زيبای موجود دراستان وجود سگ آبی ، انواع پرندگان ومهاجرت انواع غازها، اردکها وپرندگان به اطراف درياچه حوض سلطان ودرياچه نمک وآشيانه سازی دراطراف مسيل رود قم درنمای زيست بومهای استان بسيار موثر است.
نقاط دیدنی کویر مسیله آفتاب
راههاى ارتباطى تهران به قم: راه شوسهٔ کنونى تهران - قم در سال ۱۸۸۳ ميلادى توسط اتابک ساخته شد و انگيزهٔ پىريزى آن پيدايش درياچهٔ حوض سلطان بود. در مسير اين راه ارتباطى، پلهاى تاريخى و کاروانسراهايى قرار داشت که به مرور زمان يا تخريب شد يا به کلى از ميان رفتند. از قمرود به سوى شمال شرقى و به موازات درهٔ قمرود، «پل دلاک» قرار داشت که پس از اتصال قمرود به قرهچاى ايجاد شد و منزل اول نيز به نام پل دلاک بود. اين پل ۱۶ دهنه داشت که چند دهنه آن ويران شده است. بناى پل از آجر و مربوط به دورهٔ صفويه است و براى برقرارى ارتباط ميان قم و مشهد ساخته شده بود. يک راه قديمى از پل دلاک به طور مستقيم از حاشيهٔ غربى مسيله به سوى ورامين و گرمسار مىرود. نام پل برگرفته از اسم يکى از شخصيتهاى دورهٔ صفوى است. در شمال اين پل، دو ساختمان ويرانه قرار دارد که سابقاً اقامتگاه کاروانها بود، اوّلى از خشت و گل و شبيه به کاروانسراست و دومى از آجر بنا شده و مانند قلعه است. از پل دلاک به سمت شمال، يک راه ارتباطى از بلندىهاى باقرآباد مىگذشت و با عبور از ميان چال سلطان، به منزل دوم که کاروانسراى حوض نام داشت مىرسيد. کاروانسراى حوض، قلعهاى محکم دارد و از آجر بنا شده و در زمان گذشته چند رشته قنات و آبانبار بزرگ آن را پر مىکرد. کاروانسراى حوض چندين بار تعمير شده و هم اينک مسکونى است. کاروانسراى دير: در مسير راه تهران به قم، پس از حسنآباد، راهى به سمت چپ جدا مىشود که به بند علىخان و ورامين مىرود. اين راه در جهت شمال غربى به جنوب شرقى و در شمال رودشور قرار دارد.۱۲ کيلومتر پيش از بند علىخان راهى ديگر از جنوب به شمال آن را قطع مىکند. اگر راه را به سوى جنوب دنبال کنيم به کاروانسراى دير مىرسيم و امتداد آن به طرف شمال از طريق دولتآباد به ورامين مى رسد؛ اين همان راه قديمى ساسانى است که اصفهان را به رى وصل مىکرد.
کاروانسراى کنونى دير روى ويرانههاى ديرالجص يا دير گجين يا دير کردشير که در تاريخ معروف است، ساخته شده است، ظاهر ساختمان قديمى به نظر نمىرسد. در کنارههاى دروازه ورودى کاروانسرا، دو برج دو طبقه قرار دارد. داخل اين بنا، حياطى بزرگ است با اتاقهاى کوچک که يک در دارد و بدون پنجره است؛ اتاقها روى سکويى قرار دارند، جرزهاى آن آجرى و سقف آنها ضربى است. وسط بدنهها در سه سمت حياط ايوانهايى بزرگ شبيه ايوانهاى داخل مسجد قرار دارد که معلوم نيست به چه منظور ساخته شدهاند.
کاروانسراى حوض: اين کاروانسرا از اقامتگاههاى بين راهى مسير تهران - قم محسوب مىشد که علاوه بر کاروانسرا، قلعهٔ محکمى نيز در آنجا قرار داشت. در شمال کاروانسرا، بقاياى قلعه ديگرى که از گل ساخته شده است، وجود دارد.
مجموعهٔ کاروانسرا، قلعهٔ اربابى و قلعهٔ روستايى به نام حوض، درگذشته به دليل آمد و شد زياد بين تهران - قم و اصفهان از رونق بسيار برخوردار بود. امروزه کاروانسرا و قلعهٔ حوض به علت اينکه در محل خروج از مسير راه اصلى قرار دارد، کارکرد سابق خود را از دست داده است. کاروانسراى پل دلاک: اين کاروانسرا نزديک پلى که روى رودخانه قرهچاى در محل اتصال آن به قمرود ساخته شده است قرار دارد، از جندق به سوى شمال در ۳۵ کيلومترى منطقه، نخستين کاروانسرا ديده مىشود که خرابههاى آبانبار آن هنوز باقى است.
راههاى قديمى و پلها: راهها و پلهاى قديمى اين منطقه، عموماً از سه دورهٔ تاريخى بر جاى ماندهاند. هر چند که بيشتر اين راهها در دورههاى بعدى روى همان مسيرهاى قبلى بازسازى و مرمت شدهاند، اما هنوز شواهد و نشانههاى بارز اين راهها بر جاى مانده است.قديمىترين نشانههاى برجاى مانده از راههاى گذشته، راهها و پلهاى متعلق به دورهٔ ساسانى است. اينها، راههايى بودهاند که اصفهان را به رى وصل مىکردند.
از بقاياى راه ساسانى بر جاى مانده در اين ناحيه، راهى است که از جنوب حوض سلطان - بين دلاک و محمدآباد کاج - مىگذشته است. اين راه، با پلى که روى رودخانهٔ مسيله در دورهٔ ساسانى ساخته شده بود، از راههاى مهم ارتباطى ميان رى و اصفهان محسوب مىشد. بقاياى پل مزبور که به پل شکسته معروف است در نزديکى روستاى کاج هنوز باقى است. ادامه اين راه در شمال، از سنگ ساخته شده و به نام سد معروف است و از زمينهاى اطراف، دو تا سه متر بلندتر است و ظاهراً سنگفرش بوده است.
پل دلاک نيز که روى رودخانه قرهچاى بنا شده، داراى ۱۶ دهانه است و بقاياى آن هنوز در اين محل پابرجاست. بناى اين پل را به دورهٔ صفوى نسبت مىدهند که گويا عمدتاً براى برقرارى ارتباط ميان قم و مشهد ساخته شد.
يک راه قديمى ديگر که در شمال سياه کوه هنوز نشانههاى آن بر جا است، سنگفرشى گسترده است به عرض ۶ تا ۱۰ متر که در زمان خود، از خطوط ارتباطى مهم ميان اصفهان و سواحل درياى مازندران بوده است و آن را به دورهٔ صفوى يا اوايل قاجار نسبت مىدهند.
نقشه هوایی کویر مسیله :
کویر مرکزی
کویر مرکزی یا چاله کویر در محدوده جغرافیایی 30/54 تا 57 درجه شرقی و 30/33 تا 30/35 درجه شمالی در مرکز فلات ایران قرار گرفته است . کویر مرکزی پهناورترین کویر ایران است که عرض آن در حدود 400 کیلومتر و طول آن 300 کیلومتر است . این کویر از شمال به دامنه های البرز مرکزی و شرقی و از غرب به جاده ارتباطی دامغان به جندق و کویر ریگ جن , از شرق به کوه های پیر حاجات و ازبک کوه و از جنوب به محور ارتباطی خور-طبس محدود می شود .دقیقا مشخص نیست که کلمه کویر از چه زمانی وارد زبان پارسی شده است . بعضی معتقدند که کلمه کویر ریشه ای از کلمه کبیر عربی به معنای بزرگ دارد و دشت کویر به معنای دشتی بزرگ و پهناور است .از دیگر کلماتی که می تواند ریشه اصلی کلمه کویر باشد می توان به گور یا کور اشاره کرد . از آنجایی که این منطقه در زمانهای گذشته دارای گله های گورخر بوده است و کور در زبان ساسانی به معنای ساده است می توان به این نتیجه رسید که کویر از ریشه ساسانی کلمه کور گرفته شده است . همچنین کپه یا کفه در پارسی پهلوی به معنی فنجان یا کاسه بوده است و از آنجا که کویر مانند کاسه ای محصور به کوه های اطراف بوده می تواند وجه تسمیه کویر باشد . از دیگر کلمات می توان به کفره اشاره کرد که ریشه عربی دارد و کماکان در صحاری آفریقا به کویرهای آن اتلاق می شود .
زمین شناسان معتقدند که این کویر در زمانهای گذشته دریای کم عمقی به نام تیس بوده است که در مرور زمان و به علت گرمی هوا خشک شده است . در حاشیه شرقی این کویر در نزدیکی شهر بجستان روستایی به نام یونسی وجود دارد که ساکنین آن معتقدند یونس پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در این دریا توسط نهنگ بلیده شده است . وجود رسوبات لایه ای در این کویر فرضیه فوق را براحتی اثبات می کند.
قسمت عمده این کویر (بیشتر در نواحی جنوبی و مرکزی پوشیده از باتلاق و در حواشی شرقی پوشیده از تلماسه ها و یا تپه های شنی می باشد . در قسمتهای غربی, این کویر پوشیده از خاکهای رسی پف کرده عاری از پوشش گیاهی می باشد . ارتفاع متوسط این کویر از سطح آبهای آزاد درحدود 700 متر می باشد که پست ترین نقطه در حدود 650 متر در نواحی مرکزی متمایل به شمال و بلندترین ارتفاع در شمال دریاچه نمک خور و بیابانک در حدود 838 متر می باشد .
در روزگاران گذشته جاده کاروان گذری از طرود به عروسان وجود داشته که به مرور زمان اهمیت خود را از دست داده است . عدم وجود پوشش گیاهی در عمده پهنه این کویر و وجود زمینهای پست باعث شده که کوچکترین بارش سبب ایجاد باتلاقهای مهیبی در این کویر گردد . از این رو عبور از این کویر بدون مطالعات لازم و بررسی دقیق ماه های بارش به هیچ عنوان توصیه نمی شود .
داریوش سوم پس از شکست از اسکندر به این منطقه گریخت و سپس توسط محافظین خود در دشت کویر کشته شد .
دیگر محور ارتباطی که در زمان های گذشته کاروانیان از آن استفاده می کرده اند محور حلوان به عروسان بوده است که حتی در آن زمان نیز به ندرت و در مواقع ضرورت مورد استفاده قرار می گرفته .
سون هدین کویر نورد سوئدی 2 بار عرض این کویر را طی کرد . ابتدا مسیر کاروان گذر جندق به بیدستان و در برگشت مسیر طرود به عروسان . این دو محور نسبت به زمینهای اطراف 1 تا 2 متر مرتفعتر هستند . همین ارتفاع اندک باعث می شود که این راه ها نسبت به سایر مناطق زودتر خشک شوند .
در این کویر خاکهای زرد و همچنین نمک سیاه به وفور یافت می شود . قسمتی از زمینهای این کویر پوشیده از سوراخ هایی به شکل دهانه آتشفشان است که در اثر تبخیر سریع آب و پوکی جنس خاک ایجاد شده است . همچنین چندضلعی های نمک در قسمتهای جنوبی و مرکزی به وفور یافت می شوند .
میزان دمای هوا در گرمترین زمان در روز (ماه تیر) به حدود 60 درجه و در شب در حدود 25 تا 30 درجه می باشد . این اختلاف فاحش دما باعث خرد شدن کامل سنگها (گریه سنگ) می شود. در فصول سرما میزان دما در روز در حدود 13 تا 17 درجه ور در شب در حدود 0 تا 7- می باشد . میانگین بارندگی در این کویر در حدود 2 تا 5 میلیمتر در سال می باشد .
کویر میقان
نام انگلیسی : meighan playaنام فارسی : کویر میقان
کویر میقان به وسعت ۱۲۰ کیلومترمربع در شمال شرقی اراک واقع است و در سالهای اخیر گسترش زیادی داشته است که در بخشهای شرقی آن اقداماتی در جهت جلوگیری از پیشروی کویر به عمل امده است و اکنون از بخشهای مرکزی آن سولفات سدیم استخراج میگردد .
زمین شناسی حوضه میقان اراک :
حوضه رسوبی میقان متشکل از دریاچه فصلی توزلوگل ،دشت های آبرفتی فراهان و اراک،مخروط افکنه ها و کوهپایه ها است این حوضه متعلق به کمربند ولکانیکی ارومیه - دختر بوده و بخش وسیعتر آن در زون سنندج- سیرجان قرار دارد که با رویدادهای تکنونیکی مزوزوئیک متحمل چین خوردگی ، گسل خوردگی ، ماگماتیزم گردیده است .کهن ترین ته نشست منطقه متعلق به پرمین است که در جنوب خاوری هفتاد قله است .بخش شمالشرقی حوضه در کمربند ولکانیکی ارومیه - دختر در دوره کواتر نر فعال تر بوده است .
نهشته های کواتر نر سطح حوضه میقان را پوشانده و ضخامت این رسوبات به حدود 500تا 700 متر تخمین زده شده است سرعت رسوبگذاری در کویر میقان در حدود5/2 متر در هزار سال بوده. در حوضه میقان رویداد تکتونیکی با شدتهای متفاوت عمل نموده است در شمال و شمالشرقی نهشته های ابرفتی ولکانیکی ضمن چین خوردگی خفیف با رویداد پاسادتین به میزان 200متر افزایش یافته است و ارتفاع این تراست ها 5/3 تا 4 متر است و در حوالی داود اباد ارتفاع تراسها به 5/1 متر می رسد .
حوضه رسوبی میقان به احتمال فراوان در ابتدای کرومرین به وجود آمده است و علت ایجاد آن تشكيلات نهشته های آبرفتی - ولکانیکی شمال شرق حوضه است که این نهشته ها با حرکات تکتونیکی انتهای کرومرین حدود 200 متر بالا آمده اند قبل از تشکیل این رسوبها و فرایش تکتونیکی آنها آبهای دشت اراک به سمت شمال شرق حرکت کرده و از طریق تنگه راهجرد به شمال ارتفاعات این محل تخلیه شده و به رودخانه قمرود پیوسته اند اما تشکیل این رسوبات و فرایش تکتونیکی آنها سدی در راه عبور این جریان ایجاد نموده است و حوضه بسته میقان را بوجود آورده است . کویر میقان:
یکی از اشکال ژئومورفولوژیکی در حوضه میقان کویر میقان است که دارای سطح نمکی بوده و در آب و هوای مرطوب تشکیل شده است 94 درصد از سطح ان را دریاچه فصلی توزلوگل از قشر نمک پوشانده و محل اختتام آبهای حوضه می باشد رسوبات این پلایا عموما از جنس رس و سیلیت بوده و در حاشیه ان رسوبهای تبخیری ناشی از جریان آبهای سطحی برجامانده اند .
بخشهای جنوبی کویر رسوب های رس و سیلیت و نمک سدیم سطح سخت و متراکم را بوجود آورده است وبر اثر فرایند تبخیر حرکت اب از پایین به بالا اشکال چند ضلعی تشکیل گردیده در شمال غربی کویر بر اثر فعالیت باد تپه های ماسه ای ایجاد گردیده است در کویر میقان تبخیر کمتر از میزان آبی است که به منطقه وارد می شود و در نتیجه باعث تشکیل دریاچه موقتی می گردد .
سطح کویر صاف و هموار است و از رسوبهای نرم و ریز تشکیل شده است و بیشترین آن رسوب رس می باشد و این بیانگر اقلیم مرطوب در گذشته می باشد که تخریب مکانیکی و شیمیایی در حوضه باعث حمل موار رسی به ان گردیده است و قسمت جنوبی به علت وجود سولفات سدیم بسیار سخت و غیر قابل نفوذ است .کویر میقان دارای تغییرات فصلی و سالان می باشد در زمستان و بهار که میزان بارنگی زیاد است سطح ان را آب گرفته و به دریاچه تبدیل می شود و در تابستان به علت تبخیر شدید قشر نمکی سخت آن را می می پوشاند و اشکال مختلف نمک را در سطح کویر بوجود می اورد در اثر گسترش کویر میقان زمینهای زراعتی روستاهای ویسمه و داود اباد و مبارک اباد و میقان در حال تبدیل شدن به بیابان و کویر می باشند در سال 1361 ایستگاه تثبیت شن توسط اداره کل منایع طبیعی در نزدیکی کویر ایجاد شد و چند سالی است که با پیشروی کویر با کاشت گونه گیاهی قره داغ آتریپلکس موجب کند شدن پیشروی کویر شده اند.
پوشش گیاهی در حاشیه کویر ضعیف است و تنها در شمال غرب و جزایر میانی که سفره آب زیر زمینی بالاست گونه های گیاهی Frankenia salsola Atriplezx دیده می شود که به علت تبخیر و تعرق این گیاهان سطح ایستابی در فصل تابستان پایین می رود و گونه ها برای دستیابی به ریشه های خود پایین میروند و همزمان با رشد کردن از حرکت ذرات ماسه ها جلوگیری نموده و باعث تشکیل نبکا در حوالی داود آباد میگردند ارتفاع این نبکاها به 5/2 تا 5/1 متر می رسد و بصورت چتری روی تپه را می پوشانند .
منابع و ماخذ:
۱- ایران منش ، محمد حسین . گزارش مقدماتی کویر میقان اراک ،سازمان زمین شناسی کشور ۱۳۵۱
۲- اداره کل منابع طبیعی اراک . وضعیت تثبیت شن در استان مرکزی ۱۳۷۲
۳- اداره کل معادن و فلزات استان مرکز . گزارش زمین شناسی حوضه میقان سال ۱۳۷۰
۴- امامی . محمد هاشم . شرح نقشه زمین شناسی چهار گوش قم .
۵- سازمان زمین شناسی کشور ۱۳۷۰
6- فعالیت های میدانی
7- «شبه الجزيرة العربية» نوشته: دکتر السید عبدالعزیز سالم.
/س