دليل وادي حيرت
شهرها در گمراهي تيره و تار، فرو رفته بودند و جهل و ناداني، بر آنان چيره شده بود و خشونت و بربريت، حاکميت داشت و مردم، حرام را حلال مي کردند و دانايان را خوار و خفيف مي شمردند. بدون آيين، زندگي مي کردند و با کفر و بي ديني مي مردند. (3)
روزگار درازي بود که پيامبري برانگيخته نشده بود و مردم، در خوابي طولاني به سر مي بردند و فتنه ها بالا گرفته و کارها پريشان شده بود و آتش جنگ ها شعله مي کشيد و دنيا بي فروغ و پر از مکر و فريب گشته، برگ هاي درخت زندگي، به زردي گراييده و از به بار نشستن آن، قطع اميد شده بود. (4)
خداوند سبحان، محمد (ص) را به حق، مبعوث کرد.
الگوي زندگي (اسوه)
محمد (ص) نيز از جنس آدميان (و نه فرشتگان) بود؛ ولي به انسان معيار تبديل شد و راز موفقيت او مي تواند براي همگان، سرمشق زندگي باشد. پس، زندگي را از محمد (ص) بياموزيم که بهترين سبک زندگي را دارد: «و رسول خدا، براي شما، اسوه اي نيکوست». (5)
رسول
پروردگار مهربان، بهترين بنده اش را برگزيد تا کامل ترين کتاب راهنما و برنامه ي زندگي را به ما برساند.
آن که زندگي کامياب مي طلبد و به پيام او گوش فرا مي دهد؛ چرا که کاميابي حقيقي، در عمل کردن به برنامه اي است که خداوند متعال، توسط آخرين فرستاده اش براي ما فرستاده است. از اين رو، قرآن کريم مي فرمايد: «محمد، رسول خداست» (6) و «اي کساني که ايمان آورده ايد! چون خدا و رسولش شما را به چيزي دعوت مي کنند که شما را زنده مي کند، دعوت آنان را اجابت کنيد». (7)
چراغ (سراج)
بشير (نويد دهنده)
زندگي نيز مسابقه ي بزرگي است از دنيا تا بهشت؛ با اين تفاوت که در اين مسابقه، تنها نفر اول يا نفرات نخستين نيستند که پاداش مي گيرند؛ بلکه تمام کساني که به خط پايان برسند، از پاداش هاي آن بهره مند مي گردند؛ زندگي جاويدان، آسايش بي پايان و ديگر نعمت هاي فراوان و بي مانندي که نه چشمي مانند آن را ديده و نه گوشي شنيده و نه حتي به ذهن کسي خطور کرده است... .
اما آدمي که در آغاز، ناآگاه است و در ادامه، غافل، کسي را مي خواهد که او را از اين مسابقه، آگاه و به پاداش آن «بشارت» دهد و محمد (ص)، آن بشير زندگي است که ما را از اين مسابقه و آن پاداش بزرگ، آگاه مي سازد و زنگار غفلت را از دل و ديدگانمان مي زدايد: «[اي پيامبر!] ما، تو را نفرستاديم، مگر براي آن که بشارت دهنده و بيم دهنده اي براي تمامي مردان باشي». (9)
نذير (بيم دهنده)
در مسابقه ي زندگي، مکافات بازنده، جايزه نگرفتن نيست؛ هلاکت و نابودي است. پايان راه درست، بهشت است و پايان راه نادرست، دوزخ؛ با عذاب هايي که نه گوشي شنيده و نه چشمي همانندش را ديده و نه حتي به ذهن کسي خطور کرده است. البته اين عذاب ها نتيجه ي طبيعي انتخاب نادرست و سپس رفتارهاي نادرستي است که در پي آن مي آيند و کسي از سر کينه و عصبانيت، انسان را مجازات نخواهد کرد. ما خود هستيم که خودمان را مجازات مي کنيم.
ناآگاهي از اين واقعيت ها سبب مي شود که انسان به هزينه ي سنگين انتخاب خود توجه نداشته باشد و لذا مانعي در راه خود نبيند.
محمد (ص) که همچو پدري مهربان است، آمده تا فرزندان ايماني اش را از اين خطرات هولناک، ايمن سازد. او نمي خواهد و نمي تواند کسي را مجبور کند؛ (10) اما دلسوزانه و دردمندانه، خطرات راه نادرست و سرنوشت شوم انتخاب بد را بيان مي دارد تا فرزندانش از راه هلاکت و نابودي، دور شوند و شاهد خوش بختي باشند و سعادت را در آغوش کشند: «[اي پيامبر!] ما تو را فرستاديم تا به حقيقت، نويد دهنده و بيم دهنده باشي و هيچ امتي نبوده اند، مگر آن که بيم دهنده اي به ميانشان رفته است». (11)
پدر امت
شاهد
پس بدانيم که ما در زندگي مان شاهدي همچو او داريم: با عظمت و مهربان! يکي از چيزهايي که در تنظيم رفتار انسان تأثير دارد، اين است که خود را در منظر و محضر کسي بداند. چنين احساسي، شرم را در وجود ما برمي انگيزد و موجب تقويت کارهاي نيک و تضعيف کارهاي ناشايست مي گردد. چه نعمتي است آن نظارت و اين شرم، بويژه اگر ناظر، کسي همچون رسول اکرم (ص) باشد. هر چند قرن ها از زمان حيات او دور هستيم، اما نبايد تصور کنيم که او از ما غافل و بي خبر است و اگر تنها هستيم، نبايد تصور کنيم که هيچ کس، شاهد خلوت هاي ما نيست. از کساني که شاهد زندگي ماست، رسول اکرم (ص) است: «اي پيامبر! ما تو را فرستاديم تا شاهد و نويد دهنده و بيم دهنده باشي». (17) و «آن گاه که براي هر امتي شاهدي بياوريم، تو را شاهد اينان قرار خواهيم داد». (18)
بياييد دل مهربانش را به درد نياوريم و خاطر شريفش را مکدر نکنيم.
پي نوشت ها:
1. ميزان الحکمه، ج 13، ص 6155، ح 19847.
2. همان، ص 6157، ح 19850.
3. همان، ص 6155، ح 19848.
4. همان، ص 6157، ص 19859.
5. سوره ي احزاب، آيه ي 21.
6. سوره ي فتح، آيه ي 29.
7. سوره ي انفال، آيه ي 24.
8. سوره ي احزاب، آيه ي 46.
9. سوره ي سبأ، آيه ي 28. نيز، ر.ک: سوره ي اسراء، آيه ي 105؛ سوره ي فرقان، آيه ي 56.
10. ر.ک: سوره ي نمل، آيه ي 81؛ سوره ي روم؛ آيه ي 53؛ سوره ي غاشيه، آيه ي 22.
11. سوره ي فاطر، آيه ي 24. نيز. ر.ک: سوره ي هود، آيه ي 12.
12. ر.ک: دانش نامه ي اميرالمؤمنين، ج 8، ص 96.
13. ر.ک: سوره ي نحل، آيه ي 37؛ سوره ي توبه، آيه ي 128.
14. ر.ک: سوره ي توبه، آيه ي 80.
15. ر.ک: سوره ي کهف، آيه ي 6؛ سوره ي شعرا، آيه ي 3.
16. سوره ي توبه، آيه ي 94 و 105 : «بگو عمل صالح انجام دهيد که خداوند و پيامبرش و مؤمنان راستين (امامان شما)، عمل شما را مي بينند». براي اطلاع بيشتر، ر.ک: سوره ي بقره، آيه ي 143؛ الکافي، ج 1، ص 219؛ بحارالأنوار، ج 23، ص 337.
17. سوره ي احزاب، آيه ي 44. در اين باره، ر.ک: الکافي، ج 1، ص 190؛ بحارالأنوار، ج 7، ص 283.
18. سوره ي نساء، آيه ي 41.
/خ