سخاوتمند زندگي كنيد

بـه مـحض اینکه به اندازه ای بزرگ شدم که دستم به کلید چـراغ بـرق بـرسـد، پـدر و مـادرم قیمت و بهای آن را به من تـذکر دادنـد و خـاطـر نـشـان کـردنـد کـه بـرای مـصـرف بــرق می بـایـست پـول پـرداخـت شـود. در حـقـیقت، خیلی زود مـتـوجـه شـدم کـه بـه ازای هـمـه چـیز در این دنیا باید پول پرداخت کرد. بـه خـوبی اولین آموزش هایم در مورد روش های اداره پـول را بـه یـاد دارم. مادر بزرگم به مناسبت تولدم بـه من قلکی بـه شـکـل خـرس هـدیـه داد. آن خـرس چیــنی با آن
دوشنبه، 18 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سخاوتمند زندگي كنيد
سخاوتمند زندگي كنيد
سخاوتمند زندگي كنيد





بـه مـحض اینکه به اندازه ای بزرگ شدم که دستم به کلید چـراغ بـرق بـرسـد، پـدر و مـادرم قیمت و بهای آن را به من تـذکر دادنـد و خـاطـر نـشـان کـردنـد کـه بـرای مـصـرف بــرق می بـایـست پـول پـرداخـت شـود. در حـقـیقت، خیلی زود مـتـوجـه شـدم کـه بـه ازای هـمـه چـیز در این دنیا باید پول پرداخت کرد.
بـه خـوبی اولین آموزش هایم در مورد روش های اداره پـول را بـه یـاد دارم. مادر بزرگم به مناسبت تولدم بـه من قلکی بـه شـکـل خـرس هـدیـه داد. آن خـرس چیــنی با آن لبخند ابـلـهـانـه اش بـه مـن هـدیه شـده بـود تا بتوانم قانون ها و مســئولـیـت های مالی را توسـط آن یـــاد بــگیـــرم. آن هـا سـخـت تـرین آموزش ها در زنـدگـیـم بودنـد! بـــه عقــیـــده اطرافیانم، مسئولیت پذیری مالی به این معنا بود که من نباید هیچ مقدار از پولم را برای خرید شکلات هدر دهم. همیشه بعد از گرفتن پول تو جیبی هفتگیم، مادرم با جدیت از من می خواست که یک سکه از آن را برای پس انداز در قلکم بیندازم.
اینطور شد که من محتکر و پول جمع کن بار آمدم. آموزش های پدر و مادرم بسیار موفقیت آمیز بود. و من یاد گرفتم که سختی های زندگی را تحمل کرده و پول هایم را خرج نکنم. باور کرده بودم که هر چه پول بیشتری داشته باشم، خوشبخت تر خواهم شد. اما ثابت شد که این تفکر کاملاً غلط بوده است. من هیچگاه به اندازه ی کافی پول نداشتم. هر چه پول بیشتری می اندوختم، بیشتر نگران از دست دادنش می شدم.
تا عمق وجودم حریص و طماع شده بودم و هیچ دوست سخاوتمندی هم نداشتم تا راه های بهتر زندگی کردن را به من نشان دهد. با فردی آشنا شدم که وقتی با تغییرات اوضاع و احوال دچار مضیغه مالی می شدم، به من مبلغی پول می داد. از آن جا که او را در حالتی می دیدم که بدون هیچ آینده شغلی، پس اندازش نیز رو به پایان است، از این کارش بسیار متعجب می شدم. چگونه او می توانست چنین آزادانه بخشش کند؟ او مثل من نگران پول نبود.
در گفتگویی که با او داشتم، خیلی زود متوجه شدم که در آموزش های اقتصادی من یک نکته جا مانده است. من هیچگاه یاد نگرفتم که پول یک بعد معنوی نیز دارد. چیزی که من فکر می کردم اداره مدبرانه دخل و خرجم بود که در واقع بسیار خودخواهانه بود. این خودخواهی ایجاد طمع، ترس و نگرانی می کرد. من مثل مهمانی در یک مراسم روسی بودم که کیک ازدواج را دو دستی گرفته ام. به این خاطر که دستانم بسته بودند، نه می توانستم چیزی بدهم و نه چیزی بگیرم.
اینکه زندگی کردن با دستانی گشاده را یاد بگیریم، کار آسانی نیست. به کار بستن اصول اخلاقی و معنوی در اداره مسائل اقتصادی بر خلاف اصول عقلانی است. اگر مسائل مالی با خودخواهی، ترس و طمع اداره شود، هیچگاه به آزادی اقتصادی ختم نخواهد شد. تا زمانی که شما در بند این احساسات هستید، هیچ مقدار از پول شما را راضی نخواهد کرد.
همانطور که سرمایه گذاری کردن قسمتی از اداره عاقلانه سرمایه تان است، کلید آرامش اقتصادی در این است که اجازه بدهید حق شناسی، قناعت و سخاوتمندی بر تصمیمات اقتصادی شما تاثیر بگذارد. افرادی که قدرشناس و قانع هستند، خوشنودی و رضایت را در رضای الهی می بینند و افراد سخاوتمند می دانند که حق با پيام آورندگان خداوند است است وقتی می گویند: " اگر بخشنده باشید، مورد بخشندگی و سخاوت سایرین هم قرار خواهید گرفت. آن چه بخشیده اید تمام و کمال به شما باز خواهد گشت." یاد گرفتن چگونگی زندگی با سخاوتمندی کاری طولانی مدت است. اما نتایجی خارج از انتظارتان خواهد داشت. اگر این آن چیزی است که شما در پی اش هستید، ما می خواهیم در این جا بعضی مراحل دستیابی به روحیه قدرشناسی و سخاوتمندی و قناعت را به عنوان قسمتی از سیاست مالی شما در زندگیتان بررسی کنیم.

قدر شناسی

" بسیاری از مردم روزنه امید را از دست می دهند چرا که در انتظار به دست آوردن طلا هستند."__موریس سِِِتِر

به آن چه که دارید فکر کنید

شما نمی توانید آن چه در رویاهایتان می بینید را به دست آورید. پولی برای کارهای فوق برنامه ندارید؟ اگر به آن چیز هایی که ندارید فکر کنید، باعث می شود که همیشه احساس فقر و نیازمندی کنید. اما اگر به جای آن برای آن چه که دارید شکر گذار باشید به زودی ثروتمند تر خواهید شد.
اگر درآمد کمی دارید، اراده و قدرت زیادی می خواهد که خوشبین بوده و به نیمه پر لیوان نگاه کنید. اما ارزشش را دارد. قدرشناسی، طرز فکر شما را تغییر می دهد و شما را با خوبی های زندگی آشنا خواهد کرد. این می تواند جواهری بدلی را به اصل آن تبدیل کند.

بهترین چیزها در دنیا مجانی است

فصل بهار، دوستی، خنده کودکان — لازم نیست بابت استفاده از این ها پولی بپردازید. در واقع نمی توان آن ها را خریداری کرد. اما آنها زندگی شما را با راه هایی کم بها توسعه خواهند داد. مطلب دیگری که باید یادآور شویم این است که شما می توانید حتی از هر چه که به شما تعلق دارد، لذت ببرید بدون اینکه بهایی برای آن بپردازید. می توانید روی شن های نرم ساحل راه بروید بدون اینکه زمین آن متعلق به شما باشد. می توانید اثری هنری را در موزه ای تحسین کنید بدون اینکه هزینه بیمه آن را بپردازید.

فهرستی از آن چیزهایی که برایشان شکرگزارید تهیه کنید

اگر می خواهید تمرین قدرشناسی کنید، این کار را باید انجام دهید. زمانی برای آن تعیین کنید— زمان زیادی برای این کار نیاز نیست. نعمت هایی را که در روز برای آن ها شاکرید را در آن ثبت کنید. زمانی که با دشواری های روزگار روبه رو می شوید، خواندن آن ها روح شما را سبک می کند.

قناعت

" فقیر هیچگاه قناعت نمی کند."—ضرب المثلی ژاپنی

ضروریاتتان را از غیر ضروریاتتان جدا کنید

اگر نمی توانید بین چیزهایی که می خواهید و چیز هایی که به آن ها احتیاج دارید فرق قائل شوید، احتمالاً درگیر فرهنگ مصرف گرایی هستید. تبلیغاتی ها دوست دارند که به شما بقبولانند که تا زمانی که کالایی که می فروشند را نخریده اید زندگی کامل و ایدآلی نخواهید داشت. اما آن ها دروغ می گویند. یک زندگی تمام و کمال در داشتن ثروت زیاد نیست، در قناعت به آن چیزی است که دارید.
اگر بفهمید که به تلویزیون پلاسما یا دستگاه پیاز خورد کن نیازی ندارید، از مصرف گرایی دور خواهید بود. شما حق انتخاب دارید و می توانید آن چه را که می خواهید بخرید اما می دانید که خوشبختی شما در گرو آن نیست.

اجازه ندهید که ثروت، هویت شما را تعیین کند

ارزش وجودی شما به حساب بانکیتان بستگی ندارد. خانه، ماشین و لباسهایتان تا حد کم می توانند آن چه که هستید را نشان دهند. چیز های بسیاری به غیر از اموالتان هستند که ارزش شما را تعیین می کنند. شما با روح خلق شده اید. می توانید معنای واقعی ارزش را به جای سرمایه گذاری و پس انداز با تغذیه روحتان کشف کنید. تا زمانی که به آن چه که هستید افتخار نمی کنید، هیچگاه به آن چه که دارید قناعت نخواهید کرد.

سخاوتمندی و بخشندگی

" با آن چه که به شما می بخشند زندگی را می گذرانید، اما با آن چه که به دیگران می بخشید زندگی جدیدی خواهید ساخت."—وینستون چرچیل

به هر کسی که تمایل دارید بخشندگی کنید

با چه راضی خواهید شد؟ بچه های یتیم؟ زنان افغان؟ قربانیان زلزله؟ به آن ها که بیشتر حس دلسوزی شما را بر می انگیزند، بخشش کنید. این باعث می شود که این کار را به طور مداوم انجام دهید.

نزدیکانتان را فراموش نکنید

اگر چه کمک به آنها که خارج از کشورتان هستند بسیار تحسین برانگیز است، اما نزدیکانتان را نیز از یاد نبرید. آیا مادری که بخواهد خرید کند می شناسید؟ همسایه ای که شغلش را از دست داده باشد می شناسید؟ برای آن مادر زنبیلی بخرید و قبض بنزین همسایتان را پرداخت کنید. وقتی می بینید که چطور هدایای شما زندگی کسی را شاد تر می کند، بدون شک مطمئن خواهید شد که سخاوتمندی نیرویی است که می تواند جهان را به مکانی بهتر تبدیل کند.

بودجه ای جدا برای بخشش

اگر منتظر آخر ماه می مانید تا مقداری از درآمدتان را بخشش کنید، ممکن است چیزی باقی نماند. اگر می خواهید کاملاً از فواید بخشندگی بهره مند شوید، باید به آن اولویت دهید. اینکه بودجه ای جداگانه برای بخشش در نظر بگیرید، مطمئن خواهید شد که این کار را انجام خواهید داد.

پیوسته بخشش کنید

هر چه بیشتر بخشش کنید، برایتان آسان تر خواهد شد. اگر همیشه، به طور مداوم بخشش کنید نشان مــــی دهد که با دستانی گشاده و سخاوتمندانه زندگی می کنید. دستان باز آماده برای دریافت موهبت ها و نعمت ها در جواب بخششهایتان هستند.
منبع: http://www.mardoman.com




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط