خواص و كاربرد دارچين
در ايران به طور كلي «دارچين»گفته مي شود.در كتب طب سنتي انواع آن رابا نامهاي «دارصيني »،«قرفهالدار چيني »،«سليخه »نام برده اند .پوست شاخه هاي درختي است كه به فرانسوي آن را Cannelleوبه انگليسيCinnamon نامندو درخت آن را به فرانسوي cannerlierوبه اانگليسي cinnamon treeمي نامند . گياهي است از خانواده يLauraceae و گونه هاي مختلفي دارد كه معروفترين آنها دو گونه بانام هاي علمي زير است :
1- Cinnamonmum verun J.S .Presl.كه مترادف آن C.zeylanicum Bl.است و در بازار تجارت بين المللي به نام «دارچين سيلان »در كتب Ceylon cinnamonو به نام «قرفه»معروف است واز مرغوب ترين انواع دارچين است .
2- Cinnamomum cassid Bl.كه رويشگاه آن چين وويتنام و جزاير سوئد وآن حوالي است ودر چين نيز پرورش داده مي شود و در بازار به نام«دارچين چين » و«دارچين سايگون» گفته ميشود . اين دارچين رابه عربي«سليخه »و«دار صيني »وبه زبان اردو «تج»مي نامند و مترادف آن C.aromaticum Nees. مي باشد .
انواع ديگري نيز با اسامي تجارتي خاص در بازار وجود دارد كه در حد مرغو بيت انواع فوق نيست ،از جمله دارچين كايان كه در آمريكاي جنوبي ميرويد ،رنگ آن تقريبا سفيد ودر دهان زود نرم ميشود ودارچين ناصاف ونامرغوب كه به جاي پوست شاخه هاي جوان درخت دارچين سيلان تهيه مي شود كه خشن و ناصاف و نامرغوب است.
از نظر كيفيت اين دو نوع دارچين با هم يكسان نيستند ولي به علت شباهت زيادي كه از نظر خواص و عطر باهم دارند از همان قرنها پيش هميشه دو گونه:C.verum وC.cassia باهم اشتباه مي شده و حتي در حال حاضر نيز در اغلب مناطق دنيا براي اين دو گونه دارچين اختلافي قائل نيستند.
در بازار آمريكا تقريبا تمام ادويه اي كه به نام دارچين فروخته مي شود عملا از نوع C.cassia است و نام دارچين را آمريكايي ها از هر نوع cinnamon مي گويند.در انگلستان مرسوم است در بازار و در محافل علمي نام cinnamon براي گونه مرغوبC. zeylanicum و نام cassia براي گونه C.cassia به كار مي رود.در صورتي كه در آمريكا طبق مقررات مواد غذايي دارويي مربوط به سال 1938 اجازه داده شده است كه كلمه Cinnamonبراي هر دو نوع به كار رود.
حكماي طب سنتي از جمله گالن طبيب نامدار يوناني در قرن دوم پس از ميلاد در كتابش دارچين سايگون و ياC.cassia را هم رديف باC. zeylanicum . يا دارچين سيلان اعلام كرده و معتقد است كه در مصارف طبي مي توان به جاي دارچين سيلان از دارچين سايگون استفاده كرد ولي از نظر مقدار بايد مقدار مصرف دارچين سايگون دو برابر دارچين سيلان باشد.
ولي عملا چون به طريق شاخه زاد پروزش داده مي شود ارتفاع خيلي كمتري دارد ،برگهاي آن به رنگ سبز تيره شفاف در سطح فوقاني و سبز روشن در سطح تحتاني ،بسيار معطر ،دراز به طول 15-10 سانتي متر و نوك تيز هستند.گل ان كوچك زرد تقريبا نامرئي است.ميوه آن كوچك تخم مرغي به رنگ ارغواني تيره به طول 2-1 سانتي متر و داراي يك دانه مي باشد.اين درختچه در سيلان و هند در مناطقي كه بارندگي ساليانه در حدود 2-5/1 متر باشد مي رويد.
مرغوبترين نوع دراچين سيلان ار دارچين شيرين يا دارچين عسلي مي نامند.تكثير اين درختچه از طريق كاشت بذر و يا از طريق كاشت قلمه آن است .پس از 3-2 سال درخت جوان را قطع مي كنند تا شاخه هاي زياد بدهد و به صورت شاخه زا در آيد و 3-2 سال بعد پوست شاخه هاي جديد راكنده به صورت لوله دارچين در بازار عرضه مي كنند.
دارچين سايگون يا دارچين چين در ويتنام و هيمالياي شرقي و قسمتي از چين مي رويد.درخت ان كمي بلندتر ،پوست آن ضخيم تر ،برگها دازتر و ميوه آن كوچكتر از دارچين سيلان است.كاشت بهره برداري ان نظير كاشت و بهره برداري دارچين سيلان مي باشد.و تنها اختلاف اين است كه در مورد دارچين سايگون معمول است از پوست شاخه هاي جوان و از پوست تنه درخت نيز كه ناصاف است از هر دو استفاده و شابد 15-10 سال لازم است تا بهره برداري آغاز شود.
بررسي ديگري نشان مي دهد كه پوست شاخه ها در حدود 1-5/0 درصد اسانس دارد و برگهاي سبز درخت در خدود 1 درصد اسانس دارد.مطالعه ديگري نشان مي دهد كه اسانس دارچين از نظر ماده اوژنول اسانس ميخك است و در هر دو در حدود 90-70درصد اوژنول وجود دارد.
در پوست ريشه دارچين در حدود 3 درصد اسانس يافت مي شود كه البته با اسانس پوست و شاخه ها و برگها متفاوت است. دارچين سيلان منتهي ضعيفتر از ان است نيز داراي اسانس مي باشد.در هر دو گونه فوق علاوه بر اسانس مواد ديگري نظيرتانن نيز يافت مي شود.[G.I.M.P]
در گزارش مطالعات ديگر جديدي در مورد تركيبات شيميايي چنين آمده است كه اسانس گونه سيلان داراي سيناميك آلدئيد،هايدروسيناميكآلدئيد،بنز آلدئيد و كومينيك آلدئيد،نوني ليك آلدئيد،اوژنول،كاريوفيلن،آل-فلاندرين،پي سيمن،پينن،ميتل-ان-آميل كنوتو آل-لينالول مي باشد.
در مورد تركيبات شيميايي دارچين سايگون آمده است كه داراي سيناميك آدئيد ،سيناميل استات ،فنيل پروپيل استات و تانن مي باشد.
دارچين سايگون بيشتر مصرف ادويه دارد تا مصرف دارويي ،اين دارچين تند و گزنده وتونيك خاصي براي كليه مي باشد.براي سرما زدگي پا و دست و دل درد و شاش بند تجويز مي شود،ولي در مورد زنان حامله توصيه نمي گردد[چونگ يائوچي].
شاخه هاي كوچك تازه ان نيز اغلب قطع و قطعه قطعه شده در آفتاب خشك مي شود،اين قطعات با 100-30 سانتي متر طول به بازار عرضه مي شود.دارويي گرم كننده با طعمي كمي شيرين و براي تسريع جريان خون تجويز مي شود.به علاوه به عنوان تب بر در موارد سرما خوردگي و كاهش درد مفاصل و كمر توصيه مي گردد[چونگ يائوچي].
به طور كلي در كتب طب سنتي خاور دور ،دارچين به عنوان بادكن ،مقوي معده ،قابض،تونيك،محرك و آرام بخش و دارويي براي ناراحتي هاي پس از زايمان تجويز مي شده است[استوارت].[روا]مي گويد كه به طور كلي دارچين يك محرك عمومي است كه جريان خون را تسريع و تنفس را تحريك مي كند و موجب افزايش اغلب ترشحات بدن و تحريك عاضمه مي گردد.از سرشاخه هاي جوان آن هب عنوان قاعده آور و معرق استفاده مي شود.در هند و چين از اين دارو به عنوان يكي از اجزا در تهيه داروهاي مركب ضد اسهال،صفرابر و تب بر به كار مي رود و براي معالجه اسهال و يرقان و مالارياي مزمن كه موجب بزرگي طحال شده مفيد است معالجه اسهال و يرقان و مالارياي مزمن كه موجب بزرگي طحال شده مفيد است[مي نات].[بركيل] معتقد است كه اين دارچين به عنوان جزئي از اجزاي داروهاي مركب براي سرفه و ناراحتي سينه مصرف مي شود.
دارچين از نظر طبيعت زنبق نظر حكماي طب سنتي ايران و هند گرم و خشك است ونيروي دارويي ان تا 15 سال باقي مي ماند.از نظر خواص معتقدند كه بسيار لطيف كننده و باز كننده گرفتگي هاي و انسداد مجاري و فرح اور است.عفونت اخلاط را رفع مي كند و ترياق سموم حيواني ،نباتي،و معدني است و نيروبخش و مقوي است و براي خفقان،وسواس،وحشت،و جنون و تقويت معده و كبد و رفع بد بويي دهان ،قطع سرفه هاي رطوبي،تنگي نفس،رفع خشونت صدا و آواز كه بلغم غليظ باشد،پاكم كردن سينه و حنجره،باز كردن گرفتگي هاي كبد ،رفع استسقا و ضد عفوني زخمها بسيار مفيد است.استعمال آن به صورت خوردن در شربتها ومصرف گردو به صورت روغن و ضماد و يا شياف و ماليدن به اعضا به صور مختلف امكان دارد.ماليدن روغن آن به پلك چشم مفيد است.خوردن دم كرده ان با سركه و مصطكي براي سكسكه رسوبي نافع است.ضماد ان براي رعشه و رفع تبو لرزهاي بلغمي و سوداوي و دانه بواسير و تسكين درد ان و عقرب زدگي مفيد است.
اگر ان را در دهان جويده برقضيب بمالند موجب التذاذ جماع باشددر گرم مزاجان ايجاد سردرد مي كند و براي مثانه مضرر است واز اين نظر بايد با كتيرا خورده شود،مقدار خوراك آن از 20-8 گرم مي باشد.روغن آن بسيار گرم و خيلي خشك است و براي سنگيني و سردرد ودردهاي رحمي چه از طريق خوردن ان و چه با ماليدن نافع است.قطره ان در گوش براي رفع سنگيني گوش و خوردن آن براي تقويت هاضمه ،تحيلي نفخ،گاز معده،رفع يرقان و بواسير مفيد است.
تهيه گرد دارچيني :دارچين سيلان را به مقدار مورد نظر گرفته و نيم كوب كرده،در گرم خانه 40 درجه سانتي گراد بخشكانند و نرم ساييده از الك بيرون كنند وبايد ان را آنقدر بسايند كه در نخاله باقي مانده،جز ماده خشبي بي طعم چيز ديگري نباشد.اين گرد از ادويه براي مصرف در غذا مي باشد و از عوامل محرك و مقوي معده است.
مقدار خوراك آن از 5-5/0 گرم است.
عرق دارچيني:دارچين سيلان ررا به مقدار مورد نظر گرفته با آب كافي ،ابتدا دارچين را نيم كوب كرده مدت 12 ساعت در آب بخيسانند و بعد از تقطير كنند تا از هر جز دارچين را كه مصرف شده در چهار جز مقطر به دست آيد و براي گرفتن اسانس روغني فرار آن بهتر است كه مايع تقطير شده را در شيشه لوله دار جمع كنند كه در انتهاي لوله باريك اسانس جمع شود.
عرق دارچين را به مقدار 120-60 گرم در پوسيونهاي محرك داخل مي نمايند.مقدار خوراك از اسنس آن 12-1 قطره است كه در پوسيونهاي ريخته شود.
شربت دارچين:عرق دارچين 10 واحد،قند سفيد 180واحد،قند را در عرق به حالت سردي حل كنند وبا كاغذ صاف نمايند و اين شربت را مانند محركها و مقوي هاي معده به مقدار 60-15 گرم در پوسيونها و يا يك شربتسرد حل كرده مي خورند.
جوشانده دارچين:دارچين سيلان 8 گرم،آب 1000گرم،مطابق معمول جوشانده تهيه شود.
به گزارش ايسنا، به نقل از پايگاه اينترنتي رويترز، در اين مطالعه بيماران ديابتي که به مدت 40 روز، روزانه يک گرم دارچين به رژيم غذايي معمول خود افزودند، ميزان قند خون، کلسترول و چربيهاي خونشان تا 30 درصد کاهش يافت و کاهش میزان کلسترول ، قند و چربي خون در بيماران ديابتي تاثير مفيدي در بهبود سلامتي دارد.
وقتي بدن حساسيت خود را نسبت به هورمون انسولين از دست ميدهد، ديابت نوع دوم بروز ميکند. انسولين قند را از خون به سلول هاي بدن منتقل ميکند تا به عنوان انرژي مورد استفاده قرار گيرد، بنابراين وقتي بدن به انسولين پاسخ ندهد، مقدار قند يا گلوکز در خون بالا ميرود و منجر به خستگي و تاري ديد ميشود.
افزايش قند خون در دراز مدت ميتواند خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، نا رسایی کلیوی و نابينايي را افزايش دهد.
افزودن مقدار کمي دارچين به چاي ، آب پرتقال يا غلات مفيد است. با جوشاندن آب با يک تکه دارچين به راحتي ميتوان چاي دارچيني نيز تهيه کرد.
دارچين هم چنين از بروز ديابت نوع دوم در افراد در معرض خطر جلوگيري ميکند.
دارچين حاوي برخي مواد است که مصرف زياد آن ميتواند سمي باشد بنابراين در مصرف اين ماده غذايي بايد دقت کرد.
در اين مطالعه 60 بيمار مبتلا به ديابت نوع دوم روزانه 1، 3 يا 6 گرم دارچين يا معادل آن آرد گندم ( به عنوان دارونما ) مصرف کردند. آرد گندم و دارچين به شکل کپسول استفاده مي شد.
ميزان گلوکز، چربي و کلسترول تمام بيماراني که دارچين مصرف کردند تا 30 درصد کاهش يافت، اما هيچ گونه تغييري در کساني که دارو نما دريافت کردند مشاهده نشد.
دارچين حاوي ترکيباتي است که عمل انسولين در انتقال گلوکز به سلول ها را بهبود ميبخشد. دارچين تقريبا هيچ کالري ندارد، به همين خاطر ديابتيها بدون خطر چاق شدن ميتوانند با افزودن دارچين طعم مطبوعي به غذاي خود بخشند.هر گرم دارچين کمتر از 3 کالري دارد که بسيار اندک است.
تحقيقات قبلي نشان داده بود که دارچين ظاهرا به سلول هاي چربي در تشخيص و واکنش به انسولين کمک ميکند.
مطالعات آزمايشگاهي و حيواني نيز نشان داده بود که دارچين سوخت و ساز گلوکز را حدود بيست برابر ميکند.
تحقيقات سميتشناسي و فارماكولوژيك، نشان دهنده وجود خطر خاصي براي انسان نميباشند. تحقيقات انجام گرفته به وسيله Plant نشان ميدهد كه در سگهاي تحت آزمايش با دوزهاي بالا، استفراغ ديده شده است و اين مطلب، مشابه عوارض جانبي گزارش شده در انسان ميباشد.
شوراي اروپا در سال 1973، گونههاي مختلف دارچين را در ليست مواد، ادويهها و افزودنيهاي معمولي فصلي ذكر نموده و استفاده آنرا در مقادير كم مجاز دانسته است، با اين احتمال كه جزء فعال در محصول نهايي حذف ميشود. دوز مجاز جهت مصرف سينامالدهيد 25/1 ميليگرم بر كيلوگرم ميباشد.
در سال 1988، Hausen بيان كرد كه سينامالدهيد، تركيبي است كه مسئول واكنشهاي آلرژيك مواد آرايشي و عطرها ميباشد. پيش از آن در سال 1920 كهير ايجاد شده به وسيله دارچين گزارش شده بود. اگرچه موارد باليني متعددي ثبت شده است، به نظر ميرسد كه تعداد واقعي عوارض جانبي كمتر برآورد شده است. عامه مردم عوارض جانبي مواد طبيعي را نسبت به مواد شيميايي به طريقي متفاوت باور دارند.
گزارشاتي وجود دارد كه نشان ميدهد بيماران، مدت زماني طولاني پيش از ظهور علائم شديد، به عوارض آلرژيك ملايم مبتلا ميشوند. علائم مذكور، در ابتدا، معمولاً به عنوان نشانهاي از عملكرد دارويي فرآورده و يا به عنوان يك بيماري عادي مانند آفت يا هرپس لابياليس تلقي ميشود. واكنشهاي آلرژيك بعد از تماس با اسانس دارچين يا سينامالدهيد موجود در پماد، خميردندان، دهانشويهها و غذاها اتفاق ميافتند. علائم اصلي عبارتند از: تورم و التهاب لبها و زبان، خارش، تاولي شدن مخاط دهاني و كهير. مواردي از گرانولوماتوز دهاني ـ صورتي بعد از تماس با اسانس دارچين در خميردندان نيز گزارش شده است. كمترين غلظتي كه در Patch هاي پوستي ايجاد واكنشهاي مثبت مينمايد 01/0% ميباشد.
واكنشهاي شديد مانند آنافيلاكس گزارش نشده است. تمامي موارد باليني بعد از قطع مصرف فرآوردههاي حاوي دارچين بهبود يافتند. در بيشتر موارد باليني، محققين گزارش دادند كه يك انتظام كروموزومي غيرعادي در بيماران يا اعضاي خانواده آنها وجود دارد. واكنشهاي متقاطع در افراد حساس به بالسام پرو وجود دارد.
در يك گروه متشكل از 117 بيمار حساس به بالسام پرو، 5/14% آنها نسبت به دارچين چيني واكنش مثبت نشان دادند اما در مقابل، در يك گروه 220 نفري غيرحساس به بالسام پرو، تنها 1 نفر واكنش مثبت نشان داد. واكنشهاي متقاطع با ميخك، بيشتر بيان شده است، (2/64% از گروه قبلي واكنشهاي مثبت نشان دادند).
Nater متوجه شد كه سينامالدهيد (3ـ3/0 ميليگرم بر ميليليتر) به طور Invitro، آزاد كننده هيستامين در لكوسيتهاي انساني است. اين محقق، اثر مذكور را مسئول اصلي واكنشهاي پوستي ميداند.
«اثر تسكين دهنده» كه به وسيله Opdyke توضيح داده شده است، شامل: كاهش يا ممانعت از واكنشهاي حساسيتي پوست به وسيله تركيبات ديگر موجود در اسانس فرار مانند ليمونن و اوژنول ميباشد. ارتباط باليني آزمايش مذكور، به درستي ثبت نشده است. ممكن است به نظر برسد، اوژنول، كه ممانعت كننده بيوسنتز پروستاگلاندين ميباشد، بر روي مكانيسم التهاب مؤثر باشد. اگر اين مطلب صحيح باشد، احتمالاً بايد واكنشهاي حساسيتي مضر و مختلفي از سينامالدهيد و اسانس دارچين Ceylon انتظار داشت. اطلاعات كلينيكي جهت تأئيد اين فرضيه وجود ندارد.
نتيجتاً نظر Mathias ميبايست پذيرفته شود كه فرآوردههاي حاوي بيش از 01/0% سينامالدهيد جهت استفاده، مورد ترديد ميباشد. افراد مبتلا به بيماريهاي آلرژيك نبايد فرآوردههاي حاوي دارچين را مصرف نمايند.
از آنجائي كه ميتوان انتظار داشت واكنشي بين آمينهاي نوع 1 آزاد و سينامالدهيد صورت گيرد، نتيجتاً اسانس فرار نبايد همراه داروهاي مشابه با محدوده درماني كوچك مصرف شود.
گزارشاتي كه توسط Hagers Handbuch , Roth در ارتباط با عملكرد دارچين بر روي رحم بيان شده است، بر پايه گزارشاتي است كه به وسيله Lewin , Madaus عنوان شده است. دو محقق مذكور از كتاب Clarus 1860 نقل قول كردهاند. به نظر ميرسد كه گزارش صحيحي در ارتباط با سقط جنين عمدي با دارچين وجود ندارد.
Abramovici متوجه شد كه سينامالدهيد در جنين جوجه اثر تراتوژنيك دارد. آزمايشات مشخص نمودهاند كه ناهنجاريهاي حاصل ارتباط نزديكي با اثرات سمي سينامالدهيد دارد. حداكثر اثر تراتوژنيك در دوز 5/0 ميلي مول براي هر جنين مشاهده شده است، كه 2/58% موجب ناهنجاري و 49% موجب مرگ جنين شده است. آزمايشات بر روي جنين جوجه، ارزش محدودي جهت ارزيابي خطر براي انسان دارد.
اطلاعات بيشتر در رابطه با سميت دارچين يا اسانس دارچين در دوران بارداري به دست نيامده است. در پايان، ميتوان بيان كرد كه دارچين خطر خاصي در دوران بارداري ندارد. از آنجايي كه مدارك كافي در مورد اثرات جهشزاي دارچين در اين دوران وجود ندارد، بهتر است استفاده طولاني مدت اسانس آن در بارداري منع شود.
برخلاف آزمايشات انجام شده بر روي رشتههاي سالمونلا، دارچين و اسانس كاسيا، در آزمايشات انجام گرفته بر روي DNA متعلق به B. subtilis نتيجه مثبت داشتهاند.
اسانس دارچين و سينامالدهيد در آزمايشات انحرافات كروموزومي با استفاده از كشت سلولي موشهاي چيني و سيستم آزمايشي Drosophila، نتيجه مثبت داشته است. نتيجه آزمايش Drosophila در مورد عصاره آبي دارچين منفي بوده است. آزمايش هستههاي كوچك در موش نيز نتيجه منفي داشته است. دوز مصرفي 500ـ125 ميليگرم بر كيلوگرم به طور داخل صفاقي بوده است.
نتايج آزمايشات تعيين قدرت جهشزايي سينامالدهيد و اسانس دارچين بر روي باكتريهاي به طور Invitro، ميبايست به دقت تفسير شود، زيرا غلظت استفاده شده در محدوده دوزي بوده است كه در آن محدوده خاصيت ضدميكروبي داشتهاند. تأخير در رشد به واسطه اثر ضدميكروبي سينامالدهيد، دليلي است كه آن را به عنوان يك عامل ضدجهش، گزارش كردهاند.
با توجه به آزمايشات انجام گرفته به صورت Invitro حاوي كشت سلولي پستانداران ميبايست ذكر گردد كه عصاره دارچين و سينامالدهيد موجب ايجاد اثرات سيتوتوكسيك ميگردد. دوزهاي آزمايش شده عبارتند از: ED50 از 60ـ50 در سلولهاي KB (يك رديف سلول برداشته شده از سلولهاي سرطاني دهان انسان) و 24ـ20 يا 8/4 در كشتهاي سلولي L1210 موش. ظهور اثرات سيتوتوكسيك همراه با كاهش ساخت پروتئينهاي سلولي است كه مربوط به واكنش سينامالدهيد با گروههاي سولفيدريل و آمينو ميباشد. بروز اين اثرات غيراختصاصي، به ميزان زيادي تحت تأثير محيط كشت و شرايط آزمايش قرار دارد.
درخصوص خطر سرطانزايي دارچين اطلاعات كاملي در دسترس نيست. تحقيقات بيشتر احتياج به فرآوردههاي اختصاصي از لحاظ شيميايي و گياهشناسي دارد زيرا وجود سافرول سرطانزا، كومارين و O ـ متوكسي سينامالدهيد ميتوانند در نتايج نهايي تأثيرگذار باشند.
منبع:www.taamasrar.com
/س
1- Cinnamonmum verun J.S .Presl.كه مترادف آن C.zeylanicum Bl.است و در بازار تجارت بين المللي به نام «دارچين سيلان »در كتب Ceylon cinnamonو به نام «قرفه»معروف است واز مرغوب ترين انواع دارچين است .
2- Cinnamomum cassid Bl.كه رويشگاه آن چين وويتنام و جزاير سوئد وآن حوالي است ودر چين نيز پرورش داده مي شود و در بازار به نام«دارچين چين » و«دارچين سايگون» گفته ميشود . اين دارچين رابه عربي«سليخه »و«دار صيني »وبه زبان اردو «تج»مي نامند و مترادف آن C.aromaticum Nees. مي باشد .
انواع ديگري نيز با اسامي تجارتي خاص در بازار وجود دارد كه در حد مرغو بيت انواع فوق نيست ،از جمله دارچين كايان كه در آمريكاي جنوبي ميرويد ،رنگ آن تقريبا سفيد ودر دهان زود نرم ميشود ودارچين ناصاف ونامرغوب كه به جاي پوست شاخه هاي جوان درخت دارچين سيلان تهيه مي شود كه خشن و ناصاف و نامرغوب است.
سابقه تاريخي
از نظر كيفيت اين دو نوع دارچين با هم يكسان نيستند ولي به علت شباهت زيادي كه از نظر خواص و عطر باهم دارند از همان قرنها پيش هميشه دو گونه:C.verum وC.cassia باهم اشتباه مي شده و حتي در حال حاضر نيز در اغلب مناطق دنيا براي اين دو گونه دارچين اختلافي قائل نيستند.
در بازار آمريكا تقريبا تمام ادويه اي كه به نام دارچين فروخته مي شود عملا از نوع C.cassia است و نام دارچين را آمريكايي ها از هر نوع cinnamon مي گويند.در انگلستان مرسوم است در بازار و در محافل علمي نام cinnamon براي گونه مرغوبC. zeylanicum و نام cassia براي گونه C.cassia به كار مي رود.در صورتي كه در آمريكا طبق مقررات مواد غذايي دارويي مربوط به سال 1938 اجازه داده شده است كه كلمه Cinnamonبراي هر دو نوع به كار رود.
حكماي طب سنتي از جمله گالن طبيب نامدار يوناني در قرن دوم پس از ميلاد در كتابش دارچين سايگون و ياC.cassia را هم رديف باC. zeylanicum . يا دارچين سيلان اعلام كرده و معتقد است كه در مصارف طبي مي توان به جاي دارچين سيلان از دارچين سايگون استفاده كرد ولي از نظر مقدار بايد مقدار مصرف دارچين سايگون دو برابر دارچين سيلان باشد.
مشخصات
ولي عملا چون به طريق شاخه زاد پروزش داده مي شود ارتفاع خيلي كمتري دارد ،برگهاي آن به رنگ سبز تيره شفاف در سطح فوقاني و سبز روشن در سطح تحتاني ،بسيار معطر ،دراز به طول 15-10 سانتي متر و نوك تيز هستند.گل ان كوچك زرد تقريبا نامرئي است.ميوه آن كوچك تخم مرغي به رنگ ارغواني تيره به طول 2-1 سانتي متر و داراي يك دانه مي باشد.اين درختچه در سيلان و هند در مناطقي كه بارندگي ساليانه در حدود 2-5/1 متر باشد مي رويد.
مرغوبترين نوع دراچين سيلان ار دارچين شيرين يا دارچين عسلي مي نامند.تكثير اين درختچه از طريق كاشت بذر و يا از طريق كاشت قلمه آن است .پس از 3-2 سال درخت جوان را قطع مي كنند تا شاخه هاي زياد بدهد و به صورت شاخه زا در آيد و 3-2 سال بعد پوست شاخه هاي جديد راكنده به صورت لوله دارچين در بازار عرضه مي كنند.
دارچين سايگون يا دارچين چين در ويتنام و هيمالياي شرقي و قسمتي از چين مي رويد.درخت ان كمي بلندتر ،پوست آن ضخيم تر ،برگها دازتر و ميوه آن كوچكتر از دارچين سيلان است.كاشت بهره برداري ان نظير كاشت و بهره برداري دارچين سيلان مي باشد.و تنها اختلاف اين است كه در مورد دارچين سايگون معمول است از پوست شاخه هاي جوان و از پوست تنه درخت نيز كه ناصاف است از هر دو استفاده و شابد 15-10 سال لازم است تا بهره برداري آغاز شود.
تركيبات شيميايي
بررسي ديگري نشان مي دهد كه پوست شاخه ها در حدود 1-5/0 درصد اسانس دارد و برگهاي سبز درخت در خدود 1 درصد اسانس دارد.مطالعه ديگري نشان مي دهد كه اسانس دارچين از نظر ماده اوژنول اسانس ميخك است و در هر دو در حدود 90-70درصد اوژنول وجود دارد.
در پوست ريشه دارچين در حدود 3 درصد اسانس يافت مي شود كه البته با اسانس پوست و شاخه ها و برگها متفاوت است. دارچين سيلان منتهي ضعيفتر از ان است نيز داراي اسانس مي باشد.در هر دو گونه فوق علاوه بر اسانس مواد ديگري نظيرتانن نيز يافت مي شود.[G.I.M.P]
در گزارش مطالعات ديگر جديدي در مورد تركيبات شيميايي چنين آمده است كه اسانس گونه سيلان داراي سيناميك آلدئيد،هايدروسيناميكآلدئيد،بنز آلدئيد و كومينيك آلدئيد،نوني ليك آلدئيد،اوژنول،كاريوفيلن،آل-فلاندرين،پي سيمن،پينن،ميتل-ان-آميل كنوتو آل-لينالول مي باشد.
در مورد تركيبات شيميايي دارچين سايگون آمده است كه داراي سيناميك آدئيد ،سيناميل استات ،فنيل پروپيل استات و تانن مي باشد.
خواص و كاربرد
دارچين سايگون بيشتر مصرف ادويه دارد تا مصرف دارويي ،اين دارچين تند و گزنده وتونيك خاصي براي كليه مي باشد.براي سرما زدگي پا و دست و دل درد و شاش بند تجويز مي شود،ولي در مورد زنان حامله توصيه نمي گردد[چونگ يائوچي].
شاخه هاي كوچك تازه ان نيز اغلب قطع و قطعه قطعه شده در آفتاب خشك مي شود،اين قطعات با 100-30 سانتي متر طول به بازار عرضه مي شود.دارويي گرم كننده با طعمي كمي شيرين و براي تسريع جريان خون تجويز مي شود.به علاوه به عنوان تب بر در موارد سرما خوردگي و كاهش درد مفاصل و كمر توصيه مي گردد[چونگ يائوچي].
به طور كلي در كتب طب سنتي خاور دور ،دارچين به عنوان بادكن ،مقوي معده ،قابض،تونيك،محرك و آرام بخش و دارويي براي ناراحتي هاي پس از زايمان تجويز مي شده است[استوارت].[روا]مي گويد كه به طور كلي دارچين يك محرك عمومي است كه جريان خون را تسريع و تنفس را تحريك مي كند و موجب افزايش اغلب ترشحات بدن و تحريك عاضمه مي گردد.از سرشاخه هاي جوان آن هب عنوان قاعده آور و معرق استفاده مي شود.در هند و چين از اين دارو به عنوان يكي از اجزا در تهيه داروهاي مركب ضد اسهال،صفرابر و تب بر به كار مي رود و براي معالجه اسهال و يرقان و مالارياي مزمن كه موجب بزرگي طحال شده مفيد است معالجه اسهال و يرقان و مالارياي مزمن كه موجب بزرگي طحال شده مفيد است[مي نات].[بركيل] معتقد است كه اين دارچين به عنوان جزئي از اجزاي داروهاي مركب براي سرفه و ناراحتي سينه مصرف مي شود.
دارچين از نظر طبيعت زنبق نظر حكماي طب سنتي ايران و هند گرم و خشك است ونيروي دارويي ان تا 15 سال باقي مي ماند.از نظر خواص معتقدند كه بسيار لطيف كننده و باز كننده گرفتگي هاي و انسداد مجاري و فرح اور است.عفونت اخلاط را رفع مي كند و ترياق سموم حيواني ،نباتي،و معدني است و نيروبخش و مقوي است و براي خفقان،وسواس،وحشت،و جنون و تقويت معده و كبد و رفع بد بويي دهان ،قطع سرفه هاي رطوبي،تنگي نفس،رفع خشونت صدا و آواز كه بلغم غليظ باشد،پاكم كردن سينه و حنجره،باز كردن گرفتگي هاي كبد ،رفع استسقا و ضد عفوني زخمها بسيار مفيد است.استعمال آن به صورت خوردن در شربتها ومصرف گردو به صورت روغن و ضماد و يا شياف و ماليدن به اعضا به صور مختلف امكان دارد.ماليدن روغن آن به پلك چشم مفيد است.خوردن دم كرده ان با سركه و مصطكي براي سكسكه رسوبي نافع است.ضماد ان براي رعشه و رفع تبو لرزهاي بلغمي و سوداوي و دانه بواسير و تسكين درد ان و عقرب زدگي مفيد است.
اگر ان را در دهان جويده برقضيب بمالند موجب التذاذ جماع باشددر گرم مزاجان ايجاد سردرد مي كند و براي مثانه مضرر است واز اين نظر بايد با كتيرا خورده شود،مقدار خوراك آن از 20-8 گرم مي باشد.روغن آن بسيار گرم و خيلي خشك است و براي سنگيني و سردرد ودردهاي رحمي چه از طريق خوردن ان و چه با ماليدن نافع است.قطره ان در گوش براي رفع سنگيني گوش و خوردن آن براي تقويت هاضمه ،تحيلي نفخ،گاز معده،رفع يرقان و بواسير مفيد است.
تهيه گرد دارچيني :دارچين سيلان را به مقدار مورد نظر گرفته و نيم كوب كرده،در گرم خانه 40 درجه سانتي گراد بخشكانند و نرم ساييده از الك بيرون كنند وبايد ان را آنقدر بسايند كه در نخاله باقي مانده،جز ماده خشبي بي طعم چيز ديگري نباشد.اين گرد از ادويه براي مصرف در غذا مي باشد و از عوامل محرك و مقوي معده است.
مقدار خوراك آن از 5-5/0 گرم است.
عرق دارچيني:دارچين سيلان ررا به مقدار مورد نظر گرفته با آب كافي ،ابتدا دارچين را نيم كوب كرده مدت 12 ساعت در آب بخيسانند و بعد از تقطير كنند تا از هر جز دارچين را كه مصرف شده در چهار جز مقطر به دست آيد و براي گرفتن اسانس روغني فرار آن بهتر است كه مايع تقطير شده را در شيشه لوله دار جمع كنند كه در انتهاي لوله باريك اسانس جمع شود.
عرق دارچين را به مقدار 120-60 گرم در پوسيونهاي محرك داخل مي نمايند.مقدار خوراك از اسنس آن 12-1 قطره است كه در پوسيونهاي ريخته شود.
شربت دارچين:عرق دارچين 10 واحد،قند سفيد 180واحد،قند را در عرق به حالت سردي حل كنند وبا كاغذ صاف نمايند و اين شربت را مانند محركها و مقوي هاي معده به مقدار 60-15 گرم در پوسيونها و يا يك شربتسرد حل كرده مي خورند.
جوشانده دارچين:دارچين سيلان 8 گرم،آب 1000گرم،مطابق معمول جوشانده تهيه شود.
عوارض جانبي دارچین و بیماریها:
بيماران ديابتي
به گزارش ايسنا، به نقل از پايگاه اينترنتي رويترز، در اين مطالعه بيماران ديابتي که به مدت 40 روز، روزانه يک گرم دارچين به رژيم غذايي معمول خود افزودند، ميزان قند خون، کلسترول و چربيهاي خونشان تا 30 درصد کاهش يافت و کاهش میزان کلسترول ، قند و چربي خون در بيماران ديابتي تاثير مفيدي در بهبود سلامتي دارد.
وقتي بدن حساسيت خود را نسبت به هورمون انسولين از دست ميدهد، ديابت نوع دوم بروز ميکند. انسولين قند را از خون به سلول هاي بدن منتقل ميکند تا به عنوان انرژي مورد استفاده قرار گيرد، بنابراين وقتي بدن به انسولين پاسخ ندهد، مقدار قند يا گلوکز در خون بالا ميرود و منجر به خستگي و تاري ديد ميشود.
افزايش قند خون در دراز مدت ميتواند خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، نا رسایی کلیوی و نابينايي را افزايش دهد.
افزودن مقدار کمي دارچين به چاي ، آب پرتقال يا غلات مفيد است. با جوشاندن آب با يک تکه دارچين به راحتي ميتوان چاي دارچيني نيز تهيه کرد.
دارچين هم چنين از بروز ديابت نوع دوم در افراد در معرض خطر جلوگيري ميکند.
دارچين حاوي برخي مواد است که مصرف زياد آن ميتواند سمي باشد بنابراين در مصرف اين ماده غذايي بايد دقت کرد.
در اين مطالعه 60 بيمار مبتلا به ديابت نوع دوم روزانه 1، 3 يا 6 گرم دارچين يا معادل آن آرد گندم ( به عنوان دارونما ) مصرف کردند. آرد گندم و دارچين به شکل کپسول استفاده مي شد.
ميزان گلوکز، چربي و کلسترول تمام بيماراني که دارچين مصرف کردند تا 30 درصد کاهش يافت، اما هيچ گونه تغييري در کساني که دارو نما دريافت کردند مشاهده نشد.
دارچين حاوي ترکيباتي است که عمل انسولين در انتقال گلوکز به سلول ها را بهبود ميبخشد. دارچين تقريبا هيچ کالري ندارد، به همين خاطر ديابتيها بدون خطر چاق شدن ميتوانند با افزودن دارچين طعم مطبوعي به غذاي خود بخشند.هر گرم دارچين کمتر از 3 کالري دارد که بسيار اندک است.
تحقيقات قبلي نشان داده بود که دارچين ظاهرا به سلول هاي چربي در تشخيص و واکنش به انسولين کمک ميکند.
مطالعات آزمايشگاهي و حيواني نيز نشان داده بود که دارچين سوخت و ساز گلوکز را حدود بيست برابر ميکند.
مطالعه بر روي حيوانات:
مطالعه بر روي انسانها:
تحقيقات سميتشناسي و فارماكولوژيك، نشان دهنده وجود خطر خاصي براي انسان نميباشند. تحقيقات انجام گرفته به وسيله Plant نشان ميدهد كه در سگهاي تحت آزمايش با دوزهاي بالا، استفراغ ديده شده است و اين مطلب، مشابه عوارض جانبي گزارش شده در انسان ميباشد.
شوراي اروپا در سال 1973، گونههاي مختلف دارچين را در ليست مواد، ادويهها و افزودنيهاي معمولي فصلي ذكر نموده و استفاده آنرا در مقادير كم مجاز دانسته است، با اين احتمال كه جزء فعال در محصول نهايي حذف ميشود. دوز مجاز جهت مصرف سينامالدهيد 25/1 ميليگرم بر كيلوگرم ميباشد.
عوارض پوستي:
در سال 1988، Hausen بيان كرد كه سينامالدهيد، تركيبي است كه مسئول واكنشهاي آلرژيك مواد آرايشي و عطرها ميباشد. پيش از آن در سال 1920 كهير ايجاد شده به وسيله دارچين گزارش شده بود. اگرچه موارد باليني متعددي ثبت شده است، به نظر ميرسد كه تعداد واقعي عوارض جانبي كمتر برآورد شده است. عامه مردم عوارض جانبي مواد طبيعي را نسبت به مواد شيميايي به طريقي متفاوت باور دارند.
گزارشاتي وجود دارد كه نشان ميدهد بيماران، مدت زماني طولاني پيش از ظهور علائم شديد، به عوارض آلرژيك ملايم مبتلا ميشوند. علائم مذكور، در ابتدا، معمولاً به عنوان نشانهاي از عملكرد دارويي فرآورده و يا به عنوان يك بيماري عادي مانند آفت يا هرپس لابياليس تلقي ميشود. واكنشهاي آلرژيك بعد از تماس با اسانس دارچين يا سينامالدهيد موجود در پماد، خميردندان، دهانشويهها و غذاها اتفاق ميافتند. علائم اصلي عبارتند از: تورم و التهاب لبها و زبان، خارش، تاولي شدن مخاط دهاني و كهير. مواردي از گرانولوماتوز دهاني ـ صورتي بعد از تماس با اسانس دارچين در خميردندان نيز گزارش شده است. كمترين غلظتي كه در Patch هاي پوستي ايجاد واكنشهاي مثبت مينمايد 01/0% ميباشد.
واكنشهاي شديد مانند آنافيلاكس گزارش نشده است. تمامي موارد باليني بعد از قطع مصرف فرآوردههاي حاوي دارچين بهبود يافتند. در بيشتر موارد باليني، محققين گزارش دادند كه يك انتظام كروموزومي غيرعادي در بيماران يا اعضاي خانواده آنها وجود دارد. واكنشهاي متقاطع در افراد حساس به بالسام پرو وجود دارد.
در يك گروه متشكل از 117 بيمار حساس به بالسام پرو، 5/14% آنها نسبت به دارچين چيني واكنش مثبت نشان دادند اما در مقابل، در يك گروه 220 نفري غيرحساس به بالسام پرو، تنها 1 نفر واكنش مثبت نشان داد. واكنشهاي متقاطع با ميخك، بيشتر بيان شده است، (2/64% از گروه قبلي واكنشهاي مثبت نشان دادند).
Nater متوجه شد كه سينامالدهيد (3ـ3/0 ميليگرم بر ميليليتر) به طور Invitro، آزاد كننده هيستامين در لكوسيتهاي انساني است. اين محقق، اثر مذكور را مسئول اصلي واكنشهاي پوستي ميداند.
«اثر تسكين دهنده» كه به وسيله Opdyke توضيح داده شده است، شامل: كاهش يا ممانعت از واكنشهاي حساسيتي پوست به وسيله تركيبات ديگر موجود در اسانس فرار مانند ليمونن و اوژنول ميباشد. ارتباط باليني آزمايش مذكور، به درستي ثبت نشده است. ممكن است به نظر برسد، اوژنول، كه ممانعت كننده بيوسنتز پروستاگلاندين ميباشد، بر روي مكانيسم التهاب مؤثر باشد. اگر اين مطلب صحيح باشد، احتمالاً بايد واكنشهاي حساسيتي مضر و مختلفي از سينامالدهيد و اسانس دارچين Ceylon انتظار داشت. اطلاعات كلينيكي جهت تأئيد اين فرضيه وجود ندارد.
نتيجتاً نظر Mathias ميبايست پذيرفته شود كه فرآوردههاي حاوي بيش از 01/0% سينامالدهيد جهت استفاده، مورد ترديد ميباشد. افراد مبتلا به بيماريهاي آلرژيك نبايد فرآوردههاي حاوي دارچين را مصرف نمايند.
تداخلات دارويي:
از آنجائي كه ميتوان انتظار داشت واكنشي بين آمينهاي نوع 1 آزاد و سينامالدهيد صورت گيرد، نتيجتاً اسانس فرار نبايد همراه داروهاي مشابه با محدوده درماني كوچك مصرف شود.
باروري، بارداري، شيردهي:
گزارشاتي كه توسط Hagers Handbuch , Roth در ارتباط با عملكرد دارچين بر روي رحم بيان شده است، بر پايه گزارشاتي است كه به وسيله Lewin , Madaus عنوان شده است. دو محقق مذكور از كتاب Clarus 1860 نقل قول كردهاند. به نظر ميرسد كه گزارش صحيحي در ارتباط با سقط جنين عمدي با دارچين وجود ندارد.
Abramovici متوجه شد كه سينامالدهيد در جنين جوجه اثر تراتوژنيك دارد. آزمايشات مشخص نمودهاند كه ناهنجاريهاي حاصل ارتباط نزديكي با اثرات سمي سينامالدهيد دارد. حداكثر اثر تراتوژنيك در دوز 5/0 ميلي مول براي هر جنين مشاهده شده است، كه 2/58% موجب ناهنجاري و 49% موجب مرگ جنين شده است. آزمايشات بر روي جنين جوجه، ارزش محدودي جهت ارزيابي خطر براي انسان دارد.
اطلاعات بيشتر در رابطه با سميت دارچين يا اسانس دارچين در دوران بارداري به دست نيامده است. در پايان، ميتوان بيان كرد كه دارچين خطر خاصي در دوران بارداري ندارد. از آنجايي كه مدارك كافي در مورد اثرات جهشزاي دارچين در اين دوران وجود ندارد، بهتر است استفاده طولاني مدت اسانس آن در بارداري منع شود.
قدرت جهشزايي و سرطانزايي:
برخلاف آزمايشات انجام شده بر روي رشتههاي سالمونلا، دارچين و اسانس كاسيا، در آزمايشات انجام گرفته بر روي DNA متعلق به B. subtilis نتيجه مثبت داشتهاند.
اسانس دارچين و سينامالدهيد در آزمايشات انحرافات كروموزومي با استفاده از كشت سلولي موشهاي چيني و سيستم آزمايشي Drosophila، نتيجه مثبت داشته است. نتيجه آزمايش Drosophila در مورد عصاره آبي دارچين منفي بوده است. آزمايش هستههاي كوچك در موش نيز نتيجه منفي داشته است. دوز مصرفي 500ـ125 ميليگرم بر كيلوگرم به طور داخل صفاقي بوده است.
نتايج آزمايشات تعيين قدرت جهشزايي سينامالدهيد و اسانس دارچين بر روي باكتريهاي به طور Invitro، ميبايست به دقت تفسير شود، زيرا غلظت استفاده شده در محدوده دوزي بوده است كه در آن محدوده خاصيت ضدميكروبي داشتهاند. تأخير در رشد به واسطه اثر ضدميكروبي سينامالدهيد، دليلي است كه آن را به عنوان يك عامل ضدجهش، گزارش كردهاند.
با توجه به آزمايشات انجام گرفته به صورت Invitro حاوي كشت سلولي پستانداران ميبايست ذكر گردد كه عصاره دارچين و سينامالدهيد موجب ايجاد اثرات سيتوتوكسيك ميگردد. دوزهاي آزمايش شده عبارتند از: ED50 از 60ـ50 در سلولهاي KB (يك رديف سلول برداشته شده از سلولهاي سرطاني دهان انسان) و 24ـ20 يا 8/4 در كشتهاي سلولي L1210 موش. ظهور اثرات سيتوتوكسيك همراه با كاهش ساخت پروتئينهاي سلولي است كه مربوط به واكنش سينامالدهيد با گروههاي سولفيدريل و آمينو ميباشد. بروز اين اثرات غيراختصاصي، به ميزان زيادي تحت تأثير محيط كشت و شرايط آزمايش قرار دارد.
درخصوص خطر سرطانزايي دارچين اطلاعات كاملي در دسترس نيست. تحقيقات بيشتر احتياج به فرآوردههاي اختصاصي از لحاظ شيميايي و گياهشناسي دارد زيرا وجود سافرول سرطانزا، كومارين و O ـ متوكسي سينامالدهيد ميتوانند در نتايج نهايي تأثيرگذار باشند.
منبع:www.taamasrar.com
/س