مهدويت درصدا و سيما
مقالة حاضر، كه خلاصهاي از پاياننامة نويسندة محترم است، دربارة «مهدويت در سيماي جمهوري اسلامي؛ با نگاهي به برنامة به سوي ظهور» گفتوگو ميكند. اميد كه طبع خوانندگان گرامي را بيارايد.
انتظار موعود و حكومت عدالتگسترش از اعتقادات روشن و صريح همة مسلمانان است. مفهوم انتظار آماده شدن وفراهم سازي بستر حكومت عدالتگستر امام عصر(علیه السّلام) است.
امام عصر (علیه السّلام) به عنوان آخرين حجت، و امام حيّ و حاضر شاهد تمامياعمال وكردار شيعيان هستند و به شيوهاي كاملاً پنهان و نامحسوس افراد را هدايت ميكنند. اينگونه نيست كه امامت حضرت ولي عصر(علیه السّلام) بعد از ظهورشان آغاز شود بلكه هم اكنون درحال هدايت و راهنمايي افراد هستند و به تكاليف امامت خود عمل مينمايند.
فرهنگ والاي مهدوي به عنوان اعتقادي ريشه دار، بنيادين واصيل درفرهنگ تشيع مطرح است تا جايي كه اين اعتقاد سبب بسيج عمومي و مقوم آيينها و انگيزههاي انساني است. نمادي كه عامل عدالت خواهي و ظلم ستيزي جوامع شيعه در طول تاريخ بوده است.
جامعه شيعي ايران همواره در طول تاريخ، وجود امام عصر(علیه السّلام) و انتظار فرج آن حضرت را به عنوان اصول اصلي خود برشمرده، و وجود آن حضرت را به عنوان امام و پيشواي دوازدهم پذيرفته و او را خاتم الاوصيا ميداند.
ايرانيان اين موضوع را به عنوان يکي از وجوه مميزه خود توسعه داده و حول انتظار ظهور آيينهاي بسياري را سازمان داده و آن را به صورت يك اصل اصيل اعتقادي پروردهاند. اين اعتقاد كه عاملي تعيينكننده در تعريف وظايف اجتماعي ـ سياسي شيعيان در حيات دنيوي است، در اثر مواجهه با ايدئولوژيهاي گوناگون در دهههاي اخير نقشي اساسي در شكلدهي به بازنمودهاي ديني و جهت گيريهاي فرهنگي و اجتماعي ـ سياسي ايرانيان ايفا كرده است.
جوامع شيعي براي ابلاغ وترويج اين رکن و اصل اساسي از هر امکاني استفاده کرده اند. با وجود اين بايد دقت داشت كه اهميت محوري اعتقاد مهدوي و انتظار امام عصر (علیه السّلام)، نه تنها به شكل گيري نظامات اعتقادي و عملي يكسان منتهي نشده است، بلكه خود موجب شكل گيري و بروز عقايد و گرايشهاي متنوع و حتي متضاد در جامعه شيعي شده است.
انتظار امام عصر(علیه السّلام) را در جوامع شيعي، در طول تاريخ ميتوان به دو گونه تقسيم نمود:3
الف) انتظار فعال:
ب) انتظار غيرفعال:
مروري كوتاه بر جريانات فكري و بازنماييهاي اعتقادات مهدوي نشان ميدهد كه موضوع مهدويت تا مدتها مسکوت ماند تا اينکه در دهة 60 به دليل در جريان بودن جنگ تحميلي، مهدويت در بطن جامعه و به شکل مفاهيم والاي معنوي چون شهادت و...حضور يافت.
پس از دهة 70 فعاليتها و جنبشهاي متنوعي در زمينة مهدويت درجامعه آغاز شد. اين فعاليتها در ابتدا بيشتر به شكل نشر آثار مکتوب حول محور منابع اعتقادي شيعه بودند. سپس برخي نويسندگان و فعّالان مهدوي اقدام به نوشتن کتابهايي درحوزة طرح ريزي استراتژي براي ارکان مهم نظام اسلامي و افراد جامعه ازجمله مردم، جوانان و...غيره کردند. ازجمله مهمترين نكات مورد توجه دراين نوشتارها وظايف منتظران و فرهنگ انتظار بود.
صداوسيماي جمهوري اسلامينيز با تأخير به موضوع مهدويت پرداخته است. از حدود سالهاي 74ـ75 برنامهاي با عنوان «انتظار سبز» از صداي جمهوري اسلامي پخش شد و برخي شبكههاي راديويي مانند راديو جوان و معارف در سالهاي اخير برنامههايي دراين زمينه توليد كرده اند4 اما درحوزه سيما اين موضوع با تأخير بيشتري يافت، تا آنكه در سالهاي اخير شاهديم كه سيماي جمهوري اسلاميايران به موضوع مهدويت بيشتر از گذشته توجه نموده است.
مروري كوتاه بر برنامههاي پخش شدة سيما نشان ميدهد كه ازحدود سال1380 سيماي جمهوري اسلامي، روند افزونتري را در پرداختن به موضوع مهدويت آغاز نموده است. البته درسالهاي گذشته نيز سيما بنابر روال هميشگي خود برنامههاي مناسبتي براي ايام نيمه شعبان و روزهاي جمعه تدارك ديده و پخش كرده است. همچنين در برنامة مذهبي خود قسمتها يا بخشهايي را به موضوع مهدويت اختصاص داده است.
اما بنا برآمارهاي سازمان صداوسيما كه نگارنده توانسته به آن دسترسي پيدا نمايد، ميتوان گفت، اولين و مهمترين برنامه اختصاصي مهدوي سيما كه براي اولين بار در سالهاي 80 و81 ساخته شد، سري اول برنامه «به سوي ظهور» (به شكل ضبط شده) ميباشد كه درسالهاي بعد تاسري چهارم آن نيز ادامه پيدا نمود و از شبكه دوم سيما پخش شد.
همچنين درسالهاي اخير برنامههايي مانند «پايان دوران» ازشبكه اول، چهل وادي تماشا، سريال پردة عشق ومشق انتظار از شبكه دو، مجموعة تركيبي موعود، سپهري ديگر و صبح اميد ازشبكه چهار، مجموعه عطرعاشقي و برنامههاي پرسش و پاسخ، ميزگرد يا مجموعههايي چند قسمتي در زمينة مهدويت و امام عصر(علیه السّلام) ساخته و پخش شده است. در حالي كه درسالهاي گذشته برنامههاي اختصاصي دربارة اين موضوع كمتر ساخته ميشد.
چنانكه گفته شد، يكي از اصليترين اينگونه برنامهها، برنامة «به سوي ظهور» است. اين برنامه، اولين برنامهاي است که به صورت مستمر، خاص، غير مقطعي و در قالبي متفاوت از ديگر برنامههاي مشابه در مورد امام زمان (عج) و فرهنگ مهدويت (در شبکه دو و روزهاي جمعه) ساخته و پخش شده است. تاکنون چهار سري (دو مجموعه ضبط شده و دو مجموعه زنده) از اين برنامه و در مدت زماني حدوداً چهار سال پخش شده است و طبق اعلام مرکز تحقيقات و مطالعات صدا و سيما جزء برنامههاي نسبتاً موفق و پربيننده در بين مجموعههاي مذهبي توليد شده در سيما محسوب ميشود.5 همچنين برنامه «به سوي ظهور» در جشنواره اخير توليدات سيما ديپلم افتخار بهترين برنامه مذهبي را کسب كرده است.»6
طبق نظر سنجي مركز تحقيقات، برنامه «به سوي ظهور» درمقايسه با برنامههاي مشابه از موفقيت نسبتاً خوبي برخوردار بوده؛ اين درحالي است كه ساعت پخش اين برنامه جمعه صبحها همزمان با پخش برنامههاي سرگرم كننده از شبكههاي ديگر بوده است.
بسياري از افراد در اين ساعات مشغول استراحت يا فعاليتهاي ديگري هستند. ضمن اينكه اين ساعات اصولاً جزء ساعات پرمخاطب تلويزيون نيست. با وجود اين برنامه توانسته درحد نسبتاً خوبي در جذب مخاطب تلويزيون موفقيت كسب كند به طوري كه 28درصد پاسخگويان صرف نظر از تواتر تماشا بيننده اين برنامه بودهاند كه در ميان برنامههاي مذهبي رقم قابل توجهي بوده است. بر اين اساس سري چهارم اين برنامه را ميتوان كاملترين و جا افتادهترين سري از اينگونه مجموعه برنامهها دانست. با درنظر گرفتن اين موضوع دراين پژوهش به پرسشهاي اصلي ذيل پاسخ ميدهيم:
1. برنامه «به سوي ظهور» كدام جريانات فكري اصلي حول موضوع مهدويت را در جامعه بازنمايي ميكند؟
2. شيوه و نحوة اصلي ارائه دراين برنامه كدام است؟
ديدگاههاي گوناگون دربارة انتظار
دو ديدگاه عمدهاي كه درمورد انتظار فرج امام عصر(علیه السّلام) درطول تاريخ ودرجوامع شيعي وجود داشته ومحققي چون شهيد مطهري نيز دركتاب قيام و انقلاب مهدي(علیه السّلام) بدان اشاره كرده، عبارتاند از «انتظاري كه سازنده و نگهدارنده، تعهدآور، نيروآفرين و تحركبخش است، به گونهاي كه ميتواند نوعي عبادت و حق پرستي شمرده شود، و انتظاري كه گناه، ويرانگر، اسارت بخش وفلج كننده است و نوعي «اباحيگري» بايد محسوب شود».8
اين تقسيم بندي را دكتر شريعتي نيزدارد: انتظار منفي و انتظار مثبت. اين دو انتظار درست ضدّ يكديگرند. يكي بزرگترين عامل حركت و ارتقاء، تن دادن به ذلت و توجيه «وضع موجود» و ديگري پيش رونده و آينده گرا.9
دو برداشت از ظهور
ديدگاه فرهنگي ـ اجتماعي ضمن پذيرش همه مباني و اصول مطرح شده در ديدگاه كلامي ـ تاريخي در پي اين است كه موضوع مهدويت را مبنايي براي پيريزي كليه مناسبات فرهنگي، سياسي و اقتصادي در عصر غيبت قرار دهد.
شاخصترين فقيه، متكلم و انديشمندي كه درديدگاه فرهنگي ـ اجتماعي به تحليل و بررسي انديشه مهدويت و فرهنگ انتظار پرداخته، امام خميني(ره) بوده كه نظرية ولايت فقيه را ارائه دادند. يكي از مهمترين دلايل امام هم كه به آن استناد كرده، توقيع يا دست خطي بوده كه از سوي امام عصر(علیه السّلام) به اسحاق بن يعقوب صادرشده در پاسخ به سؤالي كه پرسيده بودند در ايام غيبت كبري در حوادث و پيشامدها چه بايد بكنيم؟ در آن توقيع و دست خط بيان شده، «در ايام غيبت كبري درحوادث و پيشامدها به راويان حديث ما رجوع كنيد چون آنان حجّت من بر شمايند و من حجت خدا بر شما». اين مبناي اصلي نظرية امام خميني قرار گرفت كه با رهبري و تلاشهايايشان ومردم سرانجام انقلاب اسلاميبه پيروزي رسيد.11
پس از بررسي شاخصهاي انتظار فعال و غير فعال، نحوة اراية محتواي آيتمها وساير متغيرها در1597آيتمِ برنامة «به سوي ظهور» ميتوان به مهمترين نتايج اين تحقيق بدين شرح اشاره نمود:
ـ برنامه «به سوي ظهور» تنها در 19 درصد از آيتمهاي خود به مبحث انتظار فعال پرداخته است.
ـ اين برنامه با 63 درصد بيشترين شيوه و نحوه ارايهاش، شيوه ارايه احساسي و عاطفي است و بيشترين محتواي آيتمهاي اين برنامه با 56 درصد به مباحث احساسي و عاطفي اختصاص داشته است، در حاليكه دراين برنامه سهم مباحث كلامي(اعتقادي) ـ تاريخي 3/13 درصد و مباحث اجتماعي ـ سياسي 12 درصد بوده است.
ـ بيشترين نحوة اراية محتوايِ آيتمهاي برنامه به شكل احساسي و عاطفي63 درصد بوده است. درحاليكه 17 درصد آيتمهاي برنامه، نحوة اراية شناختي، استدلالي و معرفتي داشته اند و5/19 درصد نحوة اراية اطلاع رساني.
ـ 48 درصد از آيتمهاي برنامه را آيتم «وله»٭ تشكيل ميدهد كه 89 درصد ازاين ميزان را ولههاي احساسي به خود اختصاص داده اند.
ـ بيش از 60 درصد پيام آفرينان برنامه را مردان تشكيل ميدهند.
ميتوانيم اينگونه نتيجهگيري كنيم كه اين برنامه بيشترين نحوه ارايهاي كه بدان پرداخته و برجسته سازي نموده است، شيوة اراية احساسي و عاطفي است.
بيشتر مخاطبان ما به خصوص نسل جوان اطلاعات درستي دربارة امام عصر (علیه السّلام) ندارند و پرداختن اينگونة سيما بدين موضوع، سبب دامن زدن به بار احساسي و عاطفي موضوع مهدويت درجامعه ميگردد و درك نادرستي را به مخاطب القا ميكند.
در اين برنامه آيتمهاي آغاز برنامه،گفتارهنرمند، تشرف يافتگان خدمت امام عصر(علیه السّلام)، نامهاي به امام عصر(علیه السّلام)، نالههاي فراق، آواي انتظار و شعر انتظار هميشه نحوة اراية احساسي و عاطفي داشتهاند. همچنين آيتم وله نيزبا 89 درصد نحوه اراية احساسي و عاطفي داشته است.
تنها آيتمهاي گفتوگو با كارشناس با 97 درصد و نمايش بخشهايي از فيلمها يا شبكههاي آخرالزّماني با 58 درصد نحوه ارايه شناختي، استدلالي و معرفتي داشته است. آيتمهاي بوستان انتظار (معرفي كتاب) هميشه، و آيتمهاي معرفي سايتهاي مهدوي، ارتباطات مردمي و تبليغ با 92 درصد نحوة اراية اطلاع رساني داشته اند.
ازسويياين برنامه در قسمتهاي ويژهاي كه به ايام ولادت معصومين(علیه السّلام)، اعياد يا مناسبتهاي حزن آور مذهبي اختصاص داشته، بيشترين زمان از كلّ برنامه را به آيتمهاي احساسي و عاطفي اختصاص داده است. به عبارتي اين برنامه درمناسبتهاي مختلف (شاد يا حزن آور) از رويكرد احساسي و عاطفي سودجسته است و بازنمايي اين برنامه در موضوع مهدويت به شكل احساسي و عاطفي بوده است.
بايد به اين نكته توجه داشت كه باور مهدوي در بين مخاطبان يك باور مستحكم است كه رسانه يا برنامههاي تلويزيوني آن را ميتوانند تقويت كنند و موجبات انس، شناخت و آگاهي بيشتر مخاطب را در زمينة مهدويت فراهم آورند.
اين مطلب را مستند ميكنيم به تحقيق باهنر كه 3/2 افراد جامعه ايران كه از رسانههاي مدرن (راديو وتلويزيون) استفاده ميكنند داراي علاقة بسيار به دين هستند و 3/1 باقي مانده نيز به آن بي علاقه نيستند.12
از سويي رسانه ملي بايد براي بيان مباحث ديني و به خصوص مهدوي از «مدل آييني» كه هدف نهايي آن به نمايش نهادن اعتقادات وبيان عواطف مشترك است، سودجويد.13 تلقي مدل آييني از ارتباطات اين است كه به دنبال توزيع پيام درمكان و فضا نيست، بلكه ميخواهد جامعه را در زمان نگه دارد و عقايد مشترك را باز نمايي كند.14
رويكرد آييني ارتباط را در وهلة اول نه به عنوان «پراكندن پيامها درفضا، بلكه نگهداري جامعه در زمان» ميداند. دراين رويكرد ارتباطات «رساندن اطلاعات نيست، نماياندن افكارمشترك» است.15
به طور كلّي ميتوان گفت نگاه آييني نگاهي فرهنگي به ارتباطات دارد، نگاهي كه در جستجوي ارزشها و معاني است.16
بنابراين رسانة ملي با استفاده از مدل آييني و نظريه انتظار فعال ميتواند به يكپارچگي جامعه وگسترش پيوندهاي اجتماعي درراستاي انتظار فعال كمك نمايد. يعني مهدويت و عشق به امام عصر(علیه السّلام) تنها در موارد صرف آييني چون حضور در جمكران يا دعاي ندبة صبحهاي جمعه يا صدقه و دعا براي سلامتي و تعجيل ظهور (درعين اينكه اين موارد بسيار مهم هستند)، خلاصه نشود.
از نكات مهم «مدل آييني» توجه به ارتباط دو سويه بين مخاطب و فرستنده است با توجه به اين موضوع و در نظرگرفتن فرهنگ والاي مهدوي كه يك اعتقاد ريشه دار در بين مخاطبان است، برنامههاي مذهبي و به خصوص مهدوي تلويزيون بايد در اراية خود از اين نحوه (مدل آييني) كه نگاهي فرهنگي به ارتباطات دارد، استفاده نمايند.
از سويي توجه به نيازهاي مخاطب و گوناگوني آنها دراين مدل بسيارمورد توجه است. برنامة به سوي ظهور هم به دليل استفاده از امكاناتي چونايجاد سايت(www.zohoor.ir و www.zohoortv.com )، استفاده از فكس و ايميل به شكل زنده در برنامه به مدل آييني بسيار نزديك است.
اما طبق نتايج نظر سنجي مركز تحقيقات از برنامه «به سوي ظهور» 7 /52 درصد بينندگان برنامه معتقدند برنامه «به سوي ظهور» درحدّ زيادي در پاسخگويي به سئوالات آنها در زمينه موضوع برنامه موفق بوده است. اما جالب توجه است كه كمترين ميزان اين نظرسنجي نيز به گفتة مخاطبان مربوط به همين بخش است كه ضرورت ارتباط بيشتر با مخاطبان وتوجه به نظرات آنان را ميطلبد.
پس سيماي جمهوري اسلامي و سازندگان اين نوع برنامهها به جاي پر رنگ و برجسته نمودن مباحث احساسي بايد تلاش كنند سهم مباحث عقلي و اعتقادي را بالاتر ببرند و حتي اين مباحث را با توجه به مدل آييني با مخاطبان به چالش بكشند تا موضوع مهدويت از حالت نمادين، سنتي و احساسي صرف خارج شود و مخاطبان در زمينه انتظار واقعي (انتظار فعال) به باور واعتقاد مشتركي رسيده و بدين سبب اين باور گسترش يافته و توسط رسانه بازنمايي شود، انتظار واقعياي كه سبب شود مخاطبان در تمامي اركان زندگي خويش وجود امام(علیه السّلام) را شاهد و ناظر اعمال خود ببينند به نحوي كه اين باور و انتظار اصيل در تمامي شئون اجتماعي، سياسي و.... تجلي يابد.
نتيجه
ـ برنامههايي كه دربارة امام عصر(علیه السّلام) ساخته ميشوند براي مخاطبان خاصي تهيه گردند به عنوان مثال: براي كودكان، نوجوانان، جوانان و زنان....
ـ سازندگاناين نوع برنامهها به غير از محتوا بايد در ارائه جذابيت تصويري نيز بكوشند زيرا هر چقدر محتوا زيبا باشد اما نحوه ارائه رسانهاي نباشد، سبب مخاطب گريزي ميشود. اين مورد از عوامل مهم جذب مخاطب به سوي محتواهاي ديني است.
ـ به موضوع مهدويت درقالب سريالها و داستانها پرداخته و تشرفات موثق به شكل فيلم،كليپ و...براي جوانان ساخته شود، البته با توجه به رعايت تمام محدوديتهاي شرعي كه براي نشان دادن چهره امام(علیه السّلام) وجود دارد.
ـ بايد ساختارخشك برنامههاي مذهبي شكسته شود و مجريان برنامه و كارشناسان بتوانند به دور از زبان و بيان خشك، رسمي و قديمي با مخاطبان ارتباط برقرار كنند. البته تا حدي كه محتوا زخمي نشده و آسيبي به آن وارد نگردد.
ـ با حفظ بخش هنري اين نوع برنامهها در هر قسمت بنا به تناسب از شاعران، خوانندگان، خطاطان و... استفاده شود و حتي المقدور از تكراري شدن اين بخش و تنها پرداختن به يك نوع هنر پرهيز شود.
ـ پس از پايان اينگونه برنامهها پژوهشي درباره عملكرد برنامه و اينكه چه تأثيري روي مخاطب داشته، صورت گيرد تا مشخص شود اين برنامهها چه تاثيري روي اعمال و كردار مخاطبان خود گذاشتهاند و به اصطلاح در امام زماني شدن مخاطبان چقدر موثر بوده اند.
ـ بعد معرفتي موضوع مهدويت و انتظار در اين برنامهها مورد توجه قرار گيرد و تلاش گردد چهرهاي جذاب، مطلوب و دوست داشتني از قيام جهاني امام عصر(علیه السّلام) به مخاطب ارائه شود، درحاليكه مخاطبان اين برنامهها كمتر با ژرفاي اتفاقي كه قرار است با ظهور امام عصر (علیه السّلام) رخ دهد، آشنا ميشوند.
ـ دراشعار، موسيقي مداحيها يا مراثي كه براي ساير معصومين خوانده ميشود، بازنگري صورت گيرد تا خداي ناكرده به ساحت آن بزرگواران بي احترامي نگردد.
ـ نوآوري وابتكاري از نظر قالب و محتوا در اين نوع برنامهها رخ دهد، زيرا بيشتر برنامههايي كه در اين رابطه توليد شده است در قالبهاي تركيبي و ميزگرد بوده است.
پي نوشتها:
1. ناصري، علي، بازشناختي از يوسف زهرا عليه السلام، چاپ اول، قم: انتشارات كيش مهر، ص 19
2. شفيعي سروستاني، ابراهيم، معرفت امام زمان (علیه السّلام) و تكليف منتظران، چاپ اول، تهران: انتشارات موعود عصر(علیه السّلام)، ص154.
3. مطهري، مرتضي، قيام و انقلاب مهدي (علیه السّلام) از ديدگاه فلسفه تاريخ، چاپ پانزدهم، تهران: انتشارات صدرا، ص15.
4. منتظرقائم، خليل، «مهدويت و بازتاب آن در رسانه ملي»، ماهنامه موعود، شماره 68، ص17.
5. حيدري، معصومه، نظرسنجي ازمردم 30 شهركشور درباره برنامه «به سوي ظهور»، گروه سنجش افكار، شماره تحقيق166/81.
6. صبور، رضا، گفتوگوي نگارنده با تهيه كننده برنامه «به سوي ظهور».
7. مطهري، مرتضي، قيام وانقلاب مهدي (علیه السّلام) از ديدگاه فلسفه تاريخ، چاپ پانزدهم، تهران:انتشارات صدرا، ص14.
8. مطهري، مرتضي، قيام و انقلاب مهدي (علیه السّلام) از ديدگاه فلسفه تاريخ، چاپ پانزدهم، تهران: انتشارات صدرا، ص15.
9. جمعي از نويسندگان، انتظار در انديشهها، تهران: انتشارات بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود (علیه السّلام)، ص51
10. شفيعي سروستاني، ابراهيم، انتظار، بايدها و نبايدها، چاپ اول، قم: مركز پژوهشهاي اسلامي صداوسيما، ص69.
11. شفيعي سروستاني، ابراهيم، معرفت امام زمان (علیه السّلام) و تكاليف منتظران، چاپ اول، تهران: انتشارات موعود عصر(علیه السّلام)، ص 176و174.
12. باهنر، ناصر، «راهبردهاي آموزش ديني درتلويزيون با مطالعه در تطبيق رسانههاي ديني»، فصلنامه پژوهش و سنجش، ويژه نامه آموزش.
13. مهرداد، هرمز، مقدمهاي بر نظريات و مفاهيم ارنباط جمعي، تهران:انتشارات فاران، ص52.
14. گيويان، عبداله، دو استعاره بنيادين براي فهم ارتباطات، فصلنامه راديو وتلويزيون، شماره پاييز 1385، ص39.
15. ويندال، سورين وهمكاران، كاربرد نظريههاي ارتباطي، ترجمه عليرضا دهقان، چاپ اول، تهران: انتشارات مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها، ص19.
16. گيويان، عبداله، همان، ص40.
/خ