عقرب ها
عقرب گزيدگي
ساليانه حدود 5000 نفر در دنيا دراثرنيش و تزريق سم بيش از 25 نوع عقرب خطرناک فوت مي کنند.
با توجه به اين که تمام عقرب ها سمي نيستند،ولي وحشت از آنها باعث مي شود که درمان هاي اضافي براي آسيب ديده انجام شود.به همين دليل،لازم است درباره ي انواع عقرب و ويژگي هاي آنها مختصري نوشته شود.
عقرب ها (1)
| عقرب ها بندپايان خطرناکي هستند که از اواخر دوره ي سيلورين يعني،حدود 330 ميليون سال پيش مي زيسته اند. |
به طول کل،گونه هاي مختلف عقرب ها درمحيط هاي زندگي متنوع و مخصوص و معمولاً خارج از خانه ها زندگي مي کنند.
عقرب ها گوشتخوار هستند و ازحشره ها، کرم ها، بندپايان، مارمولک ها و حتي نوزاد موش ها تغذيه مي کنند.آنها جانوراني هستند که در شب فعاليت مي کنند و با تاريک شدن هوا از پناهگاه ها خارج مي شوند و به جستجوي طعمه و شکار مي روند.با توجه به نحوه ي شکار و تغذيه ي عقرب ها، درباره ي شکل ظاهري و ساختمان بدن آنها توضيح مختصري داده مي شود.
شکل ظاهري،ساختمان بدن و ويژگي هاي عقرب ها
به طر کل،راسته ي عقرب ها شامل 28 خانواده است که حدود نصف اين خانواده ها منقرض شده اند.گونه هاي زنده ي فعلي شامل 14 خانواده هستند که بيش از 1600 گونه را شامل مي شوند و در بيش از 200 جنس گروه بندي شده اند.
عقرب ها از قرن ها قبل به علت داشتن مشخصات ظاهري ويژه براي انسان شناخته شده هستند.اين جانوران در تمام دنيا پراکنده اند و در بيابان ها، جنگل ها، چمنزارها، سواحل درياها و اطراف رودخانه ها و کوهها ديده شده اند.
| عقرب ها بدن نسبتاً پهن و کشيده دارند و اندازه ي آنها از 3 تا 10 سانتي متر متفاوت است، ولي بزرگ ترين آنها نوع آفريقايي است که طول آن به 21 سانتي مترهم مي رسد. |
.jpg)
سرسينه يک تکه به نظر مي رسد،ولي دو قسمت ميان و خلفي به صورت بند بندديده مي شوند.در طرفين سرسينه انبرک ها و پاها و در جلوي آن آرواره هاي دهاني (11)قرار دارند.تمام اين اعضا بندبند هستند.
در سطح پشتي سرسينه چشم هاي مياني و جانبي قرار گرفته اند.سطح شکمي تقريباً به طور کامل به وسيله ي آخرين بند انبرک ها، پاها، ضمايم آنها و پلاک منفردي به نام استرنم (12)پوشيده شده است.هربند ناحيه ي مياني درسطح پشتي ترگيت (13)و در سطح شکمي استرنيت (14)ناميده مي شود.در سطح پشتي هفت بند و درسطح شکمي فقط پنج بند قابل شمارش است.در سطح شکمي مياني اعضايي نظيرشکاف هاي تنفسي، شانه ها و سرپوش تناسلي ديده مي شوند.قسمت خلفي يا دم باريک تر از تنه و از پنج بند تشکيل شده است.غده ي سمي و نيش (15)درانتهاي قسمت خلفي قرار گرفته اند.
.jpg)
سرسينه و ضمايم آن
در طرفين محور طولي سرسينه و درموقعيت مياني ـ قدامي دو برآمدگي ديده مي شود که حامل دو چشم بزرگ مياني است.2 تا 5 چشم کناري در زاويه ي کناري ـ قدامي سرسينه به شکل برآمدگي هاي کوچک و شفافي ديده مي شوند. عقرب هاي غازي بدون چشم هستند.لبه ي قدامي سرسينه که پيشاني نام دارد، ممکن است مستقيم،محدب يا مقعر باشد.
لبه ي خلفي سپرسري با اولين بند ناحيه ي شکم در ارتباط است.حدود سرسينه در سطح شکمي کاملاً مشخص نيست و به طول کامل با کوکساي پاها پوشيده شده است.فقط کوکساي پاي چهارم حد خلفي اين قسمت را در سطح شکمي مشخص مي سازد.ضمايم ناحيه ي سرسينه شش جفت و در ناحيه ي شکمي قرار دارند.
ضمايم ناحيه ي شکمي
| کليسرهاي به صورت دو گيره ي کوچک و کاملاً متحرک در قدامي ترين ناحيه ي شکمي سرسينه قرار دارند. |
بند سوم يا بند قاعده اي زيرسينه قرار دارد.سطح داخلي اين بند به وسيله ي پرده ي کيتيني نرم به دو قسمت تقسيم شده است.
.jpg)
انبرک ها نسبت به ساير ضمايم رشد بيشتري دارند.هرانبرک از شش بند تشکيل شده است.اين بندها مانند بندهاي پا،نام هاي مختلفي دارند.عقرب شناسان کشورهاي مختلف به انبرک و بندهاي آن نام هاي مختلفي داده اند. اولين بند هرانبرک که مستقيم به بدن وصل مي شود، کوکسا يا هانش نام دارد که در مجموع ديواره هاي جانبي محوطه ي دهاني را تشکيل مي دهد.کوکساي انبرک ها درجلو و طول محوربدني آزادند، اما در بخش خلفي به کوکساي پاهاي اول و دوم متصل مي شوند.سطح داخلي آنها که با محوطه ي دهاني درارتباط است، پوشيده ازمو است.
.jpg)
بندهاي دوم تا چهارم به ترتيب عبارت اند از:تروکانتر(16)پرفمور (17) و فمور(18).
دو بند آخر،يعني بندهاي پنجم و ششم، به گيره ي نسبتاً بزرگي تبديل شده است.يکي از اين بندها که متحرک است، انگشت متحرک يا پست ـ تارس (19)و بند ديگر انگشت ثابت يا تي بيا (20)ناميده مي شوند.
.jpg)
| انگشتان فقط حرکات عمودي دارند و مانند گيره هاي کليسر،دستگاه ترشح سم ندارند. |
3-پاها يا پاتزـ آمبولاتوآرز (24)
پاها چهارجفت ازضمايم ديگرسرسينه هستند و در طرفين بدن قرار دارند.به طول پاها به تدريج از پاهاي قدامي به خلفي افزوده مي شود.
هرپاهشت بند دارد که به ترتيب عبارت اند از:کوکسا، تروکانتر، پرفمور، فمور، تي بيا، بازي تراس، تارس و پست ـ تارس.
بند کوکسا درپاهاي دوم رشد زيادي داشته و دو تيغه ي بلند به نام ماگزيلرها از آن منشعب شده است.ماگزيلرها کف حفره ي دهاني را تشکيل داده اند.در کوکساي پاي اول نيزيک تيغه ي کوچک متصل ديده مي شود.کوکساي پاهاي سوم و چهارم به طور مورب قرار دارند و بلندتر و باريک تر از کوکساي پاهاي اول و دوم هستند.دربرخي عقرب ها، مانند بليزاريوس، اين دو کوکسا به وسيله ي کيتين چين خورده اي از يکديگر جدا شده اند.
تي بيا و بازي تارس اغلب به يک سيخک کم و بيش بلند مجهز هستند که در رده بندي اين جانوران استفاده مي شود.اين سيخک ها از پوشش کيتيني سفيدرنگي تشکيل شده اند که داخل آن پراز لنف است.
.jpg)
| تصور مي شود که سيخک ها به علت وجود انشعاب هاي عصبي،به حرارت حساس هستند و جانور را از تغيير درجه حرارت زمين مطلع مي سازند. |
.jpg)
سيخک هاي بازي تارس خارک هايي دارند که تعداد آنها برحسب نوع عقرب متغير است.درانواعي از عقرب ها که درشن زار زندگي مي کنند،باز تارس پهن تر و لبه هاي تيزجانبي دارد.همچنين،خارک هاي بلند شانه مانندي دارد که بخش پشتي بازي تارس آنها را مي پوشاند و باعث سهولت حرکت جانورروي شن و خاک نرم مي شود.اين رديف خارک فقط روي بازي تارس پاهاي اول،دوم و سوم ديده مي شود.
سطح زيرين تارس که با زمين تماس دارد، سل تارسال (25)ناميده مي شود.بايد توجه داشت عقرب ها هنگام حرکت علاوه براين قسمت، روي سطح جانبي ـ داخلي تارس هم تکيه مي کنند.سل تارسال تزئيناتي از نوع خار يا خارک يا چيزي بين اين دو دارد.از سطح پشتي تارس زبانه اي به سمت جلو کشيده شده است.اين زبان را لانگت تارسال (26)مي نامند که در گذشته براي رده بندي عقرب ها مورد توجه بوده است.
پست ـ تارس قطعه کيتيني منفردي است که درانتهاي پا و بين دو پنجه قرار گرفته است و با تارس روي زمين تکيه دارد.تاندون هاي عضلات جلوآورنده و عقب کشنده ي پنجه ها به پست ـ تارس متصل است.پنجه ها به صورت دو ناخن ساده و کمي خميده و ظريف درطرفين پست ـ تارس قرار گرفته اند.
ميزان خميدگي و طول پنجه هادرعقرب ها متفاوت است.برخي جانورشناسان در رده بندي عقرب ها به اين تفاوت توجه کرده اند.عقرب ها در مرحله ي نوزادي و قبل از اولين پوست اندازي،به جاي پنجه، بادکش دارند.
زايش عقرب ها
| عقرب ها معمولاً در فاصله ي نيمه ي تابستان تا نيمه ي پاييز زاد و ولد مي کنند. |
.jpg)
نوزاد اسکرپيو از دم و ادنتوبوتوس از سرخارج مي شود.اين قاعده عموميت دارد يعني،نوزاد عقرب هاي تيره ي اسکرپيونيده از دم و نوزاد عقرب هاي تيره ي بوتيده از سر خارج مي شوند.اين تفاوت خروج به علت اختلاف در شکل رشد جنيني دو عقرب است.زمان خروج نوزاد متفاوت است و از چند دقيقه تا چند ساعت طول مي کشد.
| عقرب ها پس از زايمان در صورت دردسترس نبودن طعمه، اغلب از نوزاد خود تغذيه مي کنند. |
.jpg)
.jpg)
.jpg)
نوزادهاي اسکرپيو 6 تا 10 عدد و بدون پوشش جنيني بودند.در حالي که نوزادهاي ادنتوبوتوس حداکثر 26 عدد بودند و همگي پوشش جنيني داشتند. هر نوزاد پس از پاره کردن پوشش جنيني خود را به سطح پشتي مادر مي کشاند.
همان طور که اشاره شد،خروج نوزادها تک تک و برحسب تيره از جهت سر يا دم است.خروج دوتايي نيزديده شده است که يک نوزاد از دم و همزمان نوازد ديگر از سرخارج شده است.تعداد نوزادها برحسب نوع عقرب متفاوت و از 6 تا 90 عدد گزارش شده است.
پوست اندازي و مراحل مختلف رشد نوزاد
کارن ها وخارک ها کاملاً شکل نگرفته و پوشش رنگ اصلي را به خود نگرفته است.مرحله ي دوم رشد (پرونمف)،معمولاً پس از يک هفته و با اولين پوست اندازي نوزاد در پشت مادر شروع مي شود.
| عقرب ها اگرچه مانند حشرات دگرديسي ندارند،اما برخي اصطلاحات مربوط به مراحل رشد حشرات درباره ي اين جانوران هم به کار مي برند. |
در مرحله ي سوم رشد (نمف)(27)که پس از دومين پوست اندازي است، عقرب شکل کامل تري به خود مي گيرد.درمرحله ي نمف،جانور در سال اول 4 تا 5 بار و در سال دوم 2 بار ديگر براي ادامه ي رشد پوست اندازي مي کند.احتمالاً تعويض پوست تحت تأثير نوعي هورمون داخلي است.
| عقرب ها به طور کل،از دوران نوزادي تا رسيدن به سن بلوغ که حدود 3 سال طول مي کشد، 8 تا 10 بار پوست اندازي مي کنند. |
شرايط زيستي و عوامل بيماري زا
عقرب ها شب زي هستند.روزها را در مکان هاي امن، از قبيل شکاف ديوارها،زير سنگ ها، لاي خاشاک و پوست درختان و برگ ها، زير حصير و خرده چوب ها (نوع حفار در حفره)به سر مي برند و با تاريک شده هوا، از مکان امن خود براي شکارخارج مي شوند.در طبيعت، اکثراً به تنهايي زندگي مي کنند، با وجود اين،گاهي چند عقرب از يک نوع يا انواع مختلف در زير يک سنگ ديده شده است.عقرب ها علاوه بر دشت در مناطق کوهستاني هم ديده مي شوند.وجود آنها را تا ارتفاع 3000 متري از سطح دريا گزارش کرده اند.
تقسيم بندي عقرب ها از نظر شرايط زيست محيطي
.jpg)
عقرب هاي غارزي نيز در اين گروه قرار دارند.گونه هايي از جنس مزبوتوس از تيره ي بوتيده ي ايراني درمناطق لار،گرگان،رودبار و کوههاي برغان از انواع ايراني اين گروه هستند.
ب)عقرب هاي خشک زي:اين عقرب ها ترجيح مي دهند در مناطق خشک کوهستاني وصحرايي زندگي کنند.تارس و بازي تارس عقرب هايي که دردشت زندگي مي کنند از دو طرف فشرده است.موهاي بلند و مرتب به شکل شانه دراين بندها حرکات جانور را روي خاک و شن آسان مي سازد.
.jpg)
| عقرب هاي خشک زي بيشتر از تيره ي بوتيده هستند و خطر گزش آنها براي انسان از انوع مرطوب زي بيشتر است. |
.jpg)
توانايي عقرب ها دربرابر تغييرات حرارت و رطوبت
سه عامل مرگ عقرب ها در اين آزمايش ها
2-انعقاد همولنف،
3-انسداد عروق و مجاري.
حالت آخر دراثر فشار مايعات دروني و استحکام پوشش کيتيني است.در واقع، افسانه ي خودکشي عقرب هايي که در آتش محصور هستند،به همين علت است.دردرجه حرارت پايين توانايي تحمل عقرب ها بيشتر است و مي توانند ساعت ها حرارت نزديک به صفررا تحمل کنند.
توانايي عقرب ها در برابر اثر پرتوها
| برخي صاحب نظران علت اين امر را سروتونين موجود در سم عقرب هاي مي دانند که در برابر تشعشعات ماده ي مقاومي است. |
پي نوشت ها:
1-Scorpions
2-Scorpionida
3-Arachnoidea
4-Arthropoda
5-Posoma
6-Opistosoma
7-Mesosoma
8-Metasoma
9-Abdomen
10-Postabdomen
11-Chelicera
12-Sternum
13-Tergite
14-Sternite
15-Telson
16-Trochanter
17-Prefemur
18-Femur
19-Post- Terse
20-Tibia
21-Tibio-Tarse
22-Granule
23-Trichobothries
24-Pattes-ambulatoires
25-Sole tarsal
26-Languette tarsal
27-Nymph
28-مقدارپرتو يا ماده ي کشنده اي که مرگ 50 درصد ازجانوران مورد آزمايش را موجب مي شود.
/خ