اسلام سياسي در تركيه
گفت وگوي الشرق الاوسط با نجم الدين اربكان
اشاره
نجم الدين اربكان نخستين نخست وزير اسلام گرا در تاريخ تركيه است. او نه تنها رهبري سياسي براي هواداران خود بلكه رهبري معنوي و ديني نيز هست. اعضاي حزب و هوادارانش هنگام ديدار با او سه بار دستش بوسه مي زنند.
اربكان با اين كه از راه رفتن و يا ايستادن بدون كمك ديگران به سبب مشكلات ستون فقراتش ناتوان است، ذهني سرجا و آماده دارد. ميتواند ساعتها سخن بگويد بي آن كه گرد خستگي بر رخسارش بنشيند. در انتخابات گذشته، اربكان در چارچوب تبليغات انتخابات حزب سعادت بسياري از شهرهاي تركيه را زير پا گذاشت و ساعتها سخنراني القا كرد. هنوز هم آثار مهندسي مكانيك؛ پيشهاي كه اربكان رهايش كرد تا به جهان سياست بپيوندند، در شيوه سخن گفتنش آشكار است. او همه چيز را به اعداد و ارقام تقسيم ميكند. پنج عامل در پيروزي حزب عدالت و توسعه سهيم بود، چهار عامل در سرنگوني دولت، دست داشت و...
با اين كه بسياري از تركها با خوشبيني از موفقيتهاي اقتصادي دولت رجب طيب اردوغان سخن ميگويند، بسياري از اسلامگرايان ترك كه با دولت اردوغان موافق نيستند، سياستهاي وي را در خدمت به ثروتمندان و به زيان فقرا مي دانند. زيرا براي مثال در سال 2002 تنها سه خانواده در تركيه داراي ثروتي نزديك به يك ميليارد دلار بودند، در حالي كه در سال 2007 شمار آنان به 26 خانواده رسيد.
نجم الدين اربكان نسبت به آينده اقتصاد تركيه به سبب سياستهاي اردوغان ابزار نگراني و بدبيني ميكند. او اردوغان را «شاگرد مردودي مي داند كه از در پشتي مدرسه گريخته است». اربكان از اين شاگردش كه گاهي با او تماس ميگيرد تا از سلامتي اش مطمئن شود، خرسند به نظر نمي رسد و ميگويد اين تماسها، دلالتي ندارد.
چهل سال سپري كردن در عرصه سياست تركيه، هيچ از نشاط و پويايي اربكان نكاسته است و وي هنوز هم به فكر بازنشستگي نيست. آنچه اربكان را به تلاش همه جانبه وا مي دارد، احساس عميق نگراني براي آينده تركيه است. وي معتقد است كه فروپاشي دولت عثماني، توطئه اي غربي بود كه برخي تركهاي غربزده و شيفته غرب به آن كمك كردند. بسياري در تركيه همانند اربكان فكر ميكنند. با اين تفاوت كه اربكان معتقد است كه توطئه غرب نسبت به تركيه (خلافت اسلامي) پايان نيافته است، زيرا پيكار غرب با اسلام همچنان تداوم دارد.
اما هدف اصلي اربكان اجراي شريعت نيست و هيچ گاه هم آن را اولويت خود قرار نداده است. آنچه او در پي آن است، آزادسازي تركيه از سلطه آمريكا و صهيونيسم جهاني است. تكرار فراوان واژه صهيونيسم از سوي اربكان نشان مي دهد كه وي طرفدار نظريه توطئه است، اما وي ميگويد نه طرفدار نظريه توطئه كه از قربانيان آن است و نشانه آن را شيوه اي مي داند كه ارتش تركيه براي ساقط كردن دولتش بدان متوسل شد وي معتقد است كه سقوط دولتش با برنامه ريزي صهيونيستها انجام شده است.آن چه از پي مي آيد مصاحبه روزنامه الشرق الاوسط با سياستمداري است كه پدر اسلام سياسي در تركيه لقب گرفته است.
چگونه حزب عدالت و توسعه به اين پيروزي چشمگير دست يافت؟
تركيه، كشوري بزرگ با هفتاد و پنج ميليون نفر جمعيت و كليه راهبردي جهان است. درآمد سرانه ملي تركيه در جهان اسلام در رديف بالاترينها است. بنابراين نتايج انتخابات در تركيه به مرزهاي اين كشور محدود نميشود و به همه جهان ربط مييابد. انتخابات اخير مهم بود و ارزيابي نتايج آن اهميت بيشتري دارد. اعداد و ارقام مشخص است ولي پيام اين اعداد و ارقام چيست؟ حقيقت اين است كه انتخابات تركيه مانند تندباد بود. تركها هنگام راي دادنشان متاثر از تندبادي بودند كه دولتشان را درهم پيچيد. اين تندباد را ميتوان در پنج عامل خلاصه كرد:
1. موضع رئيس جمهور سابق احمد نجدت سزر بر ضد حجاب پيش از برگزاري انتخابات. وي گفته بود ما اماكن عمومي اي داريم كه لازم نيست، زنان با حجاب در آنها ديده شوند. اين سخن با سكولاريسم به معناي درستش-كه تفكيك حوزه خصوصي و شخصي از حوزه عمومي است- منافات داشت. رئيس جمهور سابق دركي از سكولاريسم داشت. كه در تضاد با حقوق بشر بود. اين موضع غلط تاثير عميقي بر ملت تركيه نهاد، كه در انتخابات منفجر شد.
2. در آستانه برگزاري انتخابات رياست جمهوري برخي گروهها اعلام كردند كه همسر رئيس جمهور آينده نبايد با حجاب باشد، اين سخن نيز با واكنش منفي ملت مواجه شد و نتايج انتخابات نشان دهنده مخالفت مردم با اين گونه احزاب بود.
3. هشدار علني ارتش نسبت به دولت كه در اينترنت منتشر شد. اين هشدار نفرت مردم تركيه را برانگيخت. زيرا مسائل مهم تري وجود داشت كه ارتش حساسيتي به آن نشان نمي داد، مانند مشكل قبرس، كه به اتحاديه اروپا پيوسته بود، اما ارتش حساسيتي به اين مسئله نشان نمي داد و يا نسبت به گروه هاي تروريستي، كه هرازگاهي شهروندان غير نظامي را ميكشتند. در شب 17 آوريل ارتش با صدور بيانيه اي هشدار داد كه نظام لائيك تركيه در خطر است. زيرا هم زمان جشنهاي ميلاد پيامبر اسلام(ص) برگزار ميشد كه دختران كم سن و سال با حجاب اسلامي در آنها شركت ميكردند. همين امر سبب شد تا ارتش احساس خطر كند!
4. حامل چهارم بخشنامه كميسيون حقوقي تحصيلات تكميلي آموزش عالي تركيه بود كه به تعطيلي مدارس امامان و خطيبان مساجد و مدارس حفظ قرآن حكم ميكرد. اين موضع منفي كميسيون، خشم شديد ملت را از پي داشت.
5. موضع رئيس حزب جمهوري خواه خلق تركيه نسبت به حزب عدالت و توسعه كه از هيچ تهمتي دريغ نكرد و حزب عدالت و توسعه را ضدلائيك دانست . اين اقدام هم به نفع حزب عدالت و توسعه تمام شد و مردم را به همدلي با آن وادار كرد.
اكثر مردم تركيه فكر ميكردند كه اگر حزب جمهوري خواه خلق بر سر كار آيد، آزادي مردم را محدودتر خواهد كرد. اين فضاها، ملت را به بمبي آماده انفجار تبديل كرد. پيش از انتخابات، حزب جمهوري خواه تظاهراتي را با مشاركت سه ميليون نفر كه نظام لائيك را در خطر مي ديدند ترتيب داد. برخي از شركت كنندگان شعار «مرگ بر شريعت» را در اين تظاهرات سردادند. بسياري از مردم تركيه اين تظاهرات را نوعي سونامي بر ضد اسلام و مسلمانان دانستند كه حزب مخالف راه اندازي كرده و راه دفاع از دين و پاسخ به اين حركت را راي دادن به حزب عدالت و توسعه ديدند. كساني كه به حزب عدالت و توسعه راي دادند، فكر مي كردند كه تشديد حملات به حزب عدالت و توسعه از سوي مخالفان دين ستيز و تلاش براي بركناري آن، به معناي دخالت در راي مردم است. اين رفتار، خوشايند اكثريت ملت نبود. بسياري از مردم تركيه به دلايل ديگري به حزب عدالت و توسعه راي ندادند؛ مانند حجم بالاي بدهي خارجي ، بيكاري، فقر، فساد اداري و سوء سياست خارجي به ويژه رابطه با اسرائيل. اما انتخابات در فضايي عادي برگزار نشد؛ بلكه در برابر سونامي اي انجام شد كه حزب مخالف عليه حزب عدالت و توسعه به راه انداخته بود.
گزينه هاي ملت تركيه در برابر اين تهديد چه ميتوانست باشد؟ گزينه ها بسيار اندك بود كه حزب سعادت هم يكي از اين گزينه ها بود. اما حزب سعادت تنها 3 درصد آرا را به دست آورد، زيرا فرصت چنداني نداشت. در حالي كه حزب عدالت و توسعه 34 درصد آرا را به دست آورد.
كساني كه معمولاً به حزب سعادت راي مي دادند ميترسيدند كه اگر به حزب سعادت بدهند، آرائشان بيفايده و بي اثر باشد. از اين رو به حزب عدالت و توسعه راي دادند. اين، آن چيزي بود كه در انتخابات اخير اتفاق افتاد و من آن را نه با سياستهاي حزب عدالت و توسعه، بلكه با فضاي استثنايي كشور در آستانه انتخابات، مرتبط مي دانم.
آيا معتقديد كه راي دادن مردم تركيه به حزب عدالت و توسعه كار درستي بود؟
50درصد تصميمات ملت تركيه درست است، زيرا گزينه ديگري را فراروي خود نمي بيند و 50 درصد خطا است؛ زيرا اين ملت كه ميخواهد در برابر يك سونامي از خود دفاع كند، از اين نكته غافل است كه مسئول اصلي به راه افتادن اين سونامي، خود حزب عدالت و توسعه است. حزب عدالت و توسعه از زمان به قدرت رسيدن در سال 2002 عباي ديني را از روي شانه خود افكنده است. رهبران حزب اين را علني مي گويند و اِبا نمي كنند. زيرا پس از ممنوعيت تدريس قرآن و بسته شدن مدارس امامان و خطيبان و تحقق شرايط پيوستن به اتحاديه اروپايي، قانوني را كه به موجب آن زنا جرم شمرده ميشد، لغو كردند. دولت حزب عدالت و توسعه آيات قرآن را در مدارس دولتي تغيير داد؛ عبارت «غيرالمغضوب عليهم و لاالضالين» سوره فاتحه الكتاب را در ترجمه تركي حذف كرد؛ يعني اصلاً اين بخش از آيه را ترجمه نكردند تا يهوديان (المغضوب عليهم) و مسيحيان (الضالين) غضب نكنند. حزب عدالت و توسعه، به روابط خود با اروپا و آمريكا اهتمامي تام دارد. آنان گفته اند كه اتحاديه اسلامي، غير ممكن است و جهت تركيه بايد به سوي اروپا باشد. دولت اردوغان از پنج سال پيش اين حرف را مكرر بيان مي كند. نسل جديد چگونه بايد سر برآورد؟ تبليغات و روزنامهها، افكار ملت را مسموم مي كنند. خلاصه اين كه راي ملت تركيه به حزب عدالت و توسعه،راي از سر بغض ]حزب مخالف [بود و نه از سر حب اين حزب. آنان از لائيكهاي افراطي نفرت دارند.
شما گفته ايد كه پيروزي حزب عدالت و توسعه براي آن بود كه رقيبش حزب لائيك تندرويي بوده است و راي دادن مردم ترك به آن از سر بغض رقيب بوده، ولي حزب شما در اين ميان چه كاره است؟ چرا حزب سعادت نتوانست بيش از 2/5 درصد آرا را به دست آورد؟ آيا گفتمان سياسي حزب سعادت، زباني پيچيده دارد كه مردم عادي از درك آن در ميمانند، چون شما بر تاثير سياستهاي صندوق بين المللي پول و بانك جهاني بر اقتصاد تركيه تمركز داشتيد و اين مباحث آيا براي مردم عادي قابل درك نبود؟
فكر نميكنم كه گفتمان حزب سعادت پيچيده بوده باشد. معتقدم كه تركها گفتمان و انديشه هاي حزب سعادت را درك كرده بودند. بسياري از تركها با ما همدل بودند و برنامه سياسي ما را بهتر و مناسبتر مي دانستند. اما سونامي اي كه در آستانه انتخابات به راه افتاد، به حدي بزرگ بود كه قدرت انتخاب هر حزبي - جز حزب عدالت و توسعه- را از آنها گرفت. آنان ميترسيدند كه حزب جمهوري خواه لائيك روي كار بيايد. اين نخستين بار نيست كه تركها با اين منطق راي مي دهند، پيش از سي سال پيش؛ پيش از كودتاي نظامي 1980 م حزب راستگرايي به نام حزب عدالت وجود داشت. ما در حزب اسلامي سلامت ملي، ضد اين حزب بوديم. ما تلاش مي كرديم خطرات سياستهاي اين حزب را براي مردم شرح دهيم؛ اما دستهايي غربي كه منافعي در تركيه داشتند، براي تامين منافع خود در امور ما دخالت كردند و با اين كه بسياري از تركها سياستهاي حزب سلامت ملي را قبول داشتند، اكثريت به حزب راستگرايي عدالت راي دادند، زيرا از رقيب چپ گراي افراطي اش هراس داشتند.
ما در آن زمان- در حزب سلامت ملي- حرفمان اين بود كه فرق ميان حزب چپ گراي كمونيست و حزب راستگرا در اين است كه روش كمونيستها، انجام عمل جراحي بدون ماده بيهوش كننده است، در حالي كه حزب راستگرا قبل از انجام جراحي، بيهوش ميكند و شما چيزي را احساس نمي كنيد و پس از اين كه ماده بيهوش بي اثر شد، احساس ميكنيد كه زيان روش راستگرايان بيشتر از چپگرايان است. در آن انتخابات حزب سلامت ملي، شكست خورد ولي نااميد نشد و ما به ميدان برگشتيم و با حزب فضيلت در انتخابات 1997 پيروز شديم و دولت تشكيل داديم. اكنون همان بازي تكرار ميشود. اما ما اميد داريم كه در آينده همان پيروزي گذشته ما تكرار شود و بار ديگر در انتخابات پيروز شويم.
اردوغان يكي از شاگردان مدرسه حزب رفاه بود و از آن خارج شد و همراه با عبدالله گل حزب عدالت و توسعه را تشكيل داد. آيا فكر ميكنيد او از مدرسه شما گريخته است؟ آيا فكر ميكنيد او پيروز شده و يا شكست خورده است؟
بله اردوغان، شاگرد رفوزه اي است كه از در پشتي مدرسه فرار كرده است. او به مدرسه من آمد، ولي به درس خوب گوش نداد. او در مدارس ديني تحصيل كرده است. اما كارهايش اين را نشان نمي دهد. او معتقد است كه تمدن مسلمانان، رقيب تمدن غرب نيست، در حالي كه پيامبر، محمد(ص) ميگويد: الاسلام يعلو و لايعلي؛ اسلام برتر است و چيزي فراتر از آن نيست. آيا كسي كه دانشي دارد، حرف او را مي زند؟ اردوغان به اتحاديه اروپايي نزديكي مي جويد و هرچه را كه از او ميخواهند انجام مي دهد و در عين حال ميگويد تشكيل اتحاديه اسلامي ناممكن است. آيا اين سخن معقول است؟ آيا ما بايد اسلام را در خدمت منافع صهيونيسم در آوريم؟
به نظر مي رسد نقصهايي درباره ماهيت رابطه شما و اردوغان وجود دارد و تفاوت سياستهاي حزب سعادت و حزب عدالت و توسعه چندان شناخته شده نيست. تا چندي پيش گفته ميشد كه تجربه حزب عدالت و توسعه، تكميل تجربه دولت اسلام گراي شما است كه در چارچوب حزب رفاه در سال 1997 روي كار آمد.
حزب عدالت و توسعه راه ما را ادامه نداد. تا اكنون هم نشان نداده اند كه درك درستي از آنچه اتفاق مي افتد دارند. پيامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) گفته از فراست و زيركي مومن برحذر باشيد. حزب عدالت و توسعه بايد فراست و زيركي داشته باشد. اسلام دين عقل و فهم و آگاهي است. پس بايد فهم درستي از اسلام داشته باشيم. من معتقدم دو نقص بزرگ در همه دانشكده هاي فقهي و شرعي موجود در جهان اسلام وجود دارد: يكي نبود دانشكده اي ويژه چگونگي اجراي شريعت متناسب با عصر و زمانه و ديگر نبود دانشكده اي ويژه فهم درست اسلام. انسان مسلمان بايد اسلام را به خوبي درك كند. قرآن ميگويد با يهود و نصاري دوستي برقرار نكنيد. اينكه كسي پيش يهوديان مي رود و با آن رابطه دوستي برقرار ميكند، چگونه ميتواند مسلمان درست كرداري باشد؟ مشكل آگاهي در همه جهان اسلام وجود دارد.
چه انگيزه هايي سبب شد تا اردوغان از حزب رفاه منشعب شود و حزبي را در رقابت با شما تشكيل دهد ؟
اردوغان حزب عدالت و توسعه را به ابتكار خود تاسيس نكرد، دستور داشت. چرا اردوغان در اين پروژه، بازي خورده است؟ چون در برابر مقام و مال و رياست، ضعيف است.
رابطه شما با اردوغان چگونه است؟ آيا با هم تماس داريد؟
خوب است. گاه تلفن مي زند و از سلامتي ام ميپرسد..اين مهم نيست. چطوري و حالت چه طور است، مهم نيست،بازگشت به آگاهي اسلامي حقيقي مهم است.
بنابراين شما از سياستهاي آقاي اردوغان راضي نيستيد؟
من از كردار و رفتار او و مسيري كه در آن حركت ميكند، راضي نيستم. ما از او گله داريم، زيرا ملت ترك را به سوي مشكلات بزرگ سوق مي دهد. ما از وابستگي او به صهيونيستها و مشاركت او با آنان در برخي برنامهها ناراضي هستيم. چرا طيب اردوغان نظاميان تركيه را در چارچوب نيروهاي سازمان ملل متحد به لبنان ميفرستد تا حزب الله را خلع سلاح كنند؟
چرا با ايشان در اين زمينهها گفت و گو نميكنيد؟
وقتي خدا عقل را از آدم بگيرد. نصيحت كارساز نيست. ما خيلي نصيحت كرديم ولي چه فايده.
ده سال از سقوط دولت حزب رفاه به رهبري شما ميگذرد. آيا علل و انگيزههاي ارتش را در ساقط كردن دولت خود، مورد بازنگري قرار داده ايد؟
علت آن روشن است. صهيونيسم جهاني، در سقوط ما دست داشته است. صهيونيستها آرزوي تاسيس دولت خيالي از نيل تا فرات را دارند. جنگ جهاني اول به خاطر برپايي دولت بزرگ اسرائيل از نيل تا فرات درگرفت. نيروهاي صهيونيستي ميخواهند براي تاسيس چنين دولتي، استانبول را تحت استيلاي خود درآورند.
اگر بر استانبول مستولي شوند، آغاز تاسيس چنين دولتي رقم خواهد خورد. چه اتفاقي افتاده است؟ 600 كشتي جنگي و 600 هزار سرباز آوردند و شكست خوردند. اما تاسيس دولت يهود بين نيل و فرات از باورهاي اساسي آنان است. آنان از اين ايده دست بر نخواهند داشت.
80 سال است كه صهيونيستها كوشيده اند تا تركها را از دينشان دور كنند و تحت محاصره اقتصادي قرار دهند. سال 1990 چه اتفاق افتاد؟ كمونيسم فروپاشيد و ايالات متحده آمريكا كه تنها قدرت بزرگ جهاني بود. تحت نفوذ صهيونيستها درآمد.
پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، آرزوي صهيونيستها كه تشكيل كشوري از نيل تا فرات بود بار ديگر احيا شد. چه كردند؟ در يكي از جلسات سران ناتو درسال 1990 مارگارت تاچر گفت: ما ناتو را براي رويارويي با شوروي تاسيس كرديم. اكنون شوروي از بين رفته است. آيا بايد ناتو را از بين ببريم؟ از آن رو كه انديشه اي كه دشمن ندارد نميتواند زنده بماند، بايد دشمن جديدي به جاي اتحاد شوروي درست ميكردند. تاچر گفت: دشمن فعلي، اسلام است. در چنين شرايطي حزب رفاه در تركيه ظهور يافت. برژينسكي درباره حزب رفاه گفته بود: تا زماني كه حزب رفاه در تركيه قدرت را به دست دارد، ما نمي توانيم اهدافمان را به پيش ببريم. بايد حزب رفاه را منحل كرد. اما چگونه حزب رفاه را ساقط كردند؟ وزارت خارجه آمريكا نميخواهد كه ارتش تركيه به جاي دولت انتخابي، قدرت را در دست گيرد. پس بايد راه ديگري را بر ميگزيدند. آنان به حزب ديگري كه با ما ائتلاف كرده بود روي آوردند؛ يعني حزب راه راست خانم تانسوچيللر. آمريكايي ها پنجاه نماينده اين حزب را تهديد كردند كه اگر در تشكيل دولت ائتلافي با حزب رفاه همكاري كنند، ارتش تركيه دست به كودتا خواهد زد، همان گونه كه در سال 1980 عليه دولت كنعان اورن كودتا كرده بود. خانم چيللر كه شريك ما در دولت بود نزد من آمد و گفت: پنجاه تن از نمايندگان حزب ما از ائتلاف با شما جانبداري نمي كنند. ما اكنون در بن بست قرار گرفته ايم و بايد انتخابات زود هنگام برگزار كنيم و پس از انتخابات مي توانيم دوباره براي تشكيل دولت ائتلافي برنامه ريزي كنيم. ما با چيللر توافق كرده بوديم كه اگر به هر دليلي به بن بست برخورديم و مجبور به برگزاري انتخابات زود هنگام شديم، نخست وزير را عوض كنيم؛ يعني من كنار بروم و او نخست وزير شود. ما در پارلمان با اكثريت قاطع 251 نماينده به انتخابات زود هنگام راي مثبت داديم. اما آنچه كه پس از اين اتفاق افتاد، با اصول دموكراسي ناسازگار بود. ما 291 نماينده داشتيم، اما در اين بحران، حق تشكيل دولت، به مسعود ايلماز كه حزبش در پارلمان در اقليت بود، داده شد.
چرا فكر مي كنيد كه صهيونيستها از شما نفرت داشته اند؟ شما چه كاري كرديد كه آنان را آزرده كرد؟
ما در مدتي كه در حكومت بوديم،سه كار مهم انجام داديم. نخست اين كه از سايه صندوق بين المللي پول بيرون آمديم و به آنها گفتيم نميخواهيم برنامه هاي اقتصادي ايشان را اجرا كنيم. دوم اين كه بودجه اي ريختيم كه دخل و خرج دولت را متعادل ميكرد و چنين چيزي پيش از ما اصلا انجام نشده بود. سوم اينكه اتحاديه هشت كشور اسلامي D8 را تاسيس كرديم كه متشكل بود از تركيه، پاكستان، اندونزي، مصر، نيجريه، مالزي، بنگلادش و ايران. هدف ما تغيير آرايش نظام بين المللي بود كه قدرتهايي بر آن مسلط بودند كه در ميانشان حتي يك كشور اسلامي هم وجود نداشت. تاسيس اتحاديه 8 كشور اسلامي، هسته و آغاز پايه ريزي راي و نظر جهان اسلام در امور بين المللي براي داشتن جامعه جهاني عادلانه تر بود. اين اقدام به مذاق بسياري از قدرتهاي جهاني و صهيونيستها خوش نيامد. من همواره به تركها مي گويم: چرا شما قبل از صهيونيستها مرا درك نميكنيد؟ صهيونيستها تاثيرات احتمال اتحاديه 8 كشور مسلمان را درك كردند و درصدد مقابله با آن برآمدند. اما در جهان اسلام، نتايج شگرفي كه مي توانست بر تاسيس اين اتحاديه مترتب شود، به درستي فهميده نشد.
پس از سقوط دولت، چه احساسي داشتيد؟ آيا فكر ميكرديد به شما خيانت شده است؟
طبعاً احساس ميكرديم به ما خيانت شده است. اما ما به اهميت كار خود اطمينان داريم. برخي از تجار بزرگ با ما در افتادند. زيرا ما در بودجه ريزي خود ميخواستيم عدالت را رعايت كنيم. تجار بزرگ پولشان را در بانكها مي گذاشتند و بهره هاي بالا مي گرفتند و از معافيتهاي مختلف برخوردار بودند كه دهها ميليارد دلار هزينه بر دوش دولت مي گذاشت. ما ده ميليارد دلار از محل ماليات از تجار گرفتيم و به نياز طبقات كم درآمد اختصاص داديم و اين كار خوشايند خيلي ها نبود.
گفته ميشود در سايه دولت حزب عدالت و توسعه قدرت ارتش كاهش يافته است. آيا شما به اين گفته موافقيد؟
خير، ارتش ضعيف نيست. ارتش هنوز هم قدرتمندترين نهاد در تركيه است.
منبع:پگاه حوزه
/خ
اشاره
نجم الدين اربكان نخستين نخست وزير اسلام گرا در تاريخ تركيه است. او نه تنها رهبري سياسي براي هواداران خود بلكه رهبري معنوي و ديني نيز هست. اعضاي حزب و هوادارانش هنگام ديدار با او سه بار دستش بوسه مي زنند.
اربكان با اين كه از راه رفتن و يا ايستادن بدون كمك ديگران به سبب مشكلات ستون فقراتش ناتوان است، ذهني سرجا و آماده دارد. ميتواند ساعتها سخن بگويد بي آن كه گرد خستگي بر رخسارش بنشيند. در انتخابات گذشته، اربكان در چارچوب تبليغات انتخابات حزب سعادت بسياري از شهرهاي تركيه را زير پا گذاشت و ساعتها سخنراني القا كرد. هنوز هم آثار مهندسي مكانيك؛ پيشهاي كه اربكان رهايش كرد تا به جهان سياست بپيوندند، در شيوه سخن گفتنش آشكار است. او همه چيز را به اعداد و ارقام تقسيم ميكند. پنج عامل در پيروزي حزب عدالت و توسعه سهيم بود، چهار عامل در سرنگوني دولت، دست داشت و...
با اين كه بسياري از تركها با خوشبيني از موفقيتهاي اقتصادي دولت رجب طيب اردوغان سخن ميگويند، بسياري از اسلامگرايان ترك كه با دولت اردوغان موافق نيستند، سياستهاي وي را در خدمت به ثروتمندان و به زيان فقرا مي دانند. زيرا براي مثال در سال 2002 تنها سه خانواده در تركيه داراي ثروتي نزديك به يك ميليارد دلار بودند، در حالي كه در سال 2007 شمار آنان به 26 خانواده رسيد.
نجم الدين اربكان نسبت به آينده اقتصاد تركيه به سبب سياستهاي اردوغان ابزار نگراني و بدبيني ميكند. او اردوغان را «شاگرد مردودي مي داند كه از در پشتي مدرسه گريخته است». اربكان از اين شاگردش كه گاهي با او تماس ميگيرد تا از سلامتي اش مطمئن شود، خرسند به نظر نمي رسد و ميگويد اين تماسها، دلالتي ندارد.
چهل سال سپري كردن در عرصه سياست تركيه، هيچ از نشاط و پويايي اربكان نكاسته است و وي هنوز هم به فكر بازنشستگي نيست. آنچه اربكان را به تلاش همه جانبه وا مي دارد، احساس عميق نگراني براي آينده تركيه است. وي معتقد است كه فروپاشي دولت عثماني، توطئه اي غربي بود كه برخي تركهاي غربزده و شيفته غرب به آن كمك كردند. بسياري در تركيه همانند اربكان فكر ميكنند. با اين تفاوت كه اربكان معتقد است كه توطئه غرب نسبت به تركيه (خلافت اسلامي) پايان نيافته است، زيرا پيكار غرب با اسلام همچنان تداوم دارد.
اما هدف اصلي اربكان اجراي شريعت نيست و هيچ گاه هم آن را اولويت خود قرار نداده است. آنچه او در پي آن است، آزادسازي تركيه از سلطه آمريكا و صهيونيسم جهاني است. تكرار فراوان واژه صهيونيسم از سوي اربكان نشان مي دهد كه وي طرفدار نظريه توطئه است، اما وي ميگويد نه طرفدار نظريه توطئه كه از قربانيان آن است و نشانه آن را شيوه اي مي داند كه ارتش تركيه براي ساقط كردن دولتش بدان متوسل شد وي معتقد است كه سقوط دولتش با برنامه ريزي صهيونيستها انجام شده است.آن چه از پي مي آيد مصاحبه روزنامه الشرق الاوسط با سياستمداري است كه پدر اسلام سياسي در تركيه لقب گرفته است.
چگونه حزب عدالت و توسعه به اين پيروزي چشمگير دست يافت؟
تركيه، كشوري بزرگ با هفتاد و پنج ميليون نفر جمعيت و كليه راهبردي جهان است. درآمد سرانه ملي تركيه در جهان اسلام در رديف بالاترينها است. بنابراين نتايج انتخابات در تركيه به مرزهاي اين كشور محدود نميشود و به همه جهان ربط مييابد. انتخابات اخير مهم بود و ارزيابي نتايج آن اهميت بيشتري دارد. اعداد و ارقام مشخص است ولي پيام اين اعداد و ارقام چيست؟ حقيقت اين است كه انتخابات تركيه مانند تندباد بود. تركها هنگام راي دادنشان متاثر از تندبادي بودند كه دولتشان را درهم پيچيد. اين تندباد را ميتوان در پنج عامل خلاصه كرد:
1. موضع رئيس جمهور سابق احمد نجدت سزر بر ضد حجاب پيش از برگزاري انتخابات. وي گفته بود ما اماكن عمومي اي داريم كه لازم نيست، زنان با حجاب در آنها ديده شوند. اين سخن با سكولاريسم به معناي درستش-كه تفكيك حوزه خصوصي و شخصي از حوزه عمومي است- منافات داشت. رئيس جمهور سابق دركي از سكولاريسم داشت. كه در تضاد با حقوق بشر بود. اين موضع غلط تاثير عميقي بر ملت تركيه نهاد، كه در انتخابات منفجر شد.
2. در آستانه برگزاري انتخابات رياست جمهوري برخي گروهها اعلام كردند كه همسر رئيس جمهور آينده نبايد با حجاب باشد، اين سخن نيز با واكنش منفي ملت مواجه شد و نتايج انتخابات نشان دهنده مخالفت مردم با اين گونه احزاب بود.
3. هشدار علني ارتش نسبت به دولت كه در اينترنت منتشر شد. اين هشدار نفرت مردم تركيه را برانگيخت. زيرا مسائل مهم تري وجود داشت كه ارتش حساسيتي به آن نشان نمي داد، مانند مشكل قبرس، كه به اتحاديه اروپا پيوسته بود، اما ارتش حساسيتي به اين مسئله نشان نمي داد و يا نسبت به گروه هاي تروريستي، كه هرازگاهي شهروندان غير نظامي را ميكشتند. در شب 17 آوريل ارتش با صدور بيانيه اي هشدار داد كه نظام لائيك تركيه در خطر است. زيرا هم زمان جشنهاي ميلاد پيامبر اسلام(ص) برگزار ميشد كه دختران كم سن و سال با حجاب اسلامي در آنها شركت ميكردند. همين امر سبب شد تا ارتش احساس خطر كند!
4. حامل چهارم بخشنامه كميسيون حقوقي تحصيلات تكميلي آموزش عالي تركيه بود كه به تعطيلي مدارس امامان و خطيبان مساجد و مدارس حفظ قرآن حكم ميكرد. اين موضع منفي كميسيون، خشم شديد ملت را از پي داشت.
5. موضع رئيس حزب جمهوري خواه خلق تركيه نسبت به حزب عدالت و توسعه كه از هيچ تهمتي دريغ نكرد و حزب عدالت و توسعه را ضدلائيك دانست . اين اقدام هم به نفع حزب عدالت و توسعه تمام شد و مردم را به همدلي با آن وادار كرد.
اكثر مردم تركيه فكر ميكردند كه اگر حزب جمهوري خواه خلق بر سر كار آيد، آزادي مردم را محدودتر خواهد كرد. اين فضاها، ملت را به بمبي آماده انفجار تبديل كرد. پيش از انتخابات، حزب جمهوري خواه تظاهراتي را با مشاركت سه ميليون نفر كه نظام لائيك را در خطر مي ديدند ترتيب داد. برخي از شركت كنندگان شعار «مرگ بر شريعت» را در اين تظاهرات سردادند. بسياري از مردم تركيه اين تظاهرات را نوعي سونامي بر ضد اسلام و مسلمانان دانستند كه حزب مخالف راه اندازي كرده و راه دفاع از دين و پاسخ به اين حركت را راي دادن به حزب عدالت و توسعه ديدند. كساني كه به حزب عدالت و توسعه راي دادند، فكر مي كردند كه تشديد حملات به حزب عدالت و توسعه از سوي مخالفان دين ستيز و تلاش براي بركناري آن، به معناي دخالت در راي مردم است. اين رفتار، خوشايند اكثريت ملت نبود. بسياري از مردم تركيه به دلايل ديگري به حزب عدالت و توسعه راي ندادند؛ مانند حجم بالاي بدهي خارجي ، بيكاري، فقر، فساد اداري و سوء سياست خارجي به ويژه رابطه با اسرائيل. اما انتخابات در فضايي عادي برگزار نشد؛ بلكه در برابر سونامي اي انجام شد كه حزب مخالف عليه حزب عدالت و توسعه به راه انداخته بود.
گزينه هاي ملت تركيه در برابر اين تهديد چه ميتوانست باشد؟ گزينه ها بسيار اندك بود كه حزب سعادت هم يكي از اين گزينه ها بود. اما حزب سعادت تنها 3 درصد آرا را به دست آورد، زيرا فرصت چنداني نداشت. در حالي كه حزب عدالت و توسعه 34 درصد آرا را به دست آورد.
كساني كه معمولاً به حزب سعادت راي مي دادند ميترسيدند كه اگر به حزب سعادت بدهند، آرائشان بيفايده و بي اثر باشد. از اين رو به حزب عدالت و توسعه راي دادند. اين، آن چيزي بود كه در انتخابات اخير اتفاق افتاد و من آن را نه با سياستهاي حزب عدالت و توسعه، بلكه با فضاي استثنايي كشور در آستانه انتخابات، مرتبط مي دانم.
آيا معتقديد كه راي دادن مردم تركيه به حزب عدالت و توسعه كار درستي بود؟
50درصد تصميمات ملت تركيه درست است، زيرا گزينه ديگري را فراروي خود نمي بيند و 50 درصد خطا است؛ زيرا اين ملت كه ميخواهد در برابر يك سونامي از خود دفاع كند، از اين نكته غافل است كه مسئول اصلي به راه افتادن اين سونامي، خود حزب عدالت و توسعه است. حزب عدالت و توسعه از زمان به قدرت رسيدن در سال 2002 عباي ديني را از روي شانه خود افكنده است. رهبران حزب اين را علني مي گويند و اِبا نمي كنند. زيرا پس از ممنوعيت تدريس قرآن و بسته شدن مدارس امامان و خطيبان و تحقق شرايط پيوستن به اتحاديه اروپايي، قانوني را كه به موجب آن زنا جرم شمرده ميشد، لغو كردند. دولت حزب عدالت و توسعه آيات قرآن را در مدارس دولتي تغيير داد؛ عبارت «غيرالمغضوب عليهم و لاالضالين» سوره فاتحه الكتاب را در ترجمه تركي حذف كرد؛ يعني اصلاً اين بخش از آيه را ترجمه نكردند تا يهوديان (المغضوب عليهم) و مسيحيان (الضالين) غضب نكنند. حزب عدالت و توسعه، به روابط خود با اروپا و آمريكا اهتمامي تام دارد. آنان گفته اند كه اتحاديه اسلامي، غير ممكن است و جهت تركيه بايد به سوي اروپا باشد. دولت اردوغان از پنج سال پيش اين حرف را مكرر بيان مي كند. نسل جديد چگونه بايد سر برآورد؟ تبليغات و روزنامهها، افكار ملت را مسموم مي كنند. خلاصه اين كه راي ملت تركيه به حزب عدالت و توسعه،راي از سر بغض ]حزب مخالف [بود و نه از سر حب اين حزب. آنان از لائيكهاي افراطي نفرت دارند.
شما گفته ايد كه پيروزي حزب عدالت و توسعه براي آن بود كه رقيبش حزب لائيك تندرويي بوده است و راي دادن مردم ترك به آن از سر بغض رقيب بوده، ولي حزب شما در اين ميان چه كاره است؟ چرا حزب سعادت نتوانست بيش از 2/5 درصد آرا را به دست آورد؟ آيا گفتمان سياسي حزب سعادت، زباني پيچيده دارد كه مردم عادي از درك آن در ميمانند، چون شما بر تاثير سياستهاي صندوق بين المللي پول و بانك جهاني بر اقتصاد تركيه تمركز داشتيد و اين مباحث آيا براي مردم عادي قابل درك نبود؟
فكر نميكنم كه گفتمان حزب سعادت پيچيده بوده باشد. معتقدم كه تركها گفتمان و انديشه هاي حزب سعادت را درك كرده بودند. بسياري از تركها با ما همدل بودند و برنامه سياسي ما را بهتر و مناسبتر مي دانستند. اما سونامي اي كه در آستانه انتخابات به راه افتاد، به حدي بزرگ بود كه قدرت انتخاب هر حزبي - جز حزب عدالت و توسعه- را از آنها گرفت. آنان ميترسيدند كه حزب جمهوري خواه لائيك روي كار بيايد. اين نخستين بار نيست كه تركها با اين منطق راي مي دهند، پيش از سي سال پيش؛ پيش از كودتاي نظامي 1980 م حزب راستگرايي به نام حزب عدالت وجود داشت. ما در حزب اسلامي سلامت ملي، ضد اين حزب بوديم. ما تلاش مي كرديم خطرات سياستهاي اين حزب را براي مردم شرح دهيم؛ اما دستهايي غربي كه منافعي در تركيه داشتند، براي تامين منافع خود در امور ما دخالت كردند و با اين كه بسياري از تركها سياستهاي حزب سلامت ملي را قبول داشتند، اكثريت به حزب راستگرايي عدالت راي دادند، زيرا از رقيب چپ گراي افراطي اش هراس داشتند.
ما در آن زمان- در حزب سلامت ملي- حرفمان اين بود كه فرق ميان حزب چپ گراي كمونيست و حزب راستگرا در اين است كه روش كمونيستها، انجام عمل جراحي بدون ماده بيهوش كننده است، در حالي كه حزب راستگرا قبل از انجام جراحي، بيهوش ميكند و شما چيزي را احساس نمي كنيد و پس از اين كه ماده بيهوش بي اثر شد، احساس ميكنيد كه زيان روش راستگرايان بيشتر از چپگرايان است. در آن انتخابات حزب سلامت ملي، شكست خورد ولي نااميد نشد و ما به ميدان برگشتيم و با حزب فضيلت در انتخابات 1997 پيروز شديم و دولت تشكيل داديم. اكنون همان بازي تكرار ميشود. اما ما اميد داريم كه در آينده همان پيروزي گذشته ما تكرار شود و بار ديگر در انتخابات پيروز شويم.
اردوغان يكي از شاگردان مدرسه حزب رفاه بود و از آن خارج شد و همراه با عبدالله گل حزب عدالت و توسعه را تشكيل داد. آيا فكر ميكنيد او از مدرسه شما گريخته است؟ آيا فكر ميكنيد او پيروز شده و يا شكست خورده است؟
بله اردوغان، شاگرد رفوزه اي است كه از در پشتي مدرسه فرار كرده است. او به مدرسه من آمد، ولي به درس خوب گوش نداد. او در مدارس ديني تحصيل كرده است. اما كارهايش اين را نشان نمي دهد. او معتقد است كه تمدن مسلمانان، رقيب تمدن غرب نيست، در حالي كه پيامبر، محمد(ص) ميگويد: الاسلام يعلو و لايعلي؛ اسلام برتر است و چيزي فراتر از آن نيست. آيا كسي كه دانشي دارد، حرف او را مي زند؟ اردوغان به اتحاديه اروپايي نزديكي مي جويد و هرچه را كه از او ميخواهند انجام مي دهد و در عين حال ميگويد تشكيل اتحاديه اسلامي ناممكن است. آيا اين سخن معقول است؟ آيا ما بايد اسلام را در خدمت منافع صهيونيسم در آوريم؟
به نظر مي رسد نقصهايي درباره ماهيت رابطه شما و اردوغان وجود دارد و تفاوت سياستهاي حزب سعادت و حزب عدالت و توسعه چندان شناخته شده نيست. تا چندي پيش گفته ميشد كه تجربه حزب عدالت و توسعه، تكميل تجربه دولت اسلام گراي شما است كه در چارچوب حزب رفاه در سال 1997 روي كار آمد.
حزب عدالت و توسعه راه ما را ادامه نداد. تا اكنون هم نشان نداده اند كه درك درستي از آنچه اتفاق مي افتد دارند. پيامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) گفته از فراست و زيركي مومن برحذر باشيد. حزب عدالت و توسعه بايد فراست و زيركي داشته باشد. اسلام دين عقل و فهم و آگاهي است. پس بايد فهم درستي از اسلام داشته باشيم. من معتقدم دو نقص بزرگ در همه دانشكده هاي فقهي و شرعي موجود در جهان اسلام وجود دارد: يكي نبود دانشكده اي ويژه چگونگي اجراي شريعت متناسب با عصر و زمانه و ديگر نبود دانشكده اي ويژه فهم درست اسلام. انسان مسلمان بايد اسلام را به خوبي درك كند. قرآن ميگويد با يهود و نصاري دوستي برقرار نكنيد. اينكه كسي پيش يهوديان مي رود و با آن رابطه دوستي برقرار ميكند، چگونه ميتواند مسلمان درست كرداري باشد؟ مشكل آگاهي در همه جهان اسلام وجود دارد.
چه انگيزه هايي سبب شد تا اردوغان از حزب رفاه منشعب شود و حزبي را در رقابت با شما تشكيل دهد ؟
اردوغان حزب عدالت و توسعه را به ابتكار خود تاسيس نكرد، دستور داشت. چرا اردوغان در اين پروژه، بازي خورده است؟ چون در برابر مقام و مال و رياست، ضعيف است.
رابطه شما با اردوغان چگونه است؟ آيا با هم تماس داريد؟
خوب است. گاه تلفن مي زند و از سلامتي ام ميپرسد..اين مهم نيست. چطوري و حالت چه طور است، مهم نيست،بازگشت به آگاهي اسلامي حقيقي مهم است.
بنابراين شما از سياستهاي آقاي اردوغان راضي نيستيد؟
من از كردار و رفتار او و مسيري كه در آن حركت ميكند، راضي نيستم. ما از او گله داريم، زيرا ملت ترك را به سوي مشكلات بزرگ سوق مي دهد. ما از وابستگي او به صهيونيستها و مشاركت او با آنان در برخي برنامهها ناراضي هستيم. چرا طيب اردوغان نظاميان تركيه را در چارچوب نيروهاي سازمان ملل متحد به لبنان ميفرستد تا حزب الله را خلع سلاح كنند؟
چرا با ايشان در اين زمينهها گفت و گو نميكنيد؟
وقتي خدا عقل را از آدم بگيرد. نصيحت كارساز نيست. ما خيلي نصيحت كرديم ولي چه فايده.
ده سال از سقوط دولت حزب رفاه به رهبري شما ميگذرد. آيا علل و انگيزههاي ارتش را در ساقط كردن دولت خود، مورد بازنگري قرار داده ايد؟
علت آن روشن است. صهيونيسم جهاني، در سقوط ما دست داشته است. صهيونيستها آرزوي تاسيس دولت خيالي از نيل تا فرات را دارند. جنگ جهاني اول به خاطر برپايي دولت بزرگ اسرائيل از نيل تا فرات درگرفت. نيروهاي صهيونيستي ميخواهند براي تاسيس چنين دولتي، استانبول را تحت استيلاي خود درآورند.
اگر بر استانبول مستولي شوند، آغاز تاسيس چنين دولتي رقم خواهد خورد. چه اتفاقي افتاده است؟ 600 كشتي جنگي و 600 هزار سرباز آوردند و شكست خوردند. اما تاسيس دولت يهود بين نيل و فرات از باورهاي اساسي آنان است. آنان از اين ايده دست بر نخواهند داشت.
80 سال است كه صهيونيستها كوشيده اند تا تركها را از دينشان دور كنند و تحت محاصره اقتصادي قرار دهند. سال 1990 چه اتفاق افتاد؟ كمونيسم فروپاشيد و ايالات متحده آمريكا كه تنها قدرت بزرگ جهاني بود. تحت نفوذ صهيونيستها درآمد.
پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، آرزوي صهيونيستها كه تشكيل كشوري از نيل تا فرات بود بار ديگر احيا شد. چه كردند؟ در يكي از جلسات سران ناتو درسال 1990 مارگارت تاچر گفت: ما ناتو را براي رويارويي با شوروي تاسيس كرديم. اكنون شوروي از بين رفته است. آيا بايد ناتو را از بين ببريم؟ از آن رو كه انديشه اي كه دشمن ندارد نميتواند زنده بماند، بايد دشمن جديدي به جاي اتحاد شوروي درست ميكردند. تاچر گفت: دشمن فعلي، اسلام است. در چنين شرايطي حزب رفاه در تركيه ظهور يافت. برژينسكي درباره حزب رفاه گفته بود: تا زماني كه حزب رفاه در تركيه قدرت را به دست دارد، ما نمي توانيم اهدافمان را به پيش ببريم. بايد حزب رفاه را منحل كرد. اما چگونه حزب رفاه را ساقط كردند؟ وزارت خارجه آمريكا نميخواهد كه ارتش تركيه به جاي دولت انتخابي، قدرت را در دست گيرد. پس بايد راه ديگري را بر ميگزيدند. آنان به حزب ديگري كه با ما ائتلاف كرده بود روي آوردند؛ يعني حزب راه راست خانم تانسوچيللر. آمريكايي ها پنجاه نماينده اين حزب را تهديد كردند كه اگر در تشكيل دولت ائتلافي با حزب رفاه همكاري كنند، ارتش تركيه دست به كودتا خواهد زد، همان گونه كه در سال 1980 عليه دولت كنعان اورن كودتا كرده بود. خانم چيللر كه شريك ما در دولت بود نزد من آمد و گفت: پنجاه تن از نمايندگان حزب ما از ائتلاف با شما جانبداري نمي كنند. ما اكنون در بن بست قرار گرفته ايم و بايد انتخابات زود هنگام برگزار كنيم و پس از انتخابات مي توانيم دوباره براي تشكيل دولت ائتلافي برنامه ريزي كنيم. ما با چيللر توافق كرده بوديم كه اگر به هر دليلي به بن بست برخورديم و مجبور به برگزاري انتخابات زود هنگام شديم، نخست وزير را عوض كنيم؛ يعني من كنار بروم و او نخست وزير شود. ما در پارلمان با اكثريت قاطع 251 نماينده به انتخابات زود هنگام راي مثبت داديم. اما آنچه كه پس از اين اتفاق افتاد، با اصول دموكراسي ناسازگار بود. ما 291 نماينده داشتيم، اما در اين بحران، حق تشكيل دولت، به مسعود ايلماز كه حزبش در پارلمان در اقليت بود، داده شد.
چرا فكر مي كنيد كه صهيونيستها از شما نفرت داشته اند؟ شما چه كاري كرديد كه آنان را آزرده كرد؟
ما در مدتي كه در حكومت بوديم،سه كار مهم انجام داديم. نخست اين كه از سايه صندوق بين المللي پول بيرون آمديم و به آنها گفتيم نميخواهيم برنامه هاي اقتصادي ايشان را اجرا كنيم. دوم اين كه بودجه اي ريختيم كه دخل و خرج دولت را متعادل ميكرد و چنين چيزي پيش از ما اصلا انجام نشده بود. سوم اينكه اتحاديه هشت كشور اسلامي D8 را تاسيس كرديم كه متشكل بود از تركيه، پاكستان، اندونزي، مصر، نيجريه، مالزي، بنگلادش و ايران. هدف ما تغيير آرايش نظام بين المللي بود كه قدرتهايي بر آن مسلط بودند كه در ميانشان حتي يك كشور اسلامي هم وجود نداشت. تاسيس اتحاديه 8 كشور اسلامي، هسته و آغاز پايه ريزي راي و نظر جهان اسلام در امور بين المللي براي داشتن جامعه جهاني عادلانه تر بود. اين اقدام به مذاق بسياري از قدرتهاي جهاني و صهيونيستها خوش نيامد. من همواره به تركها مي گويم: چرا شما قبل از صهيونيستها مرا درك نميكنيد؟ صهيونيستها تاثيرات احتمال اتحاديه 8 كشور مسلمان را درك كردند و درصدد مقابله با آن برآمدند. اما در جهان اسلام، نتايج شگرفي كه مي توانست بر تاسيس اين اتحاديه مترتب شود، به درستي فهميده نشد.
پس از سقوط دولت، چه احساسي داشتيد؟ آيا فكر ميكرديد به شما خيانت شده است؟
طبعاً احساس ميكرديم به ما خيانت شده است. اما ما به اهميت كار خود اطمينان داريم. برخي از تجار بزرگ با ما در افتادند. زيرا ما در بودجه ريزي خود ميخواستيم عدالت را رعايت كنيم. تجار بزرگ پولشان را در بانكها مي گذاشتند و بهره هاي بالا مي گرفتند و از معافيتهاي مختلف برخوردار بودند كه دهها ميليارد دلار هزينه بر دوش دولت مي گذاشت. ما ده ميليارد دلار از محل ماليات از تجار گرفتيم و به نياز طبقات كم درآمد اختصاص داديم و اين كار خوشايند خيلي ها نبود.
گفته ميشود در سايه دولت حزب عدالت و توسعه قدرت ارتش كاهش يافته است. آيا شما به اين گفته موافقيد؟
خير، ارتش ضعيف نيست. ارتش هنوز هم قدرتمندترين نهاد در تركيه است.
منبع:پگاه حوزه
/خ