حجب و حجاب
نويسنده:سمانه سادات صفویه
17 دی ماه سال 1314 یادآور یک واقعه مهم در تاریخ معاصر کشور است؛ یادآور مبارزات علیه حجاب و تلاش برای بی عفتی زنان. این تلاش ها توسط کسانی صورت گرفت که با خود و با هویتشان و فلسفه حجاب ناآشنا و بیگانه بودند.
رضاشاه به خاطر تحول در فرهنگ و سنت جامعه و در جریان مدرن سازی و تلاش برای تجددگرایی گام هایی برای تغییر پوشش برداشت و اقداماتی در این زمینه انجام داد. از جمله این موارد قانون اجباری شدن لباس متحدالشکل بود که در تاریخ 6 دی ماه 1307 به تصویب شورای ملی آن زمان رسید. همچنین اجباری شدن کلاه پهلوی و ممنوع شدن استفاده از عبا و عمامه برای روحانیون، از برنامه های آن دوران بود. اجرایی شدن این برنامه ها و به دنبال آن کشف حجاب به طور رسمی در پی سفر چهل روزه شاه به ترکیه در خرداد و تیر سال 1313 و دیدن کشف حجاب آن کشور آغاز شد که متأسفانه عوارض آن تا به امروز باقی مانده است.
به راستی باید پرسید حجاب چیست؟ جایگاه عفاف کجاست؟ چرا برای عده ای مایه آرامش است و برای گروهی مایه عذاب؟! شاید بتوان گفت پاسخ به این سؤالات را بایستی از درون خود جستجو کنیم. اینکه آدمی در راه کمال است و باید از این موانع زندگی به سلامت گذر کند و صبر و اندیشه را توشه راه خود قرار دهد.
خداوند متعال سرمایه های وجودی فراوانی در نهاد آدمی به ودیعه گذاشته است که باید از آنها نگهداری کنیم و با دانستن راه های حفظ آن، راه های سلامت را با موفقیت سپری کنیم.
اگر نگاهی نو و دوباره به تاریخ داشته باشیم، می بینیم که انسان های سالم برای زندگی خود برنامه الهی داشتند و البته مخاطب این برنامه الهی همه ی مردم، چه زن و چه مرد است. اما متأسفانه این برنامه الهی، تبدیل به برنامه بشری شده و هر کس به سلیقه خود برنامه ای تنظیم می کند.
عالم محضر خداست که باید حریم آن نگه داشته شود. یکی از راه های حفظ این حریم، حفظ حریم عفاف است. حریمی که خدای متعال تنظیم کرده و آحاد بشریت را به حفظ آن دستور داده است. نمونه بارز این حفظ حریم را در سیره ائمه اطهار علیهم السلام می توان مشاهده کرد، انسان های کاملی که با مشی و روش خود، شیوه صحیح زندگی را به انسان ها آموختند.
وقتی در سیره حضرت زهرا سلام ا... علیها به عنوان اسوه و الگوی عفاف و حجاب دقت می کنیم، به سر رشته های نورانی برمی خوریم. این زن حکیم، عالم، محدث، زنی که با عوالم غیب ارتباط داشت و فرشتگان با او صحبت می کردند، زنی که قلب او همچون قلب علی و پیغمبر روشن به عوالم ملک و ملکوت بود، بایستی به عنوان سِر حقیقت آفرینش مطرح شود. با نگاهی به سیره این بانوی بزرگوار به اهمیت مسأله عفاف بیشتر پی می بریم.
اگر به مسأله عفاف کم توجهی شود، جامعه به بی بند و باری کشیده می شود. مسأله عفاف هم برای مرد و هم برای زن صدق می کند و عفاف مخصوص زنان نیست و مردان هم باید عفیف باشند، اما چون در جامعه به خاطر برتری جسمانی، مردان می توانند به زنان ظلم کنند و برخلاف تمایل زن رفتار نمایند، لذا به عفت زن بیشتر تکیه شده است. نمونه بارز آن را در جوامع غربی می بینیم که به عفت زن تعدی و تجاوز می کنند و آمارهای وحشتناکی در این زمینه وجود دارد. به عنوان مثال در کشور آمریکا در هر شش ثانیه، یک تجاوز به عنف صورت می گیرد. این موضوع توجه به مسأله عفاف را دو چندان می کند.
تمامی این برنامه ها و فضاسازی های عفت، برای رسیدن و تکامل انسانی – اسلامی است. زن به عنوان گوهر آفرینش است و همگی باید برای رسیدن او به کمال وجودیش تلاش نمایند. زنان جامعه ما باید به حق انسانی و حقیقی خود برسند و استعدادهایشان شکوفا شود و به پیشرفت بشریت و جامعه خود کمک کند.
یک زن باید بتواند وظایف خود را که مهم ترین آن خوب همسرداری است به بهترین شکل انجام دهد تا انسان های سالمی را که مورد رضای الهی است تحویل جامعه دهد. اجرای این وظیفه خطیر، جزء در سایه عفاف میسر نیست که برای رسیدن به این مهم تلاشی همگانی لازم و ضروری است.
زن در لوای عفاف و در کانون خانواده می تواند انسان های صالحی را تربیت کند. خانواده، سلول اصلی پیکره اجتماع است که زن در این پیکر اجتماع به عنوان قلب جامعه محسوب می شود و بایستی در راه صلاح جامعه تلاش کند.
زن سالم در درون خانواده سالم رشد می یابد و از دامن اوست که مرد به معراج می رود. خانواده که قلب آن زن است، بهترین پرورشگاه روح و روان و ایمان است. جامعه بی خانواده، جامعه ای آشفته و نامطمئن است، جامعه ای که در آن مواریث فرهنگی و فکری و عقاید نسل ها به یکدیگر منتقل نمی شود و تربیت انسان به راحتی و روانی صورت نمی گیرد.
خانواده به عنوان مرکز تولید ایمان و دین باوری است و به گفته امام خمینی (ره) همان گونه که قرآن نقش انسان سازی دارد و کارخانه انسان سازی محسوب می شود، زن هم نقش انسان سازی دارد. یک زن باید به بهترین سلاح، یعنی سلاح حجاب و عفاف مجهز باشد تا بتواند بهترین نقش آفرینی ها را داشته باشد.
دامنه عفت تنها به حجاب و پوشش ظاهری ختم نمی شود، بلکه در گستره باطن انسان هم نفوذ دارد. ابعاد عفت و گستره آن را می توانیم در فکر، نگاه، معاشرت و در کلام مشاهده کنیم.
این حریم زیبا، آثار و برکاتی هم به دنبال خود می آورد. از جمله این برکات سلامت اجتماع، آرامش روانی و استحکام خانواده است که به اهمیت آن اشاره شد. همچنین تمرکز حواس، حفظ طراوت و زیبایی، بهداشت و سلامت جسمی، پاکی رحم ها و نسل انسانی از سایر نتایج آن است.
در اینجا لازم است به علل کم توجهی به عفاف و حجاب در جامعه اسلامی اشاره کنیم:
1- تبیین نشدن شایسته فرهنگ اسلام که متأسفانه پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران برنامه ریزان فرهنگ دینی از تبیین و استمرار فرهنگ دینی غافل شدند و به مسایل دیگری که گمان می کردند از اهمیت بیشتری برخوردار است پرداختند.
2- بحران سازی متعدد دشمن که هر روز شاهد شبیخون های فرهنگی آن هستیم.
3- سیاست های فرهنگی که نمونه آن را در کتب معارف اسلامی دبیرستان ها و دانشگاه ها می بینیم که با کمال تأسف از ذوق مناسب و جذابیت برخوردار نیست و بالطبع با جوان امروزی تناسب کافی ندارد و مطالب این کتاب ها جوانان را جذب و اغنا نمی کند.
4- ترویج تساهل و تسامح
افرادی که حجاب را قید و بندی برای خود احساس کرده اند و مراعات آن را با آزادی مادی و جسمی خود سازگار نمی دانند و به دنبال راحتی و آسان بودن زندگی می باشند خیلی زود به افکار و عقاید دشمن که در این زمینه القاء می شود، گرایش پیدا می کنند.
سایر موارد آن بالا رفتن سن ازدواج، عقب نشینی نیروهای مذهبی به دلیل عدم به کارگیری روش صحیح در اجرای احکام، وجود مسایل و مشکلات درونی و تصویر غلطی است که زنان جامعه از خود دارند و به زن نگاه ابزاری شده و با این دیدگاه، اشتغال زنان اصل می شود.
متأسفانه امروزه تلاش های زیادی برای جدایی جوانان خصوصاً دختران از کانون خانواده صورت می گیرد و بیگانگان نیز با اتخاذ راهکارهایی برای عدم کارایی فرهنگ دینی و با شعارهای فریبنده به سست کردن اعتقادات مردم و دین زدایی پرداخته اند.
در این راستا چند راهکار اجرایی برای عفاف توصیه می شود؛
اولین و مهم ترین آن تقویت ایمان است که به عنوان یکی از راه های مبارزه با فساد و گناه محسوب می شود. تلاش برای بیداری جوان ها، توجه دادن به خدا و حسابرسی روز جزاء، مسأله عمل و عکس العمل در نظام جهان، سبب تقویت ایمان در انسان است. ایمان، بازدارنده از گناه و موجب روشن بینی، یافتن راه صحیح، حفظ و حراست وجود و مایه تقواست و ایمان به غیب و آخرت در این مسیر راه گشاست.
دادن آگاهی های فرهنگی و اجتماعی راه حل دیگری است که باید در این زمینه تلاش هایی صورت گیرد. یکی از مهم ترین کارکردهای عفاف، بهبود بخشیدن به وضع معیشتی مردم و رفع مشکلات اقتصادی مردم است که این مسأله از دو نگاه قابل بررسی است. اول اینکه اثرات عفاف را در سلامت نهادها می توان مشاهده کرد که عفاف زنان، عفت مردان را به دنبال می آورد و بازدهی نیروی انسانی و اقتصادی را بالا می برد.
دوم اینکه می توان به این نکته اشاره کرد که حفظ عفاف امور اقتصادی جامعه، قوام جامعه انسانی را به دنبال دارد و خداوند در قرآن به این مسأله اشاره می کند. گناهان فراوانی در زمینه جرایم، جنایات، تعدیات و مظالم مورد بررسی و آمارگیری قرار گرفته که یکی از علل آن بروز ثروت بی حسابی است که انسان را به اسراف در خوراک و پوشاک و بی بند و باری در شهوات و هتک حرمت ها و گسترش تعدی و تجاوز به مال و ناموس و جان مردم وا می دارد.
در سایه عفاف و تمسک جستن به رهنمودهای الهی حرکت در این مسیر با سهولت بیشتری انجام می پذیرد چرا که جامعه بشریت امروزه گرفتار مشکلات فراوانی است و باید سراغ علاج این مشکلات رویم.
علاج این است که ما سراغ راه حل الهی برویم و آن را پیدا کنیم. ببینیم وحی در این باره چه می گوید وحی هم فقط به موعظه کردن بسنده نکرده، بلکه نمونه سازی هم نموده است. مثلاً در سوره مبارکه تحریم آیه 11 به حضرت آسیه علیه السلام اشاره شده و این نشانه آن است که زن در اوج حرکت معنوی به جایی رسیده که فقط او را می شود مثال زد.
باید از این نمونه ها الگو بگیریم و در زندگی خود آن را پیاده کنیم. تنها در سایه این راه است که می توانیم سالم به مقصد برسیم و از فتنه های این دوران (آخرالزمان) در امان بمانیم و رمز پیروزی در این راه محور قرار دادن ولایت در زندگی است.
منبع: http://www.kanoonandisheh.com
/خ
رضاشاه به خاطر تحول در فرهنگ و سنت جامعه و در جریان مدرن سازی و تلاش برای تجددگرایی گام هایی برای تغییر پوشش برداشت و اقداماتی در این زمینه انجام داد. از جمله این موارد قانون اجباری شدن لباس متحدالشکل بود که در تاریخ 6 دی ماه 1307 به تصویب شورای ملی آن زمان رسید. همچنین اجباری شدن کلاه پهلوی و ممنوع شدن استفاده از عبا و عمامه برای روحانیون، از برنامه های آن دوران بود. اجرایی شدن این برنامه ها و به دنبال آن کشف حجاب به طور رسمی در پی سفر چهل روزه شاه به ترکیه در خرداد و تیر سال 1313 و دیدن کشف حجاب آن کشور آغاز شد که متأسفانه عوارض آن تا به امروز باقی مانده است.
به راستی باید پرسید حجاب چیست؟ جایگاه عفاف کجاست؟ چرا برای عده ای مایه آرامش است و برای گروهی مایه عذاب؟! شاید بتوان گفت پاسخ به این سؤالات را بایستی از درون خود جستجو کنیم. اینکه آدمی در راه کمال است و باید از این موانع زندگی به سلامت گذر کند و صبر و اندیشه را توشه راه خود قرار دهد.
خداوند متعال سرمایه های وجودی فراوانی در نهاد آدمی به ودیعه گذاشته است که باید از آنها نگهداری کنیم و با دانستن راه های حفظ آن، راه های سلامت را با موفقیت سپری کنیم.
اگر نگاهی نو و دوباره به تاریخ داشته باشیم، می بینیم که انسان های سالم برای زندگی خود برنامه الهی داشتند و البته مخاطب این برنامه الهی همه ی مردم، چه زن و چه مرد است. اما متأسفانه این برنامه الهی، تبدیل به برنامه بشری شده و هر کس به سلیقه خود برنامه ای تنظیم می کند.
عالم محضر خداست که باید حریم آن نگه داشته شود. یکی از راه های حفظ این حریم، حفظ حریم عفاف است. حریمی که خدای متعال تنظیم کرده و آحاد بشریت را به حفظ آن دستور داده است. نمونه بارز این حفظ حریم را در سیره ائمه اطهار علیهم السلام می توان مشاهده کرد، انسان های کاملی که با مشی و روش خود، شیوه صحیح زندگی را به انسان ها آموختند.
وقتی در سیره حضرت زهرا سلام ا... علیها به عنوان اسوه و الگوی عفاف و حجاب دقت می کنیم، به سر رشته های نورانی برمی خوریم. این زن حکیم، عالم، محدث، زنی که با عوالم غیب ارتباط داشت و فرشتگان با او صحبت می کردند، زنی که قلب او همچون قلب علی و پیغمبر روشن به عوالم ملک و ملکوت بود، بایستی به عنوان سِر حقیقت آفرینش مطرح شود. با نگاهی به سیره این بانوی بزرگوار به اهمیت مسأله عفاف بیشتر پی می بریم.
اگر به مسأله عفاف کم توجهی شود، جامعه به بی بند و باری کشیده می شود. مسأله عفاف هم برای مرد و هم برای زن صدق می کند و عفاف مخصوص زنان نیست و مردان هم باید عفیف باشند، اما چون در جامعه به خاطر برتری جسمانی، مردان می توانند به زنان ظلم کنند و برخلاف تمایل زن رفتار نمایند، لذا به عفت زن بیشتر تکیه شده است. نمونه بارز آن را در جوامع غربی می بینیم که به عفت زن تعدی و تجاوز می کنند و آمارهای وحشتناکی در این زمینه وجود دارد. به عنوان مثال در کشور آمریکا در هر شش ثانیه، یک تجاوز به عنف صورت می گیرد. این موضوع توجه به مسأله عفاف را دو چندان می کند.
تمامی این برنامه ها و فضاسازی های عفت، برای رسیدن و تکامل انسانی – اسلامی است. زن به عنوان گوهر آفرینش است و همگی باید برای رسیدن او به کمال وجودیش تلاش نمایند. زنان جامعه ما باید به حق انسانی و حقیقی خود برسند و استعدادهایشان شکوفا شود و به پیشرفت بشریت و جامعه خود کمک کند.
یک زن باید بتواند وظایف خود را که مهم ترین آن خوب همسرداری است به بهترین شکل انجام دهد تا انسان های سالمی را که مورد رضای الهی است تحویل جامعه دهد. اجرای این وظیفه خطیر، جزء در سایه عفاف میسر نیست که برای رسیدن به این مهم تلاشی همگانی لازم و ضروری است.
زن در لوای عفاف و در کانون خانواده می تواند انسان های صالحی را تربیت کند. خانواده، سلول اصلی پیکره اجتماع است که زن در این پیکر اجتماع به عنوان قلب جامعه محسوب می شود و بایستی در راه صلاح جامعه تلاش کند.
زن سالم در درون خانواده سالم رشد می یابد و از دامن اوست که مرد به معراج می رود. خانواده که قلب آن زن است، بهترین پرورشگاه روح و روان و ایمان است. جامعه بی خانواده، جامعه ای آشفته و نامطمئن است، جامعه ای که در آن مواریث فرهنگی و فکری و عقاید نسل ها به یکدیگر منتقل نمی شود و تربیت انسان به راحتی و روانی صورت نمی گیرد.
خانواده به عنوان مرکز تولید ایمان و دین باوری است و به گفته امام خمینی (ره) همان گونه که قرآن نقش انسان سازی دارد و کارخانه انسان سازی محسوب می شود، زن هم نقش انسان سازی دارد. یک زن باید به بهترین سلاح، یعنی سلاح حجاب و عفاف مجهز باشد تا بتواند بهترین نقش آفرینی ها را داشته باشد.
دامنه عفت تنها به حجاب و پوشش ظاهری ختم نمی شود، بلکه در گستره باطن انسان هم نفوذ دارد. ابعاد عفت و گستره آن را می توانیم در فکر، نگاه، معاشرت و در کلام مشاهده کنیم.
این حریم زیبا، آثار و برکاتی هم به دنبال خود می آورد. از جمله این برکات سلامت اجتماع، آرامش روانی و استحکام خانواده است که به اهمیت آن اشاره شد. همچنین تمرکز حواس، حفظ طراوت و زیبایی، بهداشت و سلامت جسمی، پاکی رحم ها و نسل انسانی از سایر نتایج آن است.
در اینجا لازم است به علل کم توجهی به عفاف و حجاب در جامعه اسلامی اشاره کنیم:
1- تبیین نشدن شایسته فرهنگ اسلام که متأسفانه پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران برنامه ریزان فرهنگ دینی از تبیین و استمرار فرهنگ دینی غافل شدند و به مسایل دیگری که گمان می کردند از اهمیت بیشتری برخوردار است پرداختند.
2- بحران سازی متعدد دشمن که هر روز شاهد شبیخون های فرهنگی آن هستیم.
3- سیاست های فرهنگی که نمونه آن را در کتب معارف اسلامی دبیرستان ها و دانشگاه ها می بینیم که با کمال تأسف از ذوق مناسب و جذابیت برخوردار نیست و بالطبع با جوان امروزی تناسب کافی ندارد و مطالب این کتاب ها جوانان را جذب و اغنا نمی کند.
4- ترویج تساهل و تسامح
افرادی که حجاب را قید و بندی برای خود احساس کرده اند و مراعات آن را با آزادی مادی و جسمی خود سازگار نمی دانند و به دنبال راحتی و آسان بودن زندگی می باشند خیلی زود به افکار و عقاید دشمن که در این زمینه القاء می شود، گرایش پیدا می کنند.
سایر موارد آن بالا رفتن سن ازدواج، عقب نشینی نیروهای مذهبی به دلیل عدم به کارگیری روش صحیح در اجرای احکام، وجود مسایل و مشکلات درونی و تصویر غلطی است که زنان جامعه از خود دارند و به زن نگاه ابزاری شده و با این دیدگاه، اشتغال زنان اصل می شود.
متأسفانه امروزه تلاش های زیادی برای جدایی جوانان خصوصاً دختران از کانون خانواده صورت می گیرد و بیگانگان نیز با اتخاذ راهکارهایی برای عدم کارایی فرهنگ دینی و با شعارهای فریبنده به سست کردن اعتقادات مردم و دین زدایی پرداخته اند.
در این راستا چند راهکار اجرایی برای عفاف توصیه می شود؛
اولین و مهم ترین آن تقویت ایمان است که به عنوان یکی از راه های مبارزه با فساد و گناه محسوب می شود. تلاش برای بیداری جوان ها، توجه دادن به خدا و حسابرسی روز جزاء، مسأله عمل و عکس العمل در نظام جهان، سبب تقویت ایمان در انسان است. ایمان، بازدارنده از گناه و موجب روشن بینی، یافتن راه صحیح، حفظ و حراست وجود و مایه تقواست و ایمان به غیب و آخرت در این مسیر راه گشاست.
دادن آگاهی های فرهنگی و اجتماعی راه حل دیگری است که باید در این زمینه تلاش هایی صورت گیرد. یکی از مهم ترین کارکردهای عفاف، بهبود بخشیدن به وضع معیشتی مردم و رفع مشکلات اقتصادی مردم است که این مسأله از دو نگاه قابل بررسی است. اول اینکه اثرات عفاف را در سلامت نهادها می توان مشاهده کرد که عفاف زنان، عفت مردان را به دنبال می آورد و بازدهی نیروی انسانی و اقتصادی را بالا می برد.
دوم اینکه می توان به این نکته اشاره کرد که حفظ عفاف امور اقتصادی جامعه، قوام جامعه انسانی را به دنبال دارد و خداوند در قرآن به این مسأله اشاره می کند. گناهان فراوانی در زمینه جرایم، جنایات، تعدیات و مظالم مورد بررسی و آمارگیری قرار گرفته که یکی از علل آن بروز ثروت بی حسابی است که انسان را به اسراف در خوراک و پوشاک و بی بند و باری در شهوات و هتک حرمت ها و گسترش تعدی و تجاوز به مال و ناموس و جان مردم وا می دارد.
در سایه عفاف و تمسک جستن به رهنمودهای الهی حرکت در این مسیر با سهولت بیشتری انجام می پذیرد چرا که جامعه بشریت امروزه گرفتار مشکلات فراوانی است و باید سراغ علاج این مشکلات رویم.
علاج این است که ما سراغ راه حل الهی برویم و آن را پیدا کنیم. ببینیم وحی در این باره چه می گوید وحی هم فقط به موعظه کردن بسنده نکرده، بلکه نمونه سازی هم نموده است. مثلاً در سوره مبارکه تحریم آیه 11 به حضرت آسیه علیه السلام اشاره شده و این نشانه آن است که زن در اوج حرکت معنوی به جایی رسیده که فقط او را می شود مثال زد.
باید از این نمونه ها الگو بگیریم و در زندگی خود آن را پیاده کنیم. تنها در سایه این راه است که می توانیم سالم به مقصد برسیم و از فتنه های این دوران (آخرالزمان) در امان بمانیم و رمز پیروزی در این راه محور قرار دادن ولایت در زندگی است.
منبع: http://www.kanoonandisheh.com
/خ