چگونه می توانم شوهر خوبی باشم (2)

بخش دوم: ابراز محبت کنید

1. از کوچکترین چیزها استفاده کنید تا او را خوشحال کنید. خنده دار است؛ زیرا اغلب، کوچکترین چیزها می توانند راهی برای تقویت یک رابطه باشند. از خودتان بپرسید، چه کاری می توانم انجام دهم که همسرم را از این که هست خوشحال تر کنم ؟! لازم نیست خودتان را بکشید تا موثر واقع شوید. هدیه ی واقعی، اندیشه و احساس درونی شماست:
تلاش کنید تا با خانواده ی همسرتان رابطه ی بهتری داشته باشید. چیزهایی هست که برای همسرتان خیلی مهم است، مثل رابطه ی خوب شما با پدر و مادرش. احتمالا شما هرروز آن ها را نمی بینید، اما در نهایت همسرتان از شما می خواهد به پدر و مادرش، مثل پدر و مادر خودتان عشق بورزید. کیک عاشقانه ای سفارش دهید و به طور غافلگیرانه ای به او هدیه دهید. روی کیک چیزی شبیه این نوشته شده باشد: "تنها تو می توانی قلبم را بلرزانی". آیا همسر شما به امور خیریه اهمیت می دهد ؟! به نام او، در یک خیریه سرمایه گذاری کنید و سپس رسیدش را به عنوان هدیه، به او تقدیم کنید. آن وقت او با افتخار سرپرست یک مستحق خواهد بود.
کارهایی که او از انجامش در خانه لذت نمی برد را به دوش بگیرید. اگر همسرتان از ظرف شستن متنفر است، برای یک هفته، او را از شستن ظرف ها معاف کنید و مسئولیتش را خودتان به عهده بگیرید.
2. او را آزاد بگذارید. ممکن است عجیب به نظر بیاید، اما آزاد گذاشتن همسرتان نشانه ای از محبت شماست. این کار نشان می دهد که به او اعتماد دارید، مهمتر از آن نشانگر این است که شما از صمیمی بودن با همسرتان لذت می برید. خانم ها بالاخص، احساسات و امیالشان را با آقایان منطبق می کنند. اگر آزادش بگذارید، به او این قوت قلب را می دهد که شما قدمی به سمتش برداشته اید.

بیشتر بخوانید: چگونه شوهری نمونه برای همسر خود باشیم؟ قسمت اول

3. نشان دهید که عاشق او هستید. چرا از او درخواست ازدواج کردید ؟! به او اظهار کنید که چرا عاشقش هستید، بگویید که داشتنش، هر روز چه حسی به شما می دهد. گاهی این کار را انجام دهید. این امر به عادت های خوب شما تبدیل خواهد شد، عشق و محبت بیشتری را در زندگی زناشویی تان ایجاد می کند و از فشار های روانی تان می کاهد.
برایش یک نامه ی دست نویس کوتاه بنویسید. زیر بالشش بگذارید. صبح، در حالیکه او را می بوسید و خداحافظی می کنید، به او بگویید که زیر بالشش را چک کند. متن داخل نامه می تواند این باشد که: "حالا که هر روز در کنارت هستم، بیشتر متوجه می شوم که چه بی اندازه خوشبختم. دوستت دارم."
وقتی می داند که شما در اتاق هستید، از پشت در آغوشش بگیرید و بوسه ای بر او بزنید. قند در دلش آب می شود.
کیک عاشقانه ای سفارش دهید و به طور غافلگیرانه ای به او هدیه دهید. روی کیک چیزی شبیه این نوشته شده باشد: "تنها تو می توانی قلبم را بلرزانی".
4. از او حمایت کنید. از تلاش های صادقانه اش حمایت کنید. حمایت از او می تواند زمانی باشد که می خواهد به کلاس نقاشی برود، یا می خواهد با دوستانش بیرون برود. حمایت شما به او احساس امنیت می دهد، به او اجازه می دهد که ریسک کند. وقتی همسرتان دیگر چیزی برای تکیه دادن به آن ندارد، می داند که می تواند روی شما حساب کند تا مثل کوه پشتش باشید، فرشته ی نجاتش و چراغ خانه اش باشید.
وقتی که همسرتان احساس ناامیدی دارد، راهی پیدا کنید تا او را تشویق کنید. صبحانه اش را در تخت بیاورید، پا هایش را ماساژ دهید، یا فیلم مورد علاقه اش را کرایه کنید. دوباره می گویم، چیزهای کوچک می توانند مفهوم بزرگی داشته باشند.
5. همان مرد عاشق پیشه ی قدیم شوید. شاید این اولین چیزی نباشد که صبح، بعد از بیدار شدن، ذهن شما را درگیر کند، اما عاشقانه ها برای یک زندگی زناشویی سالم، لازم هستند. نگویید چون دیگر ازدواج کردید نیازی نیست رفتارهای عاشقانه با همسرتان داشته باشید. اگر همسرتان دیگر مراقب وزنش نباشد چون دیگر ازدواج کرده، واکنش شما چگونه خواهد بود ؟! پس مرد باشید، مردانه رفتار کنید و رمانتیک باشید.
حداقل یک شب در ماه، قرارهای عاشقانه بگذارید. بعضی زوج ها مدیریت زمان می کنند و هفته ای یکبار قرار می گذارند، اما یکبار در ماه نیز کفایت می کند. قراری را تنظیم کنید که تداعی کننده ی قرار فوق العاده ای در دوران نامزدیتان باشد، یا قراری تعیین کنید که دوباره قلبتان را به تپش وا دارد. سینما بروید، رستوران بروید و ... .
سالگرد ازدواجتان را جشن بگیرید. سالگرد ازدواجتان، برای همسر شما بسیار مهم است، و باید برای خودتان هم چنین باشد. این امر یک معنای نمادینی دارد، همچنین فرصتی است تا به عشقتان، شور دوباره ای ببخشید. فراموش کردن سالگرد ازدواجتان، یکی از بزرگترین "نباید ها" ی زندگی تان است. در کمترین حالت، شامی تدارک ببینید و جشن مختصری بگیرید.
روابط صمیمی را در تختخواب حفظ کنید.

بخش سوم: همه ی خوبی ها را در خود جمع کنید.

1. به او کاملا اعتماد کنید. بسیاری از مواردی که در این آموزش ذکر شد، حول محور اعتماد بود. اگر به شریک زندگی تان اعتماد ندارید، احتمالا در شرایط ناخوشایندی زندگی می کنید. یاد بگیرید همانطور به او اعتماد کنید که دوست دارید او به شما اعتماد کند.
2. شخصیت خود را آشکار کنید. ازدواج، فرصت پایداری ست برای شناخت بهتر و بهتر افراد در طول سالیان سال. اگر جنبه ای از شخصیتتان را هنوز فاش نکرده اید، احتمالا مفهوم ازدواج را به خوبی درک نکرده اید. زندگی زناشویی به شما نشان خواهد داد، به هر دست بدهید، از همان دست پس خواهید گرفت.
گفت و گوهای طولانی داشته باشید. او را بخندانید. علایق و سلایقتان را با هم به اشتراک بگذارید، از سرگرمی ها و مشغولیت هایتان بگویید، او را جایی ببرید که برای خودتان اهمیت و ارزش دارد. تشویقش کنید تا خانواده ی شما را بهتر بشناسد (و خودتان نیز با خانواده اش آشنا شوید)، در بحث ها شرکت کنید، با هم از ترس ها، تردید ها و آسیب پذیری هایتان بگویید. همانی باشید که هستید، نه آنچه او می خواهد باشید.
3. قانون طلایی را به یاد داشته باشید. قانون طلایی نه تنها در زمینه های اخلاقی، بلکه در طوفان های دریای زندگی به ما کمک می کند تا بتوانیم آن ها را مدیریت کنیم. قانون طلایی این است که با دیگران همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند. به این معنا که قبل از قضاوت در مورد راه رفتن دیگران، کمی با کفش هایشان راه بروید.
البته اگر قصد دارید از قانون طلایی استفاده کنید، باید دیدگاه درستی داشته باشید؛ شما نمی توانید در مورد خواسته های دیگران از شما، به خودتان دروغ بگویید. اگر در مورد چیزی مطمئن نبودید، از خودتان بپرسید "اگر من در موقعیت همسرم بودم، دوست داشتم چه اتفاقی بیافتد ؟!" این تمرین خوبی ست برای شما تا خوتان را درگیر این قانون کنید.
4. اگر مذهبی هستید، دین و مذهبتان را با همسرتان به اشتراک بگذارید. برای قوی شدن، به ایمان خود متصل شوید، و در مسیر زندگی با شریکتان در جست و جوی معنا و حقیقت باشید. ارزش های خودتان را در طول زندگی حفظ کنید.
5. به ظاهر خود اهمیت بدهید. در نهایت، به عنوان مهمترین مساله باید متذکر شد که: تمرین کنید بهداشت را رعایت کنید، برق بزنید _داخل و خارج خانه_ و اطمینان حاصل کنید که به اندازه ی همسرتان به تمیزی اهمیت می دهید. اگر شما به خوب لباس پوشیدن و مسواک زدن او توجه می کنید، مطمئنا همسرتان نیز به همین مسائل درمورد شما اهمیت می دهد. و این رابطه، باید بین دو نفر که همدیگر را دوست دارند وجود داشته باشد، اینطور نیست ؟!
منبع مقاله :
https://www.wikihow.com/Be-a-Good-Husband