15 تیر 1388 / 13 رجب 1430 / 6 جولای 2009 |
1) 15 تير ماه سال 1360 هجري شمسي :
مهندس علي انصاري استاندار پر تلاش و مؤمن گيلان به دست منافقان به شهادت رسيد . او در سال 1323 شمسي در خانواده اي مذهبي متولد شد و تحصيلات خود را در زادگاهش و سپس در تهران در دانشگاه تهران ادامه داد. اما بدليل فعاليتهاي ضد رژيم طاغوت از ادمه تحصيل وي جلوگيري به عمل آمد . به اين جهت وي به آمريكا رفت ودر رشته رياضي با درجه دكتري فارغ التحصيل شد. شهيد انصاري ضمن ادامه تحصيل در آمريكا تدريس مي كرد و دبيري انتشارات انجمن اسلامي دانشجويان ايراني مقيم آمريكا را نيز به عهده داشت وبه همين دليل از تدريس منع شد. او بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به ميهن بازگشت واز همان ابتدا در خدمت انقلاب قرار گرفت . عاقبت اين انسان مؤمن و وطن پرست به خاطر دفاع از انقلاب اسلامي وكوشش جهت پيشبرد اهداف آن مورد عداوت منافقان قرار گرفت و به شهادت رسيد. |
2) تصويب قرارداد الحاق ايران به سازمان يونسكو در پاريس توسط مجلس شوراي ملي (1327ش):
سازمان تربيتي، علمي و فرهنگي ملل متحد، يونسكو، پس از پايان جنگ جهاني دوم در پاريس با حضور نمايندگان 43 كشور تاسيس شد. يونسكو علاوه بر توجه به امور علمي، تربيتي و فرهنگي كشورهاي عضو، به مرمت خسارات فرهنگي ناشي از جنگ و نيز كوشش در راستاي گسترش صلح و رفع سوء تفاهمات بينالمللي ميپردازد. از اين رو، دولت ايران در 30 ارديبهشت ماه سال 1325 ش، قبول اساسنامه يونسكو را در هيئت وزيران به تصويب رساند. در نهايت قرارداد الحاق ايران به اين سازمان در نيمه تيرماه سال 1327 ش از تصويب مجلس شوراي ملي گذشت و كميسيون مزبور، فعاليت رسمي خود را شروع كرد. تاليف و چاپ كتاب ايران به زبان انگليسي، شناسايي و معرفي ارزشهاي فرهنگي ايران براي ديگر كشورها و حفظ ميراث فرهنگي كشور و ديگر فعاليتهاي فرهنگي، از جمله كارهاي اين كميسيون به شمار ميرفت. |
3) تصويب لايحه تقسيمات كشوري در مجلس شوراي اسلامي (1362 ش):
پس از بحث و بررسي جزئيات و ضوابط تقسيمات كشوري، نظام كلي تقسيمات با اين شرح تصويب شد. از لحاظ نظام اداري، دهستان تابع بخش، بخش تابع شهرستان، شهرستان تابع استان و استان تابع تشكيلات مركزي است. هرگونه انتزاع، الحاق، تبديل، ايجاد، ادغام و نيز تعيين و تغيير مركزيت و تغيير نام و نامگذاري واحدهاي تقسيمات كشوري به جز استان، بنا به پيشنهاد وزارت كشور و تصويب هيئت وزيران خواهد بود و رعايت محدوده كليه واحدهاي تقسيماتي براي تمامي واحدها و سازمانهاي اداري (اجرايي و قضايي) و نهادهاي انقلاب اسلامي كشور لازم است. |
4) رحلت آيتاللَّه "سيدجواد خامنهاي" پدر بزرگوار مقام معظم رهبري "آيت اللَّه خامنهاي" (1365ش) |
5) آيتاللَّه سيدجواد حسيني خامنهاي
، از علماي بزرگ، مجتهدان پرهيزگار و روحانيون زاهدِ روزگار، در حدود سال 1274ش (1313ق) در شهرستان خامنه در نزديكي تبريز در آذربايجان شرقي زاده شد و تحت تربيت پدري فقيه و عالم رشد كرد. وي در جواني سفري به عتبات عاليات و مشهد مقدس انجام داد و در همين سفر بود كه معنويت و صفاي روحاني حوزه علميه مشهد او را مجذوب ساخت و رَحل اقامت دائمي در آن شهر افكند. سيد جواد در مشهد از حوزه درسي آيتاللَّه آقازاده خراساني و حاج آقا حسين قمي كسب فيض نمود و به مدارج عالي رسيد. ايشان در سال 1305ش براي ادامه تحصيل به نجف اشرف عزيمت نمود و در درس حضرات آيات: ميرزاي ناييني و سيدابوالحسن اصفهاني شركت جست. آيتاللَّه سيد جواد خامنهاي در روزهاي سياه اختناق رژيم ستمشاهي، رنج و فشار روزافزون آن دستگاه جبار را بر خانواده و فرزندان خود تحمل كرد و در همه عمر، روي خوش به دشمنان اسلام نشان نداد. از دامان اين عالم بزرگوار، فخر عالم اسلام و تشيع، مقام معظم رهبري، حضرت آيتاللَّه سيد علي خامنهاي برخاسته است. اين فقيه فرزانه سرانجام پس از سالها تدريس و زندگي فقيرانه و در كمال زهد و قناعت در پانزدهم تير 1365 ش برابر با 27 شوال 1406ق در 91 سالگي وفات يافت و در جوار مرقد مطهر امام رضا(ع) به خاك سپرده شد. در هنگام فوت اين عالم بزرگوار، فرزند برومند ايشان، حضرت آيتاللَّه "خامنهاي" مدظله، دوران رياست جمهوري خود را ميگذراندند. |
6) ميلاد پيشواي اول مسلمانان "اميرالمؤمنين امام علي"(علیه السلام)(23 سال قبل از هجرت):
امام علي(ع) امام اول شيعيان و خليفهي چهارم، در سيزدهم رجب سال 30 عام الفيل در دورن خانهي كعبه به دنيا آمد. پدرش ابوطالب(عبدمناف) پسر عبدالمطلب و مادرش فاطمه دختر اسد بن هاشم است. ابوالحسن، ابوتراب، ابوالحسين، ابوالرَّيحانَتَين از جمله كنيههاي آن امام و اميرالمؤمنين، ولي اللَّه، اسداللَّه، مرتضي، وصي، يعسوب الدين، حيدر، كرار و... از القاب آن سرور ميباشد. حضرت علي(ع) از دوران كودكي، تحت تعليم و تربيت حضرت محمد(ص) قرار گرفت و اولين مردي بود كه اسلام آورد. آن امام همام به جز غزوهي تبوك، در تمامي غزوات و جنگهاي پيامبر اكرم(ص) حضور داشت و همواره در رنجها و سختيها، ياور و حامي پيامبر بزرگ اسلام بود. امام علي(ع) در هجدهم ذيحجّهي سال يازدهم هجري، در محلي به نام غدير خُم، به امر خدا و از طرف پيامبر به رهبري امت اسلامي پس از رسول اكرم(ص) برگزيده شد و پس از بيعت مردم، اميرالمؤمنين لقب گرفت. اماپس از رحلت پيامبر(ص) اين امر مُهم اجرا نگرديد و خلافت به دست ابوبكر افتاد. سيوسه سال از عمر مبارك امام علي در كنار رسول خدا(ص)، بيست و پنج سال پس از رحلت آن حضرت در خانهنشيني و در حدود پنج سال نيز در خلافت سپري شد. |
7) آغاز ایام البیض (اعتکاف) |
8) درگذشت "محمد بن عيسي تَرمَذي" محدث كبير(279 ق):
محمد بن عيسي معروف به ابوعيسي تَرمَذي از مشاهير حُفّاظ، مُحدثين و در شمار پيشوايان راوي حديث قرار دارد. وي در قوهي حافظه بينظير و از شاگردان خاص امام بخاري بود. كتاب صحيح ترمذي از منابع درجهي اول اهل سنت، از آثار ترمذي ميباشد. وي در هفتاد سالگي وفات يافت. |
9) درگذشت عالم رباني "عليبنمحمد نصيرالدين حِلي كاشي" (755 ق) |
10) شهادت عالم مجاهد و مبارز مشروطهخواه آيتاللَّه "شيخفضلاللَّه نوري" (1327 ق):
آيتاللَّه شيخ فضل اللَّه نوري در سال 1259 ق در تهران متولد شد. در جواني به همراه دايى و پدر زن خود حاج ميرزا حسين نوري، جهت تحصيل به نجف اشرف مهاجرت كرد. وي از شاگردان برجستهي ميرزاي شيرازي بود. شيخ فضل اللَّه براي مقابله با استبداد، به همراه آيات عظام طباطبايى و بهبهاني در دوران مشروطيت، اين جنبش را رهبري ميكرد. وي در مهاجرت كُبري شركت داشت و در تهيه، تنظيم و تدوين قانون اساسي و متمم آن سهيم بود، به طوري كه اصل دوم متمم به ابتكار او تهيه شد. يكي از اصول پيشنهادي شيخ فضل اللَّه، حضور پنج عالم مجتهد در مجلس بود تا قوانين ضد اسلامي به تصويب نمايندگان نرسد. او در جمادي الاولي سال 1325 تصميم گرفت يك كانون تبليغاتي عليه مشروطهي غير مشروعه ايجاد كند. اقدامات تبليغي شيخ با مخالفت مجلسيان مواجه شد و شيخ فضلاللَّه در حضرت عبدالعظيم تحصن اختيار كرد. شيخ فضل اللَّه سرانجام در 12 رجب سال 1327 از جانب فاتحين دستگير و عصر 13 رجب پس از يك محاكمهي كوتاه به مجازات مرگ محكوم شد. شيخ فضل اللَّه نوري سرانجام در سيزدهم رجب همان سال در ميدان توپخانهي تهران و در حضور هزاران نفر از مردم به دار آويخته شد. اكثريت كساني كه آن روز در پايين دارِ شيخِ شهيد جهت قتلِ او خوشحالي ميكردند، همانهايى بودند كه در ماههاي قبل در استقبالِ آن عالمِ مجاهد در بازگشت از تَحصُّن، حضور داشتند. شيخ فضل اللَّه نوري كه خود در ابتدا از حاميان اصلي مشروطه بود، به محض اين كه خطر انحراف اين نهضت را تشخيص داد، خواهان مشروطهي مشروعه شد و اين چنين مرگبار پاسخ خود را دريافت كرد. مقبرهي ايشان در صحن حرم مطهر حضرت معصومه(س) واقع شده است. |
11) 13رجب سال911هجري قمري:
« زينُ الدّين علي ابن احمد عاملي» معروف به« شهيد ثاني» ازفقيهان نامدار شيعي درجبل عامل بدنيا آمد. وي تحصيلات خود را نزد پدربزرگ خود آغازكرد و براي تكميل تحصيل سفرهاي بسياركرد و سرانجام درپايان تحصيل بعد ازتشرف به خانه خدا به زادگاهش بازگشت و به تحقيق و تدريس پرداخت. شهيد ثاني درسايه شهرت علمي خود مرجعيت يافت و به گونه اي كه دانشمندان ازدوردست ترين نقاط براي بهره گيري ازبَرَكات علمي وي به محضراو مي آمدند. آثارعلمي شهيد ثاني به دهها كتاب و رساله مي رسد كه ازآن ميان «شرح لُمعه و رَوضُ الجِنان » را مي توان نام برد. شهيد ثاني بعد ازداوري به حق ميان دو تن از اهالي جَيع مورد خشم شخص محكوم واقع شد وبدست همين شخص به شهادت رسيد. |
12) 13رجب سال1311هجري قمري:
محمودخان ملِكُ الشّعراء كاشاني اديب و شاعرمعروف ايراني درگذشت. او درفنون ادب، حكمت، تفسير، عروض، نظم و نثرو انشاي رسايل سرآمد همگان شد. محموخان كاشاني درحُسن خط ازنسخ گرفته تا نستعليق و درنقاشي بويژه دردورنماسازي تبحرداشت. نمونه اي ازكارهاي هنري او دركاخ گلستان موجود است. كاشاني پس ازفوت پدربه به منصب ملكُ الشّعرايي دست يافت. ازمحمودخان كاشاني اديب ايراني علاوه برديوان اشعاركتابي درباب القاب دولت ناصري باقيست. |
13) 6 جولاي سال 1885 ميلادي :
سرم ضد بيماري هاري توسط لوئي پاستور پزشك برجسته و محقق بزرگ فرانسوي در قرن 19 با موفقيت آزمايش شد. با اين كشف بيماري مسري هاري كه از حيوانات به ويژه سگ به انسان سرايت مي كند مغلوب پيشرفتهاي علمي بشر گرديد و از اين پس قابل درمان شد. اولين بيماري كه توسط اين سرم از مرگ نجات يافت پسر خرد سالي به نام ژزف ميستر از اهالي آلزاس بود. |
14) تولد "دانته اليگيري" اديب و شاعر بلندآوازه ايتاليا (1265م):
دانته آليگيري، اديب شهير و نامدار ايتاليايى در 6 ژوئيه 1265م در شهر فلورانس ايتاليا به دنيا آمد و تحصيلات خود را در دانشگاه زادگاه خود به پايان رساند. وي سپس وارد ارتش شد و پس از مدتي با فعاليت در مشاغل سياسي به مدارج بالايى دست يافت اما با توطئهچيني دشمنانش، از كارها بركنار شد. او به رشتههاي مختلف دانش و ادب علاقهمند بود و همه دانشهاي زمان خودش را آموخت و سرآمد اقران گرديد. در اين ميان، دانته در جنبههاي گوناگون زندگي جسمي و روحي نيز به استادي دست يافت. دانته در جواني دل درگرو بئاتريس نهاد و به خاطر اين عشق كه از تاريخيترين عشقهاي دنياست، قطعه زيباي زندگي نو را سرود. همچنين عشق به بئاتريس بود كه مايه اصلي شاهكار بديع كمدي الهي دانته گرديد. اين كتاب كه در سه قسمت دوزخ، برزخ و بهشت و هر كدام در 33 بند سروده شده است، به عنوان بزرگترين اثر دانته، در جهانْ بيمانند است و از حيث ژرفي انديشه و نيروي تخيل و لطافت و ظرافت و تدابير سياسي و شرح احساسات مذهبي بيهمتاست. دانته در اين اثر، از سفر يك روح حكايت ميكند كه دو مظهر فلسفه و دين، آن را هدايت ميكنند. اشعار فلسفي اين كتاب، تركيبي است از جريان انديشهاي خاص با بياني بسيار درخشان در وجود فردي مؤمن و شاعر. دانته در مركز دنيايى خيالانگيز قرار گرفته كه با تناسب و خوشاهنگي خاص، عالم شاعرانه و عالم الهي و دنياي محسوس و مافوق محسوس را به هم پيوند ميزند. در سفر روحاني كه شاعر در جستجوي خير مطلق انجام ميدهد، عشق بشري كه نيز سهمي دارد، عشقي كه دانته، بناي همه آثار خود را بر آن نهاده است. بشري زيبايى را دوست دارد، زيرا خدا، كمالِ همه زيبايىها و غايت و محبوبِ مخلوقات است. ريشه ادراك روحي و مذهبي دانته، در دانش و ايمان جاي دارد. دانته به نقطهاي ميرسد كه عالم طبيعت و عالم رحمت الهي، يكديگر را تلاقي ميكنند و به اين طريق، دانته داور زندگان و مردگان ميگردد. دوزخ در كتاب دانته، قلمرو ظلمت است. گردابي دردناك كه آدمي با رها كردن فضيلت و تقوا در آن غوطهور ميشود. برزخ نيز كوه دشواري است كه انسان پس از صعود به قله آن، به آسمانها دست مييابد و در اينجاست كه ارواح از دردهاي خود رها ميگردند، بهشت نيز در كتاب دانته، عبارت است از زندگي ابدي كه در جريان زمان جاي دارد و زندگي مافوق طبيعي و عالم رحمت الهي است. حضور دانته در همه جاي اين اثر منظوم احساس ميشود. دانته زائر دنياي خيالانگيزي است كه آن را چون دنياي واقعي و قابل درك و احساس ميسازد، زيرا خود از اين دنيا ديدن كرده و آن را خوب ميشناسد. كمدي الهي، تصوير مردي است كه در عين حال، تصوير جهان است. در كتاب "سلطنت"، وي رفتار انساني را از زاويه تقدير ماوراي طبيعي مينگرد اما از طبيعت آدمي نيز غافل نميشود. از نظر دانته، انسان، فردي است در دولت و عضوي از هيأت اجتماعي كه بايد در صورت ضرورتْ جان خود را نيز فداي مصلحت اجتماع نمايد، اگرچه تصريح مينمايد خير نهايى خداست و انسان اخلاقي به طور مستقيم تابع خداست. دانته هنرمندي است كه عالم بشريت نظير او را كم ديده است. معماري است كه در بناي باشكوه شعر، همه حسابهاي دقيق را براي پيريزي در نظر داشته و هرگز ادراك تناسب و هماهنگي در ساختمان اين بنا از چشم او دور نمانده است. همين امر، هنرمندي معجزهآسا و نبوغ وي را آشكار ميسازد. صاحب نظران معتقدند در هيچ زماني و به قلم هيچ كسي جز دانته، ممكن نبود چنين كتابي نوشته شود و همه بر اين نظر اتفاق دارند كه اگر شش تن از بزرگترين نويسندگان تمام اعصار و قرون را بشمارند، يكي از آنها دانته خواهد بود. او خصوصيات شعر ايتاليايى را تثبيت كرد و با تخيل بلند و قوي خود، قدرت فراواني در توصيف جزئيات از خود نشان داد. اشعار او به موسيقي شباهت دارد و او را يكي از بزرگترين شاعران عهد باستان و عصر جديد نموده است. دانته به اتفاق عدهاي از شعراي عصر خويش، مكتب ادبي تازهاي بنياد نهاد كه سبك تازه ملايم نام داشت. شعار اين مكتب آن بود كه شعر ايتاليايى از حالت ابهام و پيچيدگي بيرون آيد و ساده و روان باشد. سالهاي پاياني زندگي دانته به فعاليتهاي سياسي و نيز تبعيد و آوارگي گذشت تا اينكه پس از بيست سال دربدري، سرانجام در 14 سپتامبر 1321م در 56 سالگي درگذشت. زندگي نوين، كمديا، منازعه آب و خاك و نامههاي منظوم از ديگر آثار اوست. |
15) مرگ "توماس مور" فيلسوف و متفكر معروف انگليسي (1535م) (ر.ك: 7 فوريه) |
16) مرگ "هانري موپاسان" نويسنده و داستانسراي معروف فرانسوي (1893م):
هانري رونه آلبرت گي دو موپاسان، نويسنده برجسته فرانسوي، در پنجم اوت 1850م در ايالت نورماندي فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات ابتدايى و متوسطه در زادگاهش، به خدمات دولت پرداخت و در همين زمان اولين مجموعه شعريش را با نام "خداوند متعال" منتشر كرد. موپاسان در سالهاي بعد با انتشار داستانهاي كوتاه، خود را در رديف استادان ادب فرانسه قرار داد. در اين زمان، مردم او را يك نثر نويس قابل ستايش و يك داستانسراي عاليقدر ميشناختند. از اين هنگام بود كه موپاسان تمام زندگي خود را وقف ادبيات كرد و به پديدآوري آثار جديد همت گماشت. او با خلق آثار نو، استادي خود را براي چندمين بار نشان ميداد و شهرت مييافت. موپاسان اعتقاد راسخي به لفظ دقيق داشت و بيانش نه تنها دقيق، بلكه موجز، طبيعي، متين و اغلب كنايهدار است. ذكر نكات ضروري در مورد اشخاص، موقعيتها و بسط و تكامل داستان و درآميختگي منطق با منتهاي سادگي، از ويژگيهاي برجسته آثار اوست. افكار و سبك موپاسان در داستانهاي كوتاه و جديد فرانسه كاملاً موثر بوده است. داستانهاي وي همانند آثار بيشتر واقعگرايان و طبيعتگرايان، از بدبيني و تلخي سرشار است. او نويسندهاي بدبين است كه داراي نثري شيوا و زيباست و از كنايات مخصوص خود استفاده ميكند. موپاسان در حدود 300 داستان كوتاه نوشته است كه بعضي از آنها، از نظر سبك و واقعبيني روانشناختي بينظيرند. او فرضيات روانشناسي و هنري و اغراض اجتماعي و اخلاقي و تخيل انقلابي و افكار آشفته نداشت. نفوذ دنياي خارج در او بياثر بود و هرگز چيزي را كه نديده بود وصف نميكرد. به علت همين محدوديتها بود كه هنر او در چهارچوب محدودي پرورش و گسترش يافت. با اين حال و در همين محدوده نيز، هرگز نويسندهاي بر او پيشي نگرفته است. موپاسان در سال 1886م دچار بيماري رواني و حسي شديد شد كه به تدريج او را تا مرز خودكشي نيز به پيش برد. همچنين، بيماريهاي عصبي و كار توان فرسا و افراط در خوردن داروهاي مختلف او را از پاي درميآورد. در اين زمان، نفرت شديد او از بشر و خيالات و اوهامي كه به سرش زده بود شدّت يافت و موپاسان را دچار فلج عمومي گرداند. دنياي موپاسان، دنيايى تاريك بود. وي به زندگي بشري و رنج، با بدبيني مينگريست و پيوسته در وسوسه مرگ به سر ميبرد. اما بدبيني او پيوسته با طنز آميخته بود. قدرت مشاهده و ژرفبيني و نبوغ نويسندگي و سبك ساده و مستقيم و خاص موپاسان، نفوذ عظيم وي را در خارج از كشور فرانسه، حتي بيش از كشورش استوار كرد و او را كاملترين و پايدارترين نماينده سبك واقعگرايي ساخت. هانري موپاسان سرانجام پس از طي دوره رنج و بيماري، در ششم ژوئيه 1893م در 43 سالگي درگذشت. |
17) مرگ "ويليام فاكْنِر" اديب و نويسنده معروف امريكايي (1963م) (ر.ك: 25 سپتامبر) |
18) روز ملي و استقلال "مالاوي" از استعمار انگلستان (1964م):
در سال 1859م گروههاي مذهبي اسكاتلندي پاي به سرزمين مالاوي كه آن زمان، نياسالند نام داشت، نهادند و از آن پس حكومت انگليس در اين ناحيه مستقر شد. مالاوي در سال 1891م به تحت الحمايگي انگلستان در آمد و جزو مستعمرات بريتانيا در شرق افريقا گرديد. در سال 1953م، دولت بريتانيا به منظور ايجاد اتحاد و يكپارچگي ميان سرزمينهاي تحت نفوذ خود و تاراج سهلتر منابع مستعمراتش در جنوب و مركز افريقا، فدراسيون رودزيا و نياسالند را تشكيل داد. تشكيل اين فدراسيون با مخالفت سياهان مواجه شد تا اين كه در سال 1962، در پي تظاهرات و شورشهاي گسترده، نهضتي جدي براي انحلال اين فدراسيون به وجود آمد. اين فدراسيون در سال 1963 از هم پاشيد و در پي آن در 6 ژوئيه 1964، كشور نياسالند به طور كامل از انگلستان مستقل شد و مالاوي نام گرفت. مالاوي با بيش از 118 هزار كيلومتر مربع مساحت در جنوب شرقي افريقا قرار دارد و با كشورهاي تانزانيا، زامبيا و موزامبيك همسايه است. از جمعيت نزديك به 11 ميليوني مالاوي بيش از 50% مسيحي و عمدتاً پروتستان مذهب هستند. پايتخت مالاوي ليلونگوه و واحد پول آن كواچاي مالاوي است. اكثريت سكنه مالاوي به دو زبان رسمي انگليسي و چيچوا صحبت كرده و از نژاد سياه هستند. از شهرهاي مهم مالاوي، بلانتاير، مزوزو و زومبا قابل ذكرند. نظام سياسي حاكم بر مالاوي جمهوري چند حزبي با يك مجلس قانونگزاري ميباشد. |
19) روز ملي و استقلال جمهوري "كومور" از استعمار فرانسه (1975م): كشور جمهوري فدرال اسلامي كومور با 1/862 كيلومتر مربع مساحت در جنوب شرقي افريقا و در سواحل شرقي موزامبيك و شمال غربي ماداگاسكار واقع شده است. جمعيت آن نزديك به 700 هزار نفر و دين بيشتر مردم آن، اسلام است. موزوني پايتخت و واحد پول آن فرانك كومور ميباشد. مردم كومور به 3 زبان رسمي فرانسوي، عربي و كوموري صحبت ميكنند و مليت بيش از 90% آنها از قبايل بانتو، عرب و ماداگاسكار بوده و نژاد سياه دارند. پيشبيني شده است جمعيت كومور تا سال 2025 بيش از يك ميليون نفر خواهد بود. كومور از قرن شانزدهم ميلادي، مدتي در اشغال پرتغال بود و از سال 1842، قسمتهايي از آن به تصرف فرانسويان درآمد و به تدريج تمام آن سرزمين، مستعمره فرانسه شد. سرانجام در پي مبارزات مردم، فرانسه، وادار به پذيرش همهپرسي گرديد و در نتيجه ساكنان جزاير كومور به استثناي جزيره "مايوت" به استقلال رأي دادند. در نهايتْ در 6 ژوئيه 1975م كومور به عنوان يك كشور مستقل قدم به عرصه بينالمللي نهاد به عضويت سازمان ملل متحد نيز پذيرفته شد. حكومت اين كشور، جمهوري فدرال با يك مجلس قانونگزاري است. روز استقلال كومور، روز ملي اين كشور نيز به حساب ميآيد. |