نویسنده: اسدالله محمدی نیا
یکی از آثار زشت دوست دختر داشتن آن است که این موضوع به تدریج باعث از بین رفتن غیرت و مردانگی در مرد میگردد. به گونهای که بعد از گذشت مدت کوتاهی از این دوستیها، نسبت به ناموسش بی تفاوت خواهد شد. اگر گاهی در بعضی از شهرها از جلساتی به عنوان پارتی، زنان و مردان آلودهای را دستگیر می کنند، نتیجه ترویج فرهنگ ابتذال است. امروز تمام تلاش دشمنان داخلی و خارجی آن است که با ایجاد ارتباط دوستی بین دختران و پسران، جامعه را به چنین مفاسدی سوق دهند. به عنوان مثال جوانی که تمایل دارد در رفت و آمدهای فامیلی یا همسایگان با دختر یکی از آنان دوست شود، گاهی برای رسیدن به این هدف با برادر دختر رفیق میشود تا خواهرش را شکار کند. بعضی از اوقات هم جلسات دوستانه همراه با انواع آلودگی اعم از موسیقی و رقص و دیدن فیلمهای مبتذل تشکیل میدهند تا هرکدام با دوستان دخترشان باشند.
طبیعی است اگر جوانی بخواهد با خواهر رفیقش دوست شود، در مقابل رفیقش هم انتظار دارد او هم خواهرش را بیاورد. و اگر حساسیت نسبت به خواهرش نشان دهد، رفیقش میگوید: چطور تو دوست داری با خواهر من باشی ولی من با خواهر تو نباشم!
لذا برای اینکه به هدفش برسد، مجبور میشود نسبت به خواهرش حساسیت نشان ندهد. اگر این برنامهها ادامه یابد، بعد از مدتی به طور کلی انسان نسبت به ناموسش اعم از خواهر، مادر، دختر و همسر بی تفاوت میشود. حتی گاهی عفت و پاکدامنی را عقب افتادگی میداند، و از اینکه ناموسش در انظار نامحرمان به صورت مبتذل ظاهر شود، لذت میبرد و خود را پیشرفته و متمدن و با فرهنگ به حساب میآورد. و در برخی از اوقات چنان شیطان این افراد را در لجنزار گناه فرو میبرد و غیرت و مردانگی را از آنها میگیرد که حاضرند ناموس یکدیگر را در اختیار هم قرار دهند.
بر همین اساس در کشورهای غربی و در ایران قبل از انقلاب اسلامی، محلهایی به نام «دانسینگ (رقّاص خانه)» وجود داشت و هرکس که میخواست به آنجا برود موظف بود همراه همسر یا خواهر و دخترش به محل رقص برود، و اصولاً مرد تنها یا زن تنها را راه نمیدانند.
در برنامه دانسینگ که با خوردن انواع مشروبات نجس و حرام، نواختن موسیقی و رقص همراه بود، هر مردی ناموسش را برای رقصیدن به دیگری واگذار میکرد، و خود او دختر و زنِ دیگران را برای رقصیدن انتخاب میکرد و کارهای دیگری که نوشتن آن شرمآور، و شاید ترویج گناه باشد را انجام میداد. آری نتیجه این دوستیها و رابطه نامشروع چیزی جز این جلسات ننگین و آلوده نخواهد بود.
اگر گاهی در بعضی از شهرها از جلساتی به عنوان پارتی، زنان و مردان آلودهای را دستگیر می کنند، نتیجه ترویج فرهنگ ابتذال است. امروز تمام تلاش دشمنان داخلی و خارجی آن است که با ایجاد ارتباط دوستی بین دختران و پسران، جامعه را به چنین مفاسدی سوق دهند.
مردی که دوست دارد با زن نامحرمی در اداره یا شرکت و یا در جشنها و مهمانیها بگو و بخند داشته باشد، طبیعی است که دیگر نمیتواند نسبت به ناموس خودش غیرت نشان دهد. زیرا همانطوری که این شخص دوست دارد با زنان نامحرم بگوید و بخندد، دیگران هم دوست دارند با ناموس او این برخورد را داشته باشند. و گاهی از اوقات ثمره این جلسات، ارتباط نامشروع زنان شوهردار با مردان متأهل میباشد. بنابراین اگر ما بخواهیم عفت و پاکدامنی در زنان و غیرت در مردان محفوظ بماند، چارهای جز عمل به دستورات اسلام عزیز نداریم. اگر موازین شرع مقدس رعایت نگردد، این جلسات و رفت و آمدها نتیجهای جز آلودگی و روابط نامشروع و زنا نخواهد داشت.
منبع مقاله :
محمدی نیا، اسدالله، (1392)، دختران میپرسند: چرا؟، قم: انتشارات سبط اکبر (ع)، چاپ نهم.
طبیعی است اگر جوانی بخواهد با خواهر رفیقش دوست شود، در مقابل رفیقش هم انتظار دارد او هم خواهرش را بیاورد. و اگر حساسیت نسبت به خواهرش نشان دهد، رفیقش میگوید: چطور تو دوست داری با خواهر من باشی ولی من با خواهر تو نباشم!
لذا برای اینکه به هدفش برسد، مجبور میشود نسبت به خواهرش حساسیت نشان ندهد. اگر این برنامهها ادامه یابد، بعد از مدتی به طور کلی انسان نسبت به ناموسش اعم از خواهر، مادر، دختر و همسر بی تفاوت میشود. حتی گاهی عفت و پاکدامنی را عقب افتادگی میداند، و از اینکه ناموسش در انظار نامحرمان به صورت مبتذل ظاهر شود، لذت میبرد و خود را پیشرفته و متمدن و با فرهنگ به حساب میآورد. و در برخی از اوقات چنان شیطان این افراد را در لجنزار گناه فرو میبرد و غیرت و مردانگی را از آنها میگیرد که حاضرند ناموس یکدیگر را در اختیار هم قرار دهند.
بر همین اساس در کشورهای غربی و در ایران قبل از انقلاب اسلامی، محلهایی به نام «دانسینگ (رقّاص خانه)» وجود داشت و هرکس که میخواست به آنجا برود موظف بود همراه همسر یا خواهر و دخترش به محل رقص برود، و اصولاً مرد تنها یا زن تنها را راه نمیدانند.
در برنامه دانسینگ که با خوردن انواع مشروبات نجس و حرام، نواختن موسیقی و رقص همراه بود، هر مردی ناموسش را برای رقصیدن به دیگری واگذار میکرد، و خود او دختر و زنِ دیگران را برای رقصیدن انتخاب میکرد و کارهای دیگری که نوشتن آن شرمآور، و شاید ترویج گناه باشد را انجام میداد. آری نتیجه این دوستیها و رابطه نامشروع چیزی جز این جلسات ننگین و آلوده نخواهد بود.
بیشتر بخوانید: غیرت دینى و امر به معروف
اگر گاهی در بعضی از شهرها از جلساتی به عنوان پارتی، زنان و مردان آلودهای را دستگیر می کنند، نتیجه ترویج فرهنگ ابتذال است. امروز تمام تلاش دشمنان داخلی و خارجی آن است که با ایجاد ارتباط دوستی بین دختران و پسران، جامعه را به چنین مفاسدی سوق دهند.
مردی که دوست دارد با زن نامحرمی در اداره یا شرکت و یا در جشنها و مهمانیها بگو و بخند داشته باشد، طبیعی است که دیگر نمیتواند نسبت به ناموس خودش غیرت نشان دهد. زیرا همانطوری که این شخص دوست دارد با زنان نامحرم بگوید و بخندد، دیگران هم دوست دارند با ناموس او این برخورد را داشته باشند. و گاهی از اوقات ثمره این جلسات، ارتباط نامشروع زنان شوهردار با مردان متأهل میباشد. بنابراین اگر ما بخواهیم عفت و پاکدامنی در زنان و غیرت در مردان محفوظ بماند، چارهای جز عمل به دستورات اسلام عزیز نداریم. اگر موازین شرع مقدس رعایت نگردد، این جلسات و رفت و آمدها نتیجهای جز آلودگی و روابط نامشروع و زنا نخواهد داشت.
منبع مقاله :
محمدی نیا، اسدالله، (1392)، دختران میپرسند: چرا؟، قم: انتشارات سبط اکبر (ع)، چاپ نهم.