2. راهکارهای ارتقای سطح مدیریت یک پدر در خانه چه میباشد؟
3. منظور از نقش حمایتی پدر چیست؟
4. ابعاد مختلف نقش تربیتی کدامند؟
5. یک پدر برای اجتماعی کردن فرزندانش چه باید انجام دهد؟
6. نکات مهم در پرورش اقتصادی فرزندان کدام است؟
آموزههای اسلام به سه بخش عقاید، احکام و اخلاق تقسیم میشود، پدر نیز میبایست بر اساس همین الگو، مسیر زندگی را برگزیده، اعضای خانوادهاش را آموزش دهد
نقشهای ثابت
همان گونه که بیان شد، نقشهای ثابت پدری به آن دسته از نقشهایی گفته میشود که در طول زمان تغییر نمیکند و پدر همواره در حال ایفای آن نقشهاست.در این مقاله به تعریف دستهای از این نقشها میپردازیم.
اول: پدر: الگوی زندگی
خانواده نخستین محیط اجتنابناپذیری است که کودک با آن تماس میگیرد؛ خانواده محیطی است که کودک در آن چشم گشوده و سایان پی در پی با آن در تماس است؛ از این رو، خانواده نقش بسیار تأثیرگذاری در شکلگیری شخصیت و خلق و خوی کودک دارد و مهمترین و مؤثرترین محیطهای الگوپذیری برای انسان به شمار میآید.به این داستان توجه کنید: «یکی از دوستانم به همراه همسر و فرزند پنج سالهی خود در ماشین بودند. هنگامی که یکی از اتومبیلها بدون توجه به قانون، از چراغ قرمز عبور میکند، این کودک عبارت زشتی را به کار برد. دوستم که از این عبارت زشت و اشتباه غافلگیر شده بود، به یاد میآورد که این جمله را پیشتر، خود او به زبان آورده است. دوستم ماشین را در کناری نگه داشت و به فرزندش گفت: از اینکه پیشتر چنین سخنی گفته، متأسف است و دوست ندارد که فرزندش نیز چنین جملاتی را به زبان بیاورد».
فرزندان شما بیشتر با چشمهایشان میآموزند، نه با گوشهایشان. پندهای اخلاقی شما به رشد اخلاقی آنها نمیانجامد؛ بلکه رفتارهای اخلاقی شماست که آنها را انسانهایی با اخلاق پسندیده به بار میآورد. اگر شما با همسرتان با ادب و احترام صحبت کنید، فرزندتان میآموزد که به مادرش احترام بگذارد.
فرزند شما با مشاهدهی رفتارتان میآموزد که چگونه عشق و علاقهاش را بروز دهد، خشم خود را کنترل کند، غم و شادیاش را بروز دهد، به دیگران احترام گذارد، قانونمدار باشد، در کارهایش نظم و ترتیب داشته باشد، به آیینهای دینی و مذهبی اهمیت دهد و مسئولیتپذیر باشد.
پدرگرامی! فرزندتان همان خواهد شد که شما هستید.
دوم: سرپرستی
سرپرستی، نقش مقدسی است که خداوند به مردان داده است. واگذاری مقام سرپرستی به مرد، به دلیل برتری، توانایی و قدرتی است که خداوند متعال به او بخشیده است. آیات، روایات و نیز قانون مدنی برگرفته از آموزههای اسلامی، ریاست خانواده را بر عهدهی پدر خانواده گذاشته و همهی اعضای خانواده، حتی مادر را به پیروی از او سفارش کرده است. تأکید اسلام بر سرپرستی و اقتدار مرد، برای تسهیل نقش مهم او در ارتقای کارایی خانواده بوده است. سرپرستی خانواده، جایگاهی است که برای استحکام، انسجام و مصلحت خانواده به مرد داده شده است و امتیاز و حق فردی برای او به شمار نمیرود، بلکه برای او مسئولیت به همراه دارد؛ چنان که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «مرد سرپرست خانواده است و هر سرپرستی نسبت به زیردستانش مسئولیت دارد». (1) از اینرو، مرد نباید از این جایگاه سوء استفاده کند یا برخلاف روش مناسب جامعه و یا مصلحت ویژهی خانواده آن را به کار گیرد. سرپرستی، جنبههایی گوناگون به خود میگیرد؛ مانند جنبهی اقتصادی، جنبهی شرعی (مانند اجازهی پدر برای ازدواج دختر)، و جنبهی قانونی (مانند مسائل مالی فرزند پیش از رسیدن به سن قانونی).در پذیرش و ایفای درست این نقش مقدس به نکات زیر توجه کنید:
تواناییهای لازم را برای این نقش مهم در خود ایجاد کنید؛ مانند هوشمندی، تدبیر، درک کافی از موقعیتها، توان روانی و اقتصادی مناسب و...؛
نیازهای جسمانی و روانی همسر و فرزندان خود را برآورده کنید؛
احساس اطمینان و آرامش را به آنها هدیه کنید؛
بر محور عقل و منطق، و دور از احساس تصمیمگیری کنید؛
مصلحت خانواده را در نظر بگیرید، نه مصلحت و رضایت شخص خود را؛
عدالت و انصاف داشته باشید؛
از مشورت و مشارکت اعضای خانواده در ادارهی کارها با حفظ اقتدار خود بهره گیرید؛
از افراط و تفریط بپرهیزید؛
نقش مقدس سرپرستی را به پسر خود بیاموزید و توانایی لازم را در او ایجاد کنید.
سوم: مدیریت زندگی
مدیریت از لوازم سرپرستی است. سرپرست و رئیس یک سازمان، باید توانایی و قدرت مدیریت را در خود تقویت کند. پدر به منزلهی رئیس خانواده باید از مدیریت بالایی برخوردار باشد تا نظام خانواده، پویایی و کارایی لازم را داشته باشد. برای ارتقای سطح مدیریت خود به نکات زیر توجه کنید؛سبک مدیریتی خود را برگزینید
آگاهی یک پدر از شیوههای مدیریتی در خانواده و آثار و نتایج هر یک از این شیوهها، موجب میشود به گونهای رفتار و سبک رهبری و مدیریت را در خانوادهی خود برعهده گیرد که به نتایج انسانی و احساس خوشبختی بیشتر بینجامد. اثربخشی، موفقیت، بهرهوری و سلامت نظام خانواده، مانند هر نظام اجتماعی دیگر، به شیوههای رهبری و مدیریت وابسته است. تجربههای مشاوران خانواده نشان میدهد که الگوهای رهبری در خانواده به سه صورت قابل مشاهده است: سهلگیرانه، مستبدانه، مقتدرانه.بیشتر بخوانید: وظایف مرد در خانواده
ویژگیهای پدر آسانگیر
1. هدفها و انتظارها روشن نیست و از این رو، در تربیت فرزندانش، از روش، فلسفه یا دیدگاه ویژهای پیروی نمیکند؛2. هیچگونه کنترلی بر رفتار فرزندان ندارد و آنها کاملاً آزادند تا هرگونه که میخواهند، شیوهی زندگی خود را برگزیده به کار گیرند؛
3. شیوههای رفتاری به گونهای است که اعتماد لازم فرزندان را نسبت به او جلب نمیکند؛
4. نظم و تربیت را در محیط خانواده رعایت نمیکند و از فرزندان خود نیز انتظار خاصی در این زمینه ندارد؛
5. فرزندان خود را برای انجام هر کاری آزاد میگذارد و حتی در موارد ضرور نیز دخالت نمیکند؛
6. اگر فرزندان از دستورهای او پیروی نکنند، ناراحت نمیشود؛ آن چنان که گویا پیروی نکردن از والدین، طبیعی و متداول است؛
7. آنچه فرزندان بخواهند تهیه میکند و در این باره، سلیقهی خاصی را به کار نمیگیرد.
ویژگیهای پدر مستبد
1. پدر بر رفتار و کارهای فرزندان حاکم است و هیچ یک از اعضای خانواده، اجازهی اظهار نظر یا بیان دیدگاههای خود را ندارند؛2. اگر فرزندان از دستورهای او پیروی نکنند، ناراحت، خشمگین و آزرده خاطر میشود؛
3. فرزندان جرئت پرسش دربارهی انجام یا عدم انجام کارها را از او ندارند؛
4. بر رفتار و کارهای فرزندان خود کنترل شدید دارد و همهی تصمیمها را خود میگیرد؛
5. از فرزندانش پیروی بیچون و چرا میخواهد و هیچ دلیلی برای آنها ارائه نمیکند؛
6. به رعایت نظم و انضباط، ارزشی افراطی قایل است و هیچگونه بینظمی را از فرزندانش برنمیتابد؛
7. برخورد او با فرزندان احترامآمیز نیست و برای تصمیمهای آنان، هر چند معقول و مستند، ارزشی قایل نمیشود؛
8. بر این باور است که حق دخالت در همهی کارها، حتی خصوصیترین کارهای فرزندانش را دارد.
آموزههای اسلام به سه بخش عقاید، احکام و اخلاق تقسیم میشود، پدر نیز میبایست بر اساس همین الگو، مسیر زندگی را برگزیده، اعضای خانوادهاش را آموزش دهد
ویژگیهای پدر مقتدر
1. هدفها و انتظارها از زندگی روشن است و در این باره با فرزندان خود صحبت میکند؛2. رفتارش به گونهای است که در فرزندان، احساس اعتماد، صمیمیت و آرامش ایجاد میکند؛
3. به فرزندانش به اندازهی کافی محبت نشان میدهد و افراط و تفریط نمیکند؛
4. برخورد او با فرزندانش احترامآمیز است برای تصمیمهای آنان ارزش قایل است و به جای تصمیمگیری برای آنان، به فرزندانش شیوهی تصمیمگیری بهینه را میآموزد؛
5. جو خانوادگی را به گونهای آماده میکند کهه فرزندان احساس میکنند با آرامش میتوانند دیدگاههای خود را در همهی ابعاد زندگی طرح کنند؛
6. هنگامی که دستورها و قوانینی میگذارد، دلایل قانع کنندهای ارائه میکند؛
7. فرزندانش را تشویق میکند تا مستقل و متکی به خود باشند؛
8. هر چند برای رفتار خوب، انضباط و ... ارزش قایل است، افراط و تفریط نمیکند و از فرزندانش در حد استعدادها، توانمندیها و محدودیتهایشان انتظار دارد.
سفارش ما گزینش الگوی مقتدرانه است.
قوانین و خطوط کلی زندگی را بیان کنید
پدر، پیشوا و رهبر خانواده به شمار میآید و این مسئله مورد سفارش و تأکید اسلام است. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «مرد رهبر خانوادهاش است». (2) اعضای خانواده نیز پدر را سمبل قانون، عامل اقتدار و راهنمای خود به سوی خوشبختی و صلاح میدانند. بنابراین پدر باید برای زندگی مسیری را برگزیند تا خود و خانوادهاش را به سعادت برساند. بهترین یار و یاور پدر در این مسئله، دین نورانی اسلام است؛ دینی که با ارائهی قوانینی درست و برنامهای جامع، سعادت دنیوی و اخروی انسانها را تأمین میکند. همانگونه که آموزههای اسلام به سه بخش عقاید، احکام و اخلاق تقسیم میشود، پدر نیز میبایست بر اساس همین الگو، مسیر زندگی را برگزیده، اعضای خانوادهاش را آموزش دهد. شما به منزلهی پدر، باید بنای ایدئولوژیکی خانواده را بنیان نهاده، عقاید و باورهای مذهبی درست را به آنها بیاموزید و برنامهی زندگی را بر اساس احکام اسلامی، نظام ارزشی درست و اخلاق و معنویت پایهگذاری کنید. تنها در این صورت است که خود و خانوادهتان را از عذاب دنیوی و اخروی نجات داده، از عهدهی مسئولیت سنگینی که خداوند بر دوش شما نهاده، به خوبی برآمدهاید: قُوا أنفُسَکُم وَ أهلیِکُم نَاراَ؛ (3) «خودتان و خانوادهتان را از آتش دور نگهدارید».معاون خود را تقویت کنید
پدر ارجمند، لطفاً توجه کنید:اگر به همسرتان احترام بگذارید، او نیز به شما احترام خواهد گذاشت.
اگر حقوق همسرتان را رعایت کنید، او نیز حقوق شما را مراعات خواهد کرد.
اگر به نظرها، سلیقهها و خواستههای او توجه کنید، او نیز همین کار را انجام خواهد داد.
اگر از تلاشهای او قدردانی کردید، او نیز از زحمات شما سپاسگزاری خواهد کرد.
اگر خطاهای همسرتان را نادیده گرفتید و سرزنشش نکردید، او نیز هرگز عیبجویی و سرزشتان نخواهد کرد.
اگر از تحقیر، ناسزاگویی و دست انداختن او پرهیز کردید، او نیز هرگز چنین کارهای ناشایستی را انجام نخواهد داد.
اگر جایگاه او را به رسمیت شناختید و تأیید کردید، او نیز ضمن تأییدتان، از شما تعریف و تمجید خواهد کرد.
اگر اختلافنظرها و سلیقههای خود را در حضور فرزندان مطرح نکردید و به مشاجره نپرداختید، آنگاه هر دو طعم اقتدار و بزرگی را خواهید چشید.
کدام سبک مدیریتی و تربیتی را انتخاب میکنید؛ آسانگیرانه، مستبدانه یا مقتدرانه؟ سفارش ما گزینش الگوی مقتدرانه است یکی از تدابیر مهم مدیریت خانواده و تربیت فرزندان این است که هر یک از پدر و مادر بکوشد جایگاه دیگری را نزد فرزندان تقویت، و حس احترام و علاقهی آنها را نسبت به او تحریک و تشدید کند. چگونگی برخورد پدر با همسر، تأثیرهایی عمیق در مدیریت او و بالا رفتن سطح کیفی خانواده دارد؛ زیرا اولاً، مادر جایگاهی ارزشمند نزد فرزندان خواهد یافت؛ ثانیاً، همکاری مادر را در پیشبرد اهداف تعیین شده جلب میکند و ثالثاً در نبرد پدر، مادر چشم او و ضامن اجرای قوانین زندگی خواهد بود.
حفظ جایگاه شخصیت و حرمت مادر نزد فرزندان، بازوی مدیریت شماست.
برای زندگی، هدف و برنامه داشته باشید
مدیر موفق، مدیری است که مجموعهی خود را بر اساس برنامه و نظم حکیمانه اداره کند؛ چنان که پیامبر گرامی اسلامی (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «خانهای که از برنامهی صحیح و حکیمانه بیبهره باشد، ویرانهای بیش نیست». (4) توجه به نکات زیر، شما را در این امر مهم یاری خواهد کرد:برای همهی کارهای روزمره، مانند خواب، بیداری، صرف غذا، تماشای تلویزیون و ... برنامه داشته باشید.
در برنامهریزی، به استعدادها، تواناییها و نیازهای همهی افراد خانواده توجه کنید. در برنامهریزیها، با دیگران مشورت کنید.
برنامه باید جامع نیز باشد. پس در برنامهی خود مواردی همچون کار، عبادت، برآوردن نیازهای نخستین، بهداشت، دیدار با خویشاوندان، مسافرت، تفریح و زیارت را بگنجانید.
کدام سبک مدیریتی و تربیتی را انتخاب میکنید؛ آسانگیرانه، مستبدانه یا مقتدرانه؟ سفارش ما گزینش الگوی مقتدرانه است
پدر، مسئول اجرای انضباط در خانواده است. در درجهی نخست، خود نظم را مراعات کنید و سپس آن را به فرزندانتان بیاموزید.
در برنامهریزی و اجرای انضباط، با همسرتان هماهنگی لازم را داشته باشید و از او کمک بگیرید تا فرزندانتان سردرگم نشوند.
با مراجعه به کتابهایی در زمینهی مهارت برنامهریزی و مدیریت زمان، آگاهی و مهارت لازم را به دست آورید.
از افراط و تفریط بپرهیزید.
در کنار قاطعیت و اقتدار، تسامح، گذشت و مدارا نیز داشته باشید.
از سرزنش، اهانت، تمسخر، خشم و هرگونه رفتار منفی دیگر بپرهیزید.
مدیریت روابط را جدی بگیرید
شاید شما یک سیستم حرارتی ترموستاتدار را دیدهاید. در چنین سیستمی، هرگونه تغییر در حرارت محیط، موجب میشود ترموستات به کار افتد و منابع گرمایشی را به گونهای تنظیم کند که حرارت محیط به حرارت متعادل پیشین بازگردد. یک پدر خوب و موفق در نظام خانواده، مانند ترموستات عمل میکند؛ به گونهای که تغییرات محیط خانواده را با دقت زیر نظر دارد و تعادل خانواده را حفظ میکند. عنصر «رابطه» تأثیر بسزایی در حفظ تعادل، یکپارچگی و اتحاد خانواده دارد. در یک خانواده، الگوهای ارتباطی، اطلاعات بسیاری را دربارهی فرستنده و گیرندهی پیام آشکار میکند. مشاهده و دقت در الگوهای ارتباطی تکرار شونده در خانواده، اطلاعات مفیدی در اختیار پدر میگذارد و به او کمک میکند تا کارآمدی یا ناکارآمدی سیستم تحت سرپرستی خود را ارزیابی کند. در روابط خانواده چهار سطح قابل پیشبینی است که عبارتاند از: رابطهی پدر با اعضای خانواده، رابطهی مادر با فرزندان، رابطهی فرزندان با یکدیگر و رابطهی خانواده با خویشاوندان، پدر باید با دقت و ظرافت، روابط خانواده را در همهی سطحها، نظارت، ارزیابی و به خوبی مدیریت کند.کسی که میخواهد روابط اعضای خانوادهاش را با قدرت مدیریت کند، باید از اصول و قواعد روابط انسانی آگاه باشد؛ پس به اصول زیر توجه کنید:
به بهبود و اصلاح ارتباط بیندیشید، نه مقصر.
روابط افراد در هر یک از سطحهای چهارگانهی بالا میتواند دچار یک زنجیرهی تعاملی چرخشی معیوب شود، به این نمونهها توجه کنید:
نمونهی 1:
فرزند: من نق میزنم؛ چون تو به حرفم گوش نمیکنی.مادر: نه مادرجان؛ من به حرفت گوش نمیکنم؛ چون تو نق میزنی.
نمونهی 2:
زن: تو منو درک نمیکنی.شوهر: چون تو منو درک نمیکنی.
راهحل:
به دنبال نقطهی آغاز نگردید؛ زیرا مسئله، ساده و خطی و با آغاز و پایانی مشخص نیست؛ بلکه باید به حل مسئله اندیشید.به تمام رفتارها توجه کنید.
یک ارتباط در سطحهای گوناگونی مانند ارتباط کلامی و غیرکلامی همچون ژست گرفتن، زبان بدن، تن صدا، حالت اندام و چهره و نیز محتوای چیزی که گفته شده، رخ میدهد. بنابراین، برای مدیریت و کنترل روابط باید به همهی رفتارها و حالتهایی که به گونهای پیامی را منتقل میکند، توجه داشت.
اصل «احترام متقابل» را فراموش نکنید.
ممکن است در خانواده باورهایی نادرست شکل گیرد؛ مانند «احترام یک طرفهی کوچکتر به بزرگتر»، «اعضای خانواده صمیمی و خودمانیاند؛ پس به حفظ اصول و قوانین اخلاقی نیازی نیست»، «مقید بودن به اصول و قوانین، موجب محدود شدن روابط میشود» و ... .
پدر باید خانوادهاش را از این انحرافها محافظت کند، احترام به دیگران را به منزلهی یک اصل و قانون بنیان گذارد و از هرگونه تخلف جلوگیری کند.
در روابط بین فردی مانند «اره» باشید، نه «تیشه». توضیح اینکه در روابط بین فردی میتوان سه نوع عملکرد داشت:
رنده صفت؛ یعنی مانند رنده، منافع را تنها به سوی طرف مقابل سوق دهیم.
تیشه صفت؛ یعنی مانند تیشه، منافع را تنها به سوی خود بکشیم.
ارهصفت؛ یعنی مانند اره، منافع را میان خود و طرف مقابل تقسیم کنیم.
جلسههای منظم خانوادگی، فرصتی برای اعضای خانواده فراهم میکند تا مشکلات خود را طرح کرده، برای حل آنها برنامهریزی کنند. با توجه به تفاوتهای فردی، اختلاف سلیقه و نظر، طبیعی و اجتنابناپذیر است. اگر هر یک از اعضای خانواده تنها به منفعت و مصلحت خود بیندیشید، محیط زندگی به یک محیط رقابتی ناسالم و میدان جنگ تبدیل میشود؛ اما اگر اعضای یک خانواده در اندیشهی پیشرفت یکدیگر و مصلحتسنجی برای هم باشند، محیط زندگی به یک محیط همکاری و همدلی تبدیل خواهد شد و افراد درکی عمیق از احساسات، نیازها و اهداف یکدیگر خواهند داشت. پدر میتواند نقش خوبی در تنظیم روابط و برقرار تعادل میان اعضای خانواده و ایجاد همکاری و همدلی ایفا کند.
مراقب آفتها باشید.
آفتهایی که میتواند به روابط آسیب بزند و خانواده را از حالت تعادل و سلامت خارج کند، عبارتاند از:
انتقاد غیرسازنده:
انتقاد نکنید. اگر میخواهید مشکلی را حل کنید، خود موضوع را طرح و نقد کنید، نه شخص را.توجه به نقاط منفی:
به نکات مثبت یکدیگر فکر کنید، نه نقاط منفی.مچگیری:
بیشتر به تغافل و گذشت توجه کنید، نه مچگیری کردن.تجسس:
مرزها و حریم خصوصی یکدیگر را بشناسید، به یکدیگر احترام بگذارید و تجسس نکنید.مقایسه:
یکی از آفتهایی که خانوادهها را با مشکلات جدی رو به رو میکند، مقایسه کردن افراد، بدون توجه به استعدادها، تواناییها و تجربههای آنها و نتیجهگیریهای نادرست است.حالت دفاعی:
اگر کار اشتباهی انجام دادید، آن را بپذیرید و حالت تدافعی به خود نگیرید.مسئولیتها و کارها را منصفانه تقسیم کنید
یکی از مسائل مهم در مدیریت خانواده، ایجاد و حفظ روحیهی همکاری در ادارهی امور خانواده است. روحیهی همکاری، همدلی و مشارکت فعال را جایگزین روحیهی تنبلی، کسالت، بیتفاوتی و طلبکاری کنید. برخی والدین میپندارند محبت به فرزندان این است که همهی کارها را خود انجام دهند و در این صورت، دچار اشتباهی بزرگ میشوند و به فرزندانشان میگویند: «همهی کارها با من؛ تو تنها درسَت را بخوان»؛در حالی که نتیجهی یک همهپرسی از 250 کودک، دربارهی کار در منزل، جالب توجه است. 97 درصد کودکان گفته بودند:«باید در کارهای منزل کمک و همکاری کنند». آنها بر این باور بودند که باید در این زمینه کمک و همکاری کنند؛ زیرا در این صورت:
دیگر پدر و مادر به دلیل زحمت و تلاش فراوان فردی برای انجام همهی کارها، خسته و عصبی نمیشوند.
کودکان بخش مهم و یا دست کم نیمی از آشفتگیهای منزل را موجب میشوند و از آنجا که سرانجام روزی از خانوادهها جدا خواهند شد، لازم است بدانند چگونه باید نظافت و آشپزی کنند.
کمک در کارهای خانه، کودکان را باتجربه، منظم و مرتب میکند و برای مراحل دیگری زندگی آماده میسازد.
با کمک کردن در منزل، هنگامی که کودک بزرگ شود، عادت خوبی در او به وجود خواهد آمد.
مهارت یافتن کودکان در کارها، خود باوری آنان را افزایش داده، موجب اعتماد به نفس آنها میشود.
کودکان مستقل میتوانند به خوبی دورههای بحران را پشت سر گذاشته، رو به جلو پیش روند. (5)
جلسههای خانوادگی را فراموش نکنید
جلسههای منظم خانوادگی؛ فرصتی برای اعضای خانواده فراهم میکند تا مشکلات خود را طرح کرده، برای حل آنها برنامهریزی کنند. برای برگزاری بهتر این جلسات به نکات زیر توجه کنید:موضوع:
موضوعات قابل طرح در جلسات خانوادگی عبارتاند از: حل مشکل،برنامهریزی، بحث دربارهی تقسیم وظایف و فرهم آوردن اوقات خوش خانوادگی و ...
سازماندهی:
برای آنکه جلسات ادامه یابد و از موضوع اصلی دور نشود، باید ساختار داشته باشید. رئیس جلسه بایددستور جلسه را گوشزد کند و در صورت خارج شدن بحث از مسیر، آن را به مسیر اصلی بازگرداند.همگانیسازی:
یکی از مهمترین جنبههای هر نشست آن است که اعضا بفهمند دیگران نیز مانند آنها چنین احساسات و نگرانیهایی دارند.ربط دادن:
بحث را از شکایت، انتقاد بیمورد و سرزنش یکدیگر، به اصلاح امور بکشانید.بارش اندیشه و گزینش راهحل:
به اعضای خانواده کمک کنید فکرهای خود را روی هم بریزند و تا این مرحله به پایان نرسیده، اندیشههای یکدیگر را ارزیابی نکنند. سپس فکرها را خلاصه کرده، یکی از آنها را برای اجرا برگزینید.دلگرمی دادن:
نشست خانوادگی بدون دل گرمی دادن به جایی نمیرسد. جلسات خانوادگی با الگو قرار دادن احترام، پذیرش و ازش قایل شدن برای تفاوتهای فردی، و احترام گذاشتن به نظرها و احساسات دیگران، عزت دیگران را میافزاید.جلسهی دو نفره:
بچهها نباید در جریان همهی مشکلات قرار گیرند؛ از این رو، جلسهی دو نفره مجالی است برای آنکه زن و شوهر دربارهی مشکلاتی که به بچهها ارتباط ندارد، صحبت کنند و به رابطهی خود کیفیت بخشیده، آن را خوشایند کنند.جلسههای منظم خانوادگی، فرصتی برای اعضای خانواده فراهم میکند تا مشکلات خود را طرح کرده، برای حل آنها برنامهریزی کنند.
از نظارت و مراقبت غافل نشوید
باغبانی که تنها هنگام چیدن محصول، سراغ باغ و زمین زراعی خود میرود، نمیداند با چه صحنهای رو به رو خواهد شد؛ آیا محصول دلخواهش را خواهد دید یا محصولی آفت زده!؟ اگر با محصولی آفتزده رو به رو شد، آیا میتواند کاری کند؟اما اگر باغبانی هر روز به باغش سرکشی، از بروز آفت جلوگیری، و در صورت بروز آن، به سرعت اقدام به صلاح کند، علفهای هرز را از اطراف درختان و گیاهها بزداید و موارد لازم برای پرورش محصول عالی را فراهم سازد، مطمئن است هنگام چیدن محصول، نتیجهی زحمت خود را خواهد دید و با محصولی ایدئال روبهرو خواهد شد و با افتخار، آن را به جامعه عرضه خواهد کرد.
پدر مهربانی که خواستار فرزندانی صالح، پاک و موفق است، نباید از نظارت و مراقبت نونهالان خود غافل شود؛ زیرا فرصت تربیت و پرورش فرزندان بسیار محدود و زودگذر است و فرزندان ما بسیار زودتر از آنچه ما فکر کنیم، بزرگ شده، راه خود را پیدا میکنند. اکنون که به ضرورت این مسئله پی بردید، به نکات زیر توجه کنید:
در درجهی نخست، بر رفتار، گفتار و کردارتان مراقبت مداوم داشته باشید و نقش الگویی خود را فراموش نکنید. مطمئن باشید فرزندان شما در درجهی نخست، با شما همسانسازی میکنند و از شما میآموزند که چگونه رفتار کنند، چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند، خشم، ناراحتی وشادی خود را چگونه بروز دهند، تکنیک حل مسئله را از شما میآموزند و به طور کلی، شما راه و رسم زندگی را به صورت یک کارگاه عملی به آنها آموزش میدهید.
مراقب کیفیت ارتباط با همسرتان باشید. فراموش نکنید که همسر شما بازوی توانمند شماست. اگر او را تضعیف و تحقیر کنید، توجه و محبت لازم را به او نداشته باشید و امنیت و آرامش جسمی و روانی او را تأمین نکنید، فرزندان شما تباه خواهند شد.
مراقب تغییرات فرزندتان باشید. هرگونه تغییر که در جسم، روح و عملکرد فرزند خود دیدید، به دنبال ریشهیابی و دلیل آن باشید و پیش از آنکه فرصت طلایی اصلاح از دست برود، برای درمان آن اقدام کنید.
از معاشرت و رفت و آمدهای فرزندتان غفلت نکنید.
نظارت در امر تحصیل فرزندان، مسائلی همچون گزینش مدرسه و معلم، آموزش دوستیابی در سطح کلاس و مدرسه، کنترل کیفیت سطح آموزشی و تربیتی مدرسه و میزان فعالیت و همکاری فرزند را در بر میگیرد.
دین نورانی اسلام، تأمین نیازهای مادی فرزندان را با عنوان «نفقه» بیان کرده و آن را بر مرد واجب دانسته است. پدر وظیفه دارد نیازهای خانوادهای را در حد توان خود و شأن خانواده تأمین کند. نظارت بر چارچوب و قوانین وضع شده در خانواده بسیار مهم و ضروری است. نظم و انضباط، بهداشت و نظافت، خواب و خوراک، چگونگی پوشش و وضع ظاهر و نیز چگونگی ارتباط اعضای خانواده باید به گونهی مداوم به وسیلهی پدر نظارت و مراقبت شود. این مراقبت و نظارت نیز باید با قاطعیت، انعطاف و درک شرایط افراد خانواد همراه باشد.
چهارم: نقش حمایتی
«پدرجان! شما قدرتمندی. من با شما احساس قدرت و شجاعت میکنم. هنگامی که شما با من هستی، احساس امنیت و آرامش دارم. چشمان من به دستهای پر از جود و سخاوت شماست. همیشه با مهربانی و بزرگواری نیازهای مرا تأمین میکنی.هنگامی که از حل مسئلهای احساس ناتوانی میکنم، این وجود شماست که به من آرامش و اطمینان میدهد آری، شما بزرگترین یار و یاور و حامی من هستی».
حمایتگری، نقش دیگری است که بر عهدهی پدر است. پدر به منزلهی سمبل قدرت در خانواده باید چتر حمایتی خود را بگستراند تا همهی اعضای خانواده زیر این چتر گرد آمده، احساس شادی و رضایت از زندگی داشته باشند. حمایتگری جنبههای متفاوتی دارد که عبارتند از:
ایجاد امنیت
پدر وظیفه دارد امنیت فرزندانش را تأمین کند. فرزندان باید در محیطی امن و آرام زندگی کنند تا زمینهی پیشرفت همه جانبهی آنها فراهم شود.تأمین نیازها
یکی دیگر از جنبههای حمایتگری پدر، تأمین نیازهای فراوان است. تأمین نیازهای فرزندان، دست کم دو فایده دارد: نخست اینکه پدر احساس قدرت و کفایت، و نیاز درونیاش را ارضا میکند و دوم اینکه فرزندان به آرامش میرسند و احساس کمبود و بیپناهی نمیکنند. گفتنی است نیازها دو دستهاند:الف) نیازهای روانی:
فرزندان در هر یک از مراحل زندگی و متناسب با شرایط سنی، نیازهایی دارند که یک پدر آگاه و وظیفهشناس، با دقت و درایت، آنها را درک کرده، بدون افراط و تفریط به ارضای آنها میپردازد.ب) نیازهای مادی:
دین نورانی اسلام، تأمین نیازهای مادی فرزندان را با عنوان «نفقه» بیان کرده و آن را بر مرد واجب دانسته است، پدر وظیفه دارد نیازهای خانوادهاش را در حد توان خود و شأن خانواده تأمین کند.این نیازها را در محورهای زیر میتوان دستهبندی کرد: تغذیه؛ پوشاک؛ مسکن؛ بهداشت؛ درمان؛ هزینهی تحصیل؛ ازدواج فرزندان.
دین نورانی اسلام، تأمین نیازهای مادی فرزندان را با عنوان «نفقه» بیان کرده و آن را بر مرد واجب دانسته است. پدر وظیفه دارد نیازهای خانوادهای را در حد توان خود و شأن خانواده تأمین کند.
پنجم: نقش تربیتی
یکی از مهمترین نقشهای پدر، نقش تربیتی است. در آموزههای اسلامی بر ضرورت و اهمیت تربیت تأکید شده است؛ چنان که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هیچ پدری، بهتر از تربیت نیکو هدیهای به فرزندش نداده است». (6) همچنین میفرماید: «اگر پدری فرزندش را تربیت کند، بهتر از آن است که روزی یک و نیم کیلوگرم غذا صدقه دهد». (7)امام علی (علیه السلام): «فرزندانتان را بر سه خصلت دوستی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دوستی اهل بیت (علیهم السلام) و قرائت قران تربیت کنید» دوران کودکی، دورانی طلایی برای تربیت است؛ زیرا اولاً، قلب کودک، مانند زمینی خالی است که هنوز بذری در آن کاشته نشده و هر چه در آن کاشته شود، به بار خواهد نشست؛ ثانیاً، ذهن کودک هنوز از مسائل معیشتی و دنیوی پر نشده و او رها از همهی این مسائل، میتواند به راحتی آموزشها و تربیت لازم را پذیرا باشد. از این روست که حضرت علی (علیه السلام) در نامهای به فرزندش امام حسن مجتبی (علیه السلام) مینویسد: «قلب کودک، همچون زمینی خالی است که هر بذری در آن بکارند، میروید. از این رو، تربیت تو را در کودکی و پیش از آنکه قلبت سخت، و ذهنت مشغول شود، آغاز کردم تا تو حقیقت آنچه را که اهل تجربه تو را از تجربهی دوبارهی آن بینیاز میسازند، با رأی قاطع بپذیری». (8) بنابراین آنچه پدر از نخستین لحظههای زندگی فزندش باید بدان توجه داشته باشد، مسئلهی تربیت است. تربیت به معنای پرورش و شکوفا کردن استعدادهای درونی انسان و به ظهور و فعلیت رساندن آنهاست. انسان ابعاد گوناگونی، از جمله ابعاد جسمی، روانی، شناختی، رفتاری، عاطفی، اخلاقی، معنوی، دینی و ... دارد که باید به همهی این ابعاد در تربیت توجه شود. ما در اینجا به دو جنبه که اهمیت بیشتری دارد، اشاره میکنیم.
یک: آموزش
آموزش خواندن و نوشتن
یکی از حقوق فرزندان بر والدین، آموزش است که کمترین آن، آموزش خواندن و نوشتن به شمار میرود؛ زیرا خواندن و نوشتن، مقدمهی هر آموزش دیگر است. از این رو، سیرهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و معصومان (علیهم السلام) در آموزش فرزندان چنین بوده است که نخست خواندن و نوشتن را میآموختند بهرهگیری پیامبر از اسیران جنگی برای آموزش سواد و خط به کودکان نیز بیانگر اهمیت و توجه آن حضرت ب این مسئله در دوران کودکی است. روایات پر شماری نیز در این باره وارد شده است که ما به یک نمونه اشاره میکنیم. پیامبر گرامی اسلام میفرماید: «فرزند، هفت سال نخست زندگی را باید بازی کند، در هفت سال دوم سواد خواندن و نوشتن بیاموزد و در هفت سال سوم به آموزش احکام حلال و حرام بپردازد». (9)امام علی (علیه السلام): «فرزندانتان را بر سه خصلت دوستی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دوستی اهل بیت (علیهم السلام) و قرائت قران تربیت کنید»
آموزش علم و دانش
در متون دینی و آموزههای اسلامی به اهمیت و ضرورت به دست آوردن علم و دانش توجهی ویژه شده است. روایات پر شمار در باب فضیلت علم و عالم و تشویق به کسب علم وجود دارد که در میان این روایات، احادیثی به چشم میخورد که دوران کودکی را بهترین زمان برای کسب علم میداند و والدین را به این مسئله مهم تشویق میکند؛ چنان که حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «در کودکی علم بیاموزید، تا به وسیلهی آن، در بزرگی آقایی و سروری کنید». (10) همچنین در روایت دیگری میفرماید: «آموختن دانش در کودکی، مانند کندهکاری بر سنگ [ماندگار] است». (11) از این رو، امیرمؤمنان به والدین دستور میدهد فرزندانتان را به فراگیری علم وادارید.آموزش قرآن
یکی از وظایف مهم پدر، آموختن قران به فرزند است؛ چنان که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «فرزندانتان را بر سه خصلت دوستی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دوستی اهل بیت (علیهم السلام) و قرائت قرآن تربیت کنید». خود حضرت نیز به این مسئلهی مهم اقدام میکند، و در نامهای به امام حسن (علیه السلام) میفرماید: «تربیت تو را با آموزش کتاب خدا آغاز کردم». (12)آموزش آداب
فرزند باید آداب زندگی را در محیط خانواده آموزش ببیند. پدر در این زمینه نقشی بسیار مهم دارد؛ زیرا خود با رعایت آداب، میتواند بر آموزش و تأدیب فرزندان همت گمارد. برخی از آداب، عبارتاند از: آداب خوردن، آشامیدن، خوابیدن، تخلی، آداب اجتماعی و معاشرت، سلام کردن و احترام، نظافت و پاکیزگی، عبادت، زیارت و ... .پدر باید با مطالعهی کتابهای مفصل در این زمینه، آگاهی خود را ارتقا داده، با عمل به این آداب، فرزند خود را با ادب کند.
دو: تربیت دینی
اگر پدری میخواهد صدقهی جاریه و باقیات صالحات برای خود تدارک ببیند، باید به تربیت دینی فرزندش اقدام کند تا هم در دنیا و آخرت از برکات فرزند صالح بهرهمند شود و هم به دستور قرآن کریم و تکلیف الهیاش عمل کرده باشد؛ زیرا قرآن کریم میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردید، خود و خانوادهتان را از آتش دوزخ نگاه دارید...». (13) این آیهی نورانی، مسئولیت سنگین تربیت دینی اعضای خانواده را بر دوش سرپرست خانواده مینهد. علامه مجلسی در شرح این آیه، به چهار وظیفهی مهم اشاره میکند که به وسیلهی آن، حفظ خانواده از آتش دوزخ امکانپذیر میشود: 1- دعوت به فرمانبرداری از دستورهای خداوند متعالی؛ 2. آموزش واجبات الهی که بخشی از آن در رسالههای عملیه و بخشی دیگر در کتابهای اخلاقی آمده است؛ 3. بازداشتن از زشتیها و گناهان، و برچیدن زمینهی گناه از محیط خانه؛ 4. تشویق و ترغیب خانواده به همهی کارهای پسندیده. به کارگیری این چهار حقیقت، تحقق این آیهی نورانی است. (14) با توجه به ساختار دین، که از سه بخش اعتقادی، احکام و اخلاق تشکیل شده، تربیت دینی در سه حوزه قابل پیگیری و برنامهریزی است:تربیت اعتقادی
تربیت اعتقادی از دو جنبه مهم و ضروری است: نخست اینکه دینداری انسان، به باورها و اعتقادهای او بستگی دارد و دوم اینکه باورهای اعتقادی، پایه و اساس دو بخش دیگر است؛ چنان که در روایات آمده است: «ایمان، انسان را به کارهای نیکو هدایت میکند». (15) تا زمانی که انسان به یکانگی خدا و رسالت پیامبر باور نداشته باشد، نمیتواند به دستورهای آنها عمل کند و تا زمانی که به معاد، بهشت و دوزخ ایمان نداشته باشد و برای خود، زندگی دیگری پس از زندگی چند روزهی دنیا نشناسد، زندگی دنیایی خود را به گونهای دیگر رسم خواهد کرد. بنابراین، تربیت اعتقادی، بسیار مهم و ضروری است؛ از اینرو، در قرآن کریم میبینیم که لقمان به تربیت اعتقادی فرزندش مبادرت کرده، میفرماید: «فرزندم، به خدا شرک نورز که شرک، ظلم بزرگی [به خداوند] است». (16)بنابراین، یکی از وظیفههای مهم پدر این است که برای ایجاد و تقویت باورهای دینی صحیح در فرزندش، متناسب با سطح رشد عقلی و شناختی او برنامه داشته باشد و از سوی دیگر، با چشمانی تیز و دقیق از سنگرهای اعتقادی خانوادهی خود محافظت کند تا فاسدان، اندیشه و اعتقاد خانواده و فرزندانش را به تباهی نکشند.
بیشتر بخوانید: مسئولیتهای متقابل زن و شوهر در خانواده چیست؟
تربیت عبادی
همانگونه که عمل صالح بدون باور و ایمان تحقق نمییابد، ایمان نیز بدون عمل صالح پذیرفته نیست؛ چنان که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «ایمان بدون عمل پذیرفته نیست». (17) عمل صالح، پیروی از دستورهای خدا، انجام واجبات و ترک محرمات است و این یعنی عبادت و بندگی در برابر خدا. پس بخش دیگر تربیت دینی آن است که انسان در عمل نیز زندگی خود را بر اساس دستورهای الهی تنظیم کند و عبودیت و بندگی را آنگونه که شایسته است، به جا آورد. پدر در این زمینه نقشی بسیار پررنگ و مهم دارد. اگر پدر، روح عبادت، بندگی و تسلیم در برابر دستورهای الهی را در خود تقویت کند و آن را در عرصهی خانه و زندگی به نمایش گذارد، میتواند امید داشته باشد که خانواده و فرزندانی مؤمن و باتقوا خواهد داشت. همانگونه که در ابتدای این نوشتار گفته شد، نقش الگویی پدر آن چنان قوی است که فرزندان همانگونه خواهند شد که پدر رفتار میکند، نه آنگونه که میگوید.تربیت اخلاقی
دین نورانی اسلام، دینی جامع است که برای تمام شئون زندگی انسان، برنامه و دستور دارد تا انسان با عمل بدانها، از یک زندگی سالم و سعادتمند دنیوی و اخروی بهرهمند شود. یکی از جنبههای انسان، اخلاق است که اخلاق فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و ... را در بر میگیرد. پدر در این زمینه نیز میتواند با رشد اخلاقی خود، به تربیت اخلاقی فرزندانش کمک کند.پدر گرامی، با توجه به اهمیت و ضرورت تربیت دینی لازم است به کتابهای مفصل در این زمینه مراجعه کرده، آگاهیتان را ارتقا دهید تا با توجه به اصول تربیتی و بهرهگیری از روشهای مناسب و اثربخش، به این امر مهم اقدام کنید؛ زیرا گاهی، برخی به منظور تربیت دینی فرزندان، به گونهای رفتار میکنند که دین را در کام فرزندانشان تلخ، و آنها را از دین گریزان میکنند. از این رو، حساسیت موضوع به اندازهای است که هر پدر دلسوز و مهربانی را بر آن میدارد که با مطالعه و آگاهی لازم، به تربیت دینی فرزندش اقدام کند.
ششم: نقش اجتماعی
یکی از ابعاد رشد کودک که اهمیت فراوانی در دورانهای کودکی و نوجوانی دارد، رشد اجتماعی است. برخوردهای پدر و مادر با نوزاد، نخستین محرکی است که زمینههای رشد اجتماعی را در کودک ایجاد میکند و در دراز مدت، آثار روانی خود را در او بر جای میگذارد. کودک نخستین واکنش اجتماعی خود را با درک چهرهی انسان آغاز میکند. (18) و لبخند و دلبستگی اجتماعی را پشت سر میگذارد. دوستی، رهبری، پرخاشگری، رقابت و جامعهستیزی، همگی از مظاهر بُعد اجتماعی کودک است. (19)یکی از مزایای اصلی یک مهدکودک خوب آن است که فضایی مناسب برای بازی و معاشرت فراهم میکند یک پدر خوب باید بکوشد فرزندش را به خوبی بپرورد تا در روابط اجتماعی، توانمندیهای لازم را به دست آورد. فرزند شما در آیندهای نه چندان دور، باید از دامان پرمهر و محبت شما جدا شده، به صورت مستقل وارد جامعهای بزرگتر شود. بنابراین، باید آموزشهای لازم را ببیند و تمرینهایی را برای آمادگی ورود به عرصهی اجتماعی بگذراند. برای پرورش بُعد اجتماعی فرزندتان به نکات زیر توجه کنید:
در گزینش شغل و جایگاه اجتماعیتان دقت کنید.
فرزندتان همان خواهد شد که شما هستید؛ پس الگویی خوب برای او باشید و همان گونه باشید که دوست دارید فرزندتان باشد.
مواردی را که باید رعایت کنید، عبارتاند از:
با مردم، رفتاری همراه با ادب و احترام داشته باشید.
به حقوق دیگران احترام بگذارید.
نظم و انضباط و قوانین جامعه را محترم شمارید.
در رفتارتان با دیگران عدالت محور باشید و در هر شرایطی، انصاف را رعایت کنید. اصل انسانی پایهگذاری شده به وسیلهی حضرت علی (علیه السلام) را رعایت کنید که فرمود: «هر آنچه برای خود میپسندی، برای دیگران نیز بپسند و هر آنچه برای خود نمیپسندی، برای دیگران نیز نپسند». (20)
رفتارتان را بر اساس عقل، شرع، اخلاق، عرف و هنجاریهای جامعه تنظیم کنید. شخصیت فرزندتان را در حضور دیگران تقویت کنید.
اجازهی ابراز وجود به او بدهید.
اعتماد به نفس او را تقویت کنید.
زمینهی بازی کردن را برای فرزندتان فراهم کنید. بازی، در اجتماعی شدن و همانندسازی کودک نقش مهمی دارد و وسیلهای مناسب است تا نیروهایش را در جهت مطلوب صرف کند، مهارتهای آموخته شده را تحکیم بخشیده، به صورت عملی به کار بندد، مشکلاتش را آشکار سازد و نقش افراد گوناگون را ایفا کند. (21)
یکی از مزایای اصلی یک مهدکودک خوب آن است که فضایی مناسب برای بازی و معاشرت فراهم میکند
مراحل نخستین بازی جمعی به شکل زیر تعریف میشود:
الف) بازی فردی:
کودک به تنهایی بازی میکند و به نظر میرسد متوجه کودکانی که کنار او بازی میکنند، نیست.تماشاچی: کودک، بازی کودکان دیگر را تماشا میکند.
بازی موازی: بچهها با اسباببازیهای مانند هم، بازیهای مشابهی میکنند، ولی با یکدیگر ارتباط ندارند.
بازی با ارتباط: کودکان با یکدیگر ارتباط دارند و به صورت مشترک از اسباببازیها استفاده میکنند، ولی به نظر نمیرسد که با هم، یک نوع بازی مشترک بکنند. حتی مکالمهی آنها بیشتر مانند دو مکالمهی یک نفره است تا یک مکالمهی دو نفره. به نمونهی زیر توجه کنید:
کودک اول:
«مامانِ من میخواهد منو ببره فروشگاه».کودک دوم:
«من یه عروسک دارم».> کودک اول:
«مامان من برام شیرینی میخره».کودک دوم:
«من قرمز دوست دارم».بازی با همکاری:
کودکان با همدیگر بازی میکنند، به یکدیگر یاری میرسانند و بازیشان نوبتی است.یکی از مزایای اصلی یک مهد کودک خوب آن است که فضایی مناسب برای بازی و معاشرت فراهم میکند. این کار به همت مربیانی است که به کودک کمک میکنند تا بیاموزد چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند.
اگر خواستید کودکتان را تا سن کودکستان (شش سالگی) در منزل نگاه دارید، کودکان دیگر را به منزل دعوت کنید. هر محیطی که برای کودک خود آماده میکنید، یک هدف را در نظر بگیرید: به کودکان این امکان را بدهید که از دو شکل پیشرفتهترِ بازی، یعنی بازی مرتبط و بازی با همکاری، بهره گیرند تا بتوانند در محدودههای بزرگتر روابط اجتماعی، قابلیت پیدا کنند. (22)
پدر میتواند با بهرهگیری از بازی، آموزشهایی را به کودک خود ارائه دهد؛ مانند آموزش چگونگی زندگی فردی و رفتار اجتماعی، قانونپذیری، و نقشهای اجتماعی، برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در این زمینه، میتوانید به کتابهای مفصلتر مراجعه کنید و چگونگی بهرهگیری از بازی در امر تربیت را فرا گیرید.
آداب معاشرت و تشریفات اجتماعی را به فرزندانتان آموزش دهید.
فرزندانتان را مسئولیتپذیر تربیت کنید. کودک باید خود را عضوی از جامعهی کوچک خانواده بداند و آگاه باشد که در برابر وظیفههای دیگران، او نیز وظایفی دارد. پدر باید متناسب با توانایی و استعداد کودک، کارها و مسئولیتهایی را به او واگذارد تا او برای ورود به زندگی اجتماعی آماده شود. کودک باید بفهمد که زندگی اجتماعی، یک دادو ستد است و همانگونه که امتیازی دریافت میکند، باید خدماتی نیز ارائه دهد.
فرزندانتان را مسئولیتپذیر تربیت کنید. کودک باید خود را عضوی از جامعهی کوچک خانواده بداند و آگاه باشد که در برابر وظیفههای دیگران، او نیز وظایفی دارد. شرکت در گروههای اجتماعی بسیار مهم است. پدر باید مراقب باشد که در چه گروههایی شرکت میکند؛ زیرا نه تنها افکار و گرایشهای آن گروهها در او تأثیرگذار است، بلکه به احتمال زیاد تعیین کنندهی جهتگیریهای فرزندان او در آینده نیز خواهد بود.
فرزندان خود را از انحرافهای اجتماعی و آسیبهای آن آگاه کنید و قدرت لازم برای برخورد با انحرافها و افراد سودجو را در وی ایجاد کنید تا از او سوء استفاده نشود.
در گزینش محیطهای اجتماعی نخستین فرزندتان، مانند محیط زندگی و مدرسه، بسیار دقیق و حساس باشید.
مهارت دوستیابی را آموزش دهید. دربارهی گزینش دوست و ملاکهای دوستیابی، تأثیرهای همنشین، فواید دوست خوب و ضررهای دوست بد، آگاهیهای لازم را به او بدهید و خودتان نیز از آن غفلت نکنید. به گونهای نامحسوس و با شیوههای مناسب، دوستانش را کنترل کنید.
در هویتیابی به فرزندتان کمک کنید. فرزند شما با گذشت زمان و بزرگتر شدن، در دوران نوجوانی به مرحلهای میرسد که باید هویت و جایگاه اجتماعیاش را شکل دهد. پدر باید در این زمینه به فرزند خود کمک کند.
به تفاوتهای جنسی توجه کنید. در پرورش بُعد اجتماعی فرزندانتان، به تفاوتهای جنسی آنها توجه کامل داشته باشید. دختر و پسر باید متناسب با آن نقش جنسی که بر عهده خواهند گرفت، تربیت، و برای ورود به عرصهی اجتماعی آماده شوند.
فرزندانتان را مسئولیتپذیر تربیت کنید. کودک باید خود را عضوی از جامعهی کوچک خانواده بداند و آگاه باشد که در برابر وظیفههای دیگران، او نیز وظایفی دارد.
هفتم: پرورش مدیریت اقتصادی
آیا فرزند شما ارزش پول را میداند؟تفاوت حلال و حرام و تبعات هر یک از میشناسد؟
میتواند پول توجیبیاش را مدیریت کند؟
میتواند انتظارهای خود را با سطح درآمد تنظیم کند؟
الگوی مصرف درستی از شما دریافت کرده است؟
برای پذیرش مسئولیت اجتماعی، کار مناسب و درآمد حلال، آمادگیهای لازم را به دست آورده است؟
و پرسش پایانی اینکه آیا شما به منزلهی یک پدر دلسوز و موفق، برای پرورش بُعد اقتصادی فرزندتان برنامهای دارید؟
یکی از ابزارها و مهارتهای لازم و ضروری فرزند شما برای زندگی آینده مهارت در بُعد اقتصادی است. کودک باید از همان دوران کودکی، بر اساس برنامهای منظم و هدفمند، برای به دست آوردن یک جایگاه شغلی، کار و تلاش اقتصادی، درآمد مشروع و مدیریت مالی خود پرورش یابد. خانواده میتواند نقشی اساسی در آیندهی اقتصادی کودک و حتی اقتصاد کشور ایفا کند؛ زیرا باورهای انسان در زمینهی کار و تلاش، حرفه، صنعت، تولیدی یا مصرفی بودن، سستی، تنبلی، تنپروری و... در خانواده شکل میگیرد. کودک در محیط خانواده مسئولیتپذیری و فعالیت را تمرین میکند. برخی پدرها برداشت نادرستی از وظیفهی خود و آیندهی کودک دارند و میپندارند تنها وظیفهی آنها این است که امروز باید تلاش کنند تا فرزندانشان در آینده در رفاه و آسایش باشند و وظیفهی اصلی خود را در پرورش اقتصادی فرزندانشان فراموش میکنند. به چنین پدری باید گفت: «به کودک خود رحم کنید تا آیندهی او ویران نشود»؛ زیرا نتیجه چنین اندیشهای، پرورش نسلی بیخاصیت، تنپرور، فراری از کار و تلاش، بدون تولید، و مصرفگرای صرف در جامعه است؛ نسلی که چنین باوری در آنها شکل گرفته است که دیگران باید بکوشند تا من در رفاه و آسایش باشم.
از فرزندانتان پول قرض بگیرید؛ زیرا جا به جایی نقشها موجب میشود کودک احساس کند که دیگران به وی نیاز دارند و او فرد مهمی است پدر گرامی، شما وظیفهای سنگین در پرورش اقتصادی فرزند خود و نیز اقتصاد کشور دارید. ما امیدواریم مطالعهی نکات زیر و عمل بدانها، شما را در انجام این وظیفهی سنگین یاری رساند.
در فرزندتان دیدگاهی مثبت دربارهی کار و تلاش ایجاد کنید
اگر پدر هنگام بیکاری شاد و سرحال و در مقابل، هنگام کار و تلاش عصبی، پرخاشگر، شاکی و گریزان باشد؛ اگر پدر هنگام بازگشت از کار، همیشه از کارش شکاست کند و بگوید: آه، فقط کار، کار؛ اگر پدر به فرزندش بگوید: اگر درس نخوانی، باید همچون من کار کنی و عرق بریزی؛ و به طور کلی، برخورد نادرست والدین، تصویری نادرست از کار و تلاش در ذهن کودک رسم میکند.برای تمرین کار و فعالیت کودکتان زمینه سازی کنید
فرزند چهار سالهی شما نیز از عهدهی برخی کارها مانند آوردن وسایل سفره و جمع کردن آن، مرتب کردن خانه، دانه ریختن برای پرندگان، آب دادن به گلدان و ... بر میآید. پس مسئولیتپذیری را با او تمرین کنید.برای برطرف کردن نیازهایش بکوشد
با در نظر گرفتن شرایط سنی به او بیاموزید که برای برطرف کردن نیازهایش باید بکوشد. محض نمونه، برای آب خوردن باید خودش اقدام کند.صبر و تلاش برای رسیدن به هدف را آموزش دهید
با ظرافت و دقت، برخی خواستههایش را فراهم نکنید تا صبر و تلاش برای رسیدن به هدف را بیاموزد.از فرزندانتان پول قرض بگیرید؛ زیرا جا به جایی نقشها موجب میشود کودک احساس کند که دیگران به وی نیاز دارند و او فرد مهمی است
ارزش پول را آموزش دهید
شما در قبال فرزندانتان این مسئولیت را دارید که به آنها بیاموزید چگونه از نظر مالی موفق باشند. این کار با آموزش موضوع «پول» به آنان انجام میشود. در این راستا، به نکات زیر توجه کنید:زمان آموزش ازش پول به کودکان، هر چه زودتر باشد، بهتر است.
نگهداری از پول و پسانداز کردن را به آنها بیاموزید؛ پس قلک را به خانهها بازگردانید.
باز کردن حساب بانکی برای فرزندانتان بسیار جذاب و آموزنده است؛ زیرا با فعالیتهای بانکی آشنا میشوند و نیز میآموزند که برای نگهداری از سرمایهی خود، باید آن را در جایی امن بگذارند.
از فرزندانتان پول قرض بگیرید؛ زیرا جا به جایی نقشها موجب میشود کودک احساس کند که دیگران به وی نیاز دارند و او فرد مهمی است. همچنین از نظر فکری نیز تمرینی برای داشتن نقشی در امر مالی خانواده به شمار میرود. (23)
پول میتواند به یکی از شکلهای زیر برای کودک معرفی شود:
پول عالیترین وسیله برای سعادت آدمی است.
پول وسیلهای برای جبران ناگزیریها و التیامبخش دردهاست.
پول وسیلهای است برای خیر و احسان و رسیدن به هدفهای والای انسانی و به وسیلهی آن میتوان برای حفظ آبرو و ادامهی حیات اقدام کرد.
پول وسیلهای برای جبران ناگریزیها و التیام بخش دردهاست.
پول وسیلهای برای به دست آوردن و اعمال قدرت و به کرسی نشاندن خواستههای خویش است.
آستانهی رضایتمندی را در خانواده و فرزندتان بالا نبرید: برای نمونه، اگر شما فرزند خود را به خوردنیها، پوشیدنیها و هدیههای گرانبها عادت دهید، دیگر نمیتوانید با پایینتر از آن سطح، او را راضی کنید. تردیدی نیست بر اساس هر تفسیری، گونهای بینش به کودک دادهایم که ممکن است سازنده یا ویران کننده باشد. آنچه در تربیت اسلامی مطرح است، این است که هدفهای دوم و سوم را برای پول بپذیریم. از دیگر مسائل در زمینهی آموزش مفهوم پول این است که آدمی بداند چنان به پول وابسته نباشد که آن را همچون جان خود شیرین بداند و به هیچ روی، از دست ندهد؛ بلکه ضروری است دست بخشنده در راه درست و مشروع داشته باشد.
برای فرزندانتان پول توجیبی تعیین کنید.
والدین در برخورد با خواستههای فرزندانشان به پنج روش برخورد میکنند:
الف) قاطعانه:
«گفتم نه، یعنی نه»؛ب) مبهم:
«باید دربارهاش فکر کنم» یا «حالا ببینم»؛ج) منفعلانه:
والدین بیاراده و بیهدف، اغلب با گریه یا چاپلوسی فرزندان خود تسلیم میشوند؛د) گیج کننده: پدر و مادری که یک روز، به یک خواستهی کودک پاسخ مثبت، و روز دیگر به همان خواسته، پاسخ منفی میدهند. اینگونه عکسالعمل «شانسی» تنها کودک را امیدوار میکند که با اصرار بر خواستهی خود، شانس برنده شدنش را امتحان کند؛
هـ ) استقلال طلبانه:
والدین با تعیین پول توجیبی، استقلال فرزندانشان را در شیوهی مدیریت مالی خود میخواهند. پدر در پاسخ به خواستهی فرزندش به او میگوید: «به خاطر داشته باش که تو اکنون خودت درآمد داری»، «فکر میکنی توان خرید آن را داری؟» پدر با این کار، مسئولیت تنظیم سطح انتظارها با سطح درآمد را به فرزندش وامیگذارد و فرزند نیز مجبور به بودجهبندی درآمد خود میشود و پس از زمانی کوتاه، یک قانون اساسی پول را میآموزد: «بدون داشتن پول، نمیتوان خرج کرد». (24)در گزینش شغل خود دقت کنید
دقت در گزینش شغل، تأثیر بسزایی در اعتماد به نفس و عزت نفس شما و فرزندانتان خواهد داشت.در پی کسب و درآمد حلال باشید
یکی از حقوق فرزند بر پدر این است که پدر روزی حلال و پاک به خانه ببرد؛ چنان که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «حق فرزند بر پدر این است که جز روزی پاک و حلال به او ندهد». (25) این ملاک مهم را در گزینش شغل به فرزندانتان منتقل کنید.الگوی مصرف درستی در خانواده ایجاد کنید
از اسراف، تبذیر، تجملگرایی، تنوعطلبی و زیادهخواهی بپرهیزید. فرزندان شما، الگوی مصرفشان را از خودتان فرا میگیرند.آستانهی رضایتمندی را در خانواده و فرزندتان بالا نبرید: برای نمونه، اگر شما فرزند خود را به خوردنیها، پوشیدنیها و هدیههای گرانبها عادت دهید، دیگر نمیتوانید با پایینتر از آن سطح، او را راضی کنید.
در گزینش شغل و یادگیری حرفه و صنعت به فرزندتان کمک کنید: در گزینش شغل، یادگیری حرفه و صنعت و به طور کلی ایجاد فرصتی برای استقلال مالی فرزندتان، به او یاری رسانید و در این زمینه بیشتر به خواستهها، سلیقهها، استعدادها و تواناییهای او توجه کنید.
آستانهی رضایتمندی را در خانواده و فرزندتان بالا نبرید: برای نمونه، اگر شما فرزند خود را به خوردنیها، پوشیدنیها و هدیههای گرانبها عادت دهید، دیگر نمیتوانید با پایینتر از آن سطح، او را راضی کنید.
نمایش پی نوشت ها:
1. حسین نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، ج2، ص 550.
2. محمدبن اسماعیل بخاری، الصحیح، ج1، ص 215؛ به نقل از: سیدعلی حسینیزاده، تربیت فرزند، ص 132.
3. تحریم (66)، 6.
4. ابوعلی فضل بن حسن طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص 382؛ به نقل از: محمدتقی فلسفی، کودک از نظر وراثت و تربیت، ص 463.
5. بانی رانیان مک کلوو سوزان واکر مانسون، کلیدهای عادت دادن فرزند به کار در خانه، ترجمهی زهرا جعفری، ص 14.
6. میرزا حسین نوری طبرسی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج15، ص 165، ح 17872.
7. محمدبن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج15، ص 195، ح 8.
8. نهجالبلاغه، ترجمهی سیدجعفر شهیدی، نامهی 31.
9. محمدبن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج15، ص 194.
10. عبدالحمید بن هبة الله بن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج20، ص 267.
11. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج1، ص 224.
12. نهجالبلاغه، ترجمهی سیدجعفر شهیدی، نامهی 31.
13. تحریم (66). 6.
14. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج71، ص 86؛ به نقل از: حسین انصاریان، نظام خانواده در اسلام، ص 359.
15. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج1، ص 299.
16. لقمان (31)، 13.
17. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج1، ص 306.
18. علی مصباح، و دیگران، روانشناسی رشد، با نگرش به منابع اسلامی، ج2، ص 787.
19. همان، ص 789- 833.
20. محمدرضا حکیمی و دیگران، الحیاة، ترجمهی احمد آرام، ج1، ص 439.
21. علی مصباح، و دیگران، روانشناسی رشد، با نگرش به منابع اسلامی، ج2، ص 840.
22. بورلی نیوئر فلدمن، فرزندان موفق، ترجمهی مهرزاد صالحی، ص 141.
23. همان، ص 177.
24. بورلی نیوئر فلدمن، فرزندان موفق، ص 191.
25. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج10، ص 720.
آینهچی، عباس، (1393)، همه صفحه پر از بابا، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ اول.