نویسنده: محمد حقانی فضل
بیشتر افراد مارتین لوتر (1483-1546) را طلایهدار نهضت اصلاح دینی میدانند. لوتر یک کشاورززاده آلمانی بود. او در جوانی در دانشگاه ارفورت به تحصیل حقوق پرداخت؛ اما از کودکی، و حتی در دانشکده حقوق نیز، غرق در اندیشههای دینی بود. در 22 سالگی هنگامی که از دانشگاه به خانه میرفت، در راه دچار توفان شد، در این هنگام او فریاد زد: «ای آنای قدیس! مرا یاری کن. پیمان میبندم که اگر رهایی یابم، راهب میشوم». بدین ترتیب او وارد دیر فرقه آگوستین قدیس شد. (1) او راهبی بسیار سخت کوش بود، خود او میگوید: «اگر راهبی از راه رهبانیت به بهشت میرفت، آن راهب من بودم. ... اگر همچنان به شب زندهداری و دعا و مطالعه کتاب مقدس ادامه میدادم، اکنون شهید شده بودم». (2) پس از مدتی به شهر ویتنبورگ رفت و در آنجا به مطالعه و تدریس کتاب مقدس پرداخت. در ضمن این مطالعات اندیشهای در ذهن او شکل گرفت که زندگیاش را دگرگون کرد: لوتر با مطالعه «رساله پولس به رومیان»، به این نتیجه رسید که اعمال و کردار انسان بعدها نیز در نجات او هیچ تأثیری ندارد بلکه انسان تنها با ایمان نجات مییابد (اینکه آیا کارهای خوب به رستگاری انسان منجر میشوند یا ایمان به تنهایی قادر به نجات انسان است، سالها مورد بحث اصلاح طلبان قرار گرفت).
یکی از مهمترین اصول اعتقادی کلیسای لوتری مربوط است به حضور مسیح در نان و شراب مراسم عشای ربانی. لوتریها میگویند: مسیح در عشای ربانی با بدن مادی خود حاضر است و حضار، بدن و خون او را تناول میکنند. در این مراسم بدن و خون مسیح، از طریق یک پیوند تقدیسی، با نان و شراب متحد میشوند و همراه با حضور واقعی و حقیقی خون و بدن مسیح، نان و شراب نیز واقعاً وجود دارند. در همین زمان پاپ لئوی دهم برای تأمین هزینه بازسازی کلیسای پولس مقدس در رم، فروش آمرزشنامهها را در آلمان، لهستان و اسکاندیناوی سازمان داد. (3) فردی نیز برای فروش آمرزشنامه به ویتنبرگ آمد. لوتر به مخالفت با این کار پرداخت و نامهای مشتمل بر 90 اصل نوشت (4) و در آن فروش آمرزشنامه و بسیاری از عقاید و اعمال کلیسای کاتولیک را رد کرد. خود لوتر آن را «نود و پنج تز در باب آمرزش» نامید. او در ابتدا این نامه را برای عالمان الهیات و اهل فن به لاتینی نوشت؛ اما سپس آن را به آلمانی نیز ترجمه کرد. در آلمان روز انتشار این نامه به عنوان آغاز جنبش اصلاحات دینی جشن گرفته میشود. (5)
لوتر با جدیت به نشر افکار خویش پرداخت و بسیاری را با خویش همراه کرد. به همین علت در ژوئن 1520 پاپ حکمی صادر کرد و برخی از گفتههای او را تقبیح کرد و به او شصت روز فرصت داد تا سخنانش را پس بگیرد و به رم برود و اگر چنین نکند، تکفیر و از شرکت در شعائر کلیسا محروم خواهد شد.
نمایندگان پاپ آثار لوتر را میسوزاندند. لوتر نیز در پایان مهلت شصت روزه در حضور جمعی از اهالی ویتنبرگ نسخههایی از قوانین و کتابهای کلیسا را که حکومت پاپ را ترویج میکردند، در آتش انداخت و در پایان نسخهای از حکم پاپ- که به محکومیت او و سخنانش حکم میکرد- را نیز سوزاند. روز بعد او اعلام کرد رستگاری تنها برای کسانی میسر است که از حکومت پاپ سرپیچی کنند. در واقع، طبق گفته ویل دورانت، «راهب آلمانی پاپ را تکفیر کرده بود». (6)
لوتر محاکمه شد. اما در جلسه دادگاه نیز بر عقاید خود اصرار ورزید. در نتیجه دادگاه حکم به توقیف او داد؛ ولی یکی از شاهزادگان آلمانی او را در قصر خود مخفی کرد. در مدت اختفا، لوتر کتاب مقدس را به زبان آلمانی ترجمه و در سال 1534 منتشر کرد. چندی بعد امپراتور- که از سوی پاپ مأمور اجرای حکم لوتر بود- درگیر جنگ شد. لوتر از این فرصت استفاده کرد و از مخفیگاه خود بیرون آمد و به نشر افکارش پرداخت. اندیشههای او به سرعت رواج یافت؛ به گونهای که در زمان مرگش (1546) از مرزهای آلمان فراتر رفته و به بسیاری از کشورهای اروپایی رسیده بود.
لوتر در پی ایجاد فرقه مستقلی نبود؛ به همین دلیل عنوان «کلیسای لوتری» در ابتدا برای پیروان او خوشایند نبود، ولی این عنوان به تدریج پذیرفته شد. یکی از شخصیتهای مهم کلیسای لوتری فیلیپ ملانشتون است که معاصر و دوست لوتر بود. هر چند او در برخی مسائل با لوتر مخالف بود، پس از لوتر نقش مهمی در کلیسای لوتری یافت. او مؤلف «اعتراف نامه (7) آگسبورگ» (8) است که مهمترین اعتراف نامه ایمانی الهیات لوتری محسوب میشود. «اعتراف نامه آگسبورگ» در دو بخش تدوین شده بود: بخش نخست شامل 21 اصل بود که اعتقادات لوتری را مطرح میساخت؛ بخش دوم دارای هفت اصل بود و به معرفی خطاها و اعمالی در کلیسای کاتولیک میپرداخت که در کلیسای لوتری اصلاح شده بودند، مانند رفع ممنوعیت ازدواج برای روحانیان. (9)
یکی از مهمترین اصول اعتقادی کلیسای لوتری مربوط است به حضور مسیح در نان و شراب مراسم عشای ربانی. لوتریها میگویند: مسیح در عشای ربانی با بدن مادی خود حاضر است و حضار، بدن و خون او را تناول میکنند. در این مراسم بدن و خون مسیح، از طریق یک پیوند تقدیسی، با نان و شراب متحد میشوند و همراه با حضور واقعی و حقیقی خون و بدن مسیح، نان و شراب نیز واقعاً وجود دارند. بنابر این اعتقاد، عشای ربانی عبارت است از «بدن و خون حقیقی خداوندگار ما عیسی مسیح در ضمن نان و شراب». بدن و خون مسیح «در، با و زیر» نان و شراب حاضرند. (10) این کلیسا تنها دو مورد از آیینهای هفت گانهی کلیسای کاتولیک را قبول دارد: تعمید و عشای ربانی. طبق آموزههای کلیسای لوتری، تعمید کودکان الزامی است.
حقانی فضل، محمد؛ (1393)، تاریخ مسیحیت جلد دوم از اقتدار پاپ تا تکثر معاصر، تهران: کانون اندیشه جوان، چاپ اول.
یکی از مهمترین اصول اعتقادی کلیسای لوتری مربوط است به حضور مسیح در نان و شراب مراسم عشای ربانی. لوتریها میگویند: مسیح در عشای ربانی با بدن مادی خود حاضر است و حضار، بدن و خون او را تناول میکنند. در این مراسم بدن و خون مسیح، از طریق یک پیوند تقدیسی، با نان و شراب متحد میشوند و همراه با حضور واقعی و حقیقی خون و بدن مسیح، نان و شراب نیز واقعاً وجود دارند. در همین زمان پاپ لئوی دهم برای تأمین هزینه بازسازی کلیسای پولس مقدس در رم، فروش آمرزشنامهها را در آلمان، لهستان و اسکاندیناوی سازمان داد. (3) فردی نیز برای فروش آمرزشنامه به ویتنبرگ آمد. لوتر به مخالفت با این کار پرداخت و نامهای مشتمل بر 90 اصل نوشت (4) و در آن فروش آمرزشنامه و بسیاری از عقاید و اعمال کلیسای کاتولیک را رد کرد. خود لوتر آن را «نود و پنج تز در باب آمرزش» نامید. او در ابتدا این نامه را برای عالمان الهیات و اهل فن به لاتینی نوشت؛ اما سپس آن را به آلمانی نیز ترجمه کرد. در آلمان روز انتشار این نامه به عنوان آغاز جنبش اصلاحات دینی جشن گرفته میشود. (5)
لوتر با جدیت به نشر افکار خویش پرداخت و بسیاری را با خویش همراه کرد. به همین علت در ژوئن 1520 پاپ حکمی صادر کرد و برخی از گفتههای او را تقبیح کرد و به او شصت روز فرصت داد تا سخنانش را پس بگیرد و به رم برود و اگر چنین نکند، تکفیر و از شرکت در شعائر کلیسا محروم خواهد شد.
نمایندگان پاپ آثار لوتر را میسوزاندند. لوتر نیز در پایان مهلت شصت روزه در حضور جمعی از اهالی ویتنبرگ نسخههایی از قوانین و کتابهای کلیسا را که حکومت پاپ را ترویج میکردند، در آتش انداخت و در پایان نسخهای از حکم پاپ- که به محکومیت او و سخنانش حکم میکرد- را نیز سوزاند. روز بعد او اعلام کرد رستگاری تنها برای کسانی میسر است که از حکومت پاپ سرپیچی کنند. در واقع، طبق گفته ویل دورانت، «راهب آلمانی پاپ را تکفیر کرده بود». (6)
بیشتر بخوانید: کلیسای مسیحی در پایان قرون وسطی
لوتر محاکمه شد. اما در جلسه دادگاه نیز بر عقاید خود اصرار ورزید. در نتیجه دادگاه حکم به توقیف او داد؛ ولی یکی از شاهزادگان آلمانی او را در قصر خود مخفی کرد. در مدت اختفا، لوتر کتاب مقدس را به زبان آلمانی ترجمه و در سال 1534 منتشر کرد. چندی بعد امپراتور- که از سوی پاپ مأمور اجرای حکم لوتر بود- درگیر جنگ شد. لوتر از این فرصت استفاده کرد و از مخفیگاه خود بیرون آمد و به نشر افکارش پرداخت. اندیشههای او به سرعت رواج یافت؛ به گونهای که در زمان مرگش (1546) از مرزهای آلمان فراتر رفته و به بسیاری از کشورهای اروپایی رسیده بود.
لوتر در پی ایجاد فرقه مستقلی نبود؛ به همین دلیل عنوان «کلیسای لوتری» در ابتدا برای پیروان او خوشایند نبود، ولی این عنوان به تدریج پذیرفته شد. یکی از شخصیتهای مهم کلیسای لوتری فیلیپ ملانشتون است که معاصر و دوست لوتر بود. هر چند او در برخی مسائل با لوتر مخالف بود، پس از لوتر نقش مهمی در کلیسای لوتری یافت. او مؤلف «اعتراف نامه (7) آگسبورگ» (8) است که مهمترین اعتراف نامه ایمانی الهیات لوتری محسوب میشود. «اعتراف نامه آگسبورگ» در دو بخش تدوین شده بود: بخش نخست شامل 21 اصل بود که اعتقادات لوتری را مطرح میساخت؛ بخش دوم دارای هفت اصل بود و به معرفی خطاها و اعمالی در کلیسای کاتولیک میپرداخت که در کلیسای لوتری اصلاح شده بودند، مانند رفع ممنوعیت ازدواج برای روحانیان. (9)
یکی از مهمترین اصول اعتقادی کلیسای لوتری مربوط است به حضور مسیح در نان و شراب مراسم عشای ربانی. لوتریها میگویند: مسیح در عشای ربانی با بدن مادی خود حاضر است و حضار، بدن و خون او را تناول میکنند. در این مراسم بدن و خون مسیح، از طریق یک پیوند تقدیسی، با نان و شراب متحد میشوند و همراه با حضور واقعی و حقیقی خون و بدن مسیح، نان و شراب نیز واقعاً وجود دارند. بنابر این اعتقاد، عشای ربانی عبارت است از «بدن و خون حقیقی خداوندگار ما عیسی مسیح در ضمن نان و شراب». بدن و خون مسیح «در، با و زیر» نان و شراب حاضرند. (10) این کلیسا تنها دو مورد از آیینهای هفت گانهی کلیسای کاتولیک را قبول دارد: تعمید و عشای ربانی. طبق آموزههای کلیسای لوتری، تعمید کودکان الزامی است.
نمایش پی نوشت ها:
1. هری امرسون فازدیک؛ مارتین لوتر: اصلاحگر کلیسا؛ ص25.
2. همان، ص34.
3. رابرت وان وورست؛ مسیحیت از لابه لای متون؛ ص307.
4. این نامه به زبان فارسی نیز ترجمه شده است: بهروز حدادی؛ «اعلامیه نود و پنج مادهای لوتر»، هفت آسمان، شماره28.
5. همان، ص158.
6. ویل دورانت؛ تاریخ تمدن؛ ج6، ص426.
7. اعتراف نامهها مقالههای رسمی و منظمی بودند که باورهای مورد اعتقاد کلیسا را فهرست میکردند. آنها در واقع بسط و گسترش یکی از اعتقادنامههای تاریخی کلیسا بودند. اما مقالات با بندهایی را میافزودند تا آموزههای خاص این پروتستان را نشان دهند (جی. لسلی دانتن؛ آیین پروتستان؛ ص123).
8. Augsburg Confession.
9. تونی لین؛ تاریخ تفکر مسیحی؛ صص264-268.
10. اینار مولند؛ جهان مسیحیت؛ ص199.
حقانی فضل، محمد؛ (1393)، تاریخ مسیحیت جلد دوم از اقتدار پاپ تا تکثر معاصر، تهران: کانون اندیشه جوان، چاپ اول.