تکیه‌ی فیض

تکیه‌ی فیض از تکایای عهد زندیه است. پس از فوت میرزا عبدالحسین اصفهانی (متوفّی 1194) ملقّب به «فیض علیشاه» به دستور علیمردان خان زند بنای آجری زیبا بر مزار او ایجاد کردند که از آن پس عده‌ای
چهارشنبه، 26 ارديبهشت 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
تکیه‌ی فیض
تکیه‌ی فیض

نویسنده: سیداحمد عقیلی
 

«فیضها» خفته است در این سرزمین *** چشم دل بگشا جهان جان ببین
«شفیق»

تکیه‌ی فیض از تکایای عهد زندیه است. پس از فوت میرزا عبدالحسین اصفهانی (متوفّی 1194) ملقّب به «فیض علیشاه» به دستور علیمردان خان زند بنای آجری زیبا بر مزار او ایجاد کردند که از آن پس عده‌ای از عرفا و صوفیه در اطراف وی دفن شدند. قدمت تکیه به سال‌ها قبل از این تاریخ می‌رسد و از تکیه‌های بزرگ تخت فولاد محسوب می‌شود. میرزا محمد سُها ملقّب به «ملک‌الشعراء» وی حافظه قوی در حفظ اشعار شعرای بزرگ داشت. در فنون شعر، تاریخ، انساب، کتاب‌شناسی و رجال‌شناسی تسلّط کامل داشت. احاطه او در شعر و شاعری به حدی بود که دوستانش به او لقب «شعر مجسم» داده بودند. از ویژگی‌های جالب هنری این تکیه دو سنگ قبر زیبا و با ارزش داخل بقعه است و دیگر آنکه اکثر مدفونین در اطراف بقعه از عرفاء و صوفیان سلسله‌ی نعمت‌اللهی اصفهان می‌باشند، از این رو از تکیه‌های مورد توجه عرفاء و صوفیان است.

موقعیّت جغرافیایی تکیه

این تکیه از شرق به خیابان فیض، از شمال غرب به کاروانسرای تخت فولاد، از غرب به تکیه یزدخواستی و از جنوب به تکیه زرتشتی‌ها منتهی می‌شود.

بزرگان مدفون در تکیه

1- میرزا عبدالحسین اصفهانی:

فرزند ملا محمدعلی طبسی خراسانی. متوفّی 1194 ق. ملقّب به «فیض علی‌شاه اول» از عرفای سلسله‌ی نعمت‌اللهی. وی از طبس برای تحصیل علم به اصفهان آمد. پس از تکمیل علوم ظاهری در جستجوی اهل حال از اصفهان به شیراز رفت و در آنجا نزد معصوم علی شاه که از هند به شیراز آمده بود کسب علم نمود. سپس به اصفهان بازگشت و در آخر سلطنت علی مردان‌خان زند وفات یافت. (1)

حاج میرزا محمد صادق نمازی:

متوفّی 1301 ق. ملقّب به «فیض علی‌شاه ثانی» از عرفای عهد قاجار.

3- محمد هاشم خوشنویس:

متوفّی 1306ق. عارف و خوشنویس بزرگ عصر قاجار که خط شکسته را به شیوه‌ی درویش عبدالمجید زیبا می‌نوشت. وی در فضل و ادب و عرفان نیز برجسته بود. و از صابر علی شاه و دیگر بزرگان این سلسله کسب فضایل کرده بود. خودش می‌گفت تا کسی انسان کامل را ندیده هیچ ندیده و سخنان نیکوی دیگر از او نقل کرده‌اند. (2)

4- ملا محمدباقر قمشه‌ای:

فرزند ملا مهدی. متوفّی 1316 ق. عالم فاضل.

بیشتر بخوانید: نقش تذهیب و خوشنویسی در چاپ قرآن

 

5- میرزا محمد سُها:

فرزند همای شیرازی. متوفّی 1338 ق. ملقّب به «ملک‌الشعراء» وی حافظه قوی در حفظ اشعار شعرای بزرگ داشت. در فنون شعر، تاریخ، انساب، کتاب‌شناسی و رجال‌شناسی تسلّط کامل داشت. احاطه او در شعر و شاعری به حدی بود که دوستانش به او لقب «شعر مجسم» داده بودند. بسیاری از شعرای بزرگ روزگار خویش را با شرح احوال آنان می‌شناخت و در فوت آنان ماده تاریخ گفته بود. (3) استاد همایی بعد از فوت پدر خویش طرب شیرازی تخت تکفل سُها بود. از امتیازات اخلاقی وی قلب بسیار رئوف و مهربانش بود. حس ترحم و عطوفت وی به حدی بود که گاه سگ‌های گرسنه را که از دست رهگذران غیر از سنگ و چوب نمی‌خوردند، مخصوصاً سگ‌های بچه‌دار را نان و غذا می‌داد. (4) از اشعار اوست:

در خم غدیر احمد آن مَست خدا *** کاو مست خدای بود و پای بست خدا
تا دست خدا نماید از دست علی *** بگرفت بدست خویشتن دست خدا (5)

6- آقا محمدتقی صحاف:

فرزند محمد ابراهیم مقدّس. متوفّی 1337 ق. هنرمند بی‌نظیر اصفهان که در انواع هنرها مانند خوشنویسی، نقّاشی، جلدسازی، صحافی، معرّق‌سازی، تذهیب مهارت فراوان داشت. استاد همایی در مورد وی می‌نویسد: «حقّا صد مرد در یک تن و مجمع‌الصنایع هنر صحافی و نقّاشی و طرّاحی و مُذهّبی و خوشنویسی و سوخت‌سازی و معرّق‌سازی و ... بود». (6)
از آثار او الف) کتیبه سردر مسجد صفا در محله‌ی شهشهان به خط ثلث ب) کتیبه‌ی سردرب و داخل مسجد رکن‌الملک ج) سنگ نوشته قبر میر محمدهادی و میر محمداسماعیل خاتون آبادی واقع در تکیه خاتون آبادی. (7)

7- سیدحسین:

متوفّی 1235 ق. عالم بزرگوار و فاضل جلیل. سنگی راست بالای سر قبر او است که القاب عالمانه بسیاری بر آن حک شده است.

8- سید مصطفی بن محسن:

از علمای وارسته که قبرش مورد توجه مردم است، متوفّی 1241 هـ . ق.

9- شیخ ابوالحسن ابراهیم بن صالح: عالم فاضل واعظ. متوفّی 1237 ق. (8)

10- نایب اسدالله نی‌زن:

از نوازندگان نِی مشهور عصر ناصری. به نوشته استاد همایی در مجالس بزم که آماده‌ی پرداخت مبالغ گزاف به او بودند، شرکت نمی‌کرد و ساز نمی‌زد، ولی در تعزیه‌ها به رایگان شرکت می‌کرد و حتّی برای بهبود حال بعضی از بیماران بالای سر آنها نِی می‌نواخت. چنانکه نقل است که بر سر بیماری چنان به نواختن نیِ مشغول شد که پس از مدّتی آن بیمار که امید شفا به وی نبود، چنان جذب نوای نی نایب شد که از بستر برخاست و شروع به گریستن نمود و بیماری‌اش رو به بهبود نهاد. (9)

نمایش پی نوشت ها:
1. مهدوی: دانشمندان و بزرگان اصفهان: ص 461.
2. جناب: 314.
3. اتحاد، هوشنگ: پژوهشگران معاصر ایران، ج8، ص 537.
4. برگزیده دیوان سه شاعر، ص 86.
5. نصری، عبدالله: پایان شب سخن سرایی، صص 50- 52؛ و نصرالهی: جزوه تخت فولاد سرزمین جاویدان، مشاهیر تکیه فیض.
6. همایی: دیوان طرب، ص 83.
7. نصرالهی، غلامرضا: مقاله آقا محمدتقی صحاف، هفته‌نامه نوید اصفهان، شماره 169، تاریخ 70/8/8، ص 3.
8. مهدوی: سیری در تخت فولاد، صص 168 و 169.
9. همایی: تاریخ اصفهان (مجلد هنر و هنرمندان)، ص 238 - 240.

منبع مقاله :
عقیلی، سیداحمد، (1391)، تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی، تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ ششم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط