نویسنده: امین رضا کمالیان
***
نام: خلیفه خیرمحمد دُرّانی؛ ملقب به شیخ خلیفه خیرمحمد/ نشانی: شهرستان نیکشهر، بخش فنوج، دهستان خیرآباد/ تاریخ بنای کنونی: 1380/ بانی: احمد درانی/ معماران و هنرمندان: اسدالله (معمار)/ دایر: قبرستان عمومی، مسجد مخروبه/ مدیریت: طایفه درانی
***
(1) موقعیت مقبره
مقبرهی شیخ خیرمحمد دُرانی در فاصلهی هفده کیلومتری بخش فنوج، شهرستان نیکشهر و به فاصلهی سیصد متری از دهستان خیرآباد قرار گرفته است. بازماندگان خلیفه هم اکنون در این روستا سکونت دارند و شغل بیشتر آنان کشاورزی و دامداری است. نام فامیلی بازماندگان خلیفه خیرمحمد، دُرّانی است.شیخ خیرمحمد دُرّانی، ملقب به شیخ خلیفه خیرمحمد، شخصیتی متدین، مبارز و شناخته شده در تاریخ بلوچستان است. نامبرده به دلیل خدمات مذهبی، اجتماعی، سیاسی و نظامیای که برای منطقه انجام داده، مورد احترام است. مقبره در قبرستان قدیمی و کنونی دهستان واقع است. فاصلهی مقبره تا جادهی اصلی روستا دویست متر است. مقبره از بیشتر نقاط روستای خیرآباد به راحتی قابل دسترس است. این مقبره در مجاورت تپهای بنا شده است و در بالای تپه، آثار و بقایای وجود یک سنگر مشاهده میشود. براساس روایات تاریخی، این همان مکانی است که شیخ در زمان مبارزاتش برابر تهاجمات انگلیسیها از آن استفاده میکرده است. دور تا دور مقبره بلندیهایی وجود دارد که بر روی آنها آثاری از قبرهای فاقد مشخصات دیده میشود. موقعیت جغرافیایی و آب و هوای این منطقه نیمه کوهستانی است.
(2) تاریخچهی مقبره
الف) نام و نشان صاحب مقبره:
شیخ خیرمحمد دُرّانی، ملقب به شیخ خلیفه خیرمحمد، شخصیتی متدین، مبارز و شناخته شده در تاریخ بلوچستان است. نامبرده به دلیل خدمات مذهبی، اجتماعی، سیاسی و نظامیای که برای منطقه انجام داده، مورد احترام است. شیخ در زمان حکومت سردار چاکرخان، به قصد زیارت خانهی خدا از افغانستان حرکت کرد و در فنوج مهمان سردار چاکرخان شد و مورد احترام و توجه سردار قرار گرفت. سردار از او دعوت کرد تا در منطقهی فنوج ساکن شود و به آموزش احکام دینی بپردازد و تأکید میکرد که ثواب این کار کمتر از حج نیست. شیخ پیشنهاد سردار را پذیرفت و در فنوج ماندگار شد. نامبرده به عنوان فردی عالم و متدین در فنوج به ترویج تبلیغات امور دینی و مذهبی پرداخت و جلسات مولودخوانی برگزار کرد. خیلی زود پیروانی دور و بر شیخ جمع شدند و مریدانی به او پیوستند و مدتی بعد سردار چاکرخان به جهت تشویق وی در ماندن در منطقه، یک رشته قنات مخروبه را به او واگذار کرد و اجازه داد که خلیفه به کمک مریدانش آن قنات را آباد کند. شیخ و مریدانش قنات را بازسازی کردند، بعدها این قنات و زمینهای مزروع آن، به نام خیرآباد معروف شد (اسفندیار شاهوزایی، 1389، ص15).شیخ از اهالی همانجا همسری اختیار کرد و صاحب دو دختر شد. از دخترانش یکی به عقد شه وردیخان شیرانزهی و دیگری به عقد ملک یوسفخان درآمد. در واقع، خلیفه بدین وسیله با خوانین آنجا وصلت کرد. او همچنین از طایفهی بلوچهای ساکن دشت کاروان، همسر دیگری اختیار کرد و تمامی اهالی کاروان و زرآباد مرید او شدند. وی در این زمان، یکی از روحانیان قدرتمند منطقه شده بود. ضمناً خلیفه از همسرش، که اهل کاروان بود، صاحب یک پسر شد که خلیفه انورجان نام گرفت. بعد از وفات خلیفه، این پسر جانشین پدرش شد. او نیز مورد احترام افراد زیادی بود. اکنون نزدیک به یکصد خانوار از اهالی خیرآباد، که در هفده کیلومتری فنوج واقع شده است، همه نوه و نتیجههای خلیفه خیرمحمد هستند که بعضی عنوان فامیلیشان دُرّانی و برخی شیرانی است. خلیفه در خیرآباد وفات یافت و بر سر مزارش مقبرهای احداث کردند این مقبره سالهاست زیارتگاه اهالی منطقه است.
خلیفه خود را به طایفه دُرّانیهای افغانستان منصوب میکرد. وی مهرهای داشت که روی آن چنین نوشته شده است:
(صفدر و صف شکن و شیر دلاور به جهان= پیرو دین محمد، خیر محمد افغان)
متن روی سنگ قبر، شیخ را به این صورت معرفی مینماید: «خلیفه خیرمحمد صاحب بن حاجی حرمین الشرفین- حاجی صاحب عبدالرشید 1346» (اسفندیار شاهوزایی، 1389، ص15).
جنگ خلیفه خیرمحمد با استعمارگران انگلیس در سال 1747 میلادی رخ داد و در این رابطه آمده است:
شخصی به نام خلیفه خیرمحمد بر علیه انگلیسیها قیام کرده و اعلام جهاد مینماید. انگلیسیها از این وضعیت نگران و آشفته شده و تصمیم میگیرند از طریق حکام محلی و افراد با نفوذ از پیشرفت قیام جلوگیری نمایند و آن را خنثی کنند. خلیفه خیرمحمد با جهادگران خویش پایگاه ساحلی چابهار را تصرف نمود و با نبرد مسلحانه در مدت دو الی سه روز توانستند شهر چابهار را به تصرف خود درآورند. اما از آنجایی که قدرت آتش توپخانه انگلیس به وسیله توپهای دور زن و اسلحههای سنگین و کشتیهای جنگی شدید همراه بوده، موجب گردیده است که خلیفه خیرمحمد نتوانست بیش از دو روز در پایگاه چابهار مقاومت نماید و به ناچار عقبنشینی کرد. وی بعد از تحمل تلفات سنگین به کوهستانهای مرکزی منطقه برگشت و سعی کرد با ایجاد اختلال در سیستم ارتباطی انگلیسیها از طریق قطع خطوط تلفن در مقابل انگلیسیها مقاومت کند. انگلیسیها ناچاراً عقبنشینی میکنند و سعیدخان، حاکم نیکشهر؛ طی نامهای به انگلیسیها قول دستگیری شیخ را داده و تقاضای عقبنشینی آنها را مینماید. از آنجایی که شیخ در نزد مردم و در قلوب اهالی منطقه نفوذ داشت، سعید خان عملاً نتوانست کاری انجام دهد. سرانجام انگلیسیها ناچار شد با فرد بانفوذی چون بهرام خان بار کزهی جهت محافظت منطقه قراردادی ببندند. بهرام خان پس از مرگ سعیدخان، که در سال 1326 هجری قمری اتفاق افتاد، به منطقه سرباز و ایرانشهر لشکرکشی نموده و پایگاه قاجاریان را تصرف کرد و قلعهی ناصری ایرانشهر به دست بهرام خان افتاد. بهرام خان پس از تصرف قلعهی ناصری ایرانشهر اظهار داشت که دیگر قاجاریان را نمیگذارد پای در منطقه بگذارند. چون پایگاه قلعهی ناصری ایرانشهر زمای ساخته شد که انگلیسیها به حکومت مرکزی قاجاریان فشار آوردند تا یک پایگاه بزرگ در بلوچستان احداث نمایند تا فشار بلوچهای محل بر دوش استعمارگران انگلیسی سبکتر شود. اما نقشهی آنان نقش بر آب شد. قیام خلیفه خیرمحمد باعث گردید انگلیسیها چابهار را تخلیه کنند و تجار هندی و حیدرآبادی که در چابهار سکونت داشتند به گوادر مهاجرت نمایند (دامنی، 1380، صص251-252).
خلیفه خیرمحمد در شاعری نیز خوشذوق بود و دستی داشت و دربارهی افرادی که در مبارزه با انگلیسیها با او همکاری نکردند چنین سروده است:
اهل بلوچی همه کم همتند *** مرشدش تنها به غزا میرود
هر که بگوید که غزا فرض نیست *** نزد اباجهل به صفا میرود
خیر محمد که ندارد کسی *** نزد محمد صلی الله میرود
ب) سابقهی بنا و حدود و ثغور آن:
براساس گفتههای راوی، پس از وفات شیخ، بنایی با خشت و گل به صورت گنبدی شکل در اطراف مقبره ساخته شد که به مرور زمان تخریب گشت. اخیراً در سال 1380 هجری شمسی مقبرهی جدیدی بر روی مزار خلیفه بنا شده است که سازندهی آن فردی به نام اسدالله از اهالی روستاست و هزینه ساخت و ساز آن را احمد دُرّانی تقبل کرده است. این مکان آب و برق و سرویس بهداشتی ندارد. تاریخ ساخت مقبره قبلی را همزمان با تدفین خلیفه خیرمحمد میدانند.(3) محوطه و معماری کنونی مقبره
مکانی که مقبره در آن قرار دارد محیطی باز است و صحن و حصار ندارد. سه درخت کُنار در نزدیک مقبره به فاصلهی سی متری در داخل قبرستان وجود دارد. در قسمت شمالی نیز در فاصلهی هفت متری مقبره، سازهی مخروبهای وجود دارد که چند ستون از خشت و گل از آن باقی مانده است. این مقبره در مجاورت تپه مرتفعی است که شیخ در مبارزاتش از آن تپه به عنوان سنگر استفاده میکرده است. گفته میشود که این مقبره را خلیفه خیرمحمد ساخت و به مرور زمان تخریب شد و به شکل کنونی درآمد. بنای مقبرهی جدید اتاقی مربع شکل به مساحت بیست و چهار مترمربع است. در ساختمان مقبره، مصالح سنگ، گچ، آهن، سیمان، آجر و موزاییک به کار رفته است و در محوطهی بیرونی، در جوار مقبره، زمینهای کشاورزی قرار دارد که در آن، انواع درختان نخل و کُنار به فراوانی دیده میشود. مقبره گنبد ندارد و نمای بیرونی آن با سیمان سفید کار شده است. در ورودی مقبره، از آهنی در ابعاد یک متر در یک متر و پنجاه سانتیمتر است. کف مقبره موزاییک و با چهار فرش سه متری دستبافت به رنگ قرمز پوشیده شده است. ارتفاع دیوارهای مقبره سه متر و بیست سانتیمتر است که در قسمتهای شمالی و جنوبی آن دو پنجره در ابعاد یک متر و ده سانتیمتر در یک متر و بیست سانتیمتر از جنس آهن قرار دارد. بوی مشک و عود، فضای مقبره را معطر ساخته است. در وسط مقبره، قبری در ابعاد یک متر و ده سانتیمتر در دو متر و پنجاه سانتیمتر با ارتفاع سی سانتیمتر از سطح زمین با سنگ مرمر درست شده است که در قسمت پایین سنگ قبر، سنگی مرمری با مشخصات متوفا در ابعاد پنجاه سانتیمتر در پنجاه سانتیمتر نصب شده است. روی سنگ قبر، پارچهای مشکی پهن و آیت الکرسی و سورهی حمد بر روی آن تزئین شده است.یک جلد قرآن نیز در قسمت بالای قبر دیده میشود. همچنین در بالای قبر، چوبی به ارتفاع یک متر و پنجاه سانتیمتر وجود دارد که بر آن پارچهای به رنگ سبز و سفید بستهاند قسمت فوقانی آن را به صورت پنجهی دست ساختهاند.
عصایی به رنگ قهوهای که روی آن حکاکی شده در کنار قبر موجود است که آن را متعلق به مرحوم خلیفه خیرمحمد میدانند. طول این عصای چوبی یک متر و بیست سانتیمتر است. بنای تازه ساخته شده مقبره قدمت زیادی ندارد، سالم است و آسیب جدی به آن وارد نشده است.
در این مقبره فاقد قفل و حفاظ است و رفت و آمد به داخل آن به سادگی انجام میشود. بسیاری از مردم روستا در هنگام اقامهی بعضی از نمازهای خود از این مکان استفاده مینمایند.
(4) توضیحات تکمیلی و ملاحظات
1. زائران:
بیشتر افرادی که به این مقبره میآیند از اهالی روستای خیرآباد و روستاهای اطراف و عدهای نیز از شهرهای نزدیک هستند.2. نذورات:
در این مقبره نذر و نیاز صورت نمیگیرد زیرا اهالی منطقه این عمل را گناه میدانند و هرگز وجوه نقدی در این مقبره نمیاندازند؛ اما خود را مقید به خواندن دعا و فاتحه بر سر قبر شیخ میدانند.3. موقوفات:
به گفتهی راوی، زمینی که مقبره در آن قرار دارد جزء زمین قبرستان است و ملک شخصی کسی محسوب نمیشود.4. مراسم:
برحسب آداب و رسوم روستا، بسیاری از افراد که برای خواندن فاتحه و زیارت اهل قبور در روزهای پنجشنبه به قبرستان میآیند، به زیارت مقبرهی خلیفه خیرمحمد را هم مورد توجه قرار میدهند. علاوه بر آن رهگذران نیز از مقبره شیخ خلیفه دیدن میکنند و بر مزار شیخ فاتحه میخوانند.5. دفن شدگان:
مکانی که خلیفه خیرمحمد در آن دفن شده قبرستان قدیمی روستا است و دور تا دور آن، قبرهای مختلف قرار دارد که بسیاری از آنها سنگ قبر دارد و مشخصات بعضی از دفن شدگان بر آنها حک شده است. یادآوری میشود که نوشتن مشخصات بر روی سنگ قبرها در بلوچستان یک پدیدهای جدید است و قدمت آن به دهههای اخیر برمیگردد.6. متولیان و خادمان:
نظارت بر مقبره برعهدهی بازماندگان شیخ خلیفه خیرمحمد است و متولی خاصی ندارد.راویان محلی:
حافظ قرآن؛ عبدالطیف دُرّانیتحقیق میدانی:
1388/11/6منبع مقاله :
کمالیان، امینرضا؛ (1390)، شماری از مقبرههای استان سیستان و بلوچستان شهرستانهای ایرانشهر، تهران: بنیاد ایرانشناسی، چاپ اول.