مفروضات متافیزیکی اندیشه‌های اسلامی

تفاوت علم دینی با علوم انسانی، در نوع مبانی متافیزیکی است. مبانی متافیزیکی در علم دینی برگرفته از دین است و در علوم انسانی برگرفته از متون غیردینی است. دکتر باقری بعد از تبیین و تحلیل، ساختار علم دینی با بحث محتوایی و مصداقی، آن را تکمیل می‌کند.
يکشنبه، 14 مرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مفروضات متافیزیکی اندیشه‌های اسلامی
با شناخت مبادی عمل و آثار عمل، می‌توان به چیستی عمل از دیدگاه قرآن کریم دست یافت
 
چکیده
تفاوت علم دینی با علوم انسانی، در نوع مبانی متافیزیکی است. مبانی متافیزیکی در علم دینی برگرفته از دین است و در علوم انسانی برگرفته از متون غیردینی است. دکتر باقری بعد از تبیین و تحلیل، ساختار علم دینی با بحث محتوایی و مصداقی، آن را تکمیل می‌کند. همان‌گونه که عنوان شد، در علوم انسانی و تجربی، فرضیه‌ها از پیش‌فرض‌ها تأثیر می‌پذیرند و دینی بودن پیش‌فرض‌ها، باعث دینی شدن علوم می‌گردد. بر این اساس، برای اسلامی ‌نمودن علوم، نیازمند «تولید مفروضات متافیزیکی اسلامی» می‌باشیم... .

تعداد کلمات 914/ تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
 مفروضات متافیزیکی اندیشه‌های اسلامی
مباحث گذشته روشن ساخت که تفاوت علم دینی با علوم انسانی، در نوع مبانی متافیزیکی است. مبانی متافیزیکی در علم دینی برگرفته از دین است؛ در علوم انسانی برگرفته از متون غیردینی است. دکتر باقری بعد از تبیین و تحلیل، ساختار علم دینی با بحث محتوایی و مصداقی، آن را تکمیل می‌کند. همان‌گونه که عنوان شد، در علوم انسانی و تجربی، فرضیه‌ها از پیش‌فرض‌ها تأثیر می‌پذیرند و دینی بودن پیش‌فرض‌ها، باعث دینی شدن علوم می‌گردد. بر این اساس، برای اسلامی نمودن علوم، نیازمند «تولید مفروضات متافیزیکی اسلامی» می‌باشیم. گفتنی است در این زمینه کار جدی‌ای صورت نگرفته است و نیازمند تلاشیم. ایشان با بررسی «تصویر انسان و عمل او در آموزه‌های دینی»، تبیین این بحث را با دو پرسش آغاز می‌کند: آموزه‌های دینی درباره انسان چه تصویری ارائه می‌دهند؟ چیستی عمل و مبادی آن از نگاه قرآن کریم چگونه است؟ با توجه به این تصویر، چه اصولی در تبیین عمل آدمی ‌به‌کار گرفته شده است؟
موجودیت آدمی ‌در قرآن با واژه «نفس» یاد شده است که همراه با عواملی است؛ مهم‌ترین این عوامل، عبارتند از: فطرت، عقل، نفس مطمئنه، نفس اماره، اراده و اختیار، نفس لوامه و... . انسان در کشمکش این عوامل است و سرنوشتش در تبعیت از این عوامل رقم می‌خورد:
چنان‌چه از عواملی مثل عقل و فطرت تبعیت کند، عاقبت خیری خواهد داشت؛ در غیراین صورت، یعنی در تبعیت از نفس، سقوط خواهد کرد. بنابراین از نگاه قرآن کریم، انسان موجودی مختار است که خود منشأ عمل خویش است و همین عمل هویت او را رقم می‌زند: «از دیدگاه قرآن، انسان موجودی در نظر گرفته شده که خود منشأ عمل خویش است و با همین عمل‌ها هویت خود را رقم می‌زند.»[1]
پرسش دوم درباره ماهیت عمل است. شناخت ماهیت عمل، در گرو شناخت مبادی آن است. از دیدگاه قرآن کریم، مبادی عمل عبارتند از:


١. مبادی معرفتی

این مبادی شامل انگاره، گمان و یقین است و تحقق عمل در مقایسه با هر یک از مبادی متفاوت خواهد بود؛ مثلا کسی که پیش از عمل، یقین به انجام آن دارد، در انجام عمل نیز با قاطعیت بیش‌تری قدم بر می‌دارد.


۲. مبادی زیرساز عمل (میل)

 در پاره‌ای از موارد، قرآن کریم در تبیین عمل آدمی، به مبادی زیرساز عمل متوسل می‌شود که پیش از عمل مؤثرند. امیال زیرساز در دو صورت جاذبه و گریز، جلوه می‌کنند.
 

٣. اراده

قرآن کریم یکی دیگر از مبادی عمل را، اراده می‌داند. گاهی فرد با وجود آن‌که مبادی پیشین را دارد، ولی عمل صورت نمی‌گیرد و سبب آن نبود اراده جدی است.
 

بیشتر بخوانید: علم دینی و اسلامی سازی علوم انسانی

 

۴. تمهید و برنامه ریزی

 مرحله دیگر، تمهید و برنامه‌ریزی است که فرد برای دست یافتن به اهدافش، از راه‌کارهای خاصی وارد می‌شود.
 

۵. عزم و تصمیم

 سرانجام در آخرین مرحله با عزم و تصمیم، عمل به ظهور می‌رسد.
همان طور که عنوان شد، شناخت عمل مبتنی بر مبادی خاصی است؛ اما چنین نیست که با شناخت مبادی عمل، شناخت کامل فراهم شود. رویه دیگر عمل که با شناخت آن عمل کامل می‌شود، ناظر به آثار عمل است. آثار عمل دو قسم است: آثار عملی که به خود عامل برمی‌گردد و آثار عملی که عمل بر اشیا و محیط اطراف دارد. با شناخت این دو قسم، یعنی مبادی عمل و آثار عمل، می‌توان به چیستی عمل از دیدگاه قرآن کریم دست یافت.
دو دسته اثر بر عمل آدمی ‌مترتب است که در شناخت عمل باید آن‌ها را مورد توجه قرار داد: دسته نخست، اثر بازگشتی است که از عمل به سوی خود عامل بازمی‌گردد و ما آن را «اثر بازگشتی نوع» خواهیم نامید؛ به عبارت دیگر، تحقق عمل، موجب تأثیری بر مبادی عمل می‌شود. دسته دوم، اثری است که عمل بر اشیا و اشخاص پیرامون عامل به جا می‌گذارد.[2]
با نظر به آنچه گذشت، معلوم می‌گردد آموزه‌های دینی مخصوصا قرآن کریم، انسان را به منزله عامل و شکل‌دهنده عمل خویش می‌داند و پیدایش یک عمل را مبتنی بر مبادی خاصی می‌شمارد. این مبنا که با نگاه تحلیلی از آیات الهی به دست می‌آید، می‌تواند به عنوان پیش فرض در علوم کاربرد داشته باشد.
پرسش سوم درباره سبک‌های تبیین عمل آدمی ‌در قرآن است. با توجه به پذیرش انسان به منزله عامل و اینکه انسان منشأ عمل خویش به‌حساب می‌آید، نمی‌توان در تبیین عمل انسان آن را معلول علت‌های جبری دانست. نباید در تبیین عمل انسان آن را معلول علت‌هایی دانست که در فرآیند ماشینی به ظهور آن می‌انجامد[3]؛ از این رو در قرآن، رفتار فرد براساس شیوة غایت‌گرایانه (رفتار بر حسب دلایلی که وی برای اعمال خود درنظر گرفته است یا بر حسب تصمیم و خواست درونی وی) لحاظ شده است. با پژوهش در قرآن می‌توان نمونه‌ای از این دلایل را استخراج نمود؛ عمده آن‌ها عبارتند از: اصل معقولیت، اصل تصمیم‌گیری، اصل جدال‌ورزی، اصل خودفریبی، اصل اضطرار و اصل تحریف‌بندی.
دکتر باقری با تبیین چیستی عمل و سبک‌های عمل انسان، توانست در تولید مفروضات متافیزیکی اسلامی ‌قدمی ‌بردارد؛ اما به پژوهش در مراحل بعدی همانند فرضیه‌سازی و تولید علوم اشاره‌ای نکرده است.

 

نمایش پی نوشت ها:

[1] همو، هویت علم دینی؛ ص ۲۶۱.
[2] ص22.
[3] خسرو باقری؛ هویت علم دینی؛ ص ۲۸۴

منبع: خسرو پناه، عبدالحسین، در جستجوی علوم انسانی اسلامی، تحلیل نظریه‌های علم دینی و آزمون الگوی حکمی‌- اجتهادی در تولید علوم انسانی اسلامی، قم، دفتر نشر معارف، 1393 ش.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط