آسمون کبود

آسمونی واسه من ، اما کبود قصه ای ، اما همون یکی نبود مث آفتابی اما تنگ غروب مث دشتی که نشسته تو جنوب شوق پروازی تو لحظه های خواب که منو می بره اما تو سراب تو دل شبی ، شبی که گمشده نور مث راهی ، اما راه بی عبور
سه‌شنبه، 30 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آسمون کبود
آسمون کبود
آسمون کبود





شاعر : فریبا وکیلی
خواننده : محمد رضا عیوضی
آلبوم : یه روز برفی
آسمونی واسه من ، اما کبود
قصه ای ، اما همون یکی نبود
مث آفتابی اما تنگ غروب
مث دشتی که نشسته تو جنوب
شوق پروازی تو لحظه های خواب
که منو می بره اما تو سراب
تو دل شبی ، شبی که گمشده نور
مث راهی ، اما راه بی عبور
تو به یک باغ پر از گل می مونی
که گل یخ توی قلبم می شونی
مث خورشید به دلم رنگ می زنی
داغ پاییز به دل تنگ می زنی
مث دریایی ، عمیق و بیکرون
از تو طوفانه ، تو قلب من نشون
آسمونای کبود ، تنگه دلم
واسه اون یکی نبود ، تنگه دلم

منبع: http://www.semital.com




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط