رویکرد ارتباطات بین فرهنگی

در دهه ۱۹۷۰م. رشته علوم ارتباطات به ارتباطات میان فرهنگ‌ها، توجه و آن را از حیطه خاص علوم رفتاری خارج کرد. مطالعه ارتباطات بین فرهنگی، در مورد روابط ارگانیک میان ارتباطات و فرهنگ، نه فقط از منظر عناصر رفتاری و بیرونی
دوشنبه، 19 شهريور 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رویکرد ارتباطات بین فرهنگی
ارتباطات بین فرهنگی، بیشتر بر ارتباطات فردی رودررو و مستقیم متمرکز شده است
 
چکیده
در دهه ۱۹۷۰م. رشته علوم ارتباطات به ارتباطات میان فرهنگ‌ها، توجه و آن را از حیطه خاص علوم رفتاری خارج کرد. مطالعه ارتباطات بین فرهنگی، در مورد روابط ارگانیک میان ارتباطات و فرهنگ، نه فقط از منظر عناصر رفتاری و بیرونی، بلکه با توجه به اجزای شناختی نظیر نظام‌های دریافت و شیوه‌های استدلال نظریه‌پردازی کرد. این رویکرد مردم را، نه فقط به عنوان ساختارهای اقتصادی - اجتماعی و توده‌های منفعل جامعه‌شناختی، بلکه به مثابه نظام‌های فرهنگی مورد توجه قرار می‌دهد و بنابراین می‌تواند شکاف‌های موجود میان ملت‌ها و فرهنگ‌ها را از جنبه درونی هر فرهنگ کشف کند.

تعداد کلمات 1226/ تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
 رویکرد ارتباطات بین فرهنگی
روابط فرهنگی در سه پدیده تاریخی جنگ، مذهب و استعمار ریشه دارد. از جنگ‌های باستانی ایران و یونان، و ایران و روم تا جنگ‌های صلیبی و حتی جنگ افغانستان، همواره در کشاکش نبرد شمشیرها و ناوشکن‌ها، ارتباطات میان‌تمدنی رخ نموده است. تلاش میسیونرهای مسیحی، به‌خصوص در آفریقا و آسیا نیز برای غرب تجربیات بسیاری را در شناخت ملت‌های دیگر و نحوه برقراری ارتباط با آنان فراهم کرد. مدارس، بیمارستان‌ها و حتی دانشگاه‌هایی تأسیس شد تا میسیونرهای بومی تربیت و استخدام شوند. اگرچه در داخل کشورهایی نظیر آمریکا و فرانسه، دولت و کلیسا مستقل از یکدیگر عمل می‌کردند، اما میسیونرها[1] معمولاً در مأموریت‌های خارجی با دولت‌های خود کاملاً هماهنگ بوده‌اند؛ آنان اطلاعات فراوانی را برای دولت‌ها فراهم کرده و از پشتیبانی کامل هیئت‌های نمایندگی در خارج از کشور برخوردار بوده‌اند. استعمار برای جوامع استعمارگر، شناخت عمیق جوامع شرقی و برای شرقیان انتقال پاره فرهنگ اقشار استعمارگر را موجب شده است. امروز نیز قدرت‌های استعمارگر در اروپا، از جمله: فرانسه، آلمان و انگلستان بیشترین فعالیت‌های فرهنگی را در مستعمرات پیشین خود دنبال می‌کنند.
معاون سابق شورای بریتانیا، روابط فرهنگی را تشویق روابط مشترک میان نهادهای فرهنگی و آموزشی و افراد که موجب پیوند فکری، هنری و اجتماعی میان ملت‌ها می‌شود، تعریف می‌کند. او قائل به لزوم تفکیک میان دو اصطلاح روابط فرهنگی و دیپلماسی فرهنگی است، زیرا دیپلماسی فرهنگی را تنها «وارد کردن فرهنگ در توافق‌نامه‌های بین‌المللی و استفاده از فرهنگ برای پشتیبانی مستقیم از دیپلماسی سیاسی و اقتصادی یک کشور» می‌داند. به نظر می‌رسد این تفکیک ضروری است، زیرا در دیپلماسی فرهنگی، فرآیند سیاست‌گذاری و اجرا معمولاً توسط ارگان‌ها و مؤسسات حکومتی دنبال می‌شود، حال آن‌که روابط فرهنگی، هم‌زمان به وسیله دولت، اشخاص و مؤسسات خصوصی پیگیری می‌شود؛ به این ترتیب دیپلماسی فرهنگی تنها بخشی از روابط فرهنگی است.روابط فرهنگی در سه پدیده تاریخی جنگ، مذهب و استعمار ریشه دارد. از جنگ‌های باستانی ایران و یونان، و ایران و روم تا جنگ‌های صلیبی و حتی جنگ افغانستان، همواره در کشاکش نبرد شمشیرها و ناوشکن‌ها، ارتباطات میان‌تمدنی رخ نموده است.
نفوذ و اثرگذاری، دو هدف اصلی دیپلماسی فرهنگی است. دیپلماسی فرهنگی، مبتنی بر تجربه فرانسوی‌ها در قرن نوزدهم، در ابتدا به معنای سرمایه‌گذاری برای تأسیس مدارس و مؤسسات فرهنگی در کشورهای مورد نظر بر مبنای اهداف راهبردی بود. جانشین رئیس شورای بریتانیا در مقاله‌ای با عنوان «دیپلماسی فرهنگی: دیپلماسی تأثیرگذاری» آغاز شکل‌گیری دیپلماسی فرهنگی را همراهی گروهی از هنرمندان فرانسوی با هیئت اعزامی دوک لوکزامبورک به دربار پرتغال در برزیل به سال ۱۸۱۶م می‌داند. این هنرمندان هدیه رسمی و سفیران فرهنگی فرانسه برای تأسیس یک مدرسه هنرهای زیبا در ریودوژانیرو بودند. سال بعد دو دانشمند زمین‌شناس پروسی، هیئت سیاسی کشور خود را در جریان ازدواج شاهزاده پرتغال همراهی کردند تا به مردم و دربار پرتغال، جهان جدید را بشناسانند. در واقع دو کشور فرانسه و آلمان همان‌گونه که آغازگران دیپلماسی فرهنگی بودند، هنوز هم بیشترین سرمایه‌گذاری ملی را در این راه می‌نمایند. مؤسسه آلیانس فرانسه زیر نفوذ یهودیان از سال ۱۸۸۳م. و پس از شکست از پروس، کار خود را آغاز کرد. این مؤسسه برای تدریس زبان فرانسه در مستعمرات و بقیه کشورها ایجاد شد. در سال ۱۹۰۲م. مؤسسه لایمیسیون برای آموزش غیر مذهبی در ماورای دریاها و در سال ۱۹۱۰م. دفتر ملی برای تبادلات مدرسه‌ای و دانشگاهی و اداره مدارس و مؤسسات فرانسوی خارج از کشور تأسیس شد. پیشتازی فرانسه در نهادینه کردن روابط فرهنگی بین‌المللی سبب شد تا در این زمینه یک الگوی فرانسوی شکل بگیرد. این الگو که شامل آموزش زبان، تعلیم و تربیت، تبادلات علمی و حتی مذهبی می‌شود، توسط بسیاری از کشورها ‌پذیرفته و دنبال شده است.

 

بیشتر بخوانید: ارتباطات میان فرهنگى- 1


انگلستان در قرن نوزدهم شاهد بود که دولت فرانسه چگونه برنامه‌هایی از آموزش زبان فرانسه تا هیئت‌های باستان‌شناسی خود را در مناطق دارای حساسیت برای انگلستان به منظور منافع سیاسی به کار می‌گیرد؛ از این رو از سال ۱۹۱۷م. انگلیسی‌ها از طریق بخش خصوصی و با کمک اندک دولت، کار را آغاز کردند.
ابتدا مؤسسه بریتانیایی فلورانس تشکیل شد و بعدها انجمن‌های آنگلوفیل در شهرهای اصلی آمریکای لاتین به وسیله تجار انگلیسی و محلی، با تأکید بر آموزش زبان انگلیسی تأسیس گردید.
رویکرد انگلستان به روابط فرهنگی، مشابه فرانسه است و در انگلستان فعالیت‌های فرهنگی بین‌المللی که شامل آموزش زبان، علم، فناوری، هنر، علوم اجتماعی و تلاش برای جذب هرچه بیشتر دانشجویان خارجی به انگلستان است، بر عهده مؤسسه‌ای نیمه‌مستقل به نام شورای بریتانیا می‌باشد؛ این شورا در سال ۱۹۳۴م. تأسیس شده است. تاریخچه سال‌های اولیه این مؤسسه که توسط دونالدسون[2] نوشته شده نشان می‌دهد که شورای بریتانیا در اساس برای پاسخ به تبلیغات کشورهای محور شکل گرفت و برنامه‌های اولیه آن، شامل: کتاب‌خانه‌ها، سخنرانان میهمان، کرسی‌های دانشگاهی، بورسیه دانشجویان، آموزش زبان، نمایش فیلم و حمایت از هنرمندان بود.آلمان در سال‌های ۱۹۶۰م. برنامه‌های فرهنگی بین‌المللی خود را بنیاد گذاشت. او معتقد بود سیاست خارجی آلمان سه پایه دارد: سیاسی، پیوند با ناتو؛ اقتصادی، پیوند با اتحادیه اروپا؛ فرهنگی، استفاده از مبادلات آموزشی فرهنگی.
این شورا علاوه بر آموزش، بر صنایع فرهنگی انگلستان نیز متمرکز شده و می‌کوشد در فضاهایی مستقل از سفارت‌خانه‌های انگلستان، خارجیان را نسبت به تولیدات فرهنگی و هنری جدید آگاه و علاقه‌مند کند. این شورا اداره ۲۰ کتاب‌خانه و مرکز اطلاعات و ۱۲۷ برنامه آموزش زبان را در سراسر جهان بر عهده دارد. شورای بریتانیا اگرچه از دولت بودجه می‌گیرد، ولی دارای هیئت‌مدیره مستقل است و همواره فاصله خود را با دولت حفظ می‌کند. این شورا که در سال مالی ۹۸-۱۹۹۷م. بودجه‌ای معادل 980/6 میلیون دلار داشته است، در جریان تجدید سازمان خود بر درآمد‌زایی و خودگردانی، به‌خصوص در آموزش زبان تأکید داشته است. فعالیت‌های این شورا با اقدامات سازمان خدمات اطلاعاتی بریتانیا، که اطلاع‌رسانی متناسب با اهداف کوتاه‌مدت سیاست خارجی را بر عهده دارد، کاملاً متمایز شده است. در میان سازمان‌های دولتی نیز بخش روابط فرهنگی در وزارت‌خارجه مسئول هماهنگی اجرایی توافق‌نامه‌های فرهنگی با کشورهای دیگر است.
آلمان در سال‌های ۱۹۶۰م. برنامه‌های فرهنگی بین‌المللی خود را بنیاد گذاشت. او معتقد بود سیاست خارجی آلمان سه پایه دارد: سیاسی، پیوند با ناتو؛ اقتصادی، پیوند با اتحادیه اروپا؛ فرهنگی، استفاده از مبادلات آموزشی فرهنگی. دپارتمان فرهنگی بخشی از وزارت خارجه است که بیشترین بودجه را به خود اختصاص می‌دهد. آلمان فقط برای اقدامات فرهنگی در ایالات‌متحده، سالانه ۳۸ میلیون دلار هزینه می‌کند. بیشترین فعالیت‌های فرهنگی بین‌المللی از طریق سازمان‌های نیمه‌مستقل، مانند انستیتو گوته[3] انجام می‌شود. این مؤسسه اقداماتی نظیر آموزش زبان، هنر، دوره‌های آموزشی، نمایشگاه‌ها و نمایش فیلم را در کشورهای دیگر ساماندهی می‌کند. مدیریت برنامه‌های مبادلات آموزشی نیز توسط مؤسسه خدمات تبادل علمی[4] انجام می‌شود.
تأکید بر دیپلماسی عمومی در کشوری نوپا، مانند کانادا نیز مورد توجه قرار گرفته است. کمیته مشترک مجلس سنا و عوام در سال ۱۹۹۴م. سیاست خارجی کانادا را مورد بررسی قرار داد. بنا به درخواست این کمیته جان والستون سال،[5] موضوع فرهنگ و سیاست خارجی کانادا را در یک گزارش به نقد کشید و بر اساس آن، کمیته از دولت خواست بازسازی نظام تبلیغات خارجی را در دستور کار خود قرار دهد.
آمریکا همان الگوی مؤسسه فلورانس و انجمن‌های آنگلوفیل[6] را اقتباس کرده است. مراکز دو ملیتی که با مشارکت اداری و مالی دولت‌ها و شهروندان کشورِ هدف تشکیل می‌شود، از حمایت دولت آمریکا در زمینه خدمات کتاب‌خانه‌ای و آموزش زبان استفاده می‌کنند، ولی از نظر رسمی کاملاً مستقل و خارج از چارچوب دولتی تعریف می‌شوند؛ بنابراین معمولاً از خطر تعطیل شدن در هنگام بحران‌های سیاسی و حتی قطع روابط محفوظ می‌مانند.

پی نوشت:
[1] . Missionary.                                 
[2] . Donaldson.                                          
[3] . Goethe.
[4] . DAAD
[5] . Sul, John Raston.
[6] Anglufyl.
منبع: کتاب دیپلماسی شهری، نوشته مهدی جمالی‌نژاد، نشر آرما، 1392.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها