شکایت از پلیس نیویورک به علت اجبار به برداشتن حجاب از سر بانوان مسلمان بازداشت شده!
چکیده:
استفاده از پوشش حجاب در ایالات متحده آمریکا قانونی و بدون منع است. اما برخلاف تصور، این قانون در تمامی موارد رعایت نمیشود. نمونه بارز آن، اجبار به برداشتن حجاب از سر بانوان مسلمانی است که در پی هر گونه اتهامی بازداشت میشوند. هنگام عکسبرداری از متهمین، آنها را مجبور میکنند که به بهانه قابل رؤیت بودن چهره آنها، هر گونه حجاب، اعم از روسری یا مقنعه، را از سر خود بردارند. در این نوشتار ماجرای بازداشت و کشف اجباری حجاب از سر دو زن مسلمان به نامهای اَروا عزیز و جمیله کلارک که در نیویورک بازداشت شدند بیان شده است.
استفاده از پوشش حجاب در ایالات متحده آمریکا قانونی و بدون منع است. اما برخلاف تصور، این قانون در تمامی موارد رعایت نمیشود. نمونه بارز آن، اجبار به برداشتن حجاب از سر بانوان مسلمانی است که در پی هر گونه اتهامی بازداشت میشوند. هنگام عکسبرداری از متهمین، آنها را مجبور میکنند که به بهانه قابل رؤیت بودن چهره آنها، هر گونه حجاب، اعم از روسری یا مقنعه، را از سر خود بردارند. در این نوشتار ماجرای بازداشت و کشف اجباری حجاب از سر دو زن مسلمان به نامهای اَروا عزیز و جمیله کلارک که در نیویورک بازداشت شدند بیان شده است.
تعداد کلمات : 1615 / تخمین زمان مطالعه :8 دقیقه
نویسنده: Al-Bakr, March 16, 2018
مترجم: حسین باقری
مترجم: حسین باقری
جمیله کلارک در عصر یکی از روزهای ژانویه 2017، توقیف شد و ساعتها در بازداشتگاه پلیس منهتن محبوس ماند. مرتباً به او میگفتند که باید روسری خود را که بخشی از عقاید مسلمانان است از سر بردارد. جمیله شروع به گریه کردن کرد. سپس به ناچار به یک افسر پلیس نیویورک اجازه داد تا از او بدون حجاب عکس برداری کند.
جمیله 39 ساله بعدها گفت که با فلش زدن دوربین احساس عریان بودن به او دست داده است. پس از عکسبرداری، چندین افسر مرد به تصویر چهره بدون حجاب او خیره شدند و آن را در بانک داده پلیس ذخیره کردند.
اروا عزیز 45 ساله نیز در ماه آگوست تجربه مشابهی را در یکی از ساختمانهای پلیس بروکلین داشته است. افسران پلیس او را مجبور کردند در حضور تعداد زیادی از زندانیان مرد در یک راهروی شلوغ، حجاب خود را از سر بردارد تا از او عکسبرداری کنند. پلیس از سر و موهای برهنه او از چندین زاویه عکسبرداری کرد. زندانیان با مشاهده گریه خانم عزیز، روی خود را از برداشتند اما افسران پلیس به او نگاه می کردند.
یکی از افسران به او گفت: «این قانون است.»
وکلای مدافع آنها گزارشهای این دو زن را طی دادخواستهایی تحت عنوان دادخواهی سنخی حقوق بشر در روز جمعه در دادگاه بخشی منهتن به ثبت رساندند. آنها ادعا کردند که اقدام شعبه پلیس نیویورک در عکسبرداری از بانوان، حقوق دینی هر شهروندی را که مجبور به برداشتن پوشش سر و صورت شود نقض میکند. این امر ممکن است در خصوص حجاب یک مسلمان، عرقچین یا کلاه گیس یک یهودی ارتودوکس یا عمامه یک سیک باشد.
خانم کلارک 39 ساله و خانم عزیز 45 ساله به علت اتهام کم اهمیت نقض قوانین حفاظت، بازداشت شده بودند. مسئولین قضایی سپس آنها را آزاد کردند.
با این وجود، به علت قوانین محلی پلیسی، ممکن است عکسهای بدون پوششِ سر این زنان، در بانک داده پلیس نیویورک باقی بماند. این قوانین محلی با آنچه به وسیله سایر عوامل اجرایی قانون کشور اجرا میشود – مانند میشیگان، مینسوتا و سایر آیین های دادرسی حکومتی فدرال و دولتی – متفاوت است.
جمیله 39 ساله بعدها گفت که با فلش زدن دوربین احساس عریان بودن به او دست داده است. پس از عکسبرداری، چندین افسر مرد به تصویر چهره بدون حجاب او خیره شدند و آن را در بانک داده پلیس ذخیره کردند.
اروا عزیز 45 ساله نیز در ماه آگوست تجربه مشابهی را در یکی از ساختمانهای پلیس بروکلین داشته است. افسران پلیس او را مجبور کردند در حضور تعداد زیادی از زندانیان مرد در یک راهروی شلوغ، حجاب خود را از سر بردارد تا از او عکسبرداری کنند. پلیس از سر و موهای برهنه او از چندین زاویه عکسبرداری کرد. زندانیان با مشاهده گریه خانم عزیز، روی خود را از برداشتند اما افسران پلیس به او نگاه می کردند.
یکی از افسران به او گفت: «این قانون است.»
وکلای مدافع آنها گزارشهای این دو زن را طی دادخواستهایی تحت عنوان دادخواهی سنخی حقوق بشر در روز جمعه در دادگاه بخشی منهتن به ثبت رساندند. آنها ادعا کردند که اقدام شعبه پلیس نیویورک در عکسبرداری از بانوان، حقوق دینی هر شهروندی را که مجبور به برداشتن پوشش سر و صورت شود نقض میکند. این امر ممکن است در خصوص حجاب یک مسلمان، عرقچین یا کلاه گیس یک یهودی ارتودوکس یا عمامه یک سیک باشد.
خانم کلارک 39 ساله و خانم عزیز 45 ساله به علت اتهام کم اهمیت نقض قوانین حفاظت، بازداشت شده بودند. مسئولین قضایی سپس آنها را آزاد کردند.
با این وجود، به علت قوانین محلی پلیسی، ممکن است عکسهای بدون پوششِ سر این زنان، در بانک داده پلیس نیویورک باقی بماند. این قوانین محلی با آنچه به وسیله سایر عوامل اجرایی قانون کشور اجرا میشود – مانند میشیگان، مینسوتا و سایر آیین های دادرسی حکومتی فدرال و دولتی – متفاوت است.
بیشتر بخوانید : رابطه حجاب با اصل آزادی
آلبرت فاکس کان، مدیر بخش نیویورک شورای ارتباطات آمریکایی – اسلامی و وکیل مدافع این زنان در پرونده دادخواهی فدرال، می گوید که اجبار ایشان به عکسبرداری بدون پوشش سر موجب شده است که حس حریم شخصی، عزت نفس و اعتقادات دینی صادقانه این بانوان مورد بی حرمتی قرار گیرد.
این دادخواست، علاوه بر تقاضای غرامت برای آسیب دیدگان این حادثه در نظر دارد تا فرمانی دادگاهی مبنی بر ممنوعیت اجرای چنین رویهای در دایره پلیس دریافت کند.
آقای کان گفت: امکان بازیابی این عکسها از سیستمهای رایانههای حکومتی و دیده شدن مکرر آنها به عنوان بخشی از اوراق دادگاه، منجر به هتک حرمت مجدد ایشان خواهد شد.
نیکولاس پالوچی، سخنگوی بخش قوانین شهر ابراز داشت: «این شکایت را بررسی خواهیم کرد اما اطمینان داریم که رویه دایره پلیس در خصوص پوشش مذهبی سر، از لحاظ قانون اساسی قابل قبول است. این امر به شکل دقیقی احترام دایره پلیس در برابر سنتهای همه ادیان را با مستلزم بودن اجرای صحیح قانون به تهیه عکسهای متهمان، تطبیق میدهد. برای اشخاصی که تمایل ندارند در برابر دیگران پوشش دینی آنها از سرشان برداشته شود این اختیار وجود دارد تا به مکانی جدا و خصوصی جهت تهیه عکس برده شوند.»
خانمها کلارک و عزیز همانند بسیاری از مسلمانان، ایمان خود را به وسیله پوشاندن سر در حضور هر فردی غیر از اعضای خانواده مراعات مینمایند. موسسه «تحول زنان و خانواده» که به صورت غیر انتفاعی در محله کویین نیویورک فعالیت میکند، به این بانوان کمک کرد تا دادخواست خود را ارایه نمایند. این موسسه در خصوص تأثیر سوء خط مشی پلیس بر قربانیان خشونت خانوادگی بر کسانی که دستگیری آنها با خشونت صورت میگیرد بررسی و تحقیق میکند.در مارس 2015، دایره پلیس خط مشی خود را به وسیله یک «دستور موقتی» تغییر داد؛ بدین گونه هنگامی که عکسبرداری صورت میگرفت، کسانی که پوشش سر دینی با خود داشتند به محلی جداگانه در حوزه یک مرکز فرماندهی پلیس برده میشدند تا شخصی همجنس با فرد دستگیر شده از او بدون حجاب عکسبرداری کند.
آقای کان و وکیلان مدافع موسسه اِمِری سلی برینکرهوف و ابدی که نماینده شاکیان هستند ادعا می کنند که عمل پلیس نامعقول بوده و طبق ماده الحاقیه اول و قانون فدرال، آزادی دینی شاکیان نقض شده است.
این مسئله فاصله و شکاف بین خط مشی عدالت جزایی را همانگونه که طی زمان تکامل یافته و همچنین الزامات فرهنگی و دینی اشخاص توقیف شده را مشخصتر میکند. هماهنگونه که روشن است خط مشی مسئولین شهری به طور وضوح اعلام می کند که به منظور تهیه عکس اداری برای دایره پلیس، «پوشش سر زنان بازداشت شده میبایست برداشته شود». (زنی که سر خود را با پوشش دینی پوشانده است میتواند عکسی جداگانه که رسمی و اداری تلقی نشده و گاهی در مرکز کلانتری چسبانده میشود را حمل کند.)
سالیان زیادی هیچ گونه سیاستی در این زمینه وجود نداشت و فرماندهان طبق صلاحدید خود عمل می کردند: گاهی لباسهای مذهبی همانند حجاب از ایشان جدا می شد و گاهی به آن کاری نداشتند.
در مارس 2015، دایره پلیس خط مشی خود را به وسیله یک «دستور موقتی» تغییر داد؛ بدین گونه هنگامی که عکسبرداری صورت میگرفت، کسانی که پوشش سر دینی با خود داشتند به محلی جداگانه در حوزه یک مرکز فرماندهی پلیس برده میشدند تا شخصی همجنس با فرد دستگیر شده از او بدون حجاب عکسبرداری کند.
این دستور از آن زمان، در دایره راهنمای مأمورین گشت قانونی شده است. با این وجود منتقدین میگویند که این خط مشی گیج کننده است.
نظر منتقدین این است که محیطی که پلیس مدعی ایجاد آن است همیشه برقرار نمیشود. آقای کان مدعی است که وقتی هم که محیط مساعد باشد، این امر به عنوان هشداری برای افسران پلیس تلقی میشود. زیرا آنها به زن بازداشت شدهای که خواهان عکسبرداری در محیط شخصی است میگویند که این کار باعث طولانی شدن فرایند بازداشت شده و زمان بازداشت را طولانیتر مینماید. وی گفت خانم عزیز چنین هشداری را به عنوان یک تهدید به حساب آورد.
آقای کان ابراز داشت: به طور مشخصتر سیاست عکسبرداری، این حقیقت را در نظر نمیگیرد که این امکان وجود دارد که در آینده، عکسهای موجود، چاپ شده یا توزیع شوند.
او همچنین بیان کرد: «هر زمان که شخصی عکس بدون پوشش آنها را ببیند، همانند آن است که خیانت جدیدی در حقوق اساسی این افراد صورت گرفته است.»
مسئولین شهر در ماه گذشته سه پرونده جداگانهی مسلمانانی را که اعلام کردند برداشتن حجاب آنها برای عکسبرداری، حقوق دینی آنها را نقض کرده است مورد بررسی قرار دادند. در حقیقت این امر باعث شد نکات ظریف نحوه رفتار رایج دایره پلیس با زنان بازداشت شده پنهان شود. آنها در پاسخ به اینکه آیا خط مشی پلیس تغییر کرده یا نه سکوت اختیار کردند. مسئولین شهر به هر یک از زنان 60.000 دلار پرداخت کردند اما آنها تنها گفتند که این قانون «به سود» هر دو طرف بوده و باعث عدم ایجاد مزاحمت برای آنها میشود.
همچنین او. اندرو اف. ویلسون، دیگر وکیل مدافع آنها گفت که این توافقات، «تنها محدود به افرادی است که تا کنون شکایت کردهاند». «این امر به زنان و مردانی که مجبور به برداشتن پوشش سر در آینده میشوند یا کسانی که در گذشته شکایت نکردهاند کمکی نمینماید.»
آقای کان اضافه نمود که تضعیف نمودن ارزشهای دینی ساکنان نیویورک از ادیان مختلف، منفعت ناچیزی برای حکومت در پی دارد زیرا بسیاری از کارشناسان اجرای قانون معتقدند که تعیین هویت دقیق، محدود به برداشتن پوشش سر نمیباشد.
در نیویورک کسانی که جهت اخذ مدرک گواهینامه مراجعه می کنند می توانند کلاه، روسری یا سایر پوششها را روی سر داشته باشند البته مادامی که تمامی صورت قابل رؤیت بوده و این پوشش، روی صورت سایه نیاندازد.
یک مقام عالی رتبه حکومتی به نام اندرو ام. کومو ابراز داشت که پلیس ایالتی نیویورک از پروندههایی که در آن پلیس ایالتی، زن محجبهای را که صورتش آشکار و بدون پوشش بوده مجبور به برداشتن حجاب کرده باشد بی اطلاع است.
از لحاظ قوانین فدرالی، دایره ایالتی نمیتواند افراد دارای پوشش دینی را مجبور به ارایه عکسهای بدون پوشش نماید. چندین دایره پلیس در سراسر کشور نیز برداشتن پوشش سر را غیر ضروری میدانند.
در دادخواست آورده شده است که سیاست مسئولین شهری تنها «رنجاندن و ستم رساندن به جوامع افراد با ایمان» است. خانم کلارک و خانم عزیز در مصاحبههایشان گفتند که مواجه آنها با افسران، اعتماد آنها را به پلیس کمتر کرده است.
خانم روبینا عزیز، مدیر اجرایی «تحول زنان و خانواده»، گفت که ترس از پلیس در میان زنان مسلمان، آنها را از گزارش کردن حوادث کودک آزاری و خشونتهای خانوادگی باز میدارد.
در این دادخواست آورده شده است که «امروزه پس از حادثه 11 سپتامبر، نیویورک شاهد خشونت و ترس بی اساس علیه مسلمانان آمریکایی است. در چنین شرایط دوقطبی، مسئولین اجرای قوانین در شهر می بایست آگاهیها و حساسیت خود را نسبت به جامعه مسلمانان آمریکایی افزایش دهند.»
برای خانم عزیز که دختر یک فلسطینی مهاجر است و متأهل و دارای دو فرزند بالغ میباشد، مواجه شدنش با پلیس، تألمات خاطر زیادی در پی داشته است. او میگوید: «حس کردم که در هم شکسته شدم. این حادثه من را از پای درآورد.»
Emery Celli Brinckerhoff & Abady
برگرفته از سایت: www.nytimes.com