پاسخ به یک سوال
نويسنده:تقي حاتمي
در حديث داريم كه حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف مي فرمايد: «هر كس بگويد مرا ديده، دروغ گفته است»؛ در حالي كه در بسياري موارد، از شخصيت هاي بزرگ نقل شده است كه امام زمان را ديده اند. تناقض چگونه قابل حل است؟
براي آن كه بتوان به درستي در اينباره گفت و گو كرد و به قضاوت نشست، ابتدا لازم است متن كلام حضرت را به دقت مرور كنيم، تا روشن شود مراد امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف چيست؟ حديثي كه بحث مشاهده و دروغگو بودن مدعي مشاهده را مطرح مي كند، آخرين توقيع و نامه اي است كه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به چهارمين و آخرين نايب خاص خود، چند روز پيش از مرگ او نوشته است. متن نامه چنين است:
بسم الله الرحمن الرحيم؛ اي علي بن محمد سمري! خداوند، اجر برادرانت را در عزاي تو عظيم گرداند. به درستي كه تو تا شش روز ديگر از دنيا ميروي. پس به كارها ي خود رسيدگي كن و به احدي وصيت مكن كه پس از وفات، جانشين تو شود. به تحقيق، دومين غيبت (غيبت كامل) واقع شده است. پس ظهوري نيست. مگر بعد از اذن خداي عزّوجّل و آن، بعد از مدّتي طولاني و قساوت دل ها و پرشدن زمين از ظلم خواهد بود. به زودي نزد شيعيان من مي آيد، كسي كه ادعاي مشاهده مي كند. بدانيد كسي كه ادعاي مشاهده كند، پيش از خروج سفياني و ندا، او دروغگو و افترا زننده است. و لاحول و لاقوة إلا بالله العلي العظيم.1
اين حديث، در بردارنده نكاتي است، از جمله:
1. مدعيان مشاهده، در اين دوره، وجود خواهند داشت.
2. مدعي مشاهده، پيش از خروج سفياني و ندا (دو علامت حتمي ظهور) هم دروغگو است و هم افترا زننده.
افترا يا تهمت، آن است كه فردي به شخص ديگر، عملي يا قولي را نسبت دهد، در حالي كه او چنين نكرده باشد؛ بنابراين، بين دروغگو بودن و تهمت زدن، تفاوت است. هر دروغگويي، تهمتزننده نيست. اگر كسي فقط مدعي ديدن باشد؛ ولي به حضرت، نسبتي ندهد، ممكن است دروغگو باشد؛ ولي تهمتزننده نيست. امام، در اين نامه هر دو صفت ناپسند را به مدعي مشاهده، وارد كرده است؛ يعني، مدعي مشاهده، نسبتي نيز به حضرت ميدهد.
اين نكات در نامه، بزرگان را بر آن داشت، تا با تأمل و تدبّر دقيق تر، به محتواي نامه بنگرند و سپس اظهار نظر كنند.
عده اي با توجه به اينكه نامه، در آخرين روزهاي عمر نايب چهارم صادر شده و در آن، به پايان نيابت خاصه تصريح شده است، چنين گفتهاند كه مراد از مدعي مشاهده، ادعاي نيابت خاصه و ارتباط با حضرت است؛ زيرا نيابت خاص يعني حضور نزد حضرت، همراه شناخت آن بزرگوار و رساندن سؤالات مردم و ابلاغ پاسخ ها و پيام ها. اين فرد، هم ادعاي ديدار دارد و هم آنچه ميگويد را از جانب حضرت بيان مي كند و حرف ها را پيام حضرت اعلام ميكند.2
حضرت امام خميني; مي گويد: مراد از تكذيب مدعي مشاهده اين است كه فردي، مدعي ملاقات باشد؛ ولي شاهد و دليلي نداشته باشد.3 شهيد صدر مي گويد: مراد، ادعاي انحرافي است كه شخصي با ادعاي مشاهده و ارتباط، بخواهد عقايد و نظر خود را با نام پيام هاي امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به مردم القا كند.4 برخي نيز گفته اند: مراد از تكذيب مدعي مشاهده، تكذيب مدعي ظهور است.5 بنابراين مي توان دريافت كه در روايت، صِرف ديدار، منتفي نشده است و عالمان نيز نفي اصل ديدار را استفاده نكرده اند. به علاوه، روايت، مدعي مشاهده را كذّاب ميداند؛ حال اگر كسي امام را ببيند و به ديگران نگويد، تحت اين روايت قرار نمي گيرد؛ لذا اصل ديدار، امر ممكني خواهد بود.
نكته آخر اينكه علماي ما كه موفق به ديدار حضرت شده بودند، آن را براي مردم بازگو نمي كردند؛ بلكه اطرافيان و خواص آنان، از روي شواهد و قرايني يا در زمانهاي بعد، متوجه وقوع ديدار آن عالم با امام مي شدند؛ لذا عالمان تحت «عنوان مدعي مشاهده» قرار نميگيرند و اين روايت، با داستان ملاقات برخي بزرگان تنافي ندارد. ضمناً به علت فراواني مدعيان دروغين ملاقات، هر كس ادعاي ديدار نمود نبايد فوري آن را پذيرفت.
/خ
براي آن كه بتوان به درستي در اينباره گفت و گو كرد و به قضاوت نشست، ابتدا لازم است متن كلام حضرت را به دقت مرور كنيم، تا روشن شود مراد امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف چيست؟ حديثي كه بحث مشاهده و دروغگو بودن مدعي مشاهده را مطرح مي كند، آخرين توقيع و نامه اي است كه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به چهارمين و آخرين نايب خاص خود، چند روز پيش از مرگ او نوشته است. متن نامه چنين است:
بسم الله الرحمن الرحيم؛ اي علي بن محمد سمري! خداوند، اجر برادرانت را در عزاي تو عظيم گرداند. به درستي كه تو تا شش روز ديگر از دنيا ميروي. پس به كارها ي خود رسيدگي كن و به احدي وصيت مكن كه پس از وفات، جانشين تو شود. به تحقيق، دومين غيبت (غيبت كامل) واقع شده است. پس ظهوري نيست. مگر بعد از اذن خداي عزّوجّل و آن، بعد از مدّتي طولاني و قساوت دل ها و پرشدن زمين از ظلم خواهد بود. به زودي نزد شيعيان من مي آيد، كسي كه ادعاي مشاهده مي كند. بدانيد كسي كه ادعاي مشاهده كند، پيش از خروج سفياني و ندا، او دروغگو و افترا زننده است. و لاحول و لاقوة إلا بالله العلي العظيم.1
اين حديث، در بردارنده نكاتي است، از جمله:
1. مدعيان مشاهده، در اين دوره، وجود خواهند داشت.
2. مدعي مشاهده، پيش از خروج سفياني و ندا (دو علامت حتمي ظهور) هم دروغگو است و هم افترا زننده.
افترا يا تهمت، آن است كه فردي به شخص ديگر، عملي يا قولي را نسبت دهد، در حالي كه او چنين نكرده باشد؛ بنابراين، بين دروغگو بودن و تهمت زدن، تفاوت است. هر دروغگويي، تهمتزننده نيست. اگر كسي فقط مدعي ديدن باشد؛ ولي به حضرت، نسبتي ندهد، ممكن است دروغگو باشد؛ ولي تهمتزننده نيست. امام، در اين نامه هر دو صفت ناپسند را به مدعي مشاهده، وارد كرده است؛ يعني، مدعي مشاهده، نسبتي نيز به حضرت ميدهد.
اين نكات در نامه، بزرگان را بر آن داشت، تا با تأمل و تدبّر دقيق تر، به محتواي نامه بنگرند و سپس اظهار نظر كنند.
عده اي با توجه به اينكه نامه، در آخرين روزهاي عمر نايب چهارم صادر شده و در آن، به پايان نيابت خاصه تصريح شده است، چنين گفتهاند كه مراد از مدعي مشاهده، ادعاي نيابت خاصه و ارتباط با حضرت است؛ زيرا نيابت خاص يعني حضور نزد حضرت، همراه شناخت آن بزرگوار و رساندن سؤالات مردم و ابلاغ پاسخ ها و پيام ها. اين فرد، هم ادعاي ديدار دارد و هم آنچه ميگويد را از جانب حضرت بيان مي كند و حرف ها را پيام حضرت اعلام ميكند.2
حضرت امام خميني; مي گويد: مراد از تكذيب مدعي مشاهده اين است كه فردي، مدعي ملاقات باشد؛ ولي شاهد و دليلي نداشته باشد.3 شهيد صدر مي گويد: مراد، ادعاي انحرافي است كه شخصي با ادعاي مشاهده و ارتباط، بخواهد عقايد و نظر خود را با نام پيام هاي امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به مردم القا كند.4 برخي نيز گفته اند: مراد از تكذيب مدعي مشاهده، تكذيب مدعي ظهور است.5 بنابراين مي توان دريافت كه در روايت، صِرف ديدار، منتفي نشده است و عالمان نيز نفي اصل ديدار را استفاده نكرده اند. به علاوه، روايت، مدعي مشاهده را كذّاب ميداند؛ حال اگر كسي امام را ببيند و به ديگران نگويد، تحت اين روايت قرار نمي گيرد؛ لذا اصل ديدار، امر ممكني خواهد بود.
نكته آخر اينكه علماي ما كه موفق به ديدار حضرت شده بودند، آن را براي مردم بازگو نمي كردند؛ بلكه اطرافيان و خواص آنان، از روي شواهد و قرايني يا در زمانهاي بعد، متوجه وقوع ديدار آن عالم با امام مي شدند؛ لذا عالمان تحت «عنوان مدعي مشاهده» قرار نميگيرند و اين روايت، با داستان ملاقات برخي بزرگان تنافي ندارد. ضمناً به علت فراواني مدعيان دروغين ملاقات، هر كس ادعاي ديدار نمود نبايد فوري آن را پذيرفت.
پی نوشتها:
1. كمال الدين، ج2، ب45، ح 45.
2. بحار الانوار، ج52، ص151.
3. انوار الهداية، ج1، ص256.
4. تاريخ الغيبة الصغري، ج1، ص639-654.
5. مهدي منتظر، ص93.
/خ