امروزه در جوامع اسلامی خبری از بت های سنگی و چوبی و... نیست و آحاد مردم در اینگونه جوامع، بت پرستی زمان جاهلیت را نه تنها قابل دفاع نمی دانند بلکه به شدت محکوم می کنند و از این عمل برائت می جویند؛ اما آیا براستی در جوامع اسلامی امروزی خبریا از شرک و بت پرستی نیست؟!
تعداد کلمات: 773 / تخمین زمان مطالعه: 4دقیقه
تعداد کلمات: 773 / تخمین زمان مطالعه: 4دقیقه
نویسنده: حسین سعدآبادی
همگان داستان پرستش بت های کوچک و بزرگ با نام هایی نظیر لات و عزی و هبل و ... را در زمان جاهلیت شنیده اند و شاید برای بسیاری، تصور اینکه یک انسان در برابر خدایان دست ساخته خود - از جنس خرما و سنگ و چوب- زانو می زده و در برابر آنها خشوع و خضوع کرده و حوائج خود را از آن ها می خواسته است، امری تعجب آور بلکه خنده دار باشد. انسان امروزی –مخصوصا در جوامع اسلامی- خود را مبرّا از اینگونه اعمال دانسته و بت پرستان قدیم را شماتت می کند؛ اما با کمی تامل در معنای شرک و بت پرستی، می توان به نتایج قابل تاملی دست یافت.
شرک و انواع آن
شرک در اصطلاح به معنای شریک و مانند قرار دادن برای خداوند متعال است. شرک دارای اقسامی است. یکی از اقسام آن، شرک در الوهیت است؛ به این معنا که انسان به موجودی غیر از خداوند به صورت مستقل اعتقاد داشته باشد. نظیر این شرک را می توان در عقاید تحریف شده مسیحیان راجع به الوهیت حضرت عیسی مشاهده کرد. قسم دیگر از شرک، شرک در خالقیت است؛ به این معنا که انسان برای عالم دو مبدء قائل شود و این نوع شرک در عقائد مجوسی ها که به مبدء خیر (یزدان) و شر (اهرمن) برای عالم قائل بودند، وجود داشته است.
بحث بر سر این مسئله است که درمان را تنها با محوریت پزشک تحلیل کردن و امنیت ساختمان را از مهندس دیدن و ... امری نادرست و به نوعی شرک آلود است. پزشکی که خود در برابر بسیاری از بیماری ها ناتوان بوده و مهندسی که امنیت خود را در امور متعدد دیگری جستجو می کند، هیچ گاه نمی توانند عامل محوری و اصلی درمان و امنیت و ... بشمار روند.نوع سومی از شرک که موضوع این نوشتار است شرک در ربوبیت است. شرک در ربوبیت یعنی انسان معتقد به اربابان مختلف در عالم باشد و خداوند را «رب الارباب» بداند.[1] آنچه از بت پرستان جاهلی نقل شده است، همگی در این بخش از شرک می گنجند، چرا که بت پرستان به خداوند یا همان «الله» اعتقاد داشتند[2] و تنها معتقد بودند خداوند اداره امور عالم را به اربابان مختلف واگذار کرده و برای درخواستِ حوایج، باید دست به دامان این اربابان شد. به عبارت دیگر بت پرستان به گمان اینکه اداره امور عالم به دست بت های ریز و درشت است خداوند عالم را رها کرده و بت ها کمک می خواستند و در امور مختلف برای آنها نقش اصلی را قائل بودند.
بحث بر سر این مسئله است که درمان را تنها با محوریت پزشک تحلیل کردن و امنیت ساختمان را از مهندس دیدن و ... امری نادرست و به نوعی شرک آلود است. پزشکی که خود در برابر بسیاری از بیماری ها ناتوان بوده و مهندسی که امنیت خود را در امور متعدد دیگری جستجو می کند، هیچ گاه نمی توانند عامل محوری و اصلی درمان و امنیت و ... بشمار روند.نوع سومی از شرک که موضوع این نوشتار است شرک در ربوبیت است. شرک در ربوبیت یعنی انسان معتقد به اربابان مختلف در عالم باشد و خداوند را «رب الارباب» بداند.[1] آنچه از بت پرستان جاهلی نقل شده است، همگی در این بخش از شرک می گنجند، چرا که بت پرستان به خداوند یا همان «الله» اعتقاد داشتند[2] و تنها معتقد بودند خداوند اداره امور عالم را به اربابان مختلف واگذار کرده و برای درخواستِ حوایج، باید دست به دامان این اربابان شد. به عبارت دیگر بت پرستان به گمان اینکه اداره امور عالم به دست بت های ریز و درشت است خداوند عالم را رها کرده و بت ها کمک می خواستند و در امور مختلف برای آنها نقش اصلی را قائل بودند.
شرک در جوامع امروزی
بعد از بیان مطالب فوق نوبت به آن می رسد تا اعتقادات بخشی از مردم در جامعه امروزی را مرور کنیم. به عنوان نمونه برخی از افراد هنگامی که به یک بیماری مبتلا می شوند تنها گزینه ای که به ذهنشان خطور می کند این است که باید به پزشک مراجعه کنند و البته بعد از بهبودی نیز تنها عامل بازگشت سلامتی را تنها و تنها تلاش ها، نسخه ها و داروهای تجویز شده توسط پزشک قلمداد می کنند؛ همچنین برخی از مردم، عوامل استحکام بنا در امنیت ساختمان را تنها در مهندس خوب و باتجریه و مصالح درجه یک، منحصر می دانند و هنگام شروع به ساخت و ساز همه همّ و غمّ خود را به عواملی نظیر امور پیش گفته معطوف می سازند؛ و از این دست مثال ها در زندگی امروزی فراوان می توان یافت. حال سوال این است که دقیقا چه فرقی بین بت پرستان دیروز و انسان های اشاره شدۀ امروزی وجود دارد؟!
اشتباه نشود! منظور نگارنده به هیچ وجه تخطئه مراجعۀ به متخصص در حوزه های مختلف پزشکی، مهندسی و ... و نیز استفاده از مواد خوب در ساخت و ساز و ... نیست. عقل حکم می کند که در امور تخصصی باید به متخصص آن مراجعه کرد و منابع دینی نیز مؤید این معناست؛ اما بحث بر سر این مسئله است که درمان را تنها با محوریت پزشک تحلیل کردن و امنیت ساختمان را از مهندس دیدن و ... امری نادرست و به نوعی شرک آلود است. پزشکی که خود در برابر بسیاری از بیماری ها ناتوان بوده و مهندسی که امنیت خود را در امور متعدد دیگری جستجو می کند، هیچ گاه نمی توانند عامل محوری و اصلی درمان و امنیت و ... بشمار روند. آری، اگر به همین افراد به عنوان وسیلۀ صرف نگریسته و همه امور با محوریت خدای متعال تحلیل و واکاوی شود، هیچ اشکالی وارد نخواهد بود و همانگونه که اشاره شد تایید عقل و نقل را نیز به همراه خواهد داشت؛ اما آیا اعتقاد ما نسبت به امور مختلف در زندگی روز مره اینگونه است؟!
اشتباه نشود! منظور نگارنده به هیچ وجه تخطئه مراجعۀ به متخصص در حوزه های مختلف پزشکی، مهندسی و ... و نیز استفاده از مواد خوب در ساخت و ساز و ... نیست. عقل حکم می کند که در امور تخصصی باید به متخصص آن مراجعه کرد و منابع دینی نیز مؤید این معناست؛ اما بحث بر سر این مسئله است که درمان را تنها با محوریت پزشک تحلیل کردن و امنیت ساختمان را از مهندس دیدن و ... امری نادرست و به نوعی شرک آلود است. پزشکی که خود در برابر بسیاری از بیماری ها ناتوان بوده و مهندسی که امنیت خود را در امور متعدد دیگری جستجو می کند، هیچ گاه نمی توانند عامل محوری و اصلی درمان و امنیت و ... بشمار روند. آری، اگر به همین افراد به عنوان وسیلۀ صرف نگریسته و همه امور با محوریت خدای متعال تحلیل و واکاوی شود، هیچ اشکالی وارد نخواهد بود و همانگونه که اشاره شد تایید عقل و نقل را نیز به همراه خواهد داشت؛ اما آیا اعتقاد ما نسبت به امور مختلف در زندگی روز مره اینگونه است؟!