چکیده:
در میاندواب از شهرستانهای آذربایجان غربی در چهارشنبهی آخر سال، مادران دورتادور طاقچهها و داخل خانه را نقش میاندازند. به این صورت که سرانگشت خود را به شیرهی انگور زده، سپس همان را بر آرد زده و با آن در دور تا دور طاقچه به حالت نقطه چین نقش میکشند.
تعداد کلمات: 1166 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
در میاندواب از شهرستانهای آذربایجان غربی در چهارشنبهی آخر سال، مادران دورتادور طاقچهها و داخل خانه را نقش میاندازند. به این صورت که سرانگشت خود را به شیرهی انگور زده، سپس همان را بر آرد زده و با آن در دور تا دور طاقچه به حالت نقطه چین نقش میکشند.
تعداد کلمات: 1166 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
نویسندگان: علیرضا حسنزاده ، علی فلسفی
در آذربایجان نیز چون گیلان، به فرشته آرزوی چهارشنبه سوری، چارشنبه خاتین میگویند. چارشنبه خاتین نام فرشتهای است که زنان آذربایجان شرقی، شکل آن را بر روی دیوار خانهی خود ترسیم میکنند. این فرشته در برخی نقاط آذربایجان شرقی همچون روستاهای شهرستان عجب شیر و مراغه؛ و ملکان، چارشنبه ننه یعنی چهارشنبه ننه نامیده میشود. به تصویر کشیدن چارشنبه خاتین، از آخرین رسمهای مربوط به چهارشنبهی سوری است که روز چهارشنبهی آخر سال انجام میشود . در میاندواب از شهرستانهای آذربایجان غربی در چهارشنبهی آخر سال، مادران دورتادور طاقچهها و داخل خانه را نقش میاندازند. به این صورت که سرانگشت خود را به شیرهی انگور زده، سپس همان را بر آرد زده و با آن در دور تا دور طاقچه به حالت نقطه چین نقش میکشند. سپس در وسط طاقچه نقش چارشنبه ننه را میکشند که تقریباً نقش آن مثل خورشید خانم است. سپس یک عدد کشمش را با شیره انگور به دهان چرشنبه ننه میچسبانند با این اعتقاد که با شیرین شدن دهان چرشنبه ننه، دهان اهل خانه نیز در طول سادل نو همیشه شیرین خواهند شد. در خراجو از توابع شهرستان مراغه در چهارشنبهی آخر سال، نقش چارشنبه ننه را در روی دیوار کندی (kandi) یعنی سیلوی خانگی که در گوشهای از اتاق نشیمن قرار داشت، میکشیدند. به این صورت که خاک سرخ را در آب حل کرده و لعاب درست میکردند و انگشت خود را به آن زده، بر روی دیوار که به مناسبت عید نوروز سفید کردهاند، نقش زنی را میکشیدند و در اطراف آن نقش ماه و ستاره میکشیدند که به آن چارشنبه ننه (چهارشنبه ننه) میگفتند و در کنار آن سوتک سفالی نیز بر روی دیوار میچسباندند. همچنین بر خارهای یک بوتهی خاردار سنجد فرو میکردند و در کنار نقش چهارشنبه ننه میگذاشتند. چارشنبه ننه را برکت بخش آذوقه و آرد سیلوی خانه میدانستند و این نقش تا چهارشنبه سال بعد میماند تا اینکه دوباره خانهها را با خاک سفید اندود میکردند و دوباره نقش میانداختند.
در سنتهای مربوط به این فرشته فرهنگ عامیانه در فرهنگ آذری نیز اشارهای از این دست شده است: «در پارهای از روستاهای آذربایجان چون «قره باغ» واپسین چهارشنبه سال را «مادینه» فرض میکنند و آن را به نام «چارشنبه خاتین» یا «چرشمبه ننه) میخوانند. آذربایجانیها این شب را شب مراد دانسته و باور دارند که «چرشمبه ننه» یا «چهارشنبه دخاتین» در این شب مراد همه را میدهد و سپس چند تا کشمش از آجیل چهارشنبه برمیدارد و میخورد. در صبح چهارشنبه زنان و دختران پاک اذری در حالی که شعرهای زیبای محلی را زمزمه میکنند، از روی آب جاری میپرند و مقداری کشمش را به تصور آنکه به «چرشمبه ننه» خواهد رسید، در آب جاری میریزند و کوزه خویش را از آب تازه پر میکنند و به خانه میروند
در برخی نقاط آذربایجان در چهارشنبهی آخر سال، مادران در کنار دیوار اجاق گلی که بر اثر دود سیاه بود، شکل و تصویر چهارشنبه خاتین را میکشند. به این صورت که ابتدا بر روی دیوار سیاه شده آب میریزند، سپس انگشت خود را به آب زده و به آرد آغشته و بصورت نقطهچین، تصویر زنی را که چارشنبه خاتین نام دارد میکشند. آنان، بر این اعتقاداند که چهارشنبه خاتین، اجاقشان را همیشه روشن نگه میدارد و برکت را به زندگیشان میدهد. در نقاط روستایی و عشایری شهرستان میانه، در روز سه شنبه که شب آش چهارشنبهی آخر سال است، زنان خانه، اطراف سیلوی آرد و برخی روی دیوار بیرونی اتاق نشیمن، نقشهای نمادینی میکشند که عموماً درخت سروی را ترسیم مینماید که در وسط قرار دارد و ماه در غرب و خورشید در شرق آن و زنی که ملاقهای به دست دارد، در کنار آنها ایستاده است. زنان با انگشتان خود با آرد چنین نقش را میآفرینند. به زنی که تصویرش را کشیدهاند چرشمبه خاتون (ĉaršanbah xatun) میگویند که آن را حافظ سیلوی آرد و افزایندهی خمیر و برکت دهندهی روزی میدانند.
در سنتهای مربوط به این فرشته فرهنگ عامیانه در فرهنگ آذری نیز اشارهای از این دست شده است: «در پارهای از روستاهای آذربایجان چون «قره باغ» واپسین چهارشنبه سال را «مادینه» فرض میکنند و آن را به نام «چارشنبه خاتین» یا «چرشمبه ننه) میخوانند. آذربایجانیها این شب را شب مراد دانسته و باور دارند که «چرشمبه ننه» یا «چهارشنبه دخاتین» در این شب مراد همه را میدهد و سپس چند تا کشمش از آجیل چهارشنبه برمیدارد و میخورد. در صبح چهارشنبه زنان و دختران پاک اذری در حالی که شعرهای زیبای محلی را زمزمه میکنند، از روی آب جاری میپرند و مقداری کشمش را به تصور آنکه به «چرشمبه ننه» خواهد رسید، در آب جاری میریزند و کوزه خویش را از آب تازه پر میکنند و به خانه میروند
در برخی نقاط آذربایجان در چهارشنبهی آخر سال، مادران در کنار دیوار اجاق گلی که بر اثر دود سیاه بود، شکل و تصویر چهارشنبه خاتین را میکشند. به این صورت که ابتدا بر روی دیوار سیاه شده آب میریزند، سپس انگشت خود را به آب زده و به آرد آغشته و بصورت نقطهچین، تصویر زنی را که چارشنبه خاتین نام دارد میکشند. آنان، بر این اعتقاداند که چهارشنبه خاتین، اجاقشان را همیشه روشن نگه میدارد و برکت را به زندگیشان میدهد. در نقاط روستایی و عشایری شهرستان میانه، در روز سه شنبه که شب آش چهارشنبهی آخر سال است، زنان خانه، اطراف سیلوی آرد و برخی روی دیوار بیرونی اتاق نشیمن، نقشهای نمادینی میکشند که عموماً درخت سروی را ترسیم مینماید که در وسط قرار دارد و ماه در غرب و خورشید در شرق آن و زنی که ملاقهای به دست دارد، در کنار آنها ایستاده است. زنان با انگشتان خود با آرد چنین نقش را میآفرینند. به زنی که تصویرش را کشیدهاند چرشمبه خاتون (ĉaršanbah xatun) میگویند که آن را حافظ سیلوی آرد و افزایندهی خمیر و برکت دهندهی روزی میدانند.
بیشتر بخوانید: جشن نوروز از مظاهر و شعارهای شیعه
در برخی از روستاهای آذربایجان شرقی، چهارشنبهی آـخر سال، چرشنبه خاتین نام دارد. به همین دلیل زنان در دیوار بالای اجاق سنتی خوراکپزی، با آرد نقش زنی زیبا را میکشند و زیر آن، دیک آینه و شانه میکشند تا وقتی که چهارشنبه خاتون آمد، به آینه نگاه کند و سرش را شانه بزند. در روستای خشکناب شهرستان هریس، پس از روفت وروب و تمیز کردن خانه و کاشانه و اندود کردن دیوارهای دود گرفتهی داخل خانهها با خاک سفید، پیرزنی از روستاها که دکارش سفید کردن خانههای مردم بود، در چهارشنبهی آخر سال، نقش درختی را بر روی یکی از دیوارهای اتاق نشیمن میکشید که به آن سلم آغاجی (salam âqâji ) (درخت سرو) میگفتند و د ر کنار آن، نقش زنی را به تصویر میکشیدند. در روستای باتمانقلیج شهرستان هشترود، چهارشنبهی آخرسال را چارشنبه سویی مینامند. غروب سه شنبه، هر خانواده در پشت بام خانهاش آتش روشن میکند و پس از پریدن از روی اتش، زغالی از آن برداشته و به همراه سیخ تنور، دورتادور بام خانه را خط میکشد که شیاطین و اجنه وارد خانهشان نشده و طلسم نشوند. پس از آن و پس از خوردن شام، آنان به فالگوشی میروند. رسم است که همه در خانههایشان، حرفهای خوب و نیکو به زبان میآورند تا فالگوش ایستادهها خوشحال به خانههایشان برگردند. صبح چهارشنبه یکی از معتمدین روستا در کنار رودخانه آتش روشن میکند و جوانان در کنار آتش پایکوبی میکنند. سپس با چاقو آب جاری را میبرند، به این باور که کمر دشمن و کمر فقر و فلاکت را بریده و شکسته باشند. عدهای از جوانان نیز در آب، آبتنی میکنند. زنان نیز از آب، کوزهای پر کرده و به عنوان آب چهارشنبه به خانهشان میبرند. آنان این آب را خوش یمن و مایهی برکت میدانند. سپس مادران با آرد بر روی دیوار اتاق نشیمن و یا روی دیوار سیلوی آرد، نقش ماه (تا ماه و روزشان روشن و خوش باشد)، آینه (مایه روشنایی) تصویر شتر (نماد شتر پیامبر که برایشان روزی و آذوقه میآورد)، سپس تصویر درخت (درخت زندگی) و نقش زنی را ترسیم میکنند که او را چارشنبه خاتون مینامند و به باورشان برکت دهنده و برآورندهی حاجات است. همچنان که گفته شد، آخرین چهارشنبهی سال در آذربایجان چهارشنبهی آب است و بیشتر آداب و رسمهای آن در ارتباط با آب است. کشیدن تصویر چهارشنبه خاتون در روی دیوار خانه و یا سیلو آخرین کارها در ارتباط با عید است و زنان آذربایجانی خانه و کاشانه خود را به این نیت پاک و تمیز میکنند که چهارشنبه خاتون بی توجه از خانهی آنها میرود. یا اینکه به خانه آنها سر نمیزند. در تبریز فقط این بخش از باور چهارشنبه خاتون مانده است که میگویند که اگر در سرای آنان، خانهتکانی نشود، چهارشنبه خاتون به خانهشان نمیآید. در میان عشایر، بجای تصویر چوپان و گلهاش، که معمولاً یکی از بن مایههای اصلی ترسیم خاتون چهارشنبه است (بن مایه اصلی: خاتون چهارشنبه با ملاقهای در دست در حال درست کردن کله جوش و دست دیگر بر کمر، د رخت سروی در کنار او، ماه و ستاره، چوپان و گوسفندان و خورشید به همین ترتیب)، شتر را به تصویر میکشند.
در مقاله چهارشنبه خاتین (حسن زاده، 1376) در منوزد سنتهای مربوط به این فرشته فرهنگ عامیانه در فرهنگ آذری نیز اشارهای از این دست شده است: «در پارهای از روستاهای آذربایجان چون «قره باغ» واپسین چهارشنبه سال را «مادینه» (مونث) فرض میکنند و آن را به نام «چارشنبه خاتین» یا «چرشمبه ننه) میخوانند. آذربایجانیها این شب را شب مراد دانسته و باور دارند که «چرشمبه ننه» یا «چهارشنبه دخاتین» در این شب مراد همه را میدهد و سپس چند تا کشمش از آجیل چهارشنبه برمیدارد و میخورد. در صبح چهارشنبه زنان و دختران پاک اذری در حالی که شعرهای زیبای محلی را زمزمه میکنند، از روی آب جاری میپرند و مقداری کشمش را به تصور آنکه به «چرشمبه ننه» خواهد رسید، در آب جاری میریزند و کوزه خویش را از آب تازه پر میکنند و به خانه میروند (به نقل از شاعر گرانمایه و دوست آذربایجانی ارجمندم ناصر نسودی قره بلاغا).»
منابع تحقیق:
بیابانی، درواری، غلامحسین (1369): بررسی اوضاع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی،ریال کلیجان رستاق بزرگ (پایان نامه دانشگاهی)، استاد راهنما دکتر علاءالدیت آذری، 72-71، دانشگاه آزاد اسلامی تهران.
پورداوود، ابراهیم (1356): پشتها، جلد دوم، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم.
حسنزاده، علیرضا (1374): "باورداشتها و آداب درمانی در منطقه شفت"، در محمد علی فائق (ویراستار)، رهآورد گیل، مجموعه مقالات، رشت: رهاورد گیل، صص 76-93.
حسنزاده، علیرضا (1376): چهارشنبه خاتین، ماهنامه فروهر، شماره، صص . 61-78
حسنزاده، علیرضا (1381): افسانه زندگان، تهران: باز و بقعه.
هدایت، صادق (1334): نیرنگستان، تهران: مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر.
یاحقی، محمد جعفر (1369): فرهنگ اساطیر و اشارت داستانی در ادبیات فارسی، تهران: انتشارات سروش.
الیاده، میرچا (1369): از اسطوره بازگشت جاودانه، مقدمه بر فلسفهای از تاریخ، برگردان بهمن سرکاراتی، تهران: اساطیر.
Christian Rätsch, Claudia Muüller-Ebeling (2006):Pagan Christmas: The Plants, Spirits, and Rituals at the Origins of Yuletide, US: Inner Traditions
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394
در مقاله چهارشنبه خاتین (حسن زاده، 1376) در منوزد سنتهای مربوط به این فرشته فرهنگ عامیانه در فرهنگ آذری نیز اشارهای از این دست شده است: «در پارهای از روستاهای آذربایجان چون «قره باغ» واپسین چهارشنبه سال را «مادینه» (مونث) فرض میکنند و آن را به نام «چارشنبه خاتین» یا «چرشمبه ننه) میخوانند. آذربایجانیها این شب را شب مراد دانسته و باور دارند که «چرشمبه ننه» یا «چهارشنبه دخاتین» در این شب مراد همه را میدهد و سپس چند تا کشمش از آجیل چهارشنبه برمیدارد و میخورد. در صبح چهارشنبه زنان و دختران پاک اذری در حالی که شعرهای زیبای محلی را زمزمه میکنند، از روی آب جاری میپرند و مقداری کشمش را به تصور آنکه به «چرشمبه ننه» خواهد رسید، در آب جاری میریزند و کوزه خویش را از آب تازه پر میکنند و به خانه میروند (به نقل از شاعر گرانمایه و دوست آذربایجانی ارجمندم ناصر نسودی قره بلاغا).»
منابع تحقیق:
بیابانی، درواری، غلامحسین (1369): بررسی اوضاع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی،ریال کلیجان رستاق بزرگ (پایان نامه دانشگاهی)، استاد راهنما دکتر علاءالدیت آذری، 72-71، دانشگاه آزاد اسلامی تهران.
پورداوود، ابراهیم (1356): پشتها، جلد دوم، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم.
حسنزاده، علیرضا (1374): "باورداشتها و آداب درمانی در منطقه شفت"، در محمد علی فائق (ویراستار)، رهآورد گیل، مجموعه مقالات، رشت: رهاورد گیل، صص 76-93.
حسنزاده، علیرضا (1376): چهارشنبه خاتین، ماهنامه فروهر، شماره، صص . 61-78
حسنزاده، علیرضا (1381): افسانه زندگان، تهران: باز و بقعه.
هدایت، صادق (1334): نیرنگستان، تهران: مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر.
یاحقی، محمد جعفر (1369): فرهنگ اساطیر و اشارت داستانی در ادبیات فارسی، تهران: انتشارات سروش.
الیاده، میرچا (1369): از اسطوره بازگشت جاودانه، مقدمه بر فلسفهای از تاریخ، برگردان بهمن سرکاراتی، تهران: اساطیر.
Christian Rätsch, Claudia Muüller-Ebeling (2006):Pagan Christmas: The Plants, Spirits, and Rituals at the Origins of Yuletide, US: Inner Traditions
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394
بیشتر بخوانید:
نوروز در فرهنگ شیعه
نوروز و مهدویت؛ جامعه سازی مهدوی
دکترین مهدویت و کارکرد آن از منظر جامعه شناسی