مروری بر نظریات انسانشناختی و اسطورهشناختی
چکیده:
در اوستا از ارت بخشنده با صفت گنجور نام برده شده و در این کتاب مرد یا زن دیندار از اهورا میخواهند که دیوها و غفریتهها از منزلشان رانده شوند و بجای این عناصر اهریمنی، سروش و متحد او اشی (یا همان ارت) به خانه ایشان فرود آیند. براساس مندرجات اوستا ارت در رخساره دختری زیبا، بسیار نیرومند و خوشاندام به هر خانه رو کند، خوشی، سعادت و برکت از اهل آن خانه خواهد بود. پارندی یار و همراه ارت، پاسبان گنجهای نهانی است.
تعداد کلمات: 1487 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
در اوستا از ارت بخشنده با صفت گنجور نام برده شده و در این کتاب مرد یا زن دیندار از اهورا میخواهند که دیوها و غفریتهها از منزلشان رانده شوند و بجای این عناصر اهریمنی، سروش و متحد او اشی (یا همان ارت) به خانه ایشان فرود آیند. براساس مندرجات اوستا ارت در رخساره دختری زیبا، بسیار نیرومند و خوشاندام به هر خانه رو کند، خوشی، سعادت و برکت از اهل آن خانه خواهد بود. پارندی یار و همراه ارت، پاسبان گنجهای نهانی است.
تعداد کلمات: 1487 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
نویسندگان: علیرضا حسنزاده ، علی فلسفی
تاکنون معدود مقالات و جستارهایی به گزارش قوم نگاری و تحلیل انسانشناختی فرشته آرزو در فرهنگ گیلان و آذربایجان پرداخته است. در این میان، مقاله چهارشنبه خاتین کوشیده است در رویکردی در زمانی، ریشههای اسطورهای این فرشته فرهنگ عامیانه را جست و جو نمادید (نک. حسن زاده، 1376). در این مثاله، کارکردهای مشترک خاتون چهارشنبه و ایزد ارت به عنوان نمونهای کهن و اساطیری مطرح شده است. در این مقاله آمده است: «ارت چون ناهید و سفندارمز، از ایزدان و بعدختانی است که در آیین زرتشتی و در اوستا با آنان روبهرو هستیم. ارت «ایزدی است که در جهان مادی؛ ثروت، نعمت، جلال و خوشی دینداران از پرتو اوست. در جهان معنوی و در روز واپسین، پاداش اعمال نیک و سزای کردار زشت به دستیاری او بخشیده خواهد شد...» (نک، پورداوود، 1356) (1). در اوستا از ارت بخشنده با صفت گنجور نام برده شده و در این کتاب مرد یا زن دیندار از اهورا میخواهند که دیوها و غفریتهها از منزلشان رانده شوند و بجای این عناصر اهریمنی، سروش و متحد او اشی (یا همان ارت) به خانه ایشان فرود آیند. براساس مندرجات اوستا ارت در رخساره دختری زیبا، بسیار نیرومند و خوشاندام به هر خانه رو کند، خوشی، سعادت و برکت از اهل آن خانه خواهد بود. پارندی (pârendi) یار و همراه ارت، پاسبان گنجهای نهانی است. ارت نگهبان خانوادهای است که اخلاق نیک در آن حکمفرما باشد. بنا به مندرجات اوستا، هوشنگ جمشید، فریدون، هوم، خسرو، زرتشت و گشتاسب، ایزد ارت را نیایش کرده و به یاری او در مقصود خویش کامیاب شدهاند (همان). در اوستا با رویکرد ارت که فرشته رزق، فراوانی و ثروت است به خانه پاکدینان، به آنان نعمتهایی چون نعمتهای زیر بخشیده میشود:
خانههای برپا، ستوان فراوان، دوام آسایش و خوشی، سیم و زر، رختهای آراسته، اسبهای تندرو و هراسانگیز، اغذیه فراوان (همان) و... به عبارت دیگر، «این فرشته موکل بر دین است و تدبیر امور و پاسبانی بیست و پنجمین روز ماه (که آخرین چهارشنبه هر ماه خواهد بود) که به نام این فرشته اردروز نامیده میشود، بدو متعلق است »(2) (یاحقی، 1369). درباره آیینهایی که به ارت مربوط میشود گفتنی است که کودکان و سالمندان نباید در مراسم آیینی او شرکت کنند» (رضی، 1363). (3)
در این مقاله آمده است: «ارت چون ناهید و سفندارمز، از ایزدان و بعدختانی است که در آیین زرتشتی و در اوستا با آنان روبهرو هستیم. ارت «ایزدی است که در جهان مادی؛ ثروت، نعمت، جلال و خوشی دینداران از پرتو اوست. در جهان معنوی و در روز واپسین، پاداش اعمال نیک و سزای کردار زشت به دستیاری او بخشیده خواهد شد...» (نک، پورداوود، 1356) . در اوستا از ارت بخشنده با صفت گنجور نام برده شده و در این کتاب مرد یا زن دیندار از اهورا میخواهند که دیوها و غفریتهها از منزلشان رانده شوند و بجای این عناصر اهریمنی، سروش و متحد او اشی (یا همان ارت) به خانه ایشان فرود آیند. براساس مندرجات اوستا ارت در رخساره دختری زیبا، بسیار نیرومند و خوشاندام به هر خانه رو کند، خوشی، سعادت و برکت از اهل آن خانه خواهد بود.
با در کنار هم نهادن نقش خاتون چهارشنبه و ایزد ارت، پی به وجود شباهت آن دو به هم میبریم. هر دو، بانویی زیبا و امید و برکت بخشاند. هر دو به مردم پاک، رزق، روزی، ثروت و نعمت میبخشند، هر دو به خانه روستاییان فرود میآیند و هر دو صاحب روز چهارشنبهاند. اگر ادرت را صاحب روز بیست و پنجم بدانیم، بنا بر گاهشماری آیینی موجود در فرهنگ آذری، او در آخرین چهارشنبه که مربوز به نماد مادینه آب است، ظاهر میشود. او در (در نخستین فرودگان) فرود میآید. ارت کنش و کارکردی بسیار نزدیک به اناهید دارد.» (نک. حسن زاده، 1376).
در ادامه مقاله یاد شده، این نکته مطرح میشود، که نمیتوان تنها در فرهنگ زرتشتی به دنبال ریشههای آیینی، خاتون چهارشنبه بود، چرا که تفاوتهایی میان فرهنگ عامیانه و فرهنگ اساطیری ایران قابل مشاهده است، آنچه در مورد نقش مثبت دیوان منفی بندهش در حوزه فرهنگی گیلان (افسانهها و روایتهای شفاعی) مشاهده میشود (نک. حسن زاده، 1381). از این رو در فرشتهشناسی موجود در فرهنگ عامه، عناصر مشابه فرشته آرزو پیدا خواهد شد (همان). سپس این مقاله در مسیر یاد شده، کارکرد باور به «خاتون چهارشنبه» و آیینهای مربوط به اهمیت امید برای ورود به سال نو در جامعه روستایی ایران میداند:
«بی گمان آغاز سال، که گاه تکاپو و کوششی نو برای کنشگران است، در هر گوشهای از جهان دارای ارزش و بار جهانشناختی و عاطفی ویژهای بوده است، که گونهای که خیل کنشگران بی شمادر میکوشیدند تا به مدد روایتهای امید، آغاز سال را برای خویش با یمن و برکت و خیر و فراوانی محصول همراه کنند. از این روی کارکرد باور به خاتون چهارشنبه و آداب و آیینهایی که به مدد از مهر او، نویدبخش سالی خوش و پرخیر میگشت، آرامش بخش جهان و روح روستاییان بود . این آداب سبب میگشت تا جهان کشاورزی از اندوه جانگداز و سکونآور مصیبت خشکسالی، آفت، سیل و... در فصلی که باید شالیکار یا گندمکار با تمامی نیرو تلاش و کار کند، در امان ماند و وی اسیر نومیدی نشود. این امر در جامعه شبانی با چهرههایی دیگر چون سیاگالش و رزبار به دست میآمد» (همان).
بیشتر بخوانید: جامعه شناسی نامهای تاریخ اسلام
فرشتهشناسی فرهنگ عامه و جایگاه فرشته امید
مروری بر فرهنگهای عامیانه مردم جهان که مربوط به سال نو میشود، نشان میدهد که فرشتگانی وجود دارند که نماد امید و برآورده ساختن آرزو در آغاز سال نو به شمار میآیند. معروفترین آنها در فرهنگ مسیحی سانتا کلئوس (Santa Claus)، یا همان بابانوئل است که در سال نو میلادی برای کودکان، هدیه میآورد، اما غیر از او میتوان به فرشتههای امید چون فرشته امید در فرهنگ ایتالیایی اشاره کرد که چون خاتون چهارشنبه موجودی مونث است به نام لا بافنا ( La Befana, Befana, st)، فرشتهای که با خود امید را در آستانه سال نو میآورد (نک. رتش و مولر الینگف 2006). این نوع از فرشتگان، مورد اشاره میرچا الیاده در کتاب اسطوره بازگشت جاودانه نیز قرار گرفته است (الیاده، 1369)
با مقایسهای میان نقش، چهره و کارکرد خاتون چهارشنبه در دو فرهنگ گیلکی و آذری در میان اقوام ایرانی، میتوان خاستگاه روایی و آیینی این فرشته آرزو را شناخت. در فرهنگ گیلان، فرشته آرزو یا همان فرشته آخرین چهارشنبه سال، با پاکی، تطهیر، برکت، برآورده شدن آرزو، آگاهی نسبت به آینده، و نمادپردازیهای مرنبط با عناصر کلیدی برکت چون غذا، آب، سبزی، ماست و ... مرتبط است. برای او، آش سبزی یا سمنو درست میکنند و غذا بیرون از خانه میگذارند. در فرهنگ آذری هم، خاتون آرزو با پاکی و برکت پیوند مییابد. در تصاویری که با آرد از او کشیده میشود، و کالبد و جسم او را ساخته شده از آرد نشان میدهد، او غذا میپزد، و در کنار ماه، خورشید، ستاره و چوپان و گلههایش ترسیم میشود. دهان او نیز از کشمش است. همه اجزای بدن او از نشانههای برکت شکل یافتهاند. او را با سرو که نماد همیشه سبز بودن و جاودانگی است نیز، ترسیم میکنند. به این ترتیب خاتون چهارشنبه را باید گونهای از فرشتگان امید و آرزو در فرهنگ عامه ایران ترسیم نمود که نماد برکت هستند و با غذا مرتبطاند. این کنش را در سیمای دیگری و اساطیر و افسانههای روایی جامعه شبانی ایران در چهره سیاگالش مشاهده میکنیم (حسن زاده، 1381). نکته بسیار جالب در مورد دو سیمای آذری و گیلکی خاتون چهارشنبه با کترا در آیینهای چهارشنبه سوری پیوند میخورد، و ما آگاهیم که فرشته آرزو در گیلان نیز کترا گیشه نام دارد. این هر دو با نماد غذا پیوند مییابند. در فرهنگ آذری نیز این فرشته با ابزار دیگری از پخت غذا ارتباط دارد، چمچه یا ملاقه آهنی. این در حالی است که چمچمه خاتون فرشته آیینهای باران خواهی در این حوزه فرهنگی به شمار میآید. به نظر میرسد همانطور که رسم چومچه خاتین مرتبط با آب و باران و پاکی و فراوانی و برکت و رزق و روزی است، رسم و باور به چهارشنبه خاتین در مراسم چهارشنبه سوری در حوزه ی فرهنگی آذربایجان، با آب مرتبط است.
پی نوشتها:
1. گزارش استاد پور داود، یشتها، جلد دوم، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم 1356، صفحه 189.
2. دکتر محمد جعفر یاحقی، فرهنگ اساطیر و اشارت داستانی در ادبیات فارسی، انتشارات سروش، سال 1369، تهران، صفحه 69، زیرعنوان «اردروز».
3.هاشم رضی، اوستا، انتشارات فروهر، سال 1363، چاپ اول، صفحه 322.
منابع تحقیق:
بیابانی، درواری، غلامحسین (1369): بررسی اوضاع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی،ریال کلیجان رستاق بزرگ (پایان نامه دانشگاهی)، استاد راهنما دکتر علاءالدیت آذری، 72-71، دانشگاه آزاد اسلامی تهران.
پورداوود، ابراهیم (1356): پشتها، جلد دوم، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم.
حسنزاده، علیرضا (1374): "باورداشتها و آداب درمانی در منطقه شفت"، در محمد علی فائق (ویراستار)، رهآورد گیل، مجموعه مقالات، رشت: رهاورد گیل، صص 76-93.
حسنزاده، علیرضا (1376): چهارشنبه خاتین، ماهنامه فروهر، شماره، صص . 61-78
حسنزاده، علیرضا (1381): افسانه زندگان، تهران: باز و بقعه.
هدایت، صادق (1334): نیرنگستان، تهران: مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر.
یاحقی، محمد جعفر (1369): فرهنگ اساطیر و اشارت داستانی در ادبیات فارسی، تهران: انتشارات سروش.
الیاده، میرچا (1369): از اسطوره بازگشت جاودانه، مقدمه بر فلسفهای از تاریخ، برگردان بهمن سرکاراتی، تهران: اساطیر.
Christian Rätsch, Claudia Muüller-Ebeling (2006):Pagan Christmas: The Plants, Spirits, and Rituals at the Origins of Yuletide, US: Inner Traditions
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394
مروری بر فرهنگهای عامیانه مردم جهان که مربوط به سال نو میشود، نشان میدهد که فرشتگانی وجود دارند که نماد امید و برآورده ساختن آرزو در آغاز سال نو به شمار میآیند. معروفترین آنها در فرهنگ مسیحی سانتا کلئوس (Santa Claus)، یا همان بابانوئل است که در سال نو میلادی برای کودکان، هدیه میآورد، اما غیر از او میتوان به فرشتههای امید چون فرشته امید در فرهنگ ایتالیایی اشاره کرد که چون خاتون چهارشنبه موجودی مونث است به نام لا بافنا ( La Befana, Befana, st)، فرشتهای که با خود امید را در آستانه سال نو میآورد (نک. رتش و مولر الینگف 2006). این نوع از فرشتگان، مورد اشاره میرچا الیاده در کتاب اسطوره بازگشت جاودانه نیز قرار گرفته است (الیاده، 1369)
با مقایسهای میان نقش، چهره و کارکرد خاتون چهارشنبه در دو فرهنگ گیلکی و آذری در میان اقوام ایرانی، میتوان خاستگاه روایی و آیینی این فرشته آرزو را شناخت. در فرهنگ گیلان، فرشته آرزو یا همان فرشته آخرین چهارشنبه سال، با پاکی، تطهیر، برکت، برآورده شدن آرزو، آگاهی نسبت به آینده، و نمادپردازیهای مرنبط با عناصر کلیدی برکت چون غذا، آب، سبزی، ماست و ... مرتبط است. برای او، آش سبزی یا سمنو درست میکنند و غذا بیرون از خانه میگذارند. در فرهنگ آذری هم، خاتون آرزو با پاکی و برکت پیوند مییابد. در تصاویری که با آرد از او کشیده میشود، و کالبد و جسم او را ساخته شده از آرد نشان میدهد، او غذا میپزد، و در کنار ماه، خورشید، ستاره و چوپان و گلههایش ترسیم میشود. دهان او نیز از کشمش است. همه اجزای بدن او از نشانههای برکت شکل یافتهاند. او را با سرو که نماد همیشه سبز بودن و جاودانگی است نیز، ترسیم میکنند. به این ترتیب خاتون چهارشنبه را باید گونهای از فرشتگان امید و آرزو در فرهنگ عامه ایران ترسیم نمود که نماد برکت هستند و با غذا مرتبطاند. این کنش را در سیمای دیگری و اساطیر و افسانههای روایی جامعه شبانی ایران در چهره سیاگالش مشاهده میکنیم (حسن زاده، 1381). نکته بسیار جالب در مورد دو سیمای آذری و گیلکی خاتون چهارشنبه با کترا در آیینهای چهارشنبه سوری پیوند میخورد، و ما آگاهیم که فرشته آرزو در گیلان نیز کترا گیشه نام دارد. این هر دو با نماد غذا پیوند مییابند. در فرهنگ آذری نیز این فرشته با ابزار دیگری از پخت غذا ارتباط دارد، چمچه یا ملاقه آهنی. این در حالی است که چمچمه خاتون فرشته آیینهای باران خواهی در این حوزه فرهنگی به شمار میآید. به نظر میرسد همانطور که رسم چومچه خاتین مرتبط با آب و باران و پاکی و فراوانی و برکت و رزق و روزی است، رسم و باور به چهارشنبه خاتین در مراسم چهارشنبه سوری در حوزه ی فرهنگی آذربایجان، با آب مرتبط است.
پی نوشتها:
1. گزارش استاد پور داود، یشتها، جلد دوم، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم 1356، صفحه 189.
2. دکتر محمد جعفر یاحقی، فرهنگ اساطیر و اشارت داستانی در ادبیات فارسی، انتشارات سروش، سال 1369، تهران، صفحه 69، زیرعنوان «اردروز».
3.هاشم رضی، اوستا، انتشارات فروهر، سال 1363، چاپ اول، صفحه 322.
منابع تحقیق:
بیابانی، درواری، غلامحسین (1369): بررسی اوضاع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی،ریال کلیجان رستاق بزرگ (پایان نامه دانشگاهی)، استاد راهنما دکتر علاءالدیت آذری، 72-71، دانشگاه آزاد اسلامی تهران.
پورداوود، ابراهیم (1356): پشتها، جلد دوم، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم.
حسنزاده، علیرضا (1374): "باورداشتها و آداب درمانی در منطقه شفت"، در محمد علی فائق (ویراستار)، رهآورد گیل، مجموعه مقالات، رشت: رهاورد گیل، صص 76-93.
حسنزاده، علیرضا (1376): چهارشنبه خاتین، ماهنامه فروهر، شماره، صص . 61-78
حسنزاده، علیرضا (1381): افسانه زندگان، تهران: باز و بقعه.
هدایت، صادق (1334): نیرنگستان، تهران: مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر.
یاحقی، محمد جعفر (1369): فرهنگ اساطیر و اشارت داستانی در ادبیات فارسی، تهران: انتشارات سروش.
الیاده، میرچا (1369): از اسطوره بازگشت جاودانه، مقدمه بر فلسفهای از تاریخ، برگردان بهمن سرکاراتی، تهران: اساطیر.
Christian Rätsch, Claudia Muüller-Ebeling (2006):Pagan Christmas: The Plants, Spirits, and Rituals at the Origins of Yuletide, US: Inner Traditions
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394
بیشتر بخوانید:
جشن نوروز از مظاهر و شعارهای شیعه
نوروز در روایات شیعه و در کتاب التاج جاحظ بصرى
جامعه شناسی نامهای تاریخ اسلام