سیا و سناریونویسی كودتا

از براندازی سخت تا براندازی نرم

تري‌ ميسان محقق و پژوهشگر فرانسوي و مدير پايگاه خبري - تحليلي "ولترنت " در مقاله اي تحليلي به عملكرد موسسه "آلبرت انيشتين " در نقاط مختلف دنيا، از ليتواني تا صربستان و از ونزوئلا تا اوكراين و همچنين "جين شارپ "
دوشنبه، 19 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
از براندازی سخت تا براندازی نرم
از براندازي سخت تا براندازي نرم
 
 

 
تری‌ میسان محقق و پژوهشگر فرانسوی و مدیر پایگاه خبری - تحلیلی "ولترنت " در مقاله ای تحلیلی به عملكرد موسسه "آلبرت انیشتین " در نقاط مختلف دنیا، از لیتوانی تا صربستان و از ونزوئلا تا اوكراین و همچنین "جین شارپ " معلم كودتاهای مخملی پرداخته است.
بنا به نوشته میسان، روش‌های بدون خشونت در اقدامات سیاسی می‌تواند در هر زمینه‌ای به كار رود. در حقیقت طی دهه 80 بود كه ناتو پس از یورش ارتش سرخ به امكان سازماندهی نیروی مقاومت در اروپا توجه نشان داد. در همین حال، اكنون 15 سال از زمانی كه سازمان سیا استفاده از روش‌های بدون خشونت برای سرنگونی دولت‌های محكم و غیرمنفعل را آغاز كرد می‌گذرد و این سازمان در حالی با استفاده از چنین روش‌هایی بدون آنكه خشم و مخالفت جامعه جهانی برانگیزد به اهداف خود می‌رسد، كه منبع ایدئولوژیكی آن "جین شارپ " (Gene Sharp)، فیلسوف بنیاد " آلبرت انیشتین " است.
بنابراین گزارش، اگرچه این نظریه برای عموم مردم ناشناخته است اما جین شارپ، آن را در رابطه با روش‌های بدون خشونت به عنوان یك سلاح سیاسی مطرح كرده است. همچنین وی دست‌كم طی 15 سال اخیر به ناتو و سپس سیا در آموزش رهبران كودتاهای نرم كمك كرده است.
بنابراین گزارش، جین شارپ از دهه 50 به مطالعه تئوری نافرمانی مدنی "هنری تورائو " (Henry D. Thoreau) و "ماهاتما گاندی "، پرداخت. اگرچه فرمانبری و نافرمانی در دیدگاه این دو وابسته به مسایل معنوی و دینی بود اما به هر حال نتایج سیاسی در پی داشت.
" تری میسان " (Thierry Meyssan) ، مدیر پایگاه خبری "ولترنت " در ادامه می‌نویسد: سال 1983، شارپ برنامه تحریم‌های غیرخشونت‌آمیز را در مركز امور بین‌الملل دانشگاه هاروارد، طراحی كرد. جایی كه وی پیش از آن مطالعاتی را در زمینه علوم اجتماعی و در رابطه با امكان استفاده از نافرمانی مدنی توسط مردم اروپای غربی به هنگام حمله نظامی نظامیان پیمان ورشو، انجام داده بود.
همزمان شارپ، بنیاد آلبرت انیشتین را با دو هدف در بوستون آمریكا تاسیس كرد. هدف اول تامین مالی امور تحقیقاتیش بود و هدف دیگر نیز اجرایی‌ كردن مدل‌هایش در وضعیت‌های ثابت و به خصوص بود.
این نویسنده مقالات تحلیلی-سیاسی می‌افزاید: در سال 1985، شارپ كتابی را با نام " شكست‌ناپذیر ساختن اروپا "، منتشر كرد كه ویرایش بعدی آن شامل مقدمه‌ای از " جورج كنان " (George Kennan) ، پدر جنگ سرد هم می‌شد.
میسان ادامه می‌دهد: سال 1987 بود كه "بنیاد آمریكایی صلح "، اقدام به تامین مالی بنیاد آلبرت انیشتین كرد و سمینارهایی را نیز با هدف تعلیم مسایل دفاعی نافرمانی مدنی با متحدانش برگزار كرد.
این كارشناس مسایل سیاسی در ادامه با اشاره به چگونگی همكاری بنیاد آلبرت انیشتین با سازمان‌های جاسوسی می‌نویسد: ژنرال "ادوارد بی اتكسون " (Edward B. Atkeson)، كه به دلیل سابقه ریاستش بر سیا معروف است، بنیاد آلبرت انیشتین را به عنوان شبكه مخفی دخالت آمریكا در كشورهای متحد ثبت كرد و در نهایت روش‌های غیرخشونت‌آمیز به عنوان روش‌هایی ملایم و مشابه دموكراسی شناخته شد كه مناسب انجام عملیات‌های سری ضد دموكراتیك بود.
این گزارش می‌افزاید: سال 1989 و زمانی كه بنیاد آلبرت انیشتین مشهور شد، جین شارپ شروع به راهنمایی جنبش‌های ضد كمونیستی كرد. وی همچنین در ایجاد "اتحاد دموكراتیك برمه " كه شامل ائتلاف برجستگان ضد كمونیستی می‌شد و همچنین در بوجود آمدن " حزب دموكراتیك پیشرو تایوان " مشاركت داشت. این در حالی است كه حزب دموكراتیك پیشرو تایوان خواستار استقلال این جزیره از چین كمونیست بود، اتفاقی كه آمریكا بطور رسمی با آن مخالفت كرده بود.
مدیر ولترنت می‌نویسد: شارپ همچنین مخالفین تبتی را تحت "دالای‌لاما " متحد كرد و كوشید تا گروه معاندی را در سازمان آزادی بخش فلسطین ایجاد كند تا به واسطه آن بتواند ملی‌گرایان فلسطینی را وادار به توقف مبارزه كند. و برای این كار تدابیر لازم را نیز با سرهنگ "رویون گال " (Reuven Gal)، مدیر بخش عملیات‌های روانی ارتش اسرائیل دیده بود تا آنها را بطور مخفیانه در سفارت آمریكا در تل‌آویو آموزش دهند.
بنابراین گزارش، وقتی كه آمریكایی‌ها متوجه شدند بنیاد آلبرت انیشتین تا چه اندازه می‌تواند مفید باشد، سرهنگ "رابرت هالوی " (Robert Helvey) را نیز وارد این بازی كردند. هالوی، متخصص عملیا‌ت‌های سازمان‌های مخفی و رئیس سابق مدرسه آموزشی وابسته نظامی سفارت‌های آمریكا بود.
میسان سپس با اشاره به همكاری‌ شارپ و هالوی، در آموزش گروهای مخالف برمه در راستای منافع آمریكا می‌نویسد: با توجه به اینكه هالوی طی سال‌های 1983 تا 1985وابسته نظامی سفارت آمریكا در "رانگون " بود، و افراد زیادی را نیز می‌شناخت به سازمان‌دهی یك دیكتاتوری كمك كرد. او با انجام یك بازی دوگانه همزمان یك حركت كلاسیك نظامی برای حمایت نیروهای مقاومت "كارن " را نیز مدیریت كرد كه این عمل نیز با تامین تسلیحات و كنترل یك سری چریك‌های مسلح كوشید تا در راستای خواست واشنگتن، نظامیان بروما را تحت فشار قرار دهد.
این كارشناس مسایل سیاسی در ادامه مطلب خود با اشاره به نقش پررنگ شارپ در اجرای سیاست‌های آمریكا نوشت: از آن زمان تا كنون،‌ شارپ هرجایی كه منافع آمریكا به خطر بیافتد،‌ حاضر می‌شود. بطوریكه در ژوئن 1989، او و دستیارش، "بروس جنكیس " (Bruce Jenkins)، دو هفته پیش از وقایع " تیان آن من " به پكن رفتند و در نهایت نیز توسط مامورین امنیتی چین از این كشور اخراج شدند.
این گزارش می‌افزاید: فوریه 1990، بنیاد آلبرت انیشتین كنفرانسی را در رابطه با تحریم‌های غیرخشونت‌آمیز برپا كرد كه 185 متخصص را از 16 كشور مختلف در آن شركت كردند.
در حقیقت این كنفرانس شروع نهضت جهانی ضد كمونیستی برای مشاركت دادن مردم در فعالیت‌های غیرخشونت‌آمیز بود.
گزارش ولترنت با اشاره به این مطلب كه پرفسور " توماس شلینگ " (Bruce Jenkins)، اقتصاد دادن و مشاور مشهور سیا نیز به شورای اجرای بنیاد آلبرت انیشتین، پیوست می‌نویسد: در این زمان بود كه كشورهای بالتیك ادعای استقلال كردند اما با آزمایشی كه "گورباچف " برای سنجش مقاومتشان انجام داد، آنها مجبور شدند تصمیمشان را دو تا سه سال به تعویق بیاندازند تا در رابطه با مطالبات خود به مذاكره بپردازند.
این كارشناس مسایل سیاسی می‌نویسد: اكتبر 1990، جین شارپ و تیمش به سوئد سفر كردند و چند فعال سیاسی لیتوانی را برای سازمان‌دهی مقاومت‌های مردمی علیه ارتش سرخ، آموزش داد. ماه‌ها بعد یعنی در ماه می 1991، هنگامی كه بحران تشدید شد و گرباچف مجبور به استقرار نیروهای ویژه شد، جین شارپ مشاور حزب جدایی طلب " ساجودیس " بود و روابط نزدیكی نیز با " ویتاتاس لندسبرگیس " (Vytautas Landsbergis)، داشت.
این گزارش با بیان نقش كلیدی شارپ در جنبش‌های جدایی‌طلب، می‌افزاید: در ژوئن 1992، " اودریوس بوتكویسوس " (Audrius Butkevicius)، وزیر دفاع خودمختار لیتوانی، نشستی برای تشكر از نقش كلیدی بنیاد آلبرت انیشتین طی روند استقلال كشورها بالتیك برگزار كرد.
میسان می‌نویسد: هنگامی كه ایالات متحده تجدید تسلیحاتش را در سال 1998 آغاز كرد، بنیاد آلبرت انیشتین بخشی از راهبرد توسعه‌طلبانه آمریكا شد و ایدئولوژی و روش‌هایی را برای "اوتپر "( به معنای مقاومت)، كه گروهی از محالفان جوان " اسلوبدان میلوسویچ " (Slobodan Milosevic)، بود، ارایه كرد. همزمان وی در كوزو اقدام به آموزش " ابراهیم روگورا " (Ibrahim Rugova) كرد كه البته طی جنگ كوزوو، فایده‌ای برای واشنگتن نداشت.
پس از آن اوتپر سریعا به عنوان گزینه‌ای برای براندازی "میلوسویچ " كه به مقاومت در برابر ناتو معروف بود، مطرح شد. در این زمان سرهنگ هالوی سران اوتپر را طی سمینارهایی كه در هتل " هیلتون " بوداپست برگزار می‌شد، آموزش داد تا نهایتا میلوسویچ در اكتبر 2000 وادار به استعفا شد.
بنابراین گزارش، در سپتامبر 2002، جین شارپ به لاهه هلند رفت تا اعضای " شورای ملی عراق " را كه آماده بودند به همراه ارتش آمریكا به كشورشان بازگردند، آموزش داد.
در سپتامبر 2003، این بنیاد آلبرت انیشتین بود كه به مخالفین دولت گرجستان توصیه كرد تا نسبت به نتایج انتخابات شبهه ایجاد كنند و با انجام حركت‌های اعتراضی طی انقلاب سرخ گرجستان، " ادوارد شواردنادزه " را وادار به استعفا كنند.
گزارش ولتیرنت در ادامه با اشاره به شكست طرح‌ شارپ در رابطه با ونزوئلا می‌نویسد: شكست كودتای سازمان‌دهی شده توسط سیا علیه ونزوئلا در آوریل سال 2002 در حالی اتفاق افتاد كه جین شارپ و تیمش، سرپرستی سران "سوماتت " را طی اعتراضات آگوست سال 2004 به عهده داشتند و همانند دفعه قبل تنها كاری كه معترضان باید انجام می‌دادند ایجاد شبهه در نتیجه انتخابا‌ت و طرح درخواست استعفای رییس‌جمهور بود. آنها كاری كردند تا طبقه سرمایه‌داری ونزوئلا به خیابان‌ها بریزند اما دولت مردمی چاوز بسیار قدرتمند بود. در نتیجه ناظران بین‌المللی و دیگر گروه‌ها چاره‌ای جز پذیرش پیروزی هوگو چاوز نداشتند.
این گزارش می‌افزاید: جین شارپ در بلارس و زیمباوه نیز نتوانست به تعداد كافی معترض استخدام و به آنها آموزش دهد.
میسان با تاكید به نقش شارپ در بروز انقلاب نارنجی اوكراین در نوامبر 2004، به حضور سرهنگ رابرت هاالوی در كیف، پایتخت اوكراین، اشاره می‌كند.
جالب توجه اینكه نویسنده این مقاله تحلیلی چهار سال پیش در رابطه با تلاش آمریكا برای ایجاد انقلاب مخملی در ایران می‌نویسد: نهایتا باید به این نكته اشاره كنیم كه بنیاد آلبرت انیشتین آموزش آشوبگران ایرانی را نیز آغاز كرده است.
مدیر ولترنت در پایان مقاله خود به دلیل انتخاب نام " آلبرت انیشتین " را برای بنیاد جین شارپ اشاره می‌كند و می‌نویسد: " آلبرت انیشتین " نامی شك ‌برانگیز نیست. همچنین اولین كتاب شارپ در رابطه با روش‌های گاندی با مقدمه‌ای شروع می‌شود كه توسط آلبرت انیشتین امضا شده و این در حالی است كه كتاب سال 1960 یعنی پنج سال پس از مرگ این دانشمند، نوشته شده است. بنابراین واضح است كه انیشتین چیزی برای شارپ ننوشته بود.
منبع:خبرگزاری فارس

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.